هونها، مردمانی کوچنشین ازآسیای مرکزی بودند[۱] که از سال ۳۷۰ میلادی بهجنوب شرقی اروپا حمله کردند و در طول هفت دهه بعد امپراتوری عظیمی در آنجا و دراروپای مرکزی برپا کردند. آنان چند سال پس از اواسط قرن چهارم از آن سوی رودخانهولگا ظاهر شدند و ابتدا سرزمینآلانیها که دشتهای بین رودخانههای ولگا ودون بود را تسخیر کردند و سپس به سرعت امپراتوریاستروگوتها را بین دون ودنیستر سرنگون کردند. آنها در حدود ۳۷۶ویزیگوتهایی را که در تقریباًرومانی کنونی شکست دادند و بدین ترتیب باامپراتوری روم هممرز شدند.[۲] هون یک اصطلاح جمعی برای سوارکاران با ریشههای مختلف بوده که سبک زندگی عشایری یا نیمه عشایری داشتند. به باور پژوهشگران تصور بر این است که هونها از تبارشیونگ نوها باشند.[۳]هونها قومی بودند که در سدههای چهارم و ششم میلادی درآسیای میانه،قفقاز واروپای شرقی زندگی میکردند. مهاجرت هونها به سمت غرب با یک قوم ایرانیتبار به نامآلانها همراه است.[۴]با وجود اینکه تبار هونها به صورت دقیق اثبات نشده.[۵]
هونها گروهی متحد از قبایل مختلف بودند که بیش از هزار سال نام خود را در نقشهٔ آسیا و اروپا به عنوان عشایری جنگجو ثبت کردند. در سدهٔ پنجم میلادی حتی تا نزدیکی رم پیش رفتند ولی سپس ناپدید و مجذوب اقواماوراسیا شدند. حتی ممکن است مهاجرت بزرگ هونها عامل محرکفروپاشی امپراتوری روم باشد.[۶] پژوهشها زبان ارتباطی بین هونها را تعیین نکرده است.[۷]
دردوران باستان علیالخصوص در سرزمینهای قاره اروپا در حالی که خیلی از دولتهای آن زمان در تدارک امنیت خود به کشورهای بزرگتر از جمله روم یا ایران وابسته بودند، در نواحی استپ نشین حوالی خزر و دریای سیاهکنفدراسیونی از عشایر تشکیل شد که تمام ارکان حکومتی لازم برای تشکیل یک امپراتوری را دارا بود.
یکی از حیاتیترین این ارکان، ارتش برای تهاجم و تدافع بود که هونها به مدت چند دهه سراسر قاره اروپا را با این عنصر درنوردیدند.
هونها کماندارانی قهار بودند که به سبکپارتی میتوانستند در هنگام حرکت از پشت اسب دشمنان خود را از فاصله دور از پای درآورند. کمانهایکامپوزیتی و سواران چابک در حقیقت اصلیترین عنصر ارتش هونها بودند.[۸]
راهبرد کلی نبرد و سبک جنگی هونها بهطور عمده مبنی بر عدم درگیری سنگین و تن به تن بود. شیوه محاصره شهرها با ساخت برجک اطراف دیوارها و تخریب و هجومهای پیاپی تعریف میشد اما در صحنه نبردهای باز در دشتها از سواران سنگین اسلحه بهره میجستند که از طبقات اشراف تشکیل میشدند.[۱۰]
افسران ارتش هون تنها مردانی بودند که در دوران باستان در طی مدتی کوتاه باعث سقوط تمدنهای بزرگ آن زمان شدند.
از آنجا که تقریباً هیچ نوشتهای از هونها به جای نمانده و عمده اطلاعات ما از این قوم از حفاریهای باستانشناسی و همچنین آنچه مورخان زمان (اکثراً دشمنانشان) از آنها نوشتهاند به دست میآید بنابراین این نوشتهها با توجه به تخاصم طولانی مدت خالی از اغماض نیستند. شواهد تاریخی گویای آن است که این قوم پیرامون ۵ سده پیش از میلاد در زمینهای شمال قفقاز و جنوب روسیه در اطراف دریاچه خزر امروزی به دامداری مشغول بوده و عمدتاً قومی کوچنشین بودند.[۱۱] هونها در اوج قدرت خود عموماً مردمانی را شامل میشدند که در نتیجه اتحادها و کنفدراسیونهای متعدد با یکدیگر در راستای منافع مشترک همزیستی داشتند. اما میتوان با توجه به عمده نژاد قبایل هون که از سرزمینهای شرق خزر بودند به این نتیجه دست یافت که اکثریت آنها راقبایل ترک تشکیل میدادند.[۱۲]
بر اساس پژوهشهای ژنتیکی بر اسکلتهای متعلق به هونها، هاپلوگروپ پدری بیشتر آنها متعلق بههاپلوگروپ (تک گروه) Q بوده و این از ریشهترکی-سیبریایی آنها حمایت میکند، بنابراین به نظر میرسد هونها با سایر ترکانآسیای مرکزی، تباری مشترک دارند.[۵]منابع غربی اما زمانی که به بررسی هونها میپردازند آنها را طوایف و اقوام جدا شده ازمغول میدانند که این به دلیل تشخیص اشتباه آنهاست و باید توجه کرد که فقط گونههایی با استخوان برآمده و چشمان تنگ و کشیده نمیتواند دلیلی بر منسوبیت آنها به اقوام مغول باشد.[۱۳]در مورد منشأ هونهای غربی میتوان به صراحت گفت که خصوصیتهای نژادی و حالت چهره آنها بسیار شبیه به مردم تُرکآسیای مرکزی بود.[۱۴] در حال حاضر مورخان به این نکته اذعان دارند که بر عکس امپراتوری مغولان که در زمانچنگیز خان تشکیل شدند، درون امپراتوری هون غربی، اقوام و طوایفی که از نژاد و نسل خالص مغول باشند وجود نداشته و اقوامی که همراه هونها بودند بیشتر طوایف اختلاط یافتهای از نژاد ترک و مغول محسوب میشدند. اطلاعات موجود در این دوره از تاریخ نشان میدهد اقوامی از هونها که به غرب کوچ کردند اقوامی از ترکان بودند هرچند در مورد چگونگی تلاش آنها برای بهدست آوردن استقلال و تشکیل حکومت مستقل خود اطلاعات مناسبی وجود ندارد.[۱۵]
قلمرو هونها از استپهایآسیای میانه تاآلمان امروزی و ازدریای سیاه تادریای بالتیک گستردهبود. ستارهٔ سبز نشانگر محل احتمالی «پایتخت» آتیلا در مجارستان امروزی است.
به مرور زمان، هونها رو به غرب گذاشتند و از اوائل سدهٔ دوم میلادی در شمالدریای خزر و حوالیرود ولگا ورشتهکوه اورال سکونت اختیار کرده و جایگزیناقوام سکائی شدند که قبلاً این مناطق را در تصرف داشتند. از سدهٔ سوم پس از میلاد، قسمتی از هونها به غرب مهاجرت کرده و با امپراتوریروم آشنا شدند. به قول مورخان زمان، هونها مداوما به شهرهای امپراتوری روم شرقی (بیزانس) حمله کرده، شهرها را آتش زده و تاراج میکردند. در قرن چهارم امپراتوری بیزانس که خود به همراه امپراتوری روم غربی مشغول جنگ باوندالها وگوتها بود و تضعیف شده بود، با هونها وارد مذاکره شده و با بخشیدن سالیانه مقدار کلانی طلا و همچنین اعطاء زمین به آنها، برای مدتی آنان را از حمله بیشتر بازمیدارد. زمینی که رومیها به هونها میبخشند بخش غربی مجارستان امروزی است که نام لاتین آن یعنی هونگاریا (Hungaria) به معنی سرزمین هونها، با کمی تفاوت در زبانهای اروپایی امروز همچنان دیده میشود.
در سال ۴۳۴ میلادیآتیلا و بلدا پادشاهان مشترک امپراتوری هون شدند آنها طی قرارداد صلح با امپراتوریبیزانس رومیان را مجبور کردند تا خراجهای را که به هونها میدادند را دوبرابر کنند. بعد از آن که بیزانسیها مبلغ قرار داد را پرداخت نکردند آتیلا حمله سختی به آنها کرد و تاقسطنطنیه پیشروی کرد
در حدود سال ۴۴۵ آتیلا برادرش بلدا را به قتل رساند و در سال ۴۴۷ به دلیل عدم پرداخت جزیه از جانب امپراتور دومین حمله بزرگ خود را به امپراتوری روم شرقی انجام داد. اوبالکان را درنوردید و به سمت جنوبیونان تاترموپیل یورش برد.
از زمان آمیانوس هونها مبالغ هنگفتی از طلا را در نتیجه قراردادهای خود با رومیان و همچنین از طریق غنایم و فروش زندانیان خود به رومیان به دست آورده بودند. این هجوم ثروت، شخصیت جامعه آنها را تغییر داد. رهبری نظامی و معنوی در خانواده آتیلا موروثی شد و خود آتیلا هم در صلح و هم در جنگ دارای قدرت استبدادی بود. او امپراتوری عظیم خود را به وسیله «مردان برگزیده» (لوگادها) اداره میکرد که وظیفه اصلی آنها حکومت و جمعآوری غذا و خراج از مردمان تابعه بود که توسط آتیلا به آنها منصوب شده بود.
آتیلا به گال حمله کرد اما در نبرد دشتهایکاتالونیا یاشالون به گفته برخی از مقامات موریکا توسط نیروهای رومی و ویزیگوتیک شکست خورد. این اولین و تنها شکست آتیلا بود. در سال ۴۵۳هونها بهایتالیا حمله کردند و چندین شهر را غارت کردند، اما قحطی و طاعون آنها را مجبور به ترک آن مناطق کرد. بعد از مرگ آتیلا پسران متعدد او امپراتوری او را تقسیم کردند و بلافاصله شروع به نزاع بین خود کردند. آنها سپس یک سلسله مبارزات پرهزینه را با اتباع خود که شورش کرده بودند آغاز کردند و سرانجام در سال ۴۵۵ توسط گروه ائتلافی دیگری در رودخانه ناشناسNedao درپانونیا شکست خوردند. پس از آن دولت روم شرقی مرزها را به روی هونها بست که از آن به بعد دیگر نقش مهمی در تاریخ نداشتند و به تدریج به عنوان یک واحد اجتماعی و سیاسی از هم پاشیدند.[۱۶]
هنگامی کهمارسیان، امپراتور جدید امپراتوری روم شرقی، از پرداخت خراج سالانه ای که قبلاً توافق شده بود در سال ۴۵۴ به آتیلا خودداری کرد، آتیلا دوباره نیروهایش را جمعآوری کرد و برای حمله به قسطنطنیه برنامهریزی کرد.
اما قبل از اینکه بتواند حمله خود را آغاز کند او را در شب عروسیش پس از ازدواج با آخرین عروسش خفه کرده و به قتل رساندند[۱۷]
تصویری بازسازی شده از محاصرهٔ یک شهر به وسیله هونها. عکس از تاریخچهٔ مصور مجارستان (Chronicon Pictum) به تاریخ ۱۳۶۰ م.
پس از مرگ آتیلا هونها وارد جنگ داخلی شدند به مرور زمان اتحاد خود را از دست داده، تجزیه شده، به مسیحیت گرویده و در قلب اروپا محو شدند؛ هر چند برخی ازبلغارها[نیازمند منبع] ومجارها امروز خود را هون میدانند[نیازمند منبع] و هزاران نفر در بالکان معتقدند که بازماندهٔ مستقیم آتیلا هستند. ادعایی که آنقدرها هم که به نظر میآید بعید نیست؛ چرا که آتیلا تعداد زیادی همسر و فرزند داشته است. اخیراً گروهی ۲٬۵۰۰ نفری در مجارستان با امضای درخواست و تقدیم آن به پارلمان این کشور خواستار ثبت هون به عنوان یکی از گروههای قومی مجارستان شدند. این گروه ۲٬۵۰۰ نفری که خود را هون میدانند با رهبری گیورگی کیسفالودی خواستار شناسایی خود به عنوان اقلیت قومی و برخورداری از حقوق فرهنگی هستند.[۱۸] زبانشناسان زبانچوواشی، زبان رسمیجمهوری خودمختار چواشیا در روسیه را نزدیکترین بازماندهٔ زنده به زبان هونی میدانند.[۱۹]
سواران هون (جامه سبز) در حال جنگ باآلانها. حکاکی دههٔ ۱۸۷۰م براساس نقاشی ازیوهان گایگر (۱۸۰۵–۱۸۸۰)
شباهت آوایی و ساختاری زبانهایترکی و زبانهای بازمانده از هونی گواه بر ریشه و منشأ واحد قومی و فرهنگی هونها وترکها است، منشأیی که بهشیونگ-نوهای شمال چین برمیگردد.[۲۰]با این حال باید از یکی دانستن ترکها و هونها پرهیز کرد؛ بهترین راه توضیح آن این است که ترکها و هونها را میتوان اقوامی دانست که هردو در ادواری مختلف، از نواحیرشته کوههای آلتای درآسیای مرکزی به غرب کوچ کردند.[۱۱]
با وجود اینکه اتحادیهای که هونها تشکیل دادند بیشتر از اقوام ترک تشکیل شده بود، ولی در این میان قبیلهها و اقوام ایرانی زبان نیز وجود داشتند که با آنها دارای یک هدف مشترک بودند.[۲۱] البته این اقوام ایرانی بعدها به هونهای غربی ملحق شدهاند.[۲۲]
وجود برخی اسامی ایرانی در میان هونها باعث نظریه وجود اقوام ایرانی زبان در بین هونها شد. و این نظریه با یافتهشدن سکههایی در سرخکتل نشان داد که آن نامها مربوط به زبان ایرانیان باختری است.[۲۳]
↑"However, the seed and origin of all the ruin and various disasters that the wrath of Mars aroused... we have found to be (the invasions of the Huns)" [Ammianus Marcellinus], book XXXI, chapter 2. Loeb edition, Transl. John Rolfe, first pub. 1922
↑Bivar, A.D.H. "Hayāṭila[پیوند مرده]." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2008. Brill Online. UNIVERSITEITSBIBLIOTHEEK LEIDEN. 26 November 2008