گوشهنشین،[ب]خلوتنشین،عزلتنشین یامنزوی به شخصی گفته میشود که به اختیار خود ازمردم و جامعه جدا شده و در انزوا زندگی میکند. از نظر تاریخی، این اصطلاح به معنیزاهدی است که خود را کاملاً از دنیا منزوی نمودهاست. برخی گوشهگیران عبارتند از «سیمئون اهل تریر»،[پ] کسی که با اجازهاسقف اعظم تریر در دروازه امپراتوری رومپورتا نیگرا زندگی میکرد یا «تئوفانِ گوشهگیر»،[ت] راهبارتدکس سدهٔ نوزدهم میلادی که بعداً مفتخر به مقامقدیس شد.
علل بالقوه زیادی برای تبدیل شدن به شخص گوشهگیر وجود دارد که شامل، اما نه محدود به موارد ذیل میباشد: یکفلسفه شخصی ممکن استجامعه مصرفگرا را رد کند؛ یک دیدگاهعرفانی دینی ممکن است باعث تبدیل شدن شخص به یک فردزاهد یامعتکف شود؛ یک پیروجنبش زندهماندن ممکن است در حال تمرینخودکفایی باشد؛ یکمجرم ممکن است خود را از مردم پنهان نماید تا از دستگیرشدن توسطپلیس خودداری کند؛ یا یکمردمستیز ممکن تحمل زندگی در اجتماع را نداشته باشد. در سنت کلیسای ارتدکس و کاتولیک روسیه، «پوشتنیک»[ث] به زاهد موقتی گفته میشود که از وی خواسته شدهاست تا حداقل برای مدت ۲۴ ساعت به تنهایی در یک اتاق روزه بگیرد و دعا کند. در فرهنگچین باستان، دانشمندان تشویق میشدند تا در حکومتی که خوب و درستکار است، بهعنوان خادم مردم کار کنند، اما در صورتیکه حکومت پر از فساد میبود، از آنها توقع میرفت تا بهگونه یکینشی[ج] به گوشهگیری روی آورند.[۱] شخصیتهای دیگری مانند «دونگفانگ شاو»[چ] معتکف شدند تا آیینتائوئیسم، یا آنچه بعداً «آیین بودایی چان»[ح] نامیده شد، را پیروی نمایند.
کارآفرین «کیم اسمایلی»[خ] نوشت: «ما در جامعهای زندگی میکنیم که گوشهگیری را ننگ میدانند، در حالیکه همزمان از گوشه-گیری بهطور مفرط لذت میبرند. یک بررسی تاریخی نشان میدهد که برخی از باشکوهترین متفکران، نویسندگان و هنرمندان به جامعه پشت کردند تا یک زندگی منزوی اختیاری را انتخاب نمایند».[۲] «ملانی تاننباوم»[د] در مجله «پسیفیک استاندارد»[ذ] تذکر داد: «احتمال اینکه اطفال گوشهگیر در دوره راهنمایی و دبیرستان دست به رفتار شرورانه بزنند نسبت به همتایانشان اجتماعی ترشان بهطور قابلتوجی پایینتر است».[۳] مشاور شغلی، «مارتی نمکو»،[ر] در مجله «روانشناسی امروز» استدلال نمود کهسبک زندگی گوشهگیری ارزش این را داشته باشد تا بیشتر مورد توجه واقع شده و افزود که احتمال یافتن یک شغل ارضاء کننده برای افرادی که تنها زندگی میکنند و مسئولیت حمایت از خانواده را ندارند، خیلی زیاد است.[۴]
↑Gauss, Christian (June 21, 1907). "Review: Flaubert's Letters: Lettres A Sa Nièce Caroline By Gustave Flaubert".The North American Review.185 (617): 438.JSTOR25105914.
This article incorporates text from this source, which is in thepublic domain. Porter, Noah, ed. (1913). "Recluse".Webster's Dictionary. Springfield, Massachusetts: C. & G. Merriam Co.