
چاپ دستی که با نامهایچاپ هنری[۱] و در اصلچاپسازی (بهانگلیسی:Printmaking) شناخته میشود.
چاپسازی شاخهای ازهنرهای تجسمی است که در آن هنرمنداثر هنری خود را از طریق تکنیکهای چاپسازی، سطح چاپدهندهای را ساخته و بر روی سطوحی، عموماًکاغذ یا گاهی پارچه، چرم، پلاستیک و سطوح دیگر، در تیراژهای اندک تکثیر مینماید.[۲]
اما واژه چاپ دستی برای برگردان واژه اصلی یعنی printmaking مناسب نیست و بهتر است از واژه "چاپسازی" بجای چاپ دستی استفاده کرد.
چاپسازی امکانات تکنیکی و بیانی بسیار متنوعی را در اختیار هنرمند میگذارند، علاوه بر این هنرمند به مدد چاپسازی و خلق ادیشن های محدود اثر خود میتواند نمونههای ارزانتری را نسبت به آثار تک نسخه در دسترس مخاطبان قرار دهد. به همین سبب در قرنهای اخیر اغلب هنرمندان تجسمی روشهای حکاکی و چاپسازی را آزموده و در آنها به استادی رسیدهاند.[۳]
چاپ به طور کل یعنی انتقال اطلاعات دیداری از سطح چاپ دهنده به سطح چاپ شونده به وسیله مرکب و فشار جهت تکثیر اطلاعات دیداری. انواع متداول سطح چاپ دهنده عبارتند از: گراوور، مهر، شابلون، باسمه و ... .
چاپ امروزه از نظر کاربرد به دو دسته چاپهای هنری و چاپهای صنعتی تقسیم بندی میشوند. این نوشتار اما درباره چاپهای هنری است.
هنرمند برای ساخت سطح چاپدهنده سطوح مرکبگیر را از سطوح مرکبنگیر تفکیک مینماید. این تفکیک به چهار روش کلی انجام میپذیرد که به روشهای چهارگانه چاپ شناخته میشود.
این چهار دستهٔ اصلی شامل ۱. چاپ برجسته ۲. چاپ گود ۳. چاپ مسطح ۴. چاپ توری هستند.
چاپسازی (پرینتمیکینگ) "Printmaking" نیز بر حسب همین چهار روش به چهار زیر شاخه کلی تقسیم میگردد:

چاپ دستی سابقهای بسیار طولانی دارد. اولین نمونه چاپ دستی توسط انسانپیشاتاریخ ثبت شدهاست که در غارگارگاس واقع در ضلع شمالیرودخانه گارون درفرانسه است. در این غار نمونههایی از شکل دست انسان به ثبت رسیدهاند. نقوش دست به دو حالت مثبت و منفی در غار ثبت شدهاند. در چاپ منفی احتمال میرود که فرد رنگ سائیده شده را با روغن یا آب مخلوط کرده و سپس با نی روی آن فوت میکردهاست، با این عمل رنگ به صورت ذرات ریز درآمده و بدین ترتیب به روی اطراف دست منتقل میشدند. در چاپ مثبت فرد دست خود را آغشته به ماده رنگی میکرده و بر روی سطوح غار فشار میدادهاست.[۴] نمونهٔ مشابه این کار درغار دستها درآرژانتین نیز دیده میشود.

در دوران باستانمهرهای استوانهای و مسطح که از جنس سنگ وگل رس بودند، بسیار رواج داشتند. بیشتر این مهرها که مربوط به شش هزار سال پیش از میلاد است، در مناطق عراق وترکیه نمونههایی از آنها کشف شدند که جنبهای رسمی برایشناسنامه و تعیین مقام اجتماعی یا تزیینی داشتند. این مهرها بر روی لوحهای گلی مرطوب همراه با فشار چاپ میشدند. پس از آن مهرهای استوانه ای میباشند که مربوط بهاوروک واقع درعراق وشوش واقع در ایران است و قدمت آن به ۳۳۰۰ سال قبل از میلاد میرسد.[۵][۶]
چاپ رویپارچه به وسیلهٔ قالبهای چوبی در سدهٔ چهارم پیش از میلاد درهند رواج داشتهاست. این روش در سدهٔ دوم پیش از میلاد به چین و سپس بهایران وارد شده که پارچههای دورهساسانی نشانگر نمونه ای از آن است.[۷] چینیها که از پیش مرکب را ساخته بودند در اوایل سده اول میلادی ازچاپ چوب در چاپ نوشته و انگ[۸] استفاده میکردند.[۹] در ابتدای قرن هفتم میلادیچاپ چوب به مرهون اختراعکاغذ توسط چینیها در شرق و سپس درجهان غرب به سرعت گسترش پیدا کرد. چاپ چوب بعدها زمینهساز سبکی مشخص به نامچاپ باسمهای درژاپن شد.[۱۰]

چاپ دستی از طریقکلیشه یا همان واسطهای که با آن مادهٔ چاپشونده (مثل رنگ) بر روی مادهٔ چاپپذیر (مثل کاغذ) چاپ میشود به چهار دستۀ اصلی قابل تقسیم است:
بر اساس نوع جنس کلیشه (پلیت) چاپها به چهار دسته تقسیم میشوند:

در کلیشهٔ چاپ گود طرحها به نسبت پس زمینه سطحی پایینتری دارند. به معنای دیگر فرد برای ایجاد طرحی میخواهد مادهٔ چاپ شونده آن را چاپ کند، از طریق وسایل کنده کاری رو کلیشه را حکاکی میکند.چاپ فلزی از رایجترین چاپهای گود است که خود به دو دستهٔ اصلی مستقیم و غیرمستقیم دستهبندی میشود.[۱۳]
این روش چاپ در خانوادهچاپ فلزی و از نوع چاپ گود میباشد. در چاپ تیزابی، سطح لوح فلزی را با مادهای که ضد تیزاب است بهطور کامل میپوشانند سپس از طریق وسایل کنده کاری تیز بر روی فلز طراحی میکنند و در آخر آن را درون تیزاب قرار میدهند. چون قسمتهایی از طرح که کنده کاری شده تحت پوشش مادهٔ ضد تیزاب نیست، توسط تیزاب اسیدخورده میشود و گود افتاده میشود و زمانی که مرکب را بر روی سطح آن آغشته میکنند، قسمتهای گود مرکب را به خود میگیرد. برای انتقال کلیشه بر روی کاغذ باید فشار زیادی به آن وارد شود تا مرکبهای داخل گودی به کاغذ منتقل شوند. در چاپ تیزابی، معمولاً نتیجهٔ تصویری با ارزش خطوط صریح و ظریف است.[۱۴] از هنرمندانی که از این نوع چاپ در آثارشان استفاده کردهاند میتوان بهاتو دیکس،آلبرشت دورر،رامبراند،فرانسیسکو گویا،جیمز انسور،کته کولویتس،پابلو پیکاسو وادوارد هاپر اشاره کرد.

این چاپ نیز از خانوادهچاپ فلزی و از نوع گود است. در این چاپ ابتدا کلیشه را به صورت کامل با شانهای مغاری خراش مینهد که در این مرحله کلیشه یک صفحه سیاه را نتیجه میدهد سپس از طریق وسیلهای صیقلی به نامبرنیشر (burnisher) طرح را از طریق ایجاد نقاط ریز، سایه روشن ایجاد میکنند. برعکسِ دیگر روشهای چاپ، این شیوهِ چاپ از سیاه به سفید است. در این چاپ از کشیدن خط یاهاشور وخطوط متقاطع استفاده نمیشود. بلکه با نقطه گذاریهای ریز و ایجادسایه روشنطراحی میشود. این چاپ به دلیل طیف وسیعی از سایه روشنی که ایجاد میکند به چاپ سایه روشن معروف است.[۱۵][۱۶]
از دستهٔچاپ فلزی و گود است و روش و تکنیک کار بسیار شبیه بهچاپ اچینگ است با این تفاوت که در محلول عایقتیزآب تخلخلهایی ایجاد میشود تا باعث تنالیتههای بیشتری شود. به دلیل آنکه سبک کار شبیه بهآبرنگ وآب مرکب است به این اسامی نیز معروف است.[۱۷]
در این چاپ که به آن ریلیف هم میگویند، برعکس چاپ گود قسمتهایی از سطح کلیشه که در قسمت بالاتری قرار دارند به وسیلهٔ مادهٔ چاپ شونده چاپ میشوند. به معنای دیگر فرد برای ایجاد طرح، باید اطراف طرحی که میخواهد چاپ کند را کنده کاری کند تا قسمت مد نظر برجسته شود.چاپ لینولئوم وچاپ چوبی ازروشهای متداول در چاپ برجسته هستند.[۱۸]

چاپ چوبی یاکنده کاری چوبی یاچوبتراش نوعی از چاپ برجسته است که در آن نقش مدنظر به صورت برجسته بر روی سطح چوبی کنده کاری شده و با قرار دادن آن بر روی مرکب یا مادهٔ چاپ شونده طرح را چاپ میکنند.[۱۹] درچاپ لینولئوم یالینوتراش نیز همانند روش چوبتراش است با این تفاوت که جنس کلیشهٔ آن از جنسلینولئوم میباشد. تفاوت عمدهای که میتوان میان لینوتراش و چوبتراش قائل بود این است که در چاپ لینوتراش فرمها و بافتهای ایجاد شده نرم و در چوبتراش بافت و فرم به دلیل ویژگی سخت چوب، سخت و زاویه دار هستند.[۲۰] از هنرمندان نامداری که از این تکنیک در آثار خود استفاده کردهاند میتوان به ارنست کیرشنر،آلبرشت دورر، هانس بورگمایر،هوکوسای،هیروشیگه،فرانتس مارک وادوارد مونش اشاره کرد.
در این نوع چاپ هم قسمت چاپ شونده و هم غیر چاپ شونده یکدست هستند و در یک سطح قرار دارند. در این نوع چاپ از طریق تضاد جاذب نبودن آب و مرکب چرب طرح بروی کلیشه ایجاد میشود. معروفترین چاپ مسطح،چاپ سنگی است که بعدها این تکنیک به صورت صنعتی در چاپلیتوگرافی استفاده شد.[۲۱]

در این نوع روش، بر خلاف سه نوع دیگر که کلیشه بروی کاغذ منعکس میشود، کلیشه قسمتهایی از طرح را که قرار است چاپ شود را از میان خود عبور میدهد. در این نوع شابلون یا همان کلیشه به گونهای ساخته میشود که قسمتهایی که قرار نیست چاپ شوند پوشیده و قسمتهایی که قرار است چاپ شود خالی و بازمیماند.چاپ سیلک اسکرین از معروفترین نمونههای این نوع چاپ است.[۲۲]
سیلک اسکرین نوعی چاپ شابلونی است که به دلیل استفاده از قابهای توری از جنسابریشم به این نام شهرت دارد. در این چاپ، قاب توری با مادهٔ حساس به نور بهطور کامل آغشته میشود و به قسمتهایی که قرار است چاپ نشوند نور تابانده میشود که باعث سفت شدن آن نقاط میگردد و قسمتهایی که نور نخورده با فشارآب شسته میشوند. اینکار شابلونی از طرح به ما میدهد که قابل چاپ است. به دلیل اینکه امروزه از ابریشم در ساخت توری استفاده نمیشود، به آن چاپ اسکرین گفته میشود. امروزه جنس توریها بسته به موارد کاربرد بهنایلون،پلی استر،فلز و غیر آن تغییر یافتهاست.[۲۳]
گراورسازی درایران بعد از نشر روزنامههای متعدد رونق گرفت. اولین گراورسازی در ایران را یک متخصص آلمانی آغاز کرد و بعدها شاگردان وی خود استادکاران برجستهای شدند که از آن جمله میتوانمهدی مصورالملک را نام برد.[۲۴]
اوکییوئه گونهای ازچاپ کلیشهٔ چوبی است که دردوران ادو درژاپن به مرحلهٔ باروری رسید. چاپهای چوبی اوکییوئه به موضوعهای روزمره زندگی میپرداخت و به سوژههایی چونکابوکی،ادبیات کلاسیک، آداب و رسوم،مذهب،شعر،طبیعت بیجان، زندگیدربار و غربگرایی توجه نشان میداد. اوکییوئه در واژه به معنای نقاشیهای جهان گذران است. این نقاشیها، زیباییهای زودگذر جهان ملموس را موضوع کار خود قرار میدادند.