کمیل بن زیاد عربی:کُمیل بن زیاد،آوانگاری: کمیل نخعی عربی:النخعی | |
|---|---|
| زادهٔ | ۷ یا ۱۲ (پیش از هجرت) |
| درگذشت | ۸۳ قمری (۹۰ سالگی) |
| علت مرگ | سر بریدن |
| آرامگاه | کوفه، عراق ۳۲°۰۰′۲۵″ شمالی۴۴°۲۰′۱۹″ شرقی / ۳۲٫۰۰۶۹۴°شمالی۴۴٫۳۳۸۶۱°شرقی /32.00694; 44.33861 |
| ملیت | یمنی |
| شناختهشده برای | صحابهعلی بن ابیطالب و دعای کمیل |
کمیل بن زیاد نخعی یمانی یاکمیل نخعی (زادهٔ ۷ (پیش از هجرت) یا ۱۲ (پیش از هجرت)، درگذشتهٔ۸۳ قمری) ازبزرگانقبیلهٔ نخع یکی از قبایلیمن و پسرزیاد بن نهیک است.[۱] او از یارانعلی بن ابیطالب وحسن بن علی،[۲] و نیز از بزرگانتابعین و یکی از هشت عابد و زاهد معروفکوفه در زمان خود بودهاست.
مدرک دقیقی راجع به احوال کمیل در سال ۳۶ هجری در دست نیست. کمیل در سال ۳۹ هجری فرماندار علی بن ابیطالب در شهرهیت بوده، از جمله اتفاقات آن دوران نامهعلی به کمیل پیرامون آنچه در زمان این فرماندار اتفاق افتاد.[۳] هنگامی که کمیل خبردار شد که یاران معاویه به فرماندهی سفیان بن عوف قصد یورش به هیت را دارند، به خیال اینکه آنها درقرقیسا هستند، بدون اجازهٔ علی بن ابیطالب پنجاه نیروی مسلح را برای دفاع در شهر گذاشت و خود و یارانش بهسوی آنجا حرکت کرد، سپاهیان معاویه از فرصت استفاده و به هیت حمله کردند. علی بن ابیطالب در نامهای او را بهخاطر این کار سرزنش کرد. این نامه با شمارهٔ ۶۱ درنهجالبلاغه آمدهاست.[۴]
کمیل بن زیاد از یاران نزدیک علی بن ابیطالب بود. وی راجع به کمیل میگوید: تو از یاران سِرّ من هستی[۵].
- کمیل درجنگ صفین حضور داشت[۶]
- او درجنگ نهروان حضور داشت.
- کمیل در جنگدیرالجماجم میانحجاج بن یوسف ثقفی (کارگزار مشهورامویان در عراق) وعبدالرحمان بن اشعث کِندی (از رجال سیاسی و نظامی امویان و فرماندهِ سپاه امویان در سیستان که با ادعای خلافت بر علیهعبد الملک بن مروان شورش کرده بود), در لشکر عبدالرحمان ابن اشعث حضور داشت. حجاج سپاه خود را به مقابله با کمیل بن زیاد فرستاد. راجع به کم و کیف حضور او در این جنگ نقل شده :کمیل در نبرد دلیری میکرد و دیگران به او اعتماد و اطمینان داشتند. دستهٔ سوارهنظام وی دستهٔ سوار قاریان نام داشت که در برابر حملهٔ حریفان بهخوبی مقاومت میکردند و در هنگام حمله با تمام توان خود میجنگیدند و به این دلیل مشهور بودند.[۷]
- به گفتهٔابن اثیر، مدتی قبل ازجنگ جمل (که در تاریخ جمادیالاول سال ۳۶ رخ داد)، به علی بن ابیطالب گزارش داده شد کهعایشه وطلحه وزبیر همدست شدهاند و آهنگ خروج علیه حکومت وی را دارند. علی بن ابیطالب مردممدینه را در جریان قرار داد و آنها را به مقابله با دشمن فراخواند، ولی آنان سستی کردند. در این هنگام علی بن ابیطالب کمیل را نزدعبدالله بن عُمر فرستاد تا از او درخواست یاری نماید، که او نیز همکاری خود را مشروط به همراهی مردممدینه نمود.[۸]

با قدرت گرفتنعبدالملک مروان، حجاج بن یوسف ثقفی به عنوان فرمانروای کوفه منصوب شد. وقتی حجاج به کوفه آمد، به تعقیب و کشتار اصحاب علی بن ابیطالب پرداخت.[۱۲]کمیل بن زیاد در ۹۰ سالگی و در سال۸۳ قمری توسطحجاج بن یوسف ثقفی دستگیر و کشته شد و جسدش را در سرزمینثویّه منطقهای در اطرافکوفه دفن کردند.[۱]