کسبوکار (بهانگلیسی:Business)،اصطلاح عامیانه: کار و کاسبی؛[۱] به محل کسب یا بنگاه اقتصادی اشاره دارد که برای فراهم کردنکالا،خدمات یا هر دو برایمشتری در قبال دریافت پول و دستمزد و با هدف کسب درآمد ایجاد شده است. به بیان دیگر، کسبوکارها سازمانها یا بنگاههایی انتفاعی هستند[۲] که به بازرگانی اشتغال داشته[۳] و بعضاً ممکن است به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا تخصصی نیز مشغول باشند.[۴][۵] علاوهبراین این واژه بر هر فعالیت بازرگانی (خرید و فروشکالا یا خدمات) که مستمراً به منظور امرار معاش، درآمدزایی و سودآوری انجام شود نیز اطلاق میگردد.[۶][۷][۸] به عنوان نمونه شرکتهای والمارت،اپل،مک دونالد، یک شرکت کوچک حسابداری یا یک مغازه میوه فروشی محلی، مثالهایی از کسبوکارها هستند.[۹][۱۰]
برای پیشرفت و توسعه جامعه مقوله کار و کسب درآمد مردم از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. بهطور کلی، کسب و کار نقش حیاتی در شکلدهی جامعهای سالم و کارآمد و زندگی مردم آن داشته و از کمک به رشد اقتصادی گرفته تا فراهمآوری کالاها و خدمات، نقش و اثر مهمی در جامعه ایفا میکند. شکوفاییاجتماعی و تأمین نیازهای مردم و به دنبال آن پویایی، نشاط وتوسعه اقتصادی و درنتیجه اشتغالزایی،نوآوری، افزایش آسایش ورفاه عمومی و در پی آن ایجاد امنیت روانی مردم در جامعه، از مهمترین آثار و فواید کسب و کار هستند. کار و تلاش اقتصادی علاوه بر نقش مثبت در تعالی شخصیت انسانها و کسب درآمد، توسعه و پیشرفت جامعه را در پی داشته و منشأ اصلی پیدایش رفاه و ثروت است.[۱۱]
کسبوکار دراقتصاد سرمایهداری نقش مهمی دارد، زیرا اغلب کسبوکارها که در مالکیتبخش خصوصی میباشند به این دلیل راهاندازی میشوند که سودساز بوده و دارایی صاحبشان را بیافزایند. کسبوکارها میتوانندناسودبر باشند یا مالک آنهادولت باشد. (مثلشرکتهای دولتی). از کسبوکاری که چندین فرد در دارایی آن شریک باشند، با عنوانشرکت نام برده میشود. پترس و پلومن، از صاحب نظران این حوزه، بر این باورند که هر نوع خرید و فروش، کسبوکار نیست، بلکه کسبوکار هر نوع تبادل تکرار شونده و تجدید پذیر است.
معمولاً کسبوکارها در شکل خصوصی آن نمود پیدا میکنند که تلاش دارند بر سود بیشتر یا فروش بیشتر تمرکز کنند و سهم بیشتری ازبازار را به خود اختصاص دهند.
بهطور خلاصه سه روش برای شروع یک کسبوکار وجود دارد:
تعداد چشمگیری از کسبوکارها در اکثر کشورها از جمله آمریکا، کاروکاسبیهای کوچکی هستند[۱۲] که بخش اعظماشتغالنیروی کار را فراهم مینمایند.[۱۳]
بهطور کلی کسبوکارها از لحاظ مالکیت شامل کسبوکارهای شخصی (انفرادی) و شرکتی میشوند. کسبوکارهای شخصی کوچک مقیاس اند و متعلق به یک شخص بوده و اغلب به صورت خویش فرما هستند (این بدان معناست که یک نفر مالک و کارفرما است). این نوع کسبوکار طیف وسیعی از فعالیتهای اقتصادی را در برمی گیرند: تعمیرکاران خودرو و لوازم خانگی، بنگاههای معاملات ملکی، کشاورزان، صنعتگران خرد و غیره نمونههایی از کسبوکارهای شخصی هستند.[۱۴]
کسبوکارهای شرکتی پیچیدهترین نوع کسبوکارها هستند. شرکت، کسب و کاری است که خودش هویت قانونی دارد (شخصیت حقوقی)؛ به این معنا کهقانون با یک شرکت مشابه یک فرد یا انسان رفتار میکند. شرکتها حقوق و تعهدات خاصی دارند؛ دقیقاً همانند آنچه که انسانها انجام میدهند. برای مثال، یک شرکت میتواند دارایی داشته باشد، با دیگر شرکتها یا افراد وارد قرارداد شود و حتی علیه آنها شکایت کند و مورد شکایت قرار بگیرد.[۱۵]
اگر سود و زیان کسب و کار در میان عده ای ازشرکای تجاری تقسیم شود به آن شرکت تضامنی گفته میشود. بهطور پیش فرض همهٔ شرکا سهم یکسانی در مدیریتِ کسب و کار و سود و ضرر دارند. در صورت زیان سایر داراییهای شرکا (که در این تجارت سرمایهگذاری نشده است) نیز مورد خطر قرار میگیرد.
نوعی واحد حقوقی است که مدیریت آن توسطهیئت مدیره صورت میگیرد. سود داراییِ شرکت را «سهام» مینامند و مالکین سهامِ شرکت در صورت زیان بخشی ازداراییهای سرمایهگذاری شدهٔ خود را از دست میدهند اما سایر داراییهای سهامداران (که در شرکت سرمایهگذاری نشده) تهدید نمیشود. دو نوع سهام برای این شرکتها عرضه میشود
سهامی عام[۱۶](Common Stock): سهامداران عام (بسته به میزان سهام خود) مالک شرکت و سود آن هستند. به صورت پیش فرض سهامداران به ازای هر سهم مالک یک رای برای انتخاب اعضای هیئت مدیره میشوند و هیئت مدیره هم مسئول نظارت بر حسن ادارهٔ شرکت است. سود شرکت معمولاً به شکلسود سهام ارائه میشود. البته سود سهام در بازار بورس تضمین شده نیست و شرکت ممکن است زیان ده باشد و در این صورت سودی پرداخت نمیشود. سهامی عام ممکن است در کلاسهای مختلفی ارائه شود تا به مالکین شرکت اجازه دهند تا نحوهٔ مدیریت و میزان سرمایهگذاری در شرکت را بر حسب نیاز خود مدیریت کنند.
نوعی شرکت است که در آن مدیران شرکت به دودستهٔ شرکای عمومی (General partners) و شرکای محدود (Limited partners) تقسیم میشوند. شرکای عمومی مسئولِ مدیریت کسب و کار هستند، در حالی که «شرکای محدود» صرفاً سرمایه گذاران منفعلی هستند که درمدیریت نقش چندانی ندارند. در این مدل از کسب و کار، شرکای عمومی مسئول تمام بدهیهای تجارت هستند و در صورت نیاز سایر داراییهای آنها نیز باید برای جبران زیان صرف شود. در حالی که شرکای محدود فقط سرمایهگذاری خود را از دست میدهند.
نوعی شرکت است که در آن اعضای شرکت مالک آن هستند اما مدیریت شرکت به عهدهٔ یک یا چند مدیر است. در صورت زیان فقط سرمایهٔ اعضا مورد تهدید قرار میگیرد و خطری متوجه سایر داراییهای آنها نیست.
حقوق بازرگانی آن دسته از قوانین است که بر رویههای کسب و کار حاکم بوده و نظام حقوقی قابل اعمال بر فعالیتهای تجارتی را تعریف و تنظیم میکند. در اکثرحوزههای قضایی، مجموعهای از قوانین تجاری برای انواع کسبوکارها تعریف گردیده است.[۱۷] به عنوان مثال درقانون تجارت ایران، انواع شرکتها تعیین و عمده فعالیتهای اصلی (ذاتی) تجاری در ۴ نوع دستهبندی شده که عبارتند از:[۱۸]
فعالیتهای توزیعی: خرید کالا از تولیدکنندگان یاعمده فروشان و فروش آنها.
فعالیتهای تولیدی: تولید محصولات گوناگون و فروش آنها به عموم.
فعالیتهای خدماتی: ارائه خدمات.
فعالیتهای تجاری کمکی: اعمالی که به تجارتها کمک میکنند تا کار خود را تسهیل نمایند.
↑United States. Small Business Administration. "Frequently Asked Questions". Frequently Asked Question About Small Business. SBA Office of Advocacy, January 2011. Web. 21 March 2012.