کرهٔ شمالی (بهکرهای:북한) با نام رسمیجمهوری دموکراتیک خلق کره (بهکرهای:조선민주주의인민공화국) کشوری درشرق آسیاست. این کشور نیمهٔ شمالیشبهجزیرهٔ کره را دربر میگیرد و باچین وروسیه در شمال از طریقرودخانههای یالو (امتاک) وتومن؛ وکره جنوبی در جنوب از طریقمنطقهٔ غیرنظامی کره همسایه است. مرز کرهٔ شمالی با کرهٔ جنوبی مورد مناقشه است زیرا هر دو کشور ادعای مالکیت کل شبهجزیرهٔ کره را دارند.دریای زرد مرز غربی کرهٔ شمالی ودریای ژاپن مرز شرقی آن است. کرهٔ شمالی، مانند همتای جنوبی خود، ادعا میکند که دولت قانونی کل شبهجزیرهٔ کره و جزایر مجاور است.پیونگیانگ پایتخت و بزرگترین شهر این کشور است.
تاریخچهٔ کرهٔ کنونی با تأسیسگوجوسان در سال ۲۳۳۳ قبل از میلاد توسط پادشاه افسانهایدانگون آغاز میشود، اما هیچ مدرک باستانشناسی و مکتوبی از این دوره یافت نشده است. نخستین سلسلهای که بدون کمکهای خارجی و با توان داخلی توانستسه پادشاهی کره را متحد و زیر یک پرچم بیاورد سلسلهگوریو (۹۱۸–۱۳۹۲) بود که توسطتهجو وانگگون تأسیس شد. پس از گوریو،سلسلهٔ چوسان (۱۳۹۲–۱۸۹۷) سرزمین کره را اداره کرد. در سال ۱۸۹۷،پادشاه گوجونگامپراتوری کره را تأسیس کرد که در سال ۱۹۱۰ توسطامپراتوری ژاپن الحاق شد. در سال ۱۹۴۵، پس ازتسلیم ژاپن در پایانجنگ جهانی دوم، کره در امتداد خط ۳۸ موازی به دو منطقه تقسیم شد؛ بخش شمالی توسطاتحاد جماهیر شوروی و بخش جنوبی توسطایالات متحده اشغال گردید.
در سال ۱۹۴۸، دولتهای جداگانهای در کره تشکیل شدند: جمهوری دموکراتیک خلق کره به رهبریسوسیالیستها و همسو با شوروی در شمال وجمهوری کره با رویکردسرمایهداری و همسو باغرب در جنوب.جنگ کره با حملهٔ نیروهای کره شمالی در سال ۱۹۵۰ به کره جنوبی آغاز شد. در ۱۹۵۳، توافقنامهٔ آتشبس کره، منجر به ترک تخاصم و تأسیس منطقهای غیرنظامی شد اما هیچ معاهدهٔ صلح رسمی تا به حال امضا نشده است. کرهٔ شمالی پس از جنگ از کمکهای اقتصادی و نیروی متخصص سایر کشورهایبلوک شرق بهرهمند شد. با این حال،کیم ایل سونگ، نخستین رهبر کرهٔ شمالی، فلسفهٔ شخصی خود یعنی «جوچه» را به عنوان ایدئولوژی دولتی ترویج کرد. انزوای بینالمللی پیونگیانگ از دههٔ ۱۹۸۰ و با پایان یافتنجنگ سرد شدت گرفت.سقوط شوروی در سال ۱۹۹۱ کاهش شدید سطحاقتصاد کره شمالی را به همراه داشت. از ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸، کرهٔ شمالی باقحطی بزرگی روبرو شد که بین ۲۴۰٬۰۰۰ تا ۴۲۰٬۰۰۰ نفر را به کام مرگ کشاند. شهروندان کرهٔ شمالی همچنان از سوء تغذیه رنج میبرند. در سال ۲۰۲۴، کرهٔ شمالی رسماً تلاشها برای وحدت صلح آمیز شبه جزیرهٔ کره را پایان داد.
کرهٔ شمالی یکدیکتاتوری توتالیتر باکیش شخصیتی وسیع در اطرافخانوادهٔ کیم است. سازمانعفو بینالملل این کشور را دارای بدترین وضعیتحقوق بشر در جهان میداند. بهطور رسمی، کره شمالی یک «دولت سوسیالیست مستقل» است که انتخابات دموکراتیک برگزار میکند. با این حال، ناظران خارجی انتخابات را ناعادلانه، غیررقابتی و از پیش تعیین شده توصیف کردهاند، مشابه انتخابات در اتحاد جماهیر شوروی.حزب کارگران کره، حزب حاکم کره شمالی است و تا سال ۲۰۲۴، جبههٔ دموکراتیک برای وحدت مجدد کره را رهبری میکرد. طبق مادهٔ ۳ قانون اساسی، کیم ایل سونگیسم-کیم جونگ ایلیسم ایدئولوژی رسمی کره شمالی است. ابزارهای تولید از طریق شرکتهای دولتی و مزارع جمعی در مالکیت دولت هستند. اکثر خدمات مانند مراقبتهای بهداشتی، آموزش، مسکن و تولید مواد غذایی یارانهای یا دولتی هستند.
کره شمالی پیرو سیاستسونگون است کهارتش خلق کره را در امور دولتی و تخصیص منابع در اولویت قرار میدهد. این کشور دارایسلاحهای هستهای است. ارتش فعال آن با ۱٫۲۸ میلیون سرباز چهارمین ارتش بزرگ جهان است. کره شمالی علاوه بر عضویت درسازمان ملل متحد از سال ۱۹۹۱، عضوجنبش عدم تعهد وگروه ۷۷ نیز است.
نامکره برگرفته ازگوگوریو کهکریو, هم نوشته میشود، است.
بعد ازتقسیم کره به دو بخش شمالی و جنوبی، دو طرف برای اصطلاحات مختلفی برای کره به کار بردند: در کره شمالی ازچوسون (조선) و درکره جنوبی ازهانگوک (한국) استفاده میشود. در سال ۱۹۴۸، کره شمالی نام رسمی خود راجمهوری دموکراتیک خلق کره (کرهای:조선민주주의인민공화국,Chosŏn Minjujuŭi Inmin Konghwaguk;تلفظⓘ) اعلام کرد. در جهان خارج، به دلیل کنترل این دولت بر بخش شمالیشبه جزیرهٔ کره، کشور عمدتاً با نام کره شمالی شناخته میشود تا از کره جنوبی — جمهوری کره — متمایز شود. هر دو دولت خود را دولت قانونی کل کره میدانند.[۱۶][۱۷] به همین دلیل، مردم شمال خود را «کرهایهای شمالی» نمیدانند، بلکه کرهایهایی در کشوری تقسیمشده و در کنار هموطنانشان در جنوب میبینند. از بازدیدکنندگان خارجی خواسته میشود از به کار بردن اصطلاح «کرهای شمالی» خودداری کنند.[۱۸]
تاریخ کره بهعصر برنز بر میگردد. در سال ۱۹۴ پیش از میلاد یک سردار فراری چینی به نام ویمان قدرت را در این منطقه به دست گرفت؛ ولی چندی نینجامید کهدودمان هان در چین، حکومت وی را سرنگون ساخت و کره جزئی ازامپراتوری چین شد. کره در ۱۰۸ پیش از میلاد به چهارمستعمره مجزای چین تقسیم شد.
تا پیش از سال صدم میلادی سه دولت سلطنتی در شبه جزیره کره تشکیل یافتند که عبارت بودند از:امپراتوری گوگوریو،پادشاهی بکجه وپادشاهی شیلا. در زمان سه پادشاهی کره که بخش باستانی تاریخ کره است آئین بودایی رواج یافت. پس از اینکه دولت شیلا موفق شد بخاطر حمله ارتشتانگ از کشورچین بر بکجه و گوگوریو (فقط تارود تهدونگ) که بخش کوچکی از شمال کره میشود نه کل آن، مسلط گردد، بدین ترتیب دوران سه پادشاهی قدیم تمام شد، پس از آن گوریو به رهبریتهجو وانگگون موفق میشود کره را به اتحاد واقعی سه پادشاهی برساند، بدون آنکه از خارجیها درخواست کمک کند و زیر بار استعمار برود و از این پس ملت کره تا زماناشغال ژاپن فقط تحت حکومتگوریو وچوسان درآمد.
در سال ۹۱۸ میلادی فرمانروایی به نامتهجو وانگگون توانست حکومت واحدی را در شبه جزیره کره تشکیل دهد و نامش را به تبعیت از گوگوریو،گوریو گذاشت (چون خاندان «گو» از نسل پادشاهجومونگ بنیانگذار گوگوریو بود و ملت کره به قصد احیای گوگوریو قیام کرده بود،[۱۹] نظریهٔ دیگری از مورخان میگوید نام گوگوریو از اواسط حیات آن تا پایان به گوریو تغییر یافته و این عیناً همان است. نام «کره» از گوریو میباشد). علت این قیام، ظلم دهشتناک اواخر زمامداری حکومت شیلا به همراه اشراف سیاسی و حکام محلی بر عامهٔ مردم بود اما این حکومت نیز چندی بعد همچنان تحت نفوذ اعیان و اشراف ایالات مختلف که حتی بخش حداقلی از آن از همان خاندانهای ظالم حاکم بر شیلا محسوب میشدند قرار گرفت.
از اواخر قرن دهم تا اوایل قرن یازدهم چهار بارجنگ بزرگی بین گوریو وخیتان رخ داد، باوجود شکستهای اولیه و آتش زدن پایتخت اما درنهایت گوریو آنان را شکست داد و بیرون کرد. حکومت گوریو تا سال ۱۳۹۲ به طول انجامید؛ در طول قرن سیزدهم میلادی قوممغول همزمان با دههها جنگ سخت و صلح، کشور را تصرف کرد و به دنبال آن آئینکنفوسیوس در کره رواج یافت و کمکم جایآئین بودا را گرفت. در سال ۱۲۶۰ حکومت مغولان پایان یافت و حکومت گوریو دوباره برقرار شد امایوان که از همان مغولان سابق بودند تا یک قرن دیگر بر امور گوریو اعمال قدرت و دخالت میکردند تا نابودی یوان توسطمینگ؛ زمامداری قریب به پانصد ساله گوریو بر کره، اکثر تاریخ میانهٔ آن را در کنار اوایل حکومت چوسان تشکیل میدهد.
پیروان دینکنفوسیوس به تدریج در دستگاههای دولتی راه یافتند و سرانجام در سال ۱۳۹۲ میلادی به ریاستارتشبدتائجو چوسان به حکومت گوریو پایان دادند و از این زمانپادشاهی چوسان تا سال ۱۸۹۷ کنترل کشور را در دست گرفت. ۲۶ پادشاه در طی حکومت این سلسله به قدرت رسیدند و پایتخت آنان شهر هانیانگ (سئول امروزی) بود.
در قرون پانزدهم و شانزدهم کره از نظر علمی و فرهنگی به پیشرفتهای شایانی رسید. در زمان حکومت اینامپراتوری آئینکنفوسیوس رسمیت یافت.
در سال ۱۵۹۲ ژاپنیها به کره لشکرکشی کردند ولی حکومت با کمک چینیها حمله آنان را دفع کرد. در اوایلقرن هفدهم کره تابع دولت چین شد ولی چنان از رابطه با دیگر کشورهای خارجی ابا داشت که به کشور (پادشاهی) منزوی معروف شد.
درقرن نوزدهم استثمار مردم توسط اشراف شدت گرفت. از نیمه دوم همان قرن علاقه کشور ژاپن به این سرزمین جلب شد. در سال ۱۸۷۶ سرانجام بندرها کره بر روی کشتیهای تجارتی خارجی گشوده شد. این امر با انعقاد یا معاهده تجاری اجباری با ژاپن صورت گرفت و کمی بعدآمریکا و کشورهایاروپایی وارد داد و ستد با کره شدند. این عمل نهایتاً منجر به دخالت دولت خارجی در امور داخلی کره شد.
در بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ میلادی مبارزه ضد حکومت ژاپنیها ادامه داشت. در سال ۱۹۱۰ میلادی کشور کره رسماً به امپراتوری ژاپن ضمیمه شد. ژاپن صنایع جدید وترابری ریلی را در آنجا احداث کرد اما این امر نتوانست جلوی آزادیطلبی کرهایها را بگیرد.
در اوایل مارس ۱۹۱۹ میلادی به دنبال مرگ آخرین امپراتور کره، یک گردهمایی عظیم با شرکت ۲ میلیون تَن در سئول برگزار شد و طی آن کرهایها خواستاراستقلال شدند. در طی این گردهمایی برخوردهای خونینی میان قوای ژاپنی و مزدوران کرهای آنها با اجتماع کنندگان صورت گرفت که منجر به کشتن و زخمی شدن ۲۳۰۰۰ تن و دستگیری بیش از ۴۷۰۰۰ تن شد. در ماه آوریل همان سال رهبران استقلالطلبان، از جمله سینگمان ری آن چانگ هوو کیم کو دولت موقت کره را در شهرشانگهای چین تشکیل دادند. ژاپنیها با نهایت قدرت استیلای خود را بر کره ادامه داده و سرمایهدارانش به غارت این سرزمین شدت بخشیدند.
در زمانجنگ دوم چین و ژاپن وجنگ جهانی دوم پایههای نفوذ ژاپن در کره به سستی گرائید. در ابتدای جنگها که شانگهای به تصرف ژاپن درآمد دولت موقت کره از آنجا متواری شد. در طی جنگ جهانی دوم، دولتهای آمریکا، چین وبریتانیا به مردم کره وعده استقلال دادند. نیروهای استقلال طلب کرهای در سراسر چین پخش شدند و در سال ۱۹۴۲ میلادی به ژاپن اعلام جنگ دادند. این نیروها بانیروهای متفقین در کره همکاری کرده و تا زمانتسلیم ژاپن در سال ۱۹۴۵ میلادی به جنگ ادامه دادند.
در فوریه و ژانویه سال ۱۹۴۵ میلادی به ترتیب کنفرانسهای بینالمللییالتا وپوتسدام تشکیل و کره به دو قسمت شمالی و جنوبیتقسیم شد. قسمت شمالی در تصرف شوروی و قسمت جنوبی در تصرف آمریکا بود.مدار ۳۸ درجه شمالی نیز تا زمان اتحاد مجدد به عنوان مرز دو کره تعیین شد؛ ولی همکاری دو دولت عملی نبود؛ زیرا در ناحیه شمال رهبری را کمونیستها به عهده داشتند و در جنوب طرفداران غرب بر سر کار بودند. عاقبت در سال ۱۹۴۸ تقسیم کره به دو کشور صورت رسمی یافت و دو حکومت کره شمالی (جمهوری دمکراتیک خلق کره) وکره جنوبی (جمهوری کره) بر قرار شد.
مظنونان به طرفداری از کمونیسم پیش از اعدام در ماه مه ۱۹۴۸ پس ازقیام ججو
کره شمالی در سال ۱۹۴۵ مستقل شده و روز ملی آن ۹ سپتامبر، روز تأسیس حکومت در سال ۱۹۴۸ است. تا اواسط سال ۱۹۴۹ میلادی سربازان خارجی از هر دو کره خارج شده بودند. کره شمالی دارای حکومت کمونیستی به رهبری کیم ایل-سونگ شد که پس از مرگ او پسرش کیم جونگ-ایل رهبری کره را به عهده گرفت و پس از مرگ پسرش، هماکنون کوچکترین نوهاش رهبری این کشور را بر عهده دارد.
در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰ میلادی کره شمالی به کره جنوبی حملهور شد. هفت لشکر پیاده و یک تیپ تانک عملیات را آغاز کردند.سازمان ملل متحد دست به کار شد و در همان روزشورای امنیت سازمان ملل متحد بدون حضور شوروی که جلسه را به دلیل دادن کرسی چین بهتایوان تحریم کرده بود قطعنامهای را تصویب کرد که طی آن خواستار توقف جنگ و عقبنشینی کره شمالی به شمالمدار ۳۸ درجه شد. در ۲۷ ژوئن ۱۹۵۰ شورای امنیت سازمان ملل متحد به پیشنهاد آمریکا تصویب کرد که نیروهای چند دولت عضو آن سازمان جهت مقابله با حمله کره شمالی به کره جنوبی بشتابند. به دنبال این تصمیم آمریکا و ۱۵ کشور دیگرنیروهای نظامی خود را برای شرکت در جنگ اعزام داشتند.ژنرال پنج ستارهارتش آمریکاداگلاس مکآرتور تا سال ۱۹۵۱ فرماندهی نیروهای سازمان ملل را به عهده داشت. در این مدت نیروهای کره شمالی با سرعت زیادی در حال پیشروی در خاک کره جنوبی بودند.
در روز ۲۸ ژوئن،سئول به دست نیروهای کره شمالی، سقوط کرد. پنج روز پس از حمله تردیدی باقی نماند که شکست نهایی از آن نیروهای کره جنوبی و متحدانش به خصوص آمریکا است. از این رو آمریکا سواحل کره را محاصره کرده و شروع به بمباران مناطق صنعتی و مسکونی کره شمالی نمود. در تمام این مدت، تلفات سنگینی به متحدین وارد میشد تا اینکه نیروهای تازهنفس وارد جنگ شدند. در هفتههای آغاز جنگ، نیروهای کره جنوبی و آمریکا به اطراف شهربوسان در منتهای جنوب شرقی شبهجزیره کره عقب رانده شده بودند. به تدریج میزان نیروهای آمریکایی افزوده شد تا حدی که ورق به ضرر کره شمالی برگشت. در روز ۱۵ سپتامبر ۱۹۵۰ نیروهای آمریکایی دراینچئون واقع در ساحل غربی کره جنوبی پیاده شده و طی حملهای برقآسا شهر سئول را اشغال کردند. سایر قوای متحدین نیز دست به تعرض زده و کمونیستها به سوی شمال عقبنشینی کردند. قوای سازمان ملل به سوی نواحی شمالی پیش رفتند و در روز ۱۰ اکتبر شهر پیونگیانگ پایتخت کره شمالی به دست آنان افتاد. در شانزدهم اکتبر نیروهای کره جنوبی به مرزمنچوری یا همان رودیالو رسیدند و ظاهراً پیروزی برای آنان تکمیل شده بود.
چین کمونیست به عنوان دفاع از مرزهای خود و به دلیل این که خود هدف بعدی نباشد در صحنه نبرد به نفع کره شمالی وارد شد. سربازان چینی در آغاز به صورت داوطلب در جبههها حضور داشتند اما لشکرهای منظم آنان بعدها وارد عمل شدند و در ماه نوامبر ۱۹۵۰ ضربات شدیدی بر نیروهای آمریکایی وارد آوردند. از همین ماه عقبنشینی سپاهیان سازمان ملل آغاز شد و ادامه یافت. تا روز سوم دسامبر ۱۹۵۲ سئول بار دیگر به دست نیروهای چینی و کره شمالی افتاد. حمله متقابل نیروهای آمریکایی سرانجام موجب تسلط دوباره آنان در بیست و هفتم آوریل سال ۱۹۵۲ بر سئول شد. در این میان، ژنرالداگلاس مکآرتور از فرماندهی متحد برکنار شد و ارتشبدمتیو ریجوی جانشین وی شد (دلیل این عمل، طرح مک آرتور برای بمباران اتمی مرز چین با کره شمالی به خاطر جلوگیری از ورود سیل سربازان چینی بود). به دنبال آخرین حمله تعرضی کمونیستها که در ۱۶ مه ۱۹۵۳ صورت گرفت و سئول سقوط کرد نیروهای سازمان ملل به حمله نهایی دست زده و سئول را دوباره اشغال کردند. از ماه ژوئن تلاش برای مذاکره میان طرفین آغاز شد. با این حال جنگهای کوچکی همچنان در جریان بود که تلفات سنگینی بر جای نهاد. در این مدت تنها سربازان چین به یک حمله شدید دست زدند.
مذاکرات ترک مخاصمه ادامه یافت و سرانجام در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ پیمان آتشبس جنگ کره امضاء شد. لازم است ذکر شود که هیچگاه پیمان صلحی میان این دوکشور امضا نشد و دو کشور تا به امروز در حالت جنگ هستند.
وضع دو کره نسبتاً به همان وضع سابق ماند. این جنگ، خرابیها و خسارات و تلفات فراوان به بار آورد و بسیاری از تأسیسات صنعتی و شهرها در ضمن آن ویران شد. تلفات نیروهای سازمان ملل و کره جنوبی به ۷۴۰۰۰ کشته (۵۴۲۴۶ آمریکایی) و ۲۵۰۰۰۰ زخمی (۱۰۳۲۸۴ آمریکایی) و ۸۳۰۰۰ (اکثر آمریکایی) مفقودالاثر و اسیر رسید. تعداد کشته شدگان و زخمیان چینی ۹۰۰۰۰ تن و کره شمالی نیز ۵۲۰۰۰ تن بوده است. در ضمن حدود ۴۰۰۰۰۰ غیرنظامی نیز در طی این جنگ کشته شدند.
در این جنگ ۵ میلیون نفر نظامی و غیرنظامی جان خود را از دست دادند.[۲۰]
در دهههای ۵۰ و ۶۰ پس از جنگ، کره شمالی تغییری ایدئولوژیک به خود دید، زیراکیم ایل سونگ به دنبال تحکیم قدرتش بود. کیم ایل سونگ منتقد تند نخستوزیر شوروی،نیکیتا خروشچف و سیاستهای «استالینزدایی» او بود و از انتقادات چینیها به خروشچف حمایت میکرد.[۲۱] در حادثهٔ جناح اوت ۱۹۵۶، کیم ایل سونگ با موفقیت در برابر تلاشهایاتحاد جماهیر شوروی و چین برای برکناری وی به نفع «کرهایهای شوروی» یا جناح طرفدار چین «یانآن» مقاومت کرد.[۲۲][۲۳] برخی از مورخان معتقدند که حادثهٔ اوت ۱۹۵۶ نمونهای از نمایش استقلال سیاسی کره شمالی است.[۲۲][۲۳][۲۴] با این حال، اکثر پژوهشگران تاریخ استقلال واقعی کره شمالی را خروج نهایی نیروهای چینی از این کشور در اکتبر ۱۹۵۸ میدانند. در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰، کره شمالی سعی کرد با رهبریجنبش عدم تعهد و ترویج ایدئولوژی «جوچه» خود را در سطح بینالمللی از چین و شوروی متمایز کند.[۲۵] در سیاستگذاری ایالات متحده، کره شمالی از جمله «ملل اسیر» محسوب میشد.[۲۶] با وجود تلاشهای کشور برای خروج از حوزه نفوذ شوروی و چین، در طول جنگ سرد با هر دو کشور نزدیک بود.[۲۷]
به صنعت بیش از سایر بخشهای کره شمالی توجه نشان داده میشد. تولید صنعتی تا سال ۱۹۵۷ به سطح قبل از جنگ بازگشته بود. در سال ۱۹۵۹، روابط با ژاپن تا حدودی بهبود یافت و کره شمالی به شهروندان ژاپنی ساکن این کشور اجازهٔ بازگشت داد. در همان سال، کره شمالی اقدام به افزایش ارزشواحد پول خود کرد که ارزش بیشتری نسبت به همتای جنوبی داشت. تا دهه ۱۹۶۰، رشد اقتصادی بالاتر از کره جنوبی و سرانه تولید ناخالص ملی کره شمالی تا سال ۱۹۷۶ با همسایه جنوبی برابر بود.[۲۸] با این حال، در دهه ۱۹۸۰، رکود اقتصادی شروع شد. این رکود از سال ۱۹۸۷ آغاز شده بود و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، زمانی که تمام کمکهای شوروی بهطور ناگهانی متوقف شدند، اقتصاد کره شمالی تقریباً بهطور کامل سقوط کرد.[۲۹]
مطالعهای داخلی در سازمان سیا به دستاوردهای مختلف دولت کره شمالی پس از جنگ اذعان کرده است: مراقبت دلسوزانه از یتیمان جنگی و کودکان بهطور کلی، بهبود شدید وضعیت زنان، مسکن رایگان، مراقبتهای بهداشتی رایگان و آمارهای بهداشتی به ویژه در زمینه امید به زندگی و مرگ و میر نوزادان که تا زمانقحطی کره شمالی با پیشرفتهترین کشورها قابل مقایسه بود.[۳۰] امید به زندگی در شمال قبل از قحطی ۷۲ سال بود، فقط کمی کمتر از جنوب.[۳۱] این کشور زمانی به داشتن نظام مراقبتهای بهداشتی نسبتاً پیشرفته میبالید. کره شمالی قبل از قحطی دارای شبکهای از حدود ۴۵٬۰۰۰ پزشک عمومی با تقریباً ۸۰۰ بیمارستان و ۱۰۰۰ کلینیک بود.[۳۲]
صلح نسبی بین شمال و جنوب پس از آتشبس با درگیریهای مرزی، ربایش افراد مشهور و سوء قصدهای متعدد از بین رفت. شمال در چندین سوء قصد به رهبران کره جنوبی مانند سال ۱۹۶۸، ۱۹۷۴ و بمبگذاری رانگون در ۱۹۸۳ شکست خورد. تونلهایی در زیر منطقه غیرنظامی کشف شد و حادثهٔ قتل با تبر درپانمونجوم در ۱۹۷۶ تنشها را افزایش داد.[۳۳] برای تقریباً دو دهه پس از جنگ، دو کشور به دنبال مذاکره با یکدیگر نبودند. در سال ۱۹۷۱، تماسهای محرمانه و سطح بالا آغاز و در نهایت به «بیانیه مشترک جنوب-شمال ۴ ژوئیه ۱۹۷۲» منجر شد که اصول تلاش برای وحدت مسالمت آمیز را پیش نهاد. مذاکرات در نهایت شکست خورد زیرا کره جنوبی در سال ۱۹۷۳ تمایل خود را به عضویت جداگانه دو کره در سازمانهای بینالمللی اعلام کرد.[۳۴]
اتحاد جماهیر شوروی در ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱منحل شد که به معنای پایان کمک و حمایت آنها از کره شمالی بود. در سال ۱۹۹۲، با وخامت حال کیم ایل سونگ، پسرشکیم جونگ ایل به تدریج وظایف مختلف دولتی را بر عهده گرفت. کیم ایل سونگ در سال ۱۹۹۴ بر اثر حمله قلبی درگذشت و کیم جونگ ایل پس از اعلام سه سال عزای عمومی، رسماً به عنوان رهبر جدید معرفی شد.[۳۵]
کره شمالی تحت چارچوب توافق شده که در زمانبیل کلینتون به سال ۱۹۹۴ امضا شد، متعهد شد توسعه سلاحهای هستهای خود را متوقف کند. کره جنوبی سیاست آفتاب را در راستای تعامل با شمال در پیش گرفت.[۳۶][۳۷] کیم جونگ ایل سیاستی به نام «سونگون» یا «اولویت نظامی» را اجرا کرد. سیلهای اواسط دهه ۱۹۹۰ بحران اقتصادی را تشدید کرد و به شدت به محصولات کشاورزی و زیرساختها آسیب رساند و به قحطی گستردهای منجر شد که دولت در کنترل آن ناتوان بود. در نتیجه ۲۴۰٬۰۰۰ تا ۴۲۰٬۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند. در سال ۱۹۹۶، دولت کمکهای غذایی سازمان ملل را پذیرفت.[۳۸]
کیم جونگ ایل دومین رهبر کرهشمالی و پوتین، ژوئیه ۲۰۰۰
با روی کار آمدنجرج دابلیو. بوش به عنوان رئیسجمهور آمریکا در سال ۲۰۰۱، شرایط روابط بینالمللی تغییر کرد. دولت او سیاست آفتاب کره جنوبی و توافقنامه چارچوب را رد کرد. بوش در سخنرانی سالانه خود در سال ۲۰۰۲، کره شمالی را در کنار جمهوری اسلامی درمحور شرارت قرار داد. در نتیجه، دولت آمریکا با کره شمالی به عنوان یک «کشور یاغی» رفتار و کره شمالی تلاشهای خود را برای به دست آوردن سلاحهای هستهای دوچندان کرد.[۳۹][۴۰][۴۱] در ۹ اکتبر ۲۰۰۶، کره شمالی اعلام کرد که نخستین آزمایش سلاح هستهای خود را انجام داده است.[۴۲][۴۳]
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، سیاست «صبر راهبردی» را در پیش گرفت و از توافق دوری جست.[۴۴] تنشها با کره جنوبی و ایالات متحده در سال ۲۰۱۰ با غرق شدن کشتی جنگی کره جنوبی چئونان[۴۵] و گلولهباران جزیرهیونپیونگ توسط کره شمالی افزایش یافت.[۴۶][۴۷]
در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۱، کیم جونگ ایل بر اثر حمله قلبی درگذشت. پسر کوچک او،کیم جونگ اون، به عنوان جانشین وی معرفی شد.[۴۸] با وجود محکومیتهای بینالمللی، کره شمالی به توسعه زرادخانه هستهای خود از جمله احتمالاًبمب هیدروژنی و موشکهایی با قابلیت رسیدن به ایالات متحده ادامه داد.[۴۹]
در طول سال ۲۰۱۷، به دنبال به انتخابدونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده، تنشها بین ایالات متحده و کره شمالی افزایش یافت و میان دو کشور جنگ لفظی برپا شد. ترامپ در مقابل تهدیدهای کره شمالی مبنی بر آزمایش موشکهایی که قادر هستند در نزدیکیگوآم فرود آیند، وعده داد در صورت حمله کره شمالی به خاک آمریکا از «آتش و خشم» بهره گیرد.[۵۰][۵۱] تنشها بهطور قابل توجهی در سال ۲۰۱۸ کاهش یافت و دوره آرامی به وجود آمد.[۵۲] سلسله دیدارهایی بین کیم جونگ اون، رئیسجمهورمون جه-این از کره جنوبی و رئیسجمهور ترامپ برگزار شد.[۵۳]
در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۱، کیم جونگ اون در هشتمین کنگرهحزب کارگران کره شمالی بهطور رسمی به عنوان دبیرکل انتخاب شد، عنوانی که پیش از آن در اختیار کیم جونگ ایل بود.[۵۴] در ۲۴ مارس ۲۰۲۲، کره شمالی برای نخستین بار از بحران ۲۰۱۷، اقدام به پرتاب آزمایشی موفق یک موشک بالستیک قارهپیما (ICBM) کرد.[۵۵] در سپتامبر ۲۰۲۲، کره شمالی قانونی را تصویب کرد تا خود را کشوری هستهای اعلام کند.[۵۶]
در ۳۰ دسامبر ۲۰۲۳، کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، کره جنوبی را «دولت دست نشانده استعماری» اعلام کرد[۵۷] که نشانهای از انحراف قابل توجه از ادعاهای دیرینه هر دو کره شمالی و جنوبی برای مالکیت کل شبه جزیره کره بود. به دنبال این بیانیه، در ۱۵ ژانویه ۲۰۲۴، کره شمالی خواستار اصلاح قانون اساسی به منظور تعریف مجدد مرز با کره جنوبی به عنوان «خط مرزی ملی جنوبی» شد. کیم جونگ اون همچنین اعلام کرد که در صورت جنگ، کره شمالی تلاش خواهد کرد کل کره جنوبی را ضمیمه کند.[۵۸]
کره شمالی معمولاً در رسانهها یک دولت کمونیستی افراطی یا استالینیستی توصیف میشود. اما برخی از تحلیلگران منتقد این دولت معتقدند این حکومت هیچ ارتباطی با ایدئولوژی مارکسیسم-لنینیسم یا حتی استالینیسم ندارد و یک حکومت ناسیونال سوسیالیستی (البته بدون سودایامپریالیستی) است که در طیف راست افراطی (و نه چپ افراطی) سپهر سیاست قرار میگیرد و بیشتر به حکومت ژاپن دهه ۱۹۳۰ شباهت دارد تا کشورهای بلوک شرق. نوعی «حکومت دفاع ملی» که یکاقتصاد دستوری را هدایت میکند که تنها وظیفه تجهیز بیشتر ارتش و تأمین پول بیشتری برای نیروهای نظامی را بر عهده دارد. قانون اساسی موجود که در سال ۱۹۷۲ تدوین شده و دو بار در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۸ اصلاح شده، از هرگونه اشارهای به کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم خودداری کرده و ایدئولوژی رسمی کشور را مکتبجوچه نامیده است.[۵۹]
نشان داس، چکش و قلم (Sickle, Hammer and Brush) در پرچم حزب کارگران کره و نماد جوچه
کیم ایل سونگ نخستین رهبر جمهوری کره شمالی بود که ایدئولوژی جوچه مبنی بر خودکفایی و استقلال را به عنوان ایدئولوژی رسمی حکومت برگزید. او پس از مرگ در سال ۱۹۹۴ میلادی به عنوان رئیسجمهور ابدی کشور تعیین شد و پسرش کیم جونگ-ایل رهبری کشور را برعهده گرفت، با مرگ کیم جونگ-ایل در سال ۲۰۱۱ میلادی کوچکترین پسرش کیم جونگ-اون رهبری این کشور را به عهده گرفت.
نظام حقوقی این کشور بر اساس نظام حقوق مدنی پروس بنا شده که ژاپنیها و نظریات حقوقی کمونیستی هم بر آن تأثیر گذاشتهاند. امکان بازنگری قوانین توسط مراجع قضایی وجود ندارد.[۶۱] قوه مقننه کرهشمالی از یکمجلس قانونگذاری به نام مجلس عالی خلق با ۶۸۷ عضو (برای ۵ سال) تشکیل شده که اعضای آن در انتخابات عمومی تعیین میشوند. آخرین دوره انتخابات در سال ۲۰۱۹ برگزار شده و دوره بعدی در سال ۲۰۲۴ برگزار میشود. انتخابات به این صورت است کهحزب کارگران کره حزب حاکم کشور فهرستی از کاندیداها را منتشر کرده و بدون هیچ رقیبی انتخاب خواهند شد و تعداد معینی از کرسیها برای احزاب کوچکتر در نظر گرفته میشود. این مجلس علاوه بر وضع قانون،نخستوزیر و قضات دادگاه عالی کشور را هم انتخاب میکند. قدرت اصلی از زمان تأسیس کشور در سال ۱۹۴۸ در اختیار حزب کارگران کره بوده است. دو حزب چوندوئیست چونگو و حزب سوسیال دموکرات هم در کشور فعال هستند که تحت کنترل حزب حاکم قرار دارند. عالیترین نهاد، شورای دفاع ملی است که کیم جونگ-اون ریاست آن را بر عهده دارد.[۶۲]
پیونگ یانگ که از زمان جنگ دو کره بر حمایت نظامی و معنویپکن تکیه کرده همچنان در عرصههای بینالملل از حمایت همهجانبهپکن بر خوردار بوده تا آنجا که با استقرارنیروی نظامی و پلیس از فرار مردم جلوگیری کرده یا با استقرار پلیس در اطراف سفارتخانههای کشورهای مختلف در چین از ورود و دسترسی فراریان کره شمالی به سفارتخانهها جلوگیری کرده و آنها را به پلیس امنیت کره شمالی تحویل میدهد؛ و سرانجام پس چندین دهه در اوائل ماه ۲۰۱۸کیم جونگ-اون بامون جه-این رئیسجمهورکره جنوبی دیدار کرد و روابط دیپلماتیک خود را شروع کردند.[۶۳]
کره شمالی با مساحت ۱۲۰۵۶۸ کیلومتر مربع (نود و سومین کشور جهان) نزدیک به نیمی از کشوربریتانیا وسعت دارد. این کشور درنیمکره شمالی درشرق قاره آسیا، در کناره غربیدریای ژاپن و شرقخلیج کره و در همسایگی کشورهای کره جنوبی در جنوب، چین در شمال و شمال غربی و روسیه در شمال شرقی واقع شده است.
کره شمالی کشوری کوهستانی است که کوهها در تمام نقاط آن کم و بیش پراکندهاند و جلگهها بیشتر در کرانههای غربی و نیز در برخی نواحی ساحل شرقی واقع شدهاند. از جمله رودهای آن میتوانتومن، یالو، چونگچون، توئه دونگ و یسونگ را نام برد.جنگلها پهنه وسیعی از آن را پوشاندهاند. آب و هوای آن در نواحی شمالی معتدل و در سایر نواحی گرم و مرطوب است.کوه پکتو (۲۷۴۴ متر) بلندترین نقطه آن است ورود یالو با ۷۹۰ کیلومتر طول، طولانیترین رود کره شمالی است.
تصویر ماهوارهای از کره شمالی درشب میان، کره جنوبی و چین
پایتخت این کشور شهرپیونگیانگ با ۳٬۲۲۲٬۰۰۰ نفر جمعیت بوده و پرجمعیتترین شهرهای آنهامهونگ (۵۵۹٬۰۰۰ نفر)،چونگجین (۳۲۷٬۰۰۰ نفر)سینوئیجو (۲۸۸٬۰۰۰ نفر) وونسان (۳۲۹٬۰۰۰ نفر)، هونگنام (۳۴۶٬۰۰۰ نفر) ونامپو (۴۵۵٬۰۰۰ نفر) هستند.[۶۸]
بر اساس آخرینتقسیمات کشوری، کره شمالی از ۹ استان، ۴ شهرداری و ۲شهر ویژه تشکیل شده که هر کدام زیر نظر یک شورای منتخب مردم اداره شده و مشخصات استانهای آن به شرح زیر است:
آزادیهای اجتماعی در کره شمالی دارای محدودیت هستند.
در پیسیلهای متعدد و بروزقحطی وخشکسالی در طول تاریخ کره شمالی، بیش از دهها هزار نفر جان خود را در این کشور از دست دادند.[۶۹] به سبب وقوع قحطیهای فراوان و کمبود مواد خوراکی،آدمخواری در کره شمالی افزایش یافته است.[۶۹]
در کره شمالی موی بلند برای مردان و دامنهای کوتاه برای زنان تحمل نمیشود.[۷۰] در این کشور آقایان میتوانند از میان چند مدل موی مختلف یکی را انتخاب کنند. هر چند که همه آن مدلها بر اساس کوتاهی در پشت و بغلها طراحی شدهاند.[۶۰]
پوشش مردم این کشور همچون دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است. وقتی کسی از کره جنوبی به این کشور میآید، مدرن بودن جنوبیها واقعاً در مقایسه با شمالیها برجسته میشود. سیستم پخش پارچه و لباس هم توسط دولت کنترل میشود و بیشتر اوقات مردمی که در خیابانها دیده میشوند لباسهای یک شکل و شیبه هم به تن دارند. این مسئله در مدارس هم به صورت جدی دنبال میشود و هر بخشی از زندگی مردم در کره شمالی از طریق قوانین خاصی کنترل میشود.
تمام فعالیتهای مذهبی زیر نظر گروههای وابسته به حکومت انجام میشود.[۷۱]
دولتهای غربی، جامعه کره شمالی را جامعهای به شدت طبقاتی و برپایه روابط خویشاوندی و ارتباطات سیاسی توصیف میکنند.[۷۲]
بنا بر گفته دولت آمریکا، شهروندان کره شمالی اجازه رفتوآمد آزاد چه در داخل و چه سفر به خارج از کشور را ندارند.[۷۳]
بعضی از پناهندگان اهل کره شمالی داستانهایی مبتنی بر بهرهکشی بدنی،سقط جنین و بچه کشی در زندانهای کره شمالی نقل میکنند.[۷۴]
در کره شمالی جشنوارههایی پرهزینه به نام بازیهای توده در تجلیل از رهبر این کشور برگزار میشود که به مدت شش شب پیاپی در هفته و به مدت دو ماه برگزار میشود. در این نمایشها صد هزار شرکتکننده از جمله رقاص و ژیمناست به اجرای نمایش میپردازند.[۷۶]
مجازات اعدام در کره شمالی برای بسیاری از جرایم مانند دزدی، قتل، تجاوز جنسی، قاچاق مواد مخدر، خیانت، جاسوسی، مخالفتهای سیاسی، فرار، مصرف رسانههای تأیید نشدهٔ دولت و تبلیغ باورهای مذهبی که در تضاد با ایدئولوژیجوچه است، به کار میرود.[۷۷] بیشتر اطلاعات و آمار دربارهٔ اعدام در کره شمالی وابسته به فراریان (بستگان قربانیان و اعضای سابق دولت) است.[۷۷] اعدامها بیشتر با جوخهٔ تیراندازی، دار زدن یا بریدن سر انجام میشود. ظاهراً اعدامها در ملاء عام انجام میشود که در صورت صحت، کره شمالی یکی از کشورهایی است که هنوزاعدام در ملاء عام انجام میدهند.[۷۸] مرکز پایگاه داده حقوق بشر کره شمالی مستقر در کره جنوبی، مدارک تأیید نشدهای را دربارهٔ ۱۱۹۳ اعدام تاریخی در کره شمالی تا سال ۲۰۰۹ را جمعآوری کرده است.[۷۸] تخمین زده میشود که ۶۰ اعدام در سال ۲۰۱۰ وجود داشته است.[۷۹] در اکتبر ۲۰۰۱، دولت کره شمالی به کمیته حقوق بشر سازمان ملل گفت که از سال ۱۹۹۸ تنها ۱۳ اعدام انجام شده است و از سال ۱۹۹۲ هیچ اعدامی در ملاء عام رخ نداده است.[۷۷]
در کره شمالی ساعت بیدار شدن مردم توسط شیپوری تعیین میشود که در سراسر شهرها و از طریق بلندگو پخش میشود. ساعت خوابیدن آنها هم توسط سیستم خاموش کردن چراغ تعیین میشود. در بامداد پیش از ساعت شش صبح سکوت مطلق بر تمام کره شمالی حاکم است و نخستین صدای هر روز صدای پخش شیپور از بلندگوهای صبحگاهی است.[۸۰][۸۱]
اخیراً اعلام شده امکان استفاده از نام رهبر کره شمالی در این کشور ممنوع است و افرادی که همنام کیم جونگ-اون هستند باید سریعاً نام خود را تغییر دهند. دولت کره شمالی پیش از این در دوره حکمرانی دو رهبر پیشین هم استفاده از نام آنها برای مردم این کشور را ممنوع کرده بود.[۸۲]
قوانین کشور، بعضی از شادیهای اولیه را هم در زندگی مردم دریغ میکنند. به عنوان مثال دوربین به کره شمالی وارد نمیشود و مردم هم نمیتوانند آن را تهیه کنند.[۸۳]
با وجود اینکه دولت کره شمالی کمکهای زیادی از خارج دریافت میکند، مشخص نیست آنها را به دست مردم میرساند یا بین طبقه خاصی پخش میکند.[۸۳]
در کره شمالیاردوگاههای کار اجباری وجود دارند. بهطوریکه اگر کسی مرتکب جرمی شود، علاوه بر او، کل خانواده اش به اردوگاه فرستاده میشوند. گانگ چول هوان (زندانی سابق اردوگاه یودوک) در کتاب آکواریومهای پیونگ یانگ، شرح زندگی ۱۰ ساله خود در اردوگاههای کار اجباری کره شمالی را آورده است. نتیجه هرگونه مخالفت و انتقاد از نظام حاکم و رهبر این کشور، تبعید افراد به این اردوگاه هاست. وضعیت زندگی در آنجا به شدت اسفبار است چنانکه اسیران از کمبود غذا گاه دست به خوردنموشها میزنند.[۸۴]
به دلیل کمبود کود برای کشاورزی، این کشور از کود تولید انسان برای کشاورزی استفاده میکند. به همین دلیل تمامی شهروندان کره شمالی از سال ۲۰۰۸ موظف اند فضولات انسانی خود را روزانه تحویل دولت دهند. استفاده از کود انسانی در تولید محصولات کشاورزی باعثهمهگیریانگلهای پیشرفته در این کشور شده است.[۳۱][۸۵][۸۶]
مالکیت هرگونه رایانه و وسایل ارتباطی شخصی در این کشور نیازمند مجوز دولتی است. در این کشور تنها یکسرویس دهنده خدمات اینترنتی وجود دارد و تمام جریانفضای مجازی آن از یک کابل میگذرد.[۳۱]
در کره شمالی اردوگاههایی مانند اردوگاه شماره ۱۴ برای زندانیان درجه یک یا اردوگاه یودوک برای زندانیان درجه دو و مطرودین طبقهها که مورد تأیید رهبر یا دستگاه امنیتی نباشند وجود دارد: صحبت در مورد زندانها و بازداشتگاهها و اردوگاه برای مردم و مخصوصاً زندانیان آزاد شده کهشهروندی درجه دو محسوب شده کاملاً ممنوع است.
اقتصاد در کره شمالی، در کنترل دولت و نوعیاقتصاد دستوری است و دولت، تقریباً تمامی اولویتها و نوع تولیدات کشور را تعیین میکند.[۸۷] واحد پول این کشور،وون کره شمالی وتولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۱۴ در حدود ۳۰ میلیارد دلار بوده است.برابری قدرت خرید، ۴۰ میلیارد دلار و سرانهٔ آن، رقم بسیار پایین ۱٬۸۰۰ دلار در سال تخمین زده میشود.[۸۸]
حدود ۲۰ میلیون نفرنیروی کار آن را تشکیل میدهند که حدود ۳۷٪ آن در بخشکشاورزی مشغول به فعالیت هستند. افرادی که دراردوگاههای کار اجباری محکوم هستند نیز بخش دیگری از اقتصاد را به دوش میکشند؛ و گاهی در مقطع زمانی دستورهایی از دفتر مرکزی حزب تحت عناوینشعارگونه مانند «بیایید چند دلار بیشتر برای رهبر کاسبی کنیم» برای کمک بهاقتصاد مقاومتی کره اعمال میگردد. همچنین فرستادن کارگر به کشورهای مختلف و تصاحب دستمزد آنها به عنوان مثال نود و هشت دلار از صد دلار نیز راهی برای درآمدزایی حزب است.
صادرات کره شمالی مواد اولیه و برخی تجهیزات نظامی است.زغالسنگ اصلیترین صادرات کره شمالی به چین است.[۹۱]
در مقابل،فراورده نفتی،زغال کک،ماشین آلات ومواد خوراکی وارد میکند. عمده تجارت این کشور با کشورهایچین وروسیه است.[۹۲]در کره شمالی برای درآمد بیشتر حکومت خاندان کیم علاوه بر زغالسنگگیاهان دارویی مانندجینسنگ که توسط زندانیان فراهم شده را به چین صادر میکنند.در این کشور کشتماری جوانا قانونی بوده و مصرف آن هم مانعی ندارد و حکومت این کشور این گیاه را جزومواد مخدر محسوب نمیکند و یکی از منابع درآمد آنان صادراتماری جوانا است.[۳۱]
در پیفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این کشور با قحطی شدیدی در دهه ۱۹۹۰ میلادی رو به رو شد که به مرگ حدود نهصد هزار تا دو میلیون نفر انجامید.[۹۳] کره شمالی همواره با کمبود مواد غذایی روبرو بوده است. در دهه ۹۰ میلادی قحطی مواد غذایی جان دست کم ۱ میلیون تن را در این کشور گرفت. حدود یک سوم زنان و کودکان کره شمالی با سوء تغذیه روبرو هستند.[۹۴] سازمان ملل متحد میگوید که دو پنجم از جمعیت کره شمالی دچار سوءتغذیه هستند و بیش از ۷۰ درصد جمعیت به کمکهای غذایی وابستگی دارند. در خلال تنشهای سیاسی، تخمین زده میشود که ۱۸ میلیون نفر در سراسر جمهوری خلق کره همچنان از ناامنی غذایی و سوءتغذیه و همچنین فقدان دسترسی به خدمات اولیه رنج میبرند.[۹۵]در همین دوران کمکهای بشر دوستانه کره جنوبی و ایالات متحده و سازمان ملل به مردم کره شمالی در بازار سیاه کره شمالی فروخته میشد که این موارد باعث تردید جدی کشورها از اطمینان رسیدن کمکها به مردم گردید.
جمعیت این کشور ۲۶٫۷ میلیون نفر است. میانگین سنی ۳۳٬۵ سال،رشد جمعیت ۰٫۵ درصد، میزان تولد ۱۴٬۸۲ در هزار و میزان مرگ ۷٬۹۲ در هزار، جمعیت شهری ۶۳ درصد،مرگومیر نوزادان ۵۱٫۳۴ نفر در هزار تولد وامید به زندگی ۶۱٫۲۳ سال برای مردان و ۶۶٫۵۳ سال برای زنان ومیزان کلی باروری ۱٬۹۶ کودک برای هر زن است. سطحسواد در این کشور ۹۹ درصد است.
مردم کره شمالی در یک سیستم طبقهبندی به نام سُنگ بون (در زبان کرهای به معنای مواد یا ماده) به سه طبقه اصلی تقسیم میشوند: ۱) طبقه هسته، ۲) طبقه مردد و ۳) طبقه متخاصم. در زیر شاخه این سه طبقه، ۵۱ ردهبندی دیگر بر اساس امانتداری، وظیفهشناسی ووفاداری به رهبر کره شمالی و دولت کره شمالی وجود دارد. نهاد سنگ بون بدان معنی است که طبقه هر شهروند کرهای و رتبهبندی سیاسی-اجتماعی او از بدو تولد و بر اساس خانوادهای که در آن به دنیا آمده، به وی نسبت داده میشود. این بدان معناست که هیچ شهروند کرهای بر سنگ بون خود کنترلی نداشته در حالی که سنگ بون وی بر تمامی جوانب زندگی وی تأثیر میگذارد.گفتنی است که هر فرد از هر سُنگ بونی با فردی از سُنگ بون خود ازدواج میکند. بهطور مثال مردی از سنگ بون هسته هرگز با زنی از سنگ بون متخاصم ازدواج نمیکند. بدین ترتیب این سیستم سنگ بون بهطور دائمی در کره شمالی ادامه پیدا میکند[۹۶][۹۷]
طبقه هسته: طبقه وفادار به رژیم کیم محسوب میشود و به همین دلیل امتیازات قابل توجهی در تمامی جنبههای زندگی دریافت میکند.اعضای این طبقه شغلهایی را بر عهده دارند که به حفظ بقای رژیم کیم کمک میکند. این طبقه در تمامی زمینههای خدمات اجتماعی شامل کار، تحصیل، امکانات درمانی، و حتی امکانات غذایی، نسبت به بقیه طبقهها اولویت دارد.[۹۶]
طبقه مردد: طبقهای است که وفاداری اش به رژیم قابل بحث است اما میتواند به رژیم از طریق عملکرد مناسب اقتصادی، سیاسی خدمت کند. حکومت کره شمالی بر این باور است که آموزش مداوم ایدیولوژی رژیم برای این طبقه الزامی است.[۹۶]
طبقه متخاصم: طبقهای است که حکومت را دشمن و مخالف خود میداند. این طبقه از همه لحاظ (تحصیلات، کار، بهداشت و درمان، مواد غذایی و غیره) مورد تبعیض واقع میشوند.[۹۶]
کره شمالی به علت نزدیکی جغرافیایی بسیاری از دستورهای آشپزی یکسانی با کره جنوبی دارد اما با این تفاوت که به علت نظارت شدید دولت کره شمالی امکان رشد و تکامل آشپزی در این کشور وجود نداشته است. غذاهای کره شمالی بیشتر شبیه به غذاهای کره جنوبی درسده بیستم میلادی هستند.نائنگ میون، بوسینتانگ (Bosintang)، کیمچی، برنج و نودل جزو غذاهای رسمی آشپزی کره شمالی هستند.[۹۹] بوسینتانگ یکی از غذاهای محبوب کرهایها همان گوشت سگ است که بسیار برای گردشگران خارجی غیرقابل تحمل توصیف شده است. همچنینسوجو نوشیدنی محبوب کره شمالی است.[۱۰۰]
گاهشماری در کره شمالی بر بر مبنای زادروز کیم ایل-سونگ، بنیانگذار این کشور در ۱۵ آوریل ۱۹۱۲ تدوین شده است. بدین ترتیب در سال ۲۰۲۲ میلادی، در کره شمالی سال ۱۱۰ است، البته گفته شده که تاریخهای قبل از زادروز کیم ایل_سونگ را با تقویم میلادی حساب میکنند و همچنین هم در مسائل بینالمللی نیز از تقویم میلادی استفاده میکنند.[۶۰][۱۰۵]
↑۲۲٫۰۲۲٫۱Chung, Chin O.Pyongyang Between Peking and Moscow: North Korea's Involvement in the Sino-Soviet Dispute, 1958–1975. University of Alabama, 1978, p. 45.
↑Schaefer, Bernd. "North Korean 'Adventurism' and China's Long Shadow, 1966–1972". Washington, D.C. : Woodrow Wilson International Center for Scholars, 2004.
↑Elizabeth Raum.North Korea. Series:Countries Around the World. Heinemann, 2012.ISBN1-4329-6133-0. p. 28: «North Korea is an atheist state. This means that people do not pray in public or attend places of worship. Buddhist temples exist from earlier times. They are now preserved as historic buildings, but they are not used for worship. A few Christian churches exist, but few people attend services. North Koreans do not celebrate religious holidays."