چارلز پادشاه بریتانیا، پادشاه کشور کانادا نیز هست و قانون به امضاء و به نام او رسمیت وضمانت اجرایی پیدا میکند.
کانادامنابع طبیعی فراوانی دارد.آب و هوای آن سرد و در بیشتر نقاط قطبی است. البته آب و هوا در بخش جنوب غربی، جایی که شهرونکوور در آن قرار دارد، معتدل است.آبشار نیاگارا، پهناورترین آبشار جهان هم در مرز این کشور باایالات متحده قرار دارد. نزدیکی جغرافیایی این کشور بهآمریکا سبب شده تا روابط اقتصادی کانادا و آمریکا بسیار گسترده باشد، به گونهای که آمریکا و کانادا بزرگترین رابطه اقتصادی را در جهان دارند و حجم معاملات این دو کشور با هم از معاملات هر دو کشور دیگری در جهان بیشتر است. با این حال این رابطه اقتصادی قوی، زیانهایی هم برای کانادا در پی داشته است. آلودگی ناشی از فعالیت کارخانههای آمریکایی در نزدیکی مرز دو کشور یکی از این زیانهاست.
این کشور تا سال ۱۷۱۳ مستعمرهفرانسه بود. در این سالبریتانیا کنترل آن را در دست گرفت. در یکم ژوئیه ۱۸۶۷ کانادا استقلال یافت. این کشور عضوکشورهای همسود (مشترکالمنافع) است.
پایتخت سیاسی کانادا شهراتاوا است، محلی که در آنمجلس فدرال کشور و خانهٔفرماندار کل قرار دارد. او یک کانادایی است که به صورت تشریفاتی رئیس مملکت است و به عنوان نمایندهٔپادشاه چارلز در کانادا خدمت میکند. هرچند فرماندار کل تمام امور را در دست ندارد اما در امور اجرایی بهطور غیر مستقیم و در امور قضایی بهطور مستقیم نقش دارد و مؤثر است. فرماندار کل، از سوی پادشاه و به سفارش نخستوزیر منصوب میشود.
نام کانادا از واژهٔ سرخپوستی Kanata به معنی «دهکده» یا «سرپناه» میآید. در سال ۱۵۳۵، ساکنان این منطقه که اکنون با نامشهر کبک شناخته میشود، از این واژه استفاده کردند تا نشانی این محل را به ژاک کارتیه که مقصدش به سمت دهکدهٔ استاداکونا بود بدهند. کارتیه واژهٔ کانادا را هم برای آن دهکده و هم کل منطقهای که در آن زمان به آن دونا کونا میگفتند، استفاده میکرد. در سال ۱۵۴۷ در نقشهها نیز با همین عنوان کانادا ثبت شد.
مرگ ژنرال ولف اثربنجامین وست. جیمز ولف فرمانده نیروهای بریتانیایی در نبرد کبک به سال ۱۷۵۹ بود. نیروهای او در این جنگ پیروز شدند اما خودش با گلولههای فرانسویها از پا درآمد.
آثار بهدستآمده از زندگی نخستین بومیان کانادایی که در بخشی از این کشور به مدت طولانی ساکن بودند و نیز بررسیهای باستانشناسی در شمالیترین بخش کشور،یوکان نشان میدهد که زندگی در آن به ۲۶۵۰۰ سال پیش و در جنوبیترین بخش به ۹۵۰۰ سال پیش برمیگردد.
در سال۱۴۹۷،جان کابوت پس از رسیدن به سواحلنیوفوندلند، یک مستعمرهٔبریتانیایی ایجاد کرد. حدود ۴۰ سال بعد،ژاک کارتیه به دهانهرود سن لوران (در نزدیکی شهرمونترال) قدم گذاشته و مستعمرهای فرانسوی بنا نهاد. از آن پس، مهاجرانبریتانیایی بیشتر در سواحل دریا وخلیج هادسن مستقر شدند، در حالی که فرانسویان بیشتر به سوی مناطق داخلی کانادا روان شدند. در سال۱۷۸۳،بریتانیا کنترل بخش فرانسوینشین کانادا (استان کبک کنونی) را نیز در اختیار گرفت.
با افزودن لایحهٔ الحاقی قانون اساسی که در روز اول ژوئیه سال۱۸۶۷ به تصویب رسید، استقلالش را ازبریتانیای کبیر اعلام کرد. این روز به نامروز کانادا ثبت شد. نوع حکومت کانادا،سلطنت مشروطه فدرال، همراه بانظام پارلمانی است. این کشور ازده استان و سه قلمرو جداگانه تشکیل شده که مردم آن چند فرهنگی هستند. در سطح فدرال، زبانهای رسمی کانادا،انگلیسی وفرانسوی در سطح یکسان است. در قوانین دولت کانادا اگر فرزندی در خاک کانادا متولد شود تابعیت کشور کانادا را دارد.
کانادا پیرو نظام حقوقیکامن لا (برگرفته از حقوق انگلستان) است، به استثنایاستان کبک که نظام حقوقی آن بر مبنای ترکیبی از سیستمحقوق نوشته (سیویل لا) و کامن لا بنا شده است.
پارلمان کانادا و مجالس ایالتی و منطقه ای هر دو اختیار وضع قوانین را دارند. پارلمان میتواند برای کل کانادا قانون وضع کند اما صرفاً در خصوص موضوعاتی که در قانون اساسی تجویز شده است. مجلس ایالتی یا منطقه ای صرفاً میتواند در خصوص موضوعات مربوط به داخل مرزهای ایالت قانون وضع کند.[۹]
وزیر دادگستری برای ارایه خدمات حقوقی از قبیل تهیه پیش نویس قوانین و ارایه مشورت به دولت مسئولیت دارد.
مانند دیگر کشورهای پیرو کامنلا، دادگاه عالی نقش مهمی در معرفی قوانین این کشور بازی میکند و قدرت لغو قوانین مغایر با قانون اساسی را داراست.دادگاه عالی این کشور، بالاترین مرجع قضایی کشور است و توسط قاضی ارشد، ریاست میشود. ۹ عضو آن توسطفرماندار کل به پیشنهادنخستوزیر انتخاب میشود.
تمامی قضات در سطح عالی و تجدیدنظر (استانی) توسط فرماندار، به پیشنهاد نخستوزیر و وزیر دادگستری، بعد از مشورت با سازمانهای قانونی غیردولتی منصوب میشوند. اعضای کابینهٔ فدرال، دادگاههای عالی در سطح استانی و کشوری، انتخاب میکنند. پستهای قضایی در سطح استانی و کشوری، توسط دیگر دولتمردان، انتخاب میشوند.
قوانین مربوط به جرم و جنایت منحصراً در اختیار مسئولان فدرال است و در سرتاسر کانادا یکی است. سازمانهای اجرای قوانین، مانند دادگاههای جنایی، در هر استان به عهده یک فرد است، اما در مناطق روستایی، نظارت برعهدهٔپلیس سواره نظام سلطنتی کانادا (RCMP) است.
استانها، مسئول اکثر برنامههای اجتماعی، مانند مراقبتهای بهداشتی، آموزش و پرورش و رفاه عمومی (کمکهای مالی) هستند و با هم بیشتر درآمد را از دست فدرال دریافت میکنند، که این اصل تقریباً در میان ساختار حکومتی کشورهای متحد در جهان، وجود دارد. دولت فدرال، با اعمال قدرت خود میتواند سیاستهای ملی را در مناطق استانی نیز، به اجرا بگذارد، مانند لایحهٔ الحاقی بهداشت کانادا؛ که البته مسئولان استانی میتوانند آنها را نادیده بگیرند، اما این مسئله در عمل به ندرت اتفاق میافتد. برابرسازی پرداختیها (حقوق)، توسطدولت فدرال صورت گرفت تا به مردم اطمینان ببخشد که استانداردهای برابری در مورد ارائهٔ خدمات و اخذ مالیات، در میان استانهای فقیر و غنی، ارائه میشود.
تمام استانهای این کشور اعضای قوهٔ مقننه که از سرتاسر ایالات و استانها انتخاب میشوند و ریاست آن به عهدهٔ نخستوزیر است را انتخاب میکنند، به همان روشی که خود نخستوزیر انتخاب میشود. هر استان همچنین دارای یک بخش است که نمایندهٔ پادشاه چارلز است، همانند استاندار کانادا، که به پیشنهاد نخستوزیر کانادا به این سمت منصوب میشود که در سالهای اخیر، در اینباره با دولتهای استانی نیز، مشورت میشود.
استانها عهدهدار چرخاندن برنامههای اجتماعی کشور هستند و همراهدولت فدرال به جمعآوری مالیات میپردازند. همزمان، دولت فدرال میتواند برنامههای ملی خود را به سرتاسر کشور معرفی کند، ولی اختیار شرکت در این برنامهها با خود استانهاست. دولتفدرال عهدهدار میزان کردن ثروت میان استانهاست، و برای این منظور همهساله مقداری از درآمدهای استانهای دارا را میان استانهای ندار پخش میکند. تمامی استانها و قلمروها مجلس قانونگذاری مخصوص خود را دارند.
کانادا دومین کشور بزرگ دنیاست، ولی جمعیت نسبتاً کمی دارد. با آنکه گستردگی کانادا از همسایهاشآمریکا بیشتر است، جمعیتی برابر ۱۱ درصد جمعیت آمریکا دارد (۳۲ میلیون نفر در سال۲۰۰۴).
کانادا کشوری نوین و دارایفناوری پیشرفته است و توان فراهم کردن انرژی سوختی خود از منابع درونمرزی را دارد. این کشور دارایمنابع گستردهٔ طبیعی است، و برخی از استانهای آن وابستگی سنگینی به بهرهگیری از این منابع دارند.
آب و هوای کانادا روی هم رفته سرد و در بیشتر جاها قطبی است. البته آب و هوا در بخش جنوب غربی، جایی که شهرونکوور وجزیره ونکوور از استانبریتیش کلمبیا در آن قرار دارند، معتدل است.تورنتو نیز که از شهرهای مهم این کشور است از نظر پویندگیهای بورسی در جهان بین ۱۰ کشور نخست از نظر بورس است. آب و هوایتورنتو سرد و جنگلهای تایگا در این کشور دیده میشودبرج سی ان در تورنتو نخستین برج بلند مخابراتی جهان است.
در بیرون از شهر آبشار نیاگارا جای دارد که بزرگترین آبشار از دید پهنا است و یک دهکده رؤیایی نیز به همین نام (نیاگارا) هست. نزدیک به نیمی از پهنای کانادا را فلات لارنسی میسازد، منطقهای کما بیش هموار پوشیده از سنگ سخت که خلیج هودسون را دربردارد و تا ژرفای سرزمینهای درونی رخنه میکند. پایانی دور از دریای این فلات سراشیب تندی دارد که در شرق در کنار زمینهای پست پیرامون رود لارنس و دریاچههای بزرگ پیدا است. به سوی غرب رشتهای از دریاچههای بیشتر (دارای دریاچهٔ وینیپگ) مرز با جلگههای سبزه زار میانی را جدا ساخته میکند. منطقهٔ کوهستانی گستردهای – با بیش از ۸۰۰ کیلومتر پهنا – در غرب جلگهها جای دارد. این رشته کوههای غربی متشکل است از کوههای راکی مکنزی کرانی و سنت الایاس که دارای بلندترین قله کاناداست.
آب و هوا: بیشتر بخشهای کانادا، تابستانهای معتدل و زمستانهای سرد و دراز و منتهای درجات دما را دارد. آب و هوای شمال دور قطبی است. در کران اقیانوس آرام میانگین دما در زمستان تنها کمی بالاتر از دمای یخزدگی است. در بیشتر بخشهای بریتیش کلمبیا ریزش باران سنگین است. در دیگر جاهای کشور اندازه کل بارندگی میانگین یا کم است. کمابیش در همه کانادا برف سنگینی در زمستانها میبارد.[نیازمند منبع]
جمعیت کانادا بر طبق آخرین برآوردها حدود ۳۷٫۷ میلیون نفر است. حدود چهار پنجم مردم کانادا در نوار جنوبی کشور یعنی شهرهایی که کمتر از ۱۵۰ کیلومتر تا مرزهای آمریکا فاصله دارند زندگی میکنند.
پاسخ دهندگان در سرشماری ۲۰۲۱ کانادا بیش از ۴۵۰ «منشا قومی یا فرهنگی» را خود گزارش کردند. گروههای قومیتی اصلی انتخاب شده عبارتند از:اروپایی (۵۲/۵ درصد)،آمریکایی شمالی (۲۲/۹ درصد)،آسیایی (۱۹/۳ درصد)، بومیان آمریکای شمالی (۶/۱ درصد)،آفریقایی (۳/۸ درصد)، لاتین، آمریکای مرکزی و جنوبی (۲/۵ درصد)،کارائیبی (۲/۱ درصد)، اقیانوسی (۰/۳ درصد) و سایر (۶ درصد). بیش از ۶۰ درصد از کاناداییها یک منشأ نژادی واحد را گزارش کردند، و ۳۶ درصد گزارش کردند که منشأ قومی متعددی دارند.
کانادا تراکم جمعیتی بسیار پایینی دارد. این کشور به لحاظ وسعت دومین کشور دنیا وبه لحاظ جمعیت کشور سیوهشتم دنیاست. کانادا بالاترین نرخ سرانهمهاجرپذیری در دنیا را دارد؛ یعنی نسبت تعداد افرادی که هر سال به کانادا مهاجرت میکنند به جمعیت کانادا بیشتر از هر کشور دیگری است. بیش از ۳۴ گروه قومی با جمعیت بیشتر از صد هزار نفر در این کشور زندگی میکنند که یکی از این گروهها ایرانیان هستند. جمعیت ایرانیان کانادا نیز به سرعت در حال رشد است. به طوری که در سرشماری سال ۲۰۰۶ جمعیت ایرانیان وایرانیتبارها ۱۲۱ هزار نفر بود اما در سرشماری سال ۲۰۱۶ مرکز آمار کانادا این رقم به حدود ۲۱۰ هزار نفر رسید؛ یعنی میانگین رشد سالانه ۳۴ درصدی مهاجران ایرانی در این ده سال ثبت شده است. جامعه ایرانیان مهاجر در کانادا نمایانگر تنوع گستردهای از اقوام مختلف ایرانی است. از جمله این گروهها میتوان به فارسها، لرها، کردها، مازندرانیها و سایر اقوام ایرانی اشاره کرد که هر یک با فرهنگ، زبان و سنتهای خاص خود، بخشی از میراث فرهنگی غنی ایران را در بستر جامعه چندفرهنگی کانادا حفظ و گسترش میدهند.[۱۲][۱۳]
هرچند کانادا پس ازروسیه بزرگترین کشور جهان است، اماجمعیت آن تنها، حدود یکپنجم جمعیت روسیه است. نزدیک به ۹۰درصد از جمعیت این کشور در امتداد مرز جنوبی آن، تا فاصله ۲۰۰ کیلومتری آمریکا زندگی میکنند. پرجمعیتترین شهرهای کانادا به ترتیبتورنتو (۲٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر)،مونترآل (۱٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر)،کلگری (۱٬۰۲۰٬۰۰۰ نفر)،اتاوا (۸۱۲٬۰۰۰ نفر)،ادمونتون (۷۱۲٬۰۰۰ نفر)،میسیساگا (۶۶۸٬۰۰۰ نفر)،نورث یورک (۶۳۶٬۰۰۰ نفر)،وینیپگ (۶۳۲٬۰۰۰ نفر)،اسکاربرو (۶۰۰٬۰۰۰ نفر) وونکوور (۶۰۰٬۰۰۰ نفر) هستند.[نیازمند منبع]
زبان فرانسه زبان مادری حدود ۶٫۶ میلیون کانادایی است. بیشتر فرانسویزبانان دراستان کبک زندگی میکنند، اما در حدود ۱ میلیون نفر از آنها در استانهای دیگر کانادا به سر میبرند. حدود ۷۶ درصد از فرانسویزبانان بیرون استان کبک، در استانهایانتاریو ونیوبرانزویک زندگی میکنند.زبان فرانسوی به همراهزبان انگلیسی، دو زبان رسمی در کانادا محسوب میشوند.[نیازمند منبع]
جمعیت ایرانی-کاناداییها در شهرهای کانادا بر اساس آمار سال ۲۰۱۱[۱۴]
در سالهای اخیرمهاجرت به کانادا افزایش چشمگیری داشته است و افراد بسیاری از سراسر جهان برای زندگی به این کشور سفر میکنند. امنیت بالا، ثبات اقتصادی، برخورداری از نظام آموزشی برجسته و تنوع قومی از جمله دلایلی است که مهاجرت به کانادا را چنین پرطرفدار ساخته است. در واقع طبق آخرین نظرسنجی مؤسسهگالوپ مردمان کانادا بیشترین میزان پذیرش را نسبت به مهاجران داشته و تأثیر آنها را در اقتصاد و فرهنگ کشور خود امری مثبت میدانند.[۱۵]
بر پایه آمارهای قبل از آن، در سال ۲۰۱۱ در این کشور ۱۶۳٬۲۹۰ نفر ایرانی زندگی میکردهاند که ۸۳٬۴۹۵ نفر از ایشانمرد و ۷۹٬۸۰۰ نفرزن بودهاند.[۱۷] درسرشماریسال ۲۰۰۶ جمعیت ایرانیتبارها ۱۲۱٬۵۰۵ بوده[۱۸] که این دو رقم بیش از ۳۴٪ رشد جامعه ایرانیان کانادا را طی ۵ سال نشان میدهد.
دو سرباز کانادایی در هلند به سوی یک هواپیمایهاوکر تایفون حرکت میکنند. کانادا در پایانجنگ جهانی دوم چهارمین نیروی هوایی بزرگ دنیا را در اختیار داشت.
کانادا از اعضایناتو (سازمان اتحاد کشورهایآتلانتیک شمالی) است ونیروهای مسلح کانادا (CF)، شامل نیروی زمینیارتش، نیروی دریایی کانادا و نیروی هوایی میشود. تجهیزات اصلی CF، شامل ۱۴۰۰ وسیلهٔ نقلیهٔ جنگی زره پوش، ۳۴ کشتی جنگی و ۸۶۱ هواپیمای جنگی است.[۱۹]
نظام آموزشی کانادا از یک سیستم فدرال برخوردار نبوده و هرکدام از استانها در زمینه سیاستهای آموزشی دارای خودمختاری هستند.[۲۰]
نظام آموزشی و ساختار آن در ایالات و قلمروهای کانادا به کلی با یکدیگر متفاوتاند. اما بهطورکلی میتوان گفت نظام آموزشیکشور کانادا از یک دورهپیشدبستانی با مدت زمانی ۱ تا ۲ سال؛ مقطع آموزش ابتدایی با مدت زمان ۵ تا ۸ سال ومقطع آموزش متوسطه، تا پایان پایه ۱۲ تحصیلی، متشکل شده است.[نیازمند منبع]
این کشور از نظرصنعت وفناوری، کشوری پیشرفته است که سیستم اقتصادی آن به شدت به خصوص در بخش بازرگانی و داد و ستد به ایالات متّحده وابسته است، به نحوی که باعث شده این کشور رابطهٔ اقتصادی پیچیده و بلندمدتی را با این کشور داشته باشد - وابستگی این کشور به بخش منابع طبیعی گرانبهایش نیز بسیار زیاد است.
فرهنگ کانادا از طیف گستردهای از ملیتهای تشکیلدهنده تأثیر پذیرفته است و سیاستهایی که باعث ارتقا به یک «جامعه عادلانه» میشوند توسطقانون اساسی این کشور محافظت شدهاند.[۲۲][۲۳][۲۴] کانادا تأکید خاصی بر ایجاد برابری و فرا گیرندگی برای همه مردمش دارد.[۲۵] از چندگانگی فرهنگی معمولاً به عنوان یکی از دستاوردهای چشمگیر کانادا و یک عنصر تمایز آفرین کلیدی از هویت کانادایی، یاد میشود.[۲۶][۲۷][۲۸] هویت فرهنگی در کبک قدرتمند است و یک فرهنگفرانسوی کانادایی متمایز از جامعه انگلیسیزبان کانادا وجود دارد.[۲۹] هرچند، کانادا درکل یک موزائیک فرهنگی و به عبارت دیگر مجموعهای از خردهفرهنگهای قومی منطقهمحور است.[۳۰]
↑Hail, M; Lange, S (February 25, 2010). "Federalism and Representation in the Theory of the Founding Fathers: A Comparative Study of US and Canadian Constitutional Thought".Publius: the Journal of Federalism.40 (3): 366–388.doi:10.1093/publius/pjq001.ISSN0048-5950.
↑Vahid Garousi (۲۰۰۵).«Iranians in Canada: A Statistical Analysis»(PDF). Department of Systems and Computer Engineering, Carleton University. بایگانیشده ازاصلی(PDF) در ۱۸ آوریل ۲۰۱۶. دریافتشده در۱۵ ژوئن ۲۰۱۶.
↑Foundation, Thomson. 2020. "Canada Plane Crash Victims In Iran Include Lecturers, Students". News.Trust.Org. Accessed January 8 2020.[۱]بایگانیشده در ۴ مارس ۲۰۲۱ توسطWayback Machine.
↑خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامToolAutoGenRef1 وارد نشده است. (صفحهٔراهنما را مطالعه کنید.).