کادوسیها در اصل یک قبیله اولیه ماد بودند که در سواحل جنوب غربی دریای خزر ساکن بودند.[۱۵] به گفتهتیتوس لیویوس مورخ عهد باستان کادوسیها ومادها قومی یکسان بودند.[۱۶]بطلمیوس کادوس را بخشی ازماد معرفی میکند.[۱۷] به گزارشبطلمیوس کادوسیها در کنار اقوامدربیکها وگلائه در منطقه مارگیانا (جنوب قفقاز) سکونت داشتند.[۱۸] به گفتهکتزیاس سرزمین کادوسیان بخشی ازپادشاهی ماد بود ولی در اواخر سلطنت ماد در دوران حکومت آرتهیِس (Arties) این ناحیه توسط فردیپارسی به نام پارسُد (Parsode) از سلطه دولت ماد جدا شد.[۱۹]
این مردمان در کنارگلائهها،آماردها،ویتی،آناریاکه و دیگران ذکرشده و پرشمار، مهاجرتکننده و یغماگر توصیف شدهاند. استرابو همچنین ذکر میکند کهمارکوس آنتونیوس، در یک اردوکشی علیه پارتیان فهمید کادوسیان زوبیناندازها و پیادهنظامی عالی دارند و بنابراین باکسنوفون که آنها را جنگاورترین میخواند همنظر است. به نظر میرسد که فرضیهٔ غیر ایرانی و حتی ترک یا تاتار بودن کادوسیها ناشی از خلط آنها با آناریاکهها بود که توسط استرابو و دیگران در کنار کادوسیان ذکر شدهاند و بهسبب ریشهشناسی نام آن قبیله غیر آریایی بود.[۳۵]
استرابون از اقوام کادوسی در کنار اقوامآماردها وتپوری به عنوان اقوام کوهستان نشین در شمال کشور یاد میکند. استرابو مینویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی (Cadusii) و آماردی (Amardi) و تپوری (Tapyri) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است.[۳۶]
پولیبیوس در شرح نواحی شمالی سرزمین ماد از کادوسیان یاد میکند. به گفته پولیبیوس: از شمال با الیماییها،آناریاکه،کادوسی وماتیانی احاطه شدهاست و مشرف بر قسمتهایی ازپونتوس (Pontus) است که بهدریای آزوف (Palus Maeotis) میپیوندند. خود سرزمین ماد (Media) دارای چندین زنجیره کوه از شرق به غرب است که بین آنها دشتهای مملو از شهرها و روستاها قرار دارد.[۳۷]
به گفتهپلینی مورخ رومی قرن اول میلادی مردمانی چون کندریها (Candari)، آتسیانیها (Attasini)، پرکیانیها (Paricani)، سارانگاییها (Sarangae)،ماروتیانیها (Marotiani)، آروسیها (Aorsi) و گلیها (Gaeli) توسط نویسندگان یونانیکادوسی (Cadusii) نامیده میشدند.[۳۸]
پلوتارک، نویسندهٔ یونان باستان، کادوس را سرزمینی کوهستانی با راههای دشوار معرفی نمود که همیشه ابر آسمانش را پوشانده و در جنگلهایش سیب و گلابی خودرو میروید.استرابون، جغرافیدان یونانی زیستگاه کادوسیان را بلندیهای کوهستانی بخش غربی و نیز قسمت جلگه ای گیلان میدانست. به گزارشسرهنری راولینسون کوهستانهای شمالی و جنوبی درهٔ سپید رود، زیستگاه طوایف کادوسی بهشمار میرفت.
به نظر میرسد که کادوسیان با دولت مرکزی هخامنشی، پیوسته مشکل داشتهاند:[۳۹] میدانیم که در سال ۴۰۵ پیش از میلاد، در اواخر حکومتداریوش دوم شورشی رخ داده بود که تا شورشکوروش کوچک ادامه داشت و نیز موارد دیگر رخ دادهاست. بهطور خاص، در مورداردوکشیاردشیر دوم علیه کادوسیان در جریان شورش بزرگ ساتراپی در حدود سال۳۸۰ پیش از میلاد، شواهدی موجود است. این اردوکشی شکستی مفتضحانه بود و تنها مذاکرات دیپلماتیک توسط ساتراپ تیریبازوس عقبنشینی را ممکن کرد و خود شاه پیاده راه پیمود.[۴۰]
گفته شده کهداریوش سوم در پی شکست دادن کادوسیان در نبردی تن به تن در جریان اردوکشی علیه آن قبیله در اولین سالهای حکومتاردشیر سوم ساتراپ ارمنستان شده بود. کادوسیان به همراه مادها و دیگر شمالیها در سپاه داریوش سوم میجنگیدند و به سوی مقدونیان درآربلا /گوگمل پیش میرفتند، گرچه ترکیب دقیق آن ارتش، در منابع متغیر ذکر شدهاست.[۴۱]
کادوسیان در زمانکورش بزرگ بخشی از سپاهیانهخامنشی را تشکیل میدادند و به کورش وفادار بودند. به گزارشپلوتارک اینان در میانهٔ پادشاهی هخامنشیان بر ایشان شوریدهاند. در زمان چیرگیسلوکیان بر ایران اینان را در سپاه سلوکی نیز میبینیم. برای نمونه درنبرد رافیا بامصر کادوسیان بخشی از جنگجویان سلوکی بودهاند.
واپسین نشانههای از کادوسیان در زماناشکانیان در تاریخ دیده میشود. مینماید که اینان در دیگر تیرههای کرانهٔدریای کاسپین حل شدهباشند.
کتزیاس از قوم کادوسی در کنارتپوری وهیرکانی به عنوان یکی از نواحی نام میبرد که توسطنینوسپادشاه آشور فتح شدند. به گزارش کتزیاس: از سرزمینهای واقع در دریا و دیگر سرزمینهای هممرز با آنها، نینوسمصر وفنیقیه را تحت سلطه خود درآورد، سپس سیلسیرا،کیلیکیه،پامفیلیه ولیکیه، و همچنینکاریا،فریگیه ولیدیه. بعلاوه، او ترود،فریگیه را درهلسپونت،پروپونتیس،بیتینی،کاپادوکیه و همه ملل بربر که در سواحلپنتوس تاتنائیس ساکن هستند تحت کنترل خود قرار داد. او همچنین خود را حاکم سرزمینهایکادوسی،تپوری، هیرکانی،درانگی،دربیکی،کارمانی،کورمنایی و بورکانی وپارت کرد. او هم بهپارس و هم بهسوزیانا وکاسپین حمله کرد، همانطور که میگویند، گذرگاههای بسیار تنگی وارد آن میشوند، به همین دلیل به عنواندروازههای کاسپین شناخته میشوند. بسیاری از ملل کوچکتر دیگر را نیز تحت سلطه خود درآورد، که صحبت دربارهٔ آنها کار طولانی خواهد بود. اما از آنجا که حمله بهباکتریا دشوار بود و شامل بسیاری از مردان جنگجو بود، پس از زحمت و تلاش بیهوده، او جنگ با باکتریا را به زمان دیگری موکول کرد و نیروهای خود را بهآشور بازگرداند و مکانی را برای تأسیس یک شهر بسیار بزرگ انتخاب کرد.[۴۲]
به گفتهکتزیاس،مادیها در ابتدا سرزمین کادوسیان را در اختیار داشتند ولی در اواخر سلطنت ماد در دوران حکومت آرتهیِس (Arties) این ناحیه توسط فردیپارسی به نام پارسُد (Parsode) از سلطه دولت ماد جدا شد چنانکه در اواخر سلطنت هخامنشیان کادوسیان به نیم استقلالی رسیدند.[۴۳]به گفته کتزیاس، آرتهیِس (Arties) حاکم ماد چهل سال به حکومت پرداخت. در دوران سلطنت آرتهیس جنگی بزرگ بین مادها و کادوسیان پیش آمد که منشأ این واقعه چنین است: فردیپارسی به نام پارسُد (Parsode) که از حیث دلاوری شجاعت معروف بود، نفوذی در دربارماد یافت. بعد، چون از حکم شاه دربارهٔ خود رنجید، با سه هزار پیاده و هزار سوار نزد کادوسیها رفت و خواهرش را به یکی از متنفذین کادوسی داد و مورد توجه کادوسیان قرار گرفت. پس از آن او مردم کادوسی را تحریک کرد که بر ماد شوریده و مستقل شوند و چون شنید شاه قشونی به قصد او فرستاده با دویست هزار تنگی را اشغال کرد. خود شاه به قصد سرکوب او با قشونی مرکب از هشتصد هزار نفر بیرون رفت و در جنگ شکست خورد و پنجاه هزار نفر در این جنگ کشته شدند و مابقی ارتش ماد را پارسُد (Parsode) از ولایت کادوسیان براند. پس از آن کادوسیها او را شاه کادوس کردند و او همواره به ممالکماد تجاوز کرده و به تاخت و تاز و غارت میپرداخت. بدین سبب کادوسیان هیچگاه مطیع اوامر ماد نگشته در این حال تا زمانکوروش که دولت ماد را منقرض کرد، باقی ماندند.[۴۴]بنابر گفتهٔ کسنوفون، او هنگام مرگ، پسرش تانااوکسارس را به ساتراپی مادها، ارمنیان و کادوسیان گمارد.
کادوسیان در نبرد هخامنشیان و یونانیان شرکت داشتند و به همراه سکاییها و مادها در یک جناح قرار داشتند و تحت فرماندهیآتروپات بودند.آریان مورخ یونانی ترکیب سپاه هخامنشی در جنگ گوگمل را چنین آوردهاست:باختریها،سغدیها وهندیهای مجاور باختر به فرماندیبسوس والیباختر بودند. ساکها که از سکاهای آسیایی و مستقلند ولی متحدداریوش میباشند و تحت فرماندهی ماباسس هستند.هندیهای کوهستان تحت فرماندهی برسائت والیرخج بودند.سوارهایپارتی، هیرکانی وتپوری تحت فرماندهی فراتافرن بودند.مادیها،کادوسیها وسکاها تحت فرماندهیآتروپات بودند. سکنهدریای سرخ را اُرُنتوبات وآریوبرزن و اکسینِس اداره میکردند. برشوشیها واوکسیان اُگزاتر پسر آبولیتاس ریاست داشت و بر بابلیها، سیتاکیان و برکاریان، بوپار ریاست داشت.ارمنیها به سرداری اُرونت و میثروستِس بودند وکاپادوکیها به سرداری آریآرسِس بودند و سل سوریان و بینالنهرینیها به فرماندهی مازه والیبابل بودند.[۴۵]
آریان در مورد آرایش جنگی چنین آوردهاست: در جناح چپسواره نظامغربی و دهایی و رخجی صف بسته بودند و نزدیک آن سواره نظام و پیادهنظام پارسی که با هم مخلوط بودند. در جناح راست سل سوریان، اهالیمیانرودان،مادیها،پارتیها،سکاها و پس از آنتپوریها و هیرکانیها ایستاده بودند. در قلب، داریوش با تمام خانواده و نجبای ایران قرار گرفته بود و هندیها و کاریان و آناپاستها و تیراندازانآمارد در اطراف او بودند.[۴۶]
↑Akademii̐asy), Tarikh vă Fălsăfă Institutu (Azărbai̐jan SSR Elmlăr (1956).Ocherki po drevneĭ istorii Azerbaĭdzhana(به روسی). Izd-vo Akademii Nauk Azerbaĭdzhanskoĭ SSR.
↑Nepos, Cornelius (1854).Cornelius Nepos(به انگلیسی). Harper & Brothers, publishers.
↑Akademii̐asy), Tarikh vă Fălsăfă Institutu (Azărbai̐jan SSR Elmlăr (1956).Ocherki po drevneĭ istorii Azerbaĭdzhana(به روسی). Izd-vo Akademii Nauk Azerbaĭdzhanskoĭ SSR.
↑All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo (11.13.3)
↑On the north it is surrounded by the Elymaeans, Aniarcae, Cadusii, and Matiani 10 and overlooks those parts of the Pontus which join the Palus Maeotis. 11 Media itself has several mountain chains running across it from east to west between which lie plains full of towns and villages. Polybius (5.44.9)
↑the Candari, the Attasini, the Paricani, the Sarangae, the Marotiani, the Aorsi, the Gaeli, by the Greek writers called Cadusii,. Pliny the Elder, Natural History 1-11 (6.18.1)
↑Of the lands which lie on the sea and of the others which border on these, Ninus subdued Egypt and Phoenicia, then Coele-Syria, Cilicia, Pamphylia, and Lycia, and also Caria, Phrygia, and Lydia; moreover, he brought under his sway the Troad, Phrygia on the Hellespont, Propontis, Bithynia, Cappadocia, and all the barbarian nations who inhabit the shores of the Pontus as far as the Tanais; he also made himself lord of the lands of the Cadusii, Tapyri, Hyrcanii, Drangi, of the Derbici, Carmanii, Choromnaei, and of the Borcanii, and Parthyaei; and he invaded both Persis and Susiana and Caspiana, as it is called, which is entered by exceedingly narrow passes, known for that reason as the Caspian Gates. 4 Many other lesser nations he also brought under his rule, about whom it would be a long task to speak. But since Bactriana was difficult to invade and contained multitudes of warlike men, after much toil and labour in vain he deferred to a later time the war against the Bactriani, and leading his forces back into Assyria selected a place excellently situated for the founding of a great city.. Diodorus Siculus, Library 1-7 (2.2.3)
↑پیرنیا، حسن (۱۳۹۱).تاریخ ایران باستان جلد اول. انتشارات نگاه. ص. ۱۹۴.
↑پیرنیا، حسن (۱۳۹۱).تاریخ ایران باستان جلد اول. انتشارات نگاه. ص. ۱۹۰.
↑پیرنیا، حسن (۱۳۹۱).تاریخ ایران باستان جلد دوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۳۲۹.
↑پیرنیا، حسن (۱۳۹۱).تاریخ ایران باستان جلد دوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۳۳۵.