کابُل،پایتختافغانستان مطابق تخمین سال ۲۰۲۵ دارای جمعیتی حدود ۳،۰۴۳،۵۳۲ نفر و مساحتی حدود ۱٬۰۲۳ کیلومتر مربع است که درولسوالی کابل،ولایت کابل واقع شدهاست.[۱] مرکز این شهر، شامل بافت کهنه و قدیمی آن است که مناطق پل خشتی، خوابگاه، کاه فروشی، مرادخانی، ده افغانان، چنداول، شوربازار، سراجی، قادردیوانه و باغ علیمردان را در بر میگیرد.[۲] کابل همراه با دیگر توابع (ولسوالیها) مساحتی در حدود ۴۲۵ کیلومتر مربع دارد و در آن از همهٔ قومیتهای اصلی افغانستان زندگی میکنند.براساس شواهد رشدشهرنشینی حکایت ازمهاجرت گسترده از سایر نقاط افغانستان به این شهر دارد. بر این اساس کابل نود و چهارمین شهر جهان است.[۳]
کابل مرکز اداری و سیاسی افغانستان است و در ۱٬۷۹۱ متری بالای سطح دریا در درهای دراز و باریک میان کوههایهندوکش را شکافته و در درازایدریای کابل امتداد یافتهاست. این شهر همراه باقندهار،هرات ومزار شریف توسط بزرگراههای حلقوی که در سرتاسر کشور امتداد یافتهاند وصل شدهاست. کابل همچنین مسیر اصلی شاهراهجلالآباد که به سویپیشاورپاکستان میرود است.
از سال ۱۹۸۰، با شروعجنگ بر ضد اتحاد جماهیر شوروی از سویمجاهدین، شهر به دست گروههای جنگطلب متفاوتی افتاد. در بین سالهای ۱۹۹۲–۱۹۹۶ کهجنگ داخلی میان گروههای مسلح رقیب و مخالف یکدیگر درگرفت و منجر به حکومت پنج سالهٔطالبان شد؛ هزاران نفر از شهروندان کابل و مردم غیر مسلح کشته شدند و باعث وارد آمدن صدمات جدی بهزیرساختهای کابل و مهاجرت گستردهٔ مردم از کابل و سایر نقاط افغانستان به کشورهای همسایه شد.
در ویدا به نام «کبه» (Kabha) و در پارچههای اوستا از آن به نام «کوبها» (Kobaha) یاد میشود. نویسندگان کلاسیک یونانی آن را «کوفن» (Kophen) یا «کوفس» (Kophfs) و «کووا» ثبت کرده و ارستو این شهر را «خوسپس» (Khoaspes) خواندهاند.[۱۱]
کابل از دیدگاه کتابمهاباراتا هندوان، بهشت و جایگاهی تفکر برای خداوندان خوبی بوده و آن را درسانسکریت به نام اردهستانه یا عبادتگاهی مقدس حفظ کردهاند.[۱۱]
معنای نام کابل ناشناخته است، اماواژهنامه مختصر اسامی مکانهای جهانی آکسفورد خاطرنشان میکند که مطمئناً قبل از ظهوراسلام زمانی که کابل مرکز مهمی در مسیرهند و جهانیونان بود، وجود داشتهاست.[۱۲] در سدهٔ هفتم میلادی، یک پژوهشگر چینی به نامشونگ چونگ، در نبشتههای خویش مشهور به هیوان تَسِنگ این شهر را «کاوفو» (Kaofu) مینویسد.[۱۱] وی چنین برداشت میکند که در حقیقت این شهر زیبا مسما به دریای کاوفو است که از قلب آن میگذرد،[۱۱][۱۲] وی میافزاید کهآریاییان قدیم از لحاظ دینی اهمیتی ویژه به این شهر داده و آن را «کوبها اردهستانه» (Kobaha Urddhastana) یا محل بلندپایه گفتهاند. این ناحیه بهکابلستان نیز معروف بود.[۱۱]الکساندر کونینگام (متوفی ۱۸۹۳) در سده نوزدهم افزود "Kaofu" که توسط چینیها ثبت شدهاست به احتمال زیاد نام "یکی از پنج قبیله یوچی یا تخاری" بودهاست. وی افزود که این قبیله نام خود را به این شهر پس از اشغال آن در سده ۲ قبل از میلاد، دادند.[۱۱] طبق دائرةالمعارف دنیای مدرن آکسفورد، این «احتمالاً یک فرضیه به نظر میرسد» همانطور که مورخ افغانمیر غلام محمد غبار (۱۸۹۸–۱۹۷۸) نوشت که دراوستا (کتاب مقدس زرتشتی)، کابل به عنوان Vaekereta (وائیکریتا) شناخته میشد، در حالی که یونانیان از دوران باستان از آن به عنوان Ortospana (ارتپسانه) به معنای «مرتفع» یاد شدهاست، که با کلمه سانسکریت Urddhastana (اردهستانه) مطابقت دارد که درباره کابل گفته میشد.[۱۱]بطلمیوس جغرافیدان یونانی (متوفی ۱۷۰ م) کابل را کابورا ثبت کرد.[۱۱]
طبق یک افسانه میتوان دریاچهای در کابل پیدا کرد که در وسط آن میتوان "جزیرهٔ خوشبختی" را یافت، جایی که خانوادهای شاد از موسیقیدانان زندگی میکردند. طبق همین افسانه، این جزیره با دستور یک پادشاه از طریق ساختن (پل "pul") ساخته شده از (کاه "kah") میتواند قابل دسترسی باشد.[۱۱] نام کابل بدین ترتیب در نتیجه ترکیب این دو کلمه (کاه پل "Kahpul") ایجاد شد.[۱۱] طبق دائرةالمعارف اسامی مکانهای جهانی آکسفورد، "این پیشنهاد که این اسم از ریشهٔعربی "قبال" گرفته شده بعید است".[۱۲]
این که نام کابل برای اولین بار چهوقت استعمال شد مشخص نیست.[۱۱] با این حال، دائرةالمعارف دنیای مدرن آکسفورد مینویسد که این نام «در پی تخریبکاپیسا و دیگر شهرهای واقع در افغانستان کنونی توسطچنگیز خان (حدود ۱۱۶۲ تا ۱۲۲۷) در سده سیزدهم» برجسته شد.[۱۱]
نگارهٔ ۶: جغرافیایریگودا، با نام 'هفت رود'، که درهٔرود کابل را که در نقشه بنام 'کوبها' (Kubha) دیده میشود، در برمیگیرد.
درهٔ کابل قدمتی ۲٬۰۰۰ ساله دارد. واژهٔ «کابها» (بهانگلیسی:Kubhā) در حدود ۵٬۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح درریگودا واوستا یاد شدهاست که ازدریای کابل یاد کردهاست.[۱۳] ریگودا این شهر را به عنوان شهری آرمانی تحسین میکند و مینویسد تصویری از بهشت در کوههای آن مجسم شدهاست.[۱۴].[۱۵] مرجعی به نام "کابورا" وجود دارد که بهواسطهٔ فرمانروایان شاهنشاهی هخامنشی (داریوش بزرگ،داریوش دوم وداریوش سوم) تألیف شده، که بعدها پایهای برای استفاده نام کابورا (Κάβουρα) توسطبطلمیوس شد. آنجا مرکزمزدیسنا بود که بعدها باآیین بودا وآیین هندو همراه شد.[۱۶]
در دوره مؤریا، تجارت بهدلیل وزنها و معیارهای معادل رونق گرفت. تأسیسات آبیاری برای مصارف عمومی که منجر به افزایش برداشت محصولات میشود توسعه یافت. مردم به عنوان صنعتگر، جواهرساز و نجار اشتغال داشتند.[۱۷]
در دومین سده پیش از میلاددولت یونانی بلخ کابل را از ماوریان گرفته بهتصرف خویش درآورد. پس از آن زیردستان آنها امپراتوریهندویونانی شهر را در اواسط سدهٔ دوم پیش از میلاد به دست خود گرفتند.باختریها شهرپاروپامیز را نزدیک کابل بنیاد کردند، اما در سدهٔ یکم پیش از میلاد این شهر به ماوریان افتاد.سیتیها (سکاها) در اواسط دههٔ یکم پیش از میلاد هندویونانیها را از شهر بیرون انداختند اما ۱۰۰ سال پسانتر با روی کار آمدنشاهنشاهی کوشان شهر را از دست دادند.[۱۹]
مطابق به تاریخنویسان، نامسانسکریتی کابلکمبوجه است.[۲۰][۲۱] این نام در نوشتههایی باستانی درکوفس وکوفن ذکر شدهاست. در سدهٔ هفتم پس از میلادژوانزونگ این نام را به عنوانکافو[۲۲] (بهانگلیسی:Kaofu) بررسی کرده بود و اعلام کرد که این به خاطر لقب یکی از چهار قبیلهٔیوئهژی است که آنها در اوایلمسیحیت در طول کوههایهندوکش بهسوی درهٔ کابل مهاجرت کرده بودند.[۲۳] این شهر توسطشاهنشاه کوشان،کوجولا کادفیزس در سال ۴۵ میلادی فتح شد و جزو املاک امپراتوری کوشان تا اواخر سدهٔ سومین پس از میلاد محسوب میگردید.
در اطراف سالهای ۲۳۰ پس از میلاد، کوشانیها توسطشاهنشاهی ساسانی شکست خوردند و به همراه با هم بیعتهای ساسانی معروف به هندو-ساسانیان تبدیل شدند. در دوران ساسانیان، شهر با نام «کاپول» درخط پهلوی نامیده میشد. در ۴۲۰ میلادی هندو-ساسانیان توسط قبیلهٔخیانیان که با نام «کیدارایتز» نیز شناخته میشدند، به بیرون رانده شدند که پس از آن در ۴۶۰ باهیاطله تبدیل شدند. آنجا به بخشی از باقیماندهٔپادشاهیآشینا ازکاپیسا که با نامکابلشاهیان نیز شناخته میشود، تبدیل شد.[۲۴] مطابق باتاریخ الهند اثرابوریحان بیرونی، کابل توسط شاهزادگانی که از تبار ترکها بودند اداره میشد که برای ۶۰ نسل ادامه پیدا کرد.[۲۴]
آنان و هندوها دیوار بزرگ دفاعی را در اطراف شهر به علت محافظت از مهاجمان آینده ساختند. این دیوار تا به امروز باقیمانده و همچنین به عنوان یک ساحهٔ تاریخی شناخته میشود.
تاریخنویسان دورهٔ اسکندر، کابل را به نام «ارتوسپانه» (Artospana) که همان «اردهستانه» (Urddhastana) سانسکریت است در تاریخ یونانی قید نموده که پسانها (بعدها) در سدهٔ دوم میلادی این شهر را به نام «کابورا» (Kabura) یا قلب پاراپامیزاد نوشتهاند. در دورانشاهنشاهی کوشان بزرگ هنوز هم کابل به نام کاوفو شناخته میشده، که آهسته آهسته به کابورا مسما گردید تا آن زمان که کابل شاهان از آن به نام کابلستان یاد کردند. کابلستان برای چندین سده پیش و پس از دورهٔ مسیح، از بامیان و قندهار در غرب تا کوتل بولان و تمام جنوب را در بر میگرفت، که این خطهٔ وسیع به ده علاقهداری تقسیم بوده و شهرهای کابل، غزنی، بامیان، ننگرهار، سوات، پیشاور، اپوکین، بنو و بولر در بر میگرفتهاست.
از تاریخیونان چنین برداشت میشود که ارتوسپانه یا کابل مرکزی عمده و اصلی در منطقه بوده، که پسان در دورهی تسلط یونان، هرات که اسکندریهٔ افغان بود جای آن را اشغال کرد که پسانها (بعدها) شاهزادگان هندوساک آن را بار دیگر احیا کردند. تا آنکه در عصر زنبیلکشاه و زنبورکشاه، لشکر عرب پس از فتح برقآسای روم باستان (ترکیهٔ امروزی) و ایران به دروازههای این شهر کوبی، شاهان و کابلیان برای دفاع، دیوار بزرگی به نام شیردروازه در درازای کوه آسمایی یا آسهماهی بنا کردند که حکایتهای آن تا امروز سینهبهسینه حفظ گردیده. تاریخ مصر به وضوح مینویسد که لشکر اسلام پس از فتح نیم جهان در شیردروازههای کابلستان به مرتبهٔ بیستوسه بار شکست مطلق دید تا آنکه به مرور زمان کابلیان خود به دیناسلام گرویدند.
در اواسط سده هفتم(۶۴۲–۸۷۰) و درحمله اعراب به ایران،مسلمانان عرب، امپراتوریساسانی را در جنگهایولجه،نهاوند وقادسیه شکست دادند.اعراب سپس بهسوی شرق سرزمینایران حملهور شده و در سال ۸۱ هجری شهر کابل را که در کنترل کابلشاهیان بود، از طرف دهمَزنگ شکافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت ولی بزودی دوباره کابل را بهدست آوردند. پس از آن کابلشاهیان ۲۳ بار با اعراب جنگیدند. در بعضی مواقع که ناتوان میگردیدند باج را قبول مینمودند. بدین ترتیب تا سقوط امپراتوری اعراب کابل را در حفاظت داشتند. پس از شکست امویان توسط عباسیان حکمرانهای خراسانی وابسته با اعراب در کشور بهسر اقتدار آمدند.
ارتشهای عرب که پرچم اسلام را حمل میکردند، از سوی غرب برای شکستساسانیان در ۶۴۲ پس از میلاد آمدند و پس از آن با اطمینان به سوی شرق رهسپار شدند. در حاشیه غربی منطقه افغانستان شاهزادگان هرات و سیستان حکومت را به اعراب واگذار کردند، اما در شرق، در کوهها و در شهرهایی که فقط شورشی در آنها برگزار شده بود، پس از ترک ارتش اعراب، به عقاید پیشین خود بازگشتند. خشونت و آزمندی اعراب باعث تولید چنین ناآرامی شد، با این حال هنگامی که قدرت پایانی خلافت آشکار شد، حاکمان بومی یک بار دیگر، خود را مستقل کردند. در این میان،صفاریان از سیستان در منطقه افغانستان کمی درخشیدند. بنیانگذار متعصب این سلسله، شاگردی از یک مسگریعقوب بن لیث صفاری، از پایتخت خود از زرنج در ۸۷۰ میلادی بیرون آمده و با نام اسلام به سوی شهرهایبست،قندهار،غزنی، کابل،بامیان،بلخ وهرات تاخت و تاز کرد.[۵]
—نانسی هچ داپری، ۱۹۷۱پس از دولتهایصفاری وطاهری نفوذ اعراب از کشور کم شده رفت ادارهٔ کابل نیز به دست حکمرانان محلی افتاد؛ گزارش شد که حاکمانمسلمان کابل با غیرمسلمانان یکجا زندگی میکردند.
کابل قلعهای دارد که بهدلیل استحکام خود مشهور است و تنها با یک جاده قابل دسترسی است. در آنمسلمانان وجود دارد، و دارای شهری است که در آنکافران ازهند وجود دارد.[۲۵]
مقارن ضعف صفاریان از کوهستان شرقی کابل یک قوم دیگر بنای سلطنت را در کابل گذاشت که سرکردهشان را کالاله میگفتند و تا به عصرغزنویان باقی بودند، تا اینکه در سال ۳۴۴ ه.ق ضمیمهٔ سلطنت غزنوی شد. با شروع سلطنت غزنویان شهرغزنی بهتدریج اهمیت یافت و کابل عقب ماند. در لشکرکشیهایچنگیزخان کابل نیز دستخوش چور و چپاول گردید.
معماری و شهرسازی کابل بسیار زیبا و دقیق است و یکی از شهرهایی است که علیرغم قدمت بسیار، حساسیت زیادی در شهرسازی آن به کار رفتهاست.
پس از آن کابل بهدستتیمور و حکمداران او بود تا آنکهدولت تیموری هرات قوت گرفت. پس از سقوط تیموریان،بابر در اینجا مستقر گردید و کابل دوباره رونق یافت و تا سال ۹۲۳ پایتخت بود و به تعمیر و آرایش آن پرداخت. بابر به کمک مردم این شهر، هندوستان را فتح کرد و پایتخت خود را از کابل بهآگره نقل داد و کابل مرکز ولایت شد. آرامگاه این پادشاه هم در همین شهر است.
کابل در درازای تاریخ، در احساس چکامهسرایان، در چشم تمدن، در قلب آسیا، در خاطرههای اشغالگران و در ایمان بسا مردم، شهر باارزش و دارندهٔ ویژگیهای مقدس بودهاست. کابل در طول تاریخ بارها زیر تهاجم بیگانه قرار گرفت و به گشتهای متمادی، ویران و آباد گردید، تا سرانجام در سال ۱۷۷۶ تسلطخاندان درانی در قلمروخراسان جاگیر شد وتیمورشاه پسراحمدشاه ابدالی، مرکز امپراتوری خود را ازقندهار به کابل انتقال داد که پس از آن کابل تا امروز به صفت خانهٔ مشترک و مرکز یگانگی تمام مردمافغانستان پابرجا است.
وقتی که سلطنت بهاحمدشاه درانی رسید، وی توجه به کابل نمود. وی در سال ۱۱۴۴ امر احداث یک دیوار بزرگ را در شهر داد. این دیوار در ظرف ۴ ماه آباد گردید.تیمورشاه پس از تنظیمقندهار در سال ۱۱۹۵ ه.ق کابل راپایتخت ساخت و از آن تاریخ تا امروز کابل مرکز و پایتخت افغانستان است.
صنایعچرم ومنسوجات پس از تبدیل شدن کابل به یک شهر تجارتی، تا سال ۱۹۱۶ توسعه یافت.[۲۶] بیشتر مردم در ضلع جنوبی رودخانه متمرکز شده بودند.
کابل در سراسر رژیمشاه حبیبالله خان با معرفی برق، تلفن و خدمات پستی مدرنیزه شد.[۲۷] اولین مکتب مدرن به نامحبیبیه در سال ۱۹۰۳ تأسیس شد. در سال ۱۹۱۹، پس ازجنگ سوم انگلیس و افغانستان،پادشاه امانالله خان، استقلال افغانستان را در امور خارجی درمسجد عیدگاه کابل اعلام کرد. امانالله شاه اصلاح طلب بود و قصد داشت پایتختی جدید در زمینی در فاصله ۶ کیلومتری کابل بسازد. این منطقهدارالامان نامگذاری شد که از کاخ معروفدارالامان تشکیل شده بود. بعداً وی در آنجا اقامت گزید. طی دهه ۱۹۲۰ بسیاری از مؤسسات آموزشی در کابل تأسیس شدند. در سال ۱۹۲۹شاه امانالله بهدلیل خیزش محلی که توسطحبیبالله کلکانی تنظیم شده بود، کابل را ترک کرد، حبیبالله کلکانی نیز پس از ۹ ماه قدرت توسطشاه نادر خان زندانی و اعدام شد. سه سال بعد، در سال ۱۹۳۳، پادشاه جدید در هنگام اهدای جایزه در داخل مدرسهای در کابل ترور شد. تاج و تخت به پسر ۱۹ ساله اوظاهر شاه که آخرین پادشاه افغانستان گردید، سپرده شد. برخلاف امانالله خان، نادرخان و ظاهر شاه قصد ایجاد پایتخت جدید را نداشتند و بدین ترتیب کابل همچنان کرسی دولت این کشور باقی ماند.
در دوره جنگهای داخلی،فرانسه وآلمان به توسعه کشور کمک کردند و مدارس دبیرستان و لیسهها را در پایتخت تأسیس و نگهداری کردند، برای فرزندان خانوادههای اعیان شهر آموزش ایجاد کردند.[۲۸]دانشگاه کابل در سال ۱۹۳۲ افتتاح شد و در دهه ۱۹۶۰ افغانهای تحصیل کرده در غرب اکثریت معلمان را تشکیل میدادند.[۲۹] در دهه ۱۹۶۰ بیشتر مدرسان این دانشگاه از دانشگاههای غربی مدرک داشتند.[۲۹]
هنگامی کهظاهرشاه در سال ۱۹۳۳ قدرت را به دست گرفت، کابل تنها ۱۰ کیلومتر (۶ مایل) خط ریل در کشور داشت و این کشور دارای تلگرافهای داخلی، خطوط تلفن یا جادههای کمی بود. ظاهرشاه برای کمک به توسعه شبکه حمل و نقل و ارتباطات مدرن به ژاپنیها، آلمانیها و ایتالیاییها متوسل شد.[۳۰] یک برج رادیویی توسط آلمانیها در سال ۱۹۳۷ در کابل ساخته شد و امکان برقراری ارتباط فوری با روستاهای اطراف را فراهم میآورد. بانک ملی و کارتلهای دولتی سازمان یافته بودند تا امکان مدرن سازی اقتصادی را فراهم کنند.[۳۱] کارخانههای نساجی، نیروگاههای برق، کارخانههای فرش و مبلمان نیز در کابل ساخته شدند که تولید و زیرساختهای مورد نیاز را تأمین میکردند.[۳۱]
طی دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰،شهرنشینی شتاب گرفت و مساحت ساخته شده تا سال ۱۹۶۲ به ۶۸ کیلومتر مربع افزایش یافت، که تقریباً چهار برابر افزایش نسبت به سال ۱۹۲۵ بود.[۲۶] در نخستوزیریمحمد داود خان در دهه ۱۹۵۰، سرمایهگذاری و توسعههای خارجی افزایش یافت. در سال ۱۹۵۵،اتحاد جماهیر شوروی ۱۰۰ میلیون دلار اعتبار به افغانستان ارسال کرد، که برای توسعه و ساخت حمل و نقل عمومی، فرودگاهها، یک کارخانه سیمان، نانوایی مکانیزه، یک بزرگراه پنج بانده از کابل تا مرز شوروی و بندها، ازجمله گذرگاه سالنگ به شمال کابل را شامل میشد.[۳۲] در طول دههٔ ۱۹۶۰، خانههای مسکونی مکروریان به سبک شوروی ساخته شد که شامل شصت بلوک بود. دولت همچنین بسیاری از ساختمانهای وزارتخانه را به سبک معماری بروتالیست ساخت.[۳۳]
زنان و مردانی که درحال استفاده از حمل و نقل عمومی شهر در سالهای دههٔ ۱۹۵۰ هستند.
در دههٔ ۱۹۶۰ فروشگاه مارک اند اسپنسر اولین فروشگاه مدرن آسیای میانه در کابل ساخته شد.باغوحش کابل در سال ۱۹۶۷ افتتاح شد، که با بازدید جانورشناسان آلمانی نگهداری میشد. خارجیها به کابل سرازیر شدند و صنعتجهانگردی کشور سرعت بیشتری گرفت. کابل آزادسازی را تجربه کرد، به ویژه از بین بردن محدودیتهایآزادی بیان و اجتماعات را که منجر به تشکیل انجمنهای دانشجویی در پایتخت شد. جناحهایسوسیالیست،مائوئیست ولیبرال هر روز در کابلتظاهرات میکردند در حالی که رهبران سنتیتر اسلامی علیه عدم کمک به حومهٔ افغانستان صحبت میکردند. از دهه ۱۹۶۰ تا اواخر دههٔ ۱۹۷۰، کابل ایستگاه اصلیمسیر معروف هیپی بود.[۳۴] با آغاز دههٔ ۱۹۷۰، کابل بهدلیل فروشهای خیابانیحشیش معروف شد و به یکی از جاذبههای اصلی گردشگریهیپیهای غربی تبدیل شد.[۳۵]
آپارتمانهای "مکروریان اول", به سبک مکرو دیستریکت شوروی که بین ۱۹۶۰ و ۱۹۸۰ ساخته شدهاست
قصر دارالامان که در اثر جنگهای داخلی تخریب شدهاست.
بر اساس تخمینسازمان ملل متحد، ۹۰ درصد شهر به ویرانه مبدل گشت و بیش از شصت و پنج هزار نفر از اهالی شهر کشته و دهها هزار تن دیگر زخمی شدند. این جنگ کوچه به کوچه در شهر کابل تا تسخیر شهر بهوسیلهٔطالبان در سال ۱۹۹۶ بیوقفه ادامه یافت.
بعد از فروپاشی حکومت کمونیستی در افغانستان گروههای رقیبافغان برای تحکیم موقعیت خویش و تصرف پایتخت وارد نبرد شدند که خسارات زیادی بر جای گذاشت و قسمتهای عمدهٔ شهر بر اثر راکتباران گروههای مختلف آسیب جدی وارد گردید.
کابل در شرق کشورافغانستان گرفتهاست. ۱۷۹۱ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در یک درهٔ کمعرض بینکوههای هندوکش و به استقامتدریای کابل واقع شدهاست. در قسمت شرق و منطقه قدیم شهر حصار قدیمی کابل، کوههای شیر دروازه، وگورستان شهدای صالحین قرار دارد. کمی پیشتر از آنقلعه بالاحصار قرار دارد که در عقب آن دریاچهٔ حشمت خان واقع شدهاست.[نیازمند منبع]
دریاچه و بند قرغه
موقعیت آن به کاسهای بین کوهها تشبیه شدهاست.[۳۶] کوههای که کابل را احاطه کردهاند، کوههای: خیر خانه شمالی، خواجه رواش، شاخ باران تی، چهلستون، قرغه، خواجه رزاق و شیر دروازه هستندـ. همچنان دو کوه دیگر که در قسمت غربی و در داخل شهر قرار گرفتهاند:آسمایی همچنان به نام «کوه تلویزیون» و تپههای علیآباد شامل تپه «مرنجان» و «بیبی مهرو».[نیازمند منبع]
شهر در منطقهای با ۱۰۲۳ کیلومتر مربع وسعت قرار گرفته، که آن را بهمراتب بزرگترین شهر کشور کردهاست. نزدیکترین پایتختهای جهان به کابل مطابق پروازهای هوایی،اسلامآباد،دوشنبه،تاشکند،دهلی نو وبیشکک هستند.
آب و هوای کابل، تابع وضع عمومی کشورافغانستان است. از آنجاکه این کشور بطورتقریبی در وسطآسیا واقع است، عرض، طول و ارتفاع جغرافیایی و امتداد کوهها، و دوری ازدریا از عواملی هستند که بر آب و هوای افغانستان اثرگذار هستند.با وضع جغرافیایی که افغانستان دارد مناطق مختلف آن آب و هوای گوناگون دارد و کابل هرچند از دریا بسیار دور و تابع آب و هوای بری است، اما توازن در فصول چهارگانهٔ آن برقرار است و هر سه ماه تغییر فصل بهصورت منظم پیدا میشود. فصل بهار از ماه حمل (مارس، آوریل) آغاز میشود و تا پایان جوزا (مه، ژوئن) منظماً ادامه دارد. در این فصل میتوان آن را فصل نمو و انبساط خواند. از ماه سرطان (ژوئن، ژوئیه) تا آخر سنبله (اوت، سپتامبر) و هنگام تابستان گرمترین ایام کابل بهشمار میرود. در ماه میزان (سپتامبر و اکتبر)خزان آغاز میگردد و تا پایان ماه قوس (نوامبر، دسامبر) ادامه دارد. خزان فصل برداشتن محصول و جمعآوری میوهاست و کابل از این حیث در این فصل امتیاز فراوانی دارد. سه ماه اخیر سال، جدی (دسامبر، ژانویه)، دلو (ژانویه، فوریه) و حوت (فوریه، مارس) فصل زمستان کابل است که سرمای بسیار و بارشبرف تا پایان آن ادامه مییابد. دادههای اقلیمی کابل به قرار ذیل است:
دریای کابل از قلب شهر میگذرد و بازارهای شهر را بدو حصه تقسیم میکند. چندین پل برای عبور و مرور مردم روی دریا ساخته شدهاست که نامدارترین آنها پل خشتی، پل باغ عمومی، پل شاه دوشمشیره و پل محمود هستند. نظر به تغییرات اقلیمی، از سده ۲۱ یکم بدینسو این دریا بیشتر سال خشک است و تنها در زمستان و بهار پرآب است.[۳۸]
دریاچهٔ بزرگی هم در قسمت شرقی شهر بهنام دریاچهٔ حشمتخان وجود دارد.[۳۹] اینتالاب استراحتگاه مهمی برای هزارانپرنده است که بینشبهقاره هند وسیبری پرواز میکند. در ۲۰۱۷, دولت این دریاچه رامنطقه حفاظت شده اعلام کرد.[۴۰] در بعضی از گونههای مخصوص پرندگان این دریاچه لکههای روی بدن شان بهوجود آمدهاند مانند، عقاب امپراتوری شرقی و پلیکان دالمیشن.[۴۱] دیگر دریاچه بزرگ کابل قرغه است که در ۹ کیلومتری شمال غربی شهر واقع شدهاست. این دریاچه مکان دلپذیری برای مردم محل و خارجیان است.[۴۲]
شهر کابل یکی از ۱۵ ولسوالیهای ولایت کابل است که بهعنوان مرکز ولایتی، به ۲۲ ناحیهٔ شهری و ۲۲ حوزه پولیس تقسیم شدهاست.[۴۵] در ۲۰۰۵, تعداد ناحیههای شهری از ۱۱ به ۱۸ ارتقا یافت. بعد از الحاق ناحیه ۱۴ و ۱۹–۲۲ که توسط شهرداری کابل از روی مناطق روستایی بهم ضمیمه شدند، در سال ۲۰۱۰ کابل دارای ۲۲ ناحیه شد. اندازه شهر افزایش یافت بهطور اساسی افزایش یافت. با مشاجرههای که شهرداری با ریاست ولایتی بروی علامت گزاریها داشتند، بیشتر این ناحیهها توسط ریاست ولایتی کابل اداره میشود تا شهرداری کابل.
ناحیه ۱ کابل قسمت قدیمی شهر را شامل میشود، منطقه بالا شهر کابل ناحیههای ۲٬۴ و ۱۰ هستند، ناحیههای ۳ و ۶ هم مناطق تجاری و حکومتی را در خود جا دادهاست.[۴۶] شمال، غرب، شرق، و جنوب شهر بیشتر مناطق مسکونی است.جدول زیر ۲۲ ناحیه شهری کابل را با اطلاعات مساحت، زمین و استفاده شانرا در سال ۲۰۱۱, نشان میدهد.[۴۷] محله مشهور آنده افغانان است.
داخل یکی از عتیقه فروشیهای کابل در کوچه مشهور مرغا (کوچه مرغها)
بزرگترین قطب صنعتی کابل در ناحیه ۹ و در شمالدریای کابل در نزدیکیفرودگاه بینالمللی حامد کرزی واقع شدهاست.[۴۶] حدود ۶ کیلومتری بالاشهر کابل، در زمینی حدود ۹ هکتار دربگرامی با جدیدترین امکانات که به تاجران اجازه کسب و کار را در آنجا میدهد، تکمیل شدهاست. این پارک مدیریت حرفهای در زمینه نگهداری روزانه جادهها، سرکهای داخلی، زمینهای عادی، زمینهای پارک، زنگ خطر ۲۴ ساعته و کنترل به رفت و آمد موترها و اشخاص دارد. کارخانههای که آنجا فعالیت دارند شامل: کارخانهٔ ۲۵ میلیون دلاری حبیب گلزار نمایندهٔ رسمی تولید انحصاریکوکاکولا درافغانستان و نماینده رسمیشرکت تویوتاافغانستان و نمایندهٔ رسمی محصولاتنستله درافغانستان، کارخانهٔ نوشابههای غیرالکلی الکوزی، کارخانهٔ شیر قوت، و….
کابل سرویس قطار ندارد. تنها سرویس راهآهن آن،تراموا کابل - دارالامان، از ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۹ به مدت شش سال فعالیت داشت. سرویسریل سبک در دوره توسعه میان مدت درحال برنامهریزی است.[۵۳]
بیشتر شبکه جادهای در مرکز شهر کابل از تقاطعهای مربع یا دایره ("char-rahi") تشکیل شدهاست. میدان اصلی شهر میدان پشتونستان (به نامپشتونستان) است که یکچشمه بزرگ در آن قرار دارد و در مجاورت کاخ ریاست جمهوری،د افغانستان بانک و سایر نقاط مهم واقع شدهاست. چارراهی مسعود کنار سفارت ایالات متحده واقع شده و یکی از جادههای با فرودگاه کابل متصل است.[۵۴] در منطقهشهر نو چندین تقاطع اصلی وجود دارد: انصاری، حاجی یعقوب، کوی بازار، صدارت و طره باز خان. دومی، به نام توراب خان، جاده گل و کوچه مرغها را به هم متصل میکند. در غرب کابل نیز دو تقاطع اصلی وجود دارد: چوک دهمزنگ وکوته سنگی. سالنگ وات جاده اصلی به سمت شمال غرب کشور است، در حالی که آسمایی وات سوم عقرب جاده اصلی به غرب کابل است.
افزایش روزافزون جمعیت در سده ۲۱ باعث ایجاد مشکلات عمده ازدحام در جادههای این شهر شدهاست.[۵۵] در تلاش برای مقابله با این موضوع، بودجه ۹۵ کیلومترجاده کمربندی خارجی با هزینه ۱۱۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ تصویب شد.[۵۶][۵۷] ساخت و ساز پنج سال طول خواهد کشید و ازچار آسیاب از طریق احمد شاه بابا مینه، ده سبز (منطقه توسعه "شهر جدید کابل")، بزرگراه AH76،پغمان و دوباره چار آسیاب ادامه خواهد داشت.[۵۸] همچنین سرویس اتوبوسحمل و نقل عمومی جدید نیز در سال ۲۰۱۸ افتتاح شدهاست (به زیر مراجعه کنید). در سپتامبر ۲۰۱۷، رئیس شهرداری کابل اعلام کرد که «در آینده نزدیک» ۲۸۶ متر پل هوایی برای عابرین پیاده (پل عابر پیاده) در هشت منطقه شلوغ شهر ساخته خواهد شد.[۵۹]
تحت پروژه بهبود بهرهوری حمل و نقل شهری کابل که در سال ۲۰۱۴ و با حمایتبانک جهانی امضا شد، این شهر شاهد بهبودهای گستردهای در وضعیت جادهها، ازجمله ساخت پیادهروهای جدید برای عابرین پیاده، سیستم فاضلاب، برق وآسفالت سطح جادهها خواهد بود.. این پروژه تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ ادامه داشت.
وسایل نقلیه شخصی از سال ۲۰۰۲ در کابل درحال افزایش است، از سال ۲۰۱۳ حدود ۷۰۰٫۰۰۰ اتومبیل ثبت شده که ۸۰٪ اتومبیلها،تویوتا کرولا بیده اند است.[۶۰][۶۱] تعداد نمایندگیهای فروش نیز از ۷۷ در سال ۲۰۰۳ به بیش از ۵۵۰ در سال ۲۰۱۰ افزایش یافتهاست.پمپبنزینها عمدتاً متعلق به مالکیت شخصی هستند. دوچرخههای موجود در جاده از دیدنیهای معمول شهر است.
تاکسی کابل با رنگ سفید و رنگ زرد رنگآمیزی شدهاست. بیشتر اینها مدل قدیمی تویوتا کورولا هستند. چند کابین روسی متعلق به دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز هنوز درحال کار هستند.
سفرهای طولانی مدت جادهای توسط اتوبوس مربی مرسدس بنز یا لاری، کامیون و اتومبیل انجام میشود. اگرچه سرویس اتوبوسرانی در سراسر کشور از کابل در دسترس است، اما پرواز به ویژه برای خارجیها ایمن تر است. سرویس اتوبوسرانی عمومی شهر (ملی بس / "اتوبوس ملی") در دهه ۱۹۶۰ تأسیس شد تا مسافران را از مسیرهای روزانه به بسیاری از مقاصد برساند. این سرویس حدود ۸۰۰ اتوبوس دارد. سیستم اتوبوسرانی کابل منبع جدیدی از درآمد را در تبلیغات کل اتوبوس از MTN مشابه تبلیغات "بسته بندی اتوبوس" در حمل و نقل عمومی در کشورهای پیشرفته تر کشف کردهاست. یک اتوبوس سریع نیز وجود دارد که برای مسافرانخطوط هوایی صافی از مرکز شهر بهفرودگاه بینالمللی حامد کرزی حرکت میکند.
یک سیستم الکتریکیواگن برقی از فوریه ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ با استفاده از ناوگان اوداکودا ساخته شده توسط یک شرکتچکسلواکی در کابل کار میکرد (برای اطلاعات بیشتر بهترولیبوسهای کابل مراجعه کنید). سرویس ترولیبوس عمدتاً بهدلیل قیمت پایین در مقایسه با سرویس اتوبوسرانی معمولی ملی بس بسیار محبوب بود. آخرین واگن برقی در اواخر سال ۱۹۹۲ بهدلیل جنگ متوقف شد - بسیاری از سیمهایمسهوایی بعداً غارت شدند اما تعدادی از آنها، ازجمله تیرهایفولادی، امروز هنوز هم در کابل دیده میشود.
در ژوئن ۲۰۱۷، شهرداری کابل از برنامههای حمل و نقل سریع سریع اتوبوس جدید، اولین طرح اصلی حمل و نقل عمومی شهری، رونمایی کرد.[۶۲][۶۳]
تا پیش از تهاجم طالبان در سال ۱۴۰۰، هرساله ۲۰٬۰۰۰گردشگر خارجی از افغانستان بازدید میکردند.[۶۴] بیشترهتلهای کابل شامل:هتل کابل سرینا;هتل انتر کانتنینتال، وهتل صافی لندمارک است که در مرکز شهر قرار دارند. دیگر هتلهای کمتر شناخته شده نیز وجود دارند. گردشگران بیشتر مسافرخانهها را که در سراسر شهر وجود دارند، ترجیح میدهند. مسافرخانههای بهتر و امنتر در منطقهٔوزیر اکبرخان است و بیشترسفارتخانههای کشورها نیز در آن منطقه است.
مردان و زنان جوان در یک جشنواره موسیقی راک در داخل باغ بابر
جمعیت کابل طبق آخرین آمار در سال ۲۰۲۴ به مقدار ۵،۱۴۰،۶۰۶ میلیون نفر است.
جمعیت کابل در سال ۲۰۲۰, ۴٫۴۳۴ میلیون نفر تخمین زده شدهاست.[۶۶] تخمین دیگری در ۲۰۱۵ آن را ۳٬۶۷۸٬۰۳۴ نفر گزارش دادهاست.[۶۷] جمعیت شهر در سالهای جنگ در نوسان بودهاست. این یعنی که تخمینهای مختلفی گزارش شده باشد.
در ۱۸۷۸جمعیت کابل از ۱۰٬۰۰۰ تا ۱۷۰۰۰ و ۶۵٬۰۰۰ و در ۱۹۴۰ ۱۲۰٬۰۰۰ نفر تخمین شدهاست.[۲۶] در ۱۹۷۶, ۳۳۷٬۷۱۵ نفر و در ۱۹۷۹, ۵۰۰٬۰۰۰ نفر گزارش شدهاست.[۶۸] این رقم به ۱٫۵ میلیون نفر در ۱۹۸۸, رسید. کابل به یکی از سریعترین شهرهای دارای رشد سریع بین ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ تبدیل شد. علت آن هم بازگشت مهاجرینی بود که بهخاطررژیم طالبان از کشور فراری شده بودند. عامل دوم آن رفتن مردم به پایتخت بهخاطر جنگهای بین طالبان و دولت در مناطق زندگیشان بود. بعضیهای دیگر هم بهخاطر جستوجویکار و زندگی بهتر به کابل میروند که باعث گسترش وسیع مناطق شهری کابل شدهاست.[۶۹]
خانههای که در دامنههای کوه ساخته شدهاست.
کابل دارای بیشترین تنوع قومی در کشور است که جمعیت آن تمام افغانستانیهای سراسر کشور را شامل میشود.[۷۰]فارسی دری وپشتو بهطور گستردهٔ در منطقه استفاده میشود، زبان فارسی دری هم دارای لهجههای مختلف است و دو زبانگی هم بسیار رایج است.بر اساس آمار انجمن جغرافیای ملی حدود ۷۰ درصد مردمدری زبانان شامل ۴۵ درصدتاجیک و ۲۵ درصدهزاره و نزدیک به ۲۵ درصد مردمپشتون و ۵ درصد سایر اقوامقزلباشبلوچ وازبک وترکمن هستند.[۷۱][۷۲]
به علت کمبود فضا و منابع شهر کنونی کابل که جوابگوی شهروندان یا باشندگان آن نیست قرار است پایتخت افغانستان به شهر جدیدی که با نامکابل جدید که در شمال شهر کنونی کابل است انتقال یابد.
ساخت آپارتمانهای مدرن در کابل بهطور سریعی رو به افزایش است.
پروژه ساخت کابل جدید در ماه مارس سال ۲۰۰۹ به تصویب شورای وزیران رسید.[۷۶] این شهر به مساحت پانصد کیلومتر مربع خواهد بود و گنجایش سه میلیون نفر جمعیت را دارد. کشورژاپن تهیه نقشه این شهر را به عهده گرفتهاست.
↑نانسی هچ دوپری / احمد علی کهزاد (۱۹۷۲).«راهنمای تاریخی به کابل؛ – نام». مدرسه آمریکایی بینالمللی کابل. بایگانیشده ازاصلی در ۲۰۱۰-۰۸-۳۰. دریافتشده در۲۰۱۰-۰۹-۱۸.
Alexander took these away from theAryansand established settlements of his own, butSeleucus Nicator gave them toSandrocottus (Chandragupta), upon terms of intermarriage and of receiving in exchange 500 elephants.|en:Strabo|64 BC–24 AD
Levi, P. (1993).Pre-Aryan and pre-Dravidian in India. Asian Educational Services. p. 87, 184.ISBN8120607724. Retrieved2010-09-18....they apply to a population of the north-western frontier of India designated by the nickname of "shaved heads," and specially to the Kamboja of the country of Kabul.
↑Nick Cullather, "Damming Afghanistan: Modernization in a Buffer State" inThe Journal of American History 89:2 (Indiana: Organization of American Historians, 2002) 518.