پوسیدونیوس (متولد ۱۳۳ ق. م . درافامیا از سوریه- ۴۹ ق. م) از فیلسوفان مشهوریونان است. وی مدت مدیدی درایتالیا واسپانیا وایلیریا و دیگر نقاط سیاحت کرد. آنگاه درردس اقامت گزید و به تدریس پرداخت و در آنجا چنان مشهور شد که از نقاط مختلف جهان به کلاسهایش میآمدند.پومپیوس وسیسرون مشهور نیز از حلقهٔ درس وی کسب معرفت کردهاند. در علوم ریاضی و طبیعی و فلسفه ید طولائی داشت و برای دست آوردن و اندازه گرفتن دایرهٔ محیط بر زمین و تعیین درجه ارتفاع هوا و کشف بعداجرام آسمانی کوشش هایی کرده بود، ولی حدسیات وی بسیار دور از حقیقت امر و هدف حقیقی بود. مناسبات جزر و مد دریا را با قمر نیز نخستین بار این حکیم کشف کرد. آثار بسیار در علوم و فنون و فلسفه و تاریخ داشته ولی بسیاری از آنها از بین رفتهاست.
وی احتمالاً هوشمندترین سیاح باستان بود که مقدار زیادی اطلاعات جغرافیایی ونژادشناسی گرد آورد. پوسیدونیوس به مشاهدهٴ آثارزمینلرزهها وآتشفشانها پرداخت و برآمدن یک جزیرهٴ آتشفشانی تازه را در میانجزایر آیولین ثبت کرد. او نخستین کسی بود کهجزر و مد را ناشی از تأثیر توأم ماه و خورشید دانست و به بالا آمدن و فرورفتن آبها توجه کرد. او تعریفهای تازهای را ازخطوط موازی و اشکال هندسی عرضه داشت و دربارهٴهواشناسی و اقیانوسها نوشت. در سال ۷۴ ق م نوشتن یک تاریخ جهانی را آغاز کرد که ادامهٴ تاریخپولیبیوس بود، و به عصر مابین ۱۴۴ تا ۸۲ مربوط میشد. شرح او برتیمایوس بر افکار فلسفی در سراسرقرون وسطی تأثیر گذاشت.[۱]
دو رسالهٴ طبی به نام پوزیدونیوس موجود است که چون نمیتوان به پوزیدونیوس طبیب منسوب داشت، بهتر است آنها را از او بدانیم. یکی از این رسالهها مربوط است بهطاعون و دیگری به مکبی.[۱]
پوسیدونیوس، ملقب به ورزشکار، حدود سال ۱۳۵ ق. م در خانوادهای یونانی درافامیا زاده شد.
در جوانی بهآتن کوچ کرد و زیر برنگریپانائتیوس، فیلسوفِ رواقِ پیشروی زمانش، آموزش دید. هنگام مرگ پانائتیوس در ۱۱۰ ق. م، پوسیدونیوس حدود ۲۵ سال داشت. بهجای اینکه در آتن بماند، دررودس ساکن و شهروند شد. در رودس، آموزشگاه خود را بنا نهاد که آموزشگاه پیشرو در زمانش شد.
در هیسپانیا، در سواحلاقیانوس اطلس در گادس (کادیس امروزی)، پوزیدونیوس توانست جزر و مد را بسیار بالاتر از مدیترانه زادگاهش مشاهده کند. او نوشت که جزر و مد روزانه به مدار ماه مربوط می شود، در حالی که ارتفاع جزر و مد با چرخه های ماه متفاوت است، و او در مورد چرخه های جزر و مدی سالانه همگام با اعتدال و انقلاب فرضیه کرد.
در گل به مطالعهسلتها پرداخت. او توصیفهای واضحی از چیزهایی که با چشمان خود میدید در میان آنها به جای گذاشت: مردانی که حقوق میگرفتند تا گلویشان را برای تفریح عمومی و میخکوب کردن جمجمهها به عنوان غنائم به درگاهها برش دهند. اما او خاطرنشان کرد که سلتها بهدروئیدها که پوزیدونیوس آنها را فیلسوف میدید احترام میگذاشتند، و به این نتیجه رسید که، حتی در میان وحشیها، "غرور و اشتیاق جای خود را به خرد میدهد، و آرس در هیبت موزها ایستاده است." پوزیدونیوس رسالهای جغرافیایی در مورد سرزمینهای سلتها نوشت که از آن زمان گم شده است، اما در آثار دیودوروس سیسیلی،استرابون،سزار وژرمنیایتاسیتوس به طور گسترده (چه مستقیم و چه غیر مستقیم) به آن اشاره شده است.
تحت حکومت پوزیدونیوس، رودس آتن را تحت الشعاع قرار داد تا به مرکز جدیدی برای فلسفه رواقی در قرن اول قبل از میلاد تبدیل شود.این روند ممکن است در زمان پاناتیوس، که بومی رودس بود، آغاز شده باشد، و ممکن است مدرسه ای را در آنجا پرورش داده باشد. ایان کید خاطرنشان می کند که رودز «جذاب بود، نه تنها به عنوان یک شهر مستقل، از نظر تجاری پر رونق، پیشرو و دارای پیوندهای حرکتی آسان در همه جهات، بلکه به دلیل استقبال روشنفکران، زیرا قبلاً از شهرت قوی به ویژه در زمینه علمی برخوردار بود. تحقیقات از مردانی مانندهیپارخوس."
اگرچه اطلاعات کمی در مورد سازماندهی مدرسه او وجود دارد، اما واضح است که پوزیدونیوس یک جریان ثابت از دانش آموزان یونانی و رومی داشت، همانطور که رومی های برجسته ای که از آن بازدید کردند نشان دادند.پومپه در سال ۶۶ در یک سخنرانی نشست و در سال ۶۲ پس از بازگشت از مبارزات انتخاباتی در شرق این کار را دوباره انجام داد. در همین مناسبت اخیر، موضوع سخنرانی «لا خیری جز خیر اخلاقی نیست». پوزیدونیوس احتمالاً در این زمان هفتاد ساله بود و از نقرس رنج می برد. او مضمون سخنرانی خود را با اشاره به پای دردناکش بیان کرد و گفت: «خوب نیست، درد، ممکن است آزاردهنده باشی، اما هرگز مرا متقاعد نمیکنی که شیطانی هستی».
هنگامی کهسیسرو در اواخر بیست سالگی خود بود، در دوره ای از سخنرانی های پوزیدونیوس شرکت کرد و بعداً از پوزیدونیوس دعوت کرد تا یک تک نگاری در مورد کنسولگری خود سیسرون بنویسد (پوزیدونیوس مؤدبانه آن را رد کرد). سیسرو در نوشته های بعدی خود بارها از پوزیدونیوس به عنوان "معلم من" و "دوست عزیزم" یاد می کند. پوزیدونیوس در سال ۵۱ قبل از میلاد در هشتاد سالگی درگذشت. نوه او،جیسون نیسا، جانشین او به عنوان رئیس مدرسه در رودز شد.