پسامتیک یکم (مصر باستان:wꜣḥ-jb-rꜥ psmṯk), که آشوریها آن را «پیشمیلکی» میشناسند. (اکدی:𒉿𒃻𒈨𒅋𒆠Pišamilki)، فرزندنخو یکم و دومین فرعون ازدودمان بیست و ششم مصر بود که در سالهای ۶۶۴–۶۱۰ پیش از میلاد برمصر حکومت کرد.
در سال ۶۶۵ پیش از میلاد، پادشاه کوشیتانتامانی بار دیگر بهمصر سفلی حمله کرد و نخو یکم و پاکرورو در برابر حمله کوشی مقاومت کردند. نخو یکم در نبرد جان باخت و پسرش پسامتیک یکم به سوریه گریخت، در حالی که پاکرورو در جریان مذاکرات صلح با تانتامانی درممفیس سخنگوی پادشاهان دلتا شد.[۴]
سال بعد، در سال ۶۶۴ پیش از میلاد، آشوریان به فرماندهی پسر اسرحدون،آشوربانیپال دوباره به مصر حمله کردند و ارتش آشور،تِب را غارت کرد و تانتامانی را از مصر بیرون کرد. پسر نخو یکم، پسامتیک یکم، با این نیروی مهاجم به مصر بازگشت، توسط آشوریان به عنوان فرمانروای سائیس و ممفیس منصوب شد و با آشوریها قراردادادو، نوعی رابطه برتر و فرودست منعقد کرد. اما متأسفانه هیچیک از منابع آشوری جزئیات این ترتیبات را شرح نداده است.[۴]
فرمانروای مصر، پسامتیک اول هنگامسقوط اشدود در سال ۶۳۵ قبل از میلاد
پسامتیک یکم در دو سال اول سلطنت خود، مطابق با ترتیبی که آشوریان در مصر به اجرا درآوردند، به عنوان یکی از بسیاری از پادشاهان دست نشانده دودکارشی مصر حکومت کرد. به گفتههرودوت، در این دوره، پسامتیک ناخواسته پیشگویی را توسط یک هاتف انجام داد که پادشاهی تمام مصر را به هر کسی که از یک ظرف برنزی بریزد وعده داده بود، پس از آن سایر پادشاهان Docecarchy او را از ممفیس تعقیب کردند. که در پی آن، او حکومت را از دست داد و مجبور شد به باتلاقهای دلتای نیل فرار کند.[۴]
پس از متواری شدن از ممفیس، پسامتیک یکم پیشگویی مشابه دیگری از الههوادجت،بوتو دریافت کرد، که به او وعده حکومت بر تمام مصر را داد اگر مردان برنزی از دریا را به کار گیرد. در آغاز سال ۶۶۲ پیش از میلاد، پسامتیک باژیگس، پادشاه پادشاهی آناتولیلیدی که به مصر مزدورانی ازکاریاییها وایونیایی فرستاد، ارتباط برقرار کرد. مزدورانی که پسامتیک یکم برای فتح مجدد ممفیس و شکست سایر پادشاهان دودکارکی، که برخی از آنها بهلیبی گریختند، استفاده کرد.اعراب ازشبهجزیره سینا نیز ممکن است در این لشکرکشیهای نظامی به پسامتیک کمک کرده باشند.[۴] پسامتیک یکم پس از حذف همه رقبای خود، این مزدوران را دوباره سازماندهی کرد و آنها را در پادگانهای کلیدی درDaphnae در شرق والفانتین در جنوب قرار داد تا از حمله احتمالی کوشیها جلوگیری و تجارت را کنترل کند.[۴] این کمک نظامی از لیدی تا سال ۶۵۸ پیش از میلاد ادامه داشت و در آن زمان ژیگس با تهاجم قریبالوقوعکیمریان مواجه شد.[۵] در چهارمین سال سلطنت پسامتیک یکم، او اتحادی را با خانواده قدرتمند اربابان کشتیرانی ازهراکلئوپولیس امضا کرد و تا هشتمین سال سلطنت خود در سال ۶۵۷ پیش از میلاد، کنترل کامل دلتا را در دست داشت.[۴]
با وجود نگرش منفی آشوریها نسبت به اقدامات ژیگس و پسامتیک، تفسیرهای جنگهای پسامتیک یکم به عنوان اتحاد بین سائیس و لیدی علیه آشور نادرست به نظر میرسد.[۴]آشوریها پس از بیرون راندن دشمنان سائیس یعنیحاکمان کوشی از کشور، سائیس را در مصر برتری داده بودند، اما پسامتیک یکم و آشوربانیپال با یکدیگر پیمانی امضا کرده بودند و هیچ خصومتی بین آنها وجود نداشت؛ بنابراین پسامتیک یکم و آشوربانیپال از زمانی که اولی با حمایت نظامی آشور به قدرت رسید متحد باقی ماندند. مشارکت قبایل عرب شبه جزیره سینا که طرفدار و پیرو آشور بودند، بیشتر بر عدم دشمنی بین سائیس و آشور در این دوره گواهی میدهد، و سکوت منابع آشوری در مورد گسترش پسامتیک یکم نشان میدهد که هیچ خصومتی، چه آشکار و چه پنهانی، میان آشور و سائیس در طول اتحاد وجود نداشته است.[۵][۴]به همین ترتیب، حمایت نظامی ژیگس از پسامتیک یکم علیه آشور نبود و در اسناد آشوری به عنوان دشمن آشور یا متحد با کشورهای دیگر علیه آشور ذکر نشده است. مخالفت آشورها از حمایت ژیگس از پسامتیک یکم عمدتاً به دلیل امتناع ژیگس از تشکیل اتحاد با آشور و انجام این اقدامات مستقل از آشور بود، که آشوریها آن را بهعنوان اقدامی خودخواهانه تعبیر میکردند تا خود حمایت..[۵][۴] لشکرکشیهای پسامتیک یکم علیه قدرت آشور نبود و به نظر میرسد که فقط علیه پادشاهان رقیب دلتا انجام شده است و مخالفت آشوربانیپال از اقدامات او نه به دلیل ادعای پادشاهی او بر مصر، بلکه به دلیل لغو این قانونادو بود. توافق بین دو پادشاه، و همچنین با حذف سایر پادشاهان متحد آشور، به ویژه پاکرورو از پرسوپدو وساررو-لو-داری، توسط پسامتیک یکم، از آنجایی که آشوربانیپال میدانست که برای حفظ قدرت آشور در مصر باید به آن پادشاهان تکیه کند.[۴]
در نهمین سال سلطنت پسامتیک یکم، در سال ۶۵۶ پیش از میلاد، او لشکری به شهرتبس فرستاد کههمسر خدا آمون،شپنوپت دوم،دختر فرعون کوشی سابقبعنخی، تا دخترشنیتوکریس دوم را به عنوان وارث خود در به اصطلاح به فرزندی قبول کند. این با تأیید اشراف تبس و حمایت ضمنیمنتوامهات که چهارمین کاهن آمون و شهردار تبس بود، به پایان رسید. پسامتیک یکم تمام مصر را تحت حکومت خود متحد کرده بود[۴]
در سالهای ۶۵۵ و ۶۵۴ پیش از میلاد، یعنی دهمین و یازدهمین سال سلطنت او، پسامتیک یکم باقبایل لیبی که کنترل منطقه را در اطرافبحر یوسف تادریای مدیترانه را به دست گرفته بودند، جنگید. و دشمنان پسامتیک یکم که قبلاً طی جنگهای او در دلتا شکست خورده بودند به او پیوستند. پس از پایان موفقیتآمیز این جنگ، پسامتیک یکم، یک پادگان مصری را درMarea قرار داد تا از هجوم لیبیاییها از صحرا جلوگیری کند؛ بنابراین، پسامتیک یکم در پایان اولین دهه حکومت خود در سال ۶۵۴ پیش از میلاد، تمام مصر را تحت کنترل خود داشت.[۴]
به گفتههرودوت، پسامتیک بیست و نه سالاشدود را محاصره کرد. تاریخ دقیق این محاصره نامشخص است.[۶]
در اواخر سلطنت پسامتیک یکم،امپراتوری آشوری نو پس از مرگ آشوربانیپال شروع به فروپاشی کرد و خلاء قدرتی در حوزهسوریه ایجاد کرد که به متحدان سابقسکاها آشوریها اجازه داد تا بر این کشور غلبه کنند. مدتی بین سالهای ۶۲۳ و ۶۱۶ پیش از میلاد، سکاها تافلسطین به جنوب رسیدند تا اینکه پسامتیک یکم با آنها ملاقات کرد و با تقدیم هدایایی آنها را متقاعد کرد که به عقب برگردند.[۶]
پس از رویارویی با سکاها، پسامتیکعملیات نظامی خود را از طریقVia Maris به سمت شام گسترش داد تا از امپراتوری در حال فروپاشی آشور ضد مادها و بابلیها که شورش کرده بودند حمایت کند. مداخله پسامتیک یکم حاکی از آن بود که قبلاً بین او و امپراتوری نو آشوری اتحادی منعقد شده بود، اگرچه مشخص نیست که آیا این اتحاد جدید بین او و پادشاه جدید آشورسین-شار-ایشکون بود یا تجدید اتحاد. (اتحاد قدیمی زمانی امضا شد که پسامتیک یکم توسط ارتش آشور به عنوان پادشاه سائیس در سال ۶۶۴ پیش از میلاد بر تخت نشست)[۶]
پسامتیک در سال ۶۱۰ پیش از میلاد درگذشت و پسرشنخو دوم جانشین او شد.