هزارپاها (بهانگلیسی: Millipede) گروهی ازبندپایان (نام علمی:Diplopoda) هستند که دارای دو جفت پا در هر بخش از بدن (به جز ناحیه سر) میباشند. بیشتر هزارپاها دارای بدنی دراز واستوانهای یا پهن هستند ولی انواعی از آنها شکلهای گوناگون دیگری دارند و برخی نیز میتوانند بهدور خود بپیچند و بدن خود را مانند توپ، گرد کنند. این جانوران دارای بدنیبندبند بوده و در هر بند، دارای دو جفت پا هستند. تعداد بندها در گونههای مختلف هزارپا، متفاوت و معمولاً بیش از ۲۰ بند است. یک گونه از هزارپاها با ناماویمیلیپس پرسفون (نام علمی:Eumillipes persephone) میتواند تا بیش از ۱٬۳۰۰ پا داشته باشد اما با این وجود، تعداد پا در اکثر هزارپاها، بسیار کمتر از هزار عدد است.[۱]
هزارپاها عموماً آهسته حرکت میکنند و بیشتر آنهاپودهخوار بوده و از بقایایگیاهی وبرگهای در حالپوسیدگی تغذیه میکنند. برخی دیگر از آنها ازقارچها وشیره گیاهان تغذیه میکنند و تعداد بسیار کمی نیزشکارگر و گوشتخوار هستند.[۲] این جانداران، در اکثر موارد برای انسان بیضرر هستند اما برخی نیزآفت گیاهی بوده و بهویژه درگلخانهها میتوانند خسارت زیادی به بار بیاورند.
هزارپاها تقریباً در اکثر نواحی اعم از خانهها، باغها، پارکها یا حتی در برجهای مسکونی و خانههای قدیمی یافت میشوند. این بندپایان به واسطهٔ وجود پاهای متعدد و بدنی کشیده مورد توجه اغلب افراد قرار میگیرد و بسیاری نیز از این بندپا تنفر یا وحشت دارند.
یک هزارپای ماده از گونهٔ "Illacme plenipes" با ۶۱۸ پا (۳۰۹ جفت)
تاکنون حدود ۱۲٬۰۰۰گونه از این بندپایان شناسایی و توصیف شدهاند اما بر اساس برآوردها در حال حاضر، ۱۵ تا ۸۰ هزار گونه هزارپا بر روی زمین، زیست میکنند.[۴][۵] گونههای شناساییشدهٔ هزارپا، در ۲زیررده و ۱۶راسته، طبقهبندی شدهاند.[۶]
وجود بدنی کشیده و پاهای متعدد از ویژگیهای مشخص است که هزارپاها از دیگر بندپایان متمایز میشوند. این بندپایان یک جفتشاخک یا آنتن و چشمانی ساده دارند. هزارپاها تنوع زیادی در ویژگیها، ظاهر و اندازه خود دارند. کوچکترین گونهٔ آنها، ۲ میلیمتر و بزرگترین هزارپای شناساییشده، تا ۳۵ سانتیمتر طول دارد.[۷] تعداد بندهای بدن آنها از ۱۱ تا بیش از ۳۰۰ بند است.[۸][۹] رنگ آنها عموماً سیاه و قهوهای و تیره است اما برخی نیز رنگ روشن هستند و برای اعلام هشدار به جانوران شکارچی، دارایرنگ هشدار هستند.[۱۰] گونههایی از سردهٔMotyxia دارایسیانور در بافتهای بدنی خود بوده وزیستتابی دارند.[۱۱] گونههایی نیز در علفزارها، نواحی مسکونی، باغها، خانههای متروکه و نواحی بیابانی خشک زندگی میکنند.
هزارپاها جانورانی خشکیزی هستند و در تمامی قارهها به جزجنوبگان، یافت میشوند. آنها ازمدار شمالگان و شمالنروژ،روسیه وایسلند تا جنوب و دراستان سانتا کروس، آرژانتین پراکندگی دارند.[۱۲][۱۳] این بندپایان، درمناطق معتدل، بسترجنگلها و مناطق بارانی و مرطوب، فراوانی و تنوع بیشتری دارند و گاهی در این مناطق، تراکم آنها به بیش از هزار عدد در هر متر مربع میرسد.[۱۴][۱۵] گونههایی نیز در علفزارها، نواحی مسکونی، باغها، خانههای متروکه، غارها و نواحی بیابانی خشک زندگی میکنند.
بعضی گونههای هزارپا، میتوانند در زیرآب شیرین، تا ۱۱ ماه زندگی کنند.[۱۶][۱۷] گونههای اندکی نیز در نزدیکیآبهای شور ودریاها یافت شدهاند که تا حدودی میتوانند محیطهای نمکی را تحمل کنند.[۱۸][۱۹]
هزارپاها جانورانیشبفعال هستند و بهطور مخفیانه زندگی میکنند و به همین جهت اسرار زندگی آنها هنوز بهطور کامل ناشناخته است و بسیاری از گونهها نیز هنوز کشف نشدهاند. هزارپاها دارای زندگی پنهان هستند که روزها درون خاک، زیر برگهای افتاده، لابلای درز و شکاف دیوارها، زیر سنگها و غیره مخفی میشوند و تنها هنگام شب یا پس از بارانهای شدید به مدت کوتاهی به صورت مخفیانه ظاهر میگردند. آنها از مکانهای خشک و در معرض تابش مستقیم نور خورشید یا روشنایی اجتناب میکنند.
بیشتر هزارپاهاپودهخوار بوده و از بقایایگیاهیمدفوع،مواد آلی وبرگهای در حالپوسیدگی تغذیه میکنند و در فرایندتجزیه زیستی، نقش مهمی ایفا میکنند. برخی دیگر از آنها ازقارچها وشیره گیاهان تغذیه میکنند و تعداد بسیار کمی نیزشکارگر و گوشتخوار هستند. در اکثر موارد برای انسان بیضرر هستند اما برخی نیز از گیاهان زنده تغذیه میکنند وآفت گیاهی بوده و بهویژه درگلخانهها میتوانند خسارت زیادی به بار بیاورند. هزارپاهای راستهٔ زیستی "Polyxenida"، از خزههای روییده در سطح چوب و درختان و هزارپاهای "Platydesmida" از قارچها تغذیه میکنند.[۲۰] گونههای اندکی از هزارپاها،همهچیزخوار و چند گونه نیز گوشتخوار هستند و گاهی ازکرمهای خاکی،حشرات وحلزونها تغذیه میکنند.[۲۱]
با وجود اینکه برخی از گونهها،آفت گیاهی هستند اما هزارپاها بهطور کلی و در مقایسه باحشرات، تأثیر قابلتوجهی بر جوامع بشری ندارند. آنها بر خلافصدپاها، گاز نمیگیرند و نیش سمی ندارند، اما برخی از آنها دارای ترشحاتی سمی هستند که خطر چندانی برایانسان ایجاد نمیکند. ترشحات بدن برخی از هزارپاهای بومیمناطق حارهای در صورت برخورد باپوست انسان، میتواند باعث ایجاد مشکلات پوستی از جملهدرد،خارش، سوزش،اریتمای موضعی،ورم،تاول،اگزما یا ایجاد ترکهای پوستی شود.[۲۲][۲۳][۲۴][۲۵] تماس این ترشحات باچشم انسان، میتواند موجبالتهاب ملتحمه والتهاب قرنیه شود.[۲۶] گونهای هزارپا با نام هزارپای ماری خالدار، از آفات مخرب مزارع چغندرقند و سایر محصولات ریشهای است.[۲۷] بعضی از هزارپاهای بزرگ از راستههای Spirobolida, Spirostreptida و Sphaerotheriida، از جمله هزارپای غولپیکر آتشین، بهعنوانحیوان خانگی محبوبیت داشته و توسط علاقهمندان، در منازل، نگهداری میشوند.[۲۸]
تشخیص هزارپاها ازصدپاها همواره برای عموم، مورد سؤال بودهاست.[۲۹] گونههای این دو رده، شباهتهای ظاهری زیادی با هم داشته و دارای دوشاخک، تعداد زیادی پا،بدنی بندبند و کشیده و دراز هستند و همگی آنها در زیرردهٔهزارپایان، طبقهبندی شدهاند؛ اما گونههای موجود در این دو رده، تفاوتهای متعددی نیز دارند:
مسیرفرگشتی این دو گروه، در حدود ۴۵۰–۴۷۵ میلیون سال پیش، از یکدیگر جدا شد.[۳۰] هزارپاها دارایشاخکهایی خمیده و کوتاه بوده اما صدپاها دارای شاخکهای بلندی هستند. صدپاها در جلوی دهان خود، دارایچنگکهای انبرمانند برای گرفتن شکار خود، گاز گرفتن و تزریقزهر هستند اما هزارپاها فاقد چنین اندامی هستند. هزارپاها عموماًپودهخوار وگیاهخوار هستند اما صدپایان معمولاًگوشتخوار وشکارگر هستند.[۳۱]
تصویری شماتیک از یکصدپا در سمت راست و یک هزارپا در طرف چپ
↑Minelli, Alessandro; Golovatch, Sergei I. (2001)."Myriapods"(PDF). In Levin, Simon A. (ed.).Encyclopedia of Biodiversity. pp. 291–303.ISBN978-0-12-226865-6. Archived fromthe original(PDF) on 2014-02-21.
↑Barnes, Robert D. (1982).Invertebrate Zoology. Philadelphia, PA: Holt-Saunders International. pp. 818–825.ISBN978-0-03-056747-6.
↑Ruppert, Edward E.; Fox, Richard, S.; Barnes, Robert D. (2004).Invertebrate Zoology, 7th edition. Cengage Learning. pp. 711–717.ISBN978-81-315-0104-7.
↑Shelley, Rowland M.; Golavatch, Sergei I. (2011). "Atlas of myriapod biogeography. I. Indigenous ordinal and supra-ordinal distributions in the Diplopoda: Perspectives on taxon origins and ages, and a hypothesis on the origin and early evolution of the class".Insecta Mundi.158: 1–134.
↑Burrows, F. J.; Hales, D. F.; Beattie, A. J. (1994). "Aquatic millipedes in Australia: a biological enigma and a conservation saga".Australian Zoologist.29 (3–4): 213–216.doi:10.7882/az.1994.007.
↑Blower, J. Gordon (1985).Millipedes: Keys and Notes for the Identification of the Species. London: Published for the Linnean Society of London and the Estuarine and Brackish-Water Sciences Association byE.J. Brill.ISBN978-90-04-07698-3.
↑Blower, J. Gordon (1985).Millipedes: Keys and Notes for the Identification of the Species. London: Published for the Linnean Society of London and the Estuarine and Brackish-Water Sciences Association byE.J. Brill.ISBN978-90-04-07698-3.
↑Blower, J. Gordon (1985).Millipedes: Keys and Notes for the Identification of the Species. London: Published for the Linnean Society of London and the Estuarine and Brackish-Water Sciences Association byE.J. Brill.ISBN978-90-04-07698-3.