Movatterモバイル変換


[0]ホーム

URL:


پرش به محتوا
ویکی‌پدیادانشنامهٔ آزاد
جستجو

هرمز دوم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
شاهنشاه ایران و انیران
هرمز دوم
اَئُوهُرْمَزْدَ
𐭠𐭥𐭧𐭥𐭬𐭦𐭣
شاهنشاه ایران وانیران[۱]
درخم هرمز دوم
هشتمین شاهنشاه ساسانی
سلطنت۳۰۳ – ۳۰۹
پیشیننرسی
جانشینآذرنرسی
درگذشته۳۰۹
همسر(ان)ایفرا هرمز
فرزند(ان)
خاندانخاندان ساسان
پدرنرسی
مادرشاپوردختک

هرمز دوم یااورمزد دوم (بهپارسی میانه: 𐭠𐭥𐭧𐭥𐭬𐭦𐭣ت.ت.'اَئُوهُرْمَزْدَ') یااورمزدِ نرسی درشاهنامه، هشتمینشاهنشاه ایران و انیران ازخاندان ساسان درایران‌شهر بود. او هفت سال و پنج ماه، از سال ۳۰۲ تا ۳۰۹م پادشاهی کرد. هرمز پسر و جانشیننرسی بود.[۲]در دوران شاهنشاهی هرمز دوم،پادشاهی اشکانی ارمنستان به صورت رسمیمسیحیت را به عنوان دین رسمی خود اعلام کرد که از آنجایی که آنان پیش از این زرتشتی بودند، از این مسئله به خوبی در ایران استقبال نشد.

بیشتر دوران فرمانروایی این شاهنشاه به درگیری‌های داخلی سپری شد که البته او با موفقیت توانست آنان را مدیریت کند. همچنین سیاست‌های او در قبال مرزهای غربی ایرانشهر نیز موفقیت‌آمیز بود و هرمز توانست پادشاهغسانیان را درسوریه شکست داده و بکشد. با این حال، دوران هرمز دوم نسبتاً کوتاه بود.

او به دلیل سیاست‌های خشونت‌آمیزش تنها چند ماه حکومت کرد و سپس توسطوزرگان کشته شد. با کشته شدن هرمز، پسرشآذرنرسه به جای او بر تخت عاج نشست. دربار ساسانی پسر نوزاد — و در برخی روایت‌ها هنوز متولد نشده — هرمز، یعنیشاپور را به عنوان شاهنشاه جدید برگزید.

نام این شاهنشاه درشاهنامه به شکل «اورمزد نرسی» آمده‌است.

نام

[ویرایش]

نام هرمز (پارسی میانه: Ōhrmazd) شکلپارسیگ ایزد بزرگمزدیسنا، یعنی اورمزد یااهورامزداست.[۳] این نام درپارسی باستان به شکل Auramazdā ضبط شده است. در نوشته‌های یونانی، نام این شاهنشاه به شکل Hormisdas دیده می‌شود.[۳][۴]

پیش‌زمینه

[ویرایش]
نقش‌برجسته هرمز دوم به‌عنوان شاهزاده درسنگ‌نگاره آناهیتا و نرسی درنقش رستم

زمانی که پدر هرمز دوم، یعنی نرسه یکم در سال ۲۹۳ تاج شاهنشاهی ایران را بر سر نهاد، دستور داد تا صحنه تاج‌گذاری‌اش درنقش‌رستم حک شود. این بار، برخلاف سنت باستانی ایرانی، نه اهورامزدا که اینآناهیتا است که دیهیم شاهی را به دست شاهنشاه ایران می‌دهد.[۵] در این سنگ‌نگاره، شخصی که در سمت چپ نرسه قرار دارد، با توجه به کلاهی که بر سر دارد، احتمالاً هرمز دوم است.[۶] برخی شخصیت زن حاضر در این سنگ‌نگاره را شاپوردختک مادر هرمز دوم نیز دانسته‌اند.

هرمز احتمالاً در حمله نرسه بهامپراتوری روم شرکت نداشت.این نبرد منجر به شکست سنگینی برای ساسانیان و اسارت خانواده نرسه گردید.[۶] شاهنشاه مجبور شد تا برای پس گرفتن خانواده‌اش، تعداد زیادی از استان‌های ساسانی در میانرودان و ارمنستان را به رومیان ببخشد. این احتمال وجود دارد که هرمز دوم ساسانی، همانهرمز دوم کوشانشاه، شاهزاده‌ای که برای سه سال بر شرق ایران، از ۳۰۰ تا ۳۰۳ حکومت کرد، باشد.[۷]

نگاره‌ای از هرمز دوم درنامهٔ خسروان

شاهنشاهی

[ویرایش]
هرمز دوم هنگام شکار شیر بر روی یک بشقاب سیمین و زَرکاری شدهساسانی،موزه هنر کلیولند

هرمز دوم در سال ۳۰۲ میلادی بر تخت شاهنشاهی نشست. او در زمان بر تخت‌نشینی تاجی را برگزید که پرنده بالداری بر روی آن دیده می‌شود که احتمالاً اشاره بهبهرام، ایزد پیروزی دارد. اینگونه که پیداست، هرمز در آغاز شاهنشاهی‌اش سیاست‌های خشونت‌آمیزی را در پی گرفته‌است، اما به مرور زمان به شخص آرامی تبدیل شده‌است.[۶] درتاریخ طبری، درباره او آمده:

مردم از او بیزار بودند و [او] ظلم زیادی به آن‌ها کرد. اما مدتی بعد، [هرمز] به مردم گفت که از ترس‌های آنان و سختی‌هایشان به دلیل حکومت قدرتمندش آگاه است و طبع خشن خود را مهار کرده و به بخشندگی و ملایمت روی آورده‌است. از آن پس، هرمز با نهایت نیکی و عدالت با مردم رفتار کرد. او به دنبال این بود که به ضعیفان یاری رسانده تا بتواند عدالت را در میان مردمش بگستراند.

— طبری، تاریخ طبری، جلد پنجم[۸]

برخلاف پدرش که سیاست آزادی مذهبی که در دوران دو شاهنشاه نخستین ساسانی، یعنیاردشیر وشاپور، رایج بود را در پیش گرفته بود[۹]، هرمز به آزار و اذیتمانویان که پیش از این در دوران نرسه آزادی نسبی داشتند، دست زد.[۶] هرمز همچنین تلاش کرد تا روابط میان ایران و ارمنستان - که به تازگی توسطتیرداد سوم به یک کشور مسیحی تبدیل شده بود - را مجدداً احیا کند. او دخترشهرمزدخت را به عقد یک شاهزاده ارمنی به نام واهان در آورد.[۱۰]

سنگ‌نگاره نبرد هرمز دوم درنقش رستم

از سنگ‌نگاره هرمز دراستان فارس چنین بر می‌آید که در این دوران شاهنشاهی ایران درگیر جنگ‌های داخلی بوده‌است. هرمز در این سنگ‌نگاره بر روی اسب و درحالی که با نیزه یک سوار دیگر را نقش زمین می‌کند، به تصویر کشیده شده است. شخص شکست خورده، پاپک نام دارد که در زمان نرسه و بهرام دوم، بیدخشآلبانیا بوده است.[۶] این شاهنشاه همچنین در سال‌های نخست فرمانروایی‌اش به سوریه حمله برد و تلاش کرد تا پادشاهی غسانیان در این منطقه را خراج‌گذار ایران کند. پادشاه غسانی تلاش کرد تا از رومیان یاری بطلبد، اما پیش از رسیدن نیروهای رومی توسط سربازان ساسانی کشته شد.[۶]

بر اساس گزارش‌های سنتی، هرمز زمانی که در سال ۳۰۹ مشغول شکار در یک صحرا بود، توسط نیروهای غسانی به دام افتاد و کشته شد. اما با توجه به رفتار اشراف ایرانی پس از مرگ هرمز که در تلاش بودند تا پسران او را یکی پس از دیگری از پیش روی بردارند، اینگونه که پیداست غسانیان چندان نقش مهمی در به قتل رسیدن این شاهنشاه نداشته‌اند.[۶]

بر اساس رویدادنامه سرت که در سده یازدهم نوشته شده‌است، هرمز برای انتقام شکست پدرش از رومیان، به امپراتوری روم اعلان جنگ داد. رویدادنامه اربیلا از این می‌گوید که زمانی که امپراتور روم دست به آزار و اذیت مسیحیان زد، هرمز سپاه بزرگی را جمع‌آوری کرد و برای انتقام آنان به روم لشکر کشید. با این حال در اعتبار این دو گزارش تردید جدی وجود دارد. شهبازی معتقد است که حمله هرمز به غسانیان در سوریه اینگونه در این دو رویدادنامه قرون وسطایی بازتاب پیدا کرده است.[۶]

تاسیس روستایی به نام وهشت-هرمز در منطقه رام-هرمز درخوزستان به این شاهنشاه نسبت داده شده‌است.[۶]

جانشینی

[ویرایش]

پس از مرگ هرمز، پسرش آذرنرسه به جای او برتخت نشست. با این حال او پس از تنها چند ماه فرمانروایی توسط وزرگان ساسانی برکنار و کشته شد.[۱۱] اشراف سپس پسر دوم هرمز را کور کرده[۱۲] و سومی را که او همهرمز نام داشت، به زندان انداختند.[۱۳] بر اساس افسانه‌ها، پس از اینکه دیگر هیچ شاهزاده‌ای که بتواند بر تخت شاهنشاهی بنشیند، باقی نمانده بود، تاج را بر روی شکم همسر باردار هرمز،ایفرا هرمز قرار دادند و فرزند متولد نشده او را به عنوان شاهنشاه جدید برگزیدند. پسری که چند ماه بعد به دنیا آمد، شاپور نامیده شد و هفتاد سال بر ایران فرمان راند که بالاتر ازشاه تهماسپ یکم وناصرالدین‌شاه، در میان شاهان ایران رکورددار بیشترین سال حکومت است.

مطابق این افسانه، شاپور تنها شاه متولدنشده تاریخ جهان است.[۱۴] با این حال، شهبازی این داستان را ساختگی می‌داند و عنوان می‌کند که از آنجایی که اشراف نمی‌توانستند جنسیت بچه متولد نشده را تشخیص دهند، این افسانه را بی‌پایه و اساس می‌داند. او می‌گوید شاپور چهل روز پس از مرگ پدرش به دنیا آمد و پس از مرگ آذرنرسه، ورزگان دربار برای اینکه بتوانند کنترل اوضاع را در دست بگیرند، از میان گزینه‌های موجود او را برگزیدند و از آنجایی که شاپور در شانزده سالگی قدرت را در دست گرفت، به نظر می‌رسد که آنان به خواسته خود رسیدند.[۱۲]

خانواده

[ویرایش]

نام تعداد زیادی از فرزندان هرمز در منابع تاریخی دیده می‌شود. بیشتر آنان فرزندانایفرا هرمز، همسر یهودی او هستند.

پانویس

[ویرایش]
  1. MacKenzie،ĒRĀN, ĒRĀNŠAHR،534.
  2. A. Shapur Shahbazi.«HORMOZD II». ENCYCLOPÆDIA IRANICA. دریافت‌شده در۲۴ آوریل ۲۰۱۶.
  3. ۳٫۰۳٫۱Shayegan 2004, pp. 462-464.
  4. Vevaina & Canepa 2018, p. 1110.
  5. Weber 2016.
  6. ۶٫۰۰۶٫۰۱۶٫۰۲۶٫۰۳۶٫۰۴۶٫۰۵۶٫۰۶۶٫۰۷۶٫۰۸۶٫۰۹۶٫۱۰۶٫۱۱Shahbazi 2004, pp. 464-465.
  7. Rezakhani 2017, p. 83.
  8. Al-Tabari & 1985–2007, v. 5: p. 49.
  9. Shahbazi 2005.
  10. Daryaee 2014, p. 15.
  11. ۱۱٫۰۱۱٫۱Tafazzoli 1983, p. 477.
  12. ۱۲٫۰۱۲٫۱Al-Tabari & 1985–2007, v. 5: p. 50.
  13. ۱۳٫۰۱۳٫۱Shahbazi 2004, pp. 461-462.
  14. Daryaee 2014, p. 16.
  15. Daryaee 2009.
  16. ۱۶٫۰۱۶٫۱Brunner 2014, p. 478.

منابع

[ویرایش]

پیوند به بیرون

[ویرایش]
درویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔهرمز دوم موجود است.
هرمز دوم
زادهٔ: ؟؟؟ مدرگذشتهٔ: ۳۰۹ م
عنوان سلطنتی
پیشین:
نرسی
شاهنشاه ایران‌شهر
۳۰۲ – ۳۰۹ م
پسین:
آذرنرسی
درگاه‌ها:
§ مدعیان یا غاصبان تخت را نشان می‌دهد.
شخصیت‌هایشاهنامه
شاهنشاهان
پهلوانان
وزیران
زنان
دیگران
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=هرمز_دوم&oldid=41715640»
رده‌ها:
رده‌های پنهان:

[8]ページ先頭

©2009-2025 Movatter.jp