Movatterモバイル変換


[0]ホーム

URL:


پرش به محتوا
ویکی‌پدیادانشنامهٔ آزاد
جستجو

مرگ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای دیگر کاربردها،مرگ (ابهام‌زدایی) را ببینید.
نقاشی ازکریستیان ششم، پادشاهدانمارک پس از مرگ

مَرگ،دَرگُذَشت،وَفات یافوت درزیست‌شناسی پایانچرخهٔ زندگی زیستی موجودات زنده و در پزشکی به معنای توقف برگشت‌ناپذیرعلائم حیاتی است.[۱] مرگ در متن‌های دیگر رشته‌ها، ممکن است به نابودی کامل یک روند، یک وسیله یا یکپدیده اشاره کند.

عوامل و شرایط گوناگونی می‌توانند به مرگجانداران بینجامند از جملهبیماری،تخریب زیستگاه،پیری،سوء تغذیه واسترس وتصادفات. در کشورهای پیشرفته، عامل اصلی مرگ انسان‌ها، بیماری‌های مرتبط با افزایش وزن، پیری، خودکشی و بیماری‌های مربوط به کهولت سن است.

سنت‌ها و اعتقادات در رابطه با مرگ، یکی از مهم‌ترین قسمت‌های فرهنگ انسان‌ها محسوب می‌شود. با توجه به پیشرفت‌های روزافزون علمِ پزشکی، توضیح پدیدهٔ مرگ، جزئیات لحظهٔ مرگ و همچنین درک واقعی، پیچیدگی‌های بیشتری پیدا کرده است. بسیاری از مردم اعتقاد بهدنیای پس از مرگ دارند و باور دارند زندگی ادامه خواهد داشت. و گروهی دیگر از مردم به این باورند که پس از مرگ دوباره به این جهان بازمی‌گردند تا به عنوان شخصی دیگر زندگی کنند.و گروه دیگری مرگ را پایان همه چیز می‌دانندو گروهی دیگر مرگ را به بیدار شدن از خواب نسبت داده‌اند که در کتاب مسلمانان نیز این مطلب بیان شده است. جسم بی جان شده را متوفی می‌نامند و به اصطلاح وفات یافته است. گرما و حرارت از دست رفته بدن باعث سرد و خنک شدن بدن می‌شود و منجر به مرگ انسان می‌شود که می‌گویند آن انسان فوت کرده است.

از دیدگاه علم

[ویرایش]
خودنگارهٔتجسم مرگ اثرآرنولد بوکلین

پس از توقّف علائم حیاتی و قلب، هوشیاری تمام حواس به کلّی از دست می‌رود و موجود زنده (انسان و جانوران) پس از مرگ هیچ چیزی را احساس نمی‌کند و نمی‌شنود و نمی‌بیند و حس نمی‌کند زیرا این امور متعلّق به بدن او و اعصاب و تجزیه و تحلیل آن توسط مغز است که از بین رفته است. پس از مرگ درمغز در حدود یک دقیقه پس از قطع شدن ورود اکسیژن به آن، واکنش‌های شیمیایی‌ای در مغز انجام شده که باعث از بین رفتن سلول‌های مغزی (نورون‌ها) می‌شود. سپس جسد به حالت تونوس و خشک‌شدگی ماهیچه‌ها در می‌آید و اصطلاحاً [جمود نعشی] می‌شود و عوامل میکرو ارگانیسمی مانند:باکتری بی‌هوازی از بیرون بدن و درون آن شروع به فعالیت کرده وبافت‌های بدن را تجزیه کرده و پس از گذشت چیزی حدود شصت روز بافت نرم بدن از بین رفته و فقط اسکلت (استخوان) و دندان و مو و ناخن به دلیل داشتن پروتئینکراتین تجزیهٔ بسیار کندتری نسبت به بافت نرم خواهند داشت.

گونه‌های مرگ

[ویرایش]
بیشترین دلایل قابل پیشگیری مرگ در انسان

مرگ از دیدگاهپزشکی قانونی یا Forensic Medicine عبارت است از: ختم حتمی و طبیعی زندگی که بعد از تغییرات زنجیری که در روند حیات پدیدار می‌شود به صورت تدریجی به وقوع می‌پیوندد. همچنین مرگ از نظر پزشکی قانونی به دو دسته تقسیم می‌باشند

الف) مرگ از نظرنوع مشتمل است بر: مرگ جبری (در اثر عوامل خارجی ایجاد می‌شود)

مرگ غیر جبری (عبارت است از مرگی که بر اثر کهولت سنّ (فیزیولوژیک) یا بر اثر بیماری (پتالوژیک) به وقوع می‌پیوندد.

ب) مرگ از نظرجنس مشتمل است بر قتل، خودکشی، مرگ تصادفی (نوعی مرگ جبری است که در وضعیتی خاص رخ می‌دهد).

دیدگاه ادیان

[ویرایش]
مرگ باکره یکاثر هنری ازپتروس کریستوس

درادیان ابراهیمی مرگ جدا شدنروح ازبدن دانسته می‌شود که از طرف خداوند به واسطهٔفرشتهٔ مرگ صورت می‌گیرد. بنابه این آموزه روح افراد در عالَمبرزخ وارد شده و در آنجا زندگی دارند.[۲] برزخ درزبان عربی فاصله‌ای است که بین دو چیز حایل شده باشد و در اصطلاح شرع، عالَمی را گویند که بین دنیای مادی و فرا مادی قرار دارد و انسان پس از مرگ تا روز قیامت در آن خواهد ماند.پس از مرگ روح انسان هوشیار بوده و بر تمام حوادث درک دارد.

عمومیت و حتمیت مرگ

[ویرایش]

مرگ سنّتی همگانی است و بنا بر دیدگاه خداباوران، خداوند بقا و جاودانگی حیات دنیوی را برای هیچ‌کس قرار نداده است و همگی طعم مرگ را خواهند چشید.

در قرآن اینچنین آمده است که:

هر نَفْسی چشنده مرگ است، آنگاه به سوی ما بازگردانیده خواهید شد.[۳]

دون خوان ماتوس (don Juan Matus): مرگ هرگز توقف نمی‌کند. فقط گاهی چراغ‌هایش را خاموش می‌کند.[۴]

مولوی چنین می‌سراید:[۵]

چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار؟که رخت عُمر ز کی باز می‌برد طرار
چرا ز خواب و ز طرار می نیازاری؟چرا ازو که خبر می‌کند کنی آزار؟

نگارخانه

[ویرایش]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. Kastenbaum, Robert (2006). "Definitions of Death". Encyclopedia of Death and Dying. Retrieved on 2007-03-31.
  2. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده ازاصلی در ۱ آوریل ۲۰۱۶. دریافت‌شده در۲۸ اکتبر ۲۰۱۹.
  3. آیهٔ ۵۷ سورهٔ عنکبوت؛ ترجمهٔ فولادوند.
  4. کاستاندا، کارلوس، حقیقتی دیگر بازهم گفت‌وشنودی با دون خوان، ترجمهٔ ابراهیم مکلّا تهران: نشر دیدار1382- صفحه 56
  5. مولوی، جلال‌الدین محمد، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 1134.

پیوند به بیرون

[ویرایش]
مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بهمرگ در ویکی‌گفتاورد موجود است.
درویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔمرگ موجود است.
در پزشکی
فهرست‌ها
مرگ‌ومیر
پس از
مرگ
جنبه‌های
دیگر
فراطبیعی
قوانین
رشته‌های
علمی
جستارهای
وابسته
زیست‌شناسیفرگشتی
فرگشت
ژنتیک جمعیت
تکوین
آرایه
عضو
فرایند
تمپوها و مدها
گونه‌زایی
تاریخچه اندیشه فرگشتی
فلسفه
جستارهای وابسته
پیش از تولد
تولد و پس از آن
فازها
اجتماعی و قانونی
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=مرگ&oldid=43034805»
رده‌ها:
رده‌های پنهان:

[8]ページ先頭

©2009-2025 Movatter.jp