محسن رنانی | |
|---|---|
محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان | |
| زادهٔ | ۲۶ دی ۱۳۴۴ (۵۹ سال) |
| ملیت | ایرانی |
| فعالیت دانشگاهی | |
| نهاد | دانشگاه اصفهان |
| مکتب یا سنت | نهادگرا |
| استاد دکترا | محمدحسین تمدن جهرمی |
| وبگاه | |
محسن رنانی (زادهٔ ۱۳۴۴،روستای رهنان-با نام قدیم رنان- از توابع اصفهان) روشنفکر لیبرال، اقتصادداننهادگرا و کنشگر اجتماعی متمایل به روشهای اصلاحی و غیرانقلابی،[۱] عضوهیئت علمی گروه اقتصاددانشگاه اصفهان با مرتبه «استاد تمام» است.[۲][۳][۴] رنانی علیرغم عضویتش در هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان و داشتن نزدیک به ۱۵۰ مقاله و کتابهای متعدد در حوزه اقتصاد، در سالهای اخیر کمتر تحلیل اقتصادی ارائه داده و بیشتر متمایل به تحلیلهای نهادی، جامعهشناختی وسیاسی از مسائل اقتصاد ایران شده است. او یکی از صاحبنظران اقتصاد سیاسی ایران محسوب میشود. رنانی گرچه اقتصاددان نهادگرا محسوب میشود اما مهمترین کتاب او «بازار یا نابازار؟» یک کتاب کلاسیک در دفاع از اقتصاد بازار محسوب میشود. برخی منتقدان نسخه ایرانی نهادگرایی را عنوان جدیدی برای فعالیت طرفداران قدیمی اقتصاد دولتی میدانند.[۵][۶]
او تادیپلم را دراصفهان تحصیل کرد و سپس مدارجکارشناسی (۱۳۶۶)،کارشناسی ارشد (۱۳۶۸) ودکترای (۱۳۷۵) خود را در رشته اقتصاد ازدانشگاه تهران اخذ کرد.[۷]
رنانی از فعالان نزدیک به حسن روحانی در دوره ریاست برمرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و سپس در دوره ریاست جمهوری وی بود. وی بیش از ۲۰ عنوان کتاب بهطور مستقل یا مشترکتألیف و ترجمه کرده و ۱۵ کتاب نیز زیر نظر او تدوین و تالیف شده است. همچنین ۸۷ مقاله در مجلات علمی و بیش از ۱۵۰ مقاله در سایر مجلات و نشریات اقتصادی و اجتماعی به چاپ رسانده است. دو کتاب او به عنوانکتاب سال دانشجویی برگزیده شده است. معروفترین آثار او «بازار یا نابازار؟»، «چرخههای افول اخلاق و اقتصاد» و «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران: درآمدی بر عبور تمدنها» هستند که مورد آخر در اردیبهشت ۱۳۹۲ به صورتدیجیتال از طریقتارنمای رسمی رنانی منتشر شد.[۸] در این کتاب که در سال ۱۳۸۷ برای مقامات کشوری و رهبر ایران فرستاد میگوید دوران استفاده ازنفت به عنوان منبع اصلی درآمد کشورها، از جمله ایران به زودی پایان مییابد و با توجه به این باید هرچه زودتر توافق هستهای با غرب حاصل شود.[۹] او در سال ۱۳۹۳ در طول دوران مذاکرات هستهای منتهی بهبرجام نیز میگفت قیمت نفت به زودی رو به کاهش میگذارد و بعد از برجام دیگر نباید انتظار آمدن دوران نفت گران را داشت و قیمتها روی ۵۰ دلار تثبیت شده و بعد از چند سال با به ثمر رسیدن برنامه های انرژی نو در اروپا و آمریکا قیمت روی ۳۵ دلار تثبیت میشود، پس باید زودتر توافق هستهای امضا گردد.[۱۰][۱۱]
رنانی به عنوان یک اقتصاددان نزدیک به جریان اصلاحات یکی از ۱۶۳ اقتصاددان عمدتاً نهادگرای امضا کننده نامه حمایت از حسن روحانی درانتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ در ایران بود.[۱۲] او درانتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از امضا کننده نامه حمایت برخی از اقتصاددانان از نامزدیمیرحسین موسوی و نظریات اقتصادی دولت پیشنهادی او بود.[۱۳] رنانی میگوید: «در انتخابات سال ۹۲ برای آمدن آقای روحانی سنگ تمام گذاشتم».[۱۴]
وی در مصاحبه با دوماهنامه چشمانداز ایران گفته در حوزه اقتصاد، دیدگاههایاقتصاد نهادگرای جدید را بیشتر میپسندد و معتقد است در آینده نه چندان دور این مکتب به نظریه مسلط در اقتصاد تبدیل خواهد شد. اما در حوزه سیاست با دیدگاههایک موافق است و در حوزه نظریه اجتماعی نیز علاقهمند و مبلغ نظریهسرمایه اجتماعی است.[۱۵] جریاناقتصاد نهادگرایی ایرانی توسط برخی به عنوان پوششی جدید برای فعالیت افراد با گرایش چپ اقتصادی در ایران شناخته میشود.[۱۶][۶][۵][۱۷]
محسن رنانی در مورد بحرانهایخاورمیانه و سیاستهای جهانی تحلیلها و بینشهایی اقتصاد محور دارد.[۱۸] وی در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» مدعی شده که غرب به روشهای مختلف و از جمله از طریق ایجاد تنش درخلیج فارس و به ویژه طولانی کردن مناقشه اتمی ایران میکوشد قیمت نفت را بالای صد دلار نگهدارد تا از این طریق ضمن کاهش تقاضای نفت، سرمایهگذاری در انرژیهای نو و نیز در نفتهای نامتعارف را مقرون به صرفه کند. رنانی در این کتاب معتقد است پس از آن که در دورهای نسبتاً بلند (بین هفت تا ده سال) قیمت نفت بالا بود و سرمایهگذاری در نفتهای نامتعارف و نیزانرژیهای نو به اندازه کافی بالا رفت، قیمت نفت شروع به کاهش خواهد کرد و ممکن است تا سقف هزینه تولید (بین ۳۰ تا ۴۰ دلار) کاهش یابد. در نیمه دوم سال ۱۳۹۳ که قیمتهای جهانی نفت از بالای صد دلار به حدود ۵۵ دلار سقوط کرد، بیش از ۹ سال از زمان شروع نگارش کتاب و شش سال از زمان ارسال آن برای مقامات ارشد ایران گذشته بود. به همین علت برخی تحلیل گران این تحولات را نشانهای بر صحت پیشبینیهای رنانی دانستهاند.[۱۹]
محسن رنانی معتقد است که: «معترضاناعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران نسلی هستند که زاده و پرورده پس ازانقلاب ۱۳۵۷ ایران هستند؛ این نسل پیامد تمام خطاهای سیاستی چهار دهه گذشته را با پوست و گوشت خود حس و تجربه کرده است.[۲۰] این نسل، زمینی و عقلانی میاندیشد؛ جهان مدرن را بهتر میفهمد؛ بسیار آگاه است؛ به خاطر گسترش ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی، قدرت اثرگذاری و کنترلش بر سیاستهای نظام تدبیر و بر خطاهای آن شدیداً بالا رفته است؛ این نسل ابزارهای کاملاً عملی برای نافرمانی از قوانینی که با طبیعت او نمیخواند را در اختیار دارد؛ این نسل زندگی را عمیقتر درک میکند و زندگی را عمیقاً دوست دارد. نسل جدید بنبست نمیشناسد؛ نه بنبست فکری و نه بنبست عملی. نسل قبلی نسل بنبست بود، نسلی که چشمش به بزرگان بود تا با تدبیر آنها، بنبستها و گرهها را بگشایند. اما این نسل بنبست نمیشناسد. ویژگی دیگر این نسل، «رواداری» است. نسل گذشته انتظار داشت دوست یا همسفرش الزاماً فردی مثل خودشان باشد، یعنی همچون خودشان مذهبی یا چپگرا یا نوگرا باشد، ولی این نسل میتواند با هر کس با هر عقیدهای کار کند و کنار بیاید به شرط آنکه حقوق یکدیگر و قواعد بازی را رعایت کنند».[۲۰]
محسن رنانی یادداشتی با عنوان «سقوط»، برای انتشار عمومی منتشر کرد «تا از یکسو خانواده کشتگان و جوانان آسیبدیده و معترضِجنبش مهسا غمناک نباشند و بدانند که اعتراضشان چه دستاورد عظیمی داشته است … و از سویدیگر اگر هنوز در درون نظام سیاسی هستند کسانی که از سطح هیجان و ترس روانشناختی عبور کردهاند و قدرت نگریستن عقلانی به تحولات را دارند، واقعیت را دقیقتر ببینند و به مراکز قدرت منتقل کنند؛ شاید هنوز فرصت بازگشت و همگرایی از دست نرفته باشد.»[۲۱]
رنانی نوشته است که سقوط هرسیستم اجتماعی دو بُعد دارد:
وی میگویدنظام سیاسی ایران، سه مرحله از سقوط را طی کرده و «اصلاح از بالا» جواب نمیدهد چون پیششرط موفقیتِ آن، «باورپذیر» بودن نظام سیاسی است و نظام سیاسی، «باورپذیری» خود را در ذهن بخش بزرگی از جامعه از دست داده و تأکید میکند که جمهوری اسلامی در آستانه مرحله چهارم ایستاده است.[۲۲][۲۱]