| لهاک پسر ویسه | |
|---|---|
![]() | |
| اطلاعات کلی | |
| نام | لهاک |
| منصب | سالار |
| نژاد | ترکان چین |
| دودمان | ویسگان |
| آئین | دیویسنا |
| ملیت | توران |
| سایر اطلاعات | |
| جنگها | ایران وتوران |
| آخرین نبرد | جنگ دوازده رخ |
| هماورد | گستهم پسر گژدهم |
| نتیجه نبرد | هلاکت لهاک |
| خانواده | |
| نام پدر | ویسه |
| برادران | پیران،هومان،بارمان،نستیهن، کلباد،فرشیدورد |
لَهّاک یکی از شخصیتهای داستانی درشاهنامه فردوسی، مهمترین کتاب حماسه در زبان فارسی است. او از برادرانپیران است که درجنگ دوازده رخ پس از کشته شدن پیران به همراه برادر دیگر خودفرشیدورد گریخت.گستهم پسر گژدهم آن دو را تعقیب کرد و کشت.
| برفتند لهّاک وفرشیدورد | بدانجا که بُـــد جایگاه نبرد |
آخرین نبرددوازدهرخ، به عبارتی یازدهمین نبرد تن به تن میان گودرز و پیران که هر دو سپهسالار بودند حادث شد و در این پیکار پیران فرمانده سپاه توران به قتل رسید و لشکریان توران بیپناه و بیصاحب شدند. چون دیدبان از کوهکنابد عَلَم پیران را سرنگون دید به اردوگاه آمد پایان کار پیران و شکست لشکر را اعلام نمود. لهاک و فرشیدورد به محل پیکار شتافتند و با چشمان خود جسد پیران همراه ده دلاور دیگر را مشاهده کردند.
پیش از نبرد پیران عهد کرده بود که هر کدام از طرفین در این مبارزه پیروز شدند با افراد لشکر کاری نداشته باشند و آنها را در انتخاب مسیر آزاد بگذارند، ولی اینک او به قتل رسیده بود وگودرز هم قولی به پیران راجع به این موضوع نداده بود. لهاک وفرشیدورد اندرز پیران را به یاد آورند که گفته بود: اگر من کشته گشتم سپاه توران از گودرز امان خواهند خواست ولی شما دو تن از راه بیابان فرار کنید و جان خویش را نجات دهید تا نسلویسه نابود نگردد:
| اگر کشته گردم برین دشتکین | شود تنگ بر نامداران زمین | |
| نه از تخمهٔویسه ماند کسی | که اندر سرش مغز باشد بسی | |
| که بر کینهگه چونک ما را کشند | چو سرهای ما سوی ایران کشند | |
| ز گودرز خواهد سپه زینهار | شما خویشتن را مدارید خوار | |
| همه راه سوی بیابان برید | مگر کز بد دشمنان جان برید[۱] |
این یکمقالهٔ خردشاهنامه است. میتوانید باگسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |