در سال ۱۸۶۸ معاهدهای میانمحمد بن ثانی آل ثانی با بریتانیاییها امضا شد که طبق آن، بریتانیا جدایی قطر را به رسمیت شناخت و از آن پس تا کنون این کشور به عنوان یک سلطنت موروثی توسطخاندان ثانی اداره شده است. پس از دورانامپراتوری عثمانی، قطر در اوایل سدهٔ بیستم تحتالحمایهٔ بریتانیا قرار گرفت تا اینکه در سال ۱۹۷۱ به استقلال رسید. امیر کنونی این کشورتمیم بن حمد آل ثانی است که تقریباً اختیار کامل اجرایی و قانونگذاری را در اختیار دارد و بنا برقانون اساسی قطر کنترلقوهٔ قضاییه نیز برعهدهٔ اوست.[۲۳] انتصابنخستوزیر وکابینه نیز توسط امیر انجام میشود.مجلس شورای قطر که بخشی از اعضای آن انتخابی است و بخشی دیگر توسط امیر منصوب میشوند، توانایی قانونگذاری محدود و همچنین عزل وزرا را دارد.
در قرن بیستویکم، قطر بهعنوان یک قدرت مهم در جهان عرب ظاهر شد. این امر از طریق منابع عظیم مالی و همچنین گروه رسانهای در حال گسترش جهانی خود، مانندالجزیره محقق شد. بنا بر برخی گزارشها، قطر به برخی از گروههای فعال دربهار عربی کمک مالی کرده بود.[۲۴][۲۵][۲۶] قطر به عنوان یکقدرت متوسط شناخته شده است.[۲۷][۲۸]جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ در قطر برگزار شد و این کشور را به نخستین کشور مسلمان و عربی که میزبان این رویداد است تبدیل کرد.[۲۹] بازیهای آسیایی ۲۰۳۰ نیز در قطر برگزار خواهد شد.[۳۰]
پلینیوس، نویسندهٔ رومی، نخستین گزارش مربوط به ساکنان این شبهجزیره در حدود اواسط سدهٔ یکم میلادی را مستند کرده است و از آنها به عنوان "Catharrei" یاد میکند، نامی که ممکن است از نام یک سکونتگاه محلی برجسته گرفته شدهباشد. /[۳۲][۳۳] یک سده بعد،بطلمیوس نخستین نقشهٔ شناختهشده را برای نشان دادن شبه جزیره تهیه کرد و از آن تحت عنوانCatara یاد کرد.[۳۳][۳۴] این نقشه همچنین به شهری به نام "Cadara" در شرق شبه جزیره اشاره داشت.[۳۵] اصطلاح 'Catara' (ساکنان،Cataraei)[۳۶] بهطور انحصاری تا سدهٔ هجدهم استفاده میشد، پس از آن 'Katara' به عنوان رایجترین املای شناختهشده ظاهر شد.[۳۵] در نهایت، پس از چندین تغییر - 'Katr', 'Kattar' and 'Guttur' - مشتق مدرنقطر به عنوان نام کشور پذیرفته شد.[۳۷]
قدمت سکونت انسان در قطر به ۵۰٫۰۰۰ سال پیش بازمیگردد.[۳۸] سکونتگاهها و ابزارهایی که قدمت آنها به دورانعصر سنگ میرسد در شبهجزیره کشف شدهاند.[۳۸] آثار باستانی بینالنهرینی مربوط بهدورهٔ عبید (حدود ۶۵۰۰ تا ۳۸۰۰ پیش از میلاد) در سکونتگاههای ساحلی متروک کشف شدهاند.[۳۹]دعسه، سکونتگاهی واقع در سواحل غربی قطر، مهمترین مکان عبیدی در این کشور است و گمان میرود که یک اردوگاه فصلی کوچک را در خود جای داده بود.[۴۰][۴۱]
آثاربابلیکاسیان که قدمت آنها به هزارهٔ دوم پیش از میلاد میرسد درجزیرهٔ الخور کشف شدهاند، و گواهی هستند بر روابط تجاری بین ساکنان قطر و کاسیها در بحرین امروزی.[۴۲] در میان یافتهها، ۳٫۰۰۰٬۰۰۰ صدف حلزون خردشده و سفالهای کاسی وجود داشت.[۴۰]
در سال ۲۲۴ میلادی،شاهنشاهی ساسانی کنترل مناطق اطرافخلیج فارس را به دست آورد.[۴۳] قطر در فعالیت تجاری ساسانیان نقشی مهم ایفا کرد و دستکم دو کالا را ارائه میداد:مروارید ورزانهٔ ارغوانی.[۴۴] در دورهٔ شاهنشاهی ساسانی، بسیاری از ساکنان عربستان شرقی به دنبال ترویجدین مسیحی به سمت شرق توسط مسیحیان بینالنهرین با مسیحیت آشنا شدند.[۴۵] در این دوره صومعههایی ساخته شد و سکونتگاههای بیشتری در این دوران تأسیس گردید.[۴۶][۴۷] در اواخر دورهٔ مسیحیت، قطر منطقهای را تشکیل میداد که به «بث قطریه» (درسریانی به معنای «خانهٔ قطریها») معروف بود.[۴۸] البته این منطقه به قطر فعلی محدود نمیشد و شاملبحرین،جزیره تاروت، الخط واحساء نیز میشد.[۴۹]
محمد در سال ۶۲۸ فرستادهای مسلمان نزد حاکمی در شرق عربستان به ناممنذر بن ساوی فرستاد و از او و رعایایش خواست که اسلام را بپذیرند. منذر درخواست او را اجابت کرد و بر این اساس بیشتر قبایل عرب منطقه به اسلام گرویدند.[۵۰] در اواسط همین سده،حمله اعراب به ایران منجر به سقوط شاهنشاهی ساسانی شد.[۵۱]
خلافت عباسی در گستردهترین حالت خود، حدود سال ۸۵۰.
قطر در دورهٔامویان مرکز معروف پرورش اسب و شتر بود.[۵۲] در سدهٔ هشتم از موقعیت استراتژیک تجاری خود در خلیج فارس بهره برد و به مرکز تجارت مروارید تبدیل شد.[۵۳][۵۴]
توسعهٔ چشمگیری در صنعت مرواریدسازی در اطراف شبهجزیرهٔ قطر در دورانعباسیان رخ داد.[۵۲] کشتیهایی که ازبصره بههند وچین سفر میکردند در این مدت در بندرهای قطر توقف داشتند. ظروف چینی، سکههای غرب آفریقا و آثار باستانی تایلند در قطر کشف شدهاند.[۵۱] بقایای باستانشناسی از آثار مربوط به سدهٔ نهم نشان میدهد که ساکنان قطر برای ساختن خانهها و ساختمانهای عمومی از مصالح با کیفیتی استفاده میکردند. در این دوره بیش از ۱۰۰ خانهٔ سنگی، دو مسجد و یک قلعهٔعباسی درمرواب ساخته شد.[۵۵][۵۶] زمانی که قدرت خلافت در عراق کاهش یافت، در قطر نیز خلافت از رونق افتاد.[۵۷]قطر در کتاب محقق مسلمان سدهٔ سیزدهمیاقوت حموی به ناممعجمالبلدان ذکر شده است که به خرقههای بافتهٔ راهراه و ظریف قطریها و مهارتهای آنها در بهبود و تکمیل نیزه اشاره دارد.[۵۸]
بخش اعظم عربستان شرقی در سال ۱۲۵۳ تحت کنترلعصفوریان بود، اماملوک هرمز در سال ۱۳۲۰ کنترل این منطقه را به دست گرفتند.[۵۹] مروارید قطر یکی از منابع اصلی درآمد پادشاهی بود.[۶۰] در سال ۱۵۱۵مانوئل یکم، پادشاه پرتغال پادشاهی هرمز را تحت سلطهٔ خود درآورد.پرتغال در سال ۱۵۲۱ بخش چشمگیری از عربستان شرقی را تصرف کرد.[۶۰][۶۱] در سال ۱۵۵۰ ساکناناحساء داوطلبانه تسلیم حکومتعثمانی شدند و آنها را بر پرتغالیها ترجیح دادند.[۶۲] با حفظ حضور نظامی ناچیز در این منطقه، عثمانیها توسط قبیلهٔبنیخالد در سال ۱۶۷۰ بیرون رانده شدند.[۶۳]
نقشهای مربوط به سال ۱۷۹۴ که بهکَتورهَ درسرزمین بحرین اشاره دارد.
در سال ۱۷۶۶ اعضای خانوادهٔآلخلیفه از کنفدراسیون قبایلیبنی عتبه ازکویت بهالزباره در قطر مهاجرت کردند.[۶۴][۶۵] بنی خالد در زمان ورودشان قدرت ضعیفی بر شبهجزیره داشتند، علیرغم این واقعیت که بزرگترین روستا توسط خویشاوندان دور آنها اداره میشد.[۶۶] در سال ۱۷۸۳ قبایلبنی عتبه مستقر در قطر و قبایل عرب متحد به آنها حمله کردند وبحرین را از ایرانیان گرفتند. آل خلیفه اقتدار خود را بر بحرین تحمیل کرد و صلاحیت خود را بر زبره حفظ کرد.[۶۴]
پس از سوگند خوردنسعود بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهدعربستان سعودی در سال ۱۷۸۸ وی برای گسترش قلمروی خویش به سمت شرق به سمت خلیج فارس و قطر حرکت کرد. پس از شکست بنی خالد در سال ۱۷۹۵ سعودیها در دو جبهه مورد حمله قرار گرفتند. عثمانیها و مصریها به جبهه غربی حمله کردند، درحالیکه آل خلیفه در بحرین وعمان به جبههٔ شرقی حمله کردند.[۶۷][۶۸] امیر سعودی پس از اطلاع از پیشروی مصر در مرزهای غربی در سال ۱۸۱۱ نیروهای خود در بحرین و الزباره را کاهش داد تا نیروهای خود را مجدداً مستقر کند.سعید بن سلطان، حاکممسقط، از این فرصت استفاده کرد و به پادگانهای وهابیها در ساحل شرقی حمله کرد و قلعهٔ زبره را به آتش کشید. آلخلیفه پس از آن عملاً به قدرت بازگردانده شدند.[۶۸]
به عنوان مجازات برای دزدی دریایی، کشتیکمپانی هند شرقی بریتانیا در سال ۱۸۲۱دوحه را بمباران کرد و شهر را ویران گرداند و در پی آنصدها نفر از ساکنان مجبور به فرار شدند. در سال ۱۸۲۵ حکومتآل ثانی با رهبری شیخمحمد بن ثانی آل ثانی به عنوان نخستین رهبر قطر تشکیل شد.[۶۹]
اگرچه قطر یکی ازقلمروهای وابستهٔ بحرین به حساب میآمد، آل خلیفه با مخالفت قبایل محلی مواجه شد. در سال ۱۸۶۷ آل خلیفه به همراه حاکمابوظبی نیروی دریایی عظیمی را برای سرکوب شورشیان قطری بهالوکره فرستاد. این امر منجر بهجنگ دریایی قطر و بحرین در ۱۸۶۷–۱۸۶۸ شد که در آن نیروهای بحرین و ابوظبی، دوحه و الوکره را غارت کردند.[۷۰] خصومتهای بحرین نقضآتشبس دائمی صلح و دوستی در سال ۱۸۶۱ بود. تهاجم مشترک، علاوه بر ضدحملهٔ قطر، سرهنگلوئیس پلی مقیم سیاسی بریتانیا را بر آن داشت تا توافقی را در سال ۱۸۶۸ منعقد کند. مأموریت او در بحرین و قطر و پیمان صلح حاصل از آن نقطهٔ عطفی بود، زیرا آنها بهطور ضمنی تمایز قطر از بحرین را به رسمیت شناختند و صریحاً موقعیت محمد بن ثانی را تصدیق کردند. پلی علاوه بر محکوم کردن بحرین به دلیل نقض توافق، با شیوخ قطری که محمد بن ثانی نمایندهٔ آنها بودند مذاکره کرد.[۷۱] این مذاکرات نخستین مرحله در توسعهٔ قطر به عنوان یک شیخنشین بود.[۷۲] با این حال، قطر تا سال ۱۹۱۶ بهطور رسمی به عنوان تحتالحمایهٔ بریتانیا به رسمیت شناخته نشد.[۷۳]
قطر در نقشهٔآدولف اشتیلر در ۱۸۹۱شهر قدیم دوحه، ژانویهٔ ۱۹۰۴.
طایفهٔ حاکمآل ثانی تحت فشار نظامی و سیاسی فرماندارعثمانیولایت بغداد،مدحت پاشا در سال ۱۸۷۱ تسلیم حکومت عثمانی شدند.[۷۴] دولت عثمانی اقدامات اصلاحی (تنظیمات) را در مورد مالیات و ثبت اراضی برای ادغام کامل این مناطق در امپراتوری اعمال کرد. علیرغم مخالفت قبایل محلی، آل ثانی به حمایت از حکومت عثمانی ادامه داد. با این حال، روابط قطر و عثمانی به زودی دچار رکود شد و در سال ۱۸۸۲ هنگامی که عثمانیها از کمک به آل ثانی در لشکرکشی او بهخور العدید خودداری کردند، با شکستهای بیشتری مواجه شدند. علاوه بر این، عثمانیها ازمحمد بن عبدالوهاب، تبعهٔ عثمانی، که در سال ۱۸۸۸ کوشید آل ثانی را به عنوانقائممقام قطر جانشین کند، حمایت کردند.[۷۵] این در نهایت آل ثانی را به شورش علیه عثمانیها کشاند که به اعتقاد آنها به دنبال غصب کنترل شبهجزیره بودند. او از مقام قائممقام استعفا داد و در اوت ۱۸۹۲ مالیات پرداخت نکرد.[۷۶]
در فوریهٔ ۱۸۹۳، محمد حافظ پاشا به منظور به دست آوردن مالیات پرداختنشده و مقابله با مخالفتجاسم بن محمد با اصلاحات اداری پیشنهادی عثمانی وارد قطر شد. جاسم از ترس اینکه با مرگ یا زندان مواجه شود، همراه با چندین تن از اعضای قبیلهٔ خود به سمتالوجبا عقبنشینی کرد (۱۶ کیلومتر یا ۱۰ مایل در غربدوحه). درخواست محمد مبنی بر انحلال نیروها و عهد وفاداری به عثمانیها با امتناع جاسم روبرو شد. در ماه مارس، محمد پاشا، برادر جاسم و ۱۳ تن از رهبران قبایل برجستهٔ قطری را در یکناوچه سبک عثمانی به نام «مریخ» زندانی کرد. پس از اینکه محمد پیشنهاد آزادی اسیران را به مبلغ ۱۰٫۰۰۰لیره رد کرد، به ستونی متشکل از ۲۰۰ سرباز دستور داد تا به فرماندهی یوسف افندی به سمت قلعهٔ الوجبا پیشروی کنند.[۵۱]
سربازان افندی مدت کوتاهی پس از رسیدن به الوجبا مورد تیراندازی شدید نیروهای چشمگیری از پیادهنظام و سواره نظام قطر قرار گرفتند. آنها به قلعهٔ شبکا بازگشتند و در آنجا دوباره مجبور شدند به واسطهٔ تهاجم قطر عقبنشینی کنند. پس از عقبنشینی آنها به قلعهٔ البیدا، ستون پیشروی جاسم قلعه را محاصره کرد که نتیجهٔ آن شکست عثمانیها و توافق برای رها کردن اسیران در ازای عبور امن سواره نظام محمد پاشا از طریق زمین بههفوف شد.[۷۷] اگرچه قطر استقلال کامل ازامپراتوری عثمانی به دست نیاورد، اما نتیجهٔ نبرد باعث شد معاهدهای منعقد شود که بعداً مبنای ظهور قطر به عنوان یک کشور خودمختار در داخل امپراتوری قرار گرفت.[۷۸]
در کنوانسیون ۱۹۱۳ انگلیس و عثمانی، عثمانیها موافقت کردند که از ادعای خود بر قطر صرف نظر کنند و پادگان خود را از دوحه خارج نمایند. با این حال، با آغازجنگ جهانی اول، هیچ کاری در این مورد انجام نشد و نیروهای نظامی در قلعهٔ دوحه باقی ماندند، اگرچه تعداد آنها کاهش یافت. در سال ۱۹۱۵ با حضور قایقهای توپدار انگلیسی در بندر، عبدالله بن جاسم آل ثانی (که طرفدار انگلیس بود) بقیه را متقاعد کرد که قلعه را ترک کنند و هنگامی که نیروهای انگلیسی صبح روز بعد نزدیک شدند، آن را متروکه یافتند.[۷۹][۸۰]
قطر در ۳ نوامبر ۱۹۱۶ تحتالحمایهٔ بریتانیا قرار گرفت، زمانی که بریتانیا پیمانی را با شیخ عبدالله بن جاسم آل ثانی امضا کرد تا قطر را تحتسیستم مدیریت واقعی قرار دهد. درحالیکه عبدالله موافقت کرد که بدون رضایت قبلیدولت بریتانیا با هیچ قدرت دیگری وارد رابطه نشود، بریتانیا حفاظت از قطر در برابر تجاوزات دریایی را تضمین کرد.[۷۹][۸۱] عبدالله در ۵ مه ۱۹۳۵، ضمن توافق بر سر امتیاز نفت با شرکت نفت بریتانیا،شرکت نفت ایران و انگلیس، معاهدهٔ دیگری را با دولت بریتانیا امضا کرد که قطر را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی حفاظت میکرد.[۷۹] ذخایر نفت نخستین بار در سال ۱۹۳۹ کشف شدند.[۸۲]
یک تمبر بریتانیایی از سری وایلدینگ که در ۱ آوریل ۱۹۵۷ منتشر شد و برای استفاده در قطر کاربرد داشت.
تمرکز منافع بریتانیا در قطر پس از جنگ جهانی دوم با استقلال هند، ایجادپاکستان در سال ۱۹۴۷ و توسعهٔ نفت در قطر تغییر کرد. در سال ۱۹۴۹ انتصاب جان ویلتون، نخستین افسر سیاسی بریتانیا در دوحه، نشاندهندهٔ تقویت روابط انگلیس و قطر بود.[۸۳] صادرات نفت در سال ۱۹۴۹ آغاز شد و درحالیکه تجارت مروارید رو به کاهش بود، درآمدهای نفتی به منبع اصلی درآمد کشور تبدیل گردید. این درآمدها برای تأمین بودجهٔ توسعه و نوسازی زیرساختهای قطر استفاده شد. زمانی که بریتانیا در سال ۱۹۶۸ رسماً اعلام کرد که ظرف سه سال آینده از خلیج فارس خارج میشود، قطر برای ایجاد یک فدراسیون به مذاکرات با بحرین و هفت کشور دیگرساحل آشتی پیوست. با این حال، اختلافات منطقهای، قطر و بحرین را متقاعد کرد که از مذاکرات خارج شوند و دولتهای مستقلی را ایجاد کنند.
در ۳ نوامبر ۱۹۱۶، شیخ قطر بابریتانیا روابط قراردادی منعقد کرد.[۸۴] این معاهده، امور خارجی و دفاع را به بریتانیا واگذار میکرد، اما اجازهٔ استقلال داخلی را به قطر میداد. در ۳ سپتامبر ۱۹۷۱، آن «توافق معاهدهٔ ویژه» که «با مسئولیت کامل بینالمللی به عنوان یک کشور مستقل و مجزا» ناسازگار بود پایان یافت.[۸۵]این امر بر اساس توافقی که بین حاکم قطر و دولت بریتانیا به دست آمد انجام شد.[۸۵]
در سال ۱۹۹۱ قطر نقش مهمی درجنگ خلیج فارس ایفا کرد. بهویژه در جریاننبرد خفجی که در آن تانکهای قطری در خیابانهای شهر حاضر شدند و ازگارد ملی عربستان سعودی پشتیبانی آتش کردند، واحدهایی که بانیروی زمینی عراق درگیر بودند. قطر به نیروهای ائتلاف کانادا اجازه داد تا از این کشور به عنوانپایگاه برای پرتاب هواپیما درگشتزنی هوایی استفاده کنند و همچنین به نیروهای هوایی ایالات متحده و فرانسه اجازه داد تا در قلمروهایش عملیات کنند.[۳۸]
در سال ۱۹۹۵ امیرحمد بن خلیفه آل ثانیکنترل کشور را از پدرشخلیفه بن حمد آل ثانی با حمایت نیروهای مسلح و کابینه و همچنین کشورهای همسایه[۸۶] و فرانسه به دست گرفت.[۸۷] در زمان امیر حمد، قطر درجهٔ متوسطی از لیبرالسازی را تجربه کرد، از جمله راهاندازی شبکهٔ تلویزیونیالجزیره (۱۹۹۶)، تأییدحق رأی زنان در انتخابات شهرداری (۱۹۹۹)، تدوین نخستین پیش نویسقانون اساسی (۲۰۰۵) و افتتاح کلیسای کاتولیک رومی (۲۰۰۸). در سال ۲۰۱۰ قطر حق میزبانیجام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ را به دست آورد، و این امر قطر را به نخستین کشور در خاورمیانه تبدیل میکند که برای میزبانی این مسابقات انتخاب شده است. امیر قطر از برنامههای قطر برای برگزاری نخستین انتخابات ملی قانونگذاری خود در سال ۲۰۱۳ خبر داد. این انتخابات قرار بود در نیمهٔ دوم سال ۲۰۱۳ برگزار شود، اما تااکتبر ۲۰۲۱ به تعویق افتاد. شورای قانونگذاری برای نخستین بار در آوریل ۲۰۱۹ میزبان صد و چهلمین مجمعاتحادیه بینالمجالس بود.[۸۸]
در سال ۲۰۰۳ قطر به عنوان مقر فرماندهی مرکزی ایالات متحده و یکی از پایگاههای اصلی هدایتحمله به عراق بود.[۸۹] در مارس ۲۰۰۵، در یکحملهٔ انتحاری، یک معلم بریتانیایی به نام جاناتان آدامز[۹۰] در تئاتر دوحه کشته شد. این ترور برای کشوری که قبلاً اقدامات تروریستی را تجربه نکرده بود، شوکهکننده بود. این بمبگذاری توسط عمر احمد عبدالله علی، یک مصری مقیم قطر که مظنون به ارتباط باسازمان القاعده در شبهجزیره عربستان بود انجام شد.[۹۱][۹۲] در سال ۲۰۱۱ قطر بهعملیات ناتو در لیبی پیوست و طبق گزارشها به گروههای مخالف لیبی سلاح رساند.[۹۳] همچنین در خلالجنگ داخلی سوریه قطر یکی از تأمینکنندگان مالی گروههای مخالف دولت بود.[۹۴]
در ژوئن ۲۰۱۳، شیختمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر شد.[۹۵] شیخ تمیم بهبود رفاه داخلی شهروندان را در اولویت قرار داده است که شامل ایجاد سیستمهای بهداشتی و آموزشی پیشرفته و توسعهٔ زیرساختهای کشور برای آمادهسازی برای میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ میشود.[۹۶]
افزایش نفوذ قطر و نقش آن در طول بهار عربی، به ویژه در جریانقیام بحرین در سال ۲۰۱۱ تنشهای طولانی مدت باعربستان سعودی،امارات متحدهٔ عربی، و بحرین را تشدید کرد. در ژوئن ۲۰۱۷، مصر، عربستان سعودی، امارات متحدهٔ عربی، و بحرینروابط دیپلماتیکشان با قطر را قطع کردند.[۹۸] این امر منجر به افزایش روابط اقتصادی و نظامی قطر با ترکیه و ایران شده است.
قطر از ۲۱ نوامبر تا ۱۸ دسامبر میزبانجام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ بود که این امر آن را به نخستین کشور عربی تبدیل میکند که میزبان این رویداد بوده است.[۹۹]
قطر رسماً یکپادشاهی مشروطه است،[۱۰۰][۱۰۱] اما اختیارات گستردهای همچنان در دست امیر قرار دارند، و هممرز باپادشاهی مطلقه است[۱۰۲][۱۰۳] و توسطخانوادهٔ آل ثانی اداره میشود.[۱۰۴][۱۰۵] سلسلهٔ آل ثانی از زمان تأسیس قبیله در سال ۱۸۲۵ بر قطر حکومت میکند.[۲] در سال ۲۰۰۳ قطرقانون اساسیاش را تصویب کرد که طی آن ۳۰ عضو از ۴۵ عضو مجلس قانونگذاری بهطور مستقیم با رأی مردم انتخاب میشوند.[۲][۱۰۶][۱۰۷] قانون اساسی در یک همهپرسی با اکثریت قاطع تصویب شد و تقریباً ۹۸ درصد به آن موافق بودند.[۱۰۸][۱۰۹]
هشتمین امیر قطرتمیم بن حمد آل ثانی است که پدرشحمد بن خلیفه آل ثانی قدرت را در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۳ به او سپرد.[۱۱۰] او اختیار انحصاری برای انتصابنخستوزیر و وزرای کابینه را دارد که مجموعاً شورای وزیران را تشکیل میدهند که بالاترین مقام اجرایی در کشور است.[۱۱۱]
مجلس شورای قطر از ۳۰ عضو منتخب مردم و ۱۵ نفر منصوب امیر تشکیل شده است و میتواند با اکثریت نسبی جلوی قانون را بگیرد یا وزرا از جمله نخستوزیر را با دو سوم آرا عزل کند. نخستینانتخابات مجلس قطر پس از چندین بار تعویق، در اکتبر ۲۰۲۱ برگزار شد.[۱۱۲][۱۱۳][۱۱۴]
قانون قطر اجازهٔ تأسیس نهادهای سیاسی یا اتحادیههای کارگری را نمیدهد.[۱۱۵]
طبق قانون اساسی،احکام اسلام منبع اصلی قوانین قطر است.[۱۱۶][۱۱۷] اگرچه در عمل، نظام حقوقی قطر ترکیبی ازقانون مدنی و شریعت اسلامی است.[۲][۱۱۸] قوانین شرعی در موردحقوق خانواده،ارث و چندینعمل مجرمانه (از جمله زنا، سرقت و قتل) اعمال میشود. در برخی موارددادگاه خانواده مبتنی بر شریعت، ارزش شهادت یک زن را نصف شهادت یک مرد میدانند.[۱۱۹] قانون خانواده مدون در سال ۲۰۰۶ معرفی شد که طی آنتعدد زوجات مجاز است.[۸۷]
مجازات بدنی قضایی در قطر معمول است.شلاقزنی به عنوان مجازات برای مصرف مشروبات الکلی یا روابط جنسی نامشروع به کار میرود.[۱۲۰] مادهٔ ۸۸ قانون کیفری قطر مجازات زنا را۱۰۰ ضربهٔ شلاق میداند[۱۲۱] و در سال ۲۰۰۶ یک زنفیلیپینی به این مجازات محکوم شد.[۱۲۱] در سال ۲۰۱۰، دستکم ۱۸ نفر (عمدتاً اتباع خارجی) به دلیل جرائم مربوط به «روابط جنسی غیرقانونی» یا مصرف الکل به مجازات شلاق بین ۴۰ تا ۱۰۰ ضربه محکوم شدند.[۱۲۲] در سال ۲۰۱۱ دستکم ۲۱ نفر (عمدتاً اتباع خارجی) به همین دلایل به ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شدند.[۱۲۳] و در سال ۲۰۱۲، شش تبعهٔ خارج از کشور به ۴۰ یا ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شدند.[۱۲۰]
سنگسار مجازاتی قانونی در قطر است[۱۲۴] وارتداد وهمجنسگرایی جرائمی هستند که مجازات آنهااعدام است. با این حال، تابحال مجازاتی برای این جرمها اجرا نشده است.[۱۲۵][۱۲۶]کفرگویی میتواند منجر به حداکثر هفت سال حبس شود. درحالیکهتبلیغات میتواند منجر به ۱۰ سال زندان شود.[۱۲۵][۱۲۷]
مصرفالکل در قطر تا حدی قانونی است. برخی از هتلهای لوکس پنج ستاره مجاز به فروش الکل به مشتریان غیر مسلمان خود هستند.[۱۲۸][۱۲۹] مسلمانان مجاز به مصرف مشروبات الکلی نیستند و کسانی که در حال مصرف آن دستگیر شوند مستوجبشلاق یا تبعید هستند. مهاجران غیر مسلمان میتوانند مجوز خرید الکل را برای مصرف شخصی دریافت کنند. شرکت توزیع قطر (یکی از شرکتهای تابعهٔهواپیمایی قطر) مجاز به واردات الکل و گوشت خوک است. این فروشگاه تنها محل فروش مشروب در کشور است که گوشت خوک را نیز به دارندگان مجوز مشروب عرضه میکند.[۱۳۰][۱۳۱] مقامات قطری همچنین تمایل خود را برای مجاز کردن مشروبات الکلی در «مناطق هواداران» درجام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ اعلام کردهاند.[۱۳۲]
تا سال ۲۰۱۱، رستورانهایمروارید قطر (جزیرهای دستساز در نزدیکی دوحه) مجاز به سرو نوشیدنیهای الکلی بودند.[۱۲۸][۱۲۹] اما در دسامبر ۲۰۱۱ به رستورانهای مروارید گفته شد که فروش الکل را متوقف کنند.[۱۲۸][۱۳۳] هیچ توضیحی برای ممنوعیت داده نشد،[۱۲۸][۱۲۹] اگرچه گمانهزنیها و شایعات مربوط به اختلاف مالی بین دولت و توسعهدهندگان استراحتگاه بود.[۱۳۳] ممنوعیت الکل بعداً برداشته شد.[۱۳۴]
در سال ۲۰۱۴ کمپین عفت راهاندازی شد تا به گردشگران قوانین حجاب این کشور را یادآوری کند.[۱۳۵] به گردشگران زن توصیه میشد در مکانهای عمومی از شلوارهای ساقکوتاه، دامن کوتاه، لباسهای بدون آستین یا لباسهای کوتاه یا تنگ استفاده نکنند. به مردان هشدار داده شد که فقط شلوارک و کت و شلوار میتوانند بپوشند.[۱۳۶]
وجههٔ بینالمللی و نقش فعال قطر در امور بینالملل، برخی از تحلیلگران را بر آن داشته تا آن را به عنوان یکقدرت متوسط معرفی کنند. قطر یکی از اعضای اولیهٔاوپک، یکی از اعضای بنیانگذارشورای همکاری خلیج فارس، و عضواتحادیهٔ عرب است.[۲] نمایندگیهای دیپلماتیک قطر در پایتخت این کشور، دوحه مستقر هستند.
روابط منطقهای و سیاست خارجی قطر با استراتژی ایجاد توازن و اتحاد بین قدرتهای منطقهای و بزرگ مشخص میشود. این کشور سیاست خارجی مستقل خود را حفظ میکند و برای حفظ اولویتهای استراتژیک خود و به رسمیت شناختن در سطح منطقهای و بینالمللی، درگیر توازن منطقهای میشود.[۱۳۷][۱۳۸][۱۳۹] قطر به عنوان یک کشور کوچک در خلیج فارس، سیاست خارجی «درهای باز» را اتخاذ کرده که در آن قطر با همهٔ طرفها و بازیگران منطقهای در منطقه، از جمله با سازمانهایی مانندطالبان وحماس پیوند دارد.[۱۴۰]
قطر بهطور تاریخی پیرو سیاست درهای باز بوده که باعث قدرت و نفوذ آن شده است. این سیاست با فراهمسازی «قدرت ظریف» به این کشور امکان میدهد که گروهها و کشورها با منافع متضاد را در یک جا گرد هم آورد و از عوامل و پدیدههایی که به ظاهر در عرض یکدیگر قرار دارند برای تولید و گسترش نفوذش در جامعهٔ بینالملل بهرهبرداری کند.[۱۴۷]
قطر از یکسو میزبان دفتر نمایندگیطالبان است و همزمان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقهٔخلیج فارس را در خاک خود دارد. در حین حمایت از گروههای اسلامگرای مخالفبشار اسد، روابط نسبتاً نزدیکی با ایران وحزبالله لبنان دارد و در همین حال روابط گستردهای با عربستان و مصر دارد و در آنِ واحد به مخالفان سیاسی این حکومتها پناه میدهد. ازحماس حمایت میکند و همزمان بااسرائیل روابط سیاسی-امنیتی پنهانی دارد. همین سیاست درهای باز و قدرت و نفوذ حاصل از آن باعث حسادت و عصبانیت همسایگان سنتیتر قطر مانند عربستان و امارات شده است.[۱۴۷]
در ۵ ژوئن سال ۲۰۱۷ عربستان سعودی، امارات متحدهٔ عربی، بحرین، و مصر ارتباط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند. این واقعه به بهانهٔ حمایت قطر از افراطیگری و تروریسم رخ داد.[۱۴۸] این بحران باعث تشدید مناقشه بر سر حمایت قطر از اخوانالمسلمین شد که از سوی برخی کشورهای عربی یک سازمان تروریستی محسوب میشود.[۱۴۹]
در ادامهٔ قطع روابط دیپلماتیک،لیبی،دولت در تبعید یمن ومجمعالجزایر مالدیو نیز به جمع کشورهایی پیوست که روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند.[۱۵۰][۱۵۱] در پی این واقعه، نیروهای نظامی قطری ازائتلاف نظامی عربستان علیه یمن اخراج شد.[۱۵۲] همه بندرهای عربستان هم به روی کشتیهای قطری، کشتیهایی که پرچم قطر را حمل میکنند و حتی کشتیهایی که متعلق به شرکتها یا افراد حقیقی قطری هستند بسته شدند. امارات متحدهٔ عربی نیز ورود کشتیهای قطری را به بندرفجیره ممنوع کرد. همچنین عربستان دفتر محلی شبکهٔ الجزیره را که متعلق به حکومت قطر است تعطیل و مجوز آن را لغو کرد. امارات هم شبکهٔبین اسپورت، متعلق به الجزیره را تعطیل کرد. محدودیتها از قطع رابطه با قطر فراتر رفته و شهروندان عربستان، مصر، بحرین، امارات، لیبی و یمن از سفر، زندگی یا عبور از مرزهای قطر منع شدند.
این بحران دیپلماتیک در ژانویهٔ ۲۰۲۱ با امضای تفاهمنامهای پایان یافت.[۱۵۳]
دو فروندداسو میراژ-۲۰۰۰ قطری در حال پرواز در خلال یک تمرین نظامی
نیروهای مسلح قطر نیروهای نظامی این کشور را تشکیل میدهند. قطر دارای یک نیروی نظامی متشکل از ۱۱٫۸۰۰ نفر است که شامل نیروی زمینی (۸۵۰۰)، نیروی دریایی (۱۸۰۰) و نیروی هوایی (۱۵۰۰) میشود. مخارج دفاعی قطر در سال ۱۹۹۳ تقریباً ۴٫۲ درصد از تولید ناخالص ملی و ۱٫۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را در سال ۲۰۱۰ تشکیل میداد که آخرین سال موجود در پایگاه دادهٔ آماریSIPRI است.[۱۵۴] قطر اخیراً در سال ۱۹۹۴ با ایالات متحدهٔ آمریکا و بریتانیا و همچنین با فرانسه پیمانهای دفاعی امضا کرده است. پنج عضو دیگر عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات و عمان هستند. وجودپایگاه هوایی العدید که توسط ایالات متحده و چندین کشور دیگر سازمان ملل اداره میشود، منبع تضمین شدهای از دفاع و امنیت ملی را فراهم میکند. در سال ۲۰۰۸ قطر ۲٫۳ میلیارد دلار آمریکا را صرف هزینههای نظامی کرد که ۲٫۳ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور بود.[۱۵۵] نیروهای ویژهٔ قطر توسطفرانسه و دیگر کشورهای غربی آموزش دیدهاند و اعتقاد بر این است که مهارت چشمگیری دارند.[۱۵۶] آنها همچنین در جریاننبرد ۲۰۱۱ طرابلس به شورشیان لیبی کمک کردند.[۱۵۶]
SIPRI دریافت که در سالهای ۲۰۱۰–۲۰۱۴ قطر چهل و ششمین واردکنندهٔ بزرگ سلاح در جهان بود. SIPRI مینویسد که برنامههای قطر برای دگرگونی و گسترش چشمگیر نیروهای مسلح خود سرعت گرفته است. سفارشها در سال ۲۰۱۳ برای ۶۲ تانک و ۲۴ اسلحهٔ خودکششی از آلمان در سال ۲۰۱۴ با تعدادی قرارداد دیگر از جمله ۲۴ هلیکوپتر جنگی و ۳ هواپیمایآواکس از ایالات متحده دنبال شد. ۲ فروند تانکر نیز از اسپانیا خریداری شد.[۱۵۷] بر اساس گزارش SIPRI، در سال ۲۰۱۵، قطر شانزدهمین واردکنندهٔ بزرگ تسلیحات در جهان بود و در سال ۲۰۱۶، یازدهمین واردکنندهٔ بزرگ سلاح در جهان محسوب میشد[۱۵۸]
ارتش قطر درمداخله نظامی در یمن به رهبری عربستان سعودی علیهشیعیانحوثی شرکت کرد. در سال ۲۰۱۵،الجزیرهٔ آمریکا گزارش داد: «گزارشهای متعدد حاکی از آن است که ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی علیه گروههای مخالف در یمن، برخلاف قوانین بینالمللی، به غیرنظامیان حمله کرده و از بمبهای خوشهای در مناطق پرجمعیت غیرنظامی استفاده کرده است».[۱۵۹] بسیاری از غیرنظامیان کشته شدند و بخش بزرگی از زیرساختهای این منطقه در حال حاضر ویران شده است.[۱۶۰] بیمارستانها نیز توسط سعودیها و کسانی که با آنها کار میکنند بمباران شدهاند.[۱۶۱][۱۶۲] قطر به دلیل بحران دیپلماتیک سال ۲۰۱۷ از ائتلاف در یمن کنار گذاشته شد.
علیا آل ثانی، نماینده دائم قطر در سازمان ملل متحد؛ آوریل ۲۰۱۲
برخی مفاد قانون جزایی قطر مجازاتهایی مانندشلاقزنی وسنگسار را به عنوان مجازات کیفری مجاز میدانند.کنوانسیون ملل متحد علیه شکنجه دریافت که این اعمال به منزلهٔ نقض تعهدات اعمالشده توسط این کنوانسیون است.[۱۶۳][۱۶۴] قطر مجازات اعدام را به ویژه برای تهدیدات علیه امنیت ملی مانند تروریسم حفظ کرده است. استفاده از مجازات اعدام نادر است و از سال ۲۰۰۳ تاکنون هیچگونه اعدامی در قطر انجام نشده است.[۱۶۵] در قطر،اعمال همجنسگرایانه غیرقانونی است و میتواند مجازات اعدام داشته باشد.[۱۶۶]
گزارش سال ۲۰۱۱ توسط وزارت امور خارجهٔ آمریکا به این نتیجه رسید که برخی کارگران خارجی از کشورهایآسیایی و بخشهایی ازآفریقا که بهعنوان کارگران غیرماهر یا کارگران خانگی بهطور داوطلبانه به قطر مهاجرت کردند با شرایطبندگی غیرارادی مواجهه هستند. برخی از رایجترین موارد نقض حقوق کار عبارتند از: ضرب و شتم، عدم پرداخت حقوق، دریافت مطالبه از کارگران برای مزایایی که کارفرما مسئول آن است، محدودیتهای آزادی رفت و آمد (مانند مصادرهٔ گذرنامه، اسناد مسافرتی، یا مجوز خروج)، بازداشت خودسرانه، تهدید به اقدام قانونی و تجاوز جنسی.[۱۶۷] بسیاری از کارگران مهاجری که برای کار به قطر میآیند، هزینههای گزافی به استخدامکنندگان در کشورهای خود پرداختهاند.[۱۶۷]
این کشور همزمان با مردان در زمان انتخابات شورای مرکزی شهرداری در سال ۱۹۹۹ به زنان نیزحق رأی اعطا کرد.[۱۰۶][۱۶۸] این انتخابات - نخستین بار در قطر - عمداً در ۸ مارس ۱۹۹۹،روز جهانی زنان برگزار شد.[۱۰۶]
در سال ۲۰۲۱ جامعهٔ بینالمللیبهائیان با انتشار گزارشی اعلام کرد که طی سالهای گذشته دولت قطر به صورت سیستماتیک بهائیان را در لیست سیاه خود قرار داده و از این کشور اخراج میکند. نمایندهٔ جامعهٔ بینالمللی بهائیان در سازمان ملل این قبیل اقدامها را بهپاکسازی مذهبی تشبیه کرده و گفته است که ادامهٔ این سیاست میتواند طی چند سال به از بین بردن کل جامعهٔ بهایی در قطر منجر شود.[۱۶۹][۱۷۰]
شبهجزیرهٔ قطر از شمال شرق عربستان به طول ۱۶۰ کیلومتر (۱۰۰ مایل) به داخلخلیج فارس گسترده شده است. قطر میانمدار ۲۴ درجه و۲۷ درجهٔ شمالی و طولهای جغرافیایی۵۰ درجه و ۵۲ درجهٔ شرقی جای گرفته است. خاک این کشور مسطح بوده و از یک صحرای خشکماسهای و شنی تشکیل شده است. در جنوب خاوری خاک قطر خلیج فارس از طریق باریکهای وارد خاک شبهجزیره شده و یکدریای داخلی را پدیدآورده کهخور العُدَید نامیده میشود. پیرامون این خور را تپهماهورهایی از شنهای روان دربر گرفته است.
بلندترین نقطهٔ قطر «قُرَین ابوالبول» است به ۱۰۳ متر (۳۳۸ فوت)[۲] که در جبل دُخان (کوه دود) قرار دارد. جبل دخان رشتهای ازبرونزدهای کمارتفاع از جنسسنگ آهک در غرب قطر است. جبل دخان از شمال به جنوب امتداد دارد و از زیکریت از طریقام باب تا مرز جنوبی قطر ادامه مییابد.میدانهای اصلی نفت داخل خشکی قطر در منطقهٔ جبل دخان واقع شده اما میدانهای گاز طبیعی این کشور در آبهای شمال غرب شبهجزیره قرار دارند.
با توجه به پایگاه دادهٔ انتشار گازهای گلخانهای، میانگین تولیدکربن دیاکسید برای هر فرد در قطر بیش از ۳۰ تن است که یکی از بالاترینها در جهان محسوب میشود.[۱۷۷] قطریها با مصرف حدود ۴۰۰ لیتر آب، یکی از بالاترین مصرفکنندگان سرانهٔ آب در روز در جهان هستند.[۱۷۸]
در سال ۲۰۰۸ قطرچشمانداز ملی ۲۰۳۰ خود را راهاندازی کرد که توسعهٔ زیستمحیطی را به عنوان یکی از چهار هدف اصلی قطر در دو دههٔ آینده برجسته میکند. چشمانداز ملی متعهد به ایجاد جایگزینهای پایدار برای انرژی مبتنی بر نفت برای حفظ محیط زیست محلی و جهانی است.[۱۷۹]
پیش از کشف نفت، اقتصاد کشور قطر بر ماهیگیری و صید مروارید متمرکز بود. گزارشی که توسط فرمانداران محلی امپراتوری عثمانی در سال ۱۸۹۲ تهیه شد بیان میکند که کل درآمد حاصل از شکار مروارید در سال ۱۸۹۲ حدود ۲٬۴۵۰٬۰۰۰ قران بود.[۷۰] پس از معرفی مروارید پرورشی ژاپنی به بازارهای جهانی در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ صنعت مرواریدسازی قطر سقوط کرد. نفت در قطر در سال ۱۹۴۰ در میدان دخان کشف شد.[۱۸۱] این کشف اقتصاد کشور را متحول کرد. اکنون این کشوراستاندارد زندگی بالایی برای شهروندان خود دارد و یکی از کشورهایی است که بدونمالیات بر درآمد، کمترین نرخ مالیات را در جهان دارد. نرخ بیکاری در ژوئن ۲۰۱۳ حدود ۰٫۱ درصد بود.[۱۸۲] قانون شرکتها مقرر میدارد که اتباع قطر باید ۵۱ درصد از سرمایهگذاریهای موجود در کشور را در اختیار داشته باشند.[۸۷] تجارت و صنعت در کشور تحت نظارت وزارت بازرگانی و تجارت است.[۱۸۳]
کارگران مهاجر در دوحه
بر اساس گزارشصندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۲۰ قطربر پایهٔ سرانهٔ تولید ناخالص داخلی سومین کشور برتر در جهان بود.[۱۸۴] این کشور برای رشد اقتصاد خود به شدت به نیروی کار خارجی متکی است، تا جایی کهکارگران مهاجر ۸۶ درصد جمعیت و ۹۴ درصد نیروی کار کشور را تشکیل میدهند.[۱۸۵][۱۸۶] با این حال قطر بارها مورد انتقادکنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری قرار گرفته است.[۱۸۷] رشد اقتصادی قطر تقریباً منحصراً مبتنی بر صنایع نفت و گاز طبیعی آن بوده است که در سال ۱۹۴۰ آغاز شد.[۱۸۸] قطر بزرگترین صادرکنندهٔ گاز طبیعی مایع است.[۱۵۶] در سال ۲۰۱۲، تخمین زده شد که قطر در ۱۰ سال آینده بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار در بخش انرژی سرمایهگذاری کند.[۱۸۹] این کشور عضوسازمان کشورهای صادرکنندهٔ نفت (اوپک) بود که در سال ۱۹۶۱ به آن پیوست اما در ژانویهٔ ۲۰۱۹ آن را ترک کرد.[۱۹۰] همزمان دولت قطر تلاش زیادی برای رشد بخش غیرنفتی دارد.[۱۹۱]
در سال ۲۰۱۲ قطر برای سومین بار متوالی عنوان ثروتمندترین کشور جهان (برپایه درآمد سرانه) را حفظ کرد و برای نخستین بار در سال ۲۰۱۰ ازلوکزامبورگ پیشی گرفت. بر اساس مطالعهٔ منتشرشده توسطموسسهٔ مالی بینالمللی مستقر در واشینگتن، تولید ناخالص داخلی سرانهٔ قطر بر اساس برابری قدرت خرید (PPP) ۱۰۶٫۰۰۰ دلار (۳۸۷٫۰۰۰ریال قطر) در سال ۲۰۱۲ بود که به این کشور کمک کرد تا رتبهٔ خود را به عنوان ثروتمندترین کشور جهان حفظ کند. لوکزامبورگ با نزدیک به ۸۰٫۰۰۰ دلار وسنگاپور با درآمد سرانهٔ حدود ۶۱٫۰۰۰ دلار در رتبهٔ دوم قرار گرفتند. این تحقیق تولید ناخالص داخلی قطر را ۱۸۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ نشان داد و گفت که به دلیل افزایش صادرات گاز و قیمت بالای نفت به بالاترین حد خود رسیده است. جمعیت آن در سال ۲۰۱۲ به ۱٫۸ میلیون نفر رسید. همان مطالعه ابراز کرد که سازمان سرمایهگذاری قطر (QIA) با دارایی ۱۱۵ میلیارد دلار در رتبهٔ دوازدهم در میان ثروتمندترین صندوقهای سرمایهگذاری مستقل در جهان قرار دارد.[۱۹۲]
این کشور به غیر از شرکتها از هیچ شخص یا نهادی مالیات نمیگیرد.[۱۹۷] اما مقامات برنامههایی را برای وضع مالیات بر غذاهای ناسالم و اقلام لوکس اعلام کردهاند. این مالیات بر کالاهایی مانند فست فود، محصولات تنباکو، و نوشابه اعمال میشود که به بدن انسان آسیب میرسانند. گمان میرود که اعمال این مالیاتهای اولیه به دلیل کاهش قیمت نفت و کسری است که کشور در سال ۲۰۱۶ با آن مواجه شد.[۱۹۸][۱۹۹]
قطر یکی از کشورهایی است که سریعترین رشد را در زمینهٔ گردشگری دارد. بر اساسرتبهبندی گردشگری جهان، بیش از ۲٫۳ میلیون گردشگر بینالمللی در سال ۲۰۱۷ از قطر بازدید کردند. قطر کوششهایی در زمینهٔتسهیل روادید انجام داده است از جمله اینکه اتباع ۸۸ کشور برای ورود به قطر به ویزا نیاز ندارند.[۲۰۰]
یک فروندایرباس ای۳۸۰ متعلق بههواپیمایی قطر که یکی از بزرگترین خطوط هوایی جهان است و به بیش از ۱۵۰ مقصد بینالمللی ازدوحه پرواز انجام میدهد.
با رشد سریع جمعیت و رشد اقتصادی چشمگیر در دههٔ گذشته، یک شبکهٔ حملونقل قابل اعتماد و وسیع در قطر ضروری مینمود. تاکنون دولت که توسعهدهندهٔ اصلی حملونقل است از نظر پاسخگویی به تقاضا برای گزینههای جدید حملونقل خوب عمل کرده است.
از آنجایی که رانندگی روش اصلی ترابری در قطر است، شبکهٔ جادهها تمرکز اصلی این طرح است. نکات برجستهٔ پروژه در این بخش شامل بزرگراه چند میلیارد دلاری دوحه وگذرگاه بحرین-قطر است که قطر را به بحرین و عربستان سعودی متصل میکند.
گزینههای حملونقل انبوه، مانندمتروی دوحه، سیستم راهآهن سبک و شبکههای اتوبوس گستردهتر نیز برای کاهش تراکم جادهها در دست توسعه هستند. علاوه بر این، سیستم راهآهن بهطور چشمگیری در حال گسترش است و در نهایت میتواند بخشی جداییناپذیر از یک شبکهٔ سراسری کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل دهد که تمامکشورهای عربی خلیج فارس را به هم متصل میکند.
قطر بهطور فزایندهای لجستیک و بندرهای خود را برای مشارکت در تجارت بین اروپا و چین یا آفریقا فعال میکند. برای این منظور بندرهایی مانند بندر حمد به سرعت در حال گسترش و سرمایهگذاری بر روی فناوری آنها است. این کشور از لحاظ تاریخی و در حال حاضر، بخشی ازجادهٔ ابریشم دریایی بوده است.[۲۰۱][۲۰۲][۲۰۳]بندر حمد بندر اصلی قطر است که در جنوبدوحه در منطقهٔام الحول واقع شده است. ساخت بندر در سال ۲۰۱۰ آغاز شد و در دسامبر ۲۰۱۶ به بهرهبرداری رسید.[۲۰۴]این بندر توانایی جابجایی ۷٫۸ میلیون تُن محصول در سال را دارد و بخش عمدهٔ تجارتی که از طریق این بندر انجام میشود را مواد غذایی و مصالح ساختمانی تشکیل میدهند.[۲۰۵] در سواحل شمالی،بندر راس لفان قرار دارد که گستردهترین تأسیسات صادرات گاز مایع در جهان است.[۲۰۶]
هواپیمایی قطر یکی ازبزرگترین خطوط هوایی در جهان است که در شش قاره خدماترسانی میکند و هر روز بیش از ۱۶۰ مقصد را به یکدیگر متصل میکند. علاوه بر این، به دلیل عملکرد فوقالعادهاش، برندهٔ بهترین شرت هواپیمایی سال در سالهای ۲۰۱۱، ۲۰۱۲، ۲۰۱۵، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ شده است و بیش از ۴۶٫۰۰۰ متخصص را به کار میگیرد.[۲۰۷][۲۰۸]
از سال ۲۰۱۷ با آغاز بحران دیپلماتیک قطر و همهگیری کرونا در ادامه آن، قطر به افزایش تولید مواد خوراکی روی آورد. بهطوریکه تا سال ۲۰۲۲ تولید محصولات کشاورزی در قطر تقریباً دو برابر شد. در سال ۲۰۲۲ قطر در میان همه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بالاترین درجه خودکفایی را در تولید مواد خوراکی دارد به گونهای که درشاخص امنیت غذایی جهان (GFSI) قطر در میان ۱۱۳ کشور جهان در رده ۲۴ جای گرفت.[۱۹۱]
جمعیت در قطر بسته به فصل، بهطور چشمگیری در نوسان است، زیرا این کشور به شدت به نیروی کار مهاجر متکی است. در اوایل سال ۲۰۱۷، کل جمعیت قطر ۲٫۶ میلیون نفر بود که خارجیها اکثریت مطلق جمعیت قطر را تشکیل میدادند. تنها ۳۱۳٫۰۰۰ نفر از جمعیت (۱۲ درصد) شهروند قطر بودند، درحالیکه ۲٫۳ میلیون (۸۸ درصد) باقی مانده را مهاجران تشکیل میداند.[۱۶]
مجموع افراد ازجنوب آسیا (از کشورهایشبهقاره هند از جملهسریلانکا) به تنهایی بیش از ۱٫۵ میلیون نفر (۶۰٪) از جمعیت قطر را نشان میدهند. در این میان،هندیان بزرگترین اجتماع در قطر هستند که تعداد آنها در سال ۲۰۱۷ به ۶۵۰٫۰۰۰ نفر میرسید.[۱۶] پس از آن ۳۵۰٬۰۰۰نپالی، ۲۸۰٬۰۰۰بنگلادشی، ۱۴۵٬۰۰۰سریلانکایی و ۱۲۵٬۰۰۰پاکستانی در قطر حضور داشتند. گروه مهاجرانی که اصالتاً اهل آسیای جنوبی نیستند، حدود ۲۸ درصد از جمعیت قطر را تشکیل میدهند، که بزرگترین گروه ۲۶۰٫۰۰۰ نفرفیلیپینی و ۲۰۰٫۰۰۰مصری هستند، به علاوه بسیاری از ملیتهای دیگر (از جمله اتباع سایر کشورهای عربی، اروپایی و غیره نیز در قطر سکونت دارند.[۱۶]
نخستین ثبت جمعیتی قطر به سال ۱۸۹۲ بازمیگردد و توسط فرمانداران عثمانی در منطقه انجام شد. بر اساس این سرشماری که فقط ساکنان شهرها را شامل میشد، کل جمعیت در سال ۱۸۹۲ میلادی ۹٫۸۳۰ نفر بوده است.[۷۰]سرشماری سال ۲۰۱۰ کل جمعیت را ۱٫۶۹۹٫۴۳۵ نفر ثبت کرد.[۸] در ژانویهٔ ۲۰۱۳، ادارهٔ آمار قطر جمعیت این کشور را ۱٫۹۰۳٫۴۴۷ نفر تخمین زد که از این تعداد ۱٫۴۰۵٫۱۶۴ مرد و ۴۹۸٫۲۸۳ زن بودند.[۲۱۰] در زمان نخستین سرشماری که در سال ۱۹۷۰ انجام شد، جمعیت آن ۱۱۱٫۱۳۳ نفر بود.[۲۱۱]جمعیت در دههٔ منتهی به سال ۲۰۱۱ سه برابر شده است که از ۶۰۰٫۰۰۰ نفر در سال ۲۰۰۱ افزایش یافته است و اتباع قطر کمتر از ۱۵ درصد از کل جمعیت را تشکیل میدهند.[۲۱۲] هجوم کارگران مرد تعادل جنسیتی را به هم ریخته است و زنان اکنون تنها یک چهارم جمعیت را تشکیل میدهند.
چشمانداز وزارت اوقاف و امور اسلامی «ساخت جامعهٔ اسلامی معاصر همراه با پرورشاحکام اسلام و میراث فرهنگی است».[۲۲۰]
جمعیت غیر مسلمان تقریباً بهطور کامل از خارجیها تشکیل شده است. تمامی ادیانها (غیر از اسلام) در قطر مجاز به ساختن عبادتگاهایشان نیستند به غیر از مسیحیان که از سال ۲۰۰۸، مسیحیان مجاز به ساختن کلیسا بر روی زمین اهدایی دولت هستند،[۲۲۱] اگرچه فعالیت مبلغان خارجی رسماً منع شده است.[۲۲۲] کلیساهای فعال عبارتند ازکلیسای مار توما،کلیسای ارتدکس سوری مالانکارا،کلیسای کاتولیکبانوی تسبیح و کلیسایانگلیکان اپیفانی.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵]
عربی زبان رسمی قطر با گویش محلیعربی خلیجی است وزبان اشارهٔ قطری زبان جامعهٔ ناشنوایان است.انگلیسی معمولاً به عنوان زبان دوم استفاده میشود،[۲۲۶] و استفاده از آن به عنوانزبان میانجی در حال افزایش است، به ویژه در تجارت. گسترش انگلیسی در این کشور باعث شده که گامهایی برای حفظ زبان عربی در برابر گسترش انگلیسی برداشته شود.[۲۲۷] انگلیسی بهویژه برای ارتباط با جامعهٔ بزرگ مهاجران قطر مفید است. در جامعهٔ پزشکی و در مواردی مانند آموزش پرستاران برای کار در قطر، انگلیسی به عنوان زبان میانجی عمل میکند.[۲۲۸] با توجه به فرهنگ متکثر کشور، بسیاری از زبانهای دیگر نیز صحبت میشوند، از جملهفارسی،لارستانی (اَچُمی)،بلوچی،براهویی،هندی،مالایی،اردو،پشتو،کانارا،تامیلی،تلوگو،نپالی،سینهالی،بنگالی،تاگالوگ،تولو واندونزیایی.[۲۲۹]
فرهنگ قطر شبیه کشورهای دیگر درسرزمین بحرین است و تأثیر چشمگیری از اسلام دارد.روز ملی قطر که هر ساله در ۱۸ دسامبر میزبانی میشود، نقش مهمی در گسترش حس هویت ملی داشته است.[۲۳۰]
تظاهرات گروه «کد پینک» در سفارت قطر در واشینگتن دیسی علیه بازداشتمحمد العجمی نویسنده قطری، دسامبر ۲۰۱۲
ریشه ادبیات قطر به سده نوزدهم بازمیگردد. در اصل،شعر رایجترین شکل بیان ادبی در میان قطریها بود. عبدالجلیل الطباطبایی و محمد بن عبدالله بن عثیمین، دو شاعری که قدمتشان به اوایل سده نوزدهم بازمیگردد، نخستین مجموعهٔ شعر مکتوب قطر را سرودند. بعدها که قطر سود حاصل از صادرات نفت را در اواسط سده بیستم به دست آورد و بسیاری از قطریها سنتهایبادیهنشینی خود را کنار گذاشتند و به دنبال سبکهای زندگی شهری رفتند، شعر نیز رو به افول رفت.[۲۳۶]
با توجه به افزایش تعداد قطریهایی که در طول دههٔ ۱۹۵۰ تحصیلات آموزشی دریافت کردند و سایر تغییرات اجتماعی مهم، دههٔ ۱۹۷۰ شاهد معرفی نخستین مجموعهٔداستان کوتاه بود و در سال ۱۹۹۳ نخستین آثار محلی تألیفیرمان نیز منتشر شد. شعر، به ویژه شکل غالبنبطی تا حدی اهمیت خود را حفظ کرد، اما به زودی تحتالشعاع دیگر انواع ادبی قرار گرفت.[۲۳۶] برخلاف بسیاری از اشکال دیگر هنر در جامعهٔ قطر، زنان در جنبش ادبیات مدرن با وسعتی مشابه مردان درگیر شدهاند.[۲۳۷]
در گزارش سال ۲۰۱۴آزادی مطبوعات توسطخانهٔ آزادی، رسانههای قطر بهعنوان «غیر آزاد» طبقهبندی شدند.[۲۳۸] پخش تلویزیونی در قطر در سال ۱۹۷۰ آغاز شد.[۲۳۹]الجزیره یک شبکهٔ تلویزیونی اصلی است که دفتر مرکزی آن دردوحه است. الجزیره در ابتدا در سال ۱۹۹۶ به عنوان یک کانال تلویزیونی خبری وماهوارهای با همین نام راهاندازی شد، اما از آن زمان به شبکهای جهانی متشکل از چندین کانال تلویزیونی تخصصی که مجموعاً به عنوانشبکه رسانهای الجزیره شناخته میشوند، گسترش یافت.
گزارش شده است که روزنامهنگاران بهویژه در رابطه با دولت وخانوادهٔ حاکم قطرخودسانسوری اتخاذ میکنند.[۲۴۰] انتقاد از دولت، امیر و خانوادهٔ حاکم در رسانهها غیرقانونی است. طبق مادهٔ ۴۶ قانون مطبوعات، امیر قطر مورد انتقاد قرار نمیگیرد و نمیتوان اظهاراتی را به وی نسبت داد مگر با اجازهٔ کتبی مدیر دفتر وی.[۲۴۱] خبرنگاران نیز به دلیل توهین بهاسلام تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند.[۲۳۸]
در سال ۲۰۱۴ قانون پیشگیریجرایم سایبری تصویب شد. گفته میشود که این قانون آزادی مطبوعات را محدود میکند و به دلایل گستردهای مانند به خطر انداختن صلح محلی یا انتشار اخبار نادرست، مجازاتهای زندان و جریمه در پی دارد.[۲۴۲] مرکز حقوق بشر خلیج فارس اعلام کرده است که این قانون تهدیدی برای آزادی بیان است و خواستار لغو برخی از مواد این قانون شده است.[۲۴۳]
رسانههای مطبوعاتی در سالهای اخیر گسترش یافتهاند. در حال حاضرهفت روزنامه در قطر وجود دارند که چهار روزنامه به زبان عربی و سه روزنامه به زبان انگلیسی منتشر میشوند.[۲۴۴] همچنین روزنامههایی از هند، نپال و سریلانکا در قطر توزیع میشود.
نرخ بیسوادی در قطر برای مردان ۳٫۱ درصد و برای زنان ۴٫۲ درصد در سال ۲۰۱۲ بوده است که کمترین میزان در جهان عربزبان، اما ۸۶مین در جهان است.[۲۴۷] آموزش ازکودکستان تا دبیرستان برای شهروندان قطری اجباری است.[۲۴۸]دانشگاه قطر، که در سال ۱۹۷۳ تأسیس شد قدیمیترین و بزرگترین مؤسسهٔ آموزش عالی کشور است.[۲۴۹][۲۵۰]
در ۲ دسامبر ۲۰۱۰، قطر برندهٔ پیشنهاد میزبانیجام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ شد.[۲۵۸] برگزارکنندگان محلی ۷ استادیوم جدید ساختند و ۱ استادیوم موجود را برای این رویداد بازسازی کردند.[۲۵۹][۲۶۰]
↑"Population structure". Ministry of Development Planning and Statistics. 31 January 2020. Archived fromthe original on 26 June 2018. Retrieved7 February 2017.
↑۴۰٫۰۴۰٫۱"History of Qatar"(PDF).www.qatarembassy.or.th. Ministry of Foreign Affairs. Qatar. London: Stacey International, 2000. Retrieved9 January 2015.
↑Kozah, Mario; Abu-Husayn, Abdulrahim; Al-Murikhi, Saif Shaheen (2014).The Syriac Writers of Qatar in the Seventh Century. Gorgias Press LLC. p. 24.ISBN978-1-4632-0355-9.
↑"Qatar". Teachmideast.org. Retrieved27 June 2013.
↑۷۰٫۰۷۰٫۱۷۰٫۲Kursun, Zekeriya (2004).Katar'da Osmanlilar 1871–1916. Turk Tarih Kurumu.
↑Zahlan, Rosemarie Said (2016).The Creation of Qatar. Routledge. p. 42.
↑Wilkinson, John Craven (1991).Arabia's Frontiers: The Story of Britain's Boundary Drawing in the Desert. IB Tauris. pp. 46–47.
↑Rahman, Habibur (2005).The Emergence of Qatar: The Turbulent Years 1627-1916. Routledge. p. 235.
↑Rogan, Eugene; Murphey, Rhoads; Masalha, Nur; Durac, Vincent; Hinnebusch, Raymond (November 1999). "Review of The Ottoman Gulf: The Creation of Kuwait, Saudi Arabia and Qatar by Frederick F. Anscombe; The Blood-Red Arab Flag: An Investigation into Qasimi Piracy, 1797–1820 by Charles E. Davies; The Politics of Regional Trade in Iraq, Arabia and the Gulf, 1745–1900 by Hala Fattah".British Journal of Middle Eastern Studies.26 (2): 339–342.doi:10.1080/13530199908705688.ISSN1353-0194.JSTOR195948.
↑Wilton, John, unpublished memoir, ‘Qatar and Sharjah, 1949–1952’, Special Collections, University of Exeter Library, Exeter.
↑Said Zahlan, Rosemarie (1979).The Creation of Qatar. Abingdon: Croom Helm. p. 144.ISBN0-06-497965-2.
↑۸۵٫۰۸۵٫۱Exchange of Notes constituting an Agreement between the United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland and Kuwait regarding relations between the United … Exchange of Notes concerning the Termination of Special Treaty Relations … Northern Ireland and the State of Qatar, 3 September 1971
↑۱۱۷٫۰۱۱۷٫۱"Constitution of Qatar".According to Article 1: Qatar is an independent Arab country. Islam is its religion and Sharia law is the main source of its legislation.
↑David B. Barrett; George Thomas Kurian; Todd M. Johnson (2001).World Christian encyclopedia: a comparative survey of churches and religions in the modern world. Vol. 1. Oxford University Press. p. 617.ISBN978-0-19-510318-2.
↑Muḥammad Muṣṭafá Badawī; Muhammad Mustafa Badawi; M. M. Badawi; María Rosa Menocal; Raymond P. Scheindlin & Michael Sells (1992).Modern Arabic Literature. Vol. 3. Cambridge University Press. p. 448.ISBN978-0-521-33197-5.
↑Anderson, Margery K.; Tarfa Nasser Alnaimi; Shaikha Hamad Alhajri (1 November 2010). "National student research fairs as evidence for progress in Qatar's Education for a New Era".Improving Schools.13 (3): 235–248.doi:10.1177/1365480210390083.S2CID144828063.
Bianco, C. (2020a). The GCC monarchies: Perceptions of the Iranian threat amid shifting geopolitics. The International Spectator, 55(2), 92–107.
Bianco, C. (2020b). A Gulf apart: How Europe can gain influence with the Gulf Cooperation Council. European Council on Foreign Relations, February 2020. Available at[۱].
Bianco, C. (2021). Can Europe Choreograph a Saudi-Iranian Détente? European University Institute, Robert Schuman Center for Advanced Studies, Middle East Directions. Available at:[۲].
Bianco, C. , & Stansfield, G. (2018). The intra-GCC crises: Mapping GCC fragmentation after 2011. International Affairs, 94(3), 613–635.
Miniaoui, Héla, ed. Economic Development in the Gulf Cooperation Council Countries: From Rentier States to Diversified Economies. Vol. 1. Springer Nature, 2020.
Guzansky, Y. , & Even, S. (2020). The economic crisis in the Gulf States: A challenge to the “contract” between rulers and ruled. INSS Insight No. 1327, June 1, 2020. Available at[۳].
Guzansky, Y. , & Marshall, Z. A. (2020). The Abraham accords: Immediate significance and long-term implications. Israel Journal of Foreign Affairs, 1–11.
Guzansky, Y. , & Segal, E. (2020). All in the family: Leadership changes in the Gulf. INSS Insight No. 1378, August 30, 2020. Available at:[۴]
Guzansky, Y. , & Winter, O. (2020). Apolitical Normalization: A New Approach to Jews in Arab States. INSS Insight No. 1332, June 8, 2020. Available at:[۵].
Tausch, Arno; Heshmati, Almas; Karoui, Hichem (2015).The political algebra of global value change. General models and implications for the Muslim world (1st ed.). New York: Nova Science.ISBN978-1-62948-899-8. Available at:[۶]
Tausch, Arno (2021).The Future of the Gulf Region: Value Change and Global Cycles. Gulf Studies, Volume 2, edited by Prof. Mizanur Rahman, Qatar University (1st ed.). Cham, Switzerland: Springer.ISBN978-3-030-78298-6.
Woertz, Eckart. "Wither the self-sufficiency illusion? Food security in Arab Gulf States and the impact of COVID-19." Food Security 12.4 (2020): 757-760.
Zweiri, Mahjoob, Md Mizanur Rahman, and Arwa Kamal, eds. The 2017 Gulf Crisis: An Interdisciplinary Approach. Vol. 3. Springer Nature, 2020.