قلمرو قزاقستان از لحاظ تاریخی محل سکونت گروهها و امپراتوریهای عشایری بوده است. در عهد باستان، عشایرسکاها در این سرزمین ساکن بودند وشاهنشاهی هخامنشی به سمت منطقهٔ جنوبی گسترش یافت. عشایرترک از اوایل قرن ششم میلادی در این کشور ساکن شدند. در قرن سیزدهم، این قلمرو تحت تسلطامپراتوری مغول وچنگیز خان قرار گرفت. در قرن پانزدهم، در نتیجهٔ تجزیهاردوی زرین،خانات قزاق تأسیس شد. در قرن هجدهم، خانات قزاق به سه جُوز تقسیم شد که توسطامپراتوری روسیه فتح شدند. در اواسط قرن نوزدهم، روسها اسماً بر تمام قزاقستان به عنوان بخشی از امپراتوری روسیه حکومت کردند و بردگان قزاق را در سال ۱۸۵۹ آزاد کردند.[۱۲] به دنبالانقلاب روسیه و متعاقب آنجنگ داخلی روسیه، این قلمرو چندین بار سازماندهی شد. در سال ۱۹۳۶ با نامجمهوری شوروی سوسیالیستی قزاقستان در داخلاتحاد جماهیر شوروی تأسیس شد. قزاقستان آخرینجمهوری شوروی بود که طیفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ استقلال خود را اعلام کرد.
واژهٔقزاق به معنای عضوی از قوم قزاق است.[۱۸] این نام ممکن است از فعل ترکیقاز-، بهمعنای «سرگردان» گرفته شده باشد که بازتابدهندهٔ فرهنگ عشایری قزاقها است.[۱۹] اصطلاحکازاک نیز از همین ریشه است.[۱۹] پسوندستان نیز واژهای فارسی به معنای سرزمین است[۲۰] .
اگرچهقزاق بهطور سنتی تنها بهمردم قزاق اطلاق میشود، از جمله کسانی که در چین، روسیه، ترکیه، ازبکستان و سایر کشورهای همسایه زندگی میکنند، اما این اصطلاح بهطور فزایندهای برای اشاره به هر شهروند اهل قزاقستان نیز استفاده میشود، از جمله شهروندان این کشور که به گروههای قومی دیگری تعلق دارند.[۲۳]
ساکنان اصلیآسیای مرکزی از مردم ایرانیتبارسَکا بودند.[۲۴] مردمان ترکتبار از سده پنجم به اینسو آغاز به نفوذ و کوچ در منطقه کردند.
هونها در اوایل سده هشتم قبل از میلاد به این منطقه آمدند و در سالهای بعدیترکان قبچاق که از کوهستانهای آلتای آمده بودند در حوالی دریاچه آرال و دشت قبچاق ساکن شدند قزاقها شعبهای از ترکان قبچاق هستند. در سده سیزدهم، این منطقه توسط امپراتوریچنگیزخان مغول تصرف شد. پس از مرگ او، این امپراتوری بین فرزندان او قسمت شد و قزاقستان کنونی بهجُغَتای، پسر چنگیزخان رسید؛ ولی قسمت غربی و بیشتر قسمتهای شمالی بهگنقیز نوه چنگیزخان رسید[نیازمند منبع]. به دلیل حکومت طولانی مغولها بر این منطقه عناصر مغولی در این منطقه نفوذ کرده است.
واژهٔ قزاقستان از دو بخش «قزاق» و پسوند فارسی «ستان» تشکیل شده است، که به معنای «سرزمین قزاقها» است. واژه قزاق نیز خود به معنی «کوچنده» و از ریشه ترکی «قَز» است که معنای کوچیدن میدهد و به زندگی کوچنشینی قزاقها اشاره دارد.[۲۵]
آلماتی واژهای ترکی به معنی «سیبدار» است. طبق ادعایی دیگر ریشه این نامسکایی وایرانی[نیازمند ابهامزدایی] بوده است. وقتی نامهای شهر یعنیآلماآتا وورنی و نام کوه آن یعنیآلاتائو را در رابطه با هم مورد بررسی قرار دهیم میبینیم که بخشتائو یاتی (به معنی کوه) است و درزبان سکایی وسانسکریت به معنی کوه است. بخشآلا هم در نام این کوه نشان دهنده کلمه فارسی و سکاییآله (عقاب) یعنی پرنده سنتی شکاری صحراگردان این نواحی است؛ بنابراین نامآلماآتا در اصل بهزبان سکایی-ایرانی،آلوه آتاو یعنیکوه عقاب بوده است که به صورت آلما آتا درآمده است. حرف «و» در گروه زبانهای ایرانی (از جمله سغدی و خوارزمی) قابل تبدیل به «م» بوده است چنانکه پسوند «وند» به صورت «مند» هم بیان میگردد. حتی اسم روسی کهن این شهر یعنی وارنی هم در گروه زبانهای ایرانی تلفظ کلمه وارغنی ایرانی (عقاب؛ اوریلو روسی که به صورت اورال نام کوهستان معروف بین شمال آسیا و اروپا است) در لهجههای زبان ترکی بوده است که در آنها حرف «غ» در میان کلمه به صورت «ع» یا «ء» (که در ترکیه آن را «غ» نرم نامیدهاند) ادا میگردد. معنی ظاهری ترکی این کوه یعنیپدر سیب مناسبتی با این شهر سردسیری و استپی شمالی ندارد.[۲۶][۲۷]
شهرآستانه پیش از این آقمولا، تسلینوگراد، آقمالینسک و نورسلطان نام داشت (آقمولا به معنی «مزار سفید» است. این نامگذاری به خاطر مدفون بودن یکی از محترمان مذهبی در این مکان صورت گرفتهبود و نام آستانه نیز اشاره به همین مزار دارد).
سال ۱۸۳۰: Akmoly or Akmolinsky prikaz
سال ۱۸۳۲ تا ۱۹۶۱: آقمالینسک
سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۲: تسلینوگراد
سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۸: آقمولا
سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۹: آستانه
از ۲۰ مارس ۲۰۱۹ تا سپتامبر ۲۰۲۲: نورسلطان
از سپتامبر ۲۰۲۲: آستانه
ششم ژوئن ۱۹۹۶ میلادی «نورسلطان نظربایف» رئیسجمهوری قزاقستان درحالی فرمان انتقال پایتخت را ازآلماتی به آستانه صادر کرد که بسیاری از کارشناسان و مقامات دولتی آن را غیرعملی و ناممکن میدانستند. کمبود اعتبار مالی، هوای سرد و بادهای شدید آستانه از سببهای عمده این عدم اطمینان بود. رئیسجمهوری قزاقستان، قرار گرفتن آلماتی در منطقه زلزلهخیز و نبود زمینههای جغرافیایی برای رشد مرکز کشور را از دلایل انتقال پایتخت از آلماتی توصیف کرده و گفته بود با انتقال پایتخت به آستانه، مرکز کشور توسعه خواهد یافت. گروههایی از ملیگرایان روس در روسیه و داخل قزاقستان نیز خواهان پیوستن دوباره شمال قزاقستان به روسیه بودند، که انتقال پایتخت به شهری در مرکز کشور و نزدیک به روسیه، باعث شد که بسیاری از قزاقها به این شهر منتقل شوند و این خواسته عملی نشود. برخی از روشنفکران قزاق علت پایهای انتقال پایتخت را این گونه عنوان کردهاند که نورسلطان نظربایف میخواهد در تاریخ قزاقستان نقشپتر بزرگ در روسیه را داشته باشد. همچنان که پتر بزرگ با بنیاد «سن پترزبورگ» نام خود را جاودانی کرد، نظربایف هم میخواهد با ساخت پایتخت جدید، نام خود را جاودانی کند. در آغاز پیشنهادهایی شده بود که پایتخت جدید را «نورسلطان» نامگذاری کنند، ولی نظربایف نام «آستانه» را برای آن برگزید. نظربایف تأکید کرده بود که آستانه پایتختاورآسیا است و به این دلیل در معماری آن دو سبک شرقی و غربی با هم آمیخته است. افزایش قیمت نفت در بازار جهانی، به قزاقستان امکان داد تا با فراخوانی از بهترین معماران جهان، شهر آستانه را نوساز کند. در طی ۱۰سال، جمعیت آستانه از حدود ۳۰۰هزار نفر به حدود ۷۰۰هزار نفر افزایش پیدا کرد. ساختمانسازی در پایتخت جدید قزاقستان با سرعت ادامه دارد، صدها شرکت داخلی و خارجی، دهها هزار کارگر قزاق، ترک،ازبک، روس،تاجیک،قرقیز و چینی در ساخت بیش از ۶۵۰مجموعه مسکونی، اداری و تفریحی در این شهر مشغول هستند. یکی از نارساییهای آستانه آب و هوای نامساعد آن به ویژه بادهایی است که تقریباً همهروزه میوزد، با هدف جلوگیری از این بادها، در چند سال قبل درختکاری در ۴۰هزار هکتار از اطراف شهر آغاز شده است.
شهرهای با پیشینه ایرانی در قزاقستان
معماری وادبیاتآسیای مرکزی ریشه درمعماری ایرانی دارد.سغدیها در قرون وسطی نقش بسیار عظیمی در آسیای مرکزی داشتند و قبل از اسلام شهرها و تمام کاروانسراهایی را که درجاده ابریشم بود را سغدیها ساختهاند. در غربچین و نزدیک به مرز قزاقستان شهر ژرکینت وجود دارد که نام درست فارسی آنیارکند است مثلچیمکند،تاشکند،سمرکند یاپنجکند که پسوند سغدی (ایرانی)کند دارند.در کتابخانه ابوریحان بیرونی درازبکستان ۴۳ هزار نسخه خطی نگهداری میشود که ۳۹ هزار تای آن بهزبان فارسی است. در شهرآلماتی چندیننسخه خطی نادر به زبان فارسی وجود دارد که در هیچکجای دیگر یافت نمیشود. دو کتاب ازعبدالرحمان جامی که در شهربلخکتابت شده وتحفةالاحرار که ۲۳ سال قبل از مرگجامی در زمان زنده بودن او کتابت شده است.در قزاقستان به خصوص شهرآلماتی، تعدادی ازفارسیزبانان هستند. تعدادیتاجیک و تعدادیافغانستانیهای مهاجر و اندکی ازایرانیان هم هستند و دراستان ترکستان چند مدرسه فارسی برای تاجیکهایی است که سالها در آن جا ساکن هستند وجود دارد. نباید فراموش کنیم که همزبان فارسی و همزبانهای ایرانی در قزاقستان وجود دارند.کردهای قزاقستان که ریشهشان به ایران برمیگردد وایرانیتبار هستند حدود ۵۰ هزار نفر هستند. در شهرآلماتی در میدان جمهوری مجسمه سربازسکایی وجود دارد. سکاییها از اقوام ایرانی بودند. درموزه ملی قزاقستان هم پیکرههای دیگری از ایرانیان باستان وجود دارد.بخشهایی از قزاقستان، در طول تاریخ بخشهایی از قزاقستان به خصوصجنوب قزاقستان، بخشی ازامپراتوری ایران بود. درادبیات فارسی بارها با نامطراز و بتقبچاق برخورد میکنید که در شعر فارسی بسیار آمده است. ایرانیها ارتباط دیرینهای با قسمت آسیای مرکزی بهخصوص قزاقستان داشتند ولی فرهنگ ایرانی بهمراتب فراتر از کشورهایآسیای مرکزی میرسد و کوچنشینهایسکایی درآسیای مرکزی وولگا زندگی میکردند. بررسیهای باستانشناختی نشان میدهد که در این مناطق آن فرهنگ، دیرینه بوده است. درقرون وسطی نیز زبان فارسی در آسیای مرکزی، بهویژه بعد ازسامانیان که زبان مردم منطقه فارسی بود، بسیار گسترش پیدا کرده بود و حتی پادشاهانترک ومغول نژاد افتخار میکردند که با آن صحبت کنند و به آن شعر بگویند. در کتابشهرستانهای ایرانشهر آمده است که نخستین شهری که ایرانیان بنیاد کردند،سمرکند (سمرقند) بود. ایرانیان در نزدیکی سمرکند شهرهای چاچ، بخارا و اسفیجاب را ساختند. شهرهایخُتن وکاشغر نیز از آفریدههای ایرانیان است[۲۸][۲۹][۳۰][۳۱]
طراز یاتراز ابتدا از آنسغدیان بود. پس از آن چینیها و گوکترکان نیز به منطقهای که طراز در آن قرار داشت وارد شدند. طراز در دورههای بعد جزئی از پادشاهیسامانیان شد و سامانیان دین اسلام را با خود به این شهر آوردند. زبانفارسی، زبان رسمی سامانیان نیز در آن زمان زبان رسمی منطقه تراز شد. در روزگار باستان طراز در منطقه شمال سرزمینسُغد قرار داشت و به تبع آن ساکنانش عمدتاً سغدیان بودند. سغدیها قومی ایرانی نژاد بودند که بهزبان سغدی اززبانهای ایرانی تکلم میکردند. سرزمین سغد به دلیل قرار داشتن در مسیر اصلیجاده ابریشم از اهمیت بالایی برخوردار بود و به نوعی دالان اصلی ارتباط مردم چین و شمال هند با ایرانیها، اروپاییها و تمدنهای خاور نزدیک بود. پس از ورود ترکان آسیای میانه مانندگوکترکها و نیز چینیهایهان تغییراتی در ترکیب نژادی منطقه پیدا شد و عناصر ترکتبار با مردم بومی آن منطقه آمیخته شدند به گونهای با ترکیب سغدیها و ترکان و چینیان مهاجر و نیز ورود سامانیان به آن منطقه زبان سغدی به سرعت به نفع فارسی و ترکی عقبنشینی کرد. امروزه بازماندههای سغدیان تنها در دره رودزرافشان در شمالتاجیکستان که در فاصلهای نزدیک به طراز قرار دارد یافت میشوند.تاجیکان فارسیزبان وترکان که روسها به آنهاسارت میگفتند حدود ۷۵٫۴۶٪ جمعیت شهر را تشکیل میدادند و همتبار مردمزرافشان بودند.[۳۵]
فاراب یااُترار نام شهریاست کهن در کرانه باختریسیردریا. فاراب نام کهن تر این شهر است و نام اترار درسدههای میانه براین شهر نهادهشد. این شهر در کنارراه ابریشم جای داشته و امروزه ویرانههایش در نزدیکی شهرقرتو در قزاقستان کنونی جای دارد.ابونصر فارابی واسماعیل بن حماد جوهری از فاراب بودهاند.تیمور لنگ در این شهر مرده است. همچنین نقطه شروعحمله مغول به ایران این شهر بود به دلیل اینکهغایر خان حاکم وقت این شهر بازرگانان مغول را به قتل رساند. زمانی کهمغولان این شهر را محاصره کردند شهر ۵ ماه مقاومت کرد. نام و واژه فاراب (فاریاب، پاریاب) واژهای فارسی و به معنی زمینی است که باآبقنات و رود آبیاری میشود ودیم نیست.[۳۶]
اَسپیجاب (نامهای دیگر:اسفیجاب،سپیجاب،سیرام وشبران) شهر و ناحیهای در کشور قزاقستان است. اسپیجاب در دورهسامانیان ناحیه پهناوری بود که سرزمینهای حاصلخیز پیرامون روداریس را در بر میگرفت و از خاور تا درهتلس (طراز) امتداد مییافت و مرکز آن نیز به اسپیجاب آوازه داشت. این شهر در جلگهای بر کران راست رودسیردریا قرار داشت.[۳۷]فردوسی، اسپیجاب (سپیجاب) را در نبردایرانیان وتورانیان، در قلمرو تورانیان دانسته است. مردم اسپیجاب، مانند اهالیبلاساغون وتراز به زبانهایسغدی وترکی سخن میگفتند.[۳۷]نوح بن اسد، فرمانروایسامانی سمرقند، کنارههای استپهای ترکنشین قزاقستان امروزی را نیز فتح کرد و در سال ۲۲۵/۸۴۰ حصاری به دور شهر اَسپیجاب کشید تا از آن در برابر حملات ترکان حفاظت کند.[۳۸] این شهر به سبب لشکرکشیهایخوارزمشاهیان، به ویژه یورشمغولان در۶۱۶ق دستخوش ویرانی و کشتار فراوان شد و پس از آن رونق، ارزش و نام آن از میان رفت.[۳۷] دربارهٔ ریشه واژه اسپیجاب دو احتمال وجود دارد. یکی که اینکه اسپیجاب از دو واژهپهلویاسپیگ(درخشان) وآب ساخته شده و دیگری نزدیکی واژهاسپیج با واژه سپیدفارسی است.کاشغری دردیوان لغات الترک از اسپیجاب با نام شهر سفید (مدینةالبیضاء) یاد کرده است. گویا همزمان با یورشمغول بهفرارود، اسپیجاب به سیرام تغییر نام داد.[۳۷][نیازمند منبع]
چیمکند (صورتهای دیگر: چیمکنت، شیمکنت، به قزاقی: Шымкент / Şımkent) شهری در قزاقستان و مرکزاستان قزاقستان جنوبی است. چیمکند با ۶۲۹٬۶۰۰ نفر جمعیت (سال ۲۰۱۱) پس ازآلماتی وآستانه سومین شهر پرجمعیت قزاقستان است. چیمکند در ۶۹۰ کیلومتری غرب آلماتی و ۱۲۰ کیلومتری شمالتاشکند، پایتختازبکستان، واقع شده است. چیمکند در سده دوازدهم میلادی در مسیرراه ابریشم و به عنوان کاروانسرایی برای پاسداری از شهراسپیجاب که در ده کیلومتری خاور چیمکند قرار دارد ساخته شد. محل این کاروانسرا با گذر زمان به بازاری برای بازرگانی میانکوچنشینان ویکجانشینان تبدیل شد[نیازمند منبع].
قزاقستان از شمال باروسیه، از شرق باچین، در جنوب شرقی باقرقیزستان، در جنوب باازبکستان و در جنوب غربی باترکمنستان همسایه است. سواحل شمال شرقیدریای خزر در خاک این کشور قرار دارد.
وسعت قزاقستان ۲٬۷۲۴٬۹۰۰ کیلومتر مربع (بیش از سه برابرترکیه یاپاکستان و کوچکتر ازآرژانتین) است و حدود ۲۰٪ آن در سویکوههای اورال قرار گرفته و به لحاظ جغرافیایی بخشی از آن دراروپا است. البته قزاقستان معمولاً یک کشورآسیایی طبقهبندی میشود.
قزاقستان بزرگترین کشورخشکیبست (محصور در خشکی) دنیا است.[۳۹] قزاقستان به بزرگی اروپای غربی است و از دریای خزر در غرب تا کوههای آلتای در شرق ادامه مییابد. مرزهای شمالی قزاقستان در دشتهای سیبری غربی و مرزهای جنوبی آن در بیابانهای آسیای میانه قرار دارند.
با وجود وسعت زیادی که این کشور را نهمین کشور بزرگ دنیا کرده، بیشتر پهنههایشکویر واستپ است و تراکم جمعیت آن تنها ۶ نفر در هر کیلومترمربع است.
دشت قزاق با مساحت ۸۰۴٬۵۰۰ کیلومترمربع یکسوم کشور را دربرمیگیرد و بزرگترین منطقه خشک استپی در جهان است. علفزارها و شنزارهای گسترده شاخصه این دشت هستند.
حکومت قزاقستان دمکراتیک و از نوعجمهوری ریاستی است. رئیسجمهور در راس کشور و دولت قرار دارد. قدرت اجرایی دست دولت بوده و قدرت قانونی دست پارلمان میباشد.
رهبر زمان کمونیسم قزاقستان یعنینورسلطان نظربایف پس از استقلال به ریاستجمهوری قزاقستان رسید و از سال ۱۹۸۹ به مدت ۲۹ سال در این منصب باقی ماند تا این که در سال ۲۰۱۹ استعفا داد و جایش را بهقاسم جومارت توقایف داد[۴۰]
بر پایه قانونی که در سال ۲۰۱۰ میلادی در قزاقستان به تصویب رسید، نخستین رئیسجمهور قزاقستان حتی پس از استعفایش ازمصونیت کامل قضایی برخوردار است. برپایه این قانون، نخستین رئیسجمهوری قزاقستان را نمیشود بازداشت کرد، محبوس کرد یا برای اعمالی که حین ریاست جمهوری خود یا پس از آن دوره انجام داده پاسخگو دانست. این مصونیت طبق قانون همچنین شامل داراییهای رئیسجمهور نخستین و خانواده او میشود.[۴۱]
در سال ۱۳۹۵ خورشیدی رئیسجمهوری قزاقستان طی حکمی «کریم ماسیموف» نخستوزیر قبلی را به مقام ریاست سازمان اطلاعات این کشور منصوب کرد. وی همچنین «بکیتجان ساگینتایف» را که تا آن زمان معاون نخستوزیر بود به عنوان نخستوزیر به مجلس پیشنهاد داد که با رأی اعتماد نمایندگان مواجه شد.[۴۲]
حملات اسلامگرایان در قزاقستان که بخش اعظمی از جمعیتش مسلمان هستند به ندرت اتفاق افتاده است. اما شهرآقتپه که در نزدیکی مرز با روسیه واقع است محل نخستین حمله انتحاری در قزاقستان در سال ۲۰۱۱ بود.[۴۳] به گفته مقامات قزاق از این کشور حدود ۳۰۰ نفر به سوریه و عراق رفته و در صف گروههای افراطی و بهخصوص داعش پیوستهاند.
بنا به برنامهاصلاحات ارضی دولت قزاقستان، خارجیها میتوانند زمینهای کشاورزی قزاقستان را در قراردادهای ۲۵ ساله اجاره کنند. این برنامه، نگرانی و اعتراضات کشاورزان و زمینداران قزاقستانی را در پی داشته که نگرانی آنها این است که سرمایهگذاران چینی به این ترتیب زمینهای آنها را بگیرند. این اعتراضها در ماه مه ۲۰۱۶ سرکوب شد و شماری نیز بازداشت شدند. اعتراضات خیابانی در قزاقستان نادر است و دولت نورسلطان نظربایف، که از قبل از فروپاشیشوروی قدرت را در قزاقستان در اختیار دارد، با مخالفان به سختی برخورد میکنند. آخرین باری که در قزاقستان اعتراضات عمدهای برگزار شد در سال ۲۰۱۱ بود که کارگران صنعت نفت اعتصاب کردند. در آن مقطعپلیس با شلیک به معترضان ۱۴ نفر از آنها را کشت.[۴۴] همچنین قزاقستان جزو کشورهایی است کهمجازات اعدام در آن وجود ندارد.[۴۵]
مردم و فرهنگ
سوارکاران با لباس سنتی یک بازیبوسه به نامقیز کو را اجرا میکنند
جمعیت قزاقستان در سال ۲۰۲۰ میلادی حدود ۱۸٫۷ میلیون نفر تخمین زده شده که تراکم پایین جمعیت در این کشور را نشان میدهد.قزاقستان کشوری چندقومیتی است و قزاقها حدود ۶۳ درصد ساکنان آن را تشکیل میدهند. ۲۳٫۷ درصد مردم این کشور روس و بقیه ازبک، اوکراینی،اویغور، و غیره هستند. دین ۷۰ درصد از مردم اسلام و مذهب بقیه ساکنان مسیحیت است.
ویژگی چندقومیتی قزاقستان درهنر وفرهنگ این کشور بازتاب یافته است. فعالیتهای فرهنگی و هنری قزاقستان را میتوان در دو دسته گسترده سنتی و غربی دستهبندی کرد.
فرهنگ و هنر سنتی که با نوع زندگی ساکنان عمدتاً قزاق و البته کرهایها واویغورها و اقوام کوچکتر این سرزمین مرتبط است؛ همانندشعرها،آهنگها ورقصهایفولکلور،موسیقی قزاق که با سازهای سنتی آنان اجرا میشود، همچونفرشها وپارچههای دست بافت و صنایع دستی گوناگون که در طول قرنها در این سرزمین به حیات خود ادامه داده و پیشرفت کردهاند.در مجموع شعر،موسیقی و رقص جایگاه خاصی در فرهنگ قزاق داشته و دارند.
البته همه این انواع فرهنگی و هنری در میان قزاقها به مقبولیت کامل دست نیافتند. اما در نتیجه سیاستهای حکومت بلشویکی اتحاد شوروی، قزاقستان در دهههای گذشته پذیرای جمعیت بزرگی از روسها و اقوام غیر قزاق بوده است، به گونهای که قزاقها در سرزمین خودشان به یک اقلیت بدل شدند.
حضور چنین جمعیت بزرگ و با فرهنگهای گوناگون و بسیار متفاوت موجب شکوفایی هنر و فرهنگ غربی در این کشور شده است. موفقیت قزاقها و حتی آثار هنری که در قزاقستان ساخته شده یا به این کشور مربوط است، در جشنوارههای بینالمللی از آثار مثبت اینتنوع فرهنگی است.
در قزاقستان گروهی از مردمآذربایجانیایرانی هم وجود دارند که در شهرمرکه در نزدیکی مرزقرقیزستان زندگی میکنند. این افراد از آذربایجانیهای عشایری بودند که در مرزارس تردد میکردند و پس از این که در سال۱۹۱۸ مرزها بسته شد، در آن سوی مرز گرفتار و محبوس شدند. حکومتشوروی از ترس شورش این افراد، آنها را به قزاقستان کوچاند و تا امروز نیز در آنجا ساکن هستند. آنها هنوز هم به زبانترکی آذربایجانی صحبت میکنند.[۴۶][۴۷][۴۸]
ولادیمیر پوتین در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد قزاقستان گفته است که قزاقستان هیچ وقت یک کشور نبوده است و تنها بعد از فروپاشی شوروی تأسیس شده است که موجب ناراحتی نور سلطان نظربایف، شده است. کارشناسان این بیانات را در واکنش به حمایت نظربایف از عضویتاوکراین دراتحادیه اروپا دانستهاند. پوتین در سپتامبر سال ۲۰۱۴ میلادی در دیدار دانشجویان در پاسخ به این پرسش که «آیا رشد روحیات ملیگرایی در قزاقستان منجر به تکرار سناریوی اوکراین نخواهد شد زیرا فعلاً نورسلطان نظربایف نقش عامل بازدارندگی را بازی میکند»، به توصیف شخصیت نظربایف پرداخت ولی با بیاناتی موجب آشفتگی افکار عمومی قزاقها شد. پوتین گفت که نظربایف کار شگفتانگیزی کرده است و در قلمروی کشورش دولتی بنا نهاده است که هرگز در طول تاریخ صاحب دولت (حاکمیت) نبوده است. در واقع او به صورت تلویحی گفت که قزاقستان هیچگاه به عنوان یک کشور وجود خارجی نداشته است. ملی گرایان قزاق از دیدگاه روسیه مبنی برنداشتن دولت و حاکمیت در طول تاریخ ناراحت شده و به آن واکنش نشان دادند. حدود یک چهارم ساکنان قزاقستان و نیمی از جمعیت قزاقستان شمالی را روس تبارها تشکیل میدهند. قزاقستان بعد از روسیه بیشترین تعداد گویشوران زبان روسی را دارد.[۴۹][۵۰][۵۱]
The share of the European population by districts and cities of regional and republican subordination Kazakhstan in 2016
> ۷۰٪
۶۰٫۰–۶۹٫۹٪
50.0 - 59.9 %
40.0 - 49.9 %
30.0 - 39.9 %
20.0 - 29.9 %
10.0 - 19.9 %
0.0 - 9.9 %
نوروز در قزاقستان
نوروز در قزاقستان
مردم قزاقستاننوروز رااعتدال بهاری میدانند و بر این باورند که در این روز ستارههای آسمانی به نقطه ابتدایی میرسند و همه جا تازه میشود و روی زمین شادمانی بر قرارمیشود. همچنین قزاقها معتقدند که نوروز آغاز سال است و در میان آنان عبارات زیبایی دربارهٔ نوروز وجود دارد. نوروز روزی است که یک سال منتظرش بودهاند نوروز روزی است که خیر بر زمین فرود آمده و بالاخره نوروز روزی است که سنگ نیلگون سمرقند آب میشود.
در شب سال تحویل تا شب قزیر صاحبخانه دو عدد شمع در بالای خانهاش روشن میکند و خانهاش راخانه تکانی کرده و چونمردم قزاق باور بر این دارند که تمیز بودن خانه در آغاز سال نو باعث میشود افراد آن خانه دچار بیماری و بدبختی نشوند آنان بر این مسئله ایمان دارند و آن را هر ساله رعایت میکنند.
در شب نوروز دختران روستایی قزاق با آخرین گوشت باقیمانده ازگوشت اسب که سوقیم نام دارد غذایی به نام اویقی آشار همراه با آویز میپزند و از جوانهایی که دوستشان دارند پذیرایی میکنند. آنان نیز در قبال آن به دختران آینه و شانه و عطر هدیه میکنند که آن را سلت اتکیتر مینامند و به معنی علاقهآور میباشد.
در عید نوروز جوانان یک اسب سرکش را زین کرده و عروسکی که ساخته دست خودشان است با آویز زنگولهای به گردنش در ساعت سه صبح که ساعتی معین از شب قزیر است رها نموده تا از این طریف مردم را بیدار نمایند. عروسک در حقیقت نمادی از سال نو است که آمدن خود را سوار بر اسب به همه اعلام میکند.
نوروز برای قزاقها بسیار مقدس بوده و اگر در این روز باران یا برف ببارد آن را به فال نیک گرفته و معتقدند سال خوبی پیش رو خواهند داشت. در عید نوروز مردم لباس نو و سفید به تن میکنند که نشانه شادمانی است. دید و بازدید اقوام در این ایام با زدن شانهها به یکدیگر از آیین و رسوم مردم قزاق در ایام عید نوروز میباشد، همچنین پختن غذایی به نام نوروز گوژه (کوژه = آش) که تهیه آن به معنی خداحافظ با زمستان و غذاهای زمستانی است و از هفت نوعماده غذایی تهیه میشود در این ایام جزو آیین و رسوم این سرزمین میباشد.
مسابقات معروفی نیز در ایام نوروز در قزاقستان برگزار میشود که از مهمترین آنان میتوان به (قول توزاق) اشاره نمود که بین گروههای مرد و زن برگزار میشود. اگر برنده زنها باشند قزاقها معتقدند آن سال خوب و پربرکتی است اگر مردها پیروز شوند آن سال نامساعد خواهد بود. از دیگر مسابقات میتوان به کوکپار برداشتن بز از مکانی مشخص توسط سواران، آودار یسپاق، قیزقوو و آلتی باقان اشاره نمود.
در عصر نوروز نیز مسابقه آیتیس آغاز میشود که مسابقه شعر و شاعری است.[۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶]
متن نوروز نوشته شده به زبان قزاقی بر روی بیلبوردی در قزاقستان
زبان فارسی درقزاقستان از پیشینهای تاریخی برخوردار است، در دانشگاههای این کشور کرسیهای زبان فارسی ۳۰ سال است که دایر است، با وجود این در سالهای اخیر جایگاه زبان فارسی در مجامع علمی این کشور تا اندازهای افول کرده است.تاریخ قزاقستان با زبان و ادبیات فارسی گره خورده است و هر پژوهشگری که بخواهد دربارهٔ تاریخ و ادبیات و جغرافیای تاریخی قزاقستان مطالعه و تحقیق کند، باید با زبان فارسی آشنایی داشته باشد. بسیاری از ضربالمثلهای فارسی در ادبیات قزاقی نیز به کار برده میشود.[۵۹]در زبان قزاقی حدود ۳۰۶۸ واژه مشترک است که از زبان فارسی به خصوص از فارسیورارود به زبانقزاقی اقتباس شده است چون ارتباط مستقیم بوده و هست. در خیابانهای قزاقستان بسیار با واژههای داروخانه، آش خانه، کوچه، شهر، آبادانی (اودانی) یا بسیار نامهای قزاقی مواجه هستید که با زبان فارسی مشترک است. ناماسفندیار به صورت اَسپَندیار و نامرستم وبیژن در میان قزاقها خیلی فراوان است یعنی نه تنها نامهای عادی ایرانی، بلکه نامهایی حماسی است که فارسی زبانان به آنها افتخار ملی دارند و درشاهنامه آمده است. نامهایی که در ترکیبش واژهگل دارد در قزاقستان خیلی فراوان است که دکترصفر عبدالله استاد زبان و ادبیات فارسی در قزاقستان، ۱۲۵ نام زنانه قزاقی با این ترکیب مانند گلبدن، گلناز، گلنار، گلدانه، گل بهرام را گردآوری کرده است.[۶۰]
در قزاقستان چند ضرورت مهم برای تدریسزبان فارسی وجود دارد و این نکته را بزرگانقزاق میدانند.
۱- پیش از همه حدود ۹۰–۹۵ درصد منابع دست اولی که دربارهٔ قزاقها و اقوام آسیای مرکزی درقرون وسطی وجود دارد منابعفارسی است و بدون منابع فارسی از هیچ منبع دیگری نمیتوانند دربارهٔ اقوامترکی ومغولیآسیای مرکزی چیزی پیدا کنند.
۲- بیشتر حاکمان و خانهای مغولی و ترکی دبیران و وزیران فارسیزبان، یا به قول خودشان یک نفرتاجیک مورخ یا واقعهنگار فارسی یا فارسیزبان داشتهاند و همه کتابها را آنها نوشتهاند. برای نمونهجامعالتواریخ یاتاریخ جهانگشایجوینی و صدها کتاب دیگر به زبان فارسی است؛ بنابراین اگر این اقوام بخواهند کشورها و ریشههای خود را بیشتر بشناسند، امکان ندارد که بدون فراگرفتن منابع زبان فارسی به جایی برسند. این یک انگیزه بسیار مهمی است که باید این مردم فهم آن را داشته باشند.
۳- نکته دیگر این که هر قدر روابط ایران با منطقه و قزاقستان بهتر باشد زبان فارسی بهتر آموخته میشود. یکی از انگیزههایی که در قزاقستان خیلی زبانچینی یاکرهای میآموزند این است که صدها شرکت وجود دارد که برای فعالیتهای خود نیاز به همکارانی دارند که زبانشان را بدانند و از این بابت حقوق خوب هم میدهند. همچنینترکیه را میتوان نام برد کهترکزبانان کنونی خط را هم از دست دادند و برای مطالعه فرهنگ همان ترکها نیز راهشان بسته است و خط عربی ـ فارسی را نمیدانند و خطشانلاتین است ولی چون شرکتهای زیاد ترکیهای در قزاقستان فعال هستند و دولت ترکیه حمایت میکند دانشجویان به سمت زبانترکی استانبولی میروند.[۶۱]
خط و الفبا
خط و الفبای نوشتاری این کشور اکنون الفبایسریلیک است، اما قرار بر این است که الفبای نوشتاری آن تا سال ۲۰۱۵ به لاتین (الفبای لاتین ترکیه) تغییر یابد.[۶۲]
نورسلطان نظربایف، رئیسجمهور قزاقستان، در ماه دسامبر سال ۲۰۱۲ در پیام سالانه خود به مردم قزاقستان گفته بود که ما باید از سال ۲۰۲۵ بهگذار به الفبای لاتین اقدام کنیم. این بدان معنا است که از آن زمان ما در همه امور باید از خط لاتین کار بگیریم؛ یعنی تا سال ۲۰۲۵ ما باید کارگذاری، چاپ نشریات دوری، کتابهای درسی و غیره را به خط لاتین انجام دهیم.
رئیسجمهور قزاقستان دربارهٔ آنچه «منطق تاریخی ژرفِ» گذار به خط لاتین خوانده، میگوید: «این از ویژگیهای هم محیط فناوری جدید، هم ارتباط در جهان امروز و هم روند علم و آموزش در قرن ۲۱ است.»از نظر آقای نظربایف ظاهراًگذار به خط لاتین دسترسی جوانان قزاق به علم و فناوری امروز جهانی و ارتباط آنان با جهان غرب را آسانتر خواهد کرد، هرچند بسیاری در این امر تردید دارند. وی میافزاید: «در مدارس ما بچهها انگلیسی میآموزند؛ یعنی خط لاتین. این برای جوانان ما دشوار نخواهد بود.»
برخی از تحلیلگران آسیای میانه میگویند تصمیم رئیسجمهور قزاقستان برایگذار به خط لاتین تلاشی برای فاصله گرفتن از روسیه یا «جهان روسی» و نزدیکی بیشتر با کشورهای ترکتبار منطقه و بهویژه با ترکیه است.اما به اعتقاد قناعت عادل، تحلیلگر ازبکتبار مقیم پراگ، این تصمیم «خیال خامی» بیش نیست: «زیرا خط سیریلیک قزاقی به 'جهان روسی ' ربطی ندارد. در نهایت، مخالفان عمده 'جهان روسی ' - اوکراینیها - از خط سیریلیک استفاده میکنند و به فکر تغییر آن نیستند. بلغارستان، از اعضای اتحادیه اروپا و ناتو هم از این خط استفاده میکند.»آقای عادل میافزاید: «گذار به خط لاتین قزاقی بدان معنا نیست که آن با خط ترکی یا ازبکی مشترک میشود. قزاقها باید از تجربه ناموفقگذار زبان ازبکی به خط لاتین سبق (درس) بگیرند.»
عبدالقادر رستم:گذار به الفبای لاتین، قزاقها را از تأثیر معنوی و زبانی روسها دورتر میکند، و از سوی دیگر روسگرایی را که تاکنون در ذهن بخشی از مردم قزاق حکومت میکند، کاهش میدهد.
اشاره او به تصمیم دولت ازبکستان است که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی فرایند گذار از الفبای سیریلیک به خط لاتین را شروع کرد. اما این فرایند سالهاست ادامه دارد و به باور بسیاری موفق نبوده است؛ هرچند جمهوری آذربایجان و ترکمنستان، دو کشور دیگر ترکزبان در این فرایند تاحدی موفق بودهاند.زبانهای ترکمنی و آذری تا حد زیادی به زبان ترکی عثمانی نزدیکند، ولی ازبکی از خانواده دورتر زبانهای ترکی (جغتایی) است و نزدیکترین زبان به آن زبان اویغوری در چین محسوب میشود که خط آن برساخته از خط فارسی-عربی است. زبانهای قزاقی و قرقیزی هم از این دو گروه از خانواده زبانهای ترکی فاصله زیادی دارند.در ضمن، الفبای لاتین برای زبان قزاقی پدیده تازهای نیست. در سال ۱۹۲۹ با تصمیم دولت شوروی الفبای واحدی برای زبانهای ترکی قلمرو شوروی مبتنی بر خط لاتین ایجاد شده بود که بیش از ده سال مورد استفاده بود. اما در سال ۱۹۴۰ مانند زبانهای دیگر جماهیر آسیای میانه الفبای سیریلیک در زبان قزاقی هم جایگزین لاتین شد.
در مقاله خود، آقای نظربایف از تاریخ الفبا در زبانهای ترکی، از الفبای رونی در قرنهای ۶–۷ میلادی گرفته تا الفبای عربی که طی ۹۰۰ سال پس از حمله عرب و گسترش اسلام در قلمرو قزاقستان مورد استفاده بوده نیز یادآور شده و گفته است که تغییر الفبا در زبان قزاقی همیشه «علل سیاسی مشخصی» داشته است.رئیسجمهور قزاقستان منطقگذار به خط لاتین را به دور از انگیزههای سیاسی و مرتبط با «فناوری جدید و ارتباطات جهان معاصر» خوانده و آن را برای قزاقها مهم میداند.آقای رستم معتقد است که حوادث اوکراین و دخالت روسیه در امور آن کشور در سالهای اخیر نخبگان سیاسی قزاق را «هوشیارتر» کرده است: «گروههای ملتگرای روس، چه در قزاقستان و چه در روسیه مدعی بودند که ولایات شمالی قزاقستان زمین روسها است و باید به روسیه همراه شود، زیرا میزان جمعیت روس در این مناطق زیاد است. نظربایف برای پیشگیری از این امر دو طرح را اجرا کرد: با دادن امتیازها قزاقها را از کشورهای مختلف، از چین و مغولستان گرفته تا تاجیکستان و افغانستان، به قزاقستان آورد و عمدتاً در مناطق شمالی مستقر کرد.»وی میافزاید: «دوم، پایتخت را از آلماتی به شهر شمالی آقمُلا سلینوگراد زمان شوروی و آستانه کنونی) که اساساً شهر روسها بود، منتقل کرد. در اصل، به جای این شهر یک شهر کاملاً جدید و معاصر ساخته شد و به این بهانه دهها هزار قزاق را به شمال منتقل کرد. گذار به الفبای لاتین، قزاقها را از تأثیر معنوی و زبانی روسها دورتر میکند و از سوی دیگر، روسگرایی را تاکنون در ذهن قسمتی از مردم قزاق حکومت میکند، کاهش میدهد».[۶۲]
اقتصاد این کشور تا حد زیادی به بخشکشاورزی متکی است. قزاقستان بیشترین تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه را در میان جمهوریهای تازه استقلال یافته دارد و نیز از اعضای مهمسازمان همکاری شانگهای است.
این کشور از لحاظ منابع زیرزمینی هم بسیار غنی است، از سال۱۹۹۳ تاکنون بیش از ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در این بخش انجام شده است. همچنین تخمین زده میشود که قزاقستان صاحب دومین منابع بزرگ دراورانیوم،کروم،روی وسرب و سومین درمنگنز، چهارمین درمس و در موردزغال سنگ،آهن وطلا نیز در بین ۱۰ کشور اول دنیا قرار میگیرد.[۶۳] و همچنین یازدهمین منابع بزرگ هم درنفت و هم درگاز طبیعی را در اختیار دارد.[۶۴]
کشف و استخراج نفت در مناطق غربی در کناردریای خزر، این کشور را جزو کشورهایی با درصد رشد اقتصادی بالا در میان جمهوریهایاتحاد شوروی سابق قرار داده است. قزاقستان به درآمدهای نفتی بسیار وابسته است و سقوط جهانی قیمت نفت در مقطعی وضعیت اقتصادی این کشور را دشوار کرد.
تحریمهای دوجانبه روسیه و غرب به سقوط روبل روسی و بحران اقتصادی در روسیه منجر شده که تأثیراتی جدی بر جماهیر دیگر سابق شوروی، از جمله قزاقستان، گذاشته است.[۶۵]
واحد پول این کشور تنگه است. هر تنگه معادل ۰٫۰۰۱۸ دلار آمریکا و هر دلار معادل ۵۴۴ تنگه است. (سپتامبر ۲۰۲۵).[۶۶]
یادداشتها
↑«قزاقستانی» به همهٔ شهروندان قزاقستان گفته میشود، فارغ از قومیت آنها.[۵]
↑"Scythian". The New Encyclopædia Britannica, Micropædia. Volume 10 (15th ed.). p. 576. "member of a nomadic people originally of Iranian stock who migrated from Central Asia to southern Russia in the 8th and 7th centuries BC".
↑۳۷٫۰۳۷٫۱۳۷٫۲۳۷٫۳انوشه، حسن (به سرپرستی) (۱۳۸۰)،دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه،تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،شابک۹۶۴-۴۲۲-۴۱۷-۵
↑پلیس قزاقستان دهها معترض اصلاحات ارضی را دستگیر کرد:بیبیسی فارسی
↑خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام:0 وارد نشده است. (صفحهٔراهنما را مطالعه کنید.).
↑خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامشیعیان مرکه وارد نشده است. (صفحهٔراهنما را مطالعه کنید.).
↑خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامایران کوچک در دل قزاقستان وارد نشده است. (صفحهٔراهنما را مطالعه کنید.).
↑خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامملتهای قزاقستان و شیعیان قزاقستان وارد نشده است. (صفحهٔراهنما را مطالعه کنید.).