قانون فاستر – که با نامقانون جزیره نیز شناخته میشود – قاعدهای درزیستشناسی فرگشتی است که بر پایه آن، اعضای یکگونه بسته به موجود بودن منابع طبیعی در محیط زیستشان، جثهٔ بزرگ یا کوچکتری پیدا میکنند. این قاعده، مهمترین اصل بررسیجغرافیای زیستی است. برای نمونه، معروف است کهماموتهای کوتوله از ماموتهای معمولی ساکن خشکیها فرگشت یافتند. راههای فرگشتی مشابهی نیز درفیلها،اسبهای آبی،بوآها،گوزنها، وانسانها دیده شدهاند. قاعده نامبرده نخستین بار توسط جی. بریسول فاستر (۱۹۶۳) در پی تحلیلبزرگ شدن جثه در جانداران ساکن جزیره مطرح شد که به آن نام «قانون جزیره» را داده بود.[۱]
بررسیهای فاستر بر روی ۱۱۶ گونه جانور جزیرهنشین نشان داد که بعضی از آنها نسبت به نمونههای خشکیزیشان دارای جثه بزرگتر و بعضی دیگر دارای جثه کوچکتر شدهاند. او در نتیجهگیری خود در مجلهنیچر نوشت که در نبود فشار از سوی مهاجمان، جانوران کوچکتر میتوانند جثه بزرگتری پیدا کنند و جانوران بزرگجثه نیز به دلیل کمبود منابع طبیعی در جزایر، جثه کوچکتری پیدا میکنند.[۲] پس از او، این ایده توسطرابرت مکآرتور وادوارد او. ویلسون گسترش یافت و بهنظریه جغرافیای زیستی جزایر تبدیل شد. در سال ۱۹۷۸ نیز، تد کیس با نمودارها و روابط ریاضی پیچیده نشان داد که چگونه یک گونه میتواند در یک جزیره به جثه بزرگ برسد، ولی در جزیره دیگر جثهاش تغییری نکند. برای نمونه، او با بررسی نمونهٔچاکوالای بزرگ نشان داد که توالی زمانی ورود دو گونه ازمار زنگی به یک جزیره چگونه باعث بزرگ شدن یکی، و کوچک شدن دومی شدهاست.[۲]