انتقال پست ریاستجمهوری بهرائول کاسترو در ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶
فیدِل اَلِخاندرو کاسترو رز (بهاسپانیایی:Fidel Alejandro Castro Ruz)، (۱۳ اوت ۱۹۲۶ – ۲۵ نوامبر ۲۰۱۶)سیاستمدار و انقلابیکوبایی بود. وی علاوه بر رهبریانقلاب کوبا، از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۶ میلادی به عنواننخستوزیر و سپس به عنوانرئیسجمهور این کشور از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۸ فعالیت کرد.حزب کمونیست کوبا که تنهاحزب سیاسی درنظام تکحزبی کوبا است، از سال ۱۹۶۵ تا سال ۲۰۱۱ تحت رهبری وی اداره میشد. بر اساس قانون اساسی مصوب سال ۱۹۷۶ میلادی دبیرکل حزب، رهبری حکومت را در اختیار دارد.[۱] کاسترو یکی از نمادهای انقلاب کمونیستی درآمریکای لاتین بهشمار میرود؛ زیرا او نخستین حکومتمارکسیست-لنینیست جهان را درنیمکره غربی و در نزدیکترین فاصله به آمریکا برقرار کرد. او در میان رهبران کمونیست جهان طولانیترین دوره حکومت را داشت.ریش،سیگار برگ و لباس نظامی سبز زیتونی، نمادهای ماندگار ظاهر وی هستند.[۲]
در دوران زمامداری وی در کوبا صنایع و تجارتملیسازی شد و اصلاحاتسوسیالیستی دولت در سراسر جامعه به اجرا درآمد. کاسترو همچنین دو دوره دبیرکلجنبش عدم تعهد بود. کاسترو یکی از شخصیتهای بحثبرانگیز جهان معاصر بودهاست. وی جوایز مختلف بینالمللی به دست آورده و حامیانش او را قهرمان سوسیالیسم، ضدامپریالیسم وبشردوستی و کسی که توانسته استقلال کوبا را در برابرامپریالیسم آمریکا حفظ کند، میدانند. در مقابل؛ منتقدانش وی را یکدیکتاتورتمامیتخواه میدانند که دولتش باعث بروز موارد متعدد نقضحقوق بشر، آوارگی بیش از یک میلیون کوبایی و تضعیفاقتصاد کشور شدهاست.ارنستو چه گوارا از بزرگترین حامیان وی بود.
فیدل کاسترو در انستیتو دی بیلین، ۱۹۴۳، هاوانا، کوبا
اختلاف فاحش میان سطح زندگی خود بافقر شدید بسیاری از هموطنانش او را تحت تأثیر قرار داده و به یک انقلابی تبدیل کرد. او مصمم به سرنگونی حکومتفولخنثیو باتیستا ثالدیوار بود؛ زیرا نام حکومت او برابر بافساد سیاسی، انحطاط و نابرابری شدید بود. از سوی دیگر کوبا در آن زمان بهشت ثروتمندان خوشگذران بود و عملاً توسط باندهای تبهکارتنفروشی،قمار وقاچاق موادمخدر اداره میشد.[۳]
فیدل کاسترو، دستگیری بعد از تهاجم به مونکادا
بنابراین، زمانی که دانشجو بود به یک گروه دانشجویی پیوست که علیه فساد سیاسی مبارزه میکردند.[۴] او در سال ۱۹۴۷ میلادی عضو حزب مردم کوبا شد که به حزب ارتدوکس کوبا هم شهرت داشت. وی سپس رهبر جناح چپ حزب شد و همان سال داوطلب عضویت در یک گروه مسلح برای مبارزه علیه نظامرافائل لئونیداس تروخیو درجمهوری دومینیکن شد اما این گروه نتوانست از کوبا خارج شود.[۴] فیدل کاسترو بارها در طرحریزی و اجرای اینگونه نقشههای ضد امپریالیستی نقش داشت.[۵]
در سال ۱۹۵۳ بخاطر نقش در یک کودتای نافرجام به زندان افتاد. او پس از آزادی از زندان بهمکزیک رفت و سپس به همراه ارنستوچه گوارا و هشتاد و دو نفر از یارانش با قایقی که نشتی داشت به کوبا بازگشت. بیشتر مبارزان به محض پهلو گرفتن قایق دستگیر یا کشته و فقط دوازده نفر از آنها موفق به فرار شدند. این افراد به تپههایهاوانا سرازیر شدند.[۲]
کاسترو وکامیلو سینفوئگوس انقلابی دیگر در ۸ ژانویه ۱۹۵۹ وارد هاوانا میشوند
کاسترو، ارنستو چه گوارا و همراهانشان انقلاب را از پایگاه خود در کوههایسیرا مائسترا با یکجنگ چریکی کلاسیک را آغاز کرده و در روز دوم ژانویه ۱۹۵۹ وارد هاوانا شدند. با فرار باتیستا، کاسترو پیروز و دولت جدیدی در کوبا مستقر شد. رهبران کوبا قول دادند زمینها را به مردم واگذار کنند و از حقوق فقرا دفاع کنند.[۳]
در آن زمان کاسترو تأکید داشت کهایدئولوژی او قبل از هر چیز کوبایی است و میگفت: «ما به دنبالکمونیسم یامارکسیسم نیستیم. به جای آندموکراسی وعدالت اجتماعی میخواهیم، آنهم در چارچوب اقتصادی با برنامه».
امادوایت آیزنهاور به او توجهی نکرد و بر اساس گفته خود کاسترو، همین مسئله او را به آغوششوروی و رهبر آننیکیتا خروشچف، انداخت. از آن پس کوبا به یکی از صحنههایجنگ سرد تبدیل شد.[۳] بعضی از یارانلیبرال او این کار را خیانت دانستند.[۲]
کاسترو در شوروی
پس از آنکه دولت کاسترو اموال و داراییهای آمریکاییها در کوبا را مصادره کرد،[۲] در آوریل ۱۹۶۱ آمریکا تلاش کرد با ایجاد جنگ چریکی با بهکارگیری ارتشی خصوصی متشکل از تبعیدیان کوبایی، حکومت کاسترو را سرنگون کند. اما ارتش کوبا درخلیج خوکها به مهاجمان حمله کرد و ضمن کشتن بسیاری از آنها، هزار نفر دیگر را به اسارت گرفت. این پیروزی به ابزار تبلیغاتی کاسترو بدل شد. او با این کار به وجههابرقدرت بودن آمریکا چنگ انداخته بود و این برای آمریکا پذیرفتنی نبود.[۳]
در ۱۹۶۲، هواپیماهای تجسسی آمریکا موشکهای هستهای شوروی را در راه انتقال به کوبا شناسایی کردند. این مسئله باعث ترس در جامعه بینالملل شد؛ زیرا جهان در آستانه یک جنگ هستهای تمام عیار قرار گرفته بود.جان اف. کندی، رئیسجمهوری وقت آمریکا به کوبا هشدار داد: «در آن جزیره محصور، مجموعهای از پایگاههای شلیک موشکهای تهاجمی در حال ساخت است. هدف از احداث این پایگاهها نمیتواند چیزی جز ایجاد توانایی انجام حمله هستهای در نیمکره غربی باشد». با مذاکرات فشرده و پشت پرده، شوروی موشکهایش را به صورت آشکار از کوبا و آمریکا بهطور مخفیانه سلاحهایش را ازترکیه خارج کرد.[۳]
اتحاد شوروی روابط اقتصادی زیادی با کوبا بر قرار کرد و خریدار بخش عمده محصولشکر این جزیره بود. آمریکا نیاز شدیدی به برخی کالاهای کوبایی داشت. اما بخاطر تحریمهای تجاری آمریکا، این کالاها به شوروی صادر میشدند. با حمایت شوروی کوبا در رأسجنبش عدم تعهد قرار گرفت.[۳]
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای انقلاب کاسترو فاجعهبار بود؛ زیرا فروش شکر به شوروی قطع و اقتصاد کوبا عملاً تعطیل شد. با قطع کمکهای حیاتی شوروی و به خاطر وجود تحریمهای آمریکا، کشور دچار کمبود همهجانبه و بحرانهای جدی شد؛ بنابراین در اواسط دهه ۹۰ میلادی تحمل بسیاری از کوباییها به پایان رسید و هزاران نفر از آنها از طریق دریا به سویفلوریدا آمریکا رفتند. با اینکه بسیاری از آنها در طول مسیر غرق شدند، اما این حرکت نمادی برای اعتماد خردشده نسبت به شخص کاسترو بود.[۳]
کاسترو و حسن روحانی رئیس جمهور پیشین ایران در سال ۲۰۱۶
در سالهای پایانی حکومت به نظر میرسید که او در مواضع خود قدری ملایمتر شدهاست. او پس از انجام یک عمل اضطراریجراحی سرطان روده در سال ۲۰۰۶، از قدرت کنار رفت. برادرشرائول کاسترو جای وی را گرفت. از آن به بعد به ندرت در انظار عمومی ظاهر شد. در فوریه ۲۰۰۸ اعلام کرد که دیگر سمت رئیسجمهوری و فرمانده کل قوا را نخواهد پذیرفت.[۳] در سالهای بعد سعی کرد تا با ایجاد پیوند باهوگو چاوز رئیسجمهور وقتونزوئلاینفتخیز جای خالی کمکهای اتحاد شوروی را پر کند.[۲]
فیدل کاسترو در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۶ در سن ۹۰ سالگی درگذشت. تلویزیون کوبا بامداد روز شنبه این خبر را به نقل از رائول کاسترو اعلام کرد. گزارشها حاکی است که رائول کاسترو، رئیسجمهوری وقت کوبا، با حضور در تلویزیون این کشور گفتهاست: «فرمانده کل انقلاب کوبا ساعت ده و ۲۹ دقیقه شامگاه جمعه درگذشت». به گزارش خبرگزاری فرانسه، رائول کاسترو گفتهاست: طبق وصیت فیدل کاسترو جسد وی روز شنبهسوزانده خواهد شد.[۶] مراسم تشییع جنازه فیدل کاسترو در ۴ دسامبر ۲۰۱۶ برگزار شد.
یکی از این جنبههای مثبت در زمان او درآموزش وسیستم مراقبتهای بهداشتی این کشور بود. این مساله مهم در جریان بازدید هیئتی از متخصصان مراقبتهای بهداشتیایالات متحده آمریکا در اواسط نوامبر ۲۰۱۶ ، به رهبریمایکل لویت، فرماندار پیشینایالت یوتا از حزبجمهوریخواه و وزیر بهداشت و خدمات انسانی در دوران ریاستجمهوریجورج دبلیو بوش، به وضوح آشکار شد. در حوزهی مراقبتهای بهداشتی، کوبا الگویی از موفقیت با نمونههای کمنظیر در سطح جهانی به شمار میرود.
این گروه اعلام کرد: از انقلاب ۱۹۵۹، نرخمرگومیر نوزادان در کوبا از ۳۷٫۳ به ۴٫۳ در ۱۰۰۰ تولد زنده کاهش یافته (همسطحاسترالیا؛ پایینتر از آمریکا: ۵٫۸).امید به زندگی از ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۶ از ۷۰٫۰۴ به ۷۸٫۷ سال افزایش یافته و به آمریکا (۷۹٫۸) نزدیک شده است. بار بیماری اصلی:بیماریهای غیرواگیر (قلبیعروقی،سرطان،سکته مغزی) — مشابه کشورهای ثروتمند.
دستاوردهای سلامت کوبامستقیماً ناشی از اولویتگذاری شخصی فیدل کاسترو بر آموزش و بهداشت است. گزارشهای محلی این اولویت را تأیید میکنند؛ هرچند ممکن است تحت تأثیر روایت رسمی باشد، شواهد عینی شامل:
سازمانسیا چند بار سعی کرد او را به قتل برساند که معروفترین مورد آن عملیات مانگوس بود. در این عملیات قرار بود در سیگارهای برگ فیدلمواد منفجره قرار داده شود. سیگار برگ برای سازمان سیا چیزی جذب کننده برای ترور کاسترو بود.[۹][۱۰]
از جمله موارد دیگر، طرحی برای ریختن ریش او با هدف دست انداختن او در انظار عمومی بود. قرار بود این کار از طریق پودری که او به ریشهای خود میزند انجام شود.[۱۱]
اندیشههای اجتماعی و سیاسی فیدل کاسترو با عنوانکاستروئیسم (بهانگلیسی:Castroism) شناخته میشود.
کاسترو نه فردی مذهبی بلکهضد دین بود وکلیسای کاتولیک را یک نهاد طرفدارسرمایهداری بهشمار میآورد.[۱۲] اگرچهدیدگاههای مذهبی فیدل کاسترو بحثهای متعددی را به همراه داشتهاست، زیراغسل تعمید داده شده و به عنوان یک وابسته به کلیسای کاتولیک روم بزرگ شد، اما او بعداً در زندگی به عنوان یکخداناباور شناخته شد. او استفاده از انجیل برای توجیه سرکوب زنان و آفریقاییها را نقد میکرد[۱۳] اما تشریح میکرد که مسیحیت «گروهی از اندرزهای بسیار انسانی» را ارائه میکند که «ارزشهای اخلاقی» و «حسی از عدالت اجتماعی (سوسیال)» را به دنیا میبخشد، نقل میکند «اگر مردم مرا یک مسیحی بدانند، نه از منظر مذهبی بلکه از منظر نسخه سوسیال، من اعلام میکنم کهیک مسیحی هستم»[۱۴] او مفسر این ایده بود کهعیسی مسیح یککمونیست بودهاست (کمونیسم مسیحی)، با اشاره بهتغذیه انبوه خلق و داستانمسیح و مرد جوان ثروتمند به عنوان گواه کاسترو.[۱۵]
جنبش انقلابی کوبا که از ۱۹۵۳ آغاز شد، در شروع مبارزه ایدئولوژی یا نظریه روشنی نداشت و هدف آن تنها سرنگونی رژیم فاسد باتیستا بود. آمیزش جنبش چریکی با کمونیسم از ۱۹۶۱ پدید آمد و آن هنگامی بود که کاسترو بهمارکسیسم-لنینیسم روی آورد و آن را ایدئولوژی رسمی کوبا کرد. اهمیت این ایدئولوژی بیشتر از نظر در پیش گرفتن یک روش انقلابی خاص است؛ بنابراین روش، پیشاهنگان انقلابی، به جای آن که در انتظار پیدایش شرایط «عینی» مارکسیستی و شرایط «ذهنی» لنینیستی برای یک انقلاب کامل عیار بنشینند باید این شرایط را با آغاز جنبش چریکی از مناطقی روستایی و کوهستانی که خارج از چتر امنیتی رژیم حاکم است به وجود آورند. به عبارت دیگر، کاستروئیسم نیز مانند لنینیسم و مائوئیسم، روش یک انقلاب پیروزمند در یک کشور را به عنوان مدل برای کشورهای دیگر عرضه میکند. با این مدل، هم کاسترو و هم چه گوارا، اندیشههای مارکسیستی و لنینیستی دربارهٔ مراحل انقلاب را که تحول طبقاتی تعیینکننده آن است، کنار میگذارند.[۱۶]
کریستینا فرناندس رئیس جمهور پیشین آرژانتین میان فیدل کاسترو و رائول کاسترو
در دهههای۱۹۶۰ و۱۹۷۰ میلادی،همجنسگرایان کوبا تحت شدیدترین فشارها قرار گرفتند. حکومت فیدل کاسترو آنها را بهمنظور «تجدید تربیت و پرورش»، روانهٔ اردوگاههای کار اجباری کرد. فیدل کاسترو سالها بعد اعتراف کرد که این سیاست غلط بودهاست.[۱۷]
در سال ۱۹۸۰ میلادی، کاسترو به ۱۲۵ هزار نفر از کوباییهایی که خواستار ترک کوبا بودند، اجازه داد تا از طریقبندر ماریل طی یک مهاجرت انبوه، بهایالات متحده آمریکا مهاجرت کنند.[۱۸]
او مخالف نامگذاری مجسمه، خیابان یا میدان به نام خود و چهرهاش روی سکهها ضرب بود؛ زیرا آن را نماد «تکبر انسانی» میدانست. اما در نطقهای طولانی خود در تلویزیون و رادیو برای اثرگذاری استفاده میکرد؛ زیرا همه کانالها و شبکهها سخنرانیهای او را پخش میکردند.[۱۹]
در سال ۲۰۰۴ بخاطر زمینخوردن، دچار شکستگی کاسهزانو وبازو شد.[۳]
کاسترو نظام خدمات درمان و آموزش رایگان و با کیفیت را در دسترس همگان قرار داد. نرخ مرگ و میر نوزادان این کشور با اکثر کشورهای پیشرفته جهان قابل مقایسه است.[۳]
رفتار خشن او در مقابل مخالفان سیاسی بر سابقهحقوق بشر او سایه انداختهاست. پاپژان پل دوم در سال ۱۹۹۸ در سفری تاریخی از کوبا دیدن کرد. او در این سفر کاسترو را به خاطر نقض حقوق بشر محکوم کرد.[۲]
دربارهٔ کاسترو مستندهای سینمایی و تلویزیونی زیادی ساخته شدهاست. حدود ۵۰ بازیگر سینما و تلویزیون در نقش او بازی کردهاند که از میان آنها نقشآفرینیجک پالانس در فیلم «چه» (۱۹۶۹) ودمیان بیچیر در فیلمچه ساختهاستیون سودربرگ محصول ۲۰۰۸ اشاره کرد.