
میرزا علی اصطهباناتی شیرازی ملقب بهمعین الشریعه مشهور بهفقیر شیرازی یافقیر اصطهباناتی، زادهٔ سوم شعبان دراستهبان (۱۲۹۶–۱۳۵۱ قمری/ ۱۲۵۶–۱۳۱۰ خورشیدی)، فرزند میرزا محمدباقر واعظ اصطهباناتی، خطیب، ادیب و شاعر قرن سیزدهم، متخلص بهفقیر که بهادبیات فارسی و عرب اشراف داشته و بیشتر آثارش را به پیروی از سعدی سروده است.[۱] آثار او درونمایه عرفانی اخلاقی و حکمی دارد. وی درشیراز میزیسته و به زراعت اشتغال داشته و در بزرگترین مسجد شیراز (مسجد نو) به وعظ و خطابه میپرداخته است.[۲]
از خود وی چنین نقل شده است: اول شعری را که گفتم در سن پانزده سالگی درارض اقدس در شهرمشهد در مجمع جمعی از اهل ادب، رباعی معروف خوانده شد:
فقیر را از مضمون آن خوش آمد. دوست داشتم جوابی گفته باشم، گفتم:
| به فکرت بسازم یکی خانقاه | که هر بیدلی را شود جایگاه |
| به نام خدا آورم خامه را | بَرَم در نگارش من این نامه را | |
| خدایی که بایسته فرتاش[۴] هست | نهان است و بر هر دلی فاش هست |
| دمی آخر ای دل به خلوت گرای | که دانا گزیند ز خلوت سرای | |
| چو حق روی از خلق پوشیده دار | به خلوت طلب از دل خود مدار | |
| پری وار از خلق بیگانه شو | چو پروانه در عشق، دیوانه شو |
| به توفیقت ای کردگار قدیر | به پایان رسید این کتاب فقیر | |
| ... به تاریخش این بیت آمد گواه | بلند از فقیر آمد این خانقاه |