حملهها و فتوحات مغول در طول سدههای ۱۳ و ۱۴ میلادی رخ داد که در پی آن بزرگترین امپراتوری پیوسته تاریخ،امپراتوری مغول (۱۲۰۶ -۱۳۶۸) ایجاد شد و در سال ۱۲۶۰ بخش وسیعی ازاوراسیا را دربر گرفته بود. تاریخنگارانویرانی مغول را یکی از مرگبارترین رویدادهای تاریخ میدانند.[۱][۲]
امپراتوری مغول در طول قرن سیزدهم از طریق سلسلهای از لشکرکشیهای پیروزمندانه در گسترهٔ اوراسیا توسعه یافت و در اوج خود، ازاقیانوس آرام تااروپای مرکزی امتداد داشت. بعدها در کنار امپراتوری بریتانیا، بهعنوان بزرگترین امپراتوری پیوسته خشکی شناخته شد. برخلاف «امپراتوریهای دریایی» بعدی مانندقدرتهای استعماری اروپایی، امپراتوری مغول یک قدرت برّی براساس قدرت سوارهنظام و خیل جانواران علفخوار مغول بود.[الف] بنابراین بیشتر پیشروی و غارت مغولها در فصول گرمتر، زمانی که چرای کافی برای گلههایشان وجود داشت، انجام میشد.[۴] قبل از ظهور مغولها ۱۵ سال آبوهوای مرطوب و گرم از سال ۱۲۱۱ تا ۱۲۲۵ وجود داشت که شرایط مساعدی را برای پرورش اسب فراهم کرد که به گسترش آنها کمک زیادی کرد.[۵]
چنگیز خان در اواخر سده ششم خورشیدی (اوایل سده هفتم قمری) قبایل مغول را یکپارچه کرد و با نیروی آنان و برخی از اقوامترک، نیروی جنگی سهمگینی ایجاد کرد که بیشترآسیا و شرقاروپا را به تصرف خود درآورد. جانشینان چنگیز تا بیش از یک سده بر مناطق پهناوری از آسیا و خاور اروپا (ازجملهروسیه) حکمرانی میکردند، ولی کمکم از قدرت آنان کاسته شد و مقهور ملل زیر فرمان خود شدند. حکومت مغولان در ایران با عنوانایلخانان بیش از یک قرن حکومت کردند و تأثیراتی عمیق بر این کشور برجای نهادند.[۶]
یورش مغولان به ایران در سال ۶۱۶ق/۱۲۱۸م آغاز گردید.
چنگیز خان نخستامپراتوری مغول را درآسیای مرکزی بنیان گذاشت که با اتحاد قبایل کوچ نشینمرکیتها،تاتارها،کرائیتها،ترکهای ومغولها آغاز شد.پادشاهی قوچی بودایی تسلیم شد و قلمرویش ضمیمه مغول شد. او سپس با فتحقراختاییان باخوارزمشاهیان همسایه شد چنگیز خان در ابتدا با خوارزمشاهیان روابط تجاری برقرار کرد و باعلاءالدین محمد خوارزمشاه ادب را رعایت نمود اما محمد با تدابیر خصمانه و دشمنانه خود موجب غضب خان مغول و هجوم او به ممالک اسلامی گردید. خان مغول در پی قتل ۴۵۰ بازرگان مهاجر دراترار، حمله خود را را به ممالک اسلامی آغاز کرد. سپاه مغول به فرماندهی چنگیزخان در مقابل سپاه علاءالدین محمد برآمد اما علاءالدین محمد ازجوجی خان مغول شکست خورد و از مواجهه با لشکر مغول خودداری ورزید و بهجزیره آبسکون و در آنجا در بستر مرگ پسرشجلالالدین را برای جانشینی انتخاب کرد و پس از آن برای همیشه چشمانش را بست. در طی مدتی که محمد در جزیره آبسکون سکونت داشت چنگیز یکی پس از دیگری شهرهای آسیای مرکزی را گشود و هر جا رسید مردم را به قتل آورد و بناها و شهرها را تخریب کرد.[۷]
↑«به ناچار مغولها بیشتر فتوحات و غارتهای خود را در فصول گرم سال انجام میدادند زمانیکه علف کافی برای گلههایشان وجود داشت. [...] نیرو یافته از علف، امپراتوری مغول را میتوان نیرو گرفته از خورشید توصیف کرد؛ این یک امپراتوری خشکی بود. امپراتوریهای بعدی، امپراتوریهای دریا مانند بریتانیا، با کشتی حرکت میکردند و با نیروی باد کار میکردند. امپراتوری آمریکا، اگر امپراتوری باشد، با نفت کار میکند و امپراتوری هواست.»[۴]