اولین حکومت در غنای کنونیدولت بونو در سدهٔ یازدهم میلادی بود.[۱۲] پادشاهیها وامپراتوریهای متعددی در طول قرنها پدید آمدند که قدرتمندترین آنهاپادشاهی دگبون در شمال[۱۳] وامپراتوری آشانتی در جنوب بودند.[۱۴] در آغاز سدهٔ پانزدهم،امپراتوری پرتغال، و به دنبال آن بسیاری از قدرتهای اروپایی دیگر، برای کسب حق تجارت در این منطقه با یکدیگر درگیر بودند، تا اینکهبریتانیا در نهایت کنترل ساحل را در اواخر سدهٔ نوزدهم به دست آورد. به دنبال بیش از یک قرن استعمار، مرزهای فعلی غنا شکل گرفت و چهار قلمرو مستعمرهٔ بریتانیا را در بر میگرفت:ساحل طلا، آشانتی، قلمروهای شمالی و توگولند بریتانیا. این مستعمرهها در ۶ مارس ۱۹۵۷ به عنوان یکقلمروی مستقل امپراتوری بریتانیا دراتحادیهٔ کشورهای مشترکالمنافع متحد شدند و به اولین مستعمره درآفریقای سیاه تبدیل شدند که به حاکمیت مستقل دست یافتند.[۱۵][۱۶][۱۷] غنا متعاقباً براستعمارزدایی وجنبش پانآفریقا تأثیرگذار شد.[۱۸]
با ورودپرتغالیها در سده پانزدهم و نفوذ استعماری آنان و سایر اروپائیان، این ممالک از هم پاشیده شد و توسط آنهاتجارت برده و طلا رونق یافت. غنا در عهد استعمار بهساحل طلا مشهور بود. پس ازپرتغالیها،بریتانیاییها آغاز به دست اندازی و تأسیس پایگاههای بازرگانی دیگری درغنا نمودند و رفتهرفته شهرهایی در پیرامون آنها ایجاد شد. در سال ۱۸۷۴ میلادی،بریتانیا مستعمره فرمانگذار ساحل طلا را تأسیس کرد و پس از ستیزهای طولانی،پادشاهی آشانتی و سرزمینهای شمالی واقع در شمال آشانتی را نیز تحتالحمایه خود اعلام کرد. پس ازجنگ جهانی اول، بخشی ازتوگولند آلمان که به قیمومیتبریتانیا داده شده بود، از لحاظ اداری ضمیمهساحل طلا گردید.
در اواخر دهه پنجم سدهٔ گرایشهای استقلالطلبانه مردم ساحل طلا منجر به چند شورش ملی شد. در سال ۱۹۵۱بریتانیا قانون اساسی تازهای به اینمستعمره اعطا کرد که برطبق آن، نوعیخودمختاری در امور داخلی به این مستعمره داده شد و بهدنبال آن اولین انتخابات عمومی برگزار گردید. در این انتخاباتقوام نکرومه رهبر حزب ملی خلق به نخستوزیری رسید.
در مارس سال ۱۹۵۷ میلادی، ساحل طلا با نام تازه غنا استقلال یافت و ازکشورهای همسود بریتانیای بزرگ و دارای حکومت فرمانداری کل گردید. قوام نکرومه در مقام نخستوزیری این کشور باقیماند.
در ماه ژوئیه سال۱۹۶۰ نوع حکومت این کشور به همتقوام نکرومه تبدیل به جمهوری شد و خود نکرومه قدرت را دست گرفت. در سال ۱۹۵۹ غنا باگینه،اتحادیه ممالک مستقل آفریقایی و در سال ۱۹۶۱ باگینه ومالیاتحادیه ممالک آفریقایی را به منظور همکاری کشورهای عضو در زمینههای نظامی، اقتصادی و اشتراک نظر در سیاست خارجی به وجود آورد که عملاً دوامی نیافت.
غنا کشوری چند قومی با جمعیتی متشکل از گروههای زبانی و مذهبی متنوع است.[۱۹] در حالی کهآکانها بزرگترین گروه قومی این کشور را تشکیل میدهند، اما در اکثریت نیستند. اکثریت قریب به اتفاقغناییهامسیحی (۷۱٫۳٪) هستند و حدود یک پنجم آنهامسلمان و یک دهم آنها پیرو ادیان سنتی هستند.[۳] غنا یکحکومت متمرکزلیبرال است که رئیسجمهور همرئیس کشور است و همرئیس دولت.[۲۰] از سال ۱۹۹۳، این کشور یکی از آزادترین و باثباتترین دولتها را در قارهٔ آفریقا حفظ کرده است و از نظر معیارهای مراقبتهای بهداشتی، رشد اقتصادی و توسعهٔ انسانی عملکرد نسبتاً خوبی دارد.[۱۸] در نتیجه غنا از نفوذ قابل توجهی در غرب آفریقا برخوردار است،[۲۱] و به شدت در امور بینالمللی ادغام شده و عضوی ازجنبش عدم تعهد،اتحادیه آفریقا،جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا،گروه ۲۴ واتحادیه کشورهای مشترکالمنافع است.[۲۲]
ریشهشناسی نامغنا به معنای «پادشاه جنگجویِ قوی» است و عنوانی بود که به پادشاهان قرون وسطاییامپراتوری غنا درغرب آفریقا اعطا میشد، که نباید با غنای امروزی اشتباه شود، زیرا این امپراتوری در شمال کشورهای امروزیمالی، وسنگال، و در جنوبموریتانی قرار داشت.[۲۳] غنا به دلیل استفادهٔ زیاد از طلا معروف بود و از این رو در طیتجارت صحراگذر، توسطعربها «سرزمین طلا» نام گرفت.[۲۴]
اکثر مناطق غنای کنونی درقرون وسطی وعصر کاوش توسط اقوام مختلف مسکون بودند.اولین پادشاهیهای شناختهشدهٔ که در غنای امروزی پدیدار شدند، دولتهایمول-داگبانی بودند.[۲۵] مول-داگبانیها که سوارکار بودند، ازبورکینافاسوی امروزی تحت رهبرینا گبوا به غنا آمدند.[۲۶] آنها با سلاحهای پیشرفتهٔ خود و بر اساس یک اقتدار مرکزی، به راحتی به سرزمینهای مردم محلی که تحت فرمان «تندامبا» (کاهنان خدای زمین) بودند، حمله کردند و این مناطق را اشغال کردند، و خود را حاکمان این منطقه نامیدند.[۲۷] مرگ نا گبوا باعث جنگ داخلی در بین فرزندان او شد که برخی از آنها از هم جدا شدند و دولتهای جداگانهای از جملهداگبون،ممپروگو،موسی،نانومبا ووالا را تشکیل دادند.[۲۸][۲۹]
اگرچه منطقهٔ غنای کنونی درغرب آفریقا جابجاییهای جمعیتی زیادی را تجربه کرده است، مردمانآکان در اواخر سدهٔ پانزدهم شروع به نقل مکان به این منطقه کردند.[۲۵][۳۰] در اوایل سدهٔ شانزدهم، آکانها در ایالت آکان به نامبونومان کهاستان برونگ-آهافو به همین دلیل نامگذاری شده است، مستقر شدند.[۲۵][۳۱]
دولت پادشاهی آشانتی ابتدا به عنوان یک شبکهٔ سست و در نهایت به عنوان یک پادشاهی متمرکز با بوروکراسی پیشرفته و بسیار تخصصی عمل کرد که مرکز آن درکوماسی قرار داشت.[۲۵] پیش از تماس آکانها با اروپاییها، مردم آکان اقتصاد پیشرفتهای را ایجاد کرده بودند که اساساً بر پایهٔ طلا وشمش طلابود.[۲۵][۳۳]
گا-دانگمه و اِوه از جنوب غربینیجریه به دلیل فشار ناشی از جنگهای بیوقفهٔ قبیلهای به سمت غرب مهاجرت کردند.گا-دانگمهمنطقهٔ آکرای بزرگ و بخشهایی ازمنطقهٔ شرقی را اشغال کردند در حالی که اِوهایها درمنطقهٔ ولتا و همچنین کشورهای همسایه،توگو وبنین یافت میشوند.
تجارت آکانها با کشورهای اروپایی پس از تماس باپرتغالیها در سدهٔ پانزدهم آغاز شد.[۳۴] تماس باپرتغالیها، که در سدهٔ پانزدهم برای تجارت بهساحل طلا رفته بودند، برای دسترسی گسترده به طلا انجام شدهبود.[۳۵] پرتغالیها یک اقامتگاه تجاری در یک شهرک ساحلی به نام آنومانسا ساختند که نام آن را اِلمینا گذاشتند.[۳۵]
در سال ۱۴۸۱، پادشاهژوآئو دومدیوگو د آزامبوجا را مأمور ساختدژ المینا کرد که در عرض سه سال تکمیل شد.[۳۵] در سال ۱۵۹۸،هلندیها در تجارت طلا به پرتغالیها پیوستند وساحل طلای هلند (Nederlandse Bezittingen ter Kuste van Guinea) را تأسیس کردند و قلعههایی درکومندا و کورمانتسی ساختند.[۳۶] در سال ۱۶۱۷، هلندیها قلعهٔ اولنینی وآکسیم را در سال ۱۶۴۲ (فور سنت آنتونی) از پرتغالیها گرفتند.[۳۶]
سایر تاجران اروپایی تا اواسط سدهٔ هفدهم به تجارت طلا ملحق شده بودند، از جملهٔ مهمترین آنهاسوئدیها، کهساحل طلای سوئد (Svenska Guldkusten) ودانمارک-نروژ کهساحل طلای دانمارک (Danske Guldkystیا Dansk Guinea) را تأسیس کردند.[۳۷] بازرگانان پرتغالی که تحت تأثیر منابع طلای این منطقه قرار گرفته بودند، آن را "Costa do Ouro" یا «ساحل طلا» نامیدند.[۳۷] همچنین در آغاز سدهٔ هفدهم، علاوه بر تجارت طلا، تاجران پرتغالی، هلندی، انگلیسی و فرانسوی نیز درتجارت برده در اقیانوس اطلس در این منطقه شرکت داشتند.[۳۸]
در طولجنگهای آنگلو-آشانتی نیروهای بریتانیایی کاخ رئیسفومنا را در مسیر کوماسی در سال ۱۸۷۴ غارت کردند.
بیش از سی قلعه و پادگان توسط پرتغالیها، سوئدیها، دانمارکی-نروژیها، هلندیها و بازرگانان آلمانی ساخته شد.آلمانیهاساحل طلای آلمان را ساختند.[۳۹] در سال ۱۸۷۴ بریتانیا کنترل برخی از نقاط کشور را به دست گرفت و به این مناطق وضعیت مستعمرهٔ بریتانیا را داد.[۴۰] درگیریهای نظامی بسیاری میان بریتانیا و دولتهای محلی مختلف آکان روی داد. آکانهای پادشاهی آشانتی در ۱۰۰ سال طولانیجنگهای آنگلو-آشانتی چند بار بریتانیا را شکست داددند، اما در نهایت باجنگ کرسی طلایی در اوایل دههٔ ۱۹۰۰ شکست خوردند.[۴۱][۴۲][۴۳]
تمبر پستی از ساحل طلایی که برای استقلال غنا در سال ۱۹۵۷ چاپ شد
جشنهای بزرگداشت استقلال غنا در ۶ مارس ۱۹۵۷
در سال ۱۹۴۷،کنوانسیون ساحل طلای متحد (UGCC) به رهبری «شش بزرگ» که به تازگی تشکیل شده بود، خواستار «خودگردانی در کوتاهترین زمان ممکن» شد.[۳۷][۴۴]قوام نکرومه، ملیگرای غنائی که از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۶ به عنوان اولیننخستوزیر ورئیسجمهور غنا را رهبری کرد، در سال ۱۹۴۹ با شعار «اکنون خودگردانی»حزب خلق کنوانسیون (CPP) را تشکیل داد.[۳۷] این حزب کمپین «اقدام مثبت» را آغاز کرد که شامل اعتراضات غیر خشونتآمیز، اعتصاب و عدم همکاری با مقامات بریتانیا بود. نکرومه در این مدت دستگیر و به یک سال حبس محکوم شد. درانتخابات عمومی فوریهٔ ۱۹۵۱، او به عضویت پارلمان انتخاب شد و از زندان آزاد گردید.[۳۷] او در سال ۱۹۵۲ نخستوزیر ساحل طلایی شد و زیرساختهای کشور را بهبود بخشید و سیاستهای آفریقایی کردن او فرصتهای شغلی بهتری را برای مردم غنا ایجاد کرد.
دولت نکرومه با یک کودتا توسطنیروهای مسلح غنا با رمز «عملیات ضربت سرد» سرنگون شد. این کودتا در حالی رخ داد که نکرومه در خارج از کشور بود و برای کمک به خاتمهٔجنگ ویتنام، در مأموریتی بیثمر بههانوی در ویتنام رفته بود. در زمان کودتا، نکرومه باجئو ئن لای درجمهوری خلق چین به سر میبرد. کودتا در ۲۴ فوریه ۱۹۶۶ به رهبری سرهنگامانوئل کواسی کوتوکا و سرتیپ آکواسی صورت گرفت. متعاقب آن،شورای آزادی ملی (NLC) به ریاست سپهبدژوزف آرتور آنکرا تشکیل شد.مجموعهای از دولتهای نظامی و غیرنظامی که اغلب تحت تأثیر بیثباتیهای اقتصادی قرار داشتند،[۴۹] از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۸۱ بر غنا حکومت کردند و با به قدرت رسیدنجری راولینگز، دولت باثباتی در غنا تشکیل شد.[۵۰] این تغییرات منجر به تعلیققانون اساسی غنا در سال ۱۹۸۱ و ممنوعیتاحزاب سیاسی در غنا شد.[۵۱] اقتصاد به سرعت نزول کرد، بنابراین راولینگز بسیاری از سیاستهای اقتصادی قدیمی را تغییر داد و رشد اقتصادی به زودی در اواسط دههٔ ۱۹۸۰ بهبود یافت.[۵۱] یکقانون اساسی جدید احیاینظام چندحزبی سیاسی درانتخابات ریاست جمهوری غنا در سال ۱۹۹۲ اعلام شد. راولینگزسپس به عنوان رئیسجمهور غنا انتخاب شد و دوباره درانتخابات عمومی ۱۹۹۶ برنده شد.[۵۲]
حدود ۱٫۰۰۰ تا ۲٫۰۰۰ نفر در جریاندرگیریها میانمردم کونکومبا و سایر گروههای قومی مانند نانومبا،داگومبا وگونجا کشته شدند، در حالی که ۱۵۰٫۰۰۰ نفر به عنوان بخشی از جنگ قبیلهای درمنطقهٔ شمالی در سال ۱۹۹۴ آواره شدند.[۵۳]
غنا درخلیج گینه، تنها چند درجه در شمالاستوا واقع شده است، بنابراین آب و هوای گرمی دارد.[۵۴] غنا مساحتی معادل ۲۳۸٬۵۳۵ کیلومتر مربع (۹۲٬۰۹۹ مایل مربع) دارد و دارای خط ساحلی اقیانوس اطلس است که ۵۶۰ کیلومتر (۳۵۰ مایل) در خلیج گینه و اقیانوس اطلس در جنوب آن امتداد دارد.[۵۴] غنا بین عرض جغرافیایی ۴ درجه و ۴۵ دقیقه و ۱۱ درجهٔ شمالی و طول جغرافیایی ۱ درجه و ۱۵ دقیقه و ۳ درجه و ۱۵ دقیقهٔ باختری قرار دارد.نصفالنهار مبدأ از غنا میگذرد، بهویژه ازبندر صنعتیتما.[۵۴]
نانا آکوفو-آدودو درانتخابات سراسری که در ۷ دسامبر ۲۰۱۶ برگزار شد، با شکست دادنجان درامانی ماهاما مقام ریاست جمهوری را به دست آورد و در ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۷ سوگند یاد کرد. او همچنین در انتخابات ۲۰۲۰ پیروز شد و متعاقباً در ۷ ژانویه ۲۰۲۱ سوگند یاد کرد.
روسای جمهور محدود به دو دورهٔ چهار ساله هستند. غنا هرگز رئیسجمهور زن نداشته است.
شاخص آسیبپذیری کشورها در سال ۲۰۱۲ نشان داد که غنا در رتبهٔ ۶۷مین کشور کمتر شکننده در جهان و پنجمین کشور کمتر شکننده در آفریقا قرار دارد. غنا در این شاخص در بین ۱۷۷ کشور در رتبهٔ ۱۱۲ قرار دارد.[۶۲]
کوفی عنان، دیپلمات غنائی و دبیرکل سازمان ملل متحد در سالهای ۱۹۹۷–۲۰۰۶
غنا از زمان استقلال به آرمانهای جنبش عدم تعهد وفادار بوده و یکی از اعضای مؤسسجنبش عدم تعهد است. غنا طرفدار همکاریهای سیاسی و اقتصادی بینالمللی و منطقه ای است و یکی از اعضای فعالسازمان ملل متحد واتحادیه آفریقا محسوب میشود.[۶۳]
در سپتامبر ۲۰۱۰، رئیسجمهور سابق غناجان آتا میلز در یک سفر رسمی از چین دیدن کرد. میلز و رئیسجمهور سابق چینهو جینتائو، پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک بین دو کشور را درتالار بزرگ خلق در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۰ جشن گرفتند.[۶۴]
همجنسگرایی از نظر قانونی در غنا ممنوع است.[۷۵] بر اساس نظرسنجی سال ۲۰۱۳ توسطمرکز تحقیقات پیو، ۹۶ درصد از مردم غنا معتقدند که همجنسگرایی نباید توسط جامعه پذیرفته شود.[۷۶]گاهی زنان پیر در غنا بهافسونگری متهم میشوند، به ویژه در روستاها. مسائل جادوگری عمدتاً به عنوان حدس و گمان مبتنی بر خرافات درون خانوادهها باقی میماند. در برخی از مناطق شمال غنا، مواردی وجود دارد کهاردوگاه جادوگران نامیده میشوند. گفته میشود که در مجموع حدود ۱۰۰۰ نفر که متهم به جادوگری هستند، در این مکان نگهداری میشوند.[۷۷] دولت غنا اعلام کرده که قصد دارد این کمپها را تعطیل کند.[۷۷]
اقتصاد داخلی غنا در سال ۲۰۱۲ حول محور خدمات بود که ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد و ۲۸ درصد از نیروی کار را به کار میگرفت. علاوه بر صنعتی شدن مرتبط با مواد معدنی و نفت، توسعهٔ صنعتی در غنا همچنان اساسی است و اغلب با پلاستیک (مانند صندلی، کیسههای پلاستیکی، تیغ و خودکار) همراه است.[۸۱] ۵۳٫۶ درصد از نیروی کار غنا در سال ۲۰۱۳ در بخش کشاورزی مشغول به کار بودند.[۸۲][۶۱]
غنا در ژوئیهٔ ۲۰۰۷ بابازتعریف پول خود،سدی (₵) را به سدی عنا (GH₵) تغییر داد. نرخ تبدیل ۱ سدی غنا به ازای هر ۱۰٫۰۰۰ سدی است.
غنا پس از پیشی گرفتن ازآفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۹، بزرگترین تولیدکنندهٔ طلای آفریقا،[۸۳] و دومین تولیدکنندهٔ بزرگ کاکائو (پس ازساحل عاج) است.[۸۴] غنا همچنین سرشار از معادنالماس،منگنز،بوکسیت، ونفت است.
↑"Language and Religion". Ghana Embassy.Archived from the original on 1 March 2017. Retrieved8 January 2017.English is the official language of Ghana and is universally used in schools in addition to nine other local languages. The most widely spoken local languages are Dagbanli, Ewe, Ga and Twi.