علی بن جَهم | |
|---|---|
| زادهٔ | ۸۰۴م / ۱۸۸ق |
| درگذشت | ۸۶۳م / ۲۴۹ق خُساف،حلب |
| پیشه | شاعر |
| سبک | دورهٔ اول عباسی |
علی بن جَهم (۸۰۴ – ۸۶۳م)شاعرعراقی دردورهٔ اول عباسی بود.[۱][۲][۳]
در سدهٔ هشتم میلادی شاخهای ازقریش که قریش عازبه نامیده میشد، ساکنسرزمین بحرین شدند. بخشی از آنان بهمرو،خراسان کوچیدند که خاندان جهم/جهمیها از آنان بودند. در اوایل برپاییدولت عباسی، «جهم بن بدر بن جهم»، پدر و ریشهٔ پدری علی بن جهم، بهبغداد بازگشتند. علی بن جهم در سال ۸۰۴م / ۱۸۸ق در بغداد زاده شد. به خوانش آثار فلسفی پرداخت و در قضایایعلم کلام مناظره میکرد، «بهمعتزله حمله میبرد و بازنادقه مجادله مینمود». با این حال، گرایش به ادبیات و سرودن بر او چیره شد و از دوستان نزدیکابوتمام گشت.[۱]
علی بن جهم نزد برخی خلفای عباسی نفوذ یافت؛معتصم او را بر دیوان مظالم درحلوان گماشت. او در سال ۲۲۲ق/ ۸۳۷م بر این منصب بود. سپس جایگاهش نزدمتوکل بالا رفت تا اینکه «حاسدان میان او و متوکل جدایی انداختند». متوکل او را در سال ۲۳۹ق/ ۸۵۳م بهخراسان تبعید کرد و به والیِ آن،طاهر بن عبدالله نامه نگاشت تا او را از صبح تا شب در صلیب نگه دارد؛ طاهر نیز چنین کرد (درشادیاخ) و او را پس از این شکنجه، زندانی نمود.[۱]
متوکل سپس ابن جهم را بخشید و او بهبغداد بازگشت، در سال ۲۴۱ق/۸۵۵م. به زندگی عیاشوار و آنچه از نگاه مسلمانان «فسق و لهو» نامیده میشود، روی آورد. ۲ سال پس از درگذشت متوکل در ۲۴۷ق، ابن جهم به غزوات روم پیوست. در راه شام، گروهی از بدویان بنیکلب علیه او و هر که با او بود، تاختند. ابن جهم در حین رویارویی زخمی گشت و یارانش او را کمکخواهان خواستند به بغداد بازگردانند، اما ابن جهم در خُساف، یکمرحلگیحلب در سال ۸۶۳م / ۲۴۹ق درگذشت.[۱]
علی بن جهم را شاعری مطبوع، نیکگزین در واژگان، درستسبک همراه آسانی در ترکیبها و روشنی معنایی وصف کردهاند. او را از بزرگان علم و صناعت شعر در روزگارش میدانند. در غزل، فخر، حکمت و هجا سرود. درهجو نیک بود و میتوانست به آن نکتهای که میخواست، دقیقاً اشاره کند و آن را هجو کند. او همچنین در کسب روزی از شعر راغب نبود و کسی جز خلفا رامدح نکرد. در وصف نیز سرآمد بود، به ویژه در وصف طبیعت زنده و خشک.مجون نیز در واژگان سادهای سرود.[۱]