
شبدیز (به معنیشبرنگ وشبمانند)[۱] اسب سیاهرنگخسرو پرویز بود[۲] شبدیز بسیار مورد علاقهٔ خسرو بود و گفته بود هرکس خبر مرگ شبدیز را بیاورد اعدام خواهد کرد.
| مرا اسب شبدیز و شمشیر تیز | نگیرم فریب و ندارم گریز |
طبق داستانی که قدیمیترین آن در شعر عربیخالد بن فیاض است، پس از مرگ شبدیزباربد قطعه ای بسیار غمناک برای خسرو پرویز اجرا کرد و در آن بهتلویح به این خبر اشاره کرد، خسرو پرویز این را فهمید و گریست و گفت «شبدیز مرد!» و باربد گفت «این را [=خبر مرگ شبدیز] شاه گفت» و بدینترتیب از مرگ رهایی یافت. مشابه این داستان در منابع دیگر نیز آمدهاست.[۳][۴]
| ز رخش رستم و شبدیز خسرو | نکردم یاد و از وی یاد کردم |
| رخش با او لاغر و شبدیز با او کندرو | ورد با او ارجل و یحموم با او اژگهن |
| همواره پشت و یار من پوینده بر هنجار من | خاراشکن رهوار من شبدیزخال و رخش عم |
این یکمقالهٔ خرداسب است. میتوانید باگسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |