
سیمبلین (Cymbeline) نمایشنامهایکمدی اثرویلیام شکسپیر است که در حدود سالهای ۱۶۱۰-۱۶۰۹ نوشته شدهاست.درون مایه سیمبلین بیگناهی و حسادت است.
ایننمایشنامه اقتباس آزادی ازتاریخنامه مورخانگلیسیهالینشد است که در دوران شکسپیر زندگی میکردهاست. موضوع احساسی،شرط بندی بین پوستهیموس، ایموژن و ایاکیمو، موضوعی عامیانه است که این نیز مستقیم یا غیرمستقیم از داستانبرنابو اهل جنووا از کلیاتدکامرون بوکاچیو برگرفته شدهاست. شاهزادههای ربوده شده، نامادری ظالم، و همسری که به اشتباه مورد اتهام قرار گرفته موضوعاتی است که درادبیات اروپا در دوران شکسپیر متداول بودهاست. یکی از موارد مشابه داستانسفیدبرفی درادبیات آلمان است.[۱]

این نمایشنامه در پنج پرده تدوین شده و دارای پانزده شخصیت و تعدادی سیاهی لشکر است. شخصیتهای اصلی عبارت اند از:
سیمبلین، پادشاه انگلستان، از اینکه دخترش ایموجین با پستهیموس،نجیب زاده جوان و نسبتاً خوب و پسر یکی ازنجیب زادگان دربار، مخفیانه ازدواج کرده سخت عصبانی است. او سالها در نظر داشته که ایموجین با کلاتن، ناپسری شاه و فرزند ملکه کنونی از شوهر پیشین خود ازدواج کند. شاه به این دلیل و از روی عصبانیت داماد ناخواسته خود را از دربار طرد میکند، بی آنکه به دخترش اجازه خروج از کاخ را بدهد. پستهیموس به روم تبعید میشود و در آنجا در خانه فیلاریو، یکی از نجبای بزرگ این امپراتوری، با ایاچیموی مکار آشنا میشود؛ ایتالیاییای که در خونش حسادت و تحقیری خصم آلود با هرچه زن در دنیاست موج میزند. پس از مدتی ایاچیمو در میان بازیها و کارها و حرفهای عجیب و غریب خود با پستهیموس در ازای دوهزار داکت طلا شرطی میبندد: اینکه میتواند همسر انگلیسی او را، که بهترین، نجیبترین و وسوسه ناپذیرترین زنان دنیاست اغوا کند...