سگ یاسگ اهلی (نام علمی:Canis lupus familiaris یا Canis familiaris) گونه یا زیرگونهٔاهلیگرگها وپستانداری از زیرراستهٔسگسانان است. سگ نخستینجانوری است که به دست انسان اهلی شد. سگها از گوناگونترین جانوران زمین هستند که میراث چند هزار سال مداخلهٔ انسان در روند جفتگیری و پرورش این جانور است.[۲][۳][۴] سگها نقشهای گوناگونی در جوامع انسانی بر عهده گرفتهاند و انسانها از آنها برایشکار (سگ شکاری)،گلهداری (سگ گله)، بارکشی (سگ سورتمه)، محافظت، کمک بهپلیس (سگ پلیس) ونیروهای مسلح (سگ نظامی)، همراهی و همدمی بهعنوانحیوان خانگی و کمک به اشخاص دچار ناتوانی (سگ دستیار) استفاده میکنند. سگها بهدلیل ارتباط طولانیشان با انسانها، این توانایی را بهدست آوردهاند که با رژیم غذایی غنی ازنشاسته که برای سایرسگان ناکافی است، رشد کنند.[۵]
در طول هزارهها، سگها بهطور منحصربهفردی با رفتار انسان سازگار شدند وپیوند انسان و سگ یکی از موضوعات مورد مطالعه است. این تأثیر در جامعهٔ بشری به آنها لقب «بهترین دوست انسان» را داده است.[۶]
سگهاصدها نژاد گوناگون دارند که طی قرنها بهوسیلهٔزادگیری گزینشی[۷] توسط انسانها ایجاد شدهاند. انسانها از طریق تولید نسل از سگهای دارای صفات جسمی و رفتاری مخصوص برای انجام کارهای خاص استفاده میکنند که باعث ایجاد نژادهای متفاوتی از سگها شدهاند که تفاوتهای ظاهری قابل توجهی با یکدیگر دارند. بلندی قد انواع سگ از سطح زمین تا بین دوکتف از حدود ۱۵ سانتیمتر در نژادچیواوا تا حدود ۷۶ سانتیمتر درتازی ایرلندی تفاوت دارد.رنگ آنها نیز ازسفید تاسیاه و ازقهوهای تیره تا روشن با طرحهای مختلفی متغیر است. بلندی موی آنها نیز از بسیار کوتاه تا چند سانتیمتر و موی زبر تا پشم صاف، فِر یا نرم متفاوت است.
سگها به دلیل خوبی به عنوان «بهترین دوست انسان» شناخته میشوند. آنها هزاران سال است که با انسانها همراه بودهاند. نژادهای مختلفی از سگها وجود دارد که هر کدام ویژگیها و ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند. برخی از سگها مانند چیهواهوا کوچک هستند، در حالی که برخی دیگر مانند گریت دینها بزرگ هستند. سگها حیوانات بسیار اجتماعی هستند و دوست دارند در کنار مردم باشند. آنها از طریق پارس، غرغر و زبان بدن ارتباط برقرار میکنند. بسیاری از سگها برای کمک به انسانها به روشهای مختلف، مانند راهنمایی افرادی که نابینا هستند، کمک به افسرانپلیس یا حتی کمک به درمان برای آرامش افراد نیازمند، آموزش دیدهاند. سگها همچنین به دلیلحس بویایی وشنوایی قوی خود شناخته میشوند. آنها میتوانند بوهایی را تشخیص دهند که انسان نمیتواند و میتواند صداهایی را از دور بشنود. این باعث میشود آنها در یافتن اقلام گمشده یا حتی کمک به ماموریتهای جستجو و نجات عالی باشند.
نامشناسی
واژه «سگ» در زبان فارسی امروزی از واژه «سَگ» در زبانپارسی میانه (پهلوی) گرفته شده است که خود ریشه در واژه «چَکَ» (čaka) یا «سَکَ» (saka) درفارسی باستان دارد. این واژه در زبانهای ایرانی دیگر نیز معادلهایی دارد که نشاندهنده اشتراکات زبانی در میانزبانهای ایرانی است. برای نمونه، در زبانپشتو به سگ «سپی» (spay) گفته میشود که با واژه پارسی میانه «سپاک» (spāk) همخانواده است. همچنین، در زبانکردی واژه «سەگ» (seg) و در زبانبلوچی «سَگ» یا «سپ» به کار میرود که همگی از یک ریشه مشترک ایرانی سرچشمه میگیرند.در گویشها و لهجههای محلی ایران، واژههای متنوعی برای اشاره به سگ استفاده میشود. برای مثال، در برخی مناطق واژههای «هاپو» (که احتمالاً از زبانهای ترکی وام گرفته شده)، «تازی» (بهویژه برای سگهای شکاری یا تازیهای اصیل) و «کلب» (برگرفته از عربی و بیشتر در متون ادبی یا مذهبی) رواج دارد. واژه «تازی» همچنین با نژاد سگ تازی (سگ شکاری ایرانی) ارتباط دارد که در فرهنگ ایرانی بهعنوان نمادی از سرعت و چابکی شناخته میشود.ریشهشناسی و تحول زبانی ریشه واژه «سگ» به Proto-Indo-Iranian *ćwā́ (یا *śuwā́) بازمیگردد که در زبانهای هندوایرانی به معنای سگ به کار میرفت. این واژه با واژههای مشابه در دیگر زبانهای هندواروپایی، مانند لاتین canis و سانسکریت śvā́، همخانواده است. تحول این واژه در زبانهای ایرانی نشاندهنده تغییرات آوایی و معنایی در طول زمان است. برای مثال، دراوستایی، که یکی از کهنترینزبانهای ایرانی است، واژه «سپَن» (span) برای سگ به کار میرفت که در متونزرتشتی بهعنوان حیوانی نگهبان و مقدس مورد احترام بوده است.
تاریخچه
شکار گراز وحشی توسط سگان شکاری اثر فرانتس سیندرز
سگ نوع اهلیگرگ خاکستری است اما زمان و محل دقیق اهلی شدن آن مشخص نیست. بررسی ژنتیکی در سال ۲۰۱۴ میلادی نشان داده که تبار سگها ۲۷ تا ۴۰ هزار سال پیش از گرگ خاکستری جدا شده است. اما اهلی شدن آنها در آن زمان اتفاق نیفتاده چون هیچیک از جمعیتهای امروزی گرگ خاکستری، نیای مستقیم سگها نیستند. این به معنی آن است که نسل سگها به جمعیتی از گرگها میرسد که نسل نوع وحشی آنها اکنون منقرض شده است. زمان آغاز اهلی شدن سگ حدود ۱۱ تا ۱۶ هزار سال پیش و پیش از آغازدوران کشاورزی ودامپروری دراروپا[۸] است. در نتیجه با مدارک باستانشناسی که نشان میدهند اهلی شدن سگها در جوامعشکارچی-گردآورنده انجام شده سازگار است. البته فسیلهایی از سگسانان شبیه به سگ به قدمت ۳۳ هزار سال درسیبری پیدا شدهاند. اما مشخص نیست آیا این فسیلها نیاکان سگهای امروزی هستند یا نشاندهندهٔ تلاشهای ناموفقی برای اهلیسازی یا گرگهایی هستند که شباهت ساختاری به سگهای امروزی داشتهاند. محل جغرافیایی اجداد سگهای امروزی هم نامشخص است. مدارک متفاوتی ازجنوب شرق آسیا،خاورمیانه واروپا حمایت میکنند.[۹][۱۰]
در سال ۱۷۵۸، گیاهشناس و جانورشناس سوئدی،کارل لینه درکتاب سامانه طبیعت نام گذاری دو بخشی گونهها را معرفی کرد.Canis واژهای لاتین به معنای «سگ» است.[۱۱] او در این سرده سگِ اهلی،گرگ وشغال طلایی را معرفی کرد. او سگ خانگی را با عنوانCanis Familiaris و گرگ راCanis Lupus طبقهبندی کرد.[۱۲] لینه سگ را به دلیل دم رو به بالا(cauda recurvata) گونه ای جدا از گرگ میدانست، زیرا این ویژگی در هیچسگسان دیگر یافت نمیشود.[۱۳]
در سال ۱۹۹۹ مطالعهای بر رویدنایِ میتوکندری(mtDNA) نشان داد که سگِ اهلی ممکن است ازگرگِ خاکستری سرچشمه گرفته باشد، به همراهدینگو وسگ آوازخوان گینه نو در زمانی که جوامع انسان از یکدیگر منزوی بودند، رشد و تکامل پیدا کردند.[۱۴] در ویرایش سومگونههای پستانداران جهان که در ۲۰۰۵ منتشر شد، پستانشناسکریستوفر ووزنکرافت زیرگونههای وحشی آن را در زیرگونههای وحشی گرگ طبقهبندی کرد و دو زیرگونه دیگر را پیشنهاد داد کهتبارشاخهیِ سگ خانگی را تشکیل دادند: «familiaris» که توسطلینه در سال ۱۷۵۸ و دیگریدینگو که توسط مایر در سال ۱۹۷۳ نامگذاری شد. ووزنکرافتهالسترومی (آوازخوانِ گینه نو) را به عنوانمترادف دینگو معرفی کرد.[۱۵] ووزنکرافت مطالعه دنای میتوکندری به عنوان یکی از راهنماهای تصمیم خود اشاره کرد. پستانشناسان نیز به شامل کردن «familiaris» و دینگو باهم در تبارشاخه «سگ خانگی» اشاره کردهاند که برخی در مورد آن بحث میکنند.[۱۶]
سگها متغیرترینپستاندار با حدود ۴۵۰نژاد سگ شناخته شده در سطح جهان بر روی زمین هستند.[۱۸][۱۹] درعصر ویکتوریاانتخاب طبیعی انسان باعث توسعه دادن نژادهای سگ مدرن شد که منجر به، به وجود آمدن طیف وسیعی ازرخنمودها شد.[۲۰] بیشتر نژادها از تعداد کمی از اجدادِ ۲۰۰ سال گذشته مشتق شدهاند.[۱۸][۲۰] از آن زمان، سگها دستخوش تغییرات سریع دررخنمود خود شدند و در معرضزادگیری گزینشی توسط انسان قرار گرفتند. نسبت جمجمه، بدن و اندام بین نژادها تنوع رخنمودی بیشتری نسبت به کلراسته گوشتخواران نشان میدهد. این نژادها دارای صفات متمایز مربوط بهریختشناسی هستند که شامل اندازه بدن، شکل جمجمه، رخنمودِ دم، نوع خز و رنگ است. ویژگیهای رفتاری آنها شامل نگهبانی، گله داری، شکار، بازیابی و تشخیص بو است. ویژگیهای شخصیتی آنها شامل رفتار اجتماعیت بیش از حد، جسارت و پرخاشگری است.[۲۰] سگهای امروزی در سراسر جهان پراکنده شدهاند.[۱۸] نمونه ای از این پراکندگی، نژادهای متعدد مدرن از دودمان اروپایی در دوران ویکتوریا است.[۲۱]
همهٔ سگهای سالم، صرفنظر از جثه، نژاد و نوعشان، به استثنای تعداد استخوانهای دُم ساختار کلیاستخوانبندی یکسانی دارند. البته در جزئیات استخوانبندی، تنوع قابل توجهی بین سگهای مختلف وجود دارد.[۲۲][۲۳] اسکلت سگ به خوبی برای دویدن سازگار است. دندههای کشیده، فضایی مناسب را برایقلب وریهها فراهم میکند. و شانهها به اسکلت متصل نیستند و امکان انعطافپذیری را فراهم میکنند.[۲۲][۲۳][۲۴]
در مقایسه با اجداد گرگمانند سگ، پرورش انتخابی از زمان اهلی شدن باعث شده است که اسکلت سگ برای نژادهای بزرگتر مانندماستیفها بزرگتر و برای نژادهای کوچکتر مانندتریر کوچکتر شده باشد.کوتولگی برای برخی از نژادها که پاهای کوتاه برای آنها مفید است، مانندداکسهوند وکورگی انتخاب شده است.[۲۳] بیشتر سگها بهطور طبیعی دارای ۲۶ مهره در دم خود هستند، اما برخی بادمکوتاهی طبیعی کمتر از سه مهره دارند.[۲۲]
جمجمهٔ سگها بدون توجه به نوع نژاد دارای اجزای یکسانی است، اما از نظر شکل جمجمه بین نژادهای مختلف، تفاوت قابل توجهی وجود دارد.[۲۳][۲۵]
دُم
دُم سگ زائدهٔ انتهاییستون مهره است که از رشتهای از ۵ تا ۲۳مهره تشکیل شده است. یکی از وظایف اصلی دُم سگ، برقراری ارتباط و بیان وضعیت عاطفی آنهاست.[۲۶] دُم همچنین به سگ کمک میکند تا با قرار دادن وزن خود در سمت مخالف شیب، تعادل خود را حفظ کند و همچنین میتواند به سگ کمک کند بویغدهٔ مقعدی خود را از طریق موقعیت و حرکت دٔم پخش کند.[۲۷] سگها میتوانندغدهٔ بنفش (یا غدهٔ فوق دُمی) داشته باشند. بزرگ شدن غدهٔ بنفش در دُم، میتواند یک نقطهٔ طاسی در اثر ریزش مو ایجاد کند، که میتواند ناشی ازبیماری کوشینگ یا سبوم بیش از حد ناشی ازآندروژنها در غدد چربی باشد.[۲۸]
چشم
چشم یک سگ
چشم سگها برای جلب نظر انسان، فرگشت یافته است. در طول هزاران سال، در اطراف چشمان سگهاماهیچه کوچکی پدید آمده که حالتی کودکانه و جذاب به سگ میدهد تا برایانسان جذاب باشد و واکنش مادرانه او را برانگیزد. این ماهیچه به ابروهای سگ حالتی «بیانگر» میدهد که برای انسان، توهم ارتباط انسانی به وجود میآورد.[۲۹]
حواس
حواس سگها شامل بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه ودریافت مغناطیسی است. یک پژوهش، نشان میدهد که سگها میتوانند تغییرات کوچک درمیدان مغناطیسی زمین را احساس کنند.[۳۰]
دید سگدورنگی است. دنیای بصری سگ از رنگهای زرد، آبی و خاکستری تشکیل شده است. آنها در تمایز بین قرمز و سبز مشکل دارند. واگرایی محور چشم سگها بسته به نژاد بین ۱۲ تا ۲۵ درجه است. چشم سگ از نژادهای مختلف میتواند پیکربندی شبکیهٔ متفاوتی داشته باشد. ناحیهٔگودهٔ مرکزی چشم سگها، حساسترین ناحیه بهفوتونها است.[۳۱]
برخی از نژادهای سگ مستعد ابتلا به بیماریهای ژنتیکی خاص مانند دیسپلازی آرنج و لگن،نابینایی،ناشنوایی،تنگی ریه، شکاف کام و زانو هستند. دو بیماری جاد پزشکی که سگها را تحت تأثیر قرار میدهند عبارتاند ازپیومتر، که بر روی مادههایعقیمنشده در همهٔ نژادها و سنین تأثیر میگذارد، وولولوس اتساع معده (نفخ)
در سگهای خانگی،بلوغ جنسی برای نر و ماده پس از حدود شش ماه تا یک سال اتفاق میافتد، اما بلوغ برای برخی از نژادهای بزرگ تا دو سالگی به تعویق میافتد. این زمانی است که سگهای ماده نخستیندورهٔ فحلی خود را دارند که مشخصهٔ آن تورمفرج و ترشحترشحاتی است که معمولاً بین ۴ تا ۲۰ روز بهطول میانجامد.[۴۲] سگهای ماده چرخههای فحلی بعدی را بهصورت ششماهه تجربه میکنند که طی آن بدن برایبارداری آماده میشود. در اوج چرخه، مادهها از نظر ذهنی و بدنی، پذیرایجفتگیری میشوند. از آنجایی کهتخمکها زنده میمانند و میتوانند تا یک هفته پس از تخمکگذاری بارور شوند، بیش از یک نر میتواند در یک دوره از بارداری سگ ماده نقش داشته باشند.[۴۳] لقاح معمولاً دو تا پنج روز پس از تخمکگذاری اتفاق میافتد. پس ازانزال، سگها بهدلیل تورم غدهٔ پیازی (بولبوس) سگ نر و انقباض دهلیز منقبضشوندهٔ سگ ماده، حدود ۵ تا ۳۰ دقیقه به یکدیگر، متصل و قفل میشوند. در این حین، سگ نر به انزال ادامه میدهد تا زمانی که سگها بهطور طبیعی از یکدیگر جدا شوند.[۴۴][۴۵] ۱۴ تا ۱۶ روز پس از تخمکگذاری، جنینها بهرحم میچسبند و پس از هفت تا هشت روز دیگر، ضربان قلب جنینها قابل تشخیص است.[۴۶][۴۷] دورهٔ آبستنی سگها میتواند متفاوت باشد اما تقریباً ۵۸ تا ۶۸ روز و بهطور میانگین ۶۳ روز پس ازلقاح، زایمان میکنند.[۴۳][۴۸] سگ ماده بهطور متوسط، ششتولهسگ بهدنیا میآورد.[۴۹]
سگ در فرهنگ ایران
از سگ به عنوان جانداران نزدیک به انسان، نخستین بار در اسطورهٔ ایرانیکیومرث یاد شده است، در این اسطوره،اهورامزدا نخستین انسان یعنی کیومرث را به همراه یک سگ و یکگاو و یکپرنده، آفرید.
در کتابارداویرافنامه (متعلق به دورهٔساسانی)، ارداویراف،موبد ساسانی در هنگام بازدید از دوزخ متوجه پاهایی میشود که در دوزخ هستند ولی صاحب آن پاها در بهشت است. به او گفته میشود که این پاها، سگها را لگد زدهاند.
شاهنامهٔ فردوسی به داستان ممنوعیت نگهداری سگ وگربه در خانههای شهری، در دورانخسروپرویز اشاره میکند که با اجرای نمایش «گربهرقصانی» و خندیدن خسروپرویز، ممنوعیت لغو میشود.[۵۰]
سگ درفرهنگ ایرانی دارای قداست فراوان و دور کنندهٔدیو است و دروندیداد که کتاب قانون ایرانیان دورهٔ ساسانی بود چنین آمده:
هر کس سگ گله، سگ خانگی یا سگ ولگرد یا سگ پرورده (شکاری) را بزند و بکشد، روان او هنگام رفتن به جهان دیگر، با شیونی بلندتر از شیون گوسفندی که گرگی در جنگلی بزرگ بدو شبیخون زده باشد، پرواز کند و … سگ نگهبان چینودپل در برابر زوزه و شبیخون دیوان، به وی یاری نرساند
و مجازات حکومت ایران در دورهٔ ساسانی برای کشتن سگ، هزار و ششصد تازیانه بهعلاوه جبران خسارات ناشی از نبود حیوان بود.
احترام به سگ در ایران باستان به حدی بود که در وندیداد حتی برای افرادی که به سگان خوراک بد بدهند نیز، مجازات تازیانه در نظر گرفته شده بود و حتی توصیه شده است که مالک سگ هار بایستی به درمان آن بکوشد.[۵۱]
گلدزیهر از جمله تأثیرات ناشی از مقابله و واکنش منفی نسبت به باورهای ایرانی، نگرش به سگ را ذکر میکند که در دینمزدیسنا جانوری مقدس محسوب میشود، ولی دراسلام از جنبهٔ آیینی نجس است.[۵۲] از نگاهگلدزیهر،مسلمانان در اوایل سگ را نجس نمیدانستند و حتی وجود آن در مسجد هم تحمل میشد، اما سپس، شاید به سبب اینکه باید با زرتشتیها متفاوت باشند، این نگرش را تغییر دادند. جاحظ در اینباره میگوید: «پیامبر به ما دستور داده که سگها را بکشیم، او بعدها ما را از کشتن سگها منع کرد و گفت فقط از سگ سیاه تیره (بهیم) برحذر باشید که دو خال بر بالای چشمانش دارد، زیرا چنین سگی شیطان است.» ظاهراً اشارهٔ این خصوصیات به سگهای ویژهٔ زرتشتیان باشد که آنها را با خود بهمراسم سگدید (مراسمی که جسد مردهها را در اختیار سگها قرار میدادند) میبردند. دستکم، بر اساس این سنت، مسئلهٔ اسلام با سگها، بادین زرتشت ارتباط دارد. جاحظ در بخش دیگری از کتاب خودش میگوید که زرتشتیان سگها را با خود به نزدیکی جسد میبردهاند تا آن را ببوید، چون عقیده دارند که سگ با بو کشیدنش، نشان میدهد که وی زنده است یا مرده، زیرا در صورت زنده بودن، آن را گاز میگیرد.[۵۳][۵۴]
در اسلام
واژهٔ سگ چهار بار در قرآن (مائده: ۴، اعراف: ۱۷۶، کهف: ۱۸ و ۲۲) آمده است.ایگناز گلدزیهر استدلال میکند که در زمان زندگانی محمد، سگها نجس شمرده نمیشدند. بعدها در متون شرعی به سگ نجس (نجسالعین) گفته شد، اما استفاده از سگهای نگهبان، سگهای گله و بهویژه سگهای شکاری مجاز است، زیرا سگهای تربیتشدهحیوان اهلی (بهیمه) محسوب میشوند. خرید و فروش و اجارهٔ آنها جایز است. گوشت شکاری که توسطسگ شکاری کشته میشود نجس نیست، مشروط بر اینکه خود حیوان حرام نباشد. با این حال، در کتب شرعی اهل سنت، در مورد استفاده از سگهای شکاری که توسط غیر مسلمانان تربیت شدهاند، شرایطی وجود دارد. در روایتی که البته برخی مراجع دینی آن را قبول ندارند، ادعا شده است که محمد استفاده از گوشت شکاری که توسط سگ شکاریِ تربیت شده زیر دست زرتشتیان آورده شده بود را مجاز ندانست. با این حال، مراجع دینی شیعه معتقدند که اگر خود شکارچی مسلمان باشد، مهم نیست که چه کسی سگ را تربیت کرده است. در مورد مجاز بودن گوشت شکار که توسط یک سگ سیاه آورده شده است، تردید وجود دارد، که ممکن است منعکسکنندهٔ این واقعیت باشد که در خاور نزدیک سگ سیاه را با شیطان مرتبط میدانند.[۵۵]
مالک بن انس استفاده از پول فروش سگ را برای زیارت مکه جایز دانست. سگهای تربیت شدهای که به عنوان غنائم جنگی گرفته میشد را امام میتوانست به هرکسی که نیاز داشت بدهد. کشتن یا معلول کردن سگ مستلزم پرداخت جریمه به صاحب آن است. از طرف دیگر، مالک سگ از نظر قانونی مسئول صدمات شخصی یا آسیب رساندن به اموالی است که سگش انجام داده است. وی همچنین مسئول است تا نگذارد سگش برای دیگران مزاحمت ایجاد کند. به نظر میرسد این سؤال که آیا حیوانات میتوانند وارد بهشت شوند یا نه، فکر تعدادی از مراجع دینی را درگیر کرده بود، که منجر به راه حلی بینابینی شد که طبق آن فقط سه حیوان (در برخی منابع چهار) اجازهٔ ورود به بهشت را دارند که سگ اصحاب کهف یکی از آنهاست.[۵۵]
خاستگاه نژادهای سگ
بررسی فسیلهای باقیمانده از سگهای باستانی و بررسی تغییرات ژنتیکی آنها نشان میدهد که سگها حدود هفده تا بیست و چهار هزار سال پیش از لحاظژنتیکی به دو شاخهٔ شرقی و غربی تقسیم شدند. سگهای شاخهٔ شرقی در نقاط مختلفخاور دور و سگهای شاخهٔ غربی در بقیهٔآسیا،اروپا وآفریقا ساکن شدند.[۱۰][۵۶] سگهایی که به اروپا رسیدند با سگهایی که پیش از آن در آنجا بودند مخلوط شدند که باعث تغییر ژنتیکی این جانور شد.[۵۶]
سگهای اهلی همانند دیگر خویشاوندان سگسان خود مانندروباه،شغال، گرگ ودینگو متعلق به راستهٔگوشتخوارسانان هستند. نخستین اعضای خانوادهٔ سگسانان نزدیک ۲۵ میلیون سال پیش بهشمال آمریکا رفتند. روباهها از این گروه پدید آمدند.
همانگونه که در طبیعت، همهٔجانداران، خود را با شرایط محیطی وتغییر اقلیم سازگار میکنند، سگها نیزفرگشت یافته و در نقاط مختلف جهان، خود را با شرایط مختلف، سازگار میکنند. سگهای تازی نخستین برای نواحیبیابانی ودشت و سگهایمستیف برای نواحیکوهستانی وجنگلی سازش یافتند.جهش ژنتیکی، موجب افزایش شمار گونهها شد و به تدریج این گونهها آگاهانه توسط انسان به کار گرفته و پرورش داده شد.جمجمه واستخوانهای یافت شده ازدوران نوسنگی نشان میدهند که دستکم چهار گونه سگ دراروپا وجود داشتهاند که از نظر بزرگی و شکلجمجمه با هم تفاوت داشتند. ممکن است سگ از گرگ و در مواردی دیگر ازشغال فرگشت یافته باشد. همچنین ممکن است از جانور دیگری که بهطور مستقل از سایر جانوران فرگشت یافته است به وجود آمده باشند.[۵۷]
دوران زندگی و طول عمر
تولهسگ تازه زادهشده در مدت کوتاهی به یک سگ بالغ تبدیل میشود. طول عمر یک حیوان به فاکتورهای مختلفی از جمله محیط،نژاد،سلامتی،بهداشت، تحرک وتغذیه بستگی دارد. نژادهایی ماننداشپیتز وفکس تریر مدت طولانی یعنی ۱۸ تا ۲۰ سال عمر میکنند و نژادهایی مانندباکسر وژرمن شپرد طول عمری تا ۱۲ یا ۱۳ سالگی دارند.
سگها در سن ۳ تا ۵ سالگی کاملاً بالغ شده و فعالترین دوران زندگیشان را در این سنین میگذرانند. از سن ۷، ۸ سالگی کمکم حالت افتادگی و کاهش فعالیت در آنها دیده میشود. سگهایی که به این سن رسیدهاند محیطی راحت و آرام را برای خود ترجیح میدهند و بیشتر آنها در این دوران در حالخواب واستراحت هستند و بهخصوص درزمستان ساعتها در محیطهای گرمی چون کناررادیاتور استراحت کرده یا میخوابند. سگهای پیر، دچار کاهش حسشنوایی و حتیناشنوایی میشوند. بیشتر آنها دچارآبمروارید، ریزشدندانها (که باعث سختی در جویدن خوراک میشود) و بزرگیپروستات (که باعث اِشکال در دفعادرار میشود) شده و ممکن است ویژگیهای رفتاری آنها تغییر کند. نسبت به گذشته بیشتر لجاجت میکنند و نسبت به عادتهای روزانهٔ خود بیشتر وابستگی نشان میدهند.