سنبوسه یاسمبوسه یک خوراکی غرب و جنوب آسیا است که ازخمیر پهنشده درست میشود به همین دلیل نوعیپای محسوب میشود که میانش را باسیبزمینی،گوشت کوبیده،پیاز وادویه پر کرده و درروغن برشته کرده باشند.[۱] از خوراکیهای معروف ایرانی و بیشتر در جنوب ایران نظیربوشهر،خوزستان،هرمزگان، و… پختشده.
سنبوسه درایران به عنوان خوراکی -و نه وعده غذایی- مصرف میشود. سنبوسه امروزه تقریباً یک غذای جهانی است و در همه کشورها کم و بیش وجود دارد و در رستورانهای ایرانی و لبنانی یا افغانی در کشورهای خارجی معمولاً وجود دارد. سنبوسه ابتدا در قدیم یک غذای اصلی در خراسان بوده است اما در خراسان سنبوسه را پس از آماده کردن و گذاشتن مواد (کوبیدهٔنخود،پیاز،سبزیجات وگوشت خورد شده) و با تا کردن لایههای خمیر روی همدیگر و فشردن، آن را در آب جوش میانداختند و آشی درست میشد که به آنآش جوش پره یاآش لخشک میگفتند اما امروزه بهجای پختن سنبوسه (جوش پره) در آب، آن را در روغن سرخ میکنند و این شیوه امروزه در بیشتر نقاط جهان رایج شده است. اما در جنوب خراسان هنوز هم سنبوسه آبپز به عنوان یک آش خوشمزه در روستاها رایج آست. همانطور که در تاریخ بیهقی آمده این غذا از دوران بسیار قدیم در خراسان رایج بوده است.[۲][۱۰]
امروزه برای پختن سنبوسه مواد تشکیل دهنده (معمولاً پیاز خردشده، گوشت، سبزیجات ونخود از قبل پخته شده) را در تکهای بزرگ از نان لواش یا برگی از خمیر میریزند و نان لواش یا برگ خمیر را بهصورت سهگوش میبندند و سپس آن را درماهیتابه میگذارند و در روغنسرخ میکنند.
سنبوسه واژهای از ریشهٔفارسی است که شکل تغییریافتهٔ واژهٔپارسی «سنبوسگ» است. به دلیل روش تلفظ سنبوسه به صورت «سمبوسه» بعضی از افراد در مورد نام آن اشتباه میکنند. بخش اول این نام همان واژه «سه» است و سنبوسه معنی شیرینی سهگوش را میدهد.[۳]
بخشی از متننعمتنامه نصیرالدینشاهی: «نوعی دیگر: سنبوسهٔ غیاثشاهی: قیمهٔ خوبپخته با همچند آن پیاز،قیمه کرده، و زنجبیل خرد کرده و ربع آن و نیم تولچه[۴] سیر آس کرده[۵] همه یکجا بیامیزد و زعفران سه تولچه در گلاب آس کرده با قیمه بیامیزد و از میان شوربا بادنجان بیرون آرند و با قیمه یکجا کرده در سنبوسه پر کنند و در میان روغن برشته سازند خواه از نان تنُک خشکه باشد یا از نان میده[۶] یا از خمیر خام؛ هر سه جنس سنبوسه بپزد، لذیذ باشد.»در این مینیاتور، غیاثالدین بر کار آشپزیکنیزان نظارت میکند. تأثیرات ایرانی در این نگاره در شکل ابرها، درختان گلدار، بتهها و پیشزمینه تصویر دیده میشود. عناصر هندی مختلف چون جامهٔ زنان و تزئینات و رنگها در تصویر دیده میشود.[۷]
برخی معتقدند این خوراک از ایران به هند راه پیدا کرده است در حالیکه گفته میشود سمبوسه در اوایل قرن سیزدهم توسط بازرگانان خراسانی به هند رسید[نیازمند منبع] و با کمی تغییر در دستور تهیه آن، به یکی از خوراکیهای محبوب در میان هندیها بدل شد و از قضا پادشاه هندوستان و خاندان سلطنتی در گذشتههای دور علاقه خاصی به این غذا داشتهاند. از این روایت مشخص میشود که برخلاف نظر عدهای که منشأ این غذا را جنوبایران میدانند، سمبوسه در اصل متعلق بهخراسان است. حکایت دور و دراز سمبوسه تامصر هم میرسد. و این خوراک یکی از معروفترین غذاهای کشورهایجنوب آسیا نیز محسوب میشود.[۸]
در کتابتاریخ بیهقی چنین آمده است: «:... ندیمان را بخواند و امیر، شراب و مطربان خواست و این اعیان را به شراب بازگرفت و طبقهای نواله و سنبوسه روان شد.»[۹]
در کتابنعمتنامه نصیرالدینشاهی آمده است. «سنبوسهٔ غیاثشاهی: قیمهٔ خوبپخته با همچند آن پیاز، قیمه کرده، وزنجبیل خرد کرده و ربع آن و نیم تولچهسیر آس کرده همه یکجا بیامیزد وزعفران سه تولچه درگلاب آس کرده با قیمه بیامیزد و از میانشوربا بادنجان بیرون آرند و با قیمه یکجا کرده در سنبوسه پر کنند و در میان روغن برشته سازند خواه از نان تنُک خشکه باشد یا از نان میده یا از خمیر خام؛ هر سه جنس سنبوسه بپزد، لذیذ باشد.»[۱۱]