Movatterモバイル変換


[0]ホーム

URL:


پرش به محتوا
ویکی‌پدیادانشنامهٔ آزاد
جستجو

زن‌کانونی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
این مقاله نیازمندویکی‌سازی است. لطفاً با توجه بهراهنمای ویرایش وشیوه‌نامه، محتوای آن را بهبود بخشید.

زن‌کانونی تمرکز غالب یا منحصر به فرد بر زنان درتئوری یا عمل یا حمایت از هر چیزی که با آن می‌توان زن را محور و کانون در نظر گرفت، به ویژه با یک دیدگاهزنانه (فمینیستی) است.

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

برابرانگلیسی زن‌کانونی یعنیGynocentrism ازیونانیباستان، γυνή و κέντρον. Γυνή را می‌توان به عنوانزن یازن ترجمه کرد، اما همچنین به عنوانهمسر ترجمه می‌شود. در ترکیبات یونان باستان با γυνή، به‌طور معمول از ساقه γυναικ- استفاده می‌شود. این ساقه را می‌توان در حالت جنسی γυναικός، و در شکل قدیمی‌تر از حالت اسمی γύναιξ لکه دار کرد. در یونان باستان، هیچ ترکیباتی با ژنی وجود ندارد که با ژنو- یا γυνω- شروع شود.

کلمه یونان باستان κέντρον را می‌توان به عنواننوک تیز،نیش (زنبورها و پشه‌ها)،نقطهٔ نیزه ونقطه ثابت یک جفت قطب‌نما، بامرکز معنی یک دایره وابسته به دومی ترجمه کرد. معنیمرکز / نقطه وسط (یک دایره) در کلمهلاتینcentrum حفظ شده‌است،واژه ای قرض گرفته از یونان باستان.centre کلمه انگلیسی است که ازcentrum لاتین مشتق شده‌است. این واژه κέντρον از فعل κεντεῖν مشتق شده‌است، این معنیبه نیش (زنبور عسل‌ها)،به خراش،به سیخک، وتحریک می‌کنند. هنگامی که در تلاش هستند تاریشه‌شناسی واژهgynocentrism، را توضیح دهند مهم است که به نظر κέντρον یونان باستان، با دلالت نقطه میانی/ مرکز، و نه واضح ترباستان κεντρισμός کلمهیونانی (معکوس-centrism) را مشخص کنند.

تاریخ

[ویرایش]

اصطلاح gynocentrism حداقل از سال ۱۸۹۷ در دادگاه آزاد ظاهر شد و بیان داشت که اروپای قاره ای آمریکایی‌ها را «بیش از اینکه ازجنس گرایی متمرکز باشند، از جنس گرایی رنج می‌بردند» استفاده می‌کند.[۱] در سال ۱۹۱۴، نویسنده جورج ای بیرمنگام اظهار داشت که "زندگی اجتماعی آمریکا به نظر من زن محور است. این چیدمان با توجه به راحتی و لذت زنان تنظیم شده‌است. مردان از کجا و چگونه می‌توانند وارد شوند. "[۲]

شروع از موج دوم فمنیسم در دهه ۱۹۷۰، اصطلاح زنانگرایی برای توصیففمنیسم تفاوت گرا استفاده شدهاست، در مقابلفمینیسم تساوی، تغییر جهت درک و پذیرش تفاوت‌های جنسیتی را نمایش می‌دهد.

طبق گفته فیلسوف دانشگاه ماساچو، کریستا هوداپ، در جنبش‌های مردان مدرن، زن پرستی به عنوان ادامه احکاممحبت آمیز دورانقرون وسطی توصیف می‌شود، جایی که زنان به عنوان یک طبقه شبه اشرافی ارزش یابی می‌شدند، و مردان به عنوان طبقه پایین خدمت می‌کردند. این دیدگاه،فمینیسم را تداوم قراردادهای ظالمانه قرون وسطایی مانند جوانمردی عبادی وروابط عاشقانه توصیف می‌کند، نه یک جنبش به سوی آزادی.[۳] مطالعه ای که توسط پیتر رایت انجام شد به این نتیجه رسید که زن‌کانونی نوعی خودشیفتگی زنان است که با نقش‌های سنتی جنسیتی ربط دارد.[۴]

پاؤل ناتانسون و کاترین ک. یانگ، اساتید مطالعات دینی ادعا می‌کنند که خواست‌های فمینیست برای برابری یا برابری نیرنگ برای زن‌کانونی است.

در جامعه معاصر

[ویرایش]

جامعهمردانی که به راه خودشان می‌روند (MGTOW) خودشان را به عنوان عکس العمل در برابر سوءاستفاده از زنان سالاری توصیف می‌کنند.[۵]

در مطالعه سال ۲۰۱۹ در مورد جامعه ترینیداد که درمجله Justice Policy Journal گردآوری شد، محققان به این نتیجه رسیدند که «زن پرستی همه جنبه‌های سیستم عدالت کیفری و همچنین جامعه را دربر گرفته‌است».[۶][۷]

انتقاد

[ویرایش]

ناتانسون و یانگ اظهار داشتند که از نظر ایدئولوژیک، تمرکز عمده در زن پرستی، اولویت بندی زنان به صورتسلسله مراتب است، و در نتیجه ممکن است به عنوانسوتعرض (نفرت و تعصب به مردان) تعبیر شود. به گفته آنها، فمینیست‌ها خواستار برابری یا حتی انصاف هستند، غالباً مایه ترفند زن پرستی است.

آنها زن پرستی را به عنوان یک جهان بینی مبتنی بر این باور ضمنی یا صریح که جهان پیرامون زنان می‌چرخد، تعریف می‌کنند، موضوعی فرهنگی که آنها ادعا می‌کنند در پشت صحنه دادگاه‌های حقوقی و دیوان سالاری دولت «ادعا» شده و منجر به تبعیض سیستمی علیه مردان می‌شود. آنها همچنین بیان می‌کنند که زن پرستی نوعیذات گرایی است - متمایز از بورس تحصیلی یا فعالیت سیاسی به نمایندگی از زنان - تا آنجا که برفضایل ذاتی زنان ورذایل ذاتی مردان تمرکز دارد.

برخی نویسندگان میان اعمال و حوادث مربوط به زن‌کانونی، مانندروز مادر، و مفهوم کلی ترفرهنگ زن‌کانونیکه به مجموعه ای بزرگتر از صفات فرهنگ اشاره دارد و اهمیت زیادی در شیوه زندگی مردم دارند، تبعیض قائلشوند.

برخیاز فمینیست‌هایپست مدرن مانندنانسی فریزر فرض داشتن یک مفهوم پایدار از "زن" را که زیربنای همه زن‌کانونی است زیر سؤال می‌برند. ناتانسون و یانگ ادعای قابل مقایسه ای ارائه می‌دهند که زن پرستی نوعی ذات گرایی است که از بورس تحصیلی یا فعالیت سیاسی به نمایندگی از زنان متمایز است، تا حدی که بر فضائل ذاتی زنان متمرکز است. ناتانسون و یانگ اضافه می‌کنند که "این جهان بینی صراحتا هم نادرست است، زیرا نه تنها نیازها و مشکلات مردان را نادیده می‌گیرد، بلکه به مردان نیز حمله می‌کند."

کریستینا هاف سامرز استدلال کرده‌است که زن پرستی ضدفکری است و نگاهی تضاد به رشته‌های علمی و خلاق سنتی دارد و بسیاری از اکتشافات مهم و آثار هنری را مردانه رد می‌کند. سامرز همچنین می‌نویسد که فرض عینیت نسبت داده شده به بسیاری از نظریه‌های زن پرستی گفتمان و تفسیر فمینیستی را خفه کرده‌است.

لیندا برنز، نویسنده فمینیستی تأکید می‌کند که زن پرستی خواستار تجلیل از تفاوت‌های مثبت زنان - از تاریخ، اسطوره‌ها، هنرها و موسیقی زنان است - در مقابل الگوی جذب، بخشیدن شباهت به مردان. با این وجود در عمل مشاهده می‌شود، برتری زنان مرتبط با روایت‌های زن پرستی اغلب مطلق تلقی می‌شود: از نظر فردی، فرهنگی، تاریخی، سیاسی یا در زمینه‌های اجتماعی گسترده‌تر مانند سرگرمی‌های عامه پسند. به همین ترتیب، می‌تواند آنچه را که روزالیند کوارد "زن گرایی" نامیده می‌شود، نوعی از نسخه محبوب فمینیسم است که همه کارهای زنان را تحسین می‌کند و مردان را بدنام می‌کند ".

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. The Open Court, Volume 11 (Open Court Publishing Company, 1897)
  2. George A. Birmingham,From Dublin to Chicago: Some Notes on a Tour in America (George H. Doran Company, 1914)
  3. Christa Hodapp,Men's Rights, Gender, and Social Media, Lexington Books (September 5, 2017)شابک‎۱۴۹۸۵۲۶۱۶۰
  4. Wright, P.'Gynocentrism As A Narcissistic Pathology,' inNew Male Studies: An International Journal, ISSN 1839-7816 ~ Vol 9, Issue 1, 2020, Pp. 24–49, 2020 Australian Institute Of Male Health And Studies.
  5. Articles about MGTOW:
  6. Wallace, W. C. , Gibson, C. , Gordon, N. A. , Lakhan, R. , Mahabir, J. , & Seetahal, C.Domestic Violence: Intimate Partner Violence Victimization Non-Reporting to the Police in Trinidad and Tobago. (2019)
  7. Joseph-Edwards, A. , & Wallace, W. C. (2020).Suffering in Silence, Shame, Seclusion, and Invisibility: Men as Victims of Female Perpetrated Domestic Violence in Trinidad and Tobago. Journal of Family Issues, 0192513X20957047.

پیوند به بیرون

[ویرایش]
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=زن‌کانونی&oldid=35372822»
رده‌ها:
رده‌های پنهان:

[8]ページ先頭

©2009-2025 Movatter.jp