درفیزیکزمان پلانک (بهانگلیسی:Planck time) (با نمادtP) واحدی اززمان در دستگاهیکاهای طبیعی یایکاهای پلانک است. یک زمان پلانک زمانی است کهنور در خلا مسافتی معادل یکطول پلانک را طی میکند.[۱] این واحد به افتخارماکس پلانک اولین دانشمندی که این ایده را داد، نامگذاری شدهاست.
زمان پلانک زمانی است که طول میکشد تا یکفوتون با سرعت نور مسافتی برابر با یکطول پلانک را طی کند. از نظر تئوری این کوچکترین زمان قابل اندازهگیری است، تقریباً۴۳-۱۰ ثانیه. در چارچوب قوانین فیزیک زمانهای کوچکتر از یک زمان پلانک را نه میتوان اندازهگیری و نه شناسایی کرد. در مه ۲۰۱۰ کوچکترین فاصله زمانی که در اندازهگیری مستقیم ثبت شد ۱۲اتوثانیه بود (۱۷-۱۰ × ۱٫۲ ثانیه) تقریباً برابر با ۱۰۲۶ × ۳٫۷ زمان پلانک.
زمان پلانک از بخشی ازفیزیک ریاضی به نامتحلیل ابعادی میآید که به مطالعهیکاها وثابتهای فیزیکی میپردازد. زمان پلانک ترکیبی ازGثابت گرانش،Cثابت نسبیت وhثابت کوانتوم برای ایجاد یک ثابت با یکای زمان است. برای واکنشهایی که در زمانt کمتر از یک زمان پلانک اتفاق میافتندکمیت بدون بعدtP / t بزرگتر از یک است. تحلیل ابعادی عنوان میکند که هم اثرمکانیک کوانتومی و هم اثرگرانش تحت این شرایط مهم خواهند بود؛ که به تئوریگرانش کوانتومی نیاز دارد. تمامی آزمایشهای علمی و تجربیات انسان در زمانهایی بیش از میلیارد میلیارد میلیارد زمان پلانک رخ میدهند که همین موضوع باعث میشود تا تشخیص یک رخداد در مقیاس زمان پلانک بسیار مشکل باشد.
تحلیل تصاویری کهتلسکوپ فضایی هابل از اعماق فضا گرفته بود در سال ۲۰۰۳ منجر به بحثی پیرامون زمان پلانک به عنوان کمترین فاصله فیزیکی ممکن منجر شد. تئوری گرانش کوانتومی ابری (foam) که در مورد نوسانات فضا-زمان در مقیاس پلانک است پیشبینی میکرد که تصویر اجسام بسیار دور بایستی تار باشد؛ اما در تصاویر هابل تصویر تاری مشاهده نشد که برای این تئوری مشکلساز و باعث مناقشه محققان شد تا اینکه Y.jack Ng اظهار داشت که اثر تارشدگی توسط لیو و هیلمن با ضریبی بین ۱۰۱۵ و ۱۰۳۰ زیاد برآورد شده بود؛ در نتیجه دیگر مشاهدات اثر کمتری در ساخت این تئوری داشتند که: «اثرات تجمعی از نوسانات فضا زمان بر انسجام فاز نور (مشخصاً در تئوری فضا-زمان ابری) کوچک تر از آن میشوند که قابل مشاهده باشند».