زمانپریشی یاآناکرونیسم (به انگلیسی: Anachronism) به معنای قرار دادن یک شیء، رویداد، شخص، عبارت یا رسم اجتماعی در دورهای تاریخی است که به آن تعلق ندارد[۱]. این ناهماهنگی زمانی میتواند به دو شکل عمده رخ دهد: یا عنصری از آینده در گذشته قرار داده شود (prochronism)، یا عنصری از گذشته در زمانی بسیار متاخرتر از دوران خود ظاهر شود (parachronism)[۲].
زمانپریشی میتواند یک خطای سهوی ناشی از عدم تحقیق کافی باشد، یا یک ابزار هنری آگاهانه برای ایجاد طنز، کنایه یا ارائهٔ تفسیری مدرن از رویدادهای تاریخی به کار رود.
این واژه از کلمهٔ یونانی ἀναχρονισμός (anachronismos) گرفته شده که خود ترکیبی از ἀνά (ana) به معنای «علیه» یا «برخلاف» و χρόνος (chronos) به معنای «زمان» است[۳]. بنابراین، آناکرونیسم در لغت به معنای «چیزی برخلاف زمان» است.
این نوع زمانپریشی رایجترین شکل آن است و زمانی رخ میدهد که نویسنده، هنرمند یا فیلمساز، به دلیل ناآگاهی یا پژوهش ناکافی، عناصری را در اثر خود به کار میبرد که با دورهٔ زمانی داستان همخوانی ندارد.
- در هنر: بسیاری از نقاشان دورهٔرنسانس، صحنههایانجیلی یا رویدادهایروم باستان را در حالی به تصویر میکشیدند که شخصیتها لباسهای معاصر رنسانسی بر تن داشتند یا در مناظر و معماری اروپای قرن پانزدهم قرار گرفته بودند. این امر در آن زمان لزوماً یک «خطا» تلقی نمیشد، بلکه تلاشی برای ملموس کردن داستان برای مخاطب معاصر بود[۴].
- در ادبیات: یکی از مشهورترین نمونهها در نمایشنامهٔژولیوس سزار اثرویلیام شکسپیر رخ میدهد. در پردهٔ دوم، صحنهٔ اول، بروتوس میگوید: «صلح! بشمار ساعتی را که ضربه میزند.» (Peace! Count the clock). در حالی که در روم باستان ساعتهای مکانیکیِ ضربهای وجود نداشت و آنها از ساعتهای آبی یا آفتابی استفاده میکردند[۵].
- در فیلم: سینمای تاریخی مملو از زمانپریشیهای سهوی است. برای مثال، در فیلمشجاعدل (۱۹۹۵)، شخصیتویلیام والاس و جنگجویان اسکاتلندی قرن سیزدهمی او، دامنهایکیلت میپوشند، در حالی که استفاده از این نوع دامن تا قرن شانزدهم در اسکاتلند رایج نشد[۶].
زمانپریشی آگاهانه (ابزار هنری)
[ویرایش]در بسیاری از آثار مدرن وپستمدرن، زمانپریشی به صورت عمدی برای اهداف بلاغی، طنزآمیز یا انتقادی به کار میرود.
- طنز و هجو: آثاری مانندمانتی پایتون و جام مقدس (۱۹۷۵) یا کارتونعصر حجر به طور گسترده از زمانپریشی برای ایجاد موقعیتهای کمدی بهره میبرند (مانند استفاده از دایناسورها به عنوان لوازم خانگی).
- تفسیر مدرن وفاصلهگذاری اجتماعی: برخی هنرمندان از عناصر مدرن در یک بستر تاریخی استفاده میکنند تا ارتباطی بین مسائل گذشته و دغدغههای امروز ایجاد کنند. استفاده از موسیقیهیپ هاپ و بازیگران غیرسفیدپوست برای روایت داستان پدران بنیانگذارایالات متحده آمریکا در تئاتر موزیکالهمیلتون (۲۰۱۵)، نمونهای برجسته از این رویکرد است. این کار مخاطب را از غرق شدن در اثر بازمیدارد و او را به تفکر انتقادی دربارهٔ روایت تاریخی وامیدارد.
- تاریخ جایگزین واستیمپانک: ژانرهایی ماننداستیمپانک (Steampunk) به طور کامل بر پایهٔ زمانپریشی بنا شدهاند و فناوریهای پیشرفته (مانند رباتها یا رایانهها) را با زیباییشناسی و فناوریدورهٔ ویکتوریایی (مانند موتور بخار) ترکیب میکنند.
زمانپریشی در تاریخنگاری
[ویرایش]در رشتهٔتاریخنگاری، زمانپریشی یک خطای روششناختی جدی محسوب میشود. این خطا اغلب به شکلحالگرایی (Presentism) بروز میکند، که عبارت است از قضاوت دربارهٔ رویدادها، اعمال یا باورهای گذشته با استفاده از استانداردها، ارزشها و اخلاقیات زمان حال[۷]. مورخان تلاش میکنند تا با درکبافتار (context) و جهانبینی افراد در گذشته، از چنین قضاوتهای زمانپریشانهای اجتناب کنند.
- ↑Murfin, R., & Ray, S. M. (2018).The Bedford Glossary of Critical and Literary Terms (4th ed.). Bedford/St. Martin's. p. 12.ISBN 978-1319035389.
- ↑Glanze, W. D. (Ed.). (1990).Merriam-Webster's Dictionary of English Usage. Merriam-Webster. p. 114.ISBN 978-0877791324.
- ↑The Oxford English Dictionary (2nd ed.). (1989). Clarendon Press. Vol. 1, p. 433.ISBN 978-0198611868.
- ↑Gombrich, E. H. (1995).The Story of Art (16th ed.). Phaidon Press. p. 242.ISBN 978-0714833552.
- ↑Crystal, D., & Crystal, B. (2002).Shakespeare's Words: A Glossary & Language Companion. Penguin Books. p. 89.ISBN 978-0140291179.
- ↑Bordwell, D., & Thompson, K. (2010).Film Art: An Introduction (9th ed.). McGraw-Hill. p. 191.ISBN 978-0073386161.
- ↑Tosh, J. (2015).The Pursuit of History: Aims, Methods and New Directions in the Study of Modern History (6th ed.). Routledge. p. 288.ISBN 978-1138808068.