زبان قَزاقی یا تُرکی قَزاقی (به قزاقی:Qazaq tili,Қазақ тілі،قازاق ٴتىلى) زبانی از خانوادهٔزبانهای ترکی است، که با زبانقرقیزی نیز نزدیکی بسیاری دارد. این زبان توسطقزاقها مورد استفاده قرار میگیرد. این زبان شاخهٔقپچاقزبانهای ترکی بوده و بهنوقایی وقرقیزی و به ویژه بهقرهقالپاقی مانستگی دارد. این زبان در جمهوری قزاقستان،ناحیه خودمختار ایلی قزاق (به قزاقی: یله قازاق اۆتونومیالی وبلیسی / Іле Қазақ аутономиялық облысы / İle Qazaq awtonomïyalıq oblısı) درسینکیانگچین واستان بایان اوگلی (به قزاقی: Bai'-O'lke) درمغولستانزبان رسمی است. همچنین قزاقی به عنوان زبان اقلیتی و قومیتی در این مناطق نیز گویشورانی دارد: ۱٫۳۲۵٫۰۰۰ (ازبکستان)، ۱۵٫۰۰۰ (افغانستان)، ۱۵۰٫۰۰۰ (ترکمنستان)، ۱۲۰٫۰۰۰ (مغولستان)، ۱۰۰٫۰۰۰ (ترکیه)، ۴۰۰٫۰۰۰ (روسیه)، ۲۵٫۰۰۰ (بهصورت پراکنده در اروپا)، و ۷٫۰۰۰ نفر (ایران -استان گلستان) میباشد. همچون دیگر زبانهای ترکی، قزاقی یکزبان چسبانشی است و باهماهنگی واکهای واژهسازی و ساخت جمله را بکار میگیرد.
گویشوران زبان قزاقی (که عمدتاً قزاقها هستند)، در سرزمین پهناور تیانشان در خاوردریای کاسپین میزیند. زبان رسمی قزاقستان این زبان است که نزدیک به ۱۰ میلیون گویشور (برپایه اطلاعات سیا بر جمعیت و سهم تناسبی گویشوران قزاق) میباشد. در چین، بالای یک میلیون قومیت قزاق زیست میکنند[۳] که درکتاب حقایق جهان این قزاقها بیشتر در ناحیه خودمختار ایلی قزاق در سینکیانگ هستند.[۴]
کهنترین نوشتههای ثبت شده از زبانهای نزدیک به قزاقی با الفبای ترکی کهن نوشته شدهاند؛ ولی در میان زبانشناسان این پذیرفته نشده که خود قزاقها مستقیماً از آن استفاده میکردهاند.[۵] تقریباً هزار سال پیش قزاقی نوین بهالفبای عربی تا سال ۱۹۲۹ نوشته میشد تا اینکه نویسندگان شوروی الفبایی برپایهلاتین و سپس برپایهسیریلیک در ۱۹۴۰ برای این زبان پیشنهاد کردهاند.[۶] نورسلطان نظربایف،رئیسجمهوری قزاقستان، در آوریل ۲۰۱۷ یک راهبردی برای ساماندهی نوشتاری در میان قزاق زبانان با دلیل اینکه «زبان و فرهنگ قزاقی ویرانشده» پیشنهاد کرد. نظربایف به نویسندگان فرمان داد تاالفبای لاتین قزاقی را طراحی کنند که در پایان ۲۰۱۷ آن الفبا ساخته شد.[۶] بنابرین لاتیننویسی قزاقی از ۲۰۱۸ آغازشد. تا پیش از ارائه این پیشنهاد، بالای ۱۵ میلیون نفر در قزاقستان و مغولستان به خط سیریلیک این زبان را مینگاشتند.[۷][۸] هدفنظربایف از تغییر این شیوه نگارش و تغییر خط پیروی نکردن از سیاستهای پیشین شوروی سابق در سرزمین قزاقستان است. وی به دستگاه و نظام سیاسی و اداری این کشور فرمان داد تا از این به بعد با پافشاری و تأکید بر فرهنگ قزاقی، این خط را تا سال ۲۰۲۵ جایگزین خط سیریلیکی سابق گردانند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲]
در چین، به خصوص درولایت خودمختار ایلی قزاق، قزاقها از الفبای عربی که بسیار بهایغوری شبیه استفاده میکنند.[۵] نه تنها الفبای عربی قزاق درسینکیانگ چین رسمیت دارد، بلکه دولت قزاقستان و فرهنگیان ساکن کشور قزاقستان سعی در استفاده بیشتر از خط عربی برای ارتباط بهتر و بیشتر با همزبانان خویش در منطقهٔسینکیانگ چین را دارند. وبسایتّهای خبری قزاقستانی مثلآدیرنا،قامشی،قاز-اینفورم، وقزاق تایمز از جمله این تلاشها هستند.
نخستین زمزمههای تغییر خط در قزاقستان از سیریلیک به لاتین را، نظربایف در سپتامبر ۲۰۰۷ مطرح نمود.[۱۳][۱۴] برپایه مطالعات و پژوهشهای دولتی قزاقی، این تغییر در دورهٔ زمانی ۱۰ تا ۱۲ ساله امکانپذیر است و چیزی نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار برای دولت هزینه دربردارد.[۱۵] تغییرات موقتاً در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۷ متوقف شد و دلیلش را رئیسجمهور نظربایف اینچنین گفت: «برای ۷۰ سال قزاقستانیها به سیریلیک مینوشتند و میخوانند. بالای ۱۰۰ ملت در مرز و بوم ما زندگی میکنند. پس ما به ثبات و آرامش نیازمندیم و نبایستی در تغییر و تحول عجله و شتابزدگی داشته باشیم.».[۱۶] به هر روی، در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۵،وزیر فرهنگ و وزرش،آریستانبک محمدیلی اعلام نمود که طرح نوینی در دست اجراست و بایستی با توجه بهواجشناسی زبان این خط نو جایگزین شود.[۱۷]
الفبای پیشنهادی لاتین برای زبان قزاقی، برپایه فرمان ۵۶۹ (۲۶ اکتبر ۲۰۱۷)[۱۰]
خط سیریلیک
خط عربی
خط لاتین
ترجمه فارسی
Барлық адамдар тумасынан азат және қадыр-қасиеті мен құқтары тең болып дүниеге келеді. Адамдарға ақыл-парасат, ар-ождан берілген, сондықтан олар бір-бірімен туыстық, бауырмалдық қарым-қатынас жасаулары тиіс.
زبان فارسی درقزاقستان از پیشینهای تاریخی برخوردار است، در دانشگاههای این کشور کرسیهای زبان فارسی ۳۰ سال است که دایر است، با وجود این در سالهای اخیر جایگاه زبان فارسی در مجامع علمی این کشور تا اندازهای افول کردهاست.تاریخ قزاقستان با زبان و ادبیات فارسی گره خوردهاست و هر پژوهشگری که بخواهد دربارهٔ تاریخ و ادبیات و جغرافیای تاریخی قزاقستان مطالعه و تحقیق کند، باید با زبان فارسی آشنایی داشته باشد. بسیاری از ضربالمثلهای فارسی در ادبیات قزاقی نیز به کار برده میشود.[۱۸]در زبان قزاقی حدود ۲۰۶۸ واژه مشترک است که از زبان فارسی به خصوص از فارسیورارود به زبانقزاقی اقتباس شدهاست چون ارتباط مستقیم بوده و هست. در خیابانهای قزاقستان بسیار با واژههای داروخانه، آش خانه، کوچه، شهر، آبادانی (اودانی) یا بسیار نامهای قزاقی مواجه هستید که با زبان فارسی مشترک است. ناماسفندیار به صورت اَسپَندیار و نامرستم وبیژن در میان قزاقها خیلی فراوان است یعنی نه تنها نامهای عادی ایرانی، بلکه نامهایی حماسی است که فارسی زبانان به آنها افتخار ملی دارند و درشاهنامه آمدهاست. نامهایی که در ترکیبش واژهگل دارد در قزاقستان خیلی فراوان است که دکترصفر عبدالله استاد زبان و ادبیات فارسی در قزاقستان، ۱۲۵ نام زنانه قزاقی با این ترکیب مانند گلبدن، گلناز، گلنار، گلدانه، گلبهرام را گردآوری کردهاست.[۱۹]
در قزاقستان چند ضرورت مهم برای تدریسزبان فارسی وجود دارد و این نکته را بزرگانقزاق میدانند.
۱- پیش از همه حدود ۹۰–۹۵ درصد منابع دست اولی که دربارهٔ قزاقها و اقوام آسیای مرکزی درقرون وسطی وجود دارد منابعفارسی است و بدون منابع فارسی از هیچ منبع دیگری نمیتوانند دربارهٔ اقوامترکی ومغولیآسیای مرکزی چیزی پیدا کنند.
۲- بیشتر حاکمان و خانهای مغولی و ترکی دبیران و وزیران فارسیزبان، یا به قول خودشان یک نفرتاجیک مورخ یا واقعهنگار فارسی یا فارسیزبان داشتهاند و همه کتابها را آنها نوشتهاند. برای نمونهجامعالتواریخ یاتاریخ جهانگشایجوینی و صدها کتاب دیگر به زبان فارسی است؛ بنابراین اگر این اقوام بخواهند کشورها و ریشههای خود را بیشتر بشناسند، امکان ندارد که بدون فراگرفتن منابع زبان فارسی به جایی برسند. این یک انگیزه بسیار مهمی است که باید این مردم فهم آن را داشته باشند.
۳- نکته دیگر این که هر قدر روابط ایران با منطقه و قزاقستان بهتر باشد زبان فارسی بهتر آموخته میشود. یکی از انگیزههایی که در قزاقستان خیلی زبانچینی یاکرهای میآموزند این است که صدها شرکت وجود دارد که برای فعالیتهای خود نیاز به همکارانی دارند که زبانشان را بدانند و از این بابت حقوق خوب هم میدهند. همچنینترکیه را میتوان نام برد کهترکزبانان کنونی خط را هم از دست دادند و برای مطالعه فرهنگ همان ترکها نیز راهشان بستهاست و خط عربی ـ فارسی را نمیدانند و خطشانلاتین است ولی چون شرکتهای زیاد ترکیهای در قزاقستان فعال هستند و دولت ترکیه حمایت میکند دانشجویان به سمت زبانترکی استانبولی میروند.[۲۰]
قزاقی باهماهنگی واکهایزبان-ریشهای عمل میکند بجز برخی واژگان نوین از خاستگاهی بیگانه (معمولاً روسی یا عربی) که استثناء هستند. این نیز یک سامانه گردسازی هماهنگ است که قرقیزی را تداعی میکند ولی هنوز در میان واجشناسان قویاً مورد تأیید قرار نگرفتهاست.
از نکات خاص الفبای عربی قزاق، طرز استفاده از همزه در این زبان است. همزه در الفبای عربی قزاق صدایی ندارد، اما نقش مهمی را ایفا میکند. در قزاق، همزه نه بر روی حروف، بلکه پیش از کلمات میآید. نقش همزه برای نشان دادنواکههای پیشین (حروف صداداری که در جلوی دهان ادا می شوند)، حروف صداداری که در الفبای لاتینترکی آذربایجانی و استانبولی، با حروف ı ö ü است. به طور مثال ضمیر اول شخص جمع «بیز» (біз)، در الفبای عربی،ٴبىز نوشته میشود.
اما باید توجه داشت که استثناهایی هم وجود دارند. اول اینکه کلماتی که در آنها حروف «/e/ (е, э)» (حرف ە) وجود دارد، به دلیل اینکه این حرف،واکههای پیشین است، دیگر نیازی به همزه برای مشخص کردن اینکه سایر واکههای کلمه نیز پیشین هستند وجود ندارد. بطور مثال کلمهٴتۇيىس (به معنای گره)، همزه دارد، به این معنا که این واکههای این کلمه ı و ü هستند. اما در حالت جمع، همزه دیگر در کلمهتۇيىستەر نوشته نمی شود، چرا که حرف «ە» در این کلمه موجود است.
از دیگر استثناها، کلماتی هستند که دارای یکی از حروف «/k/ (к), /q/ (қ), /g/ (г), /ğ/ (ғ)» (ك، گ، ق، ع) میباشند، بدون همزه نوشته میشوند. کلماتی که شامل حروف «/k/ (к), /g/ (г)» (ك، گ) هستند، بر اساس قوانین فونولوژیک قزاقی، به خودی خودواکههای پیشین خواهند داشت و در نتیجه نیازی به همزه نخواهند داشت. بطور مثال، کلمهٴتۇيىر به معنای «دانهٔ ریز»[۲۲]، با همزه نوشته میشود، اما کلمه مشتق از آن،تۇيىرشىك، به معنی «شنی، دانهای»[۲۲]، به دلیل اینکه دارای حرف «ك» میباشد، بدون همزه نوشته میشود.
کلماتی که شامل حروف «/q/ (қ), /ğ/ (ғ)» (ق، ع) هستند، بر طبق قوانین فونولوژیک قزاقی،واکه پسین خواهند داشت.
قانون «همگونی صامتها» اشاره به تحول حروف صامت دارد هنگامی که پسوندی به واژهای (یا به پسوند دیگری با رعایت ترتیب صحیح دستوری) اضاقه می شود،امکان این که بعضی از صامتها برای روانتر شدن خواندن دچار تحول شوند وجود دارند. در زبان قزاقی، دو نوع قاعدهٔ همگونی صامتها وجود دارد؛ یکی «همگونی صامتهای پسرو» (به قزاقی:كەيىندى ىقپال، Кейінді ықпал) و دیگری «همگونی صامتهای پیشرو» (به قزاقی:ىلگەرىندى ىقپال، Ілгерінді ықпал). معنیِ «همگونی صامتهای پسرو» این است که اتصال پسوند، تاثیرِ رو به پس دارد، و باعت تحول آخرین صامت واژه می شود. «همگونی صامتهای پیشرو» به این معناست که اتصال پسوند تاثیر رو به پیش دارد، و این اولین صامتِ پسوند است که دچار تحول می شود.
قانون «همگونی صامتهای پسرو» در سایر زبانهای ترکی نیز موجود است. در زبان قزاقی، این قانون شامل سه زوج حرف صامت می شود. اگر واژهای به یکی از این سه صامت بیواک ختم شود«پ ك ق / п, к, қ»، و اگر پسوند بعدی، با حرف مصوت شروع شود، این سه صدا به ترتیب به صامتهای واکدار«ب گ ع / б, г, ғ» تحول پیدا می کنند. به مثالهای زیر توجه داشته باشد:
و اما قواعد «همگونی صامتهای پیشرو»، در میان زبانهای ترکی، یکی از ویژگیهاییست که زبان قزاقی را خاص می کند، قواعدی که در قزاقی فراتر و همهگسترتر از زبانهای ترکی دیگر می باشد. بر اساس این قاعده، برای پسوندهای دستوری پرکاربردی چون پسوند سوالی، پسوند ضمیری، و پسوند جمع، صامتِ اولِ پسوند، می تواند تا حداکثر سه صدای صامت مختلف را (تکواژگونه) به خود گیرد. انتخاب صامت صحیح برای پسوند، با توجه به این که واژهٔ پیش از آن به چه حرف و صدای ختم شود، بستگی دارد. از لحاظواجآرایی (فونوتکنیک)، در زبان قزاقی به طور مثال از صامتهای پشتسر هم با تلفظهایی غیر همگون (مثلا اینکه صامتی بیواک و همخوان کنار آن واکدار باشد) اجتناب می شود.
اولین گروه این پسوندها، پسوندهایی هستند که با حرف«م / м» شروع می شوند. اینها شامل پسوند سوالی «آیا»، پسوند منفیساز فعل، پسوند «واسطهای» برای اسمها، فعل پسوندی «بودن» و همینطور پسوند ضمیری فعلهای مضارع برای اول شخص مفرد و جمع می باشد. این پسوندها تابع قواعد زیر هستند:[۵]
حرف«م / м»: اگر واژه پیشین به حرف مصوت یا صامتنیمواکه«ي ۋ / й, у» یاصامت روان«ل، ر / л, р» ختم شوند (و یاصامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң» برای پسوند ضمیری فعلی اول شخص مفرد و جمع)،
حرف«ب / б»: اگر واژه پیشین به صامتهای واکدار«ب ج د ز ع گ ۆ ھ / б, в, г, ғ, д, ж, з, һ» و یاصامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң» (بجز برای پسوند ضمیری فعلی اول شخص مفرد و جمع) ختم شوند،
حرف«پ / п»: اگر واژه پیشین به صامتهای بیواک«پ ت ر چ ح س ش ف ق ك / к, қ, п, с, т, ф, х, ц, ч, ш, щ» ختم شوند.
گروه بعدی این پسوندها، پسوندهایی هستند که با حرف«ن / н» شروع می شوند. اینها شامل پسوندهای صرف اسم مفعولی و مالکیتی هستند. این پسوندها تابع قواعد زیر هستند:[۵]
حرف«ن / н»: اگر واژه پیشین به حرف مصوت وصامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң» ختم شود.
حرف«د / д»: اگر واژه پیشین به حرفهای صامتنیمواکه«ي ۋ / й, у»،صامت روان«ل، ر / л, р»، و صامتهای واکدار«ب ج د ز ع گ ۆ ھ / б, в, г, ғ, д, ж, з, һ» ختم شود،
حرف«ت / т»: اگر واژه پیشین به صامتهای بیواک«پ ت ر چ ح س ش ف ق ك / к, қ, п, с, т, ф, х, ц, ч, ш, щ» ختم شوند.
پسوندهایی که با حرف«د / д» شروع می شوند، شامل پسوند صرف اسم افتراقی، و پسوند ماضیساز فعل هستند. این دو پسوند هرکدام تابع قانون خود هستند. پسوند صرف اسم افتراقی تابع قواعد زیر است:
پسوند«دان دەن / дан, ден»: اگر واژه پیشین به حرف مصوت، حرفهای صامتنیمواکه«ي ۋ / й, у»،صامت روان«ل، ر / л, р»، و صامتهای واکدار«ب ج د ز ع گ ۆ ھ / б, в, г, ғ, д, ж, з, һ» ختم شود،
پسوند«تان تەن / тан, тен»: اگر واژه پیشین به صامتهای بیواک«پ ت ر چ ح س ش ف ق ك / к, қ, п, с, т, ф, х, ц, ч, ш, щ» ختم شوند،
پسوند«نان نەن / нан, нен»: اگر واژه پیشین بهصامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң» ختم شوند.
به نمونههای زیر توجه فرمایید:
سەن قايدان كەلدىڭ؟ Сен қайдан келдің? (تو از کجا می آیی؟)
مەن ەرتەڭنەن باستاپ قازاق ٴتىلىن ۇيرەنەمىن. Мен ертеңнен бастап қазақ тілін үйренемін. (من از فردا شروع به یاد گرفتن زبان قزاقی می کنم.)
ساعات بەستەن ون مينۋت ٴوتتى. Сағат бестен он минут өтті. (ساعت ده دقیقه بعد از پنج است.)
پسوند صرف فعل ماضی تابع قواعد زیر است:
پسوند«دى ٴدى / ды, ді»: اگر واژه پیشین به حرف مصوت، حرفهای صامتنیمواکه«ي ۋ / й, у»،صامت روان«ل، ر / л, р»،صامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң»، و صامتهای واکدار«ب ج د ز ع گ ۆ ھ / б, в, г, ғ, д, ж, з, һ» ختم شود،
پسوند«تى ٴتى / ты, ті»: اگر واژه پیشین به صامتهای بیواک«پ ت ر چ ح س ش ف ق ك / к, қ, п, с, т, ф, х, ц, ч, ш, щ» ختم شوند.
و در نهایت پسوندهایی هستند که با حرف«ل / л» شروع می شوند. اینها شامل پسوند جمعساز «ـلار ـلر»، پسوند فعلساز متصله به اسمهای «ـلا»، و پسوندهای اشتقاقی «لیق لیک» هستند. این پسوندها تابع قواعد زیر هستند:[۵]
حرف«ل / л»: اگر واژه پیشین به حرف مصوت، حرفهای صامتنیمواکه«ي ۋ / й, у»، یاصامت روان«ل، ر / л, р» ختم شود،
حرف«د / д»: اگر واژه پیشین به صامتهای واکدار«ب ج د ز ع گ ۆ ھ / б, в, г, ғ, д, ж, з, һ» و یاصامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң» ختم شوند،
حرف«ت / т»: اگر واژه پیشین به صامتهای بیواک«پ ت ر چ ح س ش ف ق ك / к, қ, п, с, т, ф, х, ц, ч, ш, щ» ختم شوند.
به نمونههای زیر از واژگان با انواع اشکال پسوند «لیق» توجه فرمایید:
صرف فعلها در زبان قزاقی، مانند سایر زبانهای ترکی با اضافه کردن پسوندهای مختلف به ریشهٔ فعل تشکیل میشود. تلفظ و نوشتار این پسوندها به تبعیت از قانون هماهنگی مصوتها و قانون همخوانی صامتها میتوانند متفاوت باشند.
در زبان قزاقی، چندین نوع مصدر با کاربریهای مختلف، با الصال پسوندهای مختلف وجود دارد.
در این جدول، بن فعل به رنگ سیاه، ضمائر شخصی مضارع به رنگ قرمز، ضمائر شخصی ماضی به رنگ آبی، ضمائر شخصی مالکیتی (که در صرف «آرزوئی» فعل کاربرد دارد) به رنگ سبز، و پسوندها و افعال کمکی مربوطهٔ هر زمان به رنگ بنفش نشان داده شدهاند.
در جدول زیر، دو فعل نمونه، با مصوتها و حروف صامت خود، که در طریقهٔ نوشتن و تلفظ پسوندها اثر دارد، صرف شدهاند.
جدول صرفی فعل مثبت
ашу / اشۋ (باز کردن)
сүю / ٴسۇيۋ (دوست داشتن)
ماضی ساده (باز کردم، ...)
ماضی نقلی (باز کردهام، ...)
ماضی ساده (دوست داشتم، ...)
ماضی نقلی (دوست داشتهام، ...)
мен / مەن
аштым
اشتىم
ашқанмын
اشقانمىن
сүйдім
ٴسۇيدىم
сүйгенмін
سۇيگەنمىن
сен / سەن
аштың
اشتىڭ
ашқансың
اشقانسىڭ
сүйдің
ٴسۇيدىڭ
сүйгенсің
سۇيگەنسىڭ
сіз / ٴسىز
аштыңыз
اشتىڭىز
ашқансыз
اشقانسىز
сүйдіңіз
ٴسۇيدىڭىز
сүйгенсіз
سۇيگەنسىز
ол, олар / ول، ولار
ашты
اشتى
ашқан
اشقان
сүйді
ٴسۇيدى
сүйген
سۇيگەن
біз / ٴبىز
аштық
اشتىق
ашқанбыз
اشقانبىز
сүйдік
سۇيدىك
сүйгенбіз
سۇيگەنبىز
сендер / سەندەر
аштыңдар
اشتىڭدار
ашқансыңдар
اشقانسىڭدار
сүйдіңдер
سۇيدىڭدەر
сүйгенсіңдер
سۇيگەنسىڭدەر
сіздер / سىزدەر
аштыңыздар
اشتىڭىزدار
ашқансыздар
اشقانسىزدار
сүйдіңіздер
سۇيدىڭىزدەر
сүйгенсіздер
سۇيگەنسىزدەر
ماضی نقلی استنباطی (شندیدهام که باز کردهام، ...)
ماضی عادتوار (باز میکردم، ...)
ماضی نقلی استنباطی (شندیدهام که دوست داشتهام، ...)
ماضی عادتوار (دوست میداشتم، ...)
мен / مەن
ашыппын
اشىپپىن
ашатынмын
اشاتىنمىن
сүйіппін
ٴسۇيىپپىن
сүйетінмін
سۇيەتىنمىن
сен / سەن
ашыпсың
اشىپسىڭ
ашатынсың
اشاتىنسىڭ
сүйіпсің
ٴسۇيىپسىڭ
сүйетінсің
سۇيەتىنسىڭ
сіз / ٴسىز
ашыпсыз
اشىپسىز
ашатынсыз
اشاتىنسىز
сүйіпсіз
ٴسۇيىپسىز
сүйетінсіз
سۇيەتىنسىز
ол, олар / ول، ولار
ашыпты
اشىپتى
ашатын
اشاتىن
сүйіпті
ٴسۇيىپتى
сүйетін
سۇيەتىن
біз / ٴبىز
ашыппыз
اشىپپىز
ашатынбыз
اشاتىنبىز
сүйіппіз
ٴسۇيىپپىز
сүйетінбіз
سۇيەتىنبىز
сендер / سەندەر
ашыпсыңдар
اشىپسىڭدار
ашатынсыңдар
اشاتىنسىڭدار
сүйіпсіңдер
سۇيىپسىڭدەر
сүйетінсіңдер
سۇيەتىنسىڭدەر
сіздер / سىزدەر
ашыпсыздар
اشىپسىزدار
ашатынсыздар
اشاتىنسىزدار
сүйіпсіздер
سۇيىپسىزدەر
сүйетінсіздер
سۇيەتىنسىزدەر
مضارع اخباری (باز میکنم، ...)
مستقبل احتمالی (باز خواهم کرد، ...)
مضارع اخباری (دوست میدارم، ...)
مستقبل احتمالی (دوست خواهم داشت، ...)
мен / مەن
ашамын
اشامىن
ашармын
اشارمىن
сүйемін
سۇيەمىن
сүйермін
سۇيەرمىن
сен / سەن
ашасың
اشاسىڭ
ашарсың
اشارسىڭ
сүйесің
سۇيەسىڭ
сүйерсің
سۇيەرسىڭ
сіз / ٴسىز
ашасыз
اشاسىز
ашарсыз
اشارسىز
сүйесіз
سۇيەسىز
сүйерсіз
سۇيەرسىز
ол, олар / ول، ولار
ашады
اشادى
ашар
اشار
сүйеді
سۇيەدى
сүйер
سۇيەر
біз / ٴبىز
ашамыз
اشامىز
ашармыз
اشارمىز
сүйеміз
سۇيەمىز
сүйерміз
سۇيەرمىز
сендер / سەندەر
ашасыңдар
اشاسىڭدار
ашарсыңдар
اشارسىڭدار
сүйесіңдер
سۇيەسىڭدەر
сүйерсіңдер
سۇيەرسىڭدەر
сіздер / سىزدەر
ашасыздар
اشاسىزدار
ашарсыздар
اشارسىزدار
сүйесіздер
سۇيەسىزدەر
сүйерсіздер
سۇيەرسىزدەر
مضارع استمراری ساده (دارم باز میکنم، ...)
ماضی استمراری ساده (داشتم باز میکردم، ...)
مضارع استمراری ساده (دارم دوست میدارم، ...)
ماضی استمراری ساده (داشتم دوست میداشتم، ...)
мен / مەن
ашып жатырмын
اشىپ جاتىرمىن
ашып жатырдым
اشىپ جاتىردىم
сүйіп жатырмын
ٴسۇيىپ جاتىرمىن
сүйіп жатырдым
ٴسۇيىپ جاتىردىم
сен / سەن
ашып жатырсың
اشىپ جاتىرسىڭ
ашып жатырың
اشىپ جاتىردىڭ
сүйіп жатырсың
ٴسۇيىپ جاتىرسىڭ
сүйіп жатырдың
ٴسۇيىپ جاتىردىڭ
сіз / ٴسىز
ашып жатырсыз
اشىپ جاتىرسىز
ашып жатырыңыз
اشىپ جاتىردىڭىز
сүйіп жатырсыз
ٴسۇيىپ جاتىرسىز
сүйіп жатырдыңыз
ٴسۇيىپ جاتىردىڭىز
ол, олар / ول، ولار
ашып жатыр
اشىپ جاتىر
ашып жатыры
اشىپ جاتىردى
сүйіп жатыр
ٴسۇيىپ جاتىر
сүйіп жатырды
ٴسۇيىپ جاتىردى
біз / ٴبىز
ашып жатырмыз
اشىپ جاتىرمىز
ашып жатырық
اشىپ جاتىردىق
сүйіп жатырмыз
ٴسۇيىپ جاتىرمىز
сүйіп жатырдық
ٴسۇيىپ جاتىردىق
сендер / سەندەر
ашып жатырсыңдар
اشىپ جاتىرسىڭدار
ашып жатырыңдар
اشىپ جاتىردىڭدار
сүйіп жатырсыңдар
ٴسۇيىپ جاتىرسىڭدار
сүйіп жатырдыңдар
ٴسۇيىپ جاتىردىڭدار
сіздер / سىزدەر
ашып жатырсыздар
اشىپ جاتىرسىزدار
ашып жатырыңыздар
اشىپ جاتىردىڭىزدار
сүйіп жатырсыздар
ٴسۇيىپ جاتىرسىزدار
сүйіп жатырдыңыздар
ٴسۇيىپ جاتىردىڭىزدار
آرزوئی (باز کردنم میآید، ...)
مستقبل قصدی (قصد دارم باز کنم، ...)
آرزوئی (دوست داشتنم میآید، ...)
مستقبل قصدی (قصد دارم دوست بدارم، ...)
мен / مەن
ашқымкеледі
اشقىمكەلەدى
ашпақпын
اشپاقپىن
сүйгімкеледі
سۇيگىمكەلەدى
сүймекпін
سۇيمەكپىن
сен / سەن
ашқыңкеледі
اشقىڭكەلەدى
ашпақсың
اشپاقسىڭ
сүйгіңкеледі
سۇيگىڭكەلەدى
сүймексің
سۇيمەكسىڭ
сіз / ٴسىز
ашқыңызкеледі
اشقىڭىزكەلەدى
ашпақсыз
اشپاقسىز
сүйгіңізкеледі
سۇيگىڭىزكەلەدى
сүймексіз
سۇيمەكسىز
ол, олар / ول، ولار
ашқысыкеледі
اشقىسىكەلەدى
ашпақ
اشپاق
сүйгісікеледі
سۇيگىسىكەلەدى
сүймек
سۇيمەك
біз / ٴبىز
ашқымызкеледі
اشقىمىزكەلەدى
ашпақпыз
اشپاقپىز
сүйгімізкеледі
سۇيگىمىزكەلەدى
сүймекпіз
سۇيمەكپىز
сендер / سەندەر
ашқыларыңкеледі
اشقىلارىڭكەلەدى
ашпақсыңдар
اشپاقسىڭدار
сүйгілеріңкеледі
سۇيگىلەرىڭكەلەدى
сүймексіңдер
سۇيمەكسىڭدەر
сіздер / سىزدەر
ашқыларыңызкеледі
اشقىلارىڭىزكەلەدى
ашпақсыздар
اشپاقسىزدار
сүйгілеріңізкеледі
سۇيگىلەرىڭىزكەلەدى
сүймексіздер
سۇيمەكسىزدەر
مضارع شرطی ([اگر] باز بکنم، ...)
امری/مضارع التزامی (باز کنم!، ...)
مضارع شرطی ([اگر] دوست داشته باشم، ...)
امری/مضارع التزامی (دوست داشته باشم!، ...)
мен / مەن
ашсам
اشسام
ашайын
اشايىن
сүйсем
سۇيسەم
сүйейін
سۇيەيىن
сен / سەن
ашсаң
اشساڭ
аш
اش
сүйсең
سۇيسەڭ
сүй
ٴسۇي
сіз / ٴسىز
ашсаңіз
اشساڭىز
ашыңыз
اشىڭىز
сүйсеңыз
سۇيسەڭىز
сүйіңіз
ٴسۇيىڭىز
ол, олар / ول، ولار
ашса
اشسا
ашсын
اشسىن
сүйсе
سۇيسە
сүйсін
ٴسۇيسىن
біз / ٴبىز
ашсақ
اشساق
ашайық
اشايىق
сүйсек
سۇيسەك
сүйейік
سۇيەيىك
сендер / سەندەر
ашсаңдар
اشساڭدار
ашыңдар
اشىڭدار
сүйсеңдер
سۇيسەڭدەر
сүйіңдер
سۇيىڭدەر
сіздер / سىزدەر
ашаңыздар
اشاڭىزدار
ашарыңыздар
اشىڭىزدار
сүйсеңіздер
سۇيسەڭىزدەر
сүйіңіздер
سۇيىڭىزدەر
فعلهای منفی با اضافه کردن پسوند منفیساز «ـما»، «ـمە»، «ـپا»، «ـپە»، «ـبا» یا «ـبە» (بر طبق قانون هماهنگی مصوتها و همخوانی صامتها) به بن فعل ساخته میشوند. جدول زیر نمونههایی از مصادر منفی افعال با هر یک از این پسوندها را نشان میدهد.
جدول مصدرها
атау / آتاۋ (نامیدن)
сүю / ٴسۇيۋ (دوست داشتن)
ашу / اشۋ (باز کردن)
кету / كەتۋ (رفتن)
даму / دامۋ (توسعه یافتن)
көму / كومۋ (دفن کردن)
مصدر مثبت
атау
اتاۋ
сүю
ٴسۇيۋ
ашу
اشۋ
кету
كەتۋ
даму
دامۋ
көму
كومۋ
مصدر منفی
атамау
اتاماۋ
сүймеу
سۇيمەۋ
ашпау
اشپاۋ
кетпеу
كەتپەۋ
дамбау
دامباۋ
көмбеу
كومبەۋ
جدول زیر صرف ماضی ساده و مضارع اخباری منفی را نشان میدهد.
در زبان قزاقی، علاوه بر فعل استمراری ساده که با فعل کمکی خاص خود ساخته میشود (همانطور که در جدول بالا نشان داده شده است)، نمودها و حالات دیگری از نوع استمراری نیز وجود دارد. این انواع، با استفاده از افعال کمکی خاص دیگری درست میشوند.
افعال استمراری نیز، با صرف زمانی فعل کمکی، میتوانند مفاهیم مضارع استمراری، ماضی استمراری، و غیره را ادا کنند (همانطور که در جدول بالا نشان داده شده است).
معادل فعل «بودن» یا «نبودن» در زبان قزاقی، به مانند هر زبان دیگری، از اهمیت ویژه برخوردار بوده و قواعد خاص خود را نیز دارد.
در زبان قزاقی، دو گروه کلی وجود دارد، مضارع ساده و سایر صرفها و زمانها. «بودن» و یا «نبودن» در مضارع ساده، با پسوندهای ضمیری ادا می شوند. در سایر حالات و صرفها، از فعلبولۋ / болу استفاده می شود. این فعل، کاربردها و معانی زیادی دارد، به معنی «بودن»، «شدن»، «وجود داشتن» یا «مالکیت داشتن»، «به وقوع پیوستن»، ابراز آرزو یا تصمیم «بر من انجام فلان کار بودن»، و غیره.
جدول زیر لیست پسوندهای ضمیری فعل «بودن» برای هر شخص را لیست کرده است. برای پسوندهای ضمیری اول شخص مفرد و جمع، چند تعداد پسوند با حروف صامت مختلفی چون «م»، «پ»، و «ب» لیست شده است. در زبان قزاقی، انتخاب پسوند صحیح اول شخص، تابع قواعد خاص «همگونی صامتها» است، و با توجه به این که واژه به چه حرف و صدای ختم شود، انجام می شود. برای همهٔ ضمیرها، حرف یا حروف مصوتِ ضمیر، به تابعیت و در هماهنگی با مصوتهای واژهای که به آن می پیوندد، یامصوت پسین می شود، یامصوت پیشین. بر خلاف برخی دیگر از زبانهای ترکی، در رسم الخط قزاقی، چه سیریلیک، چه عربی، چه لاتین،هماهنگیِ گردیِ مصوت بازتاب داده نمی شود.[۲۴][۵]
پسوندهای اول شخص مفرد تابع قواعد زیر هستند:[۵][۲۲]
پسوند«-مىن، ٴ-مىن / -мын, -мін»: اگر واژه پیشین به حرف مصوت یا صامتنیمواکه«ي ۋ / й, у»،صامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң»، و یاصامت روان«ل، ر / л, р» ختم شوند،
پسوند«-بىن، ٴ-بىن / -бын, -бін»: اگر واژه پیشین به صامتهای واکدار«ب ج د ز ع گ ۆ ھ / б, в, г, ғ, д, ж, з, һ» ختم شوند،
پسوند«-پىن، ٴ-پىن / -пын, -пін»: اگر واژه پیشین به صامتهای بیواک«پ ت ر چ ح س ش ف ق ك / к, қ, п, с, т, ф, х, ц, ч, ш, щ» ختم شوند.
نمونههای زیر، جملاتی صرف شده برای فاعل اول شخص مفرد می باشند؛ اشکال و املاءهای مختلف این ضمیر، و همینطور کاربردهای مختلف این پسوند فعلی را ببینید:[۲۴]
مەن دارىگەرمىن.
Мен дәрігермін.
من پزشکم.
مەن مۇعالىممىن.
Мен мұғаліммін.
من معلمم.
مەن ۇلكەنمىن.
Мен үлкенмін.
من بزرگم.
مەن بايمىن.
Мен баймын.
من غنیام.
مەن ەكىنشىمىن.
Мен екіншімін.
من دُومم.
مەن تىڭداۋشىمىن.
Мен тыңдаушымын.
من شنوندهام.
مەن ٴانشىمىن.
Мен әншімін.
من خوانندهام.
مەن ورىنباسارمىن.
Мен орынбасармын.
من معاون/دستیارم.
مەن ونىڭ دوسىمىن.
Мен оның досымын.
من دوست اویم.
مەن وسىندامىن.
Мен осындамын.
من اینجام.
مەن رەسەيدەنمىن.
Мен Ресейденмін.
من از روسیه هستم.
مەن قازاقستاننانمىن.
Мен Қазақстаннанмын.
من از قزاقستان هستم.
مەن ون توعىزدامىن.
Мен он тоғыздамын.
من ۱۹ سالهام.
مەن جيىرما ەكىدەمىن.
Мен жиырма екідемін.
من ۲۲ سالهام.
مەن دۇكەندەمىن.
Мен дүкендемін.
من در دکانم.
مەن جۇمىستامىن.
Мен жұмыстамын.
من سر کارم.
مەن ورازبىن.
Мен Оразбын.
من اوراز هستم.
مەن قىزبىن.
Мен қызбын.
من دخترم.
مەن جۇلدىزبىن.
Мен жұлдызбын.
من ستارهام.
مەن جالعىزبىن.
Мен жалғызбын.
من تنهاام.
مەن سىزدىڭ كومەكشىڭىزبىن.
Мен сіздің көмекшіңізбін.
من کمکدست شماام.
مەن جاسپىن.
Мен жаспын.
من جوانم.
مەن ستۋدەنتپىن.
Мен студентпін.
من دانشجوام.
مەن باستىقپىن.
Мен бастықпын.
من سردمدارم/رئیسم.
مەن ۇشقىشپىن.
Мен ұшқышпын.
من خلبانم.
مەن ورىسپىن.
Мен орыспын.
من روسم.
مەن قازاقپىن.
Мен қазақпын.
من قزاقم.
برای فعل «نبودن» در زمان مضارع ساده، از تکواژه«ەمەس / емес» به علاوهٔ پسوند ضمیری فعل «بودن» استفاده می شود. چونکه این واژه برای تمامی کابردها ثابت است، برای اول شخص مفرد و جمع، تنها به یکی از ضمیرها، تابع مصوتهای واژهٔ«ەمەس / емес» و حرف صامت آخر آن، نیاز است:«ەمەسپىن / емеспін» برای اول شخص مفرد،«ەمەسپىز / емеспіз» برای اول شخص جمع.
پسوند«-مىز، ٴ-مىز / -мыз, -міз»: اگر واژه پیشین به حرف مصوت یا صامتنیمواکه«ي ۋ / й, у»، و یاصامت روان«ل، ر / л, р» ختم شوند،
پسوند«-بىز، ٴ-بىز / -быз, -біз»: اگر واژه پیشین بهصامتهای خیوشمی«م ن ڭ / м, н, ң» و یا صامتهای واکدار«ب ج د ز ع گ ۆ ھ / б, в, г, ғ, д, ж, з, һ» ختم شوند،
پسوند«-پىز، ٴ-پىز / -пыз, -піз»: اگر واژه پیشین به صامتهای بیواک«پ ت ر چ ح س ش ف ق ك / к, қ, п, с, т, ф, х, ц, ч, ш, щ» ختم شوند.
نمونههای زیر، جملاتی صرف شده برای فاعل اول شخص جمع می باشد:
ٴبىز وسىندامىز.
Біз осындамыз.
ما اینجاییم.
ٴبىز كۇشتىمىز.
Біз күштіміз.
ما قویایم.
ٴبىز جاقسىمىز.
Біз жақсымыз.
ما خوبیم.
ٴبىز دارىگەرمىز.
Біз дәрігерміз.
ما پزشکیم.
ٴبىز ادەمىمىز.
Біз әдемiмiз.
ما زیباییم.
ٴبىز ٴانشىمىز.
Біз әншіміз.
ما خوانندهایم.
ٴبىز ٴبىرىنشىمىز.
Біз біріншімiз.
ما اولینیم.
ٴبىز تىڭداۋشىمىز.
Біз тыңдаушымыз.
ما شنوندهایم.
ٴبىز دۇكەندەمىز.
Біз дүкендемiз.
ما در دکانیم.
ٴبىز جۇمىستامىز.
Біз жұмыстамыз.
ما سر کاریم.
ٴبىز جۇلدىزبىز.
Біз жұлдызбыз.
ما ستارهایم.
ٴبىز ەگىزبىز.
Біз егізбіз.
ما دوقلوایم.
ٴبىز مۇعالىمبىز.
Біз мұғалімбыз.
ما معلمیم.
ٴبىز استانادانبىز.
Біз Астанаданбыз.
ما از [شهر] آستانهایم.
ٴبىز رەسەيدەنبىز.
Біз Ресейденбіз.
ما از روسیهایم.
ٴبىز قىتايدانبىز.
Біз Қытайданбыз.
ما از چینیم
ٴبىز جاسپىز.
Біз жаспыз.
ما جوانیم.
ٴبىز ستۋدەنتپىز.
Біз студентпіз.
ما دانشجوایم.
ٴبىز قوناقپىز.
Біз қонақпыз.
ما میهمانیم.
ٴبىز تانىسپىز با؟
Біз таныспыз ба?
ما با هم آیا آشناایم؟
ٴبىز بوسپىز.
Біз боспыз.
ما سر خلوتایم.
ٴبىز ورىسپىز.
Біз орыспыз.
ما روسیم.
ٴبىز بوسپىز.
Біз боспыз.
ما سر خلوتایم.
ٴبىز قازاقپىز.
Біз қазақпыз.
ما قزاقیم.
و در جدول زیر، نمونههایی از جملات منفی «نبودن» برای دوم شخص جمع با استفاده از واژه منفیساز«ەمەس / емес»:
ٴبىز دارىگەرەمەسپىز.
Біз дәрігеремеспіз.
ما پزشک نیستیم.
ٴبىز ەگىزەمەسپىز.
Біз егіземеспіз.
ما دوقلو نیستیم.
ٴبىز بوسەمەسپىز.
Біз босемеспіз.
ما سر خلوت نیستیم.
ٴبىز تانىسەمەسپىز.
Біз танысемеспіз.
ما آشنا نیستیم.
ٴبىز ارىپتەسەمەسپىز.
Біз әріптесемеспіз.
ما همکار نیستیم.
ٴبىز ورىسەمەسپىز.
Біз орысемеспіз.
ما روس نیستیم.
ٴبىز ٴبىرىنشىەمەسپىز.
Біз біріншіемеспіз.
ما اولین نیستیم.
ٴبىز استانادانەمەسپىز.
Біз Астанаданемеспіз.
ما از [شهر] آستانه نیستیم.
برای دوم شخص مفرد عادی، از پسوند«-سىڭ، ٴ-سىڭ / -сың, -сің» استفاده می شود. بر خلاف ضمائر اول شخص، برای دوم شخص، دیگر نیاز به توجه استفاده از صامتِ صحیح نیست و این ضمیر تنها با یک صامت نوشته می شود. برای این ضمیر تنها باید به قانونهماهنگی مصوتها توجه داشت؛ واکهٔ این ضمیر، به تابعیت و در هماهنگی با مصوتهای واژهای که به آن می پیوندد، یامصوت پسین می شود، یامصوت پیشین.
برای دوم شخص مفرد محترمانه، از ضمیر«-سىز، ٴ-سىز / -сыз, -сіз» استفاده می شود، با همان ویژگیهای ضمیر دوم شخص مفرد عادی.
برای دوم شخص جمع عادی، از ضمیر«-سىڭدار، -سىڭدەر / -сыңдар, -сіңдер» استفاده می شود، و برای برای دوم شخص جمع محترمانه از ضمیر«-سىزدار، -سىزدەر / -сыздар, -сіздер».
نمونههای زیر، جملاتی صرف شده مثبت و منفی برای فاعل دوم شخص می باشد:
سەن وقۇشىسىڭ.
Сен оқушысың.
تو دانشآموزی.
سەن دارىگەرسىڭ.
Сен дәрігерсің.
تو پزشکی.
سەن قوناقسىڭ.
Сен қонақсың.
تو میهمانی.
سەن وتە جاقسى ٴانشىسىڭ.
Сен өте жақсы әншісің.
تو خوانندهٔ بسیار خوبی هستی.
سەن رەسەيدەنسىڭ.
Сен Ресейденсің.
تو از روسیهای.
سەن قىتايدانسىڭ.
Сен Қытайдансың.
تو از چین هستی.
سەن ونىڭ ۇلىسىڭ.
Сен оның ұлысың.
تو پسر او هستی.
سەن كىمسىڭ؟
Сен кімсің?
تو کیستی؟
سەن بوسسىڭ با؟
Сен боссың ба?
آیا تو سر خلوتی؟
سەن قۋانىشتىسىڭ با؟
Сен қуаныштысың ба?
تو آیا شادی؟
سەن قانشا جاستاسىڭ؟
Сен қанша жастасың؟
تو چند سالهای؟
سەن قانشاداسىڭ؟
Сен қаншадасың?
تو چند سالهای؟
سەن شىدامدىەمەسسىڭ.
Сен шыдамдыемессің.
تو صبور نیستی.
سەن باستىقەمەسسىڭ.
Сен бастықемессің.
تو سردمدار/رئیس نیستی
سەندەر وقۇشىسىڭدار.
Сендер оқушысыңдар.
شماها دانشآموزید.
سەندەر دارىگەرسىڭدەر.
Сендер дәрігерсіңдер.
شماها پزشکید.
سەندەر شىماندىسىڭدار.
Сендер шыдамдысыңдар.
شماها صبورید.
سەندەر انشىسىڭدەر.
Сендер әншісіңдер.
شماها خوانندهاید.
سەندەر كىمسىڭدەر؟
Сендер кімсіңдер.
شماها کی هستید؟
سەندەر بوسسىڭدار ما؟
Сендер боссыңдар ма?
آیا شماها سر خلوتید؟
سەندەر جالقاۋەمەسسىڭدەر.
Сендер жалқауемессіңдер.
شماها تنبل نیستید.
سەندەر زاڭگەرەمەسسىڭدەر.
Сендер заңгеремессіңдер.
شماها وکیل نیستید.
ٴسىز دارىگەرسىز.
Сіз дәрігерсіз.
شما پزشکی.
ٴسىز قوناقسىز.
Сіз қонақсыз.
شما میهمانی.
ٴسىز كومەكشىسىز.
Сіз көмекшісіз.
شما کمکحالی.
ٴسىز باس مامانسىز.
Сіз бас мамансыз.
شما متخصص اصلیای.
ٴسىز رەسەيدەنسىز.
Сіз Ресейденсіз.
شما از روسیهای.
ٴسىز قاي جەردەنسىز؟
Сіз қай жерденсіз?
شما اهل کجا هستی؟
ٴسىز كىمسىز؟
Сіз кімсіз?
شما کی هستی؟
ٴسىز باستىقسىز با؟
Сіз бастықсыз ба?
شما سردمدار/رئیس هستی؟
ٴسىز نەشەدەسىز؟
Сіз нешедесіз?
شما چند سالتان است؟
ٴسىز دۇكەندەسىز بە؟
Сіз дүкендесыз бе?
شما در دکان هستی؟
ٴسىز سۋرەتشىەمەسسىز.
Сіз суретшіемессіз.
شما نقاش (صورتچی) نیستی.
ٴسىز ٴبىرىنشىەمەسسىز.
Сіз біріншіемессіз.
شما اول نیستی.
سىزدەر قوناقسىزدار.
Сіздер қонақсыздар.
شمایان میهمانید.
سىزدەر قىزمەتكەرسىزدەر.
Сіздер қызметкерсіздер.
شمایان خدمتکارید.
سىزدەر كورشىسىزدەر.
Сіздер көршісіздер.
شمایان همسایهاید.
سىزدەر جاقسىسىزدار.
Сіздер жақсысыздар.
شمایان خوبید.
سىزدەر جۇمىستاسىزدار ما؟
Сіздер жұмыстасыздар ма?
آیا شمایان سر کارید؟
سىزدەر تانىسسىزدار ما؟
Сіздер таныссыздар ма?
شمایان با هم دیگر آشنایید؟
سىزدەر جالقاۋەمەسسىزدەر.
Сіздер жалқауемессіздер.
شمایان تنبل نیستید.
سىزدەر زاڭگەرەمەسسىزدەر.
Сіздер заңгеремессіздер.
شمایان وکیل نیستید.
نکتهای که باید به آن توجه داشت، حالت مسند در جملات «بودن»، وقتی که فاعل، جمع باشد. قواعد دستور زبانی قزاقی از این لحاظ به مانند فارسی هستند؛ به این معنی که در حالات عام، مسند جمع بسته نمی شود. اما در مواردی که خاص بودن تک-تکِ افراد مشتمل در فاعل جمع اهمیت دارد، از جمع استفاده می شود. به مثالهای زیر و ترجمههای فارسی آنها توجه کنید:[۲۴]
ٴبىز دارىگەرمىز.
Біз дәрігерміз.
ما پزشک هستیم.
سەندەر دارىگەرسىڭدەر.
Сендер дәрігерсіңдер.
شماها پزشک هستید.
ٴبىز وسى اۋراحانانىڭ دارىگەرلەرمىز.
Біз осы аурухананың дәрігерлерміз.
ما پزشکانِ این بیمارستان هستیم.
سەندەر وسى اۋراحانانىڭ دارىگەرلەرسىڭدەر.
Сендер осы аурухананың дәрігерлерсіңдер.
شماها پزشکانِ این بیمارستان هستید.
نکته دیگر این است که برای طرح سوال «آیایی» برای دوم شخص مفرد و جمع، می توان واژهٔ سوالسازِ«ما، مە، با، بە، پا، پە / ма, ме, ба, бе, па, пе» که در آخر جمله می آید، حذف کرد، و بجای آن، پسوندی بعد از مسند و پیش از پسوند ضمیری فعل به شکل تحولیافتهٔ«-مى، -بى، -پى / -мы, -мі, -бы, -бі, -пы, -пі» اضافه کرد.[۲۴]
سەن ورىسپىسىڭ?
Сен орыспысың?
تو آیا روس هستی؟
قازاقپىسىزدار؟
Қазақпысыздар?
[شمایان] آیا قزاق هستید؟
ەندى رىزامىسىز?
Енді ризамысыз?
الان شما راضی هستی؟
ازىرمىسىڭدەر؟
Әзірмісіңдер?
شماها آیا حاضرید؟
روزا، بۇل سەنبىسىڭ?
Роза, бұл сенбісің?
رزا، این تو هستی؟
و در نهایت، فعل مضارع سادهٔ بودن برای سوم شخص، که در قزاقی، بدون نیاز به التصاق هیچ پسوندی ادا می شود، چه سوم شخص مفرد و چه سوم شخص جمع؛ و همینطور چه مثبت و چه منفی. برای فعل منفی «نبودن»، تنها از واژهٔ منفیساز«ەمەس / емес»، بدون هیچنوع پسوند یا صرفی استفاده می شود.
در زبان قزاقی ، صفات را میشود از آنجا تشخیص داد که بر خلاف اسمها، صرف نمیشوند و پسوندی نه برای جمع و نه برای هر یک از حالات ممکنه نمیگیرند.
صفتها در زبان قزاقی ، هم حالت «-ـتر/-ـترین» به خود میگیرند، هم حالات قیاسی چون «بسیار، خیلی، ...».
در زبان قزاقی ، «-ـتر» با پسوند«-рақ, -рек, -ырақ, -ірек / -ـراق، -ـرەك، -ـىراق، -ـىرەك»، منطبق با قانون هماهنگی مصوتها تشکیل میشود.
жақсырақ / جاقسىراق (بهتر)
әдемірек / ادەمىرەك (زیباتر)
жарқынырақ / جارقىنىراق (روشنتر)
үлкенірек / ۇلكەنىرەك (بزرگتر)
در زبان قزاقی ، «-ـترین» با حرف اضافه«ең / ەڭ» ادا میشود.
ең жақсы /ەڭ جاقسى (بهترین)
ең әдемі /ەڭ ادەمى (زیباترین)
ең жарқын /ەڭ جارقىن (روشنترین)
ең үлкен /ەڭ ۇلكەن (بزرگترین)
Ертеңгі киіктен бүгінгі қоян жақсыжақсырақ (жақсы).
ەرتەڭگى كيىكتەن بۇگىنگى قويانجاقسىراق (جاقسى).
از آهوی فردا، خرگوش امروز بهتر است.
در ساخت جملهٔ بالا، اولا که واژهٔ اصلی که قصد ادای بهتر بودن آنرا داریم، یعنی «خرگوش»، در حالت اسمی صرف میشود. واژهای که خرگوش را با آن مقایسه میکنیم، یعنی «آهو»، در حالت افتراقی صرف شده است. دوم اینکه، پسوند «-рақ / -ـراق» (به معنی -ـتر) اختیاری بوده و معمولا در قزاقی در اینگونه جملات استفاده نمیشود.
در زبان قزاقی، دو واژه پر استفاده به معنای «بسیار» وجود دارد.
اولین آنها«өте / وتە» است. این واژه، مفهوم «بسیار» را از نظر کیفی یا شدت میرساند. واژهٔ «өте / وتە» برای صفات بیشتر کاربرد دارد.
Бұлөтеқызықты фильм.
بۇلوتەقىزىقتى فيلم.
این فیلمیبسیار جذاب است.
Олөтежақсы дос.
ولوتەجاقسى دوس.
او دوستبسیار خوبی است.
Сенөтеақылды баласың.
سەنوتەاقىلدی بالاسىڭ.
تو بچهٔبسیار عاقلی هستی.
Бүгін ауа-райыөтежақсы.
بۇگىن اۋا-رايىوتەجاقسى.
امروز وضع هوابسیار خوب است.
واژهٔ دیگر،«көп / كوپ» میباشد، که مفهوم کمیتی و مقداری را دارد. از نظر استفاده، با وجود شباهت معنایی «көп / كوپ» و «өте / وتە»، این دو واژه را نمیشود بجای همدیگر استفاده کرد. همانطور که در ترجمهٔ نمونههای بالا، نمیتوان واژهٔ «بسیار» را با «زیاد» جایگزین کرد، واژهٔ «өте / وتە» را نمیتوان با «көп / كوپ» عوض کرد.
↑«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده ازاصلی در ۱۴ فوریه ۲۰۱۸. دریافتشده در۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹.
↑Some variations occur in the different regions where Kazakh is spoken, including outside Kazakhstan; e.g. ж / ج (where a Perso-Arabic script similar to the currentUyghur alphabet is used) is read[ʒ] in standard Kazakh, but[d͡ʒ] in some places.
Mark Kirchner: "Kazakh and Karakalpak". In:The Turkic languages. Ed. by Lars Johanson and É. Á. Csató. London [u.a.]: Routledge, 1998. (Routledge language family descriptions). S.318-332.