بیوولف نمونهای از متون انگلیسی باستان به خط Uncial script. مقایسه انگلیسی باستان و نو: Hƿæt ƿē Gārde/na ingēar dagum þēod cyninga / þrym ge frunon... "Listen! We of the Spear-Danes from days of yore have heard of the glory of the folk-kings..."
پس از اشغالبریتانیا از سویژرمنها، گوتها از اقوام ژرمن نیز در جنوبِ شرقی خاک بریتانیا ساکن شدند و در تعامل با زبانهای محلی، گویش «کِنتی» را پدیدآوردند. ساکسونها هم که در جنوب و جنوبِ غربی سکنا گزیده بودند، گویش «ساکسونِ غربی» را پدیدآوردند.[۲۱]
آنگلهایی[۲۲] که در شمال و مرکزِانگلستان اقامت گزیده بودند، به ترتیب، گویشهای «آمبِریای شمالی» و «مِرسیایی» را پدیدآوردند.سینت بید بر این باور بود که آنگلها منطقهٔ گستردهتری از خاک بریتانیا (نزدیک به همهٔ آن) را از آن خود کردند[۲۳] و نام «اِنگلند» (England) از نام همین قبیله گرفته شدهاست. "England" ازEngla land به معنی «سرزمین آنگِلها»[۲۴] (بهانگلیسی:Land of the Angles) گرفته شده وEnglish در انگلیسی کهنEnglisc بودهاست.[۲۵] افزون بر این قبیلهها، دستههایی از مردمان ساکنفریزیا،نیدرزاکسن،یوتلاند و جنوبسوئد نیز در آن دوران به بریتانیا آمدند.[۲۶][۲۷][۲۸]
انگلیسی باستان نخستین برگرفته از چندین گویش بود که بازتاب چندین سرچشمهداشتنانگلستان در عهد آنگلوساکسونها است. یکی از این گویشها، ساکسون غربی کهن بود که کمکم بر دیگر گویشها برتری یافت. رزمنامهٔبئوولف از همین دوران است. گمان میرود که ازسدهٔ نهمِ میلادی، گویش ساکسونی، به دنبال سلطهٔ پادشاه آلفرد (نخستین شاهِ انگلستان که از قبیلهٔ ساکسون بود)، بر دیگر گویشها برتری یافتهباشد و از آن پس، زبان رسمی این کشور شدهباشد. یک تفاوت مهم انگلیسی باستان با انگلیسی امروزی این است که در انگلیسی باستان، فعل در آغاز جمله میآمد.
انگلیسی باستان، از نظر گویش، بسیار متفاوت از انگلیسی امروزی است. برای نمونه، واژههای light و drought، به ترتیب به صورت «لیخت» و «دراخت» تلفظ میشد یا جملهٔWill you give me your jacket, good man?، چنین ادا میشد:Wilt ðu sellan me ðin clæð, godman min? در این دوره شماری واژه، از لاتین، وارد انگلیسی شد. واژگانی چون altar, mass, priest, psalm, temple, kitchen, palm, pear,... از آن جملهاند. شمار کمتری واژه هم از اسکاندیناوی، از سویوایکینگها که از اواخر سدهٔ هشتم، کمکم یورشهایی به انگلستان برده و بخشهایی را گرفته بودند، وارد این زبان شد. از جملهٔ این واژگان، میتوان به law, take, cut, both, ill, ugly، اشاره کرد.[۲۹]
انگلیسیِ کهن، گنجینهٔ واژگان غنی نداشت اما، همچون دیگر زبانهای هندواروپایی،دستور زبان پیچیدهای داشت. به عقیدهٔ برخی دانشمندان، ریشهٔ زبان انگلیسی به ۸۰۰۰ سال پیش و کشورایران بازمیگردد.[۳۰]
انگلیسی کهن یا باستان با دو دوره یورش روبرو شد. نخست از سوی سخنورانزبانهای ژرمنی شمالی، در سدهٔ هشت و نه میلادی، هنگامی کههالفن رگناسن وایوار رگناسن شناخته شده با نامایوار بیاستخوان تصمیم به گرفتن و استعمار منطقههای شمالی جزیرههای بریتانیا گرفتند. بار دوم یورش از سوی سخنورانزبانهای رومیتبار بود. پس از تصرفِ انگلستان به وسیلهٔ نورمنها که در سال ۱۰۶۶ صورت گرفت، کمکم دگرگونی شگرفی در زبان پدید آمد.نورمن کهن در سدهٔ ۱۱ میلادی با یورش نورمنها به انگلستان به آنگلو-نورمن و پس از آن به آنگلو- فرنچ تغییر یافت و دستهٔ نویی از واژگان را وارد زبان کرد، واژگانی که در دولت و دادگاهها کاربرد داشتند.
زبان فرانسوی - به واسطهٔ حکومتِ نورمنها - زبانِ بزرگان وبلندپایگانِ جامعه، و انگلیسیِ کهن، زبانِ عوام و دونپایگان بهشمار میرفت، زبان فرانسوی اثر چشمگیری بر انگلیسی گذاشت. تا پیش از سال ۱۲۵۰، تنها ۹۵۰ واژهٔ نو، بیشتر به دلیلارتباط انگلیسیها و فرانسویها، وارد زبان انگلیسی شد. اما ناگهان، چون فرانسویان شروع به یادگیری زبان انگلیسی نمودند و واژگانی از زبان خود را وارد زبان مقصد کردند، تعداد بیشماری واژه از زبان فرانسوی قرض گرفته شد؛ به گونهای که اکنون یک سوم واژگان زبان انگلیسی، ریشهٔفرانسوی دارند. گسترش دامنهٔ واژگان با کمک واژههایاسکاندیناویایی و نورمنی رویدادی بود که باعث سادهتر شدن دستور زبان انگلیسی شد و این زبان را به زبانی وامگیرنده تبدیل کرد (چیزی بیش از پذیرش معمول واژههای دیگر زبانها توسط یک زبان).
در انگلستان آن روزگار مردم به پنج زبان سخن میگفتند: انگلیسی، بریتانیایی (سلتی)، ایرلندی، پیکت (اسکاتلندی)، و لاتینی. «انگلیسی» زبانآنگلها بود، اما با زبان ساکسون چندان تفاوتی نداشت و فرانکها و نروژیها و دینها نیز آن را میفهمیدند. این اقوام پنجگانه به لهجههای مختلفی از زبان آلمانی صحبت میکردند و انگلیسی بهتدریج از آلمانی به وجود آمد. ادبیات آنگلوساکسون حتی پیش ازسدهٔ هفتم قابل توجه بود. ملاک قضاوت ما باید اغلب مبتنی بر باقیماندهٔ این آثار باشد، چه با اشاعهٔمسیحیت، که سبب رواج رسمالخط لاتینی (به جای الفبای رون، که خطآنگلوساکسون با آنها نوشته میشد) گردید، بیشتر آنها از میان رفتند؛ در این دوران بود که بر اثر هجوم دانمارکیها بسیاری از کتابخانهها ویران شد و با استیلای نورمانها، واژههای فرانسوی سیلآسا زبان انگلیسی را احاطه کرد.[۳۱]
گویش میدلند، از سدهٔ چهاردهم، یعنی زمانی که مناطق زیر پوشش این گویش، به مراکز توسعهٔ دانشگاهی، پیشرفت اقتصادی و زندگی اشرافی در انگلستان تبدیل شد، جای خود را به عنوان مهمترین گویش در این دوران، باز کرد و میدلند شرقی گویش مسلط شهرلندن شد. یکی از عواملی که موجب برتری مطلق این گویش شد؛ به گونهای که انگلیسی امروزی، کمابیش شکل تکاملیافتهٔ میدلند شرقی است، نفوذ این گویش به دستگاههای حکومتی و مکاتبههای دولتی است.[۳۲]
کنوانسیونهای دستوری و املایی انگلیسی ادبی در اواخر سدهٔ شانزدهم و سدهٔ هفدهم هنوز هم درانگلیسی معیار نوین بسیار اثرگذار هستند. بیشتر گویشوران انگلیسی نوین میتوانند متون نوشتهشده در اواخر دورهٔ انگلیسی نو نخستین، مانندنسخهٔ شاه جیمز و آثارویلیام شکسپیر را بخوانند و این آثار انگلیسی نو را بسیار تحت تأثیر قرار دادهاند.[۳۴]
دگرگونی بزرگ واکهها نشان میدهد که چگونه تلفظ طولانی واکهها بهتدریج دگرگون شدند.
دگرگونی بزرگ واکهها دگرگونی بزرگی در تلفظزبان انگلیسی است که درانگلستان میان سالهای ۱۳۵۰ و ۱۷۰۰ رخ داد.[۳۵][۳۶] در جریان دگرگونی بزرگ واکهها، تلفظ همهٔ واکههای کشیدهٔ انگلیسی میانه تغییر کرد. به سبب استانداردسازی هجیکردن انگلیسی در سدههای ۱۵ و ۱۶، دگرگونی بزرگ واکهها عهدهدار بسیاری از هجیهای انگلیسی است.[۳۷]
انگلیسی نو با تجدیدنظر اساسی در دستگاه واژگانی و دستوری خود به زبانی بسیار سادهتر از نظر دستوری بدل شده و به سبب وامگیری بیحد و مرز از واژگان لاتینی و فرانسه و سپس یونانی، بخش عمدهای از واژگان کهنآنگلوساکسون خود از ریشهٔ ژرمنی را وانهاده و بر روی هم نسبت به زبان آلمانی، از همه جهت (آوایی، واژگانی، دستوری) چهرهٔ دیگری یافتهاست. در انگلیسی نو نه تنها اسم، که فعل و حرف و نیز بخش عمدهٔ حالتهای صرفی خود را از دست دادهاند و از یک زبان صرفیترکیبگر به زبانی در اساستحلیلی بدل شدهاست.[۳۸][۳۹]
زبان انگلیسی به گروه آنگلو-فریسی تعلق دارد. خود آنگلو-فریسی زیرگروهی ازشاخهٔ غربیزبانهای ژرمنی و عضوزبانهای هند-اروپایی است. انگلیسی امروزی بهطور مستقیم ازانگلیسی میانه و خود آن بهطور مستقیم ازانگلیسی باستان گرفته شدهاست و انگلیسی باستان از نسل زبان نیا-ژرمنی (Proto-Germanic) است. مانند بیشتر زبانهای ژرمنی، انگلیسی به خاطر داشتن فعلهای کمکی از دیگر زبانها متمایز میشود. تقسیم فعلها به دو گروهقوی وضعیف و نوع آواهایی که در آن به کار رفته، این زبان را از دیگرزبانهای نیا-هندواروپایی جدا میکند، به این مطلب قانون گریم گفته میشود. نزدیکترین زبانهای زندهٔ موجود به انگلیسی عبارتند از:اسکاتس (که دراسکاتلند و بخشهایی ازایرلند شمالی صحبت میشود) وزبانهای فریسی (که در کنارههای جنوبیدریای شمال دردانمارک،هلند وآلمان صحبت میشود)
پس از زبانهای اسکاتس و فریسی، زبانهای مرتبط با انگلیسی که نسبت دورتری دارند قرار میگیرد. این زبانهای غیر آنگلو-فریسی عبارتند از:
به غیر از زبان اسکاتس، هیچیک از زبانهای دیگر نسبت به انگلیسی برای دو کاربر آن قابل فهم نیست حتی با وجود اینکه درنحو،معناشناسی وواجشناسی آنها میتوان نقاط مشترک پیدا کرد. جدا قرار گرفتن جزیرههای بریتانیا باعث شده انگلیسی و اسکاتس مستقل از زبانهای ژرمنی توسعه یابند و از تأثیرها و تغییرهای آنها به دور بمانند. در نتیجه با آنکه ارتباط قوی میان زبانیهایی مانند هلندی و انگلیسی وجود دارد، به ویژه با انگلیسی باستان اما این دو زبان برای کاربران آنها به صورت متقابل قابل فهم نیست.[۴۰]
زبانهای ژرمنی غربیریشهٔ واژگان زبان انگلیسی تاثیر لاتین در انگلیسی (۲۹٪) وامواژههای فرانسوی (۲۹٪) وام واژههای آلمانی (۲۶٪) وام واژههای یونانی (۶٪) سایر /ناشناخته (۶٪) اسم خاص (۴٪)
علاوه بر جدا ماندن انگلیسی از زبانهای ژرمنی، عامل دیگری که این شکاف را بیشتر میکند وجود حجم زیادی از واژگان لاتین و فرانسه در زبان انگلیسی است که باعث شده این قدر دایرهٔ واژگان انگلیسی از زبانهای ژرمنی فاصله بگیرد. برای نمونه واژهٔ لاتین "exit به معنی «خروج» در برابر واژهٔ هلندی "uitgang" قرار میگیرد که نزدیک به عبارت انگلیسی "out-going" است همچنین خود عبارت "outgang" نیز در انگلیسی کاربرد دارد. یا واژهٔ فرانسوی "change" به معنی «تغییر» در برابر واژهٔ آلمانی «Änderung» قرار میگیرد که بهطور کامل میشود «alteration, othering». یا "movement «(فرانسوی) در برابر»Bewegung" (آلمانی) قرار میگیرد، شبیه به عبارت «be-way-ing» در انگلیسی به معنی «پیش رفتن در طول مسیر».
با وجود تمام واژههایی که انگلیسی از دیگر زبانها قرض گرفته با این حال هنوز این زبان به عنوان یک زبان ژرمنی شناخته میشود و این به دلیل ساختار و دستور زبانش است. به این ترتیب واژههایی وجود دارند که بومی نیستند اما با دستور و قانونهای صرف و نحو ژرمنی کاربرد دارند و چنان رفتار شدهاست که گمان میشود اینها واژههای بومی ژرمنی گرفته شده از انگلیسی باستاناند. برای نمونه فعلreduce که در انگلیسی به صورتI reduce - I reduced - Iwill reduce به کار میرود، از واژهٔ لاتینredūcere گرفته شدهاست اما خود واژهٔ لاتین در کاربردش به صورت redūcō - redūxī - redūcam رفتار میکند که با انگلیسی تفاوت دارد. اما در مقابل عبارت انگلیسیJohn's life insurance company اگر بخواهد به هلندی برگردد میشودJohns levensverzekeringsmaatschappij که به ترتیب ترجمهٔ آن چنین است:leven (life) + verzekering (insurance) + maatschappij (company). همچنین عبارت انگلیسیthe company of insurance life of John در برگردان فرانسه میشودla compagnie d'assurance-vie de John. به صورت کلی در زبان انگلیسی پسوندهای دستوری که به اسم، فعل، صفت و قید افزوده میشود همگی ژرمنیاند. در انگلیسی پسوندی که به اسم میچسبد پسوند جمع معمولی است:s- وes- مانندapple - apples برابر آن در دیگر زبانها عبارت است از: در فریسیappel - appels و در هلندیappel - appels. نشان مالکیت در انگلیسی-'s و -s' است مانندBrad's hat به آلمانیBrads Hut به هلندیBrads hat. در فعلها پسوندهایی که افزوده میشوند در حال سادهٔ سوم شخص مفرد عبارتاند از-s و -es مانندhe stands یاhe reaches در حال استمراری عبارت است ازing- با برابر هلندیende- و برابر آلمانی-end(e) و در گذشتهٔ ساده و گذشتهٔ نقلی (ماضی نقلی) عبارت است ازed- با برابر سوئدی-ade یا -ad. مصدر فعل در انگلیسی با پیشوندto ساخته میشود مانندto drive که برابر آن در انگلیسی باستانtō drīfenne در هلندیte drijven در آلمانی سفلاto drieven و در آلمانیzu treiben میشود. قیدها در انگلیسی بهطور معمول باly- به پایان میرسند که این در آلمانی به صورتlich- و در سوئدی به صورتligt- است. صفتها و قیدهای برتر و برترین در انگلیسی با استفادهmore وmost یاer- وest- ساخته میشوند مانندhard/harder/hardest با برابر هلندیhard/harder/hardst. در انگلیسی امروزی تمامی پیشوندها و پسوندهایی که گفته شد آزادانه و بدون توجه به ریشهٔ واژهها بسته به کاربرد آنها به آغاز یا پایان واژهها اضافه میشوند مانند:tsunamis; communicates;to buccaneer; during; calmer; bizarrely دلیل این آزادی عمل این است که سرچشمهٔ تمام اینها به انگلیسی باستان بازمیگردد. بسیاری از پسوندها و بخشهای پایانی فعل که در انگلیسی باستان وجود داشتهاند مانند-e,a،u,o،an با گذر زمان کم رنگ و در نهایت حذف شدهاند (zero or null (-Ø) affixes) و گاهی تنها تلفظ آنها باقیماند. برای نمونه جملهٔic singe در انگلیسی باستان بهI singe تبدیل شد و در نهایت بخش پایانی در انگلیسی امروزی حذف شدI sing-Ø و به شکل «I sing» باقیماند. نمونهٔ دیگر:wē þōhton انگلیسی باستان بهwe thoughte(n) سپس با حذف بخش پایانیwe thought-Ø به «we thought» دگرگون شد.
زبان انگلیسی از زبانهای هندواروپایی (بزرگترینخانوادهٔ زبانی[۴۱]) و از شاخهٔ ژرمنی غربی این خانواده است. به عنوان مثال معادل واژهٔ (father) در ژرمنی (vater)، در لاتین (pater) و در سانسکریت (pitr) است. این واژهها همگی همریشه (واژههای مشابه در زبانهای مختلف با ریشهٔ مشترک) هستند.
انگلیسی که خود برگرفته ازخط لاتین است، توانسته به علت نفوذ خود در سراسر جهان بیشتر انسانهای جهان را با خط لاتین آشنا سازد. بهگونهای که از هر ۵ نفر ۳ نفر میتوانند یک متن لاتین را تاحدودی درست تلفظ کنند.
زبان انگلیسی در گذشته به علت مسیحی شدن آنگلوساکسونهازبان مقدس بهشمار میرفت. بهگونهای که بسیاری از مسیحیاناروپای غربی زبان انگلیسی را برای خواندن کتاب مقدسشان (انجیل) میشناختند و زبان انگلیسی را محترم میشماردند. عناصرسدهٔ هفدهم میلادی زبان انگلیسی در پرستش مسیحیانپروتستان، از طریق استفاده ازکتاب مقدس پادشاه جیمز، یا نسخههای قدیمیترکتاب نمازنامه عام، باقی میماندهاست. مسیحیان معمولاً با ترجمهٔکتابهای آسمانی مخالف بودند از همین رو برخی مخالفتها را نیز نشان میدادند. به دار آویختنویلیام تیندل وسوزاندن در آتش، به جرم ترجمه و نشرعهد جدید به زبان انگلیسی، شوکی بزرگ میان مترجمان انگلیسی بود.[۴۲]
امروزه نامهای رایج در میان انگلیسیزبانها بیشتر از نامهایعبری وام گرفته شدهاند.[۴۳]
واکهها در انگلیسی از منطقهای به منطقهای دیگر متفاوت است؛ اما بهطور معمول طول و کشیدگی واجها در معنی واژه تفاوتی ایجاد نمیکند بهویژه در انگلیسی آمریکای شمالی.
نحوهٔ تلفظواکهها در زبان انگلیسی در لهجههای متفاوت بسیار متغیر است. این تفاوت در نحوه ادا کردن حروف صدادار یکی از عمیقترین تفاوتهای لهجههای متفاوت زبان انگلیسی است.
زبان انگلیسی (که با آلمانی همخانواده است) با از دست دادن بیشتر ویژگیهای اضافی به زبانی بسیار سادهتر از نظر دستوری بدل شدهاست. زبان فرانسه نیز مانند انگلیسی، نسبت به زبان نیای خود (زبان لاتین) بسیار سادهتر شدهاست. در واقع این دو زبان اززبانهایی با ساختار ترکیبی بهزبانهایی با ساختار تحلیلی تحول یافتهاند. زبان انگلیسی نیز که بسیار، اما کمتر از فرانسه، تحلیلی شدهاست و توانایی پارهپیوندی آن بسیار کمتر شدهاست و پارهپیوندهای بیش از سه یا چهار سیلاب را از مایهٔ بومی خود برنمیتابد به این دلیل همان راه زبان فرانسه را در پیش گرفتهاست، یعنی وامگیری بینهایت از زبانهای یونانی و لاتینی، به ویژه برای کاربردهای علمی و فنی.
اسمها در زبان انگلیسی فراوان هستند و متداولترین اسم استفاده شده در این زبان، time است. همچنین اسمها در زبان انگلیسی میتوانند چندین معنی داشته باشند و با دیگر واژههاهمنام باشند. واژه set بیشترین تعداد معنی را در برابر دیگر واژههای انگلیسی دارد. برخی از واژهها نیز در گذر زمان معنی ابتدایی خود را از دست دادهاند. مانند واژه awful به معنای "مزخرف" که در گذشته به معنای "شگفت انگیز" و نسخهٔ کوتاه شدهٔ "full of awe" بود.
اسامی در دستور زبان انگلیسی میتوانند بر اساس چند ویژگی دستهبندی شوند:
اسم رسمی و شناسنامهای. اسامی افراد، کشورها و برخی مؤسسهها و دستهها و… (کمابیش تمام چیزهایی که فقط یک عدد از آنها وجود دارد) اسم خاص نام دارد. اسامی خاص در زبان انگلیسی ویژگیهای مختص به خود را دارند که اسم خاص در زبان انگلیسی تنها به یک مؤلفه و یک چیز و یک فرد از یک دسته اشاره میکند. مانند: کانادا، آبشار نیاگارا و…
در مقابل همه اسمی که مخاطب بهجای اسم رسمیای آن اسم؛ به او میدهد. مانند: کشور، آبشار و…[۴۵]
ماه در فرانسوی مؤنث است و خورشید مذکر؛ جنسیت داشتن اسامی در بعضی زبانهای اروپایی عجیب است. اما در واقع، کمابیش تمام زبانهای اروپایی به یک خانوادهٔ زبانی تعلق دارند و از میان آنها، تنها انگلیسی است کهجنس دستوری را بدین شکل به کار نمیبندد اما در گذشته زبان انگلیسی با توجه به ریشه آلمانیاش مانند آنها دارای تفکیک جنسیت زبانی بود.[۴۷] اما واژگانی برای اشاره افراد براساس جنسیت آنها مانند دو «او» مختلف برای مذکر و مؤنث وجود دارد اما جزو زبانهای بی جنس (Genderless language) محسوب میشود. تنها واژگان she و he در زمان حال s سوم شخص میگیرند. مقامات اتحادیه دانشجویاندانشگاه آکسفورد از دانشجویان خواستهاند هنگام صحبت، به جای ضمایر “he” و “she” ازضمیر جنسیت ترجیحی “ze” استفاده کنند. این ضمیر امروزه بهطور تدریجی درحال رایج شدن در متون علمی دانشگاهی و حتی میان عموم مردم انگلیسی زبان است. این عمل زبان انگلیسی را آسانتر و منعطف کردهاست و برخی نیز آن را جنسیتکُشی در زبان قلمداد کردهاند.[۴۸]
ساختار گرامری حالت جمع برای اسامی به زبان فرانسوی بسیار نزدیک است. در زبان انگلیسی هم مانند فرانسوی در یک قاعدهٔ کلی برای ساختن حالت جمع یک اسم به آن پسوند s- اضافه میشود. این قاعده البته دارای استثناهایی هم هست. همچنینتخصیصگر به کار رفته با اسم جمع به صورت جمع میآید.
فعلها را از جنبههای گوناگون میتوان طبقهبندی کرد ضمن اینکه برخی فعلها میتوانند نقشهای گوناگون و متضادی را بازی کنند (مانند فعلهای to be و to have). بهطور مثال میتوان فعلهایی که صورتهای صرفی ناقص دارند (مانند بیشتر فعلهای کمکی و فعلهایی که برای آب و هوا به کار میروند) را تحت عنوانافعال ناقص در مقابل سایر فعلها که صورتهای صرفی کامل دارند قرار داد. یا میتوان فعلهایی که فقط جنبه پیوند دهندگی بخشنهاد جمله با قسمت غیر فعلیگزاره را دارند (مانند افعال to be(وقتی به عنوان فعل اصلی بیاید) , to become , to seem را تحت عنوانافعال ربطی از سایر فعلهایی که جنبه کُنشی دارند (افعال تام) جدا کرد. یا میتوان افعالی که در جمله فقط جنبهٔ نقشی (functional) دارند و برای فراداد مقولههای دستورینمود،زمان دستوری،وجهیت یاجهت فعل به کار میروند را با عنوان فعلهای کمکی از سایر فعلها که به عنوان فعل اصلی یا قاموسی هستند جدا کرد.
فعلهای کمکی (auxiliary verbs) در زبان انگلیسی، فعلهایی هستند که برای سؤالیکردن، منفیکردن، ساختن زمانهای خاص و حالت مجهول به جمله اضافه میشوند. این فعلها عبارتند از be, do, have, will. هر یک از این فعلها ممکن است شکل ساده یا گذشته داشته باشند که کاربردی مختص به خود دارد.[۴۹]
فعلهای مدال (modal verbs) یا افعال کمکی وجهی، شامل فعلهای can, could, may, might, must, need not, shall/will, should/ought to میشوند. این فعلها توانایی، اجازه، امکان انجام و … را در جمله نشان میدهند. شکل فعلهای مدال با توجه به زمان جمله تغییر میکند در نتیجه باید در زمان استفاده از آنها به زمان جمله توجه کرد. این فعلها ساختار و کاربردی متفاوت نسبت به فعلهای کمکی یا فعلهای اصلی دارند. در واقع فعلهای مدال بدون معنا نیستند اما برخی از نقشهای فعلهای کمکی (مانند منفیکردن یا سؤالیکردن) را ایفا میکنند.
quick اسمی به معنای «سریع» و quickly قیدی به معنای «بهطور سریع» است.
قید در انگلیسی شرایط و نحوهٔ عمل صورت گرفته. در زبان انگلیسی قیدهای بسیار متنوعی وجود دارند:
قید حالت: از قیدهای حالت برای نشان دادن اینکه چیزی «چگونه» اتفاق میافتد یا اینکه یک چیز «چگونه» انجام شدهاست استفاده میکنند. قیدهای حالت بهطور معمول با اضافه کردن -ly به انتهای صفتها ساخته میشوند.
قیدهای مکان: قید مکان در زبان انگلیسی قیدی است که برای نشان دادن مکان چیزی استفاده میشود. قیدهای مکان خود به سه دسته تقسیم میشوند: قیدهای مسافت، قیدهای جهت و قیدهای موقعیت.
قیدهای زمان: قید زمان در زبان انگلیسی قیدی است که برای نشان دادن زمان وقوع چیزی استفاده میشود. از قیدهای زمان برای نشان دادن زمان وقوع چیزی یا مدت زمان طول کشیدن چیزی استفاده میشود.
قیدهای تکرار: قیدهای تکرار در زبان انگلیسی نشان میدهند که عملی «هر چند وقت یکبار» اتفاق میافتد.
قیدهای احتمال: در زبان انگلیسی قیدهای احتمال برای نشان دادن میزان اطمینان و احتمال انجام شدن یا وقوع کاری استفاده میشوند.
قیدهای مقایسهای: در زبان انگلیسی برای نشان دادن تغییر یا برای مقایسه کردن دو یا چند چیز با هم استفاده میشوند.
قیدهای عالی: در زبان انگلیسی از قیدهای عالی برای مقایسه کردن بین دو قید استفاده میکنند. بهطور مثال از the most یا the least استفاده میشود.
صفت واژهای است که دربارهٔ اسم توضیحی میدهد و آن را توصیف میکند و بهطور معمول قبل از اسم میآید. پراستفادهترین صفت در زبان انگلیسی صفت (good) به معنای «خوب» است.[۵۰]
حرف بزرگتر از فونیم (phoneme) یا صداست و دارای سمبلهای خاص میباشد و در زبان انگلیسی ۲۶ حرف موجود است؛ و بدون شک بیشمار واژه دارد. پرتکرارترین حرف در زبان انگلیسی e است که بهطور معمول در آخر واژههای دیگر به عنوان صدای صامت استفاده میشود و ۱۱ درصد از زبان انگلیسی را تشکیل میدهد. در میان واژههای نیز تنها واژهای که سه حرف تکراری پشت سرهم دارد؛ واژه bookkeeping و Bookkeeper است.
حرف تعریف در زبان انگلیسی به دو دسته معین (definite) و نامعین (indefinite) تقسیمبندی میشود. حرف تعریف نامعین برای واژههایی به کار میرود که آن واژهها برای گوینده/شنونده نامشخص هستند و کسی نمیداند دربارهٔ کدام چیز یا فرد خاص دارد صحبت میشود. حرف تعریف نامعین در زبان انگلیسی a و an هستند که a قبل از واژههای قابل شمارش مفردی میآید که با حروف بیصدا (consonant) و an نیز قبل از واژههای قابل شمارش مفردی میآید که با حروف صدادار (vowel) شروع میشوند.
حرف تعریف در زبان انگلیسی به دو دسته معین (definite) و نامعین (indefinite) تقسیمبندی میشود.
پرکاربردترین واژه در زبان انگلیسی the است که حرف تعریف معین در زبان انگلیسی است که برای واژههایی به کار میرود که آن واژهها برای گوینده/شنونده مشخص و شناخته شدهاست و مشخص است که دربارهٔ کدام چیز یا فرد خاص دارد صحبت میشود.
واژهای کوتاه (یک یا دو حرفی) که بهطور معمول قبل از اسم میآید و موقعیت مکانی/زمانی آن را نشان میدهد. حروف اضافه به دو دسته تقسیم میشوند: حروف اضافه زمان و حروف اضافه مکان و حرکت
واژگان انگلیسی بهطور قابل توجهی در طول سدهها دگرگون شدهاست.[۵۱] مترادفهای بسیاری در زبان انگلیسی هستند که یکی از بزرگترین معایب و دشواریهای زبان انگلیسی بهشمار میرود. واژههای بسیاری از انگلیسی به دیگر زبانها منتقل شدهاست.اوکی (بهانگلیسی:Ok) یک واژهٔ محاورهایِ انگلیسی برای ابراز موافقت و بهمعنی «خوب» یا «باشه» (با هویتدستوریِ شبهجمله) است که امروزه یکی از متداولترینوامواژهها در بسیاری از زبانهاست و ازنظر گستردگی استفاده، جزو بینالمللیترین واژههای انگلیسی بهشمار میآید.[۵۲] برخی از واژه در زبان انگلیسی مانند orange ,silver ,month و marathon با هیچ واژه دیگری هم قافیه نمیشوند.
انگلیسی زبان بسیار عجیبی است ممکن است ترتیب واژهها و گرامر صحیح نباشد اما مورد قبول و استفاده هستند. جمله "long time no see" به معنای "خیلی وقت که ندیدمت" است اما از لحاظ گرامر غلط میباشد.[۵۳] درحالی که جملهبوفالو بوفالو بوفالو بوفالو بوفالو بوفالو بوفالو بوفالو با داشتن ۸ واژه تکراری از لحاظ دستور زبان بهطور کامل صحیح است و معنی آن میشود: «گاومیشهای گلهای از شهر بوفالو که گاومیشهای گلهٔ دومی از شهر بوفالو اذیتشان میکنند، خود گاومیشهای گلهٔ سومی از شهر بوفالو را اذیت میکنند».[۵۴]
برخی ازالفبای لاتین مانندÆ،Ð،Þ ویاگ در انگلیسی باستان استفاده میشدند که امروزه منسوخ شدهاند.
زبان انگلیسی خلاف زبانهای فرانسوی و اسپانیایی آنگونه که واژهها نوشته میشوند خوانده نمیشوند که یکی از ایرادات وارد آمده به انگلیسی است. افرادی که درحال یادگیری انگلیسی هستند، برای تلفظ صحیح واژهها ازفونتیک وآیپیاِی (IPA) استفاده میکنند. فونتیک واژهها در زبان انگلیسی مبنی بر دو گویش انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی است که انگلیسی آمریکایی بسیار فراگیرتر است.
تعداد واژههای انگلیسی بسیار گستردهاست. تعداد واژههای این زبان بسیار فراوان بوده و از انعطافپذیری بالایی برخوردار است. در نتیجه میتوان به روشهای مختلف مقصود خود را بیان کرد. انگلیسی پس ازکرهای وعربی بیشترین تعداد واژه را میان زبانهای دیگر دارد.ویکیواژهٔ انگلیسی با بیش از ۷ میلیون واژه بزرگترین تعداد را میان دیگر ویکیواژهها دارد.[۵۵] انگلیسی همچنین بیشترین تعداددایرهٔ واژه را میان زبانهای جهان دارد.[۵۶] نویسندگان دیکشنری آکسفورد تخمین زدهاند که هر دو ساعت یک واژه و در هر سال حدود ۴۰۰۰ واژه به این دیکشنری افزوده میشود.LOL وفتوبمبینگ جزو واژههایی هستند که به تازگی در این زبان پدیدار شدهاند.
تعدادیفرهنگ لغت انگلیسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی
نخستین فرهنگ لغت انگلیسی در سال ۱۷۵۵ (میلادی) نوشته شد و از آن زمان تاکنون باانفجار اطلاعات در فضای گستردهاینترنت فرهنگ لغتها نیز بروز شدهاند. برخی از فرهنگ لغتهای برخط ممکن است امکانات دیگری مانند نمایش یک نمونه فیلم و عکس، فونتیک و ریشه آن واژه را ارائه دهند.
جغرافیای زبانی انگلیسی مورد تحقیق است. کشورهای انگلیسی زبان بیشتر در قارهآفریقا،اقیانوسیه ودریای کارائیب قرار دارد. البته لازم است ذکر شود که امروزه زبان انگلیسی به گروه خاصی تعلق ندارد و یک زبان بینالمللی است.
تأثیر هر زبانی ترکیبی از سه اصل است: تعداد کشورهایی که از آن به عنوان زبان رسمی یا زبان مادری خود استفاده میکنند، بینالمللی بودن و تعداد کشورهایی که آن را به عنوانزبان خارجه یازبان دوم پذیرفتهاند و آن را در مدارس خود آموزش میدهند. انگلیسی،زبان مادری نزدیک به ۳۷۵ میلیون نفر در جهان است.[۵۸] پس اززبان چینی ماندارین واسپانیایی، انگلیسی سومین زبان جهان از نظر تعداد سخنوران است.[۵۹][۶۰] اما اگر تعداد کسانی که زبان مادری آنها انگلیسی است و کسانی که تنها به این زبان سخن میگویند را با هم بشماریم، آنگاه میتوان گفت که انگلیسی پرکاربردترین زبان در سطح جهان است.[۶۱] البته اگر با مجموعهٔزبانهای چینی مقایسه شود ممکن است که در جایگاه دوم قرار گیرد. (این بسته به این است که در دستهبندی میان گویش و زبان تفاوت در نظر بگیریم یا خیر)[۶۲]
تعداد کشورهای انگلیسی زبان
برآوردها از سخنورانزبان دوم نشان دادهاست که آنها شماری میان ۴۷۰ میلیون تا بیش از یک میلیارد میتوانند داشته باشند بسته به اینکه تنها به این زبان صحبت میکنند (بدون نوشتار) یا بر آن تسلط کامل دارند.[۶۳]دیوید کریستال، دانشمند زبانشناس، حساب کردهاست که شمار کسانی که زبان مادریشان انگلیسی نیست از کسانی که انگلیسی زبان مادری شان است بسیار بیشتر است و این دو نسبت ۱ به ۳ دارند.[۶۴]
همچنین کشورهایی مانندفیلیپین،نیجریه وجامائیکا دارای میلیونها سخنور بازنجیرهٔ گویشی ازکریول با پایهٔ انگلیسی تا انگلیسی استاندارد است. در میان کشورهایی که انگلیسی زبان دومشان است،هند بیشترین شمار از اینگونه سخنوران را دارد (انگلیسی هندی). کریستال ادعا میکند که اگر شمار انگلیسیزبانان مادری و غیر مادری را با هم در نظر بگیریم هند نسبت به دیگر کشورها بیشترین تعداد مردمی را دارد که انگلیسی را میفهمند یا سخن میگویند.[۷۲][۷۳] زبان انگلیسی بیشترین زبان دروضعیت زبان رسمی میان کشورهای جهان است که حدود ۶۰ کشور هستند.
سخنوران بومی انگلیسی در جهان
زبان چینی درزبانهای جهان برپایهٔ تعداد سخنوران بومی رتبهٔ اول است اما وقتی با بیرون از مرزهای کشورها زبانها مقایسه شوند، زبان انگلیسیبیشترین سخنوران غیربومی را در سراسر جهان دارد. بعد از زبانهای زبان چینی و اسپانیایی به عنوان سومین زبان مادری شناخته شده در جهان است. زبان انگلیسی دارای کمابیش ۳۰۰ میلیون نفر سخنور در جهان است که زبان مادریشان انگلیسی است و حدود ۹۰۰ میلیون نفر در جهان زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم صحبت میکنند؛ یعنی در کل حدود ۱ میلیارد و دویست و هفتاد میلیون نفر در جهان به زبان انگلیسی صحبت میکنند که آن را در جایگاه اول قرار میدهد. زبان چینی دارای حدود ۹۲۱ میلیون نفر در جهان است که زبان مادریشان زبان چینی است و حدود ۲۰۰ میلیون نفر در جهان زبان چینی را به عنوان زبان دوم استفاده میکنند؛ یعنی در کل حدود ۱ میلیارد و صد و بیست میلیون نفر در جهان به زبان چینی صحبت میکنند که آن را در جایگاه دوم قرار میدهد.[۷۴]
وضعیت آموزش زبان انگلیسی
اجباری، عمومی
اختیاری، اقلیت
انگلیسی معیار هر شکل از زبان انگلیسی است که به عنوان یک استاندارد ملی در کشور انگلیسی زبان موردنظر پذیرفته شدهاست.انگلیسی فصیح گونه استاندارد زبان انگلیسی در انگلستان است. گاهی به این گونه، «انگلیسی آکسفورد» یا «انگلیسی بیبیسی» نیز گفته میشود، زیرا این نهادها، نهادهای رسمی ترویجکننده این گونه هستند. عوامل جامعهشناختی باعث شدهاست این گونه از زبان انگلیسی، جایگاه برجستهتری نسبت به سایر گونهها داشته باشد. از اوایل تا اواسطسده بیستم میلادی، این گونه متعلق به افراد دارای نفوذ، قدرت و ثروت بود، اما از دهه ۱۹۶۰ به بعد، سایر گونههای زبان انگلیسی نیز درآموزش و پرورش و همچنین رسانهها به کار گرفته شدند.انگلیسی شکسته جوانان ممکن است به عمد نسخههایی از زبان انگلیسی را که افراد مسن آن راانگلیسی شکسته میدانند اتخاذ کنند. به عنوان مثال در میانمائوریهاینیوزیلند نسل جوان مهارت بیشتری در زبان انگلیسی نسبت به نسل قبلی داشتهاند.انگلیسی پایرودی نیز لهجهای از زبان انگلیسی است که درجنوب شرقی انگلستان، بهویژه نواحی اطرافرود تیمز وپایرود آن به مرکزیتلندن رواج دارد. لهجهٔ پایرودی ویژگیهای مشابه فراوانی با لهجهٔکاکنی دارد و بین زبانشناسان بر سر این که گسترهٔ استفاده از کاکنی به کجا ختم میشود و پایرودی از کجا شروع میشود، اختلاف است. این اصطلاح اولین بار اکتبر سال ۱۹۸۴، در مقالهای از دیوید رز وارن به کار رفت.
انگلیسی یک زبان چند کانونی[۷۵][۷۶] با تفاوتهایی در تلفظ واژگان املا و… میان کشورها و مناطق انگلیسیزبان یعنی بریتانیا، آمریکای شمالی، کارائیب، ایرلند، آفریقا، سنگاپور، هند و اقیانوسیه است. انگلیسیزبانان تحصیلکرده با استفاده از گونهٔانگلیسی معیار سرزمین خود، قادر به ارتباط مؤثر با یکدیگر هستند، اما گونههای غیرمعیار دارای تفاوتهای گویشی بسیاری هستند که این وضعیت با کاهش فهم متقابل همراه است.
از نظر آماری، گویش آمریکایی، گویش بیش از ۶۶٪ از انگلیسیزبانان بومی است و پس از آن انگلیسی بریتانیایی با ۱۸٪ و سایر گونهها مانند انگلیسی استرالیایی و انگلیسی کانادایی هر کدام حداکثر ۷٪ قرار دارند. به دلیلجهانی شدن و گسترش انگلیسی در دهههای اخیر، انگلیسی با استفاده روزمره و مطالعه در سراسر کشور از زبان در مدارس که در بیشتر مناطق جهان رشد میکند، بهطور فزایندهای غیرمتمرکز و چند کانونی میشود. با این حال، در زمینه جهانی، تعداد انگلیسیزبانان بومی (مفهومی که بهطور فزایندهای مورد چالش قرار میگیرد) بسیار کمتر از تعداد انگلیسیزبان غیربومی با تسلط مناسب است. در سال ۲۰۱۸، تخمین زده شد که به ازای هر گویشور بومی زبان انگلیسی، شش گویشور غیر بومی با تسلط مناسب وجود دارد[۷۹] که انگلیسی را به عنوان متداولترین شکل زبان میانجی مطرح میکند. متکلمان غیر بومی زبان انگلیسی دو سوم کل متکلمان آن را تشکیل میدهند.
کشورهایی مانند استرالیا، نیوزیلند و کانادا دارای گونههای انگلیسی بهطور کامل تثبیتشدهٔ خود هستند که در آن کشورها معیار است اما به ندرت در خارج از کشور به زبانآموزان زبان دومی آموزش داده میشود.[۸۰]
انگلیسی که پیش ازاعمال اتحادیه در سال ۱۷۰۷ در سراسر پادشاهیهای مستقلانگلستان واسکاتلند مورد استفاده قرار گرفت چند کانونی بود ولی هماکنون انگلیسی انگلیسی و انگلیسی اسکاتلندی زیرمجموعهٔ انگلیسی بریتانیایی است.[۸۱]
انگلیسی فیلیپینی (که بهطور عمده به عنوان زبان دوم صحبت میشود) در درجهٔ اول تحت تأثیر انگلیسی آمریکایی است. ظهور صنعتمرکز تماس در فیلیپین برخی از فیلیپینیها را ترغیب کردهاست تا لهجههای خود را «صیقل دهند» یا خنثی کنند تا شباهت بیشتری به لهجههای کشورهای مشتری خود داشته باشند.
انگلیسی آمریکایی پرطرفدارترین لهجه زبان انگلیسی است که در بسیاری از مسائل مورد استفاده است.
انگلیسی زبان رسمی ایالات متحده نیست[۸۴] ودولت فدرال آمریکا هیچ زبان رسمی را معرفی نکردهاست اما ۳۰ ایالت از۵۰ ایالت آن انگلیسی را به عنوان زبان رسمی پذیرفتهاند. بدین ترتیب ایالات متحده انگلیسی را به عنواندفاکتو زبان ملی درنظر گرفتهاست.[۸۵] در کشورهای تحت حمایت بریتانیا مانندبحرین،بنگلادش،برونئی،قبرس،مالزی وامارات متحدهٔ عربی انگلیسی زبان مهمی بهشمار میرود.
درایران قاجاری،زبان انگلیسی و فرانسوی زبانهای محبوب و مورد توجه است. در سالهای گذشته به دلایل فراوانی شیوه و ساختار خط لاتین برای زبان فارسی با عنوانلاتیننویسی فارسی یا ا فینگلیش (فارسی + English) پیشنهاد شدهاست. اولین بیانکنندهٔ این ایدهمیرزا فتحعلی آخوندزاده بود که در صدرمشروطیت رسالهای نیز در این راستا نوشت، اما مورد استقبال قرار نگرفت.[۸۶] درخاطرات محمدعلی فروغی نوشته شده:ناصرالدینشاه یک روز وارد کلاس زبان انگلیسی پیش جمعی از رجال شد. آموزگار دانشآموزی را به خواندن کتاب انگلیسی فراخواند. به مهربانیکتاب را گرفت و خود مشغول خواندن شد و از دانشآموز میپرسید: «معنیاش چیست؟» ناصرالدینشاه قدری فرانسه خوانده بود، اما انگلیسی نمیدانست و خط انگلیسی را به قیاس خط فرانسه میخواند و کسانی که این دو زبان را آموختهاند میدانند که خطشان یکی است، اما از جهت تلفظ به کلی متبایناند. پس شاه البته جمیع کلمات را غلط خواند. معنی را هم که نمیدانست و میپرسید. اما هنوز یک سطر تمام نکرده بود که خنده از رجال بلند شد. کج شدند، راست شدند، پیچ و خم خوردند، غش و ضعف کردند.[۸۷]
یکی گفت: «سحر میکنید»، دیگری گفت: «معجزه دارید»، دیگری گفت: «شما کی انگلیسی خواندید که ما خبردار نشدیم؟» شاه گفت: «اگر ما مجال داشتیم انگلیسی هم میتوانستیم بیاموزیم.» یکی از رجال گفت: «شما که میدانید، چه حاجت به آموختن دارید؟» باز شاه گفت: «معلوم میشود کسی که فرانسه میداند انگلیسی هم میتواند بخواند.» مرحوم نیرالملک (رئیس مدرسه) گفت: «خیر قربان، من فرانسه میدانم، اما یک کلمه انگلیسی نمیتوانم بخوانم.» مختصر، کمدی عجیبی بود و من مبهوت مانده بودم. بعدها دانستم این تملقگوییها در جنب مجالس دیگر چاپلوسی باز به نسبت آبرومند بود.
زبان انگلیسی در ایران ابتدا دردوران پهلوی مورد توجه قرار گرفت.محمدرضاشاه به عنوانپادشاه ایران؛ به زبان انگلیسی نیز مسلط بود. محمدرضاشاه چندین مصاحبه وگفتوگو بادیوید فراست،مارگارت تاچر،جان اف. کندی وجیمی کارتر به زبان انگلیسی داشتهاست. در موافقتنامهٔ حمل و نقل هوایی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بخشنامههای بینالمللی هواپیمایی باید به زبان روسی و انگلیسی یا فقط به زبان انگلیسی ارسال میشد.
شورای فرهنگی بریتانیا در تهران نهادی نیمهدولتی زیر نظرشورای فرهنگی بریتانیا فعالیت خود را از سال ۱۹۴۲ م درتهران واقع درباغ قلهک شروع کرد. فعالیت این نهاد در ایران تاانقلاب سال ۱۳۵۷ ایران ادامه داشت. کشور ایران در طول سالهای پس از انقلاب با پذیرفتن اهمیت دانش زبان انگلیسی در توسعه، آموزش زبان دوم را از سنین پایه در مدارس آغاز کردهاست و هماکنون از مقطع متوسطهٔ اول تا پایان تحصیلات دانشگاهی زبان انگلیسی در کلاسها تدریس میشود. درآموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، زبان انگلیسی نیز در برنامههای درسیدانشآموزان ودانشجویان قرار گرفتهاست.[۸۸] شورای فرهنگی بریتانیا در تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ دوباره موفق شد کار خود را از سال ۲۰۰۱ از سر گیرد. ولی دوباره توسط احمدینژاد از ابتدای سال ۲۰۰۹ با فشار دولت ایران متوقف شد.[۸۹]
درافغانستان ظرفیت کافی برای فراگیری زبان انگلیسی در مجموع در سطوحآموزشی وجود ندارد. این امر توانایی این کشور را در زمینهٔ بازسازی، مشارکت با جامعهٔ جهانی و سهیمشدن در بازار کار را کاهش دادهاست. دانش آموزان در افغانستان از چهارم دبستان تا دوازدهم دبیرستان زبان انگلیسی را جزو برنامههای درسی میخوانند اما با این وجود پیشرفت دانشآموزان در این زمینه بسیار ناچیز و اندک است. در افغانستان ادعاهایی همچون قدرت بیشترفارسی وپشتو نسبت انگلیسی و نادیده گرفته شدن زبان ملی و اقلیتهای زبانی بهگوش میرسد. همچنینملیگرایی واسلامگرایی در افغانها سبب شده تا انگلیسی با تردید موردتصدیق قرار گیرد.
کرزی و کابینهٔ وزرا در مصوبهٔ جدید گفته بودند که زبان فارسی منابع علمی مورد نیاز را ندارد و به همین جهت باید از زبان انگلیسی به عنوان مرجع زبان علمی در کشور استفاده کنیم. در این سالها زبان انگلیسی زبان کار مردم بوده و علاوه بر این کلاسهای متعدد و گسترده برای آموزش این زبان در شهرهای مختلف شروع به فعالیت کردهاند. همین امر سبب شدهاست تا واژگان بیگانه در زبان فارسی رسوخ کند. در افغانستان فرهنگستانی هم وجود ندارد که بخواهد زبان را از این واژگان پالایش کند و تعابیر بومی را جایگزین آنها کند.[۹۳]
درچین به دلیل محبوبیت زبان انگلیسی، دانشجویان، دانشآموزان، کارکنان شرکتهای خدماتی از جمله هتلها، خطوط هوایی، دفاتر پستی و بانکها از این زبان بینالمللی استفاده میکنند. به دلیل سختی یادگیری زبان چینی (مانداریان) دانشگاههای چینی برای جذب دانشجویان بینالمللی، بسیاری از دورههای خود را به زبان انگلیسی برگزار میکنند که با موفقیت توانستهاست دانشجویان بینالمللی زیادی را از سراسر جهان به خود جلب کند. در حال حاضر تحصیل در چین به زبان انگلیسی و زبان چینی امکانپذیر است و هر سال تعداد زیادی از برنامههای تحصیلی به زبان انگلیسی ارائه میشود. چین یک کشور ایدهآل برای مدرسان زبان انگلیسی است چرا که سالانه حدود ۳۰۰ میلیون زبانآموز با درآمد مناسب دارد و همچنین به جذب مدرسان زبان از کشورهای خارجی علاقهمند است. معلمان برای تدریس زبان انگلیسی در چین، میبایست در یکی از رشتههای مرتبط دارای مدرکلیسانس و مدرکتافل باشند.
درژاپن بر اساس برخی از واژههایکانجی، الفبایی به نامکاتاکانا به وجود آمد که برای نوشتن واژههای وارد شده به ژاپنی از انگلیسی و دیگر زبانها استفاده میشود.
درویتنام پس از پایانجنگ ویتنام و یکپارچگی مجدد این کشور، فرانسوی جای خود را به انگلیسی داد.
همچنیناندونزیایی تحت تأثیر زبانهای بسیاری به ویژههلندی و انگلیسی است.
زبان انگلیسی هندی در کنارزبان هندی، زبان رسمیدولت هند است.[۹۴] استفاده از زبان انگلیسی برای مدت پانزده سال پس از آغاز این قانون اساسی، برای تمام اهداف رسمی اتحادیه که برای آن پیش از شروع چنین کاری استفاده میشد، ادامه دارد: به شرطی که رئیسجمهور بتواند در طی مدت یاد شده، حکم اجازه استفاده اززبان هندی علاوه بر انگلیسی و فرم عددی دیواناگری علاوه بر فرم بینالمللی اعداد هندی را برای هر یک از اهداف رسمی اتحادیه صادر کند.[۹۵] مقاومت گسترده در برابر تحمیل زبان هندی به غیربومیان، به ویژه درجنوب هند (مانند موارد موجود درتامیل نادو) منجر به تصویب قانون زبانهای رسمی ۱۹۶۳ شد که استفاده از انگلیسی بهطور نامحدود برای همه اهداف رسمی را مجاز میدانست.فارسی پیش از آنکههندوستان مستعمرهانگلستان شود، دومینزبان رسمی این کشور (در دورهگورکانیان زبان رسمی) وزبان فرهنگی و علمی بهشمار میرفت. اما پس از استعمار،انگلیسیها در سال ۱۸۳۲ میلادی با اجبار زبان انگلیسی را جایگزینزبان فارسی کردند.[۹۶]
زبان روسی امروزه شاهد هجوموامواژگان انگلیسی شدهاست و امروزه دانشگاههای بسیاری در روسیه ساخته شدهاند که به دانشجویان این فرصت را میدهد تا به زبان انگلیسی تحصیل داشته باشند. انگلیسی در حقیقت در فهرست زبانهای رایج درروسیه پس از روسی در جایگاه دوم قرار دارد. از این رو تحصیل به زبان انگلیسی در روسیه و تحصیل دورههای زبان انگلیسی در این کشور بسیار رایج است. بیش از ۵۰۰ دانشگاه در این کشور وجود دارد. زبان انگلیسی رایجترین زبان تحصیل در این کشور پس از روسی است. اگرچه زبان روسی زبان رسمی این کشور است، بسیاری از برنامههای تحصیلی در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا به زبان انگلیسی ارائه میشود. همچنین کسانی که پس ازفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی متولد شدند؛ ترجیح میدهند که با شهروندان کشورهای همسایهٔ روسیه؛ نه به روسی بلکه به زبان انگلیسی صحبت کنند.[۹۷]دولت کوبا در ادامهٔ سیاست جذب گردشگران، جوانان را به یادگیری زبان انگلیسی تشویق میکند. این درحالی است که در دورانجنگ سرد تمایل بیشتر به یادگیری زبان روسی بود تا زبان انگلیسی.[۹۸]
انگلیسی درلیتوانی جایگزین روسی به عنوانزبان میانجی شدهاست و حدود ۸۰٪ از جوانان به انگلیسی به عنوان زبان خارجی نخست صحبت میکنند.[۹۹]
نورسلطان نظربایف،رئیسجمهور قزاقستان بر ضرورت آموزش گستردهٔ زبان انگلیسی در این کشور تأکید کرد. وی در نشست اتحادیهٔ اقوامقزاقستان در «آستانه»، از مسؤولان این کشور خواست طی دو ماه آینده در مورد ایجاد برنامهٔ اختصاصی آموزش زبان انگلیسی در مدارس، دانشگاهها و انستیتوهای کشور برنامهٔ خود را ارائه دهند. وی تصریح کرد: من در گذشته هم گفته بودم که نسل جوان قزاقستان باید به سه زبانِ انگلیسی،قزاقی و روسی مسلط باشد. وی افزود: بدون فراگیری عمیق زبان انگلیسی نمیتوان درجهان معاصر رقابت کرد.[۱۰۰]
در روایتها آمدهاست کهمحمد پیامبر اسلام، بهزید بن ثابت امر گفتهاست که زبان یهودیان را بیاموزد تا میانجی مورد اعتمادی برای ترجمهٔ سخنان یهودیان و مکاتبات آنها باشد. مسلمانان نیز زبان انگلیسی را به عنوان زبان میانجی میپذیرند.[۱۰۱] هر بخشی ازجهان عرب، گویش محلی ویژهٔ خود را دارد که گاه تفاوتهای میان آنها به اندازهای است که عربها مجبور به سخنوری به عربی کتابی یا انگلیسی یا زبان واسط دیگری با هم میشوند. همچنین اصلیترین زبان رسمیسازمان همکاری اسلامی، زبان انگلیسی است.[۱۰۲] امروزه در میان کشورهای جهان عرب، تقاضای آموزش زبان انگلیسی گسترش یافتهاست.سودان،قطر وبحرین جزو کشورهای عرب انگلیسیزبان هستند.[نیازمند منبع]
درلبنان که در گذشته تحتقیمومت فرانسه قرار داشته عربی تنها زبان رسمی است اما در قوانین این کشور قوانینی پیشبینی شده که از فرانسوی در برخی موارد استفاده شود. بسیاری از لبنانیها فرانسوی را به عنوان زبان دوم خود فرا میگیرند و این زبان در کنار عربی و انگلیسی در مدارس تدریس میشود. بر روی اسکناسها، تابلوهای راهنمایی و رانندگی و همچنین پلاکهای ماشینها نیز در کنار عربی از فرانسوی هم استفاده میشود.
امروز حدود ۴۰ درصد از لبنانیها میتوانند این زبان را به عنوان زبان خارجی صحبت کنند. درصد فراگیری انگلیسی هم ۴۰ درصد است اما استفاده از انگلیسی در رسانهها و مشاغل رو به افزایش است. ۹۰۰٬۰۰۰ محصل در لبنان وجود دارد که قریب به ۵۰۰٬۰۰۰ نفر از آنها در مدارس فرانسویزبان که ریاضی و علوم در آنها به فرانسه تدریس میشوند درس میخوانند. درصد فراگیری آموزش فرانسه بسته به نقاط مختلف این کشور متفاوت است. یک سوم دانشآموزانی که در مدارسفرانسویزبان درس خواندهاند برای آموزش عالی به مدارس انگلیسیزبان میروند. انگلیسی، زبانتجارت و ارتباطات است درحالیکه فرانسوی بر جایگاه اجتماعی فرد تأثیرگذار است.
زبان دوم کشور قطر انگلیسی تصویب شدهاست. شبکهٔ عربی و انگلیسیالجزیره متعلق به دولت قطر، در صحنهٔ رسانههای جهانی به این کشور جایگاه ویژهای دادهاست. تحصیل در قطر در بعضی رشتهها به زبان انگلیسی ارائه میشود. به همین خاطر داشتن مدرک معتبر زبان انگلیسی، یکی از شرایط اخذ پذیرش از دانشگاههای این کشور است.
پس از استعمار قارهٔ آفریقا توسط امپراتوری بریتانیا درسدهٔ بیستم میلادی، آفریقاییها مجبور بودند به عنوانبرده کار کنند و انگلیسی یاد بگیرند و حتی اگر هم میخواستند تحصیل کنند مجبور بودند ابتدا زبان انگلیسی را بیاموزند. پس از چندین دهه استعمار بریتانیا ازمصر درشمال آفریقا تا آفریقای جنوبی؛ زبان انگلیسی در میان عموم مردم رواج پیدا کرد. پس ازاستعمارزدایی از آفریقا بسیاری از کشورهای نوظهور تاکنون از زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی استفاده میکنند. حتی انگلیسی بعدها به نمادی علیه دیگر زبانها در آفریقا تبدیل شد. آلمانی، در کنار انگلیسی وآفریکانس، در نامیبیا از سال ۱۹۸۴ تا استقلال آن از آفریقای جنوبی در سال ۱۹۹۰، زبان رسمی بود. در این دوره، دولت نامیبیا آفریکانس و آلمانی را به عنوان نمادهایآپارتاید و استعمار تصور میکرد و تصمیم گرفت انگلیسی را به عنوان تنها زبان رسمی معرفی کند چرا که انگلیسی زبانی «خنثی» بود و در آن زمان درنامیبیا در عمل هیچ انگلیسیزبان بومی وجود نداشت.[۱۰۳]
شنگ مخلوطی از انگلیسی وسواحلی است که درکنیا و بخشهایی ازاوگاندا سخن گفته میشود. امپراتوری بریتانیا پس از استعمار کنیا تصمیم به آموزش زبان انگلیسی و سواحلی لاتین گرفت که امروزه زبان انگلیسی زبان رسمی کشور کنیا است.[۱۰۴] همچنین پرجمعیتترین کشور آفریقانیجریه است که بیش از ۵۰۰ نوع زبان متفاوت در نیجریه به کار برده میشود هر چند زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور است.
امروزه به ترتیب انگلیسی، فرانسوی و عربی مهمترین زبانهای قارهٔ آفریقا هستند.اتحادیهٔ آفریقا یک اتحادیه میان تمامی کشورهای آفریقایی برای ترویجرفاه ومردمسالاری بیشتر است که اصلیترین زبان کاری آن انگلیسی است.
کشورهای سبز پررنگ نشانگر تسلط بیشتر به انگلیسی هستند.
زبان انگلیسی دراتحادیهٔ اروپا تنها زبان رسمی کشور ایرلند است و به عنوان زبان خارجه در کشورهایاسکاندیناوی،هلند،آلمان ودانمارک بیشترین سخنور و توانایی درهنرهای زبانی را دارد. زبان رایج نشستهای کمیسیون، شورا و نهادهای اروپایی درحالی به انگلیسی است که تنها دو کشور عضو اتحادیه به زبان انگلیسی محاوره میکنند.دولت فرانسه در حال اجرای طرحهایی پس ازبرگزیت است تا در سال ۲۰۲۲ و همزمان با ریاست این کشور برکمیسیون اروپا، زبان فرانسوی را جایگزین زبان انگلیسی برای زبان کاری کند.[۱۰۵] کارشناسان معتقدند که امکان حذف زبان انگلیسی از اتحادیهٔ اروپا بسیار کم است و حتی در صورت حذف از اهمیت این زبان کاسته نخواهد شد؛ زیرا کمابیش تمام سازمانهای بینالمللی زبان انگلیسی را به عنوان زبان رسمی خود نگه خواهند داشت؛ زیرا زبان دوم یا زبان خارجهٔ بسیاری از کشورهای برای ارتباط است. علیرغمبرگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیهٔ اروپا)، استفاده از زبان انگلیسی در سراسر اتحادیهٔ اروپا فروکش نکردهاست. تحقیقات نشان میدهد که در بروکسل بسیاری از ساکنان خارجی این شهر نسبت به زبانهای رسمی فرانسوی یا فلاندری، تسلط بهتری به انگلیسی دارند. منطقهٔ بروکسل پذیرای حجم بالایی ازنیروی کار از تمام نقاط اروپا بودهاست و بسیاری از آنها صحبت کردن به زبان انگلیسی را یک مهارت ضروری برای گذران زندگی مدرن میدانند.[۱۰۶] همچنین برای بسیاری از مهاجرتها به کشورهای مختلف اروپا، نیاز به فراگیری زبان انگلیسی ضروری به نظر میرسد. کشورهایاسکاندیناوی بالاترین درصد آموزش صحیح زبان انگلیسی را در جهان دارند. همچنین در میان دانشآموزان کشورهای اتحادیه اروپا، زبان انگلیسی رایجترین زبانی است که دانشآموزان آن را فراگرفتهاند.[۱۰۷]
سیاستمداران فرانسه همیشه، نگرانیهای خود را از نفوذ گستردهٔ زبان انگلیسی و ضعف زبان فرانسوی ابراز میکنند.مارین لوپن نظراتی مبنی بر مقابله با زبان انگلیسی دارد که با نگرانی دربارهٔ زبان فرانسوی صحبت میکند. آکادمی فرانسه اظهار دارد؛ استفادهٔ مکرر از واژههای انگلیسی در یک سند ملی، خلاف قانون اساسی فرانسه است.[۱۰۸][۱۰۹]
جمهوری چک با خطر انزوا، مواجه است زیرا اعضای آن به زبان کاری این اتحادیه، یعنی زبان انگلیسی، تسلط ندارند.[۱۱۰]
آنگلو-آمریکا به عنوان کشورهای انگلیسیزبان قاره آمریکا شناخته میشود.
درقارهٔ آمریکا، زبان انگلیسی میان کشورهایآمریکای شمالی زبان رایج و میان کشورهای دیگر زبان دوم یا خارجه است. زبان انگلیسی در کانادا میان انگلیسیها و فرانسویها مانند آنچه در قاره آفریقا است، مورد مناقشه است. برخی از گروههای فعال در حوزه زبان انگلیسی واقع در کانادا قصد دارند علیه لایحه ۹۶ که هدف آن تقویت زبان فرانسوی دراستان کِبِک یکی ازاستانهای کانادا است؛ اعتراض کنند. معترضان به وضعیت قانونی بودن فرانسوی در کبک معترض نیستند، بلکه به منشور زبان فرانسوی در کبک است معترض اند. این منشور اختیارات بسیاری را به فرانسویهای کانادا میدهد که انگلیسیها را در اقلیت قرار میدهد.
اقیانوسیه نیز یکی دیگر از قارههای جهان است که در سدههای گذشته تحت تسلط امپراتوری بریتانیا بوده بگونهای که حتی تاکنون کشورهایی مانند استرالیا، نیوزیلند، پاپوآ گینهٔ کنو و چندین جزیره در این قاره؛ دارای زبان رسمی انگلیسی هستند. استرالیا و نیوزیلند به قدری تحت استعمار بریتانیا بودهاند که تاکنون حتی پرچم امپراتوری بریتانیا درون پرچم آنها نقش بستهاست. استرالیا و نیوزیلند تنها کشورهای قارهٔاقیانوسیه هستند که جزو کشورهای آنگلوسفر و فایوآیز محسوب میشوند و از کشورهای پیشرو در مردمسالاری وشاخص توسعهٔ انسانی هستند.[۱۱۱]
سه دایرهبرج کاچرو از انگلیسی: داخل دایره: برای مثال ایالات متحده، پادشاهی متحده بیرون دایره: برای مثال هند، نیجریه گستردگی دایره: برای مثال چین، روسیه، برزیل
زبانهای انگلیسی،فرانسوی،اسپانیایی،روسی،چینی وعربی زبانهای رسمی سازمان ملل متحد و پر استفادهترین زبانهای جهان هستند که همگی آنها تحت نفوذ گسترده و غیرقابل انکار وامواژههای بسیاری از زبان انگلیسی هستند.[۱۱۲] واژههای زیادی از زبان انگلیسی به تمامی زبانهای جهان راه یافتهاست. واژههای زیادی هر سال به زبان انگلیسی اضافه میشوند و استفاده از انگلیسی در رسانهها و مشاغل رو به افزایش است. زبان انگلیسی نسبت به بقیه زبانهای رسمی سازمان ملل متحد، ویژگیهای بهخصوصی دارد. زبان انگلیسی همراه با زبان فرانسوی و اسپانیایی، از رایجترینخط جهان به نامخط لاتین؛ استفاده میکند. زبانهای روسی، عربی و بهخصوص زبان چینی به علت استفاده از الفبای غیرلاتین، ازخوانایی کمتری برخوردارند. اکنون در ماندارین نوین، با وجود تفاوتهای آوایی، فقط وجود حدود ۱۲۰۰ هجا ممکن است و در انگلیسی بیش از ۸٬۰۰۰ هجا وجود دارد.[۱۱۳] همچنین انگلیسیزبانان با اسپانیاییزبانان و فرانسویزبانان به دلیلفاصلهٔ زبانی نزدیک میتوانند تاحدودیفهم متقابل درگفتوگو داشته باشند. انگلیسی از نظرسرهگرایی زبانی؛زبان واضح محسوب میشود و ازتجویزگرایی زبانی زبان الگو درنظر گرفته میشود. ترجمهها تا اوایل دههٔ ۱۹۳۰، بهطور عمده از طریق زبان فرانسوی صورت میگرفت ولی پس ازجنگ جهانی دوم و تحولهای سیاسی و فرهنگی پس از آن،زبان انگلیسی در عرصهٔ ترجمه اهمیت بیشتری یافت و از نظر کمیت، گوی سبقت را ربود.[۱۱۴]
هرمزبان جهانی - توسط سامانه زبان جهانی (Global language system)
همچنین به دلیل اینکه زبان انگلیسی در ملل مختلف پراکنده شده، همیشهانتقال زبانی از جوامع غیر آنگلوسفر، مانند انگلیسی زبانان در هند، سنگاپور یا فیلیپین نیزبلاغت مقابلهای زیادی را بر انگلیسی نو گذاشتهاند. بدین ترتیب انگلیسی نو رازبان چند کانونی میدانند. زبان انگلیسی در کشورهای انگلیسی زبان آفریقایی،زبان عامیانه طلقی میشود.اسماعیل آذر ازسرهگرایان زبان؛ مدعی شد کهزبان انگلیسیمردهترین زبانهاست. وی دلیل این امر را تغییرهای بسیاری میداند که زبان انگلیسی متحمل شدهاست و برای خواننده امروز این زبان متون تاریخی آن قابل درک نیست. این درحالی است که درزبانشناسی پویا تغییرات زبان نشان از پویایی آن دارد و زبان مانندفرگشت تکامل دارد.
یکی از خصوصیات زبان بینالمللی انگلیسی وجود مقالهها و کتابهای علمی بسیار زیادش است. بسیاری از مقالهها به زبان انگلیسی نوشته میشوند و بعد به زبانهای دیگر ترجمه میشوند. همچنین بزرگتریندانشنامه در جهانویکیپدیای انگلیسی با۷٬۰۸۰٬۵۹۳ مقاله است.[۱۱۵][۱۱۶]
زبان انگلیسی نقش بسیار برجستهای درآموزش را ایفا میکند. بیشتردانشگاههای معتبر جهان در کشورهای ایالات متحده و بریتانیا قرار دارند. درسدههای اخیر دو کشور آمریکا و بریتانیا از مراکز علمی بزرگ بودند که دانشمندهای آن اختراعها و تولیدهای فراوانی از نظر فناوریهای مختلف عرضه کردند که برای استفاده از این فناوریها نیاز به یادگیری زبان انگلیسی بود. با پیشرفت روزافزون علم و فناوری و قرار داشتن بهترین دانشگاهها و مرکزهای تحصیلی در کشورهای بریتانیا و آمریکا و کشورهای انگلیسی زبان مانند کانادا و استرالیا؛ مقالهها و کتابهای نگارش شده در این دانشگاهها به زبان انگلیسی میباشد و سپس به زبانهای دیگر ترجمه میشود که بهطور معمول با تأخیر این اتفاق میافتد، همچنین از طرف دیگر با توجه به پرطرفدار بودن تحصیل در این دانشگاهها نیز باعث میشود که آموزش زبان انگلیسی از ضروریات باشد.
واژه Mathematics به معنای ریاضیات یا متماتیک (بهفارسی تاجیکی)
نوشتن اعداد در ریاضی براساس الفبای لاتین از چپ به راست صورت میگیرد. همچنین تمامی نامگذاریها برایمتغیرها، درهندسه وفرمولها ازالفبای انگلیسی استفاده میشود. در هندسه برای نامگذاریاضلاع یا نقاط مختلف بهطور معمول مخفف واژهٔ انگلیسی آن بهکار میرود.[۱۱۸]
شامل علوم مختلف پیرامون رایانهها است. زبان انگلیسی به عنوان زبان پیشفرض (default) درسیستم عاملها،زبانهای برنامهنویسی،موتورهای بازیسازی،وبگاهها،مکانیاب منبع یکسان،نرمافزارها وسختافزارها است و بیشترمنابع بروز نیز به زبان انگلیسی انتشار میابند و بعد وارد زبانهای دیگر میشوند. همچنین بیشترکارآفرینان وبرنامهنویسان مطرح جهان، از کشورهای آنگلوسفر بوده یا بهعنوان زبان دوم، به زبان انگلیسی مسلط اند. بیشتر شرکتهای مهم علوم رایانه در کشور ایالات متحده هستند و مبنای زبان آنها، انگلیسی است. حتی شرکتهایی در کشورهای غیرانگلیسی زبان نیز،برند ومحصول خود را به زبان انگلیسی ارائه میدهند. همچنین بیشتر دورهها، وبگاههای آموزشی وتالارهای گفتگو قدرتمند در زمینه آموزش علوم مختلف رایانه، به زبان انگلیسی اند. منابع آموزشی فارسی، حجم بسیار کمی نسبت به زبان انگلیسی دارند.[۱۱۹] بیشتر ویدئوهای مربوط به علوم رایانه در وبگاهیوتیوب، توسطیوتیوبرهای هندی با لهجهٔانگلیسی هندی تولید میشوند.[۱۲۰] بهطور کل حدود ۸۰ درصد از اطلاعات ذخیره شده در کامپیوترها در سراسر دنیا به زبان انگلیسی است.[۱۲۱]
عبارت معروف Made in به معنای «ساخته شده در» است که بسیار درصادرات محصولات استفاده میشود.
اقتصاد در سدهٔبیست و یکم بهشدت در هم تنیده شده وبازارهای چندملیتی بهوجود آمدهاند. بیشتر برندها و محصولات، از زبان انگلیسی پیروی میکنند تا محصولاتشان جنبهٔ جهانی داشته باشند. برندهای زیادی از زبان انگلیسی درنام تجاری استفاده میکنند. محصولات مختلف بیشماری دارای توضیحاتی به زبان انگلیسی هستند تا بتوانند با هر مشتری فارغ از مرزهای زبانی، ارتباط برقرار کنند.[۱۲۲]
بر رویپول رایج در بیشتر کشورها متنهای به زبان بومی و انگلیسی وجود دارد. در بانکها بهخصوص در بالای بانکها متنی برای معرفی بانک به زبان محلی و زبان انگلیسی برای گردشگران نوشته شدهاست.
سیاستمداران اغلبکشورهای جهان برای داشتندیپلماسی با یکدیگر، بهزبان میانجی جهانی که زبان انگلیسی است؛ مسلط هستند.[۱۲۳][۱۲۴] با توجه به مسئلهٔ عدم تسلط به زبان انگلیسی، مذاکرات طولانیتر میشود و بهطور قطعی توان فنی تیم قبلی نیز از هر تیمی که در آینده شکل بگیرد، بیشتر بودهاست و با توجه به افت توان فنی، بهطور قطعی مذاکرات در یک یا دو دور به نتیجه نخواهد رسید.[۱۲۵] بهطور معمولوزیر امور خارجه مسلط به زبان انگلیسی است. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجهٔ جمهوری اسلامی ایران بهنیویورک نقل مکان نمود[۱۲۶] و به زبان انگلیسی مسلط است.[۱۲۷][۱۲۸] نوشتنقطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت به محمدجواد ظریف، تنها دیپلمات ایرانی وقت مسلط به زبان انگلیسی در نمایندگی ایران، درسازمان ملل متحد گماشته شد، تا بتواند مفهوم مورد نظر جمهوری اسلامی را به شفافی بیان کند. همچنین وی با جان کری درگروه ۱+۵ به زبان انگلیسی برای ارتباط گفتوگوهایی کرد.
با توجه به اینکههالیوود مرکز قدرت هنر و فیلمسازی جهان به زبان انگلیسی فعالیت میکند باعث گسترش انگلیسی شدهاست.ایدئولوژی زبان باورهای مربوط بهزبانها به همان صورتی که در جهان اجتماعی آنها مورد استفاده قرار میگیرد، مورد مطالعه قرار میدهد. ایدئولوژیهای زبانی چگونگی ارتباط باورهای زبانی گویشوران را با سامانههای اجتماعی و فرهنگی گستردهتری که به آن تعلق دارند، نشان میدهد و همچنین نشان میدهد که چگونه این سامانهها چنین باورهایی را به وجود میآورند. با این کار، ایدئولوژیهای زبانی فرضیات ضمنی و صریح در مورد یک زبان یا بهطور کلی هر زبان با تجربهٔ اجتماعی و همچنین منافع سیاسی و اقتصادی آنها پیوند میدهند.[۱۳۳]
زبان نقشی کلیدی در تضمین تداوم کیفیت و دقت درروزنامهنگاری دارد. واحدهای آموزشی جدید به روزنامهنگاران سراسر جهان که در حال توسعهٔ زبان انگلیسی خود هستند کمک میکنند تا سطح زبان انگلیسی خود را به حدی بالا ببرند که لازمهٔ حرفهٔ آنها است.[۱۳۷]
پالاژچنکو، مترجم ممتاز و عالیرتبه، در ابتدا و زمانی که در منطقهٔ مسکو یک زندگی معمولی داشت، به واسطه مادر آموزگار و عشق به گروه موسیقی «بیتلز» به سوی یادگیری زبان انگلیسی جلب شد و مدتی یکی از شناختهشدهترین چهرههای اتحاد جماهیر شوروی در غرب بود.[۱۴۰]
ادوارد مایبریج عکاس بریتانیایی، با خلق متحرک از اسب؛ شروع به گسترش و پیشرفت تاریخ سینما کرد و از آن پسسینمای آمریکا مشهور به هالیوود ازسده بیستم کوتاه تأثیر زیادی درصنعت فیلم داشتهاست. در حقیقت سینمای آمریکا به سرعت سرسام آوری، یک نیروی غالب در این صنعت نوظهور شد. پس از آن نیز سینمای آمریکا از سال ۱۹۱۳ تا ۱۹۶۹ بسیار توسعه یافت. در حال حاضر هالیوود یک سینمای فراملی محسوب شدهاست.[۱۴۱][۱۴۲][۱۴۳] سینمای آمریکا یکی از مهمترین صنایعفیلمسازی جهان است. این سینما نه تنها از نظر قابلیتهای صنعتی و فنی بلکه از نظر تنوعژانرها، سبکها و گرایشها، یکی از غنیترین سینماهای ملی جهان بهشمار میرود.[۱۴۴] سینمای آمریکا تأثیر بهسزایی در سینمای جهان در سدهٔ بیستم داشتهاست. تاریخچهٔ سینمای آمریکا را میتوان به ۴ دوره تقسیم نمود: دورهٔفیلمهای صامت،سینمای کلاسیک هالیوود، هالیوود جدید و دورهٔ معاصر. همچنین موفقترین کارگردانهای جهان مانندآلفرد هیچکاک،برادران کوئن وجیم جارموش به زبان انگلیسی فعالیت کردهاند.جایزهٔ اسکارآکادمی علوم و هنرهای سینما وجایزهٔ گلدن گلوب از معروفترین و معتبرترین این جایزهها در عرصهٔ سینمای آمریکا و جهان محسوب میشوند.
ایالات متحده کشوری پیشگام درانیمیشنسازی نیز است. انیمیشنهایی با شهرت و محبوبیت جهانی که کمابیش بیشتر کودکان آنها را دیدهاند.فهرست پرفروشترین فیلمهای پویانمایی جهان بیشتر در ایالات متحده به زبان انگلیسی در سراسر جهان انتشار یافتهاند.
بسیاری از کتابهای معتبر جهان به انگلیسی نوشته یا ترجمه شدهاند. زبان انگلیسی دارای بیشترین کتابهای چاپ شده در جهان است که هرساله توسط ایالات متحده و بریتانیا منتشر میشوند.[۱۴۵] ایالات متحده هرساله بیشترینتعداد کتابهای چاپشده را در جهان دارد که بیشتر آنها به زبان انگلیسی نوشته شدهاند.[۱۴۶] همچنینرمان هابیت،هری پاتر و سنگ جادو وارباب حلقهها،پرفروشترین کتابهای تاریخ محسوب میشوند که به زبان انگلیسی نوشته شدهاند.
در کشورهای غیرانگلیسی زبان، بیشتر کتابها دارای منابع و مأخذهای انگلیسی و همچنین پاورقیهای واژههای انگلیسی هستند.[نیازمند منبع]
بیشترورزشهای پرطرفدار مانندفوتبال،فوتبال آمریکایی،هندبال،بیسبال،بسکتبال،والیبال،راکتبال،نتبال،اسکواش،گلف،راگبی،کریکت،واترپلو،اسنوبردسواری وتنیس که ریشههای انگلیسی و آمریکایی دارند همواره همراه خود واژهها و اصطلاحهای بسیاری دارند که همراه با زبان انگلیسی گسترش مییابد.[۱۴۷][۱۴۸][۱۴۹] زبان انگلیسی در ورزش فرصتهای تازهای به ورزشکاران میدهد. ورزشکارانی که مسلط به انگلیسی هستند، نسبت پیشرفتی که این افراد کردهاند با دیگر بازیکنان و مربیهای فوتبال، حتی از نظر مالی نیز این افراد رشد بیشتر نسبت به دیگر افراد داشتهاند تمام اینها به خاطر یک چیز است آن هم به خاطر بلد بودن زبان انگلیسی است![۱۵۰]
معاینهٔ یک فرد درآفریقا. تصویری از Wiki Loves Africa
یادگیری زبان انگلیسی به جزئی لاینفک درعلوم پزشکی بدل شده که یادگیری آن ضروری است. امروزه بیشتر روشهای درمانی و نامداروها، نسخههای دارویی، تجویز دارو، نامبیماریها،آزمایشها و حتی نوشتههای دکمهها روی دستگاههای پزشکی؛ به زبان انگلیسی هستند.پزشکان حرفهای برای دسترسی به روز و ثانیه به ثانیهٔ اطلاعات علوم پزشکی، ملزم به دانستن زبان انگلیسی هستند. آزمون MHLE، یک آزمون برای سنجش سطح زبان انگلیسی در علوم پزشکی وپیراپزشکی است. برای بهدست آوردن دکترای پزشکی، میبایست حداقل ۵۰٪ نمره از زبان انگلیسی را قبول شد.
تدریس زبان انگلیسی توسط دوریس بامبرگر (Doris Bomberger)
دانش زبان بهویژه زبان انگلیسی مؤلفهٔ مهم در پیشرفتهای علمی، شغلی و ارتباطی بهشمار میرود که با توسعهٔفن آموزش زبان، اهمیت یادگیری آن بهویژه برای نسل جدید بیش از گذشته مورد توجه است و آموزش زبان انگلیسی برایفراگیری زبان دوم در سراسر جهان، به دانشآموزان، دانشجویان و علاقهمندان به انگلیسی، آموزش داده میشود.[۱۵۱] بسیاری از پدر و مادرها فرزندشان را به کلاسهای آموزش زبان انگلیسی ثبتنام میکنند به امید آنکه زمانی که بزرگتر شد، بتواند به زبان زنده جهان مسلط باشد. تسلط بر زبان انگلیسی، موقعیتهای شغلی مناسبتری را برای افراد ایجاد میکند. توانایی برقراری ارتباط و انجام مکاتبههای بینالمللی نیز در برگزیده شدن افراد برای مشاغل برتر مؤثر خواهد بود. کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی آمریکا (بهانگلیسی:United States Advisory Commission on Public Diplomacy (ACPD)) در سال ۲۰۱۵ برای ترویج زبان انگلیسی در جهان، بودجهٔ ۲۴ میلیون دلاری اختصاص دادهاست. این بودجه صرف آموزش هنرهای زبانی انگلیسی در ۸۰ کشور جهان میشود.
حضور در مجامع بینالمللی، نمایشگاهها، بنگاهها، معاملههای تجاری و رایزنیهای سیاسی در سطوح مختلف نیازمند دانش زبان انگلیسی است. ارتباطهای بینالمللی، برنامههای رادیویی و تلویزیونی و آموزش علوم جدید همگی به زبان انگلیسی صورت میگیرند و عدم آشنایی با این زبان برابر با عدم زندگی در جهان مدرن امروزی است. طبق آمار شورای بریتانیا در جهان نزدیک به دو میلیارد نفر سرگرم یادگرفتن زبان انگلیسی هستند.[۱۵۲] همچنین زبان انگلیسی یکزبان کاری در سازمانهای نظیراوپک است.
درصد انگلیسی زبانان در جهان
انگلیسیگرایی در مکالمههای عادی روزمره میان مردم به تدریج رو به افزایش است و کشورهای گوناگون غیر آنگلوسفر، به مقابله با انگلیسیگرایی میپردازند.
گویش فردی میان انگلیسیزبانان از جمله پدیدههای مهم در انگلیسی است.
در سدههای ۱۵ تا ۱۷، تأثیر ایتالیایی بسیار زیاد بود که منجر به ورود بسیاری از واژگان ایتالیایی در زمینههایمعماری، مالی وموسیقی شد. تأثیر فرانسوی در سدهٔ ۱۷ تا ۱۹ منجر به واردات بیشتر واژگان فرانسوی شد. نفوذ انگلیسی از سدهٔ نوزدهم آغاز شد، اما این زبان در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم تسلط پیدا کرد. از دیگر عواملی که باعث شد زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالملل انتخاب شود سادگی این زبان است. در زمان بعد ازجنگ جهانی دوم، سه زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی به عنوان زبان بینالملل کاندید شدند، زبان آلمانی به علت سیاستهاینازیها و زبان فرانسوی به دلیل دشوار بودن گرامر و واژگان آن از دور خارج گردیدند و در نتیجه زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالملل در آن زمان انتخاب شد. همگرایی فرهنگی و ترویجهنجارهای اجتماعی میان انگلیسی زبانان با جهانیان در سدهٔ بیستم میلادی به اوج خود رسید.
دریادگیری زبان دو شرطوضوح و دستور زبان آسان، برای دانشآموزان بسیار مهم بودهاست. انگلیسی توسط سازمانها و جوامع زیادی درحال سادهسازی است. سادهسازی از نظر سادگی در درک متن انگلیسی با استفاده از روشهایی محقق شدهاست. استفاده نکردن از مترادفها در انگلیسی ساده بزرگترین خصوصیت آن است. در انگلیسی ساده میکوشند تا یک واژه شناختهشده و آسان آن مفهوم را بیان کند.ویکیپدیای انگلیسی ساده یکدانشنامهٔ اینترنتی آزاد است که در آن، مقالهها بهانگلیسی پایه نوشته میشوند. هدف این دانشنامه فراهم آوردن اطلاعات برای کودکان و کسانیست که با زبان انگلیسی آشنایی محدودی دارند یا تنها به دنبال اطلاعات پایهای (و نه مفصّل) دربارهٔ موضوعهای مختلف هستند.[۱۵۳]انگلیسی ساده کاربردی گونهزبان انگلیسی کنترلشده است که در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ برای کمک به افراد غیرانگلیسیزبان توسعه یافت. به مرور انگلیسی ساده کاربردی یک الزام برای پروژههای دفاعی از جمله وسایل نقلیهٔ زمینی و دریایی شد و امروزه بسیاری از کتابچههای راهنمای نگهداری وسایل به این سبک نوشته میشوند. همچنین بهعنوانانگلیسی پایه؛ فهرست ۸۵۰ واژهٔ پایه بهعنواندایرهٔ واژگانیِ سطح مبتدی است که در سراسر جهان تدریس میشود.
فهرست مهارت انگلیسی ئیاف (بهانگلیسی:EF English Proficiency Index)، یاEF EPI،رتبهبندی مهارت انگلیسی ئیاف) کوشش میکند تا کشورهای جهان را بر اساس متوسط مهارتهایزبان انگلیسی رتبهبندی کند. این کار با کمک بزرگسالانی کهآزمون ئیاف را داشتند، انجام میشود. این فهرست، محصولی ازئیاف، یک شرکت آموزشی فرامرزی است.[۱۵۵][۱۵۶] آخرین گزارش در سال ۲۰۱۹ میلادی منتشر شد. کشورهایی که آموزش زبان انگلیسی در آنها بیشتر مورد توجه است،دموکراتیک و پیشرفتهتر هستند.
↑Tichy, Martin Rocek, Ondrej."Engla land".Bosworth-Toller's Anglo-Saxon Dictionary online (به انگلیسی). Retrieved2023-10-18.
↑Tichy, Martin Rocek, Ondrej."Englisc".Bosworth-Toller's Anglo-Saxon Dictionary online (به انگلیسی). Retrieved2023-10-18.
↑Collingwood, R. G. (1936). "The English Settlements. The Sources for the period: Angles, Saxons, and Jutes on the Continent".Roman Britain and English Settlements. Oxford, England: Clarendon. pp. 325 et sec.ISBN0819611603.
↑"U.S. Census Bureau, Statistical Abstract of the United States: 2003, Section 1 Population"(PDF). U.S. Census Bureau. pp. 59 pages. Archived fromthe original(PDF) on 28 January 2013. Retrieved22 December 2011. Table 47 gives the figure of 214,809,000 for those five years old and over who speak exclusively English at home. Based on the American Community Survey, these results exclude those living communally (such as college dormitories, institutions, and group homes), and by definition exclude native English speakers who speak more than one language at home.
↑Yong Zhao; Keith P. Campbell (1995). "English in China". World Englishes 14 (3): 377–390. Hong Kong contributes an additional 2.5 million speakers (1996 by-census).
↑Crystal, David (2003).A Dictionary of Linguistics and Phonetics. Blackwell.
↑Matthews, P.H. (2007).Oxford Concise Dictionary of Linguistics. Oxford University Press.
↑Yuko Goto Butler. "How Are Nonnative-English-Speaking Teachers Perceived by Young Learners?"TESOL Quarterly. Vol. 41, No. 4 (Dec. , 2007), pp. 731-755.
↑Timothy J. Riney, Naoyuki Takagi & Kumiko Inutsuka. "Phonetic Parameters and Perceptual Judgments of Accent in English by American and Japanese Listeners."TESOL Quarterly Vol. 39, No. 3 (Sep. , 2005), pp. 441-466