روبر برسون (بهفرانسوی:Robert Bresson) (زاده ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۱فرانسه – درگذشته ۱۸ دسامبر ۱۹۹۹فرانسه)کارگردان و فیلمنامهنویسفرانسوی بود که فیلمهایش به سبک روحانی و پارسایانه شهرت داشت. او نقش بسزایی در ایجاد هنر فیلمسازی ایفا کرد و تأثیر بزرگی برموج نوی فرانسه گذاشت.ژان-لوک گدار دربارهٔ برسون گفتهاست: «برسونسینمای فرانسه است همانطور کهداستایفسکی ادبیات روس است وموتسارت موسیقیآلمان».آندری تارکوفسکی او را یکی از چهار الگوی خود در آفرینشهای هنری میدانست.
برسون درپوی دو دوم به دنیا آمد. در ابتدا بیشتر حول و حوشنقاشی وعکاسی کار میکرد تا اینکه اولین فیلم کوتاهش را در سال ۱۹۳۴ ساخت. در طولجنگ جهانی دوم به مدت یک سال در زندانهای ارتش نازی به سر برد در سال ۱۹۴۳ برسون اولینفیلم بلند خود را (فرشتگان گناه) ساخت. او در فیلمبانوان جنگل بولونی آخرین همکاری خود را با بازیگران حرفهای انجام داد. با فیلمخاطرات یک کشیش روستا او شروع به ساختن آثاری مینیمالیستی کرد و از آن به بعد نیز این سبک برای بقیه فیلمهای او باقیماند. البته بدین تربیت چون فیلمهای او بسیار شخصی بودند و هیچ عنصر عامهپسندی در آنها وجود نداشت به زحمت میتوانست برای خود تهیهکنندهای پیدا کند و برای او ساختن بیش از یک فیلم در پنج سال تقریباً غیرممکن بود. اما در هر حال در اطراف کارهای او منتقدان متعصب بسیار زیادی وجود داشت. او در دهه هشتاد از فیلمسازی دست کشید و در سال ۱۹۹۹ به مرگ طبیعی در گذشت.
رویکرد هنری ابتدایی برسون مبتنی بر جدا کردن زبان سینما از زبان تئاتر بود که اغلب متکی به نحوهٔ اجرای بازیگران است. بازیگران او با تکنیک 'بازیگر-مدل' میبایست هر صحنه را چند بار تکرار میکردند تا جایی که نتیجه کار هیچ شباهتی به 'اجرا' نداشته باشد. او خود در مصاحبهای گفته است که «سعی دارم از بیان به وسیله چهره و ژست و لحن صدا امتناع کنم و بازیگران را به سمت اعمال ناخودآگاه سوق دهم».[۱]
برخی بر این باورند که تربیت و نظام اعتقادی کاتولیکی برسون در پس ساختار زمینهای اکثر فیلمهای او قرار دارد. زمینههای تکرار شونده در فیلمهای او شامل رستگاری، سعادت میشوند. یکی از نمونههای آن در فیلمیک متهم محکوم به مرگ گریخت قابل مشاهده است که در آن یک فیلمنامه ساده در مورد فرار یک زندان جنگی را میتوان به عنوان استعارهای از روند پر رمز و راز رستگاری بازخوانی کرد.