Movatterモバイル変換


[0]ホーム

URL:


پرش به محتوا
ویکی‌پدیادانشنامهٔ آزاد
جستجو

رئیس‌جمهور

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پنجرئیس‌جمهور آمریکا درکاخ سفید در ۲۰۰۹ (از چپ به راست:جرج اچ. دابلیو. بوش،باراک اوباما،جرج دابلیو. بوش،بیل کلینتون وجیمی کارتر)

رئیس‌جُمهور یاپرزیدِنت (بهانگلیسی:President) عنوانی برایرئیس کشور و بالاترین مقام در بیشتر کشورهای دارای حکومتجمهوری است. رئیس‌جمهور ممکن است، یک مقام تشریفاتی یا مقامی با اختیارات بسیار باشد.

وظایفی که یک رئیس‌جمهور بر عهده دارد بسته به نوع حکومت متفاوت است. در جمهوری‌هایپارلمانی (مثلاًآلمان)، این وظایف معمولاً، اما نه همیشه، محدود به وظایفرئیس کشور است و بنابراین عمدتاً تشریفاتی است.

در جمهوری‌هایریاستی (مثلاًایالات متحده آمریکا) و تعدادی جمهوری پارلمانی منتخب (مثلاًبوتسوانا وآفریقای جنوبی)[۱][۲] نقش رئیس‌جمهور برجسته‌تر است و وظایفرئیس دولت را در بر می‌گیرد.[۳] در جمهوری‌هاینیمه‌ریاستی (مثلاًفرانسه)، رئیس‌جمهور برخی وظایف اختیاری مانند امور خارجه، انتصاب رئیس دولت و دفاع را دارد، اما خودش رئیس دولت نیست.[۳] رهبر یک کشورتک‌حزبی (مثلاًچین) همچنین می‌تواند برای اهداف تشریفاتی یا برای حفظ یک مقام رسمی دولتی، سمت رئیس‌جمهور را بر عهده بگیرد.[۴]

عنوانپرزیدنت[۵][۶] ممکن است برای شخصی که این عنوان را دارد یا ریاست برخی از نهادهای دولتی دیگر را بر عهده دارد، اعمال شود.[۷] متعاقباً عبارت «پرزیدنت» توسط دولت‌ها برای اشاره به روسای دولتشان استفاده شده است.

پیشینه

[ویرایش]

عنوان «رئیس‌جمهور» ازلاتینprae- به معنای «جلو» +sedere به معنای «نشستن» گرفته شده است. کلمه «رئیس‌جمهور» همچنین درکتاب مقدس شاه جیمز دردانیال برای ترجمه اصطلاحآرامی סָרְכִ֣ין(sā·rə·khîn) استفاده شده است، کلمه‌ای با ریشه احتمالاً فارسی، به معنای «مقامات»، «کمیسیونرها»، «ناظران» یا «رؤسا». به این ترتیب، در ابتدا به مقامی اطلاق می‌شد که ریاست یا «جلوی» یک گردهمایی را بر عهده دارد و تضمین می‌کند که بحث طبق قوانین نظام انجام شود (همچنینرئیس وسخنران)، اما امروزه معمولاً به یک مقام اجرایی در هر سازمان اجتماعی اشاره دارد. نمونه‌های اولیه از دانشگاه‌هایآکسفورد وکمبریج (از سال ۱۴۶۴) و رئیس بنیانگذارانجمن سلطنتی (در سال ۱۶۶۰) هستند. این کاربرد امروزه در عنوان مناصبی مانند «رئیس هیئت تجارت» و «رئیس شورا» دربریتانیا، و همچنین «رئیس سنا» درایالات متحده (یکی از نقش‌هایی که طبق قانون اساسی بهمعاون رئیس‌جمهور واگذار شده است) باقی مانده است. کشیش برگزارکننده مراسم مذهبی خاصعشای ربانی نیز گاهی اوقات در این معنا «رئیس» نامیده می‌شود.

رایج‌ترین کاربرد مدرن آن به عنوانرئیس دولت درجمهوری است. اولین استفاده از کلمه «رئیس‌جمهور» برای اشاره به بالاترین مقام رسمی در یک دولت، در دورانجمهوری انگلستان (از سال ۱۶۴۹ تا ۱۶۶۰) بود.

کشورهای مشترک‌المنافع

[ویرایش]

توماس هانگرفورد، اولین رئیس مجلس عوام انگلیس که نامش در فهرست‌هایپارلمان انگلستان در سال‌های ۱۳۷۶/۷ ثبت شده است،[۸][۹] از عنوان «آقای رئیس» استفاده کرد، عنوانی که مورد استفاده برای روسای بعدی مجلس عوام بود.

پس از لغو سلطنت، شورای دولتی انگلیس، که اعضای آن توسط مجلس عوام انتخاب می‌شدند، به دولت اجرایی کشورهای مشترک‌المنافع تبدیل شد. شورای دولتی جانشین شورای خصوصی بود که پیش از این توسط لرد رئیس‌جمهور اداره می‌شد. جانشین آن، شورای دولتی، نیز توسط یک لرد رئیس‌جمهور اداره می‌شد که اولین نفر از آنها جان بردشاو بود. با این حال، لرد رئیس‌جمهور به تنهایی رئیس دولت نبود، زیرا این سمت به کل شورا واگذار شده بود.

رئیس مجلس عوام کانادا، که در سال ۱۸۶۷ تأسیس شد، در زبان فرانسه نیز به عنوان «موسیو لو پرزِیِد» یا «مادام لا پرزِیِد» خطاب می‌شود.

فرانسه

[ویرایش]

درفرانسه پیش از انقلاب، رئیسپارلمان به یکقاضی قدرتمند، عضوی از به اصطلاح اشراف جامه ("نجابت لباس") تبدیل شد که از اختیارات قضایی و اداری قابل توجهی برخوردار بود. این نام به نقش اصلی او در ریاست بر محاکمات و سایر جلسات رسیدگی اشاره داشت. در قرن‌های هفدهم و هجدهم، کرسی‌های پارلمان، از جمله ریاست جمهوری، عملاً موروثی شدند، زیرا دارنده این مقام می‌توانست با پرداخت مالیات ویژه‌ای به تاج و تخت که به عنوان پولت شناخته می‌شد، اطمینان حاصل کند که این مقام به وارث او منتقل می‌شود. با این حال، سمت "رئیس اول" (premier président) فقط می‌توانست توسط نامزدهایپادشاه اشغال شود. پارلمان‌ها توسطانقلاب فرانسه لغو شدند. در فرانسه مدرن، قاضی ارشد دادگاه به عنوان رئیس آن (président de la cour) شناخته می‌شود.

تا قرن هجدهم، رئیسپارلمان فرانسه با عنوان «موسیو لو پرزیدنت» خطاب می‌شد. در رمان «روابط خطرناک» نوشتهپیر شودرلو دو لاکلو در سال ۱۷۸۲، همسر یک قاضی در پارلمان با عنوان «مادام لا پرزیدنت دو تورول» («خانم رئیس تورول») خطاب می‌شود. نام خیالی تورول به پارلمانی که قاضی در آن نشسته است اشاره ندارد، بلکه به تقلید از یک عنوان اشرافی، به املاک خصوصی او اشاره دارد. این امر بر کاربرد پارلمانی در فرانسه تأثیر گذاشت. هنگامی که جمهوری دوم فرانسه در سال ۱۸۴۸ تأسیس شد، «موسیو لو پرزیدنت» به عنوان رئیس‌جمهوری فرانسه تبدیل شد.

ایالات متحده آمریکا

[ویرایش]
همچنین ببینید:رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا

استفاده مدرن از اصطلاح رئیس‌جمهور برای اشاره به یک شخص واحد کهرئیس کشور یکجمهوری است، می‌تواند مستقیماً بهقانون اساسی ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۸۷ برگردد که مقامرئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا را ایجاد کرد. دولت‌های قبلی آمریکا شامل «رئیس‌جمهور» (مانندرئیس کنگره قاره‌ای یا رئیس کنگره ایالتی ماساچوست) بودند، اما اینها به معنای قدیمی‌تر، افسران رئیس بودند و هیچ اختیار اجرایی نداشتند. گفته می‌شود که استفاده اجرایی از این اصطلاح از کالج‌ها و دانشگاه‌های اولیه آمریکایی گرفته شده است که معمولاً توسط یک پرزیدنت اداره می‌شدند. دانشگاه‌های بریتانیا توسط یک مقام به نام «صدراعظم» (معمولاً یک مقام تشریفاتی) اداره می‌شدند، در حالی که مدیر ارشد عنوان «معاون صدراعظم» را داشت. اما اولین مؤسسات آموزش عالی آمریکا (ماننددانشگاه هاروارد ودانشگاه ییل) به اندازه یکی از کالج‌های تشکیل‌دهنده آن، شباهتی به یک دانشگاه کامل نداشتند. تعدادی از کالج‌هایدانشگاه کمبریج دارای مقامی به نام «رئیس» بودند. به عنوان مثال، رئیس کالج مگدالن کمبریج، استاد و رئیس دوم او نامیده می‌شد. اولین رئیس هاروارد، هنری دانستر، در مگدالن تحصیل کرده بود. برخی گمان می‌کنند که او این اصطلاح را از روی فروتنی وام گرفته است و خود را تنها یک جایگزین موقت می‌داند. رئیسکالج ییل، که در ابتدا «رئیس» (پس از استفاده دانشگاه‌های اروپای قاره‌ای) بود، در سال ۱۷۴۵ به «رئیس» تبدیل شد.

یک سبک رایج خطاب برای روسای جمهور، «آقا/خانم رئیس‌جمهور»، از سنت پارلمانی بریتانیا وام گرفته شده است که در آن رئیس مجلس عوام به عنوان «آقا/خانم رئیس» خطاب می‌شود. تصادفاً، این کاربرد شبیه رسم قدیمی‌تر فرانسوی است که به رئیس پارلمان به عنوان «موسیو/مادام لو پرِسِیدِنت» اشاره می‌کند، شکلی از خطاب که در فرانسه مدرن هم برای رئیس‌جمهور و هم برای قضات ارشد اعمال می‌شود. در ایالات متحده، عنوان «آقای پرزیدنت» در تعدادی از موارد رسمی نیز استفاده می‌شود: به عنوان مثال، هر کسی که ریاستسنای ایالات متحده را بر عهده دارد، به عنوان «آقا/خانم پرزیدنت» خطاب می‌شود، به ویژه معاون رئیس‌جمهور که رئیس سنا است. سایر کاربردهای این عنوان شامل روسای مجالس ایالتی و محلی است. با این حال، فقط رئیس‌جمهور ایالات متحده از این عنوان در خارج از جلسات رسمی استفاده می‌کند.

جورج واشینگتن، اولینرئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا

قانون اساسی ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۸۷ نحوه سخنرانی رئیس‌جمهور را مشخص نکرده بود. با این حال، هنگامی کهجورج واشینگتن در ۳۰ آوریل ۱۷۸۹ به عنوان اولینرئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا سوگند یاد کرد، اجرای سوگند با این اعلامیه به پایان رسید: «زنده باد جورج واشینگتن، رئیس‌جمهور ایالات متحده.»[۱۰] هیچ عنوانی به جز نام مقام اجرایی به‌طور رسمی در مراسم تحلیف استفاده نشد. با این حال، مسئله عنوان ریاست جمهوری در آن زمان در کنگره مورد بحث بود، زیرا با پیشنهادریچارد هنری لی در ۲۳ آوریل ۱۷۸۹ به یک امر رسمی قانونگذاری تبدیل شده بود. پیشنهاد لی از کنگره می‌خواست که بررسی کند "چه عناوینی را می‌توان به سمت‌های رئیس‌جمهور و معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده - اگر عناوینی غیر از عناوین ذکر شده در قانون اساسی وجود داشته باشد - ضمیمه کرد؟".[۱۱]جان آدامز، معاون رئیس‌جمهور، در نقش خود به عنوان رئیسسنای ایالات متحده، یککمیته کنگره تشکیل داد. در آنجا، آدامز برای اتخاذ عنوان والاحضرت (و همچنین عنوان حامی آزادی‌های آنها [ایالات متحده]) برای رئیس‌جمهور تلاش کرد.[۱۲] آدامز و لی از صریح‌ترین طرفداران عنوان والای ریاست جمهوری بودند.[۱۱]

دیگران نوع «والای انتخاباتی» یا عنوان کم‌اهمیت‌تر «عالیجناب» را ترجیح می‌دادند، که دومی با مخالفت شدید آدامز مواجه شد، که معتقد بود این عنوان بسیار پایین‌تر از شأن ریاست جمهوری است، زیرا مدیران اجرایی ایالت‌ها، که برخی از آنها نیز «پرزیدنت» لقب داشتند (مثلاً پرزیدنت پنسیلوانیا)، در آن زمان اغلب از عنوان «عالیجناب» استفاده می‌کردند. آدامز گفت که اگر رئیس‌جمهور از عنوان «عالیجناب» استفاده کند، «با فرمانداران استعماری یا مأموران شاهزاده‌نشین‌های آلمان هم‌سطح خواهد شد». آدامز و ریچارد هنری لی هر دو از این می‌ترسیدند که دسیسه‌های سناتورهای قدرتمند بی‌جهت بر یک مدیر اجرایی ضعیف تأثیر بگذارد و یک عنوان والا را راهی برای تقویت ریاست جمهوری می‌دانستند.[۱۳] با بررسی بیشتر، آدامز حتی عنوان «عالیجناب» را ناکافی دانست و در عوض پیشنهاد کرد که مدیر اجرایی، هم رئیس‌جمهور و هم معاون رئیس‌جمهور (یعنی خودش)، برای جلوگیری از «خطر بزرگ» یک مدیر اجرایی با شأن ناکافی، «اعلیحضرت» نامیده شوند.[۱۲] تلاش‌های آدامز با تمسخر گسترده روبرو شد.توماس جفرسون آنها را «بی‌نهایت مسخره‌ترین چیزی که تا به حال شنیده‌ام» نامید، در حالی کهبنجامین فرانکلین آن را «کاملاً دیوانه‌وار» دانست.[۱۲]

واشینگتن با درخواستجیمز مدیسون ومجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا مبنی بر تغییر عنوان به «آقای رئیس‌جمهور» موافقت کرد.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] با این وجود، بعداً «محترم» به عنوان استاندارد رئیس‌جمهور در خطاب رسمی تبدیل شد و «عالیجناب» به عنوان رئیس‌جمهور در خطاب‌های رسمی بین‌المللی تبدیل شد.

از نظر تاریخی، این عنوان فقط برای رئیس‌جمهوروقت محفوظ بود و برای روسای جمهور سابق استفاده نمی‌شد، زیرا معتقد بودند که استفاده از این عنوان به عنوان یک عنوان محترمانه هنگام خطاب به رئیس‌جمهور سابق صحیح نیست.[۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲] طبق وب‌سایت رسمی ایالات متحده آمریکا، روش صحیح خطاب به یک نامه استفاده از «جناب جان دو» و سلام صحیح «آقای دو» است.[۲۳]

هنگامی که ایالات متحده عنوان «رئیس‌جمهور» را برای رئیس دولت خود اتخاذ کرد، بسیاری از کشورهای دیگر نیز از این روش پیروی کردند.

دیگر کشورها

[ویرایش]
پروبوا سوبیانتو، هشتمینرئیس‌جمهور اندونزی، رئیس‌جمهور منتخب دموکراتیک با بیشترینرأی مردمی در جهان است.

هائیتی اولین جمهوری دارای رئیس‌جمهور درکارائیب بود کههنری کریستف در سال ۱۸۰۷ این عنوان را به دست آورد. تقریباً تمام کشورهای پان-آمریکایی که در اوایل دهه‌های ۱۸۱۰ و ۱۸۲۰ ازاسپانیا مستقل شدند، یک رئیس‌جمهور به سبک آمریکایی را به عنوان رئیس اجرایی خود انتخاب کردند. اولین رئیس‌جمهوراروپایی، رئیس‌جمهور جمهوری ایتالیا در سال ۱۸۰۲، یککشور وابسته به فرانسه انقلابی، به شخصناپلئون بناپارت بود. اولین رئیس‌جمهورآفریقایی، رئیس‌جمهور لیبریا (۱۸۴۸) بود،[۲۴] در حالی که اولین رئیس‌جمهورآسیایی،رئیس‌جمهور فیلیپین (۱۸۹۹) بود.[۲۵]

توضیحات

[ویرایش]

در قرن بیستم و بیست و یکم، اختیارات ریاست جمهوری از کشوری به کشور دیگر متفاوت بوده است. طیف قدرت شامل روسای جمهور مادام العمر و ریاست جمهوری موروثی تا روسای تشریفاتی دولت بوده است.

روسای جمهور در کشورهایی باحکومت دموکراتیک یا نماینده معمولاً برای مدت زمان مشخصی انتخاب می‌شوند و در برخی موارد ممکن است با همان فرآیندی که منصوب می‌شوند، یعنی در بسیاری از کشورها، انتخابات دوره‌ای مردمی، مجدداً انتخاب شوند. اختیارات واگذار شده به چنین روسای جمهوری به‌طور قابل توجهی متفاوت است. برخی از ریاست جمهوری‌ها، مانندرئیس‌جمهور ایرلند، عمدتاً تشریفاتی هستند، در حالی که سایر سیستم‌ها به رئیس‌جمهور اختیارات اساسی مانند انتصاب و عزلنخست وزیران یا کابینه‌ها، قدرت اعلامجنگ و قدرتوتو در مورد قوانین را می‌دهند. در بسیاری از کشورها، رئیس‌جمهور همچنینفرمانده کل نیروهای مسلح کشور است، اگرچه این امر در سراسر جهان به‌طور قابل توجهی متفاوت است.

نقش‌های رئیس‌جمهور، صرف نظر از سیستمحکومتی، اساساً توسط تنش بین دو وظیفه متمایز قانونی و سیاسی تعریف می‌شوند: رئیس دولت و رئیس حکومت. نحوه تفویض یا تفکیک این دو نقش توسط قانون اساسی یک کشور، قدرت نهادی، ثبات و پویایی سیاسی قوه مجریه را تعیین می‌کند.[۲۶]

نظام ریاستی

[ویرایش]
PresidentsXiomara Castro (left) of Honduras andAlberto Fernández (right) of Argentina

تقریباً در تمام کشورهایی که نظام حکومتیریاستی دارند، رئیس‌جمهور وظایفرئیس کشور ورئیس دولت را بر عهده دارد، یعنی رئیس‌جمهور قوه مجریه دولت را هدایت می‌کند. وقتی رئیس‌جمهور نه تنها رئیس کشور، بلکه رئیس دولت نیز باشد، در اروپا به عنوان رئیس شورا (از فرانسوی Président du Conseil) شناخته می‌شود که در جمهوری‌های سوم وچهارم فرانسه از سال ۱۸۷۱ تا ۱۹۴۰ و از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۵۸ استفاده می‌شد. درایالات متحده آمریکا، رئیس‌جمهور همیشه هم رئیس کشور و هم رئیس دولت بوده و همیشه عنوان رئیس‌جمهور را داشته است.

در نظام ریاستی خالص، مانند ایالات متحده، رئیس‌جمهور همزمان هم نقش تشریفاتیرئیس کشور و هم نقش سیاسیرئیس دولت را بر عهده دارد. این ریاست جمهوری یکپارچه، رهبری قوی و قاطعی را فراهم می‌کند، اما مستعد تنش ذاتی و درگیری ساختاری است.[۲۷]

رؤسای جمهور در این سیستم یا مستقیماً با رأی مردم انتخاب می‌شوند یا به‌طور غیرمستقیم توسط یک هیئت انتخاباتی یا نهاد منتخب دموکراتیک دیگری انتخاب می‌شوند.

درایالات متحده آمریکا،رئیس‌جمهور به‌طور غیرمستقیم توسطکالج انتخاباتی متشکل از رأی‌دهندگانی که در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شده‌اند، انتخاب می‌شود. در بیشتر ایالت‌های ایالات متحده، هر رأی‌دهنده متعهد به رأی دادن به یک نامزد مشخص است که توسط آرای مردمی در هر ایالت تعیین می‌شود، به طوری که مردم با رأی دادن به هر رأی‌دهنده، در واقع به نامزد رأی می‌دهند. با این حال، به دلایل مختلف، بعید است که تعداد رأی‌دهندگان به نفع هر نامزد متناسب با آرای مردمی باشد؛ بنابراین، در پنج انتخابات نزدیک ایالات متحده (۱۸۲۴، ۱۸۷۶، ۱۸۸۸، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶)، نامزدی که بیشترین آرای مردمی را به دست آورده بود، باز هم انتخابات را باخت.

PresidentsOtunbayeva (left) andPutin (right) of Kyrgyzstan and Russia

درمکزیک،رئیس‌جمهور به‌طور مستقیم برای یک دوره شش ساله با رأی عمومی انتخاب می‌شود. نامزدی که بیشترین آرا را کسب کند، حتی بدون اکثریت مطلق، رئیس‌جمهور انتخاب می‌شود. رئیس‌جمهور فقط مجاز به خدمت برای یک دوره است.

دربرزیل،رئیس‌جمهور به‌طور مستقیم برای یک دوره چهار ساله با رأی عمومی انتخاب می‌شود. یک نامزد باید بیش از ۵۰٪ آرای معتبر را کسب کند. اگر هیچ نامزدی اکثریت آرا را به دست نیاورد، انتخابات دور دوم بین دو نامزدی که بیشترین آرا را کسب کرده‌اند، برگزار می‌شود. باز هم، یک نامزد برای انتخاب شدن به اکثریت آرا نیاز دارد. در برزیل، یک رئیس‌جمهور نمی‌تواند بیش ازدو دوره متوالی انتخاب شود، اما هیچ محدودیتی برای تعداد دوره‌هایی که یک رئیس‌جمهور می‌تواند خدمت کند، وجود ندارد.

بسیاری از کشورهایآمریکای جنوبی،آمریکای مرکزی،آفریقا و برخی از کشورهایآسیایی از مدل ریاست جمهوری پیروی می‌کنند.

Presidentsal-Sharaa (left) of Syria andTrump (right) of the United States.

چالش اصلینهاد ریاست جمهوری یکپارچه این است که رئیس‌جمهور باید به عنوان یک رهبر سیاسی حزبی برای دستیابی به اهداف سیاسی خود (رئیس دولت) عمل کند، اما همزمان به عنوان یک نماد ملی متحد و فراحزبی (رئیس کشور) نیز عمل کند.

وقتی یک رئیس‌جمهور ایالات متحده از قوانین بحث‌برانگیز حمایت می‌کند یا لوایح را وتو می‌کند، وظیفه خود را به عنوانرئیس دولت انجام می‌دهد. با این حال، این اقدامات حزبی ناگزیر مخالفان را از خود دور می‌کند و حفظاقتدار اخلاقی و نمادین مورد نیاز برای نقشرئیس دولت را بسیار دشوار می‌سازد. این تضاد نقش اغلب بهقطبی شدن سیاسی دامن می‌زند و رئیس‌جمهور را مجبور می‌کند بین یک رهبر سیاسی مؤثر بودن و یکنماد ملی محترم بودن یکی را انتخاب کند.

استفاده از فرامین اجرایی این تنش را به خوبی نشان می‌دهد. اینها اختیارات یکجانبه‌ای هستند که توسطرئیس دولت برای مدیریت دولت اداری استفاده می‌شوند. وقتی رئیس‌جمهور از آنها برای تصویب تغییرات سیاسی گسترده که قوه مقننه را دور می‌زند استفاده می‌کند، مخالفان اغلب آنها را به سوءاستفاده از قدرت سیاسی خود متهم می‌کنند و در نتیجه مشروعیت درک شده رئیس‌جمهور را به عنوان رئیس دولت بی‌طرف که از هنجارهای قانون اساسی حمایت می‌کند، تضعیف می‌کنند.

مشروعیت دوگانه لینز: این طرح نهادی همچنین با نظریه مشروعیت دوگانه خوان لینز مرتبط است. درگیری بین رئیس‌جمهور (رئیس دولت با اختیارات مردمی) و کنگره (رئیس کشور با اختیارات مردمی) در یک دولت تقسیم شده (مانند وضعیت «دولت تقسیم شده» کره جنوبی) تجلی مستقیم این تنش ساختاری است، جایی که انعطاف‌ناپذیری دوره ثابت مانع از حل آسان درگیری بین دو قوه‌ای می‌شود که ادعایمشروعیت دموکراتیک برابر دارند. به عنوان مثال، درکره جنوبی، رئیس‌جمهور یون تنها در سال ۲۰۲۴، ۱۸ بار و از زمان تصدی سمت، ۲۵ بار وتو کرده است. این دومین رکورد در تاریخ پس از رئیس‌جمهور سابق سونگمان لی است.[۲۸]

نظام نیمه‌ریاستی

[ویرایش]
Emmanuel Macron, President of France
Anura Kumara Dissanayake, President of Sri Lanka

سیستم دوم،سیستم نیمه‌ریاستی است که به مدلفرانسوی نیز معروف است. در این سیستم، مانند سیستم پارلمانی، هم رئیس‌جمهور و هم نخست‌وزیر وجود دارند؛ اما برخلاف سیستم پارلمانی، رئیس‌جمهور ممکن است قدرت روزمره قابل توجهی داشته باشد. به عنوان مثال، در فرانسه، وقتی حزبرئیس‌جمهور اکثریت کرسی‌هایمجلس ملی را در اختیار دارد، می‌تواند با مجلس ونخست‌وزیر همکاری نزدیکی داشته باشد و برای رسیدن به یک دستور کار مشترک تلاش کند. با این حال، وقتی مجلس ملی توسط مخالفان او کنترل می‌شود، رئیس‌جمهور می‌تواند خود را در حاشیه ببیند و نخست‌وزیر حزب مخالف بیشترین قدرت را اعمال کند. اگرچه نخست‌وزیر همچنان منصوب رئیس‌جمهور است، اما رئیس‌جمهور باید از قوانین مجلس پیروی کند و رهبری را از حزب اکثریت مجلس انتخاب کند؛ بنابراین، گاهی اوقات رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر می‌توانند متحد باشند، گاهی اوقات رقیب؛ وضعیت دوم در فرانسه به عنوان همزیستی شناخته می‌شود. انواع سیستم نیمه‌ریاستی فرانسه که در آغازجمهوری پنجم توسطشارل دوگل توسعه یافت، درفرانسه،پرتغال،رومانی،سریلانکا و چندین کشورپسااستعماری که از مدل فرانسوی تقلید کرده‌اند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. در فنلاند، اگرچه قانون اساسی سال ۲۰۰۰ به سمت ریاست جمهوری تشریفاتی حرکت کرد، اما این سیستم هنوز رسماً نیمه‌ریاستی است ورئیس‌جمهور فنلاند به عنوان مثال اختیارات سیاست خارجی و انتصاب را حفظ می‌کند.سریلانکا، که قبلاًدومینیون سیلان بود، در سال ۱۹۷۲ خود را جمهوری اعلام کرد. این کشور یک سیستم پارلمانی به سبک وست‌مینستر را معرفی کرد کهویلیام گوپالاوا به عنوان رئیس اسمی دولت، به عنوان رئیس‌جمهور، در آن نقش داشت. در سال ۱۹۷۸،جی.آر. جایاواردنه دومین قانون اساسی جمهوری را با سیستم نیمه‌ریاستی معرفی کرد.

PresidentsPratibha Patil (left) of India andLee Myung-bak (right) of South Korea

نظام نیمه‌ریاستی (نظام دوگانه اجرایی یا نخست‌وزیری-ریاستی)، که مشهورترین آن درجمهوری پنجم فرانسه برقرار شد، مدلی را ارائه می‌دهد که در آن نقش‌های دوگانه کاملاً از هم جدا نیستند، بلکه به صورت نهادی بین دو مقام تقسیم می‌شوند: رئیس‌جمهور ونخست‌وزیر. این سیستم به صراحت ساختار دوگانه اجرایی را رسمیت می‌بخشد.

رئیس‌جمهور، که با رأی مردم انتخاب می‌شود، به عنوانرئیس کشور عمل می‌کند، اما اختیارات قابل توجهی در سطحرئیس دولت، به ویژه در سیاست خارجی و دفاع ملی (domaine réservé) دارد.نخست‌وزیر، که باید از اعتماد مجلس ملی برخوردار باشد، بر سیاست و اداره داخلی تمرکز می‌کند و به عنوانرئیس دولت عمل می‌کند. عملکرد سیاسی نقش‌های دوگانه در طول «همزیستی» آشکارتر می‌شود. این زمانی اتفاق می‌افتد که رئیس‌جمهور واکثریت پارلمانی به احزاب سیاسی مختلف تعلق داشته باشند. در این سناریو:

رئیس‌جمهور (رئیس کشور) مجبور می‌شودنخست‌وزیری را ازحزب مخالف منصوب کند. قدرترئیس دولت عملاً بهنخست‌وزیر منتقل می‌شود که دستور کار سیاست داخلی را کنترل می‌کند. رئیس‌جمهور تا حد زیادی به نقش‌های اصلیرئیس کشور وسیاست خارجی تنزل می‌یابد و جدایی موقت و عملکردی قوا را درقوه مجریه ایجاد می‌کند.

اولین باری که یک رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر فرانسه از احزاب سیاسی مختلف بودند، همزیستی نامیده می‌شد که از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۸ اتفاق افتاد. رئیس‌جمهور سوسیالیست،فرانسوا میتران، مجبور شد یک محافظه‌کار،ژاک شیراک، را به عنواننخست‌وزیر خود انتخاب کند زیرا محافظه‌کاران بیشترین کرسی‌هایپارلمان را به دست آوردند. شیراک کنترل کامل سیاست داخلی، مانند فروش شرکت‌های دولتی (خصوصی‌سازی) را به دست گرفت. این نشان داد که او مسئول نقشرئیس دولت است. میتران عمدتاً بررئیس کشور بودن، حفظ کنترل برسیاست خارجی و ارتش تمرکز داشت. این وضعیت ثابت کرد که حتی با یک رئیس‌جمهور قوی، سیستم می‌تواند قدرت را بر اساس نتایجانتخابات تغییر دهد و باعث شود رئیس‌جمهور وظایف اجرایی خود را به اشتراک بگذارد.[۲۹]

جمهوری پارلمانی

[ویرایش]
همچنین ببینید:نظام پارلمانی وجمهوری پارلمانی

جمهوری پارلمانی، یک نظام پارلمانی است که در آن ریاست جمهوری عمدتاً تشریفاتی است یادفاکتو یا بدون قدرت اجرایی قابل توجه (مانندرئیس‌جمهور اتریش) یا به صورتدوژور بدون قدرت اجرایی قابل توجه (مانندرئیس‌جمهور ایرلند) است و قدرت اجرایی در اختیارنخست‌وزیر است که به‌طور خودکار این سمت را به عنوان رئیس حزب یا ائتلاف اکثریت بر عهده می‌گیرد، اما سوگند یاد می‌کند که توسط رئیس‌جمهور اداره می‌شود. با این حال، رئیس‌جمهور رئیس خدمات مدنی، فرمانده کل نیروهای مسلح است و در برخی موارد می‌تواند پارلمان را منحل کند. کشورهایی که از این سیستم استفاده می‌کنند عبارتند ازاتریش،ارمنستان،آلبانی،بنگلادش،جمهوری چک،آلمان،یونان،مجارستان،ایسلند،هند،ایرلند،اسرائیل،ایتالیا،[۳۰]مالت،پاکستان وسنگاپور.

نوعی ازجمهوری پارلمانی، نظامی با رئیس‌جمهور اجرایی است که در آن رئیس‌جمهور رئیس دولت و دولت است، اما برخلافنظام ریاستی، توسط پارلمان انتخاب شده و در برابر آن پاسخگو است و به عنوان رئیس‌جمهور شناخته می‌شود. کشورهایی که از این سیستم استفاده می‌کنند عبارتند ازبوتسوانا،نائورو وآفریقای جنوبی.

در بسیاری ازجمهوری‌های پارلمانی، نقش‌های دوگانه به‌طور کامل و طبق قانون اساسی از هم جدا شده‌اند و رئیس‌جمهور تنها وظایفرئیس کشور را بر عهده دارد.

در کشورهایی مانندآلمان یاهند، رئیس‌جمهور به‌طور هدفمند از اختیاراتمقتدررئیس دولت محروم شده است. عملکرد آنها کاملاً تشریفاتی و نمادین است. آنها به عنوانرئیس کشور، امضای نهایی قوانین و نامزد رسمینخست‌وزیر منتخباکثریت پارلمان عمل می‌کنند.

این جدایی رادیکال تضمین می‌کند که رئیس‌جمهور می‌تواند نقش وحدت‌بخش و فراحزبیرئیس کشور را بدون دخالت درگیری‌هایسیاسی روزمره دولت ایفا کند. با حذف مؤلفه سیاسی نقش اجرایی، این مقام از درگیری‌های داخلی کهریاست جمهوری یکپارچه با آن مواجه است، جلوگیری می‌کند.

در این سیستم‌ها،نخست‌وزیر (یاصدراعظم) رئیس بلامنازع و یگانه دولت است. قدرت آنها کاملاً سیاسی است و از طریق مکانیسم مداوم اعتماد (یا عدم اعتماد) از قوه مقننه ناشی می‌شود و در برابر آن پاسخگو است. رئیس‌جمهور آلمان یکرئیس کشور کاملاً تشریفاتی است و فاقد اختیاراترئیس دولت است که صدراعظم در اختیار دارد. این امر در سال ۲۰۱۷، زمانی که مذاکراتائتلاف به شکست انجامید، آشکار شد.[۳۱] رئیس‌جمهورفرانک والتر اشتاین‌مایر سیاستی را تحمیل نکرد یا راه حلی را تحمیل نکرد. در عوض، او از اقتدار بی‌طرفانه و وظیفه قانون اساسی خود برای تسهیل گفتگو بینرهبران احزاب استفاده کرد. نقش او کاملاً محدود به حفاظت از نظم قانون اساسی و فعال کردن روند سیاسی برای تشکیل دولت جدید بود و قدرت یک نماد غیرحزبی را نشان می‌داد.

دیکتاتوری

[ویرایش]
Suharto (left),Idi Amin (center), andSaddam Hussein (right) are examples of dictatorial leaders who used the title "President".

دردیکتاتوری‌ها، عنوان رئیس‌جمهور اغلب توسط رهبران خودخوانده یا تحت حمایت ارتش به کار گرفته می‌شود. در بسیاری از کشورها چنین است:عیدی امین دراوگاندا،موبوتو سسه سکو درزئیر،فردیناند مارکوس درفیلیپین،سوهارتو دراندونزی وصدام حسین درعراق نمونه‌هایی از این دست هستند. سایر روسای جمهور در کشورهای اقتدارگرا تنها قدرت نمادین داشته‌اند یا هیچ قدرتی نداشته‌اند، مانندکراویرو لوپز درپرتغال وخواکین بالاگوار در «دوران تروخیو» درجمهوری دومینیکن.

رئیس‌جمهور مادام‌العمر عنوانی است که برخی ازدیکتاتورها برای اطمینان از اینکه اقتدار یا مشروعیت آنها هرگز زیر سؤال نمی‌رود، به خود می‌گیرند. روسای جمهوری مانندالکساندر پتیون،رافائل کاررا،یوسیپ بروز تیتو وفرانسوا دووالیه در دوران ریاست جمهوری درگذشتند.کیم ایل سونگ پس از مرگش به عنوانرئیس‌جمهور ابدی منصوب شد.

ریاست جمعی

[ویرایش]
The seven-memberSwiss Federal Council serves as collectivehead of government andstate ofSwitzerland.

تنها اقلیت کوچکی از جمهوری‌های مدرن یک رئیس دولت واحد ندارند. برخی از نمونه‌های این موارد عبارتند از:

  • سوئیس، جایی که ریاست دولت به‌طور جمعی بهشورای فدرال هفت نفره سوئیس واگذار شده است، اگرچه یکرئیس کنفدراسیون نیز وجود دارد که عضو شورای فدرال است که توسط مجمع فدرال (پارلمان سوئیس) به مدت یک سال انتخاب می‌شود (کنوانسیون قانون اساسی) مقرر می‌کند که این پست هرسال نو بچرخد).
  • کاپیتان‌های نایب‌السلطنهسن مارینو که توسط شورای عالی و عمومی انتخاب می‌شوند.
  • ریاست جمهوری مشترک نیکاراگوئه، از سال ۲۰۲۵ ریاست دولت و حکومت بین دو رئیس‌جمهور مشترک با اختیارات برابر، طبق قانون اساسی یک مرد و یک زن، تقسیم شده است.
  • دراتحاد جماهیر شوروی سابق از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۸، دفتری به عنوان رئیس دولت جمعی وجود داشت که به عنوان کمیته اجرایی مرکزی اتحاد جماهیر شوروی شناخته می‌شد و شامل چهار و بعدها هفت رئیس بود که نماینده کمیته‌های اجرایی مرکزی همهجمهوری‌های اتحادیه از روسیه، بلاروس، اوکراین، ماورای قفقاز و از سال ۱۹۲۵ ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان بودند. با این حال، از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۸۹، قدرت واقعی توسطدبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی اعمال می‌شد. پس از سال ۱۹۳۸،هیئت رئیسه شورای عالی، اختیارات یکرئیس دولت جمعی را اجرا می‌کرد ورئیس آن اغلب در غرب «پرزیدنت» نامیده می‌شد، اگرچه بعداً در سال ۱۹۹۰ یک رئیس دولت واحد به نام «رئیس‌جمهور» تأسیس شد.
  • یوگسلاوی پس از مرگیوسیپ بروز تیتو، که در آن ریاست جمهوری متشکل از اعضای هر واحد فدرال تا زمانفروپاشی آن بر کشور حکومت می‌کرد.
  • دراوکراین، در سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰، هیئتی متشکل از هفت رهبر جناح‌های پارلمانی وجود داشت و به عنوان رئیس جمعی دولت خدمت می‌کرد.
  • ریاست جمهوری سه نفره بوسنی و هرزگوین شامل یک عضو از هر یک از بزرگ‌ترین گروه‌های قومی کشور است و به عنوان رئیس جمعی دولتبوسنی و هرزگوین خدمت می‌کند.
  • شورای ملی دولت دراروگوئه از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۷
  • شورای نظامی بازسازی ملی درنیکاراگوئه از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۵

کمترین دوره

[ویرایش]
پدرو لاسکورائین
پدرو لاسکورائین، دارای کوتاه‌ترین مدت زمان ریاست جمهوری

در تاریخ ۱۹ فوریه ۱۹۱۳، پس از انتخابات ریاست جمهوری کشور ایالات متحدهمکزیک،پدرو لاسکورائین به مدت کمتر از یک ساعت به عنوان سی‌وچهارمین رئیس‌جمهور مکزیک فعالیت کرد، که کوتاه‌ترین دوران ریاست‌جمهوری در جهان است.[۳۲]

بیشترین دوره

[ویرایش]
تئودور اوبیانگ انگوئما
تئودور اوبیانگ انگوئما، دارای طولانی‌ترین مدت زمان ریاست جمهوری

طولانی‌ترین دوره ریاست جمهوری متعلق بهتئودور اوبیانگ انگوئما رئیس‌جمهوری کشورگینه استوایی است که از سال ۱۹۷۹ تاکنون این مقام را دارد.[۳۳]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. "Constitution of the Republic of South Africa, 1996 – Chapter 5: The President and National Executive".Gov.za. 2012. Retrieved17 April 2019.
  2. Allard, P (2016)."Government social advertising and ethno-politics in a small, ethnically diverse nation".ResearchGate. p. 67. Retrieved17 April 2019.
  3. ۳٫۰۳٫۱Shugart, MS (2008). "Comparative Executive–Legislative Relations". In Binder, SA; Rhodes, RAW; Rockman, BA (eds.).The Oxford handbook of political institutions(PDF). Oxford University Press. pp. 344–365.doi:10.1093/oxfordhb/9780199548460.003.0018.ISBN 978-0-19-954846-0. Retrieved17 April 2019.
  4. "The President, Our Government". The White House. Retrieved26 April 2021.
  5. Williams, Stephen P. (2004).How to Be President. Chronicle Books. p. 56.ISBN 978-0-8118-4316-4.
  6. Safire, William (November 24, 1991)."On Language; Manhandling the Handlers".The New York Times.
  7. Wood, Lewis (May 13, 1945)."Mr. President Is correct".The New York Times.
  8. d'Ewes, Simonds (1682). "Journal of the House of Commons: January 1559".The Journals of All the Parliaments During the Reign of Queen Elizabeth. Shannon, Ireland. p. 37-44 – via British History Online.
  9. Lee Vol 28, pp. 257,258.
  10. Bartoloni-Tuazon, Kathleen (2014).For Fear of an Elective King. Ithaca: Cornell University Press. p. 89.
  11. ۱۱٫۰۱۱٫۱Bartoloni-Tuazon, Kathleen (2014).For Fear of an Elective King. Ithaca: Cornell University Press. p. 86.
  12. ۱۲٫۰۱۲٫۱۱۲٫۲Hutson, James H. (March 1968). "John Adams' Title Campaign".The New England Quarterly.41 (1): 30–39.doi:10.2307/363331.ISSN 0028-4866.JSTOR 363331.
  13. Bartoloni-Tuazon, Kathleen (2014).For Fear of an Elective King. Ithaca: Cornell University Press. p. 57.
  14. Hart, Albert Bushnell (1897).Formation of the Union, 1750–1829. Longmans. p. 143.ISBN 1-4069-2845-3.
  15. Martin, Judith (2003).Star-spangled Manners. W.W. Norton & Co. p. 67.ISBN 978-0-393-04861-2.
  16. Wood, Gordon S. (2006).Revolutionary Characters. Penguin Press. p. 54.ISBN 978-1-59420-093-9.
  17. Caroli, Betty Boyd (2003).First Ladies. Oxford University Press US. p. 4.ISBN 978-0-19-516676-7.
  18. Martin, Judith (January 21, 2009)."Miss Manners by Judith Martin".The Washington Post. RetrievedMay 18, 2019.
  19. "Presidents, Vice Presidents, and First Ladies of the United States | USAGov".www.usa.gov(به انگلیسی). Retrieved2020-08-24.
  20. Martin, Judith (21 October 1992)."Addressing a Former President".The Washington Post. Archived fromthe original on 10 June 2014. Retrieved5 January 2013.
  21. Hickey, Robert."Is a Former President Addressed as President (name)?".Honor & Respect – The Official Guide to Names, Titles, and Forms of Address. Protocol School of Washington. Retrieved5 January 2013.
  22. Keller, Kerrie (2013-01-05)."Addressing a Former President of the United States". The Emily Post Institute. Archived fromthe original on 24 September 2015. Retrieved2013-01-05.When addressing a former President of the United States in a formal setting, the correct form is "Mr. LastName". ("President LastName" or "Mr. President" are terms reserved for the current head of state.)
  23. "Presidents, Vice Presidents, and First Ladies of the United States".
  24. Emma J. Lapsansky-Werner and Margaret Hope Bacon, eds. ,Back to Africa: Benjamin Coates and the Colonization Movement in America: 1848–1880. State College PA: Pennsylvania State Press, 2010. 57–59.شابک‎۹۷۸۰۲۷۱۰۴۵۷۱۹books.google.com/books?id=9X0rc6E9EGkC&pg=PA57
  25. Agoncillo, Teodoro (1997).Malolos: the Crisis of the Republic. University of the Philippines Press.ISBN 9715420966.
  26. • Renan, Daphna. “THE PRESIDENT’S TWO BODIES. ” Columbia Law Review 120, no. 5 (2020): 1119–1214.
  27. Gavin Phillipson (2024) Collaboration, conflict and unilateral executive power, King's Law Journal, 35:3, 541-550.
  28. 임형섭. (2024, 12월 14일). [2024결산] 여소야대 속 극한대치 점철…'법안강행→거부권' 반복. 연합뉴스. [URL:https://www.yna.co.kr/view/AKR20241214030500001]
  29. • Nelsson, R. (2024, July 3). Cohabitation government begins in France: Mitterrand–Chirac, 1986. The Guardian. [URL:https://www.theguardian.com/world/article/2024/jul/03/cohabitation-government-begins-in-france-mitterrand-chirac-1986]
  30. But presidential moral suasion is increasingly confirming that the "neutral powers", in this country, often find in the head of state the best defender from executive interference:Buonomo, Giampiero (2014)."Autorità indipendenti e sistema costituzionale".L'Ago e Il Filo. Archived fromthe original on 24 March 2016. Retrieved12 April 2016.
  31. Johanna Hornung, Robin Rüsenberg, Florian Eckert, Nils C. Bandelow; New Insights into Coalition Negotiations—The Case of German Government Formation. Negotiation Journal 2020; 36 (3): 331–352. doi:https://doi.org/10.1111/nejo.12310
  32. Braddy, Haldeen (Autumn 1969)."Revolution: Agony South of the Border".Montana: The Magazine of Western History. Montana Historical Society.19 (4): 32, 44.JSTOR 4517403.Pedro Lascurain (Interim President for 28 minutes) became president for one day only, February 19, 1913
  33. «کدامیک از رهبران سیاسی جهان طولانی‌ترین دوره قبضه قدرت را سپری می‌کنند؟».euronews.۲۰۲۳-۰۶-۲۷. دریافت‌شده در۲۰۲۴-۱۱-۲۴.
کنونی
پیشین
آیکون خرد

این یکمقالهٔ خردسیاست است. می‌توانید باگسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=رئیس‌جمهور&oldid=43073780»
رده‌ها:
رده‌های پنهان:

[8]ページ先頭

©2009-2025 Movatter.jp