دینکردنامه کتابی است منظوم دربردارندهٔ داستانهای سنتیزرتشتی. این کتاب نوشتهٔ کسی ازپارسیان هند بوده است و نسخهای از آن بدون تاریخ نشر دربمبئی به چاپ رسیده است.هاشم رضی تاریخ چاپ آن را ۱۶۰ تا ۱۸۰ سال پیش میپندارد.
در این کتاب ۵۲ تصویر رنگی موجود است که اشاره به معراجارداویراف -و آنچه بر روان مردگان در جهان پس از مرگ میگذرد و او دید- دارد
| زراتشت پرسید ای غیبدان | بزرگ و توانا و هم رازدان | |
| به من برگشا رازِ آن رَشن را | که اندر چه کارست آن رهنما | |
| جوابش چنین داد یزدان بدو | که بشنو تو زرتشت پاک اشو | |
| سپردم من کار با رشنِ داد | که بر راستی کوشد کارِ داد | |
| بوَد معتمل او به البرزکوه | ابا جمله امشاسفندانگروه | |
| چو خورشید و مهر و سروشِ اشو | ز اشتادِ پاکیزه و نیکخو |