| دریاچهٔ هامون نام باستانی: کیانسی | |
|---|---|
تصویر ماهوارهای دریاچههای هامون | |
![]() | |
| موقعیت | ایران،سیستان افغانستان،ولایت فراه |
| مختصات | ۳۰°۵۰′ شمالی۶۱°۴۰′ شرقی / ۳۰٫۸۳۳°شمالی۶۱٫۶۶۷°شرقی /30.833; 61.667 |
| درونشارشهای کلان | رودخانهٔ دائمی و فصلی ازجملههیرمند به همراهخاشرود،فراه رود،هاروت رود،شور رود،رودخانه حسینآباد ورودخانه نهبندان |
| برونشارشهای کلان | تبخیر |
| کشورهای حوضه | افغانستان، ایران |
| مساحتِ رو | ۵٬۶۶۰ کیلومتر مربع |
| بیشترین ژرفا | [ابزار تبدیل: needs a number] |
دریاچه و تالاب بینالمللی هامون(نامهای قدیمی: دریاچهٔ سیستان،[۱] دریاچهٔ زَرَنگ[۲])بخشی ازپناهگاه حیات وحش هامون است این دریاچه، سومیندریاچه بزرگایران پس ازدریاچه مازندران ودریاچه ارومیه، هفتمینتالاب بینالمللی جهان[۳] و یکی ازذخیرهگاههای زیستکره در ایران است. دریاچه و تالاب هامون در منطقهسیستان و در استان سیستان و بلوچستان واقع شدهاند.[۴] این دریاچه از سه دریاچه کوچک به نامهایهامون پوزک،هامون صابری وهامون هلمند (هیرمند) تشکیل شده است. این دریاچهها در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچهٔ مشترک هامون، میان افغانستان و ایران را تشکیل میدهند و از طریق شیله در ایران آب وارد شوره زار گودزره میگردد. رودخانهٔهیرمند شریان اصلی ورود به هامون است و رودخانههایخاش رود،فراه،هاروت رود، شوررود، حسینآباد و نهبندان نیز به هامون میریزند. این دریاچه پس از معاهدات سیاسی مختلف بینایران وافغانستان بخش وسیعی از ایندریاچه که درایران قرار داشته کاملاً خشک شده است. این روند خشکیتالاب هامون باعث نابودی بخش وسیعی اززیستمحیط شرقایران نیز شده است.
وسعت دریاچهٔ هامون در زمان پرآبی ۵٬۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳٬۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق بهایران و بقیه متعلق بهافغانستان است. با این اوصاف، دریاچهٔ هامون وابسته به رودخانهٔ هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن، مشکلاتی را برای همهٔ سامانه به وجود آورد.
تالاب هامون در چهارمین کنگرهٔ جهانی ذخیرهگاههای زیستکره که روزهای پایانی سال ۱۳۹۴ درلیما پایتختپرو برگزار شد، توسطیونسکو بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره ثبت شد[۵] و بدین ترتیب تعداد ذخیرهگاههای زیستکره در ایران به ۱۲ مورد افزایش یافت.[۶]
نام دریاچه هامون دراوستاکانس اویا یاکساُیا یاکَنسو، در پهلویکیانس یاکیانسه وشاهنامهفردوسیدریاچه زره و در نوشتههای فارس

رودخانههایهیرمند به همراه خاشرود،فراه، هاروترود،شوررود، حسینآباد ونهبندان به دریاچه هامون میریزند.رود هیرمند، از رودهای پرآبفلات ایران، اصلیترین رود در حوضه آبریز دریاچه هامون است که از بلندیهایکوههای بابا در ۴۰ کیلومتری غربکابل از رشته کوههندوکش درافغانستان سرچشمه میگیرد و پس از مسافت ۱۱۰۰ کیلومتر وارد دریاچه هامون میشود.
حقابه ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رودخانه هیرمند در منطقهسیستان اشاره دارد. پس از شکست گفتگوهای بسیار میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۲۷، با رأی کمیسیون بررسی حقابه هیرمند به نام به کمیسیون دلتا، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میانامیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران ومحمدموسی شفیق، نخستوزیر وقت افغانستان درکابل به امضاء رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهمسیستان و دریاچه هامون باشد.[۷][۸][۹]
با وجود انعقاد این قرارداد، از سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارشها وخشکسالی، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. پمپاژ و انتقال آب هامون توسط خط لوله به زاهدان و انتقال و ذخیره آب در چاهنیمهها زابل و همچنین استفاده از حقابه هامون جهت کشاورزی در زابل از دلایل اصلی خشک شدن هامون میباشد. نبود دولتی مقتدر در افغانستان، ساختسد کجکی بر روی هیرمند، نصب و بهکارگیری انواعپمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشاورزی توسط کشاورزانافغان،[۱۰] خشک شدن دریاچه هامون را در پی داشته است.[۱۱][۱۲][۱۳] این مسئله موجب قطع شدن منبع معاش ۴۰۰ هزارسیستانی، کاهش قابل ملاحظه پرندگان بومیسیستان، رو به انقراض نهادنگاو سیستانی، بروزفقر و نا امنیهای پیامد آن،مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی کشور و زوال روزافزونصنایع دستی سیستان شده است.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]
در ادبیات و اساطیر ایران باستان دریاچه هامون به همراه رودخانه هلمند /هیرمند دریک جایگاه خاص وویژه درآخرالزمانشناسی زرتشتی قرار دارد. نام و ذکر هامون دراوستا بارها به نام کَس اویا آمده است.[۱۸] درزامیاد یشت کرده ۱۰ فقرات ۶۶ و ۶۷ آمده است که (فَـرّ) از آن کسی است که شهریاری وی از آنجایی که رود هیرمند دریاچه کس اویا را تشکیل میدهد برخاسته است،[۱۹] در زامیاد پشت فقره ۹۶ نیز آمده که در هنگامی کهاستوت ارت پیکاهورامزدا و پسر ویسپتئور و تیری از آب کس اویا به در آید، گرز پیروزمند آزنده (گرزی) کهفریدون دلیر داشت در هنگامی که اژی دهاک (ضحاک) کشته شد.[۲۰] با مقایسه دو یَشت بسیار کهن یعنی زامیادیشت ومهر یشت کهکریستنسن این دو یشت را به همراه یَشت سیزدهم یافروردین یشت متعلق به دوره پیش ازهخامنشیان و حداکثر آغاز دوران هخامنشی میداند.[۲۱] میتوان به تصویر جالبی از محیط تاریخی و جغرافیایی که این دو یشت در آن سروده شدهاند دست یافت. گفته میشود سرزمین جغرافیایی مهریشت، سرزمینهای شمالی شرقی ایران یعنیسغد،خوارزم، مرگانیا وهرات بوده که تصویری متفاوت با آنی دارد که در زامیاد یشت معرفی شده و دربارهٔ آن اظهار شده که ارتباط کاملی با سرزمینی واقع در جنوب، یعنیسیستان دارد.[۲۲] نیولی برخلاف کریستن سن محیط جغرافیایی این دو یشت را نزدیک به هم میداند.[۲۳] وی اعتقاد دارد که کانون فکری این دو یشت را رود هیرمند بوده است ولی دربارهٔ اینکه چرا در یشت نوزده ام از چهار استان شمالی خبری نیست، توضیح کافی ندارد.[۲۴] در واقعاً این نکته هم جالب است دریاچه هامون جایگاه خاصی در زامیادیشت دارد که مکان جغرافیایی آن سیستان است.. دروندیداد فرگرد ۱۹ آمده که " زردشت آگاه نمود، اهریمن را ایاهریمن زشت من آنچهدیو خواهیم برانداخت من نسارا خواهم برانداخت، من خنثیتی پری را خواهم برانداخت، تا اینکهسوشیانت (استوتارت) پیروز گر از طرف مشرق آب کس اویا متولد گردد. این نکته جالب هست در وندیداد تأکید می میشود که از سوشیانت از جانب شرق متولد میشود. دقت دربارهٔ جهت شرقی از دیدگاه تاریخی-مذهبی میتواند جالب باشد زیرا میتواند با کوه اوشیدم که درهرمز یشت دارای نامی دوگانه هست، اوشیدارنا به معنای آنکه خانه او نزدیکی فجر است یا آنکه در نزدیک فجر زندگی میکند مطابق باشد.[۲۵] اگر کس اویا با هامون تطابق داشته باشد اوشی دم، اوشیدارنا همانکوه خواجه امروزی است. کوهی که ۱۵۰ متر بلندتر از حوضه هامون است و درحال حاضر نیز در سال نو خورشیدی بیشتر مردم سیستان به دیدن کوه خواجه میروند.
در آبان یشت آمده کهکی گشتاسب بلند همت روبروی آب فرزدانو از برای ناهید (الههٔ آبها) نذر نموده، و خواستار شده که برارجاسب و دیگرتورانیان چیره شود.[۲۶] دربندهش آمده کهدریاچه فرزدان درسیستان قرار دارد.[۲۷] با توجه به متن برجستگی و شگفتیهای سیستان رود هلمند و دریاچه فرزدان دریای کیانسه که در سیستان آمده است، اشاره دارد. در ترجمه سعید عریان کلمه Zreh و Warهردو دریا ترجمه شدهاند، ولی به نظر میرسد که نویسنده متن، ترتیبی برای آنها قائل بوده است، یعنی از کوچکترین واحد رودخانه به دریاچه و دریا رسیده در اوستا نیز کلمه Vari همان معنی دریاچه یا Lake را دارد و دربندهش نیز فرزدان زیر بند «چگونگی دریاچهها» آمده است در صورتی که کیانسه در زیر عنوان «چگونگی دریاها» آمده است. اینجا فقط Zreh که کلمهای است که از زبانپارتی به پهلوی راه یافته باید دریا معنی شود. در فارسی باستان drayah، پهلوی drayabو در فارسی نو به صورت draya درآمده است که هم ریشه Zreh پارتی است، چون Z پارتی در فارسی باستان تبدیل به d شده است و این موضوع درزبان اوستایی نیز صدق میکند در اوستا Zraiiah به معنیدریا هم ریشه drayah فارسی باستان است.[۲۸] احتمالاً نشان دهنده این هست که در دوران اوستایی متآخر در سیستان دو دریاچه وجود داشته است. در سه متن اوستایی وپهلوی، آبان پشت، بندهش و شگفتی و برجستگی سیستان از دریاچه فرزدان نام برده شده است و این نکته جالب به نظر میرسد که در سه روایت آمده، که شاهان و مردم برای ناهید در دریاچه نذر میکنند تا به خواسته خود برسند که این نشان دهنده جنبهمقدس بودن دریاچه است. در آبان یشت کِی گشتاسب بلند همت روبروی آب فرزدانو از برای ناهید با نذر خواستار شد که برارجاسپ و تورانیان دیگر چیره شود.[۲۹] همچنین در بندهش آمده که دریاچه فرزدان درسیستان است، گویند که مرد پرهیزگاری که چیزی برو اَفکَنَد بپذیرد، اگر پرهیزگار نیست، بیرون افکند. در متن کوتاه پهلوی شگفتگی و برجستگیهای سیستان آمده که، پس فریدون به دریاچه فرزندان شد از اردسیور ناهید مراد خواست … و نیز در همین متن آمدهگرشاسپ شاه دین را در دریاچه فرزدان رواج داد.[۳۰] در بندهش آمده هست که بن چشمه فرزدان به فراخکرد پیوسته است.[۳۱] فراخکرد صورت پهلوی دریاچه اسطورهای وروکشه میباشد. دریای وروکشه، زامیاد یشت، همانگونه که کریستینسن حدس زده جایی جز ازهامون که همانکَس اویا است نمیتواند باشد.[۳۲] نیولی چند دلیل برای تطبیق دریای وروکشه با کیانسه آورده هست:
۱-شرح اسطورهای بزرگ شدن دریای وروکشه توسطافراسیاب که سنتهای پهلوی آن را تأیید میکنند در واقع دارای نوعی رابطه با برخی حقایق یعنی انجام یک سلسه کارهای نهر کشی و آبراه سازی در کنار رودخانه هیرمند که مساحت دریاچه را گسترده کرده است. انعکاس این عملیات در نام اوستایی خود رودخانه هلمند /هیرمند /هئتومنت به معنای "دارای سدهای بسیار" نیز دیده میشود" که به دریای کیانسه میریزد.[۳۳]
۲-ستایشخورنه که زامیادیشت از بند ۶۶ تا ۶۹به آن اشاره شده هست. بند ۶۶ زامیادیشت آمده هست که (فر) از آن کسی که شهریاری وی آنجایی که رود هیرمند دریاچه کس اویا را تشکیل میدهد برخاسته است،[۳۴] در واقع خورنه (فر) رابطهٔ نزدیکی با تلاش سه تلاش ناموفق افراسیاب برای بدست آوردن آن از دریای اسطورهای وروکشه دارد که در بندهای ۵۶ تا ۵۸ آبان یشت آمده هست؛ که نشان دهنده تطبیق وروکشه باکیانسه میباشد.[۳۳]
۳-علاوه بر آنپدیدهٔ دیگری که تطبیق وروکشه را باکس اویاتائیدمی کند آن است که هر دو دارای خصوصیتی غیرقابل تردید هستند و آنوجود یک کوه در میان آبهای آن است. کوه اوس هنداوا در میان و مرکز وروکشهقرار دارد. همچنان که کوه اوشیدم یاکوه رستم (کوه خواجه) امروزی در میان کس اویا واقع شده است.[۳۵]
۴- نکته مشترک دیگر موجود میان وروکشه و کس اویا وجود ۹۹۹۹۹ فروهر است وروکشه، فروردین یشت و کس اویا زامیادیشت .(همانجا)
۵-در بندهش آمده " رودخانهای واتئنی رود به سیستان است و سرچشمه آن از کیانسه بوده است،[۳۶] مسئله این که سرچشمه آن در کیانسه/هامون است، یعنی این رودخانه به دریاچه آب نمیدهد بلکه از آن آب میگیرد بدون شک نشان دهندهٔ تطابق آن با رود شلا/شیلا یعنی رودخانهای که هامون را بهگود زره پیوند میداده است، پس میتوان فرزدان را با همان گود زره امروزی تطبیق داد.[۳۵] در لغتنامهدهخدا آمده است که فرزد، سبزهای هست در نهایت سبزی، در نهایت سبزی و تازگی و تری آن را فریز نیز گویند و بعضی گویند سبزهای باشد که در روی آبها ایستاده به هم میرسد. همچنین سبزهای باشد که میان آب که مدام سبزه بود و شاید که در مرغزار نیز باشد و به زمستان و تابستان سبز بود و بیخش محکم است. در معنی فریز نیز آمده است که گیاهی است که در نهایت سبزه ای و تازگی که از خوردن آن دواب فربه شود. فرزدان کلمه مشتق میباشد و بسیط نیست، از یک جز فرز یا فرزد با جز دیگر دان یا آن تشکیل میشود که امکان دارد به دو صورت باشد. نخست:فرز+دان (پسوند مکان) ←بدینصورت :فرزدان به معنای جایگاه و مکان گیاه فرز میشود یا مکان و جایگاه پر از گیاه فرز. دوم: فرز+ان (علامت جمع) بدین صورت ← به معنای فرزها (گیاهان فرز)، همانطوری که درختان و گیاهان با علامت آن جمع میشود. فرزد درزبان عربی تبدیل به مرج شده است که به صورت جمع مروج آمده است مانند:مروج الذهب (چمن زارهای طلایی کتابی ازمسعودی[۳۷])، صورت دیگر آن مرغ است که در کلمه مرغزار (به معنای سبزه زار دیده میشود) امروزه نیز گیاه فرز پیرامون این دریاچه در زمانی که سطح آب بالا میآید به فراوانی دیده میشود تا آنجایی که بسیاری از اهالی محلی، دامهای خود را برای چرا به این نواحی میآوردند، به مانند نام دریاچهای که امروز در جنوب جیرفت قرار دارد، به نام جازموریان که از دو جزء جاز (اسم گیاهی در آن منطقه) و موریان، که در زبان محلی به معنای کثرت و فراوانی است.[۳۸]
در متن هان پهلوی دریاچه هامون با نام کیانسه، برگرفته شده از سلسله کیانی معرفی میشود. این ارتباط ریشه Kuui-kavi یا جمع Kavis-kayan-kayanids معادل پهلوی Kayansih را صورت میدهد.[۳۹] در بندهش آمده است که دریای کیانسه که به سیستان هست در اوائل جایی بوده است که هیچیک از حیوانات پلید مانند مار وقورباغه در آن زندگی نمیکردند و آب آن بیشترین بود … ولی الان اینگونه نیست ولی چونفرشگرد رسد باز شیرین شود. همچنین در متن کوتاه برجستگی و شگفتیهای سیستان، کیانسه به همراه فرزدان عنوان یکی از شگفتیهای سیستان ذکر شده است در بندهش دربارهٔ افراسیاب آمده است که هزار چشمه و چندین رود که به دریای کیانسه سرازیر میشوند را پایمال کرد. با توجه به اقدام افراسیاب درمی یابیم که دریاچه کیانسه جدای از اهمیت مذهبی و دینی خود، جنبه استراتژیک نیز داشته است، در تأیید این نکته، که ستاندن آب به سوی ایرانشهر یکی از اعمال سودمندمنوچهر دانسته شده است.[۴۰] این روایات به احتمالی منعکس کنندهٔ آن اسطورههای اغراقآمیزی است که داخل یک سلسه افسانهها و داستانها شده است، یعنی همان اختلاف بین قدیمی در مورد تصاحب و کنترل آب که امروزه نیز باعث اختلاف بین مردمی است که در اطراف این حوضه آبی زندگی میکنند. در حقیقت تمامپژواکهای نبردهای بسیار قدیمی قبیلهای هستند که هرکدام سعی بر کنترل تنها منبع آبی که به این سرزمین خشک زندگی میبخشیده، یعنی آبهای هیرمند و دریاچه هامون بودهاند.[۴۱]
تیمور لنگ نیز از این دریاچه چنین یاد میکند: امیر سیستان مرا سوار بر کشتی کرد و روی دریاچه هامون گردش داد و به من گفت که در دورهرستم وسعت این دریا بیش از این بود که میبینی.مؤلفحدود العالم مینویسد: دریای زره به سیستان است که گرد آن سی فرسنگ است، اندر پهنای او هشت فرسنگ وگاه آب این دریا چندان بود که از رودی خیزد که از کرمان بگذرد و به دریای اعظم ریزد.[۴۲]
در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ «سعید محمودی» مدیرکل حفاظت محیط زیست استانسیستان و بلوچستان از تلاشها و رایزنیهایی برای ثبت تالاب هامون به عنوان ذخیرگاه زیست کره مشترک بین ایران و افغانستان دریونسکو خبر داد.وی تصریح کرد: برای حفاظت از تالاب بینالمللی هامون سلسله اقدامات ملی، منطقهای و بینالمللی انجام شده و همچنان ادامه دارد که ثبت آن در یونسکو به عنوان ذخیرگاه زیست کره یکی از این فعالیتهای درحال اجرا است. با معرفی هامون به عنوان ذخیرگاه زیست کره مرزی بودجههای بینالمللی برای مدیریت تالاب افزایش مییابد و موضوع حق آبه هامون با جدیت بیشتری دنبال میشود.[۴۳]در زمان حمله تیمور به سیستان سیفور زروانی رهبر زروانیها راه شکستن سد سیستان را به تیمور آموخت و به او گفت در صورتی که این سد بشکند سیستان نابود و سیستانیان خواهند مرد و او (تیمور) فاتح سیستان خواهد شد. تیمور چنین کرد و همه مردمان کشته شدند به جز عدهای اندک.[نیازمند منبع]

دریاچه هامون مدتهاست بابحران بیآبی روبهروست و خشکشدن بخشهای وسیعی از آن موجب بهوجود آمدن مشکلات مختلفزیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی در سطح منطقه شده است.
در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ و با جاریشدن سیلاب از افغانستان، دریاچه هامون پس از ۱۵ سال آبگیری شد. با اینحال کارشناسان محیط زیست در سیستان و بلوچستان هشدار میدهند احیای دریاچه هامون موقتی است و خطر خشکشدن، همچنان این تالاب بینالمللی را تهدید میکند.[۴۴]
|پیوند= ناموجود یا خالی (کمک);پارامتر|تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن|پیوند= دارد (کمک)|پیوند= ناموجود یا خالی (کمک);پارامتر|تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن|پیوند= دارد (کمک)|تاریخ= را بررسی کنید (کمک)<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامmag وارد نشده است. (صفحهٔراهنما را مطالعه کنید.).|سال= را بررسی کنید (کمک)<ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامradiozamaneh.com وارد نشده است. (صفحهٔراهنما را مطالعه کنید.).