بسیار پیشتر از آنکهاسپانیاییها بهقاره آمریکا قدم بگذارند،اینکاها این حیوان را دستآموز کرده بودند و حتی از گوشت آن خوراکی تهیه میکردند و در مراسم مذهبی وطب سنتی از آن استفاده میکردند. پس از کشفقارهٔ آمریکا، این جانور در قرن ۱۶ بهاروپا نیز راه یافت و حتی در اروپا نیز آن را میخوردند. در حال حاضر اهالی کشورپرو واکوادور[۵] از آن تغذیه میکنند.[۶][۷]
خوکچهٔ هندیجوندهٔ بزرگی است. وزنش بین ۷۰۰ گرم تا ۱٬۲۰۰ گرم متغیر است و ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر درازا دارد.[۸][۹] دم ندارد و گوشهای برهنه و گرد و کوچکی دارد. در پاهای پیشین آن چهار انگشت و در پاهای عقبی آن سه انگشت وجود دارد و از سر هر یک از انگشتان نیزچنگال پهنی برآمدهاست. معمولاً بهطور میانگین چهار تا پنج سال عمر میکنند اما در شرایط خوب تا ۸ سال هم عمر کردهاند.طول عمر یک خوکچه هندی که در کتاب رکوردها ثبت شدهاست ۱۴ سال و ۱۰ ماه و ۲ هفته بودهاست.[۱۰][۱۱]
در اسارت حیوانی آرام میباشد. در طبیعت خوکچههای هندی در گروههایی متشکل از چند ماده و یک نر جوان زندگی میکنند و مادامی که برای خودلانهای حفر نکرده باشند در لانهٔ دیگر جانوران زندگی میکنند و هنگام تاریک روشن هوا برای تغذیه از لانه خارج میشود. این جانوران حافظهٔ خوبی دارند و جای غذاها را به خوبی به یاد میآورند. آنها نمیتوانند از جایی بالا بروند و فقط میتوانند از موانع کوتاه بپرند. همچنین آنها خیلی فرز نیستند. خوکچهٔ هندی به سرعت میترسد و از جای خود فرار میکند. نرها با یکدیگر خصمانه رفتار میکنند و گوشهای همدیگر را گاز میگیرند و در برابر هم موهایشان را پف میدهند و جیغ میزنند. وقتی تحریک و عصبانی شوند پیاپی به هوا میپرند. همچنین خوکچهٔ هندیشناگر ماهری است. حسبینایی در آنها بسیار ضعیف است اما حواس دیگر مانندبساوایی وبویایی بسیار پیشرفتهاست. همچنین آنها با اصواتی به صورت بسیار ابتدایی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.[۱۲][۱۳]
مانند بیشتر جوندهها این حیوان نیز دائماً خود را تمیز میکند، مادهٔ سفید شیری رنگی از چشمانشان ترشح میشود که آن را به موهایشان میمالند و خود را تمیز میکنند. بعضی وقتها نرها در گروه موهای یکدیگر را تمیز میکنند، البته این بهخاطر رعایت سلسلهمراتب قدرت در گروه است.[۱۴] دشمن اصلی خوکچهٔ هندیمارها هستند که خوکچههای هندی در بیشتر اوقات غذای این مارها میشوند؛ البته همهٔ مارها نمیتوانند خوکچهٔ هندی شکار کنند.
حیوان ماده در طول سال میتواندباردار شود اما معمولاً در فصل بهار زایمان میکند. معمولاً در هر زایمان ۲ تا ۵ نوزاد میتواند به دنیا بیاورد. دورهٔ آبستنیاش نسبت به سایر جوندگان طولانیتر است و از ۵۹ تا ۷۲ روز طول میکشد. (میانگین ۶۳ تا ۶۸ روز) به علت دورهٔ طولانی بارداری مادهها ممکن است در این دوره بزرگ و بادمجانی شکل بشوند. البته تغییر اندازه در جانوران گوناگون متفاوت است. نوزاد خوکچه با موهایی کاملاً رشد کرده به دنیا میآید و دارای دندان و پنجهٔ کامل و همچنین بینایی نصفه نیمه هستند. بلافاصله پس از تولد آغاز به حرکت کردن میکنند و خیلی زود میتوانند غذاهای جامد را بخورند. اگرچه به شیر خوردن نیز ادامه میدهند. نوزادان ۱ تا ۶ عدد و میانگین ۳ عدد هستند. بزرگترین رکورد زایمان تاکنون ۱۷ نوزاد در یک زایمان بودهاست. در زایمانهایی که تعداد کمتری بچه به دنیا میآید، ممکن است بزرگ شدن بچهها به مشکل بر بخورد.[۱۵][۱۶]
خوکچه هندی ۸ ساعت پس از تولد
جس نر در ۵ تا ۶ هفتگی بالغ میشود و مادهها نیز کمی زودتر در ۴ هفتگی بالغ میشوند و میتوانند زایمان کنند. مادهها میتوانند ۶ تا ۴۸ ساعت بعد از زایمان دوباره آمادهٔجفتگیری شوند اما اگر جفتگیری کنند زایمان سالمی نخواهند داشت و برای سلامتی خودشان نیز مناسب نیست. مسمومیت حاملگی بسیار در بین این جانوران رایج است و باعث مرگ خیلی از خوکچههای آبستن میشود. نشانههای این مسمومیت شامل کمتحرکی، بیاشتهایی و ترشح بیش از اندازهبزاق دهان است. مسمومیت حاملگی معمولاً در دماهای بالا و گرم رایج است. از دیگر عوارض این مسمومیت میشود به ایجاد غده در سینه و همچنین پایین افتادگی رحم اشاره نمود.[۱۷]
خوکچه دندانهای آسیاب مخصوصی برای خوردن گیاهان دارد که در طول عمرش دائماً رشد میکنند. بیشتر جانوران گیاهخوارپستاندار دارایدستگاه گوارشی بزرگی هستند، دستگاه گوارشی خوکچهٔ هندی نیز از سایر جوندهها بزرگتر است. آنها باید غذایشان را بامدفوعخواری تکمیل کنند و بنابراین مدفوع خودشان را میخورند. البته آنها تمام مدفوع خود را مصرف نمیکنند و مقداری از آن را دفع میکنند. این کار برای آن انجام میشود کهویتامین بی وفیبر وباکتریهای لازم برایگوارش را بازیافت کنند. مدفوع بهطور مستقیم هنگامی که از مقعد دفع میشود خورده میشود مگر آنکه خوکچه بسیار چاق یا حامله باشد. این عادت خوکچهها باخرگوش مشترک است.
دندانها در طول عمر رشد میکنند.
خوکچهها توانایی خوردن خیلی ازسبزیجات و مقدار کمی ازمیوهها را دارد و باید مراقب میزان مصرف خوکچه در مصرف آنها باشیم. در طبیعت آنها به علوفه خشک ویونجهٔ خشک علاقه دارند و غذای اصلی آنها مانند خرگوش به حساب میآید و این باعث میشود تا دندانهایشان زیاد رشد نکند و همچنین یونجه منبع فیبرپروتئینی خوبی برای آنهاست و در صورت مصرف نکردن علوفه امکان مشکلات گوارشی در آنها پدیدار میشود (به یاد داشته باشید میزان زیاد یونجه برای آنها خیلی خوب نیست به دلیل کلسیم بالا و بهتر است از علوفه استفاده کنند!). بدن خوکچهها نمیتواندویتامین «ث» را بسازد، در نتیجه احتیاج دارد تا غذاهایی که این ویتامین را دارند بخورد مانندگوجه فرنگی اگر این ویتامین به بدنشان نرسد باعث مرگشان میشود. این حیوان به روزانه ۱۰ میلیگرم (۲۰ میلیگرم برای حاملهها) ویتامین «ث» نیاز داد که میتواند آن را از سبزیهایی مثلکرفس،اسفناج ٬فلفل دلمه٬کلم وگوجهفرنگی بهدست بیاورد. خوکچهها مانند انسان و همهٔ حیوانات نیاز روزانه به نوشیدن آب دارند و حتماً باید ظرف آبی در دسترسشان باشد. ناخنهایش نیز در اسارت رشد میکند که یا باید کوتاه شوند یا چیزی مثل تنهٔ درخت در جای نگهداری آنها گذاشته شود تا ناخنها ساییده شوند. اما در صورت محیا نبودن شرایط برای تأمین چوب حتماً میبایست به کوتاه کردن ناخنها اقدام کرد؛ زیرا در هنگام جفتگیری ناخنهای نر در بدن ماده فرورفته یا خراشهایی ایجاد میکند.[۱۸] سلامت تغذیه به وسیلهٔ تناسبی از دریافتکلسیم ٬منیزیوم٬فسفر وپتاسیم بدست میآید و به مقدار کافی به ویتامینهای «آ»، «دی» و «ای» نیاز دارد. رعایت نکردن این رژیم غذایی میتواند باعث مشکلات ماهیچهای و دندانی و حتی سختی در زایمان بشود. بعضی منابع اظهار میدارند که این جانوران مستعدجرب وسنگ کلیه هستند و کمبودکلسیم میتواند باعث بروز این مشکلات در آنها بشود.
غذای تهیه شده از گوشت خوکچه در پرو
خوکچهٔ هندی در بچگی عادت غذایی باید داشته باشند و هر غذایی نباید به آنها داده شود (لطفا در این مورد پرس و جو بیشتری صورت گیرد و فقط به مطالب اینجا اکتفا نشود) و باید عادت غذایی آن را تا قبل از به بلوغ رسیدن عوض کرد وگرنه بعد از بالغ شدن عادات غذایش بسیار سخت عوض میشوند. پیشنهاد شدهاست یک منبع غذایی دائمی برای خوکچه در نظر گرفته شود که همیشه در دسترسش باشد مثل علف خشک یا سایر غذاها چون این جانوران به خوردن دائمی عادت دارند و اگر غذا در دسترسشان نباشد موهای خود را میجوند؛ زیرا دندانهای آنها در طول عمرشان به صورت پیوسته رشد میکند و برای اینکه دندانهایشان آنقدر رشد نکند که از دهانشان بیرون بزند باید دائماً آنها را بسایند که این ویژگی تمام جوندهها است. تعدادی از گیاهان که برای این حیوانسمی هستند عبارتاند ازسرخس،سیبزمینی ٬گلآلاله و بهطور کلی هر گیاهی که دارایپیاز است و از پیاز میروید برای این حیوان سمی دانسته شده.
بیماریهایی که خوکچهٔ هندی ممکن است به آنها مبتلا شود عبارتند از٬عفونت تنفسی،اسهال، بیماریهایی که به علت کمبودویتامین سی بروز میکنند مانندکمتحرکی،دمل چرکی که معمولاً در گردن نمایان میشود و علت آن علف خشکی است که درونگلو را خراش دادهاست
یکی دیگر از خطرات برای خوکچه علف خشکی است که در زیر قفس این حیوان ریخته میشود که ممکن در چشم این حیوان برود و بر اثر پلکزدنهای مداوم و سریع او باعث خراشیدگیقرنیهٔ وی بشود که باعث عفونت چشم این حیوان خواهد شد و باید به دامپزشک مراجعه نمود. همچنین گرد و خاک و علف خشک موجود در کف قفس این حیوان باعث عطسه کردن وی نیز میشود، اما اگر در فواصل معینی خوکچهعطسه کرد ممکن است به خاطرسینهپهلوی وی باشد.سینهپهلو یا ذاتالریه میتواند به خاطر سرما یا خیس شدن و همراه با کج شدن گردن باشد و مرگبار است.
برای اینکه بدن خوکچهٔ هندی قویتر باشد، بدنش متراکم است تا بتواند راحتتر گرما و سرمای زیاد را تحمل کند. دمای بدنش بین ۳۸٫۵ تا ۴۰ درجه است و دمای ایدهآل اطرافش مانند همان دمای مناسب برای انسان است (۱۸ تا ۲۴ درجهٔ سانتیگراد). دمای هوای بیش از ۳۲ درجه برای خوکچهها مخصوصاً خوکچهٔحامله زیاد بوده و مرگبار است. جایی که خیلی پر رفتوآمد است برای خوکچهها خوب نیست زیرا باعث ترسشان میشود و رطوبت محل زندگیشان نباید از۳۰٪ تا ۷۰٪ فراتر برود.آکواریوم محل خوبی برای نگهداری از آنان نیست زیرا رطوبت زیادی دارد.
خوکچههای هندی توانایی تعریق ندارند و نمیتوانند برای خنک کردن بدنشانعرق کنند پس باید خیلی مراقب دمای اطرافشان بود. به عنوان مثال در تابستان میتوان برای جلوگیری از گرمازدگی بطری آب یخ زدهای در جای زندگی آن قرار داد یا در زمستان مکانی مانند جای خواب پشمی و گرم برایشان مهیا کرد.[۱۹]
↑Carleton, Michael D.; Musser, Guy G. (2005). "Order Rodentia". In Wilson, Don E.; Reeder, DeeAnn M. (eds.).Mammal Species of the World. Vol. 2 (3rd ed.). Johns Hopkins University Press. p. 745.ISBN978-0-8018-8221-0.
↑Robinson, Roy (1974). "The Guinea Pig,Cavia Porcellus". In King, Robert C (ed.).Handbook of Genetics. Vol. 4. Plenum. pp. 275–307.ISBN978-0-306-37614-6.