Movatterモバイル変換


[0]ホーム

URL:


پرش به محتوا
ویکی‌پدیادانشنامهٔ آزاد
جستجو

خط میخی سومری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

خط میخی سومری را بیش‌تر پژوهشگران نخستین گونهٔ خط در غرب آسیا می‌شمارند.سومریان (حدود ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد) با ابداعخط میخی دوره‌ای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط‌نویسی شهرت دارد و همچنین نخستین مدارک نگارشی بشر که به‌صورت لوح‌های گلین برجای مانده متعلق به تمدن‌هایمیانرودان است.

آثار برجا مانده

[ویرایش]

سرزمینسومریان را همسایگانشانشنعار (Shanar) می‌خوانند درتورات چندین بار مرز و بوم شنعار یاد گردیده (سفر پیدایش باب یازدهم، فقرات ۲–۳). همچنین چندین بار در یک کتیبه ازکوروش این دو قوم یاد شده‌اند. مهم‌ترین شهرهای شنعار در جنوبعراق کنونی در دهنهفرات عبارتند از:

یکی از کهن‌ترین آثار کتبی که ازشنعار به دست ما رسیده متعلق است به یک سده پیش از سومین هزاره پیش از میلاد. برای مثالمسیلیم در سه هزار و یکصد سال پیش از میلاد در شهرکیش پادشاهی داشت. در سرزمین جنوبی عراق کنونی از چهار هزار سال پیش از میلاد به دستیاری سومری‌ها تمدن درخشانی به وجود آمد. کشف آثار در تل‌های شهرهای کهن به‌خوبی ثابت می‌کند که بعدها تمدنبابل وآشور ازمصریها آنچنان که سابقاً فکر می‌کردند سرچشمه نگرفته بلکه سرچشمه تمدن آن‌ها از سومری‌ها بوده که تمدن آن‌ها به اقوامسامی نژاد متاخر آن دیار رسید.

نژاد و زبان‌شناسی

[ویرایش]

نظر بهزبان‌شناسی (فیلولوژی) زبان سومری‌ها آنچنانکه از آثار کتبی خود آنان به ما رسیده با هیچ‌یک از زبان‌های کهن پیوستگی ندارد نه بازبان سامی اکد که همسایهسومر بود نه از زبان غیر سامیایلام، چنان‌که خود زبان ایلام، سرزمینی که امروزهخوزستان می‌گوییم نهسامی است نهآریایی. همچنین پیوستن نژاد سومری‌ها به نژاد مردمان آسیای صغیر وارمنستان وقفقاز به هیچ روی پذیرفتنی نیست. با وجودودا نامه دینیبرهمنان واوستا نامه دینیایرانیان که هر دو از کهنترین آثار کتبی هستند، نمی‌توان سومری‌ها را شعبه‌ای از آریایی‌ها حتی هند و اروپایی دانست زیرا زبان آن‌ها هیچ پیوندی باسانسکریت و زباناوستایی وپارسی هخامنشی ندارد.چون سومری‌ها از حیث نژاد با هیچ‌یک از اقوامی که در تاریخ شناخته شده‌اند پیوندی ندارند و زبانشان با هیچ‌کدام از زبان‌های کهن پیوستگی ندارد می‌توان گفت آنان در سرزمینشنعار منفرد بودند و تمدن خاصی داشتند و خط خاصی برای نوشتن زبان خود بکار می‌بردند همان خطی که بعدها به دستیاریاکدی‌های سامی نژاد تغییراتی یافته و اساس خطوط میخی اقوام دیگر گردید. آنچه مسلم است این است که سرزمین شنعار در سه هزار سال پیش از میلاد مسیح در دست سومری‌ها بوده. آغاز هزاره سوم پیش از میلاد تاریخ برخاستن اکدی‌هاست. سرزمینی که آن‌ها بدست آوردند از پیرامون کویرسوریه تا نزدیکیبغداد کنونی کشیده می‌شد.[سارگون یکم]] نخستین فرمانروای نامیاکد است که در سال ۲۷۷۵ پ.م،لوگال زگیسی پادشاه سومر را شکست داد. اکدی‌های سامی نژاد همیشه از اقوام دیگر هم نژادشان از سویسوریه وفلسطین وعربستان تقویت شده و نیرومندتر می‌شدند و بر نفوذ خود در خاک‌های همسایه می‌افزودند اما سومری‌ها که خویشاوندی و پیوندی با هیچ‌یک از همسایگان خود نداشتند رفته رفته از میان رخت بر بستند. البته بسیاری از دانش‌ها از جملهستاره‌شناسی از سومر برخاست همچنین تقسیم ساعت به شصت دقیقه و تقسیم دقیقه به شصت ثانیه از یادگارهای آنهاست.[نیازمند منبع] اثراتی که از دین آن‌ها بهبابل وآشور و از دین این دو قوم بهبنی اسرائیل رسیده و درتورات بازتاب یافته شایان توجه است.در برخی تحقیقات نیز سومریان را مهاجرینی از سرزمین گیلان شمرده‌اند و تبار آن‌ها را از کاسی‌های گیلان و مازندران می‌دانند.

انتقال خط به اکدی‌ها

[ویرایش]

از زمانسارگون یکم که زمان استیلای سامی نژادان است تمدن دیرین سومر نصیباکدیها گردیده، حتی گروهی از خداوندان سومری با نام و نشان ملی (سومری) نزد آنان پرستیده شد. دسته دسته لغات قضایی و کشوری و دینی و بازرگانی و کشاورزیسومری بهزبان سامیاکدی راه یافت. البته چون یک خط از هر قسمی که باشد و از هر کجا که باشد و از هر جا و هر نژادی که به وجود آید سازشی با زبان خود قوم مخترع دارد و چون به جای دیگر انتقال یابد و وسیله نوشتن زبان قوم دیگر گردد باید کم و بیش در آن تصرفی بشود، برخی علامات که نمودار اصوات مخصوص زبانی است در زبان دیگر متروک می‌شود و برای اصوات خاص زبانی که خود به آن‌ها اختصاص دارند علاماتی خاص وضع می‌شود.ناگزیر این تغییر و تبدیل در خطوط میخیسومری پس از انتقال بهاکد روی داد. خط سومری که اساساً اشکالی بوده مانندخط هیروگلیف مصری و علاماتخط چینی، پس از چندی ساده شده به صورت اشکالی مانندمیخ درآمد و آن اشکال و علامات هر یک از برای سیلاب مخصوص واندیشه‌نگاشت بکار رفت. با وجود تصرفاتی که در نوشتنزبان اکدی به این خط روی داد باز مقدار زیادی از اندیشه‌نگاشت‌های سومری در خط اکدی به جای ماند. علامات گویای سیلاب‌های زبان اکدی بوده و اندیشه‌نگاشت‌ها که نمودار یک چیز یا یک مفهوم است و نزد اکدی‌ها اشیاء یا معانی را به یاد می‌آورده‌است که به جای آن‌ها لغات اکدی تلفظ می‌کردند نظیر آنچه درپهلوی[نیازمند ابهام‌زدایی] داریم که به جای کلماتآرامی (هزوارش) کلمات ایرانی به زبان می‌آوریم (یعنی علامت را آرامی می‌نویسیم ولی ایرانی می‌خوانیم یا سومری می‌نویسیم و اکدی می‌خوانیم).

انتقال به بابلی‌ها و آشوری‌ها

[ویرایش]

از زمانسارگون یکم خط سومری به دستیاری اکدی‌ها به همه طوایفسامی نژاد و سامی زبان رسید و پس از سپری شدن روزگار اکد و به دوران رسیدنبابلی ها وآشوری ها که تنها با همدیگر تفاوت لهجه داشتند همین خط برای نوشتن زبان‌های سامی آنان به کار رفت. نخستین سلسلهپادشاهان بابل که از سال ۲۲۲۵ در جنوب سرزمینشنعار سر کار آمدند و کشورآشور که در میان سال‌های ۱۸۰۰ و ۱۵۰۰ پیش از میلاد در شمال به قدرت رسید، یکی جانشینسومر و دیگری جانشیناکد شد. این دو کشور به نوبه خود از تمدن سومر برخوردار شدند از آن جمله خط است که به واسطه اکدی‌ها به آن‌ها رسیده بود. به ناچار با زبان‌های سامی آنان سازش پیدا کرده و با صدها علامت وسیله کتابت زبان آنان گردید.

رسیدن به ایلامی‌ها

[ویرایش]

همچنین خط میخی راایلامی‌ها که پایتخت آنانشوش بود برای نگارش خود بکار بردند. قدمت آثار کتبی آن‌ها به عهدنارامسین پسر سارگون یکم فرمانروایاکد می‌رسد. سیلاب‌های زبان غیر سامی و غیر آریائیایلامی‌ها مرکب است از یک حرف بی صدا و یک حرف باصدا.داریوش بزرگکتیبه بیستون خود را به زبان‌هایبابلی وایلامی نیز نگاشته‌است. در خطوط ایلامی نو که درکتیبه بیستون و کتیبه دیگرهخامنشیان بکار رفته ۱۱۳ علامت که هر یک نمودار سیلاب مخصوصی است بکار رفته‌است.

انتقال به حتیت‌ها و میتانیها

[ویرایش]

دست کم در دو هزار سال پیش از میلاد زبان و خط بابلی درخاور میانه رواج داشت. رواج این خط منحصر به سرزمین‌هایسامی نژاد وسامی زبان نبود بلکه نزدحتیت‌ها ومیتانیها در شمالسوریه وآسیای کوچک نیز رواج یافت و زبان‌های غیر سامی خود را باخط میخی بابلی نوشتند. از سدهٔ نهم پیش از میلاد در کشورکلدانیان درارمنستانخط میخی آشوری راه یافت و وسیله کتابت زبان آنان گردید. همه خطوط میخی ازسومر برخاست چنان‌که الفبایی که امروزه به شکل‌های گوناگون نزد ملل جهان وجود دارد همه ازالفبای فینیقی به وجود آمده‌اند. هنگامی که خط میخی در خاورمیانه رواج داشتالفبای فینیقی به دستیاری بازرگانانآرامی به سرزمین‌هایآشور وبابل رسید و رفته رفته جای خط میخی را گرفت اماخط میخی در بابل تا یک سده پیش از میلاد مسیح پایداری کرد. پس از آن نیزخط میخی هخامنشی بر پایهٔ همین خطوط اختراع شد.

جُستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • نرم‌افزار خط میخی فارسی باستان و معادل آوایی آن، پژوهشکده زبان‌شناسی، کتیبه‌ها و متون سازمان میراث فرهنگی ج.ا. ایران
  • «تاریخ خط میخی» نوشته کریستوفر واکر، ترجمه نادر میرسعیدی، انتشارات ققنوس
  • مرتضی راوندی: تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) - ۱۶۸–۱۷۳
  • کتیبهٔ بیستون بند ۷۰ و همچنین ستون چهارم.
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=خط_میخی_سومری&oldid=42202625»
رده‌ها:
رده‌های پنهان:

[8]ページ先頭

©2009-2025 Movatter.jp