Movatterモバイル変換


[0]ホーム

URL:


پرش به محتوا
ویکی‌پدیادانشنامهٔ آزاد
جستجو

حقوق بشر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
دردرستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. گفتگوی مربوطه ممکن است درصفحهٔ بحث یافت شود. خواهشمندیم در روشن‌شدناعتبار منابع مورد اختلاف کمک کنید.(ژوئن ۲۰۱۸) (چگونگی و زمان حذف پیام این الگو را بدانید)
این مقالهممکن است نیازمندتمیزکاری باشد تا بااستانداردهای کیفی ویکی‌پدیا هم‌خوانی پیدا کند. لطفاً در صورت امکان بهبهبود این مقاله کمک کنید.

حقوقِ بشر اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به‌طورذاتی، فطری، به صِرفانسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود.[۱]

ویژگی‌های حقوق بشر: مطابقاعلامیه جهانی حقوق بشر کنوانسیون ژنو و سایر اسناد بین‌المللی این حقوق ویژگی‌هایی را دارا هستند که می‌توان به مواردی همچون:

و نیز انتقال‌ناپذیری، تفکیک‌ناپذیری،برابری‌طلبی و به‌هم‌پیوستگی و درهم‌تنیدگی از دیگرمواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد. از این رو به تمامی افراد در هر جایی از دنیا تعلق دارد و هیچ‌کس را نمی‌توان از این حقوق محروم کرد، ضمن این‌که همهٔ افراد فارغ از عواملی چوننژاد،ملیت،جنسیت،مذهب،گرایش جنسی،رنگ،زبان و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابرند و هیچ‌گونه تمایز، ارجحیت، محدودیت و محرومیت در بهره‌مندی از این حقوق ندارند و این حقوق قابل نقض نیست.

این حقوق، شاملحقوق طبیعی یا حقوق قانونی مندرج در قوانین ملی و بین‌المللی می‌شود.[۲]متخصصین و فعالان حقوق بشر در فعالیت‌های بین‌المللی خود در زمینهحقوق بین‌الملل، نهادهای جهانی و منطقه‌ای، سیاست‌های دولتی و در فعالیت‌هایسازمان‌های غیردولتی، اساس و شالودهٔ سیاست‌های عمومی و اختصاصی در این زمینه را بنا نهاده‌اند.[۳]

در واقع می‌توان گفت در صورتی که جامعهٔ جهانی در فضای صلح و با یک زبان مشترکِ اخلاقی، گفتگو و مباحثه کنند، این زبان مشترکِ اخلاقی، در واقع حقوق بشر نامیده می‌شود. با این وجود هنوز امروزه متخصصانحقوق بشر، نظریه‌هایشان را در این مورد با شک و تردید بیان می‌کنند و مباحثه آن‌ها بیش‌تر در زمینه محتوا، ماهیت و چگونگی توجیه حقوق بشر است. در واقع، پرسش بحث‌برانگیز همانا خود معنای حق یا حقوقی است که باید به رسمیت شناخته شود و این بحث در گفتمان‌های فیلسوفان همچنان ادامه دارد.[۴]

بسیاری از ایده‌های اساسی که محرک جنبش حقوق بشر بود، بعد ازجنگ جهانی دوم و جنایاتهولوکاست گسترش و توسعه یافت، و با تصویباعلامیه جهانی حقوق بشر درپاریس توسطمجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ به اوج خود رسید و به رسمیت شناخته شد.[۵]

در جهان باستان، مفهوم حقوق بشر به گونه‌ای که امروزه وجود دارد نبود. بلکه در جوامع باستانی به‌صورت مجموعه‌ای مفصل از وظایف بود، که مفاهیمی از جمله،عدالت،مشروعیت سیاسی، شکوفایی انسان که در پی دست‌یابی به کرامت انسانی حاصل می‌شود یا خوب بودن، فارغ از عنوان و مفهوم حقوق بشر وجود داشت. معنی مدرن و امروزی حقوق بشر در اوایل دوره مدرن و همراه باسکولاریزاسیون اروپایی از اخلاقیهودیمسیحی گسترده‌تر شد و مفهوم آن تغییر یافت. در واقع حقوق بشر از مفهومحقوق طبیعی گرفته شده است. حقوق طبیعی، نظریه‌ای است که در آن قوه قانون‌گذار به گونه‌ای عینی و منطقی محدود می‌شود. مطابق این مکتب، منطق بشری، بنیادهای قانون را از طبیعت الهام می‌گیرد، و از طریق قانون طبیعت، ضمانت اجرایی به دست می‌آورد و در واقع بخشی از سنت حقوق طبیعیقرون وسطایی به‌شمار می‌رود که در دورهٔ روشنگری توسطفیلسوفانی چونجان لاک،فرانسیس هاچسون،ژان ژاک بورلاماکی و غیره تا حدود زیادی مفهوم مدرن پیدا کرد و در گفتمان سیاسی وانقلاب آمریکا وانقلاب فرانسه هرچه بیش‌تر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد؛ لذا بر این اساس، نظریه مدرن حقوق بشر، در طول نیمه دوم قرن بیستم، پدید آمده است.[۶] و در این دوره فعالیت‌های اجتماعی و گفتمان‌های سیاسی در رأس دستور کار بسیاری از ملل جهان قرار گرفت.بر اساس مقدمهاعلامیه جهانی حقوق بشر:

از آن‌جایی‌که به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقال‌ناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است…

— مقدمهاعلامیه جهانی حقوق بشر

و بر طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر:

تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند. به آن‌ها، موهبت عقل و وجدان عطا شده است، و باید نسبت به یکدیگر روحیهٔ برادری داشته باشند.

— ماده یکاعلامیه جهانی حقوق بشر[۷]

تاریخچه مفهوم حقوق بشر

[ویرایش]
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ موسوم بهمنشور کوروش، استوانه‌ایسفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، به فرمانکوروش دومهخامنشی شاهنشاهایران ساخته شد.

منشور حقوق بشر کوروش بزرگ که به عنوان «اولینمنشور حقوق بشر» در جهان شناخته می‌شود،[۸] در پایه‌های شهربابل قرار داده شده‌بود و اکنون درموزه بریتانیا نگاه‌داری می‌شود.

با تشکیلسازمان ملل متحد، آن سازمان نقش مهمی در زمینه حقوق بشر بین‌الملل ایفاء کرده است. سازمان ملل با توسعه نهادهای حقوقی و زیرمجموعه‌ها، گفتمان‌های بین‌المللی بشردوستانه را توسعه داده است.

فلسفه حقوق بشر

[ویرایش]

فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر می‌پردازد و محتوای آن را به نقد می‌کشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است.یکی از قدیمی‌ترین فلسفه‌های غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین می‌کند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا می‌کند (نظریهدیوید هیوم). حقوق بشر به عنوان یکجامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همان‌طور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار ازماکس وبر، توضیح داده شده است. سایر تئوری‌ها در این زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول می‌کنند، در ازای امنیت و مزیت‌های اقتصادی که به دست می‌آورند (مانند نظریهراولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده می‌شوند. نظریه منافع، استدلال می‌کند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالی که نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار می‌بخشد.[۹]

طبقه‌بندی حقوق بشر

[ویرایش]

حقوق بشر را می‌توان به گونه‌های مختلف و متفاوتی دسته‌بندی و طبقه‌بندی کرد. رایج‌ترین آن در سطح بین‌المللی، شیوه‌ای ازطبقه‌بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم‌بندی کرده است.حقوق مدنی و حقوق سیاسی، مندرج در مواد بیست و یک تا سی ازاعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) و درمیثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) می‌باشد. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مندرج در مواد ۲۲ تا ۲۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر و درمیثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. (ICESCR)

تفکیک‌ناپذیری

[ویرایش]

اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیک‌ناپذیر است و کلیت آن را باید محترم شمرد و مورد اجرا قرار داد و هردو بخش حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وحقوق مدنی و سیاسی باید باهم اجرا شوند[۱۰] زیرا حقوق بشر تنها در صورتی موفقیت حاصل خواهد نمود که تمامی بخش‌های آن رعایت شود.

دسته‌بندی

[ویرایش]

مدافعان نظریه غیرقابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روش‌ها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع می‌باشند؛ و از جمله ویژگی‌های حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عبارتند از:

  • پوزیتیو (حقوق اثباتی) بودن، به این معنی که نیاز به تصویب از سوی دولت دارند و باید از مجرای قانون‌گذاری وارد جامعه شوند. درحالی‌که حقوق مدنی و سیاسی حقوقی هستند که فرد به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود و دولت تنها باید از نقض آن جلوگیری کند و نیاز به تصویب ندارد.
  • محدودیت منابع داشتن، بدین معنی که این حقوق برای دولت هزینه بردار هستند و دولت در ارائه آن به مشکل تأمین منبع برمی‌خورد.
  • محتاج زمان‌بندی و پیشروی مرحله‌ای هستند و به زمان قابل توجهی برای پیاده‌سازی نیاز دارند.
  • این حقوق مبهم و غیرقابل اندازه‌گیری، از لحاظ کمیت هستند؛ و قضاوت در مورد اینکه آیا به اندازه کافی به جامعه ارائه شده است یا باید به مقدار بیشتری ارائه گردد سخت و غیرممکن می‌باشد و در این خصوص نظرات مختلفی وجود دارد.
  • اجماع ناپذیر، هستند زیرا اتحادی در مورد اینکه چه حقوقی باید به این عنوان ارائه شوند وجود ندارد.
  • این حقوق سوسیالیستی هستند، و متضاد حقوقسرمایه‌داری می‌باشند.
  • این حقوق غیرقابل داوری می‌باشند چرا که در مورد ارائه یا نقض آن نمی‌توان از طریق دادگاه قضاوت کرد.
  • آرمان گرایانه می‌باشد و نقطه مقابل حقوق قانونی که در واقعیت وجود دارد.

به همین ترتیب ویژگی‌های حقوق مدنی و سیاسی عبارتند از:

  • نگاتیو (حقوق غیر اثباتی) به این معنی که نیازی نیست دولت برای آن‌ها قانونی وضع کند و صرفاً باید به محافظت از این حقوق بپردازد که نقض نگردند.
  • هزینه بردار نیست و نیازی به منابع مالی ندارند.
  • فوری هستند و نیاز به برنامه زمانی ندارند به این معنی که بلافاصله بعد از که دولت تصمیم بگیرد می‌تواند آن را ارائه دهد.
  • دقیق هستند چرا که به آسانی می‌توان آن‌ها راقضاوت و اندازه‌گیری کرد.
  • غیر نظری و غیر سیاسی هستند.
  • کاپیتالیست (حقوق سرمایه‌داری) می‌باشند.
  • قابل داوری و طرح در دادگاه برای قضاوت می‌باشند.
  • حقوق قانونی واقعی می‌باشند و آرمان گرایانه نیستند.

اولیویا بال و پل گریدی بر این باورند که به آسانی می‌توان برای هر دو شاخه طبقه‌بندی فوق، مثال‌هایی ارائه کرد که در طبقه‌بندی فوق نمی‌گنجند. به عنوان مثال به خصوص در زمینه‌هایی مانند قابل داوری بودن، پوزیتیو بودن، محدودیت منابع و مبهم بودن.[۱۱]

سه نسل

[ویرایش]

نوع دیگری از طبقه‌بندی که توسطکارل واساک، ارائه شده است، حقوق بشر را به سه نسل تقسیم می‌کند:حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی، که دربردارنده حقوق مربوط به زندگی و مشارکت سیاسی است.حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که شامل حقوق مربوط به امرار معاش می‌شود.حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی، که حقوق مربوط به صلح و حقوق پاکسازی محیط زیست را دربرمی‌گیرد.البته اخیراً برخی حقوقدانان قائل به نسل چهارمی هم برای حقوق بشر هستند که از آن با نام حقوق فناوری‌های جدید و یا حقوق دیجیتالی نام می‌برندref name="آکویی محصل,شهرام>{{نشر قانون>ظهور نسلی جدید در حقوق بشر,صفحه ۲۱۶|۱۴۰۰}}فارغ از این طبقه‌بندی حقوق مربوط به نسل سوم بسیار مورد بحث قرار گرفته است. این طبقه‌بندی در تقابل با نظریه غیرقابل تفکیک بودن قرار می‌گیرد چراکه به‌طور ضمنی بیان می‌کند که برخی از حقوق می‌توانند به‌طور مستقل و فارغ از بقیه آن‌ها وجود داشته باشند. کارشناس حقوق بشرفیلیپ آلستون استدلال می‌کند:

اگر هریک از شاخصه‌های حقوق بشر ضروری و مهم تلقی شوند پس در هیچ‌یک از آن‌ها را نباید مورد بی‌توجهی قرار داد و این مسئله بسیار مهم است.[۱۲]

او و برخی دیگر معتقد به رعایت احتیاط در اولویت بندی حقوق هستند:

هر گونه اولویت بندی نباید موجب نادیده گرفتن موارد دیگر و نقض آشکار حقوق شود.

— فیلیپ آلستون[۱۲]

اولویت بندی در صورت لزوم، باید پایبند به مفاهیم اصلی و اصولی مانند عدم تبعیض، برابری و مشارکت باشد.

— اولیویا بال (Olivia Ball) وپل گریدی (Paul Gready)[۱۳]

بعضی از حقوق بشر،حقوقی غیرقابل تفویض هستند. عبارت غیرقابلتفویض به این معنا است که اینحقوق اساسی و سلب ناشدنی ازطبیعت انسان هستند.

حفاظت بین‌المللی

[ویرایش]

بعد از جنایاتی که در جنگ جهانی دوم رخ داد نگرانی برای حمایت اجتماعی و حقوقی از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و پایه افزایش یافته بود. پایه و اساس سازمان ملل متحد و مفادمنشور سازمان ملل متحد ارائه و ایجاد مبنا و بنیادی برای یک سیستم کامل و جامع از حقوق بین‌الملل و تلاش در زمینه حفاظت از حقوق بشر است. از آن زمان به بعد، حقوق بشر بین‌المللی، توسط مجموعه به هم پیوسته‌ای از قرادادها، عهدنامه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای سیاسی پایه‌ریزی شد.[۱۴]

منشور سازمان ملل متحد

[ویرایش]

مفادمنشور سازمان ملل متحد اساساً برای توسعه و گسترش حفاظت از حقوق بشر بین‌المللی است.[۱۴] در مقدمه آن لزوم پایبندی به حقوق اساسی بشر، حیثیت و ارزش انسانی و تساوی حقوق مرد و زن ذکر شده است. مطابق مورد سوم از ماده یک منشور، بر لزوم همکاری بین‌المللی در زمینه حل مشکلات بین‌المللی که دارای جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یابشردوستانه است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مذهب تأکید شده است.[۱۵] ماده ۵۵ منشور تبیین می‌کند که:

باتوجه به ضرورت ایجاد شرایط ثبات و رفاه برای تأمین روابط مسالمت‌آمیز و دوستانه بین‌الملل براساس احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل، سازمان ملل متحد امور زیر را تشویق خواهد کرد:
الف- بالا بردن سطح زندگی، فراهم ساختن کار برای حصول شرایط ترقی و توسعه در نظام اقتصادی و اجتماعی؛
ب- حل مسائل بین‌المللی اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و مسائل مربوط به آن‌ها و همکاری بین‌المللی فرهنگی و آموزشی.
ج- احترام جهانی و مؤثر حقوق بشر و آزادی‌های اساسی برای همه بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس و زبان یا مذهب.

همچنین ماده پنجاه و شش از منشور از اهمیت بالایی برخوردار است، چون مطابق آن، کلیه اعضا متعهد می‌شوند که برای نیل به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ درهمکاری با سازمان ملل متحد اقدامات فردی یا دسته جمعی معمول دارند.رعایت و اجرای این مفاد برای طرفین آن یعنی خود سازمان و اعضا الزامی است و در واقع به عنوان یک تعهد حقوقی برای اعضای سازمان ملل متحد محسوب می‌شود.[۱۴]

به‌طور کلی، مراجع حقوق بشر در منشور مبهم و کلی است و منشور مشتمل بر حقوق قانونی خاصی برای روش اجرای حقوق و محافظت از اجرای آن نیست به دیگر سخن ضمانت اجرایی خاصی برای قوانین آن وجود ندارد،[۱۶] با این وجود از اهمیت حمایت از اجرای حقوق بشر در منشور سازمان ملل متحد نباید کاسته شود. اهمیت حقوق بشر در صحنه جهانی را می‌توان از روی اهمیت آن در چارچوب سازمان ملل متحد پیش‌بینی کرد و منشور سازمان ملل متحد را می‌توان نقطه شروعی برای گسترش طیف وسیعی از اعلامیه‌ها، عهدنامه‌ها، پیاده‌سازی و اجرایی سازی ارگان‌های سازمان ملل متحد، کمیته‌ها و گزارش‌ها برای حفاظت از حقوق بشر محسوب نمود.[۱۶]

حقوقی که توسط منشور سازمان ملل متحد از آن‌ها حمایت می‌شود حقوق مدون و تعریف شده در اعلامیه‌های بین‌المللی حقوق بشر است ماننداعلامیه جهانی حقوق بشر،میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی ومیثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

اعلامیه جهانی حقوق بشر

[ویرایش]
مقالهٔ اصلی:اعلامیه جهانی حقوق بشر
النور روزولت با متناسپانیاییاعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۹.

اعلامیه جهانی حقوق بشر توسطمجمع عمومی سازمان ملل متحد[۷] در سال ۱۹۴۸، تا حدودی در پاسخ به جنایاتجنگ جهانی دوم، به تصویب رسید. اگر چه اعلامیه جهانی حقوق بشر قطعنامه‌هایی غیر الزام‌آور و فاقد ضمانت اجرا بود، اما هم‌اکنون پایبندی و پذیرش حقوق عرفی بین‌الملل تا حدودی قواعد آن را الزام‌آور ساخته است.[۱۷]

اعلامیه جهانی حقوق بشر مصرانه از کشورهای عضو می‌خواهد که برای توسعه و گسترش تعدادی از حقوق انسانی، مدنی، اقتصادی و اجتماعی، تلاش کنند و تأکید می‌نماید که این حقوق بخشی از بنیاد آزادی، عدالت و صلح در جهان می‌باشد. اعلامیه‌های بین‌المللی تلاش می‌کردند برای اینکه به‌طور قانونی در راستای محدود کردن دولت گام بردارند و سیستم جدیدی را پایه‌گذاری کنند که در آن شهروندان و دولت متقابلاً در قبال هم حق و وظیفه داشته باشند.مطابق مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸:

به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.

منشور سازمان ملل خواستار ایجاد کمیسیونی برای حقوق بشر بود.النور روزولت، بیوهفرانکلین دلانو روزولترئیس‌جمهوری ایالات متحده، ریاست این کمیسیون را در سال ۱۹۴۷ به عهده گرفت. تهیه، تدوین و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت هدایت و نظارت این زن متواضع و معتقد به کرامت انسانی انجام پذیرفته است. وی از طرف بسیاری از صاحب نظران به عنوان با نفوذترین زنقرن بیستم شناخته شده است.اعضای کمیسیون بلافاصله در مورد اینکه به مانند منشوری از حقوق باید چگونه باشد و همچنین چگونگی اجرای آن، با هم موافق نبودند؛ لذا کمیسیون اقدام به ایجاد یک چارچوب برای اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهدات همراه با آن کرد و اعلامیه جهانی حقوق بشر به سرعت در اولویت قرار گرفت.[۱۸]

جان پیترز هامفری استاد حقوق در کانادا، رئیس بخش حقوق بشر دبیرخانهسازمان ملل، اگر چه رسماً عضوهیئت مدیره کمیسیون و کمیته تهیه پیش‌نویس بود، ولی ویتهیه‌کننده مدارک اولیه چهار صد و هشت صفحه‌ای و اولین پیش‌نویس اعلامیه برای کمیته تهیه پیش‌نویس بوده است. او در خلال بحث‌ها نیز، نقش میانجی با ارزشی بین فلسفه‌های مختلف را ایفا کرد هامفری به همراه وکیل فرانسویرنه کاسین مسئول بسیاری از پژوهش‌های ملی و چگونگی ساختار اسناد بودند، آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده است تفسیری است از اصول اولیه‌ای که ایشان نگاشته بودند. سندی که کاسین آن را نوشته بود شامل اصول اساسی کرامت، آزادی، برابری و برادری در دو ماده اول خود بود؛ که با حقوق مربوط به افراد جایگزین شد حقوق افراد در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با اجتماعات مانندحقوق معنوی،حقوق عمومی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نهایتاً سه ماده آخر در متن نوشته شده توسط کاسین در زمینهٔ محدودیت‌ها وظایف ونظم اجتماعی و سیاسی است.[۱۸]

هامفری و کاسین در اعلامیه حقوق بشر اصولی را آوردند که از نظر قانونی قابل اجرا بود.[۱۸] همان‌طور که در بند سوم از مقدمهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر، سال ۱۹۴۸ منعکس شده است:

از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد.

رنه کاسین پروفسور حقوق مدنی و متخصص در حقوق بین‌الملل به ویژه حقوق بشر در دانشگاه پاریس بود. او زندگیش را وقف دفاع از حقوق مردان، زنان و کودکان کرده بود به‌طوری‌که در دهه ۱۹۲۰ وی را پدر یتیمان فرانسه می‌خواندند. در سال ۱۹۶۸جایزه صلح نوبل را بخاطر تهیه اولین پیش‌نویس کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر دریافت کرد.قسمتی از اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقیقی بود که توسط کمیته‌ای از کارشناسان بین‌المللی حقوق بشر از جمله نمایندگانی از همه قاره‌ها و همه ادیان بزرگ و با مشورت رهبرانی مانندمهاتما گاندی طراحی و نوشته شده بود.[۱۹][۲۰] و شامل عناوینی چون حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌شد.[۱۸][۲۱]

در این کمیته این فرض پیش‌بینی شده بود که تمام حقوق بشر تفکیک‌ناپذیر است و تمام انواع آن به گونه‌ای مرتبط با یکدیگر فهرست شده‌اند. این اصل توسط هریک از اعضای کشورهای مختلف به اتفاق آرا به تصویب رسید. (اعضا عبارت بودند از:جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی،چکسلواکی،لهستان،عربستان سعودی،جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی،اتحادیه آفریقای جنوبی،اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی،یوگسلاوی) با این حال بعدها موضوع مهم چالش قرار گرفت.[۲۱]

اعلامیه جهانی حقوق بشر به دو شاخه مختلف تقسیم شد که عبارتند از:

  1. میثاق حقوق مدنی وسیاسی
  2. میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، هردو میثاق باحق مردم برایتعیین سرنوشت و حاکمیت بر منابع طبیعی خود شروع می‌شود.[۲۲] بحث بر سر این که حقوق بشر بنیادی تر از حقوق اساسی است یا برعکس تا به امروز همچنان ادامه دارد.

تدوین کنندگان میثاق در ابتدا تنها یک شاخه را در نظر گرفته بودند و پیش‌نویس اولیه و اصلی تنها شامل حقوق سیاسی و مدنی بود اما بعدها شاخه حقوق اقتصادی، اجتماعی نیز پیشنهاد شد.اختلاف نظر بر سر اینکه کدام شاخه پایه اساسی حقوق بشر را تشکیل می‌دهد، موجب ایجاد دو میثاق حقوق بشر شده است. بحث بر سر این مسئله بود کهحقوق اقتصادی و اجتماعی حقوقی آرمان گرایانه می‌باشند و با تعریف حقوق بشر که حقوقی اساسی هستند و مردم به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شوند در تضاد است و میزان حقوق اقتصادی و اجتماعی به میزان ثروت و در دسترس بودن منابع مالی بستگی دارند. علاوه بر اینحقوق اجتماعی و اقتصادی به ایدئولوژی یا نظریه اقتصادی پذیرفته شده در جامعه مرتبط می‌گردد. درحالی‌که به عکس آن، حقوق اساسی بشر، کاملاً منطبق با طبیعت انسان (توانایی‌های جسمی و روانی) می‌باشند. همچنین دیگر بحث‌ها بر سر این است که حقوق اقتصادی، متناسب با موقعیت افراد الزام‌آور و ضروری است و نیز در مورد آن اجماع وجود ندارد و همگی در این زمینه توافق دارند که ابزارهای مورد نیاز برای اجرایی کردن حقوق اقتصادی و اجتماعی، با ابزارهای مورد نیازی برای اجرایی نمودن حقوق مدنی و سیاسی کاملاً متفاوت می‌باشند.[۲۳]

این بحث‌ها و تمایل برای هرچه بیشتر به امضاء رساندن قوانین حقوق بشر، منجر به ایجاد این دو میثاق شد. بلوک شوروی و تعدادی ازکشورهای در حال توسعه بر این باور بودند که باید همه حقوق در یک قطعنامه واحد گنجانیده شود. هردو میثاق به کشورها اجازه می‌داد که برخی از حقوق را فسخ کنند؛ و موافقان امضای آن، در معاهده اجماع و اکثریت کافی را به‌دست نیاوردند.[۲۴][۲۵]

پیمان نامه‌های بین‌المللی

[ویرایش]

در سال ۱۹۶۶میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) ومیثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی(ICESCR) درسازمان ملل متحد، به تصویب رسید. کشورهایی که این پیمان را امضاء کردند رعایت حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر برایشان الزام‌آور بود و به ایجاد قوانین مربوط به حقوق بشر، متعهد شدند.از آن زمان به بعد معاهدات و قوانین متعدد دیگر در سطح بین‌المللی ارائه شده‌اند. آن‌ها به‌طور کلی به عنوان اسناد حقوق بشر شناخته شده است. برخی از این معاهدات مهم که در ارتباط با میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسیده‌اند مانند معاهدات هفت هسته‌ای" عبارتند از:

قطعنامه‌های حقوق بشری

[ویرایش]

قطعنامه‌هایحقوق بشری مجمع عمومی سازمان ملل، برای کشورها بار حقوقی و الزامی ندارد، اما در صحنه بین‌المللی برای آن‌ها هزینه سیاسی ایجاد می‌کند.[۲۶]

نقض حقوق بشر

[ویرایش]

نقض حقوق بشر زمانی رخ می‌دهد که توسط دولت یا نهادغیردولتی برخی از افراد مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، یا حقوق اساسی (از جمله حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) آن‌ها انکار و نادیده گرفته شود، یا هنگامی که هر دولت یانهاد غیردولتی بخشی از پیمان میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی یا دیگر حقوق بین‌المللی و حقوق بشر دوستانه را در مورد برخی از افراد رعایت نکند؛ لذا در مورد نقض حقوق بشر سازمان ملل متحد شورایی را تعیین کرده تحت عنوانشورای امنیت که تنها تریبون و دادگاهی است که در این‌گونه مواردتصمیم‌گیری می‌کند. چنانچه مطابق ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد: شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح، یا عمل تجاوز را احراز و توصیه‌هایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی به چه اقداماتی برطبق مواد ۴۱ و ۴۲ باید مبادرت شود.[۲۷]

سازمان‌های غیردولتی مستقل، از جملهسازمان عفو بین‌الملل،فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر،دیده‌بان حقوق بشر، سازمان جهانی مبارزه با شکنجه،خانه آزادی،آزادی بیان بین‌المللی و سازمان ضد برداری، نظارت می‌شود. کار این سازمان‌ها این است که: شواهد و مدارک و اسناد نقض حقوق بشر را جمع‌آوری می‌کند و و سپس از طریق تحت فشار قرار دادن سعی بر اجرای قوانین حقوق بشر دارد.جنگ‌ها وجنایات جنگی،جنایت علیه بشریت از جمله نسل‌کشی، نقض قوانین بین‌المللی بشردوستانه از جدی‌ترین موارد نقض حقوق بشر به‌شمار می‌روند.افشاگری و آگاه ساختن جهان و اعتراض به رفتارهای غیرانسانی اغلب منجر به درخواست برای کمک و گاهی بهبود شرایط می‌شود.شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حفظ صلح کار می‌کند و سایر ملل و معاهدات (ناتو)، در هنگام لزوم برای حفاظت از حقوق بشر مداخله می‌کنند.

حقوق بنیادین

[ویرایش]

حق زندگی

[ویرایش]

مطابق ماده شش میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی:

  1. حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان است. این حق باید به موجب قانون حمایت بشود. هیچ فردی را نمی‌توان خودسرانه (بدون مجوز) از زندگی محروم کرد.
  2. در کشورهایی که مجازات اعدام لغو نشده صدور حکم اعدام جائز نیست، مگر در مورد مهم‌ترین جنایات طبق قانون لازم‌الاجرا در زمان ارتکاب جنایت، که آن‌هم نباید با مقررات این میثاق و کنوانسیون‌ها راجع به جلوگیری و مجازات جرمکشتار دسته جمعی (جنساید) منافات داشته باشد. اجرای این مجازات جائز نیست مگر به موجبحکم قطعی صادر از دادگاه صالح.
  3. در مواقعی که سلب حیات تشکیل دهنده جرمکشتار دسته جمعی باشد چنین معهود است که هیچ‌یک از مقررات این ماده، دولت‌های طرف این میثاق را مجاز نمی‌دارد که به هیچ نحو از هیچ‌یک از الزاماتی که به موجب مقررات کنوانسیون جلوگیری و مجازات جرم کشتار دسته جمعی (جنساید) تقبل شده انحراف ورزند.
  4. هر محکوم به اعدامی حق خواهد داشت که درخواست عفو یا تخفیف مجازات بنماید.عفو عمومی یا عفو فردی یا تخفیف مجازات اعدام در تمام موارد ممکن است اعطا شود.
  5. حکم اعدام در مورد جرایم ارتکابی اشخاص کمتر از هیجده سال صادر نمی‌شود و در مورد زنان باردار، قابل اجرا نیست.
  6. هیچ‌یک از مقررات این ماده برای تأخیر یا منع الغا مجازات اعدام از طرف هر یک از دولت‌های طرف این میثاق قابل استناد نیست.

به گفته بسیاری از فعالان حقوق بشر مجازات اعدام ناقض حق حیات است.[۲۸]سازمان ملل متحد از کشورها خواسته تا مجازات اعدام را لغو کنند.[۲۹] ولی کشورها آن‌گونه که باید و شاید به فشار سیاسی و اخلاقی سازمان ملل توجهی نشان نداده‌اند.

منع شکنجه

[ویرایش]
کنوانسیون اصلی ژنو در سال ۱۸۶۴
سیر رشد کنوانسیونهای ژنو از ۱۸۶۴ تا ۱۹۴۹

در طول تاریخ ازشکنجه به عنوان یکی از روش‌هایبازجویی، مجازات، اجبار و تحت فشار قراردادن فرد استفاده شده است. علاوه بر دولت، افراد یا گروه‌های دیگر نیز ممکن است انگیزه‌های مشابه دولت برای تحمیل شکنجه بر دیگران داشته باشند همچنین تمایلاتسادیستی افراد مانند مواردی که در قتل‌ها اتفاق می‌افتد می‌توانند از دلایل شکنجه باشد.شکنجه درقرن بیست و یکم توسط بسیاری از قوانین بین‌المللی و قوانین داخلی بسیاری از کشورها ممنوع شد. شکنجه به عنوان یکی از موارد نقض حقوق بشر در نظر گرفته شده است و ماده پنج اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد آن را غیرقابل قبول و ممنوع اعلام کرد.امضاء کنندگان کنوانسیون سوم و چهارمژنو رسماً موافقت کردند که با ممنوعیت شکنجه در مورد زندانیان و شکنجه توسط کنوانسیون ضد شکنجه سازمان ملل متحد با تصویب ۱۴۷ کشور ممنوع شد.[۳۰]

قوانین ملی و بین‌المللی اجماع دارند در مورد اینکه شکنجه و بد رفتاری اعمالی هستند به دور از موازین اخلاق و عرف معمول در اجتماع و باید ممنوع شوند.[۳۱] با این وجود کنوانسیون‌های بین‌المللی، سازمان‌هایی که نظارت بر سوءاستفاده از حقوق بشر (به عنوان مثالسازمان عفو بین‌الملل، شورای بین‌المللی بازپروری قربانیان شکنجه) گزارش‌هایی از استفاده گسترده کشورها در مناطق زیادی از جهان را ارائه می‌دهند.[۳۲]سازمان عفو بین‌الملل تخمین می‌زند که حداقل ۸۱ دولت در جهان عمل شکنجه را انجام می‌دهند و برخی از آن‌ها هم آشکارا این کار را می‌کنند.[۳۳]

منع برده‌داری

[ویرایش]

منعبرده داری و آزادی برده‌ها از حقوق بین‌المللی به رسمیت شناخته شده در جهان است؛ و چنانچه در ماده چهارم اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر شده است:

هیچ‌کس را نباید در بیگاری بردگی نگاه داشت؛ برده داری و تجارت برده باید در تمامی اشکال آن ممنوع گردد.[۳۴]

با این وجود آمار تعداد بردگان امروزه، بالاتر از هر دوره تاریخی دیگری است.[۳۵] این تعداد که ۱۲ میلیون،[۳۶] تا ۲۷ میلیون[۳۷][۳۸][۳۹] گزارش شده است اکثراً کسانی می‌باشند که برده بدهی‌هایشان هستند؛ که عمدتاً درجنوب آسیا بوده و اسیر بدهی‌های وام دهندگانشان می‌باشند، که گاهی این بردگی تا نسل‌ها ادامه پیدا می‌کند.[۴۰]قاچاق انسان در درجه اول متوجه زنان و کودکان برای سوءاستفاده‌های جنسی و تجارتسکس است.[۴۱]

گروه‌هایی مانند گروه ضد برده‌داری آمریکایی، ضد برده داری بین‌المللی، آزادی بردگان، انجمن ضد برده‌داری و جامعه ضد برده‌داری همچنان برای رهایی جهان از برده‌داری تلاش می‌کنند.

حق برخورداری از یک محاکمه منصفانه

[ویرایش]

هر انسانی حق دارد که در شرایط مساوات کامل از امکان دادرسی منصفانه و علنی توسط یک محکمه مستقل و بی‌طرف جهت پیگیری حقوق و تعهدات خود یا برای دفاع از هر اتهام جزایی که به او وارد شده است بهره‌مند گردد.[۴۲]

حق برخورداری از یک محکمه منصفانه در بسیاری از مناطق و به عنوان یکی از ابزارهای بین‌المللی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. این حق، یکی از گسترده‌ترین موضوعات حقوق بشر است، که همه اسناد بین‌المللی حقوق بشر، آن را تقدیس نموده‌اند؛ و بیش از هر ماده دیگری به آن توجه شده است.[۴۳] با این وجود تفاوت‌های زبانی و مکانی در این مورد حقوق بشر این موضوع را به‌طور گسترده و در شرایط یکسان تعریف کرده است.[۴۴] هدف از این حق اطمینان از برقراری مناسب عدالت است. حداقل حقوقی که در یک محاکمه عادلانه در دعاوی مدنی و کیفری باید رعایت شود عبارتند از:[۴۵]

  • حق برخورداری ازدادگاه صالح، مستقل و بی‌طرف
  • حق برخورداری از یک جلسه عمومی
  • حق برخورداری از زمان معقول در محاکمه
  • حق داشتنوکیل مدافع
  • حق تفسیر[۴۵]

آزادی بیان

[ویرایش]

آزادی بیان به معنی صحبت آزادانه و بدونسانسور است. ضمن اینکه آزادی بیان در معنای عام خود، شامل موارد گسترده‌تری از حرف زدن آزادانه همچون دریافت اطلاعات و ایده‌های مختلف اظهار نظر و جستجوی اطلاعات بدون در نظر گرفتن معیاری خاص برای آن می‌شود. حق آزادی بیان در هر کشوری محدودیت‌هایی دارد و یک حق مطلق نیست محدودیت‌هایی مانند ممنوعیتافتراء،تهمت، نشر اکاذیب، تحریک به ارتکاب جرم و غیره. حق آزادی بیان به عنوان یک حق انسانی در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، در قوانین بین‌المللی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی به رسمیت شناخته شده است. مطابق ماده نوزدهم میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی:

  1. هیچ‌کس را نمی‌توان به مناسبت عقایدش مورد مزاحمت و اخافه قرار داد.
  2. هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل، بدون توجه به سر حدات، خواه شفاهاً یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می‌باشد.
  3. اعمال حقوق مذکور در بند ۲ این ماده، مستلزم حقوق و مسئولیت‌های خاصی است و لذا ممکن است تابع محدودیت‌های معینی بشود که در قانون تصریح شده و برای امور زیر ضرورت داشته باشد:
الف. احترام به حقوق یا حیثیت دیگران.
ب. حفظ امنیت یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی.

آزادی اندیشه، عقیده و دین

[ویرایش]
اعلامیه حقوق (۱۶۸۸ یا ۱۶۸۹)
تاریخ ایجاد: ۱۶۸۹
تاریخ تصویب: ۱۶ دسامبر ۱۶۸۹
مکان:آرشیو ملی بریتانیای کبیر
نویسنده:پارلمان انگلستان
هدف: تضمین آزادی‌های خاص و حصول اطمینان از تفوق سیاسیپروتستان.

هر انسانی محق است که از آزادی اندیشه و عقیده و مذهب بهره‌مند شود، این حق شامل مواردی چون آزادی تغییر مذهب یا عقیده و آزادی در داشتن دین به تنهایی یا در گروه‌های دیگر به صورت خصوصی یا عمومی و انجام عبادت‌های خود و غیره می‌شود.

— ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی

مطابق ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی:

  1. هر کس حق آزادی فکر، عقیده و مذهب دارد. این حق شامل آزادی داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود، همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خود، خواه به‌طور فردی یا جمعی، خواه به‌طور علنی یا در خفا در عبادات و اجرای آداب و اعمال و تعلیمات مذهبی می‌باشد.
  2. هیچ‌کس نباید مورد اکراهی واقع شود که به آزادی او در داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خودش لطمه وارد آورد.
  3. آزادی ابراز مذهب یا معتقدات را نمی‌توان تابع محدودیت‌هایی نمود، مگر آنچه منحصراً به موجب قانون پیش‌بینی شده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادی‌های اساسی دیگران ضرورت داشته باشد.
  4. دولت‌های طرف این میثاق متعهد می‌شوند که آزادی والدین و بر حسب مورد سرپرستان قانونی کودکان را در تأمین آموزش مذهبی و اخلاقی کودکان مطابق معتقدات خودشان محترم بشمارند.

آزادی ترک یک مذهب یا جدا شدن از یک گروه مذهبی به نام «ارتداد» نیز یکی از بخش‌های اساسی آزادی مذهب است. همچنین حق عوض کردن مذهب، یا دنبال نکردن مذهب به‌طور کلی،[۴۶] که ماده ۱۸ اعلامیه حقوق بشر آن را تحت پوشش قرار داده است.[۴۷]گروه‌های حقوق بشر از جملهسازمان عفو بین‌الملل کمپین‌هایی را سازماندهی کرده است، برای حمایت و محافظت از کسانی که به دلایل عقیدتی، فکری، سیاسی و هنری دستگیر یا زندانی شده‌اند.[۴۸]قانون می‌تواند این آزادی‌ها را زمانی که آن را در تضاد با مثلاً زمینه سلامت و پزشکی بداند محدود کند مانند ممنوعیتسقط جنین یا برخی جراحی‌ها و مصرف داروها.[۴۹]

گرایش‌های جنسی و هویت جنسیتی

[ویرایش]

حقوق مربوط بهگرایش جنسی وهویت جنسی در واقع احترام بهزندگی خصوصی و افراد ومصونیت آن‌ها در مقابل بیان گرایش‌های جنسیشان تعریف شده است و در کنوانسیون‌های حقوق بشر، در مواد ۱۷ و۲۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و ماده ۸ و ۱۴ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر در سازمان ملل متحد آورده شده است.

برخی به دلیل باورهای دینی‌شان در حالی‌که ادعا می‌کنند که حامی حقوقهمجنسگرایان هستند در واقع حقوق آن‌ها را انکار می‌کنند، در واقع اگر حقوق بشر به درستی درک شود، باعث می‌گردد تا بعضی از حقوق اولیه انسانی تنها به دلیل تعصبات فرهنگی و مذهبی برخی از گروه‌های خاص از بین نرود. درمی‌یابیم که اصول جهان شمول امروزی از حقوق بشر گرفته شده است و حقوق بشر تبدیل به مجموعه‌ای از حقوق که منعکس‌کننده ارزش‌های تاریخی خاص هستند.[۵۰]

همجنسگرایی در هفتاد و شش کشور جهان غیرقانونی می‌باشد و مجازات تعیینی برای آن در هفت کشوراعدام می‌باشد.[۵۱] یکی از نگرانی‌های اولیه مدافعان حقوق همجنسگرایان به خصوص رفتار کشورهایی است که برایروابط جنسی بزرگسالان که مبتنی بر رضایت طرفین است مجازات‌های بدنی یا اعدام در نظر گرفته‌اند.[۵۲]

مسائل مهم دیگر در این زمینه شامل مواردی است مانند اینکه: دولت روابط همجنسگرایان را به رسمیت بشناسد، حقوق همجنسگرایان را بپذیرد، کشورهایی که قوانین ضد تبعیض، قوانینی که در مجازاتشان خشونت علیه همجنسگرایان وجود دارد، قوانینلواط، قوانین ضدمساحقه و غیره.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷][۵۸]

منشور جهانی که برای گرایش جنسی وهویت جنسیتی شکل گرفته استاصول یوگیاکارتا نام دارد و مجموعه‌ای است از ۲۹ اصل که نویسندگان آن می‌گویند که درخواست آن‌ها براساس قوانین بین‌المللی حقوق بشر، با توجه به تجربه‌های همجنسگرایان و موقعیت آن‌ها بوده است.[۵۹] این واقعه در تاریخ هفت نوامبر ۲۰۰۷، در سازمان ملل متحد، و در نیویورک رخ دادو توسط کشورهای آرژانتین،برزیل و اروگوئه حمایت شد.اصول مهمی که در اعلامیه سازمان ملل متحد در فرانسه آورده شده است مربوط به پایان دادن خشونت و مجازات اعدام علیه همجنسگرایان است و این اعلامیه شامل اصولی چون به رسمیت شناختن حق ازدواج برای همجنسگرایان یا تشکیل خانواده نمی‌شود.[۶۰][۶۱] این پیشنهاد مورد حمایت ۶۷ کشور از ۱۹۲ عضو سازمان ملل متحد مانند تمام کشورهای عضواتحادیه اروپا وایالات متحده آمریکا قرار گرفت؛ و بیانیه جایگزین دیگر در این مورد از طرف سوریه مطرح شد و مورد موافقت ۵۷ کشور قرار گرفت که شامل ۲۷ کشور ازاتحادیه عرب ونیز ایران وکره شمالی است..[۶۲][۶۳]

سایر حق‌های بشری

[ویرایش]

تجارت

[ویرایش]

اگرچه هر دو اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر اهمیت حقکار تأکید داشته‌اند، هیچ‌کدام از این اسناد به صراحت اشاره‌ای به تجارت به عنوان یک مکانیسم، برای اطمینان از رسیدن به این حق اساسی نکرده‌اند؛ و در عین حال تجارت نقش کلیدی در ایجاد مشاغل دارد.[۶۴]برخی از کارشناسان بر این باورند کهتجارت از ویژگی‌های ذاتیطبیعت بشر است و زمانی که دولت از انجامتجارت بین‌المللی ممانعت به عمل می‌آورد، به‌طور مستقیم مانع حق کار و مزایای غیرمستقیم آن شامل حق برخورداری از آموزش و پرورش، افزایش کار و کمک بهسرمایه‌گذاری و غیره می‌شود.[۶۵] برخی دیگر بر این باورند که توانایی تجارت در همه قشرها جامعه یکسان نیست و مثلاً گروه‌هایی مانند روستاییان فقیر، گروه‌های بومی و زنان کمتر تحت تأثیر مزایای گسترش تجارت قرار می‌گیرند.[۶۶]

از سوی دیگر برخی بر این باورند که این حق بیشتر از حقوق اولیه شرکت‌های تجاری به‌شمار می‌رود تا افراد، لذا نمی‌توان آن را به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر برشمرد. علاوه بر این تلاش برای اینکه مفاهیم بیشتری زیر سایهحقوق انسانی قرار بگیرند اهمیت دارد و در نهایت تصمیم‌گیری منصفانه[۶۷] برای تعریف حق تجارت در قالب حقوق اساسی بشر، بسیار دشوار است.[۶۸]

نسل‌های آینده

[ویرایش]

در سال ۱۹۹۷ سازمانیونسکو که یکی از سازمان‌های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است اعلامیه‌ای در مورد مسئولیت نسل‌های حاضر نسبت به نسل آینده برای حفظ حقوق بشر تصویب کرد، اعلامیه‌ای که این گونه آغاز می‌شد:

با توجه به اراده مردم، مجموعه‌ای که قاطعانه در منشور سازمان ملل متحد تنظیم شده است، برای نجات نسل‌های بعدی از بلای جنگ و به منظور حفاظت از ارزش‌ها و اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر و همه ابزارهای مربوط به آن در قوانین بین‌المللی این اعلامیه تنظیم شده است.

— اعلامیهٔ مسئولیت نسل‌های حاضر نسبت به نسل آینده برای حفظ حقوق بشر

مطابق ماده یک اعلامیه: «نسل حاضر مسئول است که اطمینان حاصل کند در مورد اقدامات و تصمیماتش و منافع و نیازهای نسل‌های حاضر و آینده را به‌طور کامل در نظر بگیرد و حفظ کند.» در مقدمه در مورد تاریخ وجود بشر و تهدیدمحیط زیست و بسیاری از مسائل مانند حفاظت از محیط زیست،ژنوم انسان،تنوع زیستی،سازمان میراث فرهنگی، صلح، توسعه وآموزش و پرورش پوشش داده شده‌اند. مسئولیت نسل حاضر نسبت به نسل‌های آینده در اسناد مختلف بین‌المللی، از جمله کنوانسیون حفاظت ازمیراث فرهنگی و طبیعی جهان (یونسکو۱۹۷۲)، سازمان ملل متحد در چارچوب کنوانسیون در موردتغییرات آب و هوا و کنوانسیون تنوع زیستی (ریو دو ژانیرو، ۱۹۹۲)، اعلامیه ریو در مورد محیط زیست و توسعه (کنفرانس محیط زیست و توسعهسازمان ملل متحد، ۱۹۹۲)، اعلامیه وین و برنامه کارهای (کنفرانس جهانی حقوق بشر، ۱۹۹۳)و تعدادی از مجامع عمومی سازمان ملل متحد و قطعنامه‌های مربوط به حفاظت از آب و هوای جهانی برای نسل‌های حال و آینده از سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید.[۶۹]

محیط زیست

[ویرایش]

در سال ۲۰۲۱، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به‌طور رسمی «داشتن محیط زیست پاک، سالم و پایدار» را به عنوان یک حق بشر به رسمیت شناخت.[۷۰] در آوریل ۲۰۲۴،دادگاه حقوق بشر اروپا برای نخستین بار در تاریخ حکم داد که دولت سوئیس با عدم اقدام قوی علیه تغییرات آب و هوایی، حقوق بشر را نقض کرده است.[۷۱]

جستارهای وابسته

[ویرایش]
مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بهحقوق بشر در ویکی‌گفتاورد موجود است.
معنایحقوق بشر را در ویکی‌واژه، واژه‌نامهٔ آزاد، ببینید.

پانویس

[ویرایش]
  1. (Sepúlveda et al. ۲۰۰۴، ص. ۳)[۱]بایگانی‌شده در ۱۶ اوت ۲۰۱۴ توسطWayback Machine
  2. (Nickel ۲۰۱۰)
  3. (Beitz ۲۰۰۹، ص. ۱)
  4. (Shaw ۲۰۰۸، ص. ۲۶۵)
  5. (Freeman ۲۰۰۲، صص. ۱۵–۱۷)
  6. (Moyn ۲۰۱۰، ص. ۸)
  7. ۷٫۰۷٫۱(UDHR ۱۹۴۸)
  8. «موزه بریتانیا».۱۵ آبان ۱۳۹۶. بایگانی‌شده ازاصلی در ۲ نوامبر ۲۰۱۹. دریافت‌شده در۶ نوامبر ۲۰۱۷.
  9. (Fagan 2005)
  10. 1343 (۲۰۱۹-۱۲-۱۱).«دربارهٔ اعلامیه جهانی حقوق بشر».ایرنا. دریافت‌شده در۲۰۲۱-۱۱-۱۰.
  11. (Ball و Gready 2006، ص. 37)
  12. ۱۲٫۰۱۲٫۱(Alston 2005، ص. 807)
  13. (Ball و Gready 2006، ص. 42)
  14. ۱۴٫۰۱۴٫۱۱۴٫۲(Brownlie ۲۰۰۳، ص. ۵۳۲)
  15. [۲] United Nations Charter Article 1(3).
  16. ۱۶٫۰۱۶٫۱(Shaw ۲۰۰۸، ص. ۲۷۷)
  17. Ball, Gready.
  18. ۱۸٫۰۱۸٫۱۱۸٫۲۱۸٫۳(Glendon ۲۰۰۴)
  19. Glendon (2001).
  20. "'Mrs R' and the human rights scripture".Asia Times. Hong Kong. November 2, 2002. Archived fromthe original on 24 July 2013. Retrieved2010-08-29.
  21. ۲۱٫۰۲۱٫۱(Ball و Gready ۲۰۰۶، ص. ۳۴)
  22. Henkin, Louis. The International Bill of Rights: The Universal Declaration and the Covenants, in International Enforcement of Human Rights 6–9, Bernhardt and Jolowicz, eds, (1987).
  23. Henkin, Louis. Introduction, The International Bill of Rights 9–10 (1981).
  24. (Ball و Gready ۲۰۰۶، ص. ۳۵)
  25. Littman, David G. (January 19, 2003)."Human Rights and Human Wrongs".National Review. New York.The principal aim of the 1948 Universal Declaration of Human Rights (UDHR) was to create a framework for a universal code based on mutual consent. The early years of the United Nations were overshadowed by the division between the democratic and communist conceptions of human rights, although neither side called into question the concept of universality. The debate centered on which "rights" — political, economic, and social — were to be included among the Universal Instruments.
  26. قطعنامه سازمان ملل: محکومیت و استقبال از موارد حقوق بشری در ایران، بی‌بی‌سی فارسی
  27. Nations, United."Chapter VII: Action with Respect to Threats to the Peace, Breaches of the Peace, and Acts of Aggression (Articles 39-51)".United Nations(به انگلیسی). Retrieved2024-05-28.
  28. "Abolish the death penalty". Amnesty.org. Archived fromthe original on 18 February 2015. Retrieved2012-12-13.{{cite web}}:Text "Amnesty International" ignored (help)
  29. United Nations resolution 62/149.
  30. "United Nations Treaty Collection". United Nations. Archived fromthe original on 8 November 2010. RetrievedOctober 7, 2010.
  31. "Torture and Ill-Treatment in the 'War on Terror'".Amnesty International. ۲۰۰۵-۱۱-۰۱. Retrieved2008-10-22.
  32. عفو بین‌المللReport 2005Report 2006
  33. "Report 08: At a Glance".Amnesty International. 2008. Archived fromthe original on 8 July 2008. Retrieved2008-10-22.
  34. "The law against slavery".Religion & Ethics – Ethical issues. BBC. Retrieved2008-10-05.
  35. Skinner, E. Benjamin (January 18, 2010)."Sex trafficking in South Africa: World Cup slavery fear".Time. New York. Archived fromthe original on 17 August 2013. Retrieved2010-08-29.
  36. "Forced labour – Themes". Ilo.org. Archived fromthe original on 9 February 2010. Retrieved2010-03-14.
  37. Bales, Kevin (1999). "۱".Disposable People: New Slavery in the Global Economy. University of California Press. p. ۹.ISBN 0-520-21797-7.
  38. "UN Chronicle"(PDF). United Nations. Archived fromthe original(PDF) on 16 July 2011. Retrieved2010-08-29.{{cite web}}:Text "Slavery in the Twenty-First Century" ignored (help)
  39. "Millions 'forced into slavery'". BBC News. May 27, 2002. Retrieved2010-08-29.
  40. UK."Slavery in the 21st century". Newint.org. Archived fromthe original on 27 May 2010. Retrieved2010-08-29.
  41. "Experts encourage action against sex trafficking". Voice of America. May 15, 2009. Archived fromthe original on 1 May 2011. Retrieved2010-08-29.
  42. "Article 10 UDHR".{{cite web}}:Missing or empty|url= (help)
  43. Doebbler, Curtis (2006).Introduction to International Human Rights Law. CD Publishing. pp. ۱۰۷–۱۰۸.ISBN 978-0-9743570-2-7.
  44. Alfredsson, Gudmundur (1999).The Universal Declaration of Human Rights: a common standard of achievement. Martinus Nijhoff Publishers. p. ۲۲۵.ISBN 978-90-411-1168-5.{{cite book}}:Unknown parameter|coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  45. ۴۵٫۰۴۵٫۱Doebbler, Curtis (2006).Introduction to International Human Rights Law. CD Publishing. p. ۱۰۸.ISBN 978-0-9743570-2-7.
  46. Universal Declaration of Human Rights, Article 18.
  47. "The Universal Declaration of Human Rights".The United Nations.{{cite web}}:External link in|publisher= (help)
  48. For example see Jan Brabec, Václav Havel, Ivan Lamper, David Nemec, Petr Placak, Joska Skalniket al."Prisoners of Conscience".New York Review of Books. 1989; 36 (1) February 2. Accessed October 18, 2009.
  49. Katherine White.Crisis of Conscience: Reconciling Religious Health Care Providers' Beliefs and Patients' Rights. Stanford Law Review 1999; 51: 1703–1724.
  50. Dag Øistein Endsjø.“Lesbian, gay, bisexual and transgender rights and the religious relativism of human rights”[پیوند مرده].Human Rights Review, 6:2, 2005: 102-10.
  51. "World Day against Death Penalty". ILGA. Archived fromthe original on 23 August 2010. Retrieved2010-08-29.
  52. "The Role of the Yogyakarta Principles". International Gay & Lesbian Human Rights Commission. ۲۰۰۸-۰۴-۰۸. Archived fromthe original on 6 March 2013. Retrieved19 March 2013.
  53. "Interactive Map of Legal Status of LGBT People". Amnestyusa.org. Archived fromthe original on 16 May 2010. Retrieved2010-08-29.
  54. "About LGBT Human Rights". Amnestyusa.org. March 3, 2010. Archived fromthe original on 12 July 2010. Retrieved2010-08-29.
  55. «نسخه آرشیو شده»(PDF). بایگانی‌شده ازاصلی(PDF) در ۱۷ دسامبر ۲۰۰۸. دریافت‌شده در۱۹ مارس ۲۰۱۳.
  56. "2000 CCAR Resolution". March 18, 2008. Archived fromthe original on 18 October 1996. Retrieved2008-10-12.
  57. "2003 URJ Resolution". Archived fromthe original on 16 July 2012. Retrieved2008-10-12.
  58. "John Geddes Lawrence and Tyron Garner v. State of Texas"(PDF). Retrieved2008-10-12.
  59. "The Application of International Human Rights Law in relation to Sexual Orientation and Gender Identity". The Yogyakarta Principles. RetrievedAugust 29, 2010.
  60. "Sexual orientation and gender identity". France Onu. Archived fromthe original on 15 March 2012. Retrieved2012-12-13.
  61. "Human Rights: Statement on Human Rights, Sexual Orientation and Gender Identity at High Level Meeting". Mission of the Netherlands to the UN. June 3, 2008. Retrieved2010-08-29.
  62. Worsnip, Patrick (December 18, 2008)."U.N. divided over gay rights declaration". Reuters. Retrieved2010-08-29.
  63. Macfarquhar, Neil (December 19, 2008)."In a First, Gay Rights Are Pressed at the U.N".The New York Times.
  64. "Should trade be considered a human right?". COPLA. December 9, 2008. Archived fromthe original on 29 April 2011. Retrieved19 March 2013.
  65. Fernandez, Soraya (December 9, 2008)."Protecting access to markets". COPLA. Archived fromthe original on 29 April 2011. Retrieved19 March 2013.
  66. Jones, Nicola and Hayley Baker (March 2008)."Untangling links between trade, poverty and gender".Overseas Development Institute. Archived fromthe original on 19 July 2009. Retrieved19 March 2013.
  67. Ellis, Karen and Jodie Keane (November 2008)."Do we need a new 'Good for Development' label?".Overseas Development Institute. Archived fromthe original on 30 January 2010. Retrieved19 March 2013.
  68. Mareike Meyn (December 9, 2008)."Beyond rights: Trading to win". COPLA. Archived fromthe original on 29 April 2011. Retrieved19 March 2013.
  69. "Declaration on the Responsibilities of the Present Generation Towards the Future Generation". UNESCO. RetrievedAugust 29, 2010.
  70. "Access to a healthy environment, declared a human right by UN rights council | UN News".news.un.org(به انگلیسی). 2021-10-08. Retrieved2024-06-10.
  71. Sharp، Alexandra (۲۰۲۴-۰۶-۱۳).«Swiss Women Win Landmark Climate Victory».Foreign Policy (به انگلیسی). دریافت‌شده در۲۰۲۴-۰۶-۱۰.
نکته: مواردی که به‌عنوان حقوق بشر ( غیر ازحق‌های بنیادین حقوق بشری ) مورد مناقشه هستند و تمامی مواردی که در اینجا فهرست شده‌اند، ممکن است در همه‌جا حقوق بشر نباشند.
حقوق مدنی و سیاسی
حقوق باروری و سلامت جنسی
تخلفات
جنگ و کشمکش
مفاهیم و فلسفه‌های
بنیادین
تمایزات
جنبه‌ها
سازمان‌ها
بر پایه قاره
مرتبط
اعلامیه‌ها، مانیفست‌ها و قطعنامه‌ها
قانون منطقه‌ای
منابع
دادگاه بین‌المللی
(برپایه زیربنا)
تاریخ
مفاهیم مرتبط
موضوعات اصلی
Scales of justice
سایر موضوعات
خاستگاه حقوق
وضع قانون
نظام‌های حقوقی
نظریه‌های حقوقی
نظریه‌پردازی حقوق
نهادهای قانونی
وضعیت
مفاهیم کلیدی
جهانی
بین‌المللی
سایر
مسائل مرتبط
جهانی
سایر
نظریه‌های مرتبط
پژوهشگران
موضوعات
متفکران
انگلستان
فرانسه
ژنو
آلمان
یونان
ایرلند
ایتالیا
هلند
لهستان
پرتغال
Romania
روسیه
صربستان
اسپانیا
اسکاتلند
ایالات متحده
اصطلاحات مرتبط
جنبه‌ها
سوگیری
تغییرات
فرهنگ
گروه‌زدگی
دانش
متافیزیک
ارزش‌شناسی
نمونه‌ها
نگرش
ایدئولوژی سیاسی و اقتصادی
دین
مکاتبفلسفه
اصول
قوانین حریم شخصی
مقامات حافظ اطلاعات
حوزه‌ها
حریم خصوصی اطلاعاتی
سازمان های
مدافع
جستارهای وابسته
گونه‌های رایج
جامعه
دیدگاه‌ها
سیاست
واکنش‌ها
سیاست‌های تبعیض‌آمیز
اقدامات متقابل
مطالب وابسته
بنیان‌ها
تاریخچه
فرهنگ
فلسفه
دین
حقوق
یکپارچه‌سازی
معاصر
مفاهیم اصلی
انواعسازمان خیریه
نیکوکاری در ادیان
ارزیابی
جستارهای وابسته
سازمان‌های ایرانی
کانون‌های ایرانی حامی جانوران
کتابخانه‌های ملی
سایر
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=حقوق_بشر&oldid=41745691»
رده‌ها:
رده‌های پنهان:

[8]ページ先頭

©2009-2025 Movatter.jp