| حرم کاظمین | |
|---|---|
![]() | |
| دین | |
| فرقه | شیعه دوازدهامامی |
| هیئت حاکمه | آستان قدس کاظمین |
| مکان | |
| مکان | کاظمین، |
| مختصات | ۳۳°۲۲′۴۷٫۸۹″ شمالی۴۴°۲۰′۱۶٫۶۴″ شرقی / ۳۳٫۳۷۹۹۶۹۴°شمالی۴۴٫۳۳۷۹۵۵۶°شرقی /33.3799694; 44.3379556 |
| معماری | |
| سبک | اسلامی |
| گنبد(ها) | ۲ |
| مناره(ها) | ۴ |
| وبگاه | |
حرم کاظمین مجموعه آرامگاهی است که مدفنامام هفتمشیعیانموسی کاظم و امام نهمشیعیانمحمد تقی معروف بهجواد در آن قرار دارد و یکی از زیارتگاه های مهم شیعیان در عراق به شمار می آید.
به این آرامگاه حرم جوادین هم گفته میشود، این آرامگاه درکاظمین قرار دارد و مدفن پدر و پسرعلی بن موسی الرضا است.
به هنگام انتخاببغداد به عنوانپایتخت در دوره خلافتمنصور، در جوار این شهر باغهایی وجود داشت که بهشونیزیه معروف بود. منصور در ۱۴۵ ق اینباغ را به عنوان مقبره خانوادگی خود انتخاب کرد و آن را (مقابر قریش) نامید. نخستین کسی که در اینقبرستان دفن شد جعفر فرزندمنصور عباسی بود که در ۱۵۰ ق درگذشت. در ۱۷۹ق، موسی کاظم براساس دستورهارون، ازمدینه بهبغداد آمد و در آن شهر زندانی شد و سپس در ۱۸۳ ق به دستور خلیفه توسط زندان بانش،سندی بن شاهک، مسموم شد و کشته شد. او را در همان مقابر قریش، مکانی که خود قبل از آن خریده بود، بهخاک سپردند.[۱] کاظم چهارمین فردی بود که در این مقبره دفن میشد. قبل از او جعفر و سپسعیسی نوفلی در آن مکان به خاک سپرده شده بودند و سومین نفر،خلیفه امین، فرزند هارون بود که مادرش،زبیده خاتون، برقبر اوبقعه ای بنا کرد. با نظرجواد و به دستورمأمون بر روی مرقد کاظم بقعهای ساختند و از آن پس بیشتردولت مردان در این قبرستان خاک شدند و هریک برای خود مقبره و بقعهای اختصاص دادند.[۲]جواد در ۲۲۰ ق به دستورمعتصم عباسی و توسطامالفضل، دختر مأمون و برادر زاده معتصم، که عنوانهمسری او را داشت، مسموم و کشته شد. او را نیز در جوار قبر جدش دفن کردند.[۳]بر قبر آن دو بقعه و عمارتی بنا کردند و آن راکاظمیه نامیدند. از آن پس مقابر قریش نام خود را به کاظمیه تغییر داد. در کنار این بقعه،مسجدی به ناممسجد بابالتبن یا مسجد کاظمیه قرار داشت کهشیعیان از داخل این مسجد قبر آن دو را زیارت میکردند و به همین سبب بقعه امامین بهمشهد بابالتین نیز معروف شد. آن هنگام برای مرقد آن دوگنبد و بنایی با چند حجره ساخته و خادمانی را برای اداره آن انتخاب کرده بودند. در جوار این بقعه باغی بود که بهزبیده خاتون، همسر هارون الرشید، تعلق داشت. این باغ محل سکونت شیعیان شده بود و آنها در آن جا وسایل و تسهیلات لازم را برایزائران فراهم میکردند.[۱]در سال ۳۳۶ ق به امراحمد بن بویه ملقب بهمعز الدوله، از پادشاهان شیعیآل بویه، عمارت قبلی آستان خراب شد و از نو بقعهای با شکوه بنا گردید و برفراز هر دو قبر ضریحی جداگانه از چوبساج نصب شد. همچنین برفراز آن مقبرهها، یک گنبد بزرگ برافراشتند و داخلحرم را تزیین کردند. پس از او،عضدالدوله دیلمی همانند سایر مزارات امامان شیعه، تغییرات زیادی در حرم انجام داد و آن را توسعه بخشید. این کار را به سال ۳۶۹ ق انجام داد و دیواری گرداگرد شهر کشید.بیمارستانی نیز بین کاظمین و بغداد ساخت که خدمات درمانی به زائران این مزار ارائه کرد. از آن زمان، کاظمین به عنوان یک شهر در کنار بغداد جایگاهی ویژه یافت.[۴]در ۴۴۱ ق، به دنبال درگیریهایشیعه وسنی در محلکرخ بغداد آتشسوزی عظیمی رخ داد که به مشهد کاظمین سرایت کرد و آسیب زیادی به بقعه رسانید.ابوالحرث ارسلان بساسیری با کمکابونصر فیروز فرزند ابی کالیجار، به بازسازی و مرمت آستان و منارهها پرداختند و داخل حرم را تزیین و صحن را بازسازی کردند و دوصندوق بر قبور نصب کردند.[۵]در ۴۹۰ ق،مجدالملک ابوالفضل براوستانی وزیر شیعیبرکیارق، از پادشاهانسلجوقی، به تعمیر و بازسازی حرم پرداخت و بناهای جدیدی به اطراف آن افزود[۶]
دیوارهای آستان را باکاشی تزیین کرد و در شمال آن مسجدی بزرگ ساخت و دومناره زیبا و یک مکان بزرگ برای استراحت زائران و سکونت آنان احداث کرد.صحن و حرم بر اثر طغیانرود دجله در ۵۶۹ ق دچار آسیب شد وخلیفه عباسی، الناصر لدین الله، به همت وزیر شیعیاشمؤید الدین محمد قمی در ۵۷۵ ق تعمیراتی در آن انجام داد و حجرههایی در اطراف صحن ساخت[۷]٫او در اطراف آستان خانههایی برای زائران و فقیران بناکرد که بهدارالضیافه مشهور شد. علاوه برآن حجرههای اطراف صحن را در ۶۰۸ ق به مدرسه علوم دینی تبدیل کرد. خلیفه عباسی در چند سال بعد، که دوباره حرم بر اثر طغیان دجله دچار آسیب شد، به بازسازی آن پرداخت و خرابیها را ترمیم کرد.[۸] در زمان فرزندش، الظاهر، نیز حرم دچارآتشسوزی شد و بسیاری از لوازم و نفایس آن در آتش سوخت و حتی به ضریح گنبد و منارهها خساراتی وارد شد که خلیفه به بازسازی آن پرداخت.[۹] هنگام تهاجمهولاکو خان مغول بهبغداد در ۶۵۶ ق، شهر کاظمین دستخوش تاراج و حریق شد. اما دو سال بعد وزیر وی،عطاملک جوینی، به هنگام حکومتش برعراق به بازسازی و جبران خسارت وارده به مشهد کاظمین پرداخت.[۱۰] و دیوارهای آستان را با کاشی تزیین کرد. یک سده بعد، دوباره بر اثر طغیان دجله، حرم رو به تخریب و ویرانی رفت وسلطان اویس جلایری به ترمیم و تعمیر آن اقدام کرد. دیوارهای صحن را با کاشیهای زیبا تزیین و سپس دو صندوق خاتم کاری بر روی قبرها نصب کرد و به جای یک گنبد، که در عصر آل بویه ساخته شده بود، دو گنبد برفراز قبرها ساخت. اما بازهم چند سال بعد، یعنی در ۷۷۶ ق، دجله طغیان کرد و خرابیهای زیادی در مشهد کاظمین به بار آورد.[۱۱] عمدهترین بازسازیها و تعمیرات آستان کاظمین در دورانصفویه انجام شد.شاه اسماعیل صفوی، در ۹۲۶ ق، تمامی بناهای حرم را خراب کرد و بنای زیبا و باشکوهی شاملرواق در چهار سو،صحن،حرم و دوگنبد جدید کاشی کاری شده ساخت. مسجدی باشکوه و باستونهای ضخیم در شمال حرم احداث کرد که اکنون هم پابرجاست و به ناممسجد صفوی اشتهار دارد. دوصندوق زیبا از خاتم برای قبر دو امام ساخت و داخل حرم را با آویزها وقندیلهای قیمتی وفرشهای نفیس آراست. درهای حرم و رواقها را نیز بانقره پوشش داد.[۱۲]
امروزه،کتیبه ای از آن اقدامها با نام شاه اسماعیل هم چنان موجود است.سلطان محمد خدابنده، برادر او، که در این سالها در عراق حکومت میکرد، کارهای او را تکمیل کرد.سلیمان قانونی پس از تسخیر عراق و سلطه عثمانیها بر بغداد،منبری زیبا ازآجر و پوششی از کاشی به مسجد صفوی تقدیم کرد. شاه عباس صفوی، برای نخستین بار، ضریحی ازفولاد برفراز قبرها ساخت و حرم و روضه را تزیین کرد. در ۱۰۴۵ ق،شاه صفی نیز چهار مناره در گوشههای صحن ساخت که اکنون هم پا برجاست.[۱۳]در عصرقاجار هم توجه خاصی به مشهد کاظمین شد،آقا محمد خان قاجار تعمیرات و بازسازیهای عمدهای در حرم انجام داد. او در ۱۲۱۱ ق دو گنبد آستان را، از پایین تا بالا، باطلای ناب پوشانید.ایوان رواق جنوبی را نیز طلا کاری کرد و کف حرم و صحن را با سنگهایمرمر فرش کرد. خانههایی را در اطراف صحن خریداری کرد و صحن را توسعه داد.[۱۴]فتحعلی شاه قاجار در ۱۲۲۱ ق، داخل رواقها راآینه کاری وکاشی کاری کرد و طلاهایمنارهها را تجدید کرد. این کار در ۱۲۲۹ ق به اتمام رسید. بیست و شش سال بعد،معتمد الدولهمنوچهر خان گرجی، از دولت مردان عصر قاجار، ایوان رواق جنوبی، شرقی و غربی را طلا کاری کرد. در ۱۲۸۲ قشیخ العراقین،وکیلامیر کبیر، از ثلث ماترک میراث او تعمیراتی در آستان انجام داد و به بازسازی و تذهیب ایوانها و آینه کاری حرم و رواقها و کاشی کاری صحن پرداخت. یک سال بعد،ناصر الدین شاه ضریحی ازنقره بر دو قبر ساخت و آن را جایگزین ضریح فولادی عصر صفوی کرد. برخی دیگر از دولت مردان دوره قاجار از جملهفرهاد میرزا، فرزندعباس میرزا، نیز در بازسازی و توسعه حرم نقش داشتند.[۱۵]


ساختمان کنونی حرم از ساختههای دوره آغازینِصفویه و اضافات دورههای بعدی است.معماری و هنر دوره صفویه از ایوانهای زیبا وکاشیکاریهایمعرق نفیس وآینهکاریهای بدیع در آن به وضوح قابل مشاهده است. حرم دارای دوگنبدطلایی است که هر یک بر روی یکی از دو قبر قرار گرفتهاست. در زیر دو گنبد فضایمربعمستطیل است که میانه دو دیوار شرقی و غربی را دو ستون عظیم دربرگیرنده گنبدها اشغال کردهاست؛ یکضریحنقرهایقبرها را با دو صندوقخاتم نفیس دربردارد؛ با ورود از ایوان جنوبی به نخستین رواق و سپس به درون حرم و گنبدخانه نخست در برابر قبرموسی بن جعفر قرار خواهیم گرفت و در پشت سر او قبر جواد قرار دارد. پیرامون حرم چهارشبستان بزرگ قرار گرفته و رواقهای جنوبی و غربی هر یک به ایوانی زیبا و بزرگ راه دارد. مجموعه حرم ورواقها را سهصحن وسیع دربردارد که صحن غربی به نام «صحن قریش» میباشد. برج و بارو ودروازههای هفتگانه صحن با معماری زیبای آن و کاشیکاری نفیس پراکنده در سردرها وکتیبهها چشم بیننده را مینوازد. برج وبارو و دروازههای هفتگانه صحن که با توجه به معماری زیبای آن و کاشیکاری نفیس پراکنده در سردرها و کتیبهها چشم بیننده را مینوازد، از ساختههایفرهاد میرزای قاجار (عمویناصرالدین شاه) میباشد. برخی بیوت و ضمایم حرم مطهرمسجد صفوی؛ این مسجد از ساختههایشاه اسماعیل صفوی است که پس از تسخیرعراق آن را به سبکساختمانهای عراقی ساخت.مسجد از زیبایی خاصی برخوردار است که حس تحسین بیننده را در برابر عظمت ستونهای ضخیم و طاقهای قوسی آن برمیانگیزد و دارای گنبد کاشیکاری بسیار کوتاهی است که به زحمت میتوان آن را از درون صحن دید. در جنبمحراب ومنبر کهن مسجد،پنجرهای به درونرواق شمالی حرم باز شدهاست که از میان آن، ضریح قابل مشاهده است.[۱۶]

پس از کشته شدنموسی کاظم و نوه اش،محمد تقی،شیعیان به تدریج در کنار آرامگاه آنها ساکن شدند تا بتوانند از آنها حمایت کرده و اززائران آنها پذیرائی کنند و در حقیقت این امر باعث شد که هسته اولیهشهر کاظمین تشکیل شود به ویژه که این زمین به علت نزدیکی به رودخانهدجله، مرغوبیت خاک و نزدیکیاش بهروستاها و مزارع ونخلستانهای بزرگ، مکانی مناسب برای سکونت بهشمار میرفت. از منابع تاریخیدوران عباسی درمییابیم که این منطقه به سرعت رشد نموده و به عنوان بخشی ازبغداد و محلهای از محلههای آن درآمد و جایگاه جغرافیایی آن در دوران عباسیها بین «منطقه حربیه» و «مقبره ابن حنبل» و «حریم طاهری» بود.
در سال ۳۳۴ هـ. ق ،معزالدوله دیلمیبغداد را فتح کرد و از جمله کارهایعمرانی وی در بغداد اهتمام به قبر این دو و ساختن مرقد و بارگاهی زیبا برای آنان بود. وی هم چنین تعدادی ازسربازان خود را برای خدمت بهمردم و برقراریامنیت در این منطقه مستقر کرد و با توجه به برقراری امنیت در دورانآل بویه و نزدیکی مقابرقریش بهبغداد بسیاری از شیعیان بغداد در روزهای معینی از سال نظیرعاشورا یاعید غدیر به زیارت این منطقه میرفتند. ـ در سال ۳۵۳ هـ. ق در روزعاشورا عزای عمومی اعلام شد و مردم بهنوحه و زاری پرداختند و در عصر همان روز درگیری بسیار شدیدی بینشیعیان وسنیان در منطقه «قطیعه امجعفر» و در مسیر راهکاظمین روی داد و تعداد زیادی زخمی شدند و غارتهای فراوانی صورت گرفت. ـ در سال ۳۵۴ هـ. ق برای اولین بار عیدغدیر دربغداد جشن اعلام گردید و مردم شادی کنان با صدای بوق وکرنا و دسته دسته به زیارت حرم کاظمین رفتند. ـ سال ۴۴۹ هـ. ق خانهشیخ طوسی در محله کرخ بغداد توسط گروهی از اوباش غارت شد و شیخ طوسی در اثر این کار به شهرنجف مهاجرت کرد. در طی سالهای متعدد شهر کاظمین بارها دچارسیل گردید. از همه شدیدتر سیل سال ۶۱۴ هـ. ق بود که باعث ویرانی بخشی از حرم و ویرانی شدید شهر کاظمین شد بهطوریکهخلیفه الناصرلدین الله دستور تعمیر خرابیها را صادر کرد و دستور داد باروئی گرداگرد شهر کاظمین بسازند. در دوران خلافات عباسی شهر کاظمین به عنوان محلهای تقریباً مستقل از بغداد و پرجمعیت با باروئی مستقل بود که علاوه بر نقیبعلویها، نقیب دیگری بر امور مرقد و شهر نظارت مینمود. در ماه محرم سال ۶۵۶ هـ. ق (۱۲۵۸م) لشکریان مغول به رهبری هلاکو شهر بغداد را محاصره کردند، این شهر پس از چند روز محاصره عاقبت در روز هیجدهم محرم سقوط کرد و مغولها خرابی فراوانی به شهر وارد ساخته و تعداد زیادی از اهالی شهر را به قتل رساندند. ابتدا قرار بود که عتبات مقدس شیعه از غارت مغولها در امان باشد اما واقعیت این بود که حرم کاظمین تنها حرم شیعه بود که مورد حمله قرار گرفت و به آتش کشیده شد و لشکریان مغول غنائم فراوانی را از حرم غارت کردند، طلا و نقره و سنگهای گرانبهای به غارت رفته به حدی بود که سربازان آن را بر روی زین اسبهای خود میآویختند. چندی بعد امیر قرهتای به بغداد رسید و دستور داد عمادالدین عمر بنمحمد قزوینی به اوقاف رسیدگی نماید و ساختمان حرم کاظمین و مسجد خلیفه را بازسازی نماید. در قرن هشتم هجری، شهر کاظمین رشد زیادی کرد و از شهرهای شلوغ و پر زوار بهشمار میرفت، (حمدالله مستوفی) اوایل قرن هشتم این شهر را چنین توصیف میکند: شهر کوچکی است که طول آن حدود شش هزار گام است و تعداد جمعیت آن حدود شش هزار نفر است. در اوایل قرن دهم از لحاظ استقلال اداری شهر مستقلی بهشمار میرفت. در سال ۹۲۶ هـ. ق که عراق تحت تصرف امپراتوری صفوی واقع شد، شاه اسماعیل صفوی به زیارت کاظمین رفت و دستور داد اداره مخصوصی برای مدیریت شهر به وجود آید و دادگاهی شرعی به ریاست یک قاضی که لقبشیخ الاسلام را داشت تشکیل شود و همچنین دستور داد تا مرقد کاظمین تجدید بنا شود و حقوقی را برای خدام مرقد تعیین نمود. ـ در سال ۱۲۸۶ هـ. ق « مدحت پاش» والی عثمانی عراق در بازنگری ساختار اداری، کاظمین را به شهرستان تبدیل کرد و این شهرستان یکی از شهرستانهای استان بغداد شد. ـ در سال ۱۳۰۲ هـ. ق «هدایت پاش» فرمانده لشکر ششم ترکان عثمانی در بغداد، دستور داد که پل چوبی شناوری بر روی رودخانه دجله زده شود تا دو بخش کاظمیه و اعظمیه را به هم متصل سازد و این گونه بود که کاظمین به بخش شرقی بغداد متصل شد. شهر کاظمین در طی عمر خود بسیاری از علما، فقها، شعرا، پزشکان و اندیشمندان را به جامعه عرضه نمود در این شهر مدارس علمی فراوانی وجود داشت که از همه مهمتر مدرسه سید محسن اعرجی است که اوایل قرن سیزدهم هجری تأسیس شدهاست. در شهر کاظمین کتابخانههای بسیاری وجود دارد که کتب خطی نفیسی در آنها نگهداری میشود. اولین چاپخانه عراق که یک چاپخانه سنگی بود در سال ۱۲۳۷ هـ. ق در شهر کاظمین راهاندازی گردید. شهر کاظمین در طیجنگ جهانی اول نقش مهمی در برابر حمله انگلیسیها ایفا نمود و در روز ۲۰ ذی الحجه ۱۳۳۲ هـ. ق بزرگان بصره از علمای کاظمین درخواست کمک کردند و علمای شهر کاظمین فتوایی در خصوص دفاع از شهرهای اسلامی در برابر حمله انگلیسیها صادر کردند و در روز سه شنبه دوازدهم محرم ۱۳۳۳ هـ. ق سید مهدی حیدری به همراهی تعدادی از رزمندگان به منظور جنگ با انگلیسیها ازکاظمین عازم میدانهایجنگ شدند و تمامی اهالی شهر به منظور تودیع رزمندگان از شهر بیرون آمدند. هم چنین اهالی کاظمین توانستند کمکهای زیادی را به رزمندگانی که ازنجف وکربلا عازم میدان جنگ میشدند، بنمایند. اما با تمام این تلاشها عاقبت انگلیسیها موفق شدند در روز ۱۷جمادیالاول ۱۳۳۵ هـ. ق شهر کاظمین را تصرف کنند و بدین گونه پایان تسلطعثمانی و آغاز تسلط انگلیسی در این شهر اعلام گردید. شهر کاظمین در طول مدت اشغال انگلیسیها، هیچگاه از مقاومت دست نکشید و تمامی فرستادگان انگلیسی در نامهها و یادداشتهای خود بر این مسئله صحه گذاشتند. از جمله در نامههای «میس بیل» چنین میخوانیم: «شهر کاظمین شهری افراطی در اعتقاد به وحدتاسلامی است و در نبرد باانگلیسیها بسیار مصمم و پابرجاست». همچنینفلیب آیرلاند دربارهٔ این شهر میگوید: دشمنی با انگلیسیها در شهر کاظمین بسیار شدید بود و علمای این شهر تهدید کرده بودند که اگر کسی درهمهپرسی به نفع تجاوز انگلیسیها رأی دهد او راکافر اعلام خواهند کرد»[۱۶]