
| نام | بقعه جوانمرد قصاب |
|---|---|
| کشور | ایران |
| استان | تهران |
| شهرستان | ری |
| اطلاعات اثر | |
| نوع بنا | بقعه |
| کاربری | مقبره |
| کاربری کنونی | زیارتگاه |
| دورهٔ ساخت اثر | قاجاریه |
| بانی اثر | فتحعلیشاه |
| اطلاعات ثبتی | |
| شمارهٔ ثبت | ۲۰۰۲ |
| تاریخ ثبت ملی | ۱ اردیبهشت ۱۳۷۷ |
![]() | |
جوانمرد قصاب نام شخصیتی نیمهافسانهای، نیمهتاریخی، و آرامگاهی (بقعه) در نزدیکیشهر ری است که در پارهای از متون به او اشارههایی شده است.محله پیرامون این بقعه نیز محله جوانمرد قصاب نام دارد.بعضیها اعتقاد دارند این مکان مقبرهابوالعباس قصاب آملی است که از طایفه جوان آملی بوده است که معروف به ابوالعباس قصاب جوانمرد یا جوان آملی است.
پیرامون شخصیت جوانمرد قصاب روایتهای متفاوتی ذکر شده است. در رسالهای در بارهٔ قصابان و سلاخان دربارهٔ او آمده است:
کنیزکی از جوانمرد قصاب گوشت خواست، اما به هر گوشتی که جوانمرد به او میداد، راضی نمیشد. جوانمرد خشمگین شد و پول او را پس داد. کنیزک که از ملامت و آزار آقای خود میترسید، گریه آغاز کرد. شاه مردان،علی بن ابیطالب، که از آنجا میگذشت مشکل کنیز را دریافت و به جوانمرد گفت که به کنیز گوشت بدهد. جوانمرد که علی را نمیشناخت، دست خود را به علامتِ امتناع از قبول فرمان آن حضرت تکان داد. پس از آنکه حضرت رفت، قنبر به جوانمرد گفت: «تو شاه مردان را نشناختی؟» جوانمرد دو چشم خود را با کارد بیرون آورد و دست خود را با ساطور از تن جدا کرد و به قنبر گفت که او را نزد علی علیهالسلام ببرد. حضرت علی فرمود چشمان و دست وی را در موضع خود بنهند، سپس فاتحهای خواند و بر جوانمرد دمید، فوراً چشمان و دست او درست شد.[۱]
این داستان با اندکی تغییر در برخی از کتابهای مقتل، از جملهطریقالبُکاء از محمدحسین بن عبدالله گریان شهرابی، که در آن داستانی دیگر دربارهٔ یکی از قصابان هواخواه علیبن ابیطالب آمده است و شاید منظور از او نیز جوانمرد قصاب بوده باشد هم ذکر شده است.[۲][۳]
در برخی آثار کهن جغرافیایی و تاریخی نیز از مقبره جوانمرد قصاب یاد شده است و این گمان را پدیدمیآورد که شاید جوانمرد قصاب شخصیت تاریخی ناشناختهای باشد.حمدالله مستوفی از مدفن او در ری وعبدالرزاق سمرقندی در ذکر وقایع از مدفن او درسرخس یاد کردهاند. بهنظر قزوینی جوانمرد قصابِ مدفون در سرخس به جوانمرد قصابِ ری ربطی ندارد.[۴] امروزه نیز در جنوب تهران به سوی ری، در زمینهای منصورآباد در منطقه بیستم شهرداری تهران بقعهای به نام جوانمرد قصاب هست که به احتمال زیاد بعد از عهدفتحعلی شاه (۱۲۱۲–۱۲۵۰) ساخته شده است.[۵]
ابیات لوحه قبرِ داخل بقعه نشان میدهد که صاحب آن را همان پیر افسانهای صنف قصاب دانستهاند. محله اطراف بقعه نیز جوانمرد قصاب نام گرفته و قصه جوانمرد قصاب برای مردم این محل، معروف و مقبره او زیارتگاه است. مقبرههای دیگری هم در برخی روستاها به نام جوانمرد قصاب هست[۶] و احتمال دارد همه آنها مقبرههایی نمادین برای شخصیت افسانهای جوانمرد قصاب باشند. قصابانافغانستان شبهای جمعه به نام جوانمرد قصاب نذری میدهند و در حین مراسم، یکی از پیران خانواده قصه جوانمرد قصاب را نقل میکند.[۷]
نورعلی الهی دربرهانالحق به نقل ازشاهنامه حقیقت (حقالحقایق) نوشتهٔ پدرشنعمتالله مکری جیحونآبادی، از جوانمرد قصاب در کناردده رجب استانبولی،حبیب نجار وحسن گاویار به عنوان یارانی یاد میکند که «پرتوی فیض جماعت اهل حق» (یارسان) مستفیض شدهبودند.[۸]
این یکمقالهٔ خردتهران است. میتوانید باگسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |