مفهوم جنایت جنگی حاصل مدوّن شدنحقوق بینالملل عرفی است که در طول تاریخ در جنگهای میاندولتهای حاکم جاری بوده و به تدریج شکل گرفته است، مانندقانون لیبر (۱۸۶۳)،این اولین قانون مدون برای برای تنظیم قوانین جنگی بود و به تدریج به عرف حقوق بین الملل تبدیل شد[۲]و مربوط بهارتش اتحادیه درجنگ داخلی آمریکا، و همچنینکنوانسیونهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ لاهه در مورد جنگهای بینالمللی؛این کنوانسیونها پایهگذار بسیاری از اصول حقوق بینالملل بشردوستانه بودند .[۱] پس از پایانجنگ جهانی دوم، دادگاههایی برای رسیدگی به جنایات جنگیقدرتهای محور تشکیل شد و اصول حقوقینورنبرگ را شکل داد. این دادگاهها نقش مهمی در تعریف جنایت جنگی در حقوق کیفری بینالمللی داشتند، از جمله تعریف جنایت جنگی درحقوق کیفری بینالمللی. در سال ۱۹۴۹، مفهوم حقوقی جنایات جنگی درکنوانسیونهای ژنو تعریف شد و تبیین گردید که دولتها میتوانند درخصوص مرتکبان جنایات جنگی، بهصلاحیت قضایی جهانی استناد کرده و آنها را در کشور خود محاکمه کنند، در سال ۱۹۴۹، کنوانسیونهای ژنو مفهوم حقوقی جنایات جنگی را تعریف کردند و تبیین کردند که دولتها میتوانند به صلاحیت قضایی جهانی استناد کنند. این نکته باید به وضوح بیان شود که این کنوانسیونها پایهگذار حقوق بینالملل بشردوستانه مدرن هستند حتی اگر جنایت جنگی در خاک کشور آنها رخ نداده باشد.[۱] در اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱، دادگاهها و محاکم بینالمللی دستهبندیهای جدیدی از جنایات جنگی را که برجنگهای داخلی اعمال میشود نیز تعریف و مدون کردند.[۱] «این نکته باید به وضوح بیان شود که این دادگاهها نقش مهمی در توسعه حقوق بینالملل بشردوستانه داشتند».
در مادهٔ ۸ اساسنامهٔ رم که سند مؤسسدیوان کیفری بینالمللی است، مصادیق جنایت جنگی برشمرده شدهاند، از جمله ارتکاب اقدامات زیر علیهغیرنظامیان: قتل عمد، شکنجه یارفتار غیرانسانی از جمله آزمایشهای بیولوژیکی، وارد کردن رنج شدید یا آسیب جدی به بدن یا سلامت افراد، تخریب و تصرف اموال در سطح گسترده که به صورت غیرقانونی و مغرضانه انجام گیرد و نتوان آن را به دلیل ضرورت نظامی توجیه نمود، مجبور کردن زندانیان جنگی یا دیگر افراد محافظتشده به خدمت در نیروهای یک قدرت متخاصم، محرومکردن عمدیاسیر جنگی یا دیگر افراد محافظتشده از حق برخورداری از یک محاکمه عادلانه و قانونی، اخراج یا انتقال غیرقانونی یا حبس غیرقانونی، گروگانگیری.[۳]
همچنین اقداماتی مانند حمله عمدی به غیرنظامیان و اهداف غیرنظامی مانند شهرها، روستاها، مدارس، بیمارستانها، بناهای تاریخی و هر مکانی که هدف نظامی محسوب نشود مصداق جنایت جنگی است.[۳]
از دیگر مصادیق جنایت جنگی، بهکارگیری سلاحهای مسمومکننده و گازها یا مایعات مهلک و سمی است. اهانت شدید نسبت به شأن و حرمت افراد، خصوصاً رفتارهای تحقیرآمیز و موهن، و همچنین ارتکابتجاوز جنسی، بردهسازی جنسی، فحشای اجباری، حاملگی اجباری،عقیمسازی اجباری یا هر نوع دیگرخشونت جنسی که نقض مفاد کنوانسیونهای ژنو باشد نیز جنایت جنگی است.[۳]
سربازگیری و فراخواندن نوجوانان زیر ۱۵ سال به خدمت در گروهها یا نیروهای مسلح یا استفاده از آنها برای شرکت فعالانه در جنگ نیز جنایت جنگی محسوب میشود.[۳]
دیدبان حقوق بشر «هدف قراردادن عمدی شهروندان غیرنظامی» را در طی یک جنگ، جنایت جنگی میداند.[۴]
محاکمهپیتر فون هاگنباخ توسط دادگاه ویژه امپراتوری روم مقدس در سال ۱۴۷۴ اولین محاکمه جنایی بینالمللی محسوب میشود.او به خاطر جرایمی محکوم شده بود که به عنوان یک شوالیه وظیفه داشت که از آن جلوگیری کند، هرچند که استدلال کرد که او «فقط به دنبال دستور» است.[۶]
کنوانسیونهای لاههمعاهدههای بینالمللی بود که در کنفرانس صلح اول و دوم درلاهه (هلند) در سالهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ و همزمان باکنوانسیونهای ژنو در میان نخستین اظهارات رسمی قوانین جنگ و جنایات جنگی در قوانین بینالمللیسکولار، مورد مذاکره قرار گرفت.
↑۱٫۰۱٫۱۱٫۲۱٫۳Cassese, Antonio (2013). Cassese's International Criminal Law (3rd ed.). Oxford University Press. pp. 63–66.ISBN 978-0-19-969492-1. Archived from the original on April 29, 2016. Retrieved October 5, 2015.