اصطلاحتحقیق و توسعه (تحتو)[۱] یاپژوهش و گسترش (پژوگو) (بهانگلیسی:Research and development) (مخفف به انگلیسیR&D، و همچنین در اروپاتحقیق و توسعهٔ فناوری، بهاختصارRTD) بنابر تعریفسازمان توسعه و همکاری اقتصادی، به «کار خلاقانهای گفته میشود که بهطور سیستماتیک انجام میشود تا به دانش موجود بیفزاید و این دانش را برای ابداع کاربردهای تازه بهکار برد.»[۲]دستهبندی فعالیتهای پژوهش و گسترش ازشرکتی به شرکت دیگر متفاوت است، اما در مجموع شامل دو مدل اصلی میشود. در یک مدل، وظیفۀ اصلی یک گروه پژوهش و توسعه، دستیابی وتوسعهٔ محصول جدید است؛ در مدل دیگر، وظیفه اصلی گروه پژوهش و گسترش عبارت است از، ساخت و کشفدانش نوین پیرامون عناوین علمی وفناورانه بهمنظورتوسعۀ فناوری (توسعۀ محصولات، فرآیندها و خدمات ارزشمند و جدید). در اکثر فعالیتهای یک شرکتبازدهی سریع سود یا بهبود سریع در عملکردها، افزایش کیفیت، با هدف تسریع دربازگشت سرمایهگذاری معمولاً موردانتظار است، اما این موارد دربارهٔ هیچکدام از مدلهای ذکرشده از تحقیق و توسعه، صدق نمیکنند. عموماًمهندسان، کادر پرسنلی در مدل اول پژوهش و توسعه را تشکیل میدهند، در حالی که در مدل دوم پژوهش و توسعه، غالباًدانشمندان صنعتی مشغول به فعالیت میشوند. فعالیتهای پژوهش و گسترش توسط شرکتهای خصوصی یا مؤسسات وشرکتهای دولتی انجام میپذیرند.
فعالیتهای پژوهشی که می تواند منجر بهتوسعه محصول جدید و فرایندها و خدمات ارزشمند شود.
تحقیق و توسعه یکی از مراحل اولیه در توسعه یک محصول، فرایند یا خدمت جدید و یا ارتقای نسخه موجود از آنها است.
چرخه تحقیق و توسعه اغلب با ایده و نظریهپردازی آغاز و به تحقیق، اکتشاف، طراحی و توسعه ختم میشود.
تحقیق و توسعه محصول جدید، تغییرات پرشتاب در تقاضاهای مشتریان و فناوریهای نوظهور به معنای نیاز همیشگی کسب و کار و انطباق با شرایط است. پیش از توسعه محصول باید درک عمیقی از بازار و نیازها داشته باشیم و این درک زمینه را برای توسعه محصول فراهم میکند.
بهبود و یا ارتقای محصولات و فرایندها موجود و ارزیابی مستمر محصولات، خدمات و فرآیندهای موجود نیز بخش کلیدی در تحقیق و توسعه به حساب میآید و بخش کلیدی دیگر میتوان به فناوری که توسعه پیدا کرده و فناوری میتواند فرایندها را بهسازی کند، هزینه را کاهش، بهرهوری و ایمنی را افزایش و ارتقا دهد.
در واقع واحد R&D را میتوان تیم کوچکی دانست که مسئول فرایند تحقیق و توسعه یک کسبوکار است و شامل جمعی از متخصصان، مهندسان و شیمیدانان و مدیران تحقیق و توسعه که گاهی اوقات به رهبرانی برای هدایت و یا کنترل نیز نیازمند هستند. در سطح جهانی صرف هزینه روی فرایند تحقیق و توسعه، به بالاترین میزان خود یعنی ۱۰۷ تریلیون دلار رسیدهاست که ایالات متحده و چین از نظر این هزینه پیشتازند، سهم بزرگی در بهبود زندگی شهروندانشان داشتهاست.
فرایند تحقیق و توسعه در طیف وسیعی از بخشها و صنایع مختلف پیدا می شود، و صنایع متمرکز بردتحقیق و توسعه که به شدت به پروژههای تحقیق و توسعه متکیاند میتوان به داروسازی، علوم طبیعی، خودرو، نرمافزار و فناوری تا شرکتهای فعال در زمینههای غذا و نوشیدنی اشاره کرد.[۳]
طراحی و توسعهٔ محصول جدید معمولاً یک عامل بسیارمهم در بقای یک شرکت بهشمار میآید. درصنایعی که دارای تحولات سریع هستند، شرکتها میبایست طراحیها و میزان محصولاتشان را به صورت پیوسته گسترش دهند. تغییرات پیوسته در فناوری، حضوررقبا و اولویتهای در حال تغییر مشتریان، این گسترش را اجتناب ناپذیر کردهاند. یک شرکت بدون برنامه پژوهش و توسعه، اگر میخواهد که از قافله عقب نماند، میبایست براتحاد استراتژیک،تملک وشبکههای کاری تکیه کنند.
سیستمی که بر پایهبازاریابی حرکت میکند، تمرکز آن بر روی نیاز بازار است. اما سیستمی که فعالیتهای آن بر پایه پژوهش و توسعه صورت میگیرد، بر روی نیازی که تاکنون برآورده نشده، متمرکز میشود.
عموماً، فعالیتهای پژوهش و توسعه توسط واحدها یا مراکز تخصصی وابسته به یک شرکت هدایت میشوند، یا میتواند به صورتقراردادی به شرکتهای تحقیقاتی یا دانشگاههابرون سپاری شوند. در زمینه تجارت، «پژوهش و توسعه» معمولاً به فعالیتهای آینده گرا وبلند مدت در حوزههایعلوم وتکنولوژی گفته میشود. در آن از روشهای متداول درتحقیقات علمی استفاده میشود با این تفاوت که هدفگیری به سمت نتایج از پیش تعیین شده تجاری است.
برخی معیارهای مشترک برای سازمانهای پژوهش و توسعه عبارت است از:بودجه، تعدادثبت اختراعات یا میزانمقالات تخصصی منتشرشده آنها.
درایالات متحده، نرخ متداول پژوهش و توسعه برای یک شرکت صنعتی حدود ۳٫۵ درصد ازدرآمد آن شرکت است که به این معیار اصطلاحاً «غلظت پژوهش و گسترش» میگویند. این مقدار برای یک شرکتفناوری پیشرفته مثل سازندگانقطعات کامپیوتری در حدود ۷ درصد است. گرچه شرکت Allergan (یک شرکتزیستفناوری) باسرمایهگذاری ۴۳٫۴ درصد در صدر جدول قرار میگیرد، با این حال هرگونه سرمایهگذاری بالای ۱۵ درصد قابل توجه محسوب میشود و شرکت را در زمره شرکتهای «فناوری عالی» قرار میدهد. برخی شرکتهای حاضر در این دستهبندی عبارتند از: شرکتهایصنایع داروسازی مثلمرک اند کو.، ۱۴٫۱ درصد یانوارتیس، ۱۵٫۱ درصد و شرکتهای مهندسی ماننداریکسون، ۲۴٫۹ درصد.[۴] این دست از شرکتها به خاطر پرداخت چنین هزینههای غیرمعمول، غالباً دارایریسک اعتباری میباشند.
عموماً، اینچنین مؤسسات تنها در بازارهایی که با تقاضای فزاینده مشتریان روبرو هستند، از قبیلدارو، تجهیزات علمی، سازوکارهای ایمنی-حیاتی (مانندهواپیما) یافناوری پیشرفتهتسلیحات نظامی، میتوانند به موفقیت دست یابند. نیازهای مفرط، ریسک بالای خطا و متعاقباً میزان بالایسود ناخالص در حدود ۶۰ تا ۹۰ درصد درآمدها را توجیه میکند. از آنجایی که خیلی از پروژههای سفارشی، هیچ محصول قابل بهرهبرداری به ثمر نمیرسانند، بنابراین سود ناخالص تقریباً به میزان ۹۰ درصد از هزینههای فروش، باهزینه تولید فقط ۱۰ درصد ازقیمت فروش محاسبه میشود. این رقم برای اکثر شرکتهای صنعتی در حدود فقط ۴۰ درصد از درآمدهاست.
از زاویه تکنیکی، سازمانهای صاحبفناوری پیشرفته همواره به دنبال راه حلهایی میگردند تا به منظورمستهلک کردنسربارهای زیاد خود، از فناوریهای پیشرفته که در اختیار دارند بهصورت چندمنظوره و مداوم استفاده نمایند. آنها اغلب فرایندهای پیشرفته تولید، گواهینامههای گرانقیمتایمنی، نرمافزارهای تعبیهشده تخصصی، نرمافزارهای طراحی کامپیوتری، طرحهای الکترونیکی وزیرسامانههای مکانیکی را دوباره و دوباره به کار میگیرند.
تحقیقات نشان میدهد که شرکتهایی که راهبرد پژوهش و گسترش پایداردارند، نسبت به آن دسته از شرکتهایی که برنامه سرمایهگذاری در حوزه پژوهش و گسترش ندارند یا برنامه نامنظمی دارند، به مراتب عملکرد بهتری دارند.[۵]
مطالعات مونن (۱۹۹۰)، دبرسون (۱۹۹۰) و گریلیچز (۱۹۹۸) بهطور جامع صرفاً به مسئله سرریز پژوهش و گسترش پرداخته است. منظور از سرریز اثری است که پژوهش و گسترش علاوه بر بخش مربوط، بر سایر بخشهای اقتصادی میگذارد و در بالا بردنارزش افزوده آنها نقش بسزایی ایفاء میکند.[۶]
علاوه بر آن برخی از پژوهشگران معتقدند که پروژههای پژوهش و گسترش از ریسک فنی و تجاری بالایی برخوردار بوده و بسیاری از آنها به موفقیت دست نمییابند. منزفیلد (۱۹۷۱)، شرر (۱۹۹۹) و نلسون (۱۹۹۹) اذعان میدارد که بازگشت سرمایههای R&D همیشه به صورت مستقیم و در زمان قابل پیشبینی اتفاق نمیافتد، بلکه شرکتهای دارای R&D قوی، شرکتهای فرصت آفرین هستند و این فرصت آفرینی بازگشت غیرمستقیم سرمایهگذاریهای پژوهش و گسترش را تضمین میکند.[۶]
تحقیق و توسعه کنونی،هسته مرکزی دنیای کسب و کار نوین است. تصمیمات اصلی در شرکتها بر پایه تحقیق و توسعه گرفته میشوند.
از آنجایی که سطح رقابتها، متدها و فرایندهای تولید با سرعت فزایندهای در حال گسترش هستند، بنابراین در مقوله کسب و کار، پژوهش و گسترش از درجه بالایی از اهمیت برخوردار میشود. این موضوع در حوزه بازاریابی یعنی جایی که شرکتها به منظور همگامی با گرایشهای نوین بازار مصرف و همچنین تحلیل نیازمندیهای مصرفکنندگان، چشمان تیزبین خود را بر روی رقبا و مشتریان متمرکز میکنند، دارای اهمیت ویژه میشود.
همانگونه که از تعریف پژوهش برمیآید، پژوهشگران از ابتدا نمیدانند که دقیقاً چطور به نتایج مطلوب خود دست یابند و متأسفانه این امر، مدیریت پژوهش و گسترش را بسیار دشوار میکند. به عنوان نتیجه، میتوان گفت که هزینه کرد بیشتر برای پژوهش و گسترش، «خلاقیت بیشتر، سود بالاتر یا سهم بازار بزرگتری» را ضمانت نمیکند.[۷]
در مجموع، مشخص شدهاست که یک رابطه مثبت و مستقیم بین پژوهش و گسترش، وبهرهوری شرکت در تمام بخشها وجود دارد، اما این رابطه مثبت در شرکتهای با فناوری پیشرفته به مراتب قوی تر از شرکتهای با فناوری پایین است.[۸][۹]با این حال مطالعات نشان از آن دارند که پژوهش و گسترش صورت گرفته توسط فناوریهای پایین، تأثیرات کوچک اما با اهمیتی را بر روی دیگر بخشهای بازارعرضه و تقاضا داشتهاند.[۱۰]
برای مثال،اوباما مبلغ ۱۴۷٫۶۹۶ میلیارد دلار برای پژوهش و گسترش در سال ۲۰۱۱ در خواست کرد.[۱۱] بیشتر این هزینه به تحقیقات پایهای بر روی مکانیسمهای بیماری تخصیص داده شدهاست.
بودجه پژوهش و گسترش سازمانهای دولتی، مانند FP7 وابسته به اتحادیه اروپا، نتایج پژوهشهای آنها را مؤثر تر کردهاست. با این حال، تحقیقات دولتی که برای کار در کشف رمزژنتیکی (DNA) پرداخت میشود دارای محدودیت در ثبت اختراعات میباشد.
↑۶٫۰۶٫۱احمد جعفرنژاد، ابوالفضل کیانی بختیاری و محمد حاجعلی، «ارائه مدل مناسب محاسبه نرخ بازگشت و سرریز سرمایهگذاری در پژوهش و گسترش برای صنایع منتخب در ایران»، فصلنامه علمی پژوهشی دانش سرمایهگذاری، دوره 4، شماره 14، تابستان 1394، صفحه 1-14
↑Ortega-Argiles, Raquel; Potters, Lesley; Vivarelli, Marco (2011). "R&D and productivity: testing sectoral peculiarities using micro data".Empirical Economics.41 (3): 817–839.
↑Ortega-Argiles, Raquel; Piva, Mariacristina; Vivarelli, Marco (2011). "Productivity Gains from R&D Investment: Are High-Tech Sectors Still Ahead?".IZA Discussion Papers. IZA (5975): 1–22.
↑Mendonca, Sandro (2009). "Brave Old World: Accounting for 'High-Tech' Knowledge in 'Low-Tech' Industries".Research Policy.38 (3): 470–482.