تبریز در طول تاریخ خود با فرازوفرودهای بسیاری روبهرو بودهاست. تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی، از جملهزمینلرزههای مهلک را تجربه کردهاست.[۲] سنگ بنای تبریز کنونی به دوراناشکانی وساسانی برمیگردد.[۲]
تبریز مجدداً در دورهٔ قاجار به شکوفایی رسید؛ بهطوریکه در این دوره بهعنوان مهمترین و پیشروترین شهر ایران شناخته میشد.[۱۸] در دوران معاصر نیز این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب میشود.[۳۳] تبریز در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بودهاست؛ بهطوریکه این شهر مانع خاموشیانقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی، همچونانقلاب ۱۳۵۷ و روند مدرن شدنِ ایران داشتهاست.[۱][۲][۲۸]
کوه سهند؛ به عقیدهٔ برخی، واژهٔ تبریز (تبپنهانکن) به جهت پنهانکنندگی تف و گرمای کوه سهند به این شهر اطلاق شدهاست.
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست.[۳۴] با توجه به این،مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانیآذری قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوبدریای خزر وابستهاست؛ یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معربشدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (درزبان عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر درزبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسئله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسلهٔساسانی یا شاید قبل ازاشکانیان برمیگردد.[۲]
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونهابوالفدا) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهایکردی وتاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود.[۱]
عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن درپارسی میانه وکهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرماییکوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و به فارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست.[۱]دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.[۲۲]
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله اینکه زبیده زنهارون الرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند.[۳۵] هرچنداحمد کسروی در کتابآذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.[۳۶]
لقبها و عناوین
جشن افتتاح نخستین خطتراموای ایران در تبریز (معروف بهقونقا) در سال ۱۲۸۰ خورشیدی؛[۳۷]شهر اولینها یکی از لقبهای تبریز است.
تاریخ اولیهٔ شهر تبریز هنوز بهدرستی معلوم نشدهاست و بحثهای زیادی دراینباره مطرح است. برخی تاریخپژوهان ادعا کردهاند کهبهشت عدن در محل فعلی شهر تبریز بنا شده بود.[۵۷] نخستین نوشته موجود دربارهٔ تبریز کتیبهٔ پادشاه آشورسارگن دوم میباشد.[۵۸] اکتشافات انجامشده در طی سالهای ۱۳۸۰ در سایت موزهٔ عصر آهن در حوالی مرکز تبریز نشان از وجود تمدنی در محل کنونی شهر تبریز در هزارهٔ اول و دوم قبل از میلاد دارد.[۵۹] این شهر در طول تاریخ چندین بار بهعنوان پایتخت حکمرانی پادشاهان مختلف انتخاب شدهاست. از جمله نخستینِ این موارد پایتختِ حکمرانیِ فرماندهٔاسکندر مقدونی به نامآتروپات بودهاست.
پیش از اسلام
شماری از محققان بر این عقیدهاند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم (پادشاهآشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشتهاست. در کتیبهٔ سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شدهاست. این دژ بنابر نوشتههای کتیبهٔ سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیرهٔ سواراناورارتو بوده که در حملهٔآشوریها ویران شدهاست.[۱] اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعههای دورانمادها، مورد اختلاف بین محققان است.[۲]
در کتاب تاریخ ایران (چاپدانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیشتر در سدهٔ هفتم این واقعه روی دادهاست.[۳۱] شهر کنونی تبریز بر روی خرابههای شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و بهعنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمراناناشکانیتبارارمنستان، پایتخت این منطقه بودهاست.[۶۰][۶۱]
ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان میکند، این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) بهدستِاردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان (تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد.[۲]
پس از اسلام
جایگاه تبریز در نقشهٔ استان آذربایجان در دورهٔ خلفای عباسی
احتمالاً تبریز در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست. در زمان فتح آذربایجان بهدست مسلمانان در سال ۲۲ هجری توجه آنها بیشتر متوجه شهراردبیل بود و نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کرده بود، نیامدهاست.[۲]
پس از فتح آذربایجان، گروههایی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافتمنصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهوریمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند.[۱] بهگفتهٔیاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه روّادِ ازدی در زمانمتوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.[۳۴]مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر اوابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد.[۳۳] در حالی که نویسندگانی مانندابن خردادبه،[۶۲]احمدبن یحیی بلاذری[۶۳] وطبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند.[۲]
تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری رو به گسترش نهاد و بر اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان افزوده شد. بهطوریکهمتوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود.[۱] این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» رو به گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً بهشدت آسیب دید.[۱] هنگامی کهناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.[۳۳]
اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سالطغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و بهگفتهٔابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت.الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصد سال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.[۱]
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. درراحةالصدور آمده کهطغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.[۶۴] بعد از وفاتسلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنانکه از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجریمغولان دو بار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و از جمله تبریز دست یافتند.[۳۳]
سفینهٔ تبریز؛ از آثار برجستهٔ ادبی دورهٔایلخانان که در میان سالهای ۷۲۱ تا ۷۲۳ هجری توسط ابوالمجد تبریزی در تبریز گردآوری و کتابت شدهاست.مینیاتور گنبد غازانیه (آرامگاهغازان خان وآرپاخان) در محلهٔشنب غازان
در دورانایلخانان تبریز به اوج شکوفایی خود رسید. اباقا خان دومین پادشاه از سلسله ایلخانان تبریز راپایتخت به عنوان قلمرو سلسله ایلخانیان برگزید و حکمرانی خود را بر قلمرویی ازنیل تاآسیای مرکزی در این شهر ادامه داد. در زمان حکمرانیغازان خان اصلاحات غازانی از این شهر شروع شد و بناهای متعددی از جمله بنای دو شهر اقماری و نمونهشنب غازان وربع رشیدی در این دوران انجام شد.مارکو پولو جهانگرد ونیزی که در سال ۱۲۷۵ میلادی از این شهر عبور نمود دربارهٔ شکوفایی این شهر در آن دوران نوشتهاست:
... شهری بسیار بزرگ که با باغهای زیبا و دلانگیز محصور شدهاست. موقعیت قرار گرفتن این شهر بسیار عالی است بهطوریکه کالاها از همه نقاط به این شهر آورده میشوند. بازرگانان لاتین و به ویژه ژنویها به این شهر میروند تا کالاهایی که از سایر نقاط به این شهر آورده شدهاند را خریداری نمایند.[۶۵]
طرحی از شهر تبریز در قرن شانزدهم میلادی توسط ریاضیدان عثمانی نصوح مطراقچی
دوران شکوه تبریز در سلسلههایتیموریان،قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔصفویه ادامه یافت.[۳۱] به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری)شاه اسماعیل تبریز را به تصرف خود درآورد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه را در این شهر بنیانگذارد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریزسنیمذهب بودند و بهزودی سیاستهای سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران وعثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیبپذیر شود؛ بهطوریکه چندینبار به تصرف عثمانیان درآمد تا این کهشاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز بهقزوین منتقل نمود.[۲]
تبریز بار دیگر در اواخر صفویان و در خلال جنگهای دوازده ساله بین ایران و عثمانی، تصرف شد و دراشغال تبریز بهدست عثمانیها در سال ۱۵۸۵، مردم این شهر توسط عثمانیها مورد کشتار و غارت قرار گرفتند.[۶۶] در زلزله مهیبی در ۱۷۲۱ میلادی هشتاد هزار تن از ساکنان این شهر کشته شدند. در اشغال مجدد شهر توسط عثمانیها ما بین سالهای ۱۷۲۴–۱۷۲۵ میلادی حدود دویست هزار تن از مردم این شهر بهدست قوای عثمانی کشتهشدند.[۶۷] در سال ۱۷۸۰ زلزله مهیب دیگری دویست هزار نفر دیگر از مردمان این شهر را کشت.[۶۸] این بلایای متعدد باعث شدند تا در اواخر قرن هیجدهم میلادی تبریز با جمعیتی سی هزار نفری به شهر ارواح مبدل شود. در این سالها هر قسمتی از شهر توسط خانوادهای اداره میشد.
با آغاز دوران قاجار این شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت. تبریز در دورهٔقاجاریان به عنوان ولیعهد نشین این سلسله انتخاب شد.[۲] با آغازجنگهای ایران و روسیه در این دوران، تبریز یکی از اهداف قوای روس بهشمار میرفت. روسها سرانجام در سال ۱۸۲۶ میلادی تبریز را به تصرف خود درآوردند. با امضای توافقنامه صلح بین ایران و روس این شهر دوباره به دست نیروهای ایرانی افتاد. در آرامش پس صلحعباس میرزا، ولیعهد وقت و والی آذربایجان، شروع به اصلاحات گسترده و مدرنسازی در شهر نمود. او نقشه جدیدی از شهر تهیه کرد و به بازسازی تبریز پرداخت. عباس میرزا سیستم پستی و سیستم مالیاتی نوینی را در این شهر بنیان نهاد و همچنین مدرنسازی نظامی ارتش ایران و صنایع مرتبط با آن در این شهر آغاز شدند.[۶۹]
رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. توسعه این شهر بهویژه با ثبات نسبی در دوران قاجار با همجواری باروسیه وعثمانی و موقعیت سوقالجیشی این شهر در مسیر مبادلاتی ارتباطی شرق و غرب شدت یافت. از همین رو بسیاری از پیشرفتها و مظاهر تمدن نوین در سطح کشور از تبریز آغاز شدهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت.[۱] بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه،[۷۰][۷۱] اولین سینمای عمومی،[۷۲] اولینکودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران، ادبیات نوین،نمایشنامهنویسی بهزبان فارسی[۷۳] وزبان ترکی آذربایجانی[۷۴] و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بودهاست. از این رو تبریز، به عنوانشهر اولینها مشهور شدهاست.[۷۵]
نزدیکی این شهر به مسیر مبادلات با غرب باعث ارتباط و رشد و نمو جنبشهای روشنفکر و آزادیخواه این شهر گردید. نقطه بارز این تأثر در نقش ویژه تبریز در جنبشمشروطه نمودار گشت. پس از سرکوب مشروطه توسطمحمدعلیشاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند. در این زمان در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی چونستارخان (سردار ملی)،باقرخان (سالار ملی)، وشیخالاسلام بودند که از این دستآورد پاسداری کنند.[۷۶] مقاومت تبریز با واکنش نیروهای دولتی مواجه شد بهطوریکه شهر تبریز توسط نیروهای دولت برای مدت چندین ماهمحاصره شد. سرانجام در آستانه بحرانی شدن قحطی در تبریز با مداخله قزاقهای روس برای حفظ جان کنسول آن کشورمحاصره تبریز شکسته شد و نیروهای آزادیخواه (قشون ملی) به طرف تهران حرکت کرد. آزادی خواهان از جنوباصفهان وگیلان نیز مردم به پا خواستند. با هجوم آزادیخواهان وفتح تهران مشروطهخواهان و آزادیخواهان در قیامی که تبریز سرآغاز آن بود به پیروزی رسیدند.[۷۶]
این آزادیخواهی در تبریز بعد از پیروزی جنبش مشروطه و با اشغال این شهر توسط قوای روس بهای سنگینی را بر دوش مردمان این شهر نهاد. چهار ماه پس از پیروزی مشروطه خواهان در ایران در آذر ماه سال ۱۲۹۰ خورشیدی قوای روس باتهاجمی مجدد این شهر را آماج حملات خود قرار داده و اشغال نمودند. روسها در روزهای پس از تسخیر تبریز به سرکوب آزادیخواهان و مردم عادی این شهر پرداختند و فجایع خونباری را علیه مردم این شهر رقم زدند. اشغال روسها تا اواخر جنگ جهانی اول که شهر تبریز بین قوای دوطرف درگیر دست به دست شد ادامه یافت.[۷۷]
پس از جنگ جهانی اول، با پیروزی انقلاب روسیه نیروهای این کشور در اسفند ۱۲۹۶ تبریز را تخلیه کردند و قدرت را به کمیته محلی حزب دموکرات ایران واگذار نمودند. در این هنگام با خلأ قدرت نظامی ناشی از تخلیه قوای روس، نیروهای امپراتوری عثمانی تبریز را به اشغال خود درآورده و سران دموکرات این شهر را از جملهشیخ محمد خیابانی تبعید نمودند. با اضمحلال امپراتوری عثمانی کنترل تبریز مجدداً به دست ایرانیها افتاد. شیخ محمد خیابانی در بازگشت از تبعید، دولتی خودمختار به نامدولت آزادیستان را در این شهر بنا نمود که با سرکوب و کشتار سران این دولت توسط نیروهای دولت مرکزی ایران، کنترل شهر مجدداً به دست دولتیان افتاد. در سوم اسفند ۱۲۹۹رضاخان با کودتایی در شهر تهران با همراهیسید ضیا قدرت سیاسی کشور ایران را در دست گرفت. در دوران پس از کودتا نارضایتیهایی در بسیاری از نقاط ایران بهوجود آمد. از جمله این ناآرامیها قیامسرگرد لاهوتی فرمانده ژاندارمری در تبریز بود که مورد حمایت دموکراتهای تبریزی قرار گرفت. قیام لاهوتی دوام زیادی نیاورد و پس از یک هفته در مقابل نیروهای قزاق ایرانی شکست خوردند.[۷۸]: ۴۷–۵۱
در دوران زمامداری رضاشاه سیاستیک کشور، یک ملت در پیش گرفته شد. این سیاست بر یکسانسازی کلیه امور مردمی از جمله زبان کشور استوار بود. در این دوران سیاستهای خشنی در اجبار به استفاده از زبان فارسی و فارسیسازی امور اتخاذ شد. چاپ و نشر به زبانهای دیگر از جمله ترکی آذربایجانی به کل ممنوع شد. سیستم آموزش سنتی با سیستم آموزش نوین که زبان فارسی تنها زبان مجاز ایرانی در آن بهشمار میرفت جایگزین شد. همچنین آذربایجان برخلاف استانهای مرکزی و استانهای سواحل خزر که دولت وقت دست به صنعتی کردن این نواحی زدهبود از مدرنسازی و در پی آن صنعتیسازی دوران رضاخان بهره چندانی نبرد. ایالت آذربایجان به مرکزیت تبریز که بهطور سنتی دارای دولتمرد خود بود به دو استان آذربایجان شرقی به مرکزیت تبریز و استان آذربایجان غربی به مرکزیترضاییه (با نام خود ساخته جدید) تقسیم شد و آذربایجان که زمانی دروازه ایران به مبالات با غرب بود به انبار غلات ایران تقلیل دادهشد.[۷۸]: ۵۴–۶۱
در جریانجنگ جهانی دوم واشغال ایران بهدست متفقین رضاخان از قدرت خلع شد و تبریز به اشغال قوایشوروی درآمد. پس از اتمام جنگ قوای شوروی از تخلیه این منطقه سر باز زدند و در سال ۱۳۲۴،فرقه دموکرات آذربایجان، به رهبریسید جعفر پیشهوری و با حمایت شوروی سعی در برپاییحکومتی خودمختار از دولت مرکزی ایران به مرکزیت تبریز کرد. با بیرون رفتن نیروهای شوروی و حمله نیروهای ارتش ایران نیروهای فرقه دموکرات شکست خورده و حکومت خودمختار آذربایجان درست یک سال پس از تأسیس فرو پاشید.[۷۹] سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به دیوار آهنین و بستهشدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق تجاری شهر بهعنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران وارد نمود.[۳۱]
در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی،تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشتهشدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهراتقم به درگیری با پلیس و نیروهای امنیتی وقت کشید و معترضان پس از یک روز تظاهرات و درگیری بیشتر نقاط شهر را تسخیر نمودند.[۸۰] در سالهای نخست بعد ازانقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفدارانحزب جمهوری خلق مسلمان ایران، به طرفداری ازآیت الله شریعتمداری برخی ناآرامیها را در این شهر پدیدآوردند. طرفداران این حزب با اختلاط دین و سیستم سیاسی مخالف بودند و همچنین خواهان احقاق حقوق اقلیت آذربایجانی بودند.[۸۱] در پی گسترش ناآرامیها نیروهای نظامی مستقر در این شهر از جمله پایگاه نیروی هوایی تبریز به حمایت از معترضان پرداخت. آنها برای نشان دادن قدرت خود شش فروند جنگده فانتوم را در ارتفاع پایین بر فراز تبریز به پرواز درآوردند.[۸۲][۸۳] در نهایت کنترل مراکز حساس شهر از جمله مرکز صدا و سیما تبریز و پایگاه دوم شکاری نیروی هوایی به دست معترضان آمد. با دخالت نیروهای پاسداران انقلاب اسلامی اعزامی از تهران و نیروهای چپ دانشگاه تبریز که در آن زمان از رژیم جدید در تهران حمایت میکردند درگیریها در تبریز به خشونت کشید. سید محمدکاظم شریعتمداری که در قم زندگی میکرد در پیامی که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد، مردم را به پرهیز از خشونت دعوت نمود و سرانجام اعتراضات تبریز آرام گرفت. با دستگیری و اعدامهای گسترده، حصر خانگی و خلع لباس سید محمدکاظم شریعتمداری، و تعطیلی حزب خلق مسلمان این ناآرامیها در۲۰ دیماه ۱۳۵۸ خاتمه یافت.[۸۴]
ساخت و ساز بناهای مدرن در بافت جدید شهر تبریز.
جنگ ایران و عراق این شهر را مانند سایر نقاط نیمه غربی ایران متأثر نمود. نیروهای داوطلب تبریز در سالهایجنگ عراق با ایران نقش بارزی در دفاع از مرزهای کشور ایران داشتند و حضور نیروهای داوطلب تبریزی در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشتهشدگان (شهیدان) این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بودهاست.[۱] در جریان این جنگ، به هنگامجنگ شهرها، مناطق صنعتی و مسکونی این شهر بیش از ۴۰ بار مورد حمله هوایی نیروی هوایی ارتش عراق قرار گرفت.[۸۵] از جمله قربانیان بمباران هوایی تبریز، کشتهشدن ۲۲ تن از دانشجویان دانشگاه تبریز به هنگام بمباران ساختمانهای این دانشگاه میباشند.[۸۶]
در دوران پس از جنگ، توسعهٔ این شهر با سرعت ادامه یافت. با این حال، توسعهٔ غیرمتوازن تبریز در سالهای بعد از انقلاب اسلامی و بعد از جنگ بدون توجه به برنامه توسعهٔ کلانشهری انجام پذیرفتهاست. این توسعهٔ افسار گسیخته باعث ایجاد و گسترش نارساییهای مبرم در خدمات شهری و آسیبهای زیستمحیطی در تبریز و اطراف آن شدهاست.[۸۷] در سالهای اخیر طرح توسعه جدیدی برای این شهر ترسیم شده که هدف آن متوازن نمودن توسعه شهری تبریز میباشد.[۸۸][۸۹]
وضعیت طبیعی
جغرافیا
دورنمایی از کوه دند و قلهٔ آن
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوبشرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین وعون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای گوزنی وباباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههایرشتهکوه سهند محدود شدهاست.[۱][۲۲][۹۰][۹۱]
تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای همواردشت تبریز و شورهزارهایتلخهرود (آجیچای) محدود شده و به شکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ یا یک جلگهٔ بینکوهی درآمدهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سهراهیمرند تا ۱۵۶۱ متر در محلهٔ زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است.[۱][۱۲] مسافت جادهای بین این شهر تااردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تازنجان ۲۸۰ کیلومتر، تاارومیه ۱۴۹ کیلومتر و تاتهران ۵۹۹ کیلومتر است.[۹۲]
مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریباً ۲۰ برابر شدهاست، بهطوریکه مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتاً ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیدهاست.[۱]
مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافتهای فرسوده بودهاست.[۹۳]
رودخانهها
از پیرامون و نیز از داخل تبریز دو رودخانه عبور میکند:تلخهرود یا آجی چای، رودخانهای دایمی که از شمال غربی این شهر میگذرد و رود موسمیمهرانهرود که پس از عبور از مرکز تبریز در شمالغرب این شهر به آجیچای میپیوندد.[۱]
رودخانهٔ تلخهرود که از دامنههای جنوبی کوهسبلان سرچشمه میگیرد، پس از عبور از جلگهٔسراب و پیوستن چندین شعبه از دامنههایقوشهداغ در شمال وبزقوش وسهند در جنوب به آن، واردجلگهٔ تبریز میشود و در امتدادجادهٔ تبریز–آذرشهر به سمت جنوبغرب جریان پیدا میکند و در اطرافگوگان بهدریاچهٔ ارومیه میریزد.[۱] آب رودخانهٔ تلخهرود به دلیل عبور از زمینهای گچی و نمکی در مناطق شمالشرق تبریز تلخ و شور است و برای کشاورزی مناسب نیست. میانگین آبدهی این رودخانه در ایستگاه اندازهگیری ونیار –در شمالشرق تبریز– بین ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیهاست.[۱]
مهرانهرود (قوریچای)
پل بیلانکوه برروی رودخانهٔاسبهریز«پل بازار» بررویمهرانهرود، که بخش شمالی بازار تبریز را با بخش اصلی آن مرتبط میسازد.
رودخانهٔ مهرانهرود نسبت به رودخانهٔ تلخهرود از میزان آبدهی کمتری برخوردار است و در بیشتر ماههای سال کمآب و در برخی ماههای گرم، خشک میشود. این رودخانه از دامنههای کوهسهند در جنوب شرق تبریز سرچشمه میگیرد و با عبور از درهٔلیقوان به شهرباسمنج در جنوبشرق تبریز میرسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانههای فصلی و فرعی متعدد (همچوناسبهریز)، بر آب آن افزوده میگردد. مهرانهرود از سمت شرق تبریز، وارد این شهر میشود. این رود پس از ورود به تبریز با جهت شرقی–غربی از داخل شهر عبور کرده و بعد از عبور از زمینهای کشاورزی غرب تبریز در ناحیهٔ شمالغربی تبریز و در نزدیکیفرودگاه تبریز به تلخهرود ملحق میشود.[۱]
اقلیم تبریزاستپی خشک با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد است. سرمای زمستانی، تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقهاست. اقلیم این شهر در تابستانها خشک و گرم است؛[۲۲] اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوهسهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.[۲]
میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتیگراد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتیگراد است. میانگین بارندگی سالیانهٔ تبریز مانند بیشتر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلیمتر در سال است. معمولاً در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ میدهد.[۱]
مقایسهٔ نسبی میزان خطر زمینلرزه در نقاط مختلف ایران؛ نقاط قرمزتر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آنها بیشتر است.
تبریز در ناحیهای زلزلهخیز واقع شده[۲۲] و این شهر در طول تاریخ بارها با زلزلههای مهیبی مواجه شدهاست. مهیبترین زمینلرزهای که تا به حال تبریز شاهد آن بوده، در سال ۱۱۵۸ خورشیدی (۱۷۸۰ میلادی) روی دادهاست.[۲][۳۳]
جنبش و حرکت خفیف زمین بهصورت روزانه در تبریز اتفاق میافتد. دلیل وقوع زمینلرزههای بزرگ و مخرب رشتهکوههایالبرز وزاگرس و شهر تبریز که محل تلاقی این دو رشته کوه میباشد، قرارگرفتن آنها در مسیرکمربند آلپاید است. مسیر این کمربند از میانهٔاقیانوس اطلس شروع میشود و پس از عبور ازدریای مدیترانه، شمالترکیه،ایران،هند،چین و جزایرفیلیپین، به کمربند دیگری کهاقیانوس آرام را دور میزند، متصل میشود.
از جمله گسلهای بارز آذربایجان، «گسل شمال تبریز» است. این گسل که به موازات جادهٔ اصلی تبریز–بستانآباد تا میانه امتداد یافته، مسبب زمینلرزهٔ سال ۱۷۲۱ میلادی با شدت ۷٫۶ درجهٔ ریشتر میباشد. هرچند این گسل در سدهٔ حاضر فعالیت مشخصی نداشتهاست؛ ولی شواهدی مبنی بر امکان تجدید حرکت آن وجود دارد. اطلاعات آماری نیز نشان میدهد که دورهٔ بازگشت زمینلرزههای شدید و مخرب در تبریز میتواند تا حدود ۲۶۰ سال نیز برسد.[۹۵]
مسجد کبود، پس از پشتسر گذاشتن زمینلرزهٔ ویرانگر سال ۱۷۸۰ میلادی
تعدادی از تاریخهای مهم وقوع زمینلرزه در تبریز در زیر فهرست شدهاند:
در سال ۲۴۴ هجری قمری و در زمان حکومتابوالفضل جعفر متوکل (خلیفهٔ عباسی) تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی گردید.[۲]
در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمینلرزه سخت آسیب دید. منجمی بهنام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمینلرزه را پیشبینی کرده بود.[۲] در سفرنامهای که ازناصر خسرو برجای مانده، به این زمینلرزه اشاره شدهاست:[۹۶]
مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند؛ و در تبریزقطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.
در سال ۱۱۵۸ خورشیدی زمینلرزه خسارتهای عمدهای به تبریز وارد کرد.[۲]
تبریز دارای یک شهرک امن برای اسکان شهروندان در مواقع وقوعبحران وبلایای طبیعی — بهویژه زمینلرزه — است. این شهرک که در بالادستبزرگراه شهید کسایی و در جوار پارک جنگلیعباس میرزا واقع شده، دارای گنجایش اسکان ۱۰ هزار نفر بوده و امکان اسکان ۲۰ هزار نفر را در شرایط بحرانی دارد.[۹۷]
تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز بهزبان آذری باگویش تبریزی سخن میگفتهاند که تا حدود سدهٔ یازدهم هجری در آذربایجان رایج بودهاست.[۱] زبان آذری از زبانهای ایرانی و نزدیک به گویشهای جنوبدریای خزر وتاتی بودهاست.[۲]
مسعودی در سال ۳۱۴ (سدهٔ چهارم هجری) از میان زبانهای رایج در این شهر، زبانهای پهلوی، دری و آذری را ذکر نمودهاست.[۹۹]محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» مینویسد: «زمانی که به سال ۴۸۸ هجری (سدهٔ پنجم هجری)ناصر خسرو باقطران در تبریز ملاقات میکند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن میگفتهاند؛ ولی بهفارسی دری نمیتوانستهاند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری مینوشتهاند».[۱۰۰]
یاقوت حموی در سدهٔ ششم هجری به ابو زکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره میکند که به یک لهجهٔ محلی ایرانی تکلم میکردهاست.[۳۴] همچنین در رسالهای از مولانا روحی انارجانی به نام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» (سدهٔ یازدهم هجری) بخشی بهزبان آذری نوشته شده و این مینمایاند که تا زمانسلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز این زبان ایرانی در تبریز رواج داشتهاست.[۱۰۱]
اولیا چلبی، سیاحِ معروفِ عثمانی، درسیاحتنامه خود (۱۶۴۷ تا ۱۶۵۴ میلادی) زبان مردم تبریز را اینگونه شرح میدهد: «ارباب فرهنگ و معارف شهر به فارسی تکلم کنند، اما تره افشار و گوک دولاقهایش لهجه مخصوصی دارند که چند نمونه تقدیم میشود: هزه تانمه میشم، منمچون خاطرمانده اولوبدر، دارجنحمشم، یارونجشم، آپارکیلن چاقری.»[۱۰۲][۱۰۳] اشاره این سیاحتنامه نشان میدهد که تا سالهای ۱۶۵۰ یعنی حدوداً ششصد سال پس از تسلط سلسلههای ترکزبان بر ولایات ایران و بهویژه سلجوقیان و کوچ و استقرار برخی اقوام و قبایل ترکزبان در آن منطقه، هنوز زبان مردم تبریز کاملاً به ترکی تبدیل نشده بود.[۱۰۳]
قومیت مردم ساکن در تبریز شامل ۹۶٫۵٪آذریهای ایرانی، ۲٫۹٪فارسیزبان و ۰٫۶٪ از سایر قومیتها میباشد.[۲۰] همچنین مطالعهٔ مقایسهای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده کهآذریهای ایرانی و احتمالاً اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردمگرجستان دارند.[۱۰۴]
بر پایه سفرنامهها و تاریخ نوشتههای جهانگردان و تاریخ نگارانی که از تبریز گذر کردهاند در گذشته قومیتهای مختلفی در شهر تبریز سکونت داشتهاند. برای مثال بنا به گفتهٔ جهانگردان ونیزی که در حوالی دوره آققویونلو از تبریز دیدن کردهاند: «ایرانیان، ترکمانان، عشایر هواخواه صفویه و ارامنه» ساکنان تبریز را تشکیل میدادند.[۱۰۵]آنتوریو تنرئیرو (جهانگردپرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومتشاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز مینویسد: «در این شهرفارسیزبانان و عدهای ازترکمانان زندگی میکنند که همگیسفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند».[۱۰۶]
شاه اسماعیل یکم هنگام تاجگذاری در شهر تبریز به سال ۱۵۰۱ میلادی، علیرغم آنکه در آن زمان اکثریت ساکنان شهرسنیمذهب بودند، مذهب شیعهٔ دوازدهامامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد.[۱۰۸]
تبریز شمار زیادی از پیرواناهل حق را در خود جای دادهاست. البته بنا به یک رسم نانوشته، هیچگاه از این جماعت آمار گرفته نمیشود؛ ولی هر مسافری میتواند مردان آنها را به راحتی از طریق سبیل بلندشان در بیرون تشخیص دهد. با توجه به اینکه تبریز محل اعدامسید علیمحمد باب (ژوئیهٔ ۱۸۵۰) بوده، احتمال دارد تعدادیبهایی هم در شهر ساکن باشند.[۱۰۹]
ارامنهٔ تبریز که بیشترین کمینهٔ ساکن این شهر را تشکیل میدهند، در طینسلکشی ارمنیها که توسطامپراتوری عثمانی و همزمان باجنگ جهانی اول صورت گرفت، به تبریز و دیگر نقاط آذربایجان پناه برده و در این منطقه ساکن شدند. مذهب ارامنهٔ تبریزکلیسای حواری ارمنی (گریگوری) است که یکی از مذاهب کهن آیین مسیحیت محسوب میشود.[۱۱۰]
پیشتر جمعیت کوچکی از کلیمیان هم در شهر ساکن بودند.[۱۱۱] بعد از آنکه «هولاکوخان» در سال ۱۲۸۵ سلسله خود را تأسیس کرد بسیاری از یهودیان به این شهر مهاجرت کردند.[۱۱۲] به دلیل تبعیضات و تعدیات فراوان جمعیت کلیمیان تبریز در دوران صفوی پراکنده شدند.[۱۱۳] هر چند در قرن ۱۹ به حضور پررنگ ایشان در عرصه فرش اشاره شدهاست.[۱۱۴] امروزه همهٔ آنها بهتهران مهاجرت کردهاند.[۱۱۱]
از دیرباز قرار گرفتن شهر تبریز در منتهیالیه مسیر تجارت ایرانیان به غرب و واقع شدن در مسیر جاده ابریشم علاوه بر رونق تجارت باعث رونق فرهنگ و هنر در این شهر شدهاست. ایجاد مدارسی همچونربع رشیدی نیز به این رونق افزودهاست. در دوران معاصر تأسیسمدرسه مموریال در اواخر قرن نوزدهم و بعدها ایجاد دانشگاه تبریز و همچنین وجود جریانهای روشنفکر در این شهر به رونق تبادلات فرهنگی این شهر افزود. این شهر همچنین خاستگاه یکی از مکتبهای نگارگری ایران میباشد که با نام همین شهر، «مکتب تبریز»، شناخته میشود که در دورانایلخانان،جلایریان، ترکمانانقراقویونلو وآققویونلو وصفویان شکل گرفتهاست.[۱۱۵]
رتبهٔ یکم (پیش از ۱۲۶۹ خورشیدی): تبریز در سال ۱۲۴۷ خورشیدی، پرجمعیتترین شهر ایران بود و در همین سال،تهران در جایگاه دوم قرار داشت.[۱۱۹]
رتبهٔ دوم (۱۳۴۳ – ۱۲۶۹ خورشیدی): در سال ۱۲۶۹ خورشیدی، جمعیت تبریز و تهران برابر شد و پس از آن، تبریز رتبهٔ دوم را به خود اختصاص داد.[۹][۱۱۹]
رتبهٔ سوم (۱۳۴۵ – ۱۳۴۳ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتیاصفهان نسبت به تبریز در سال ۱۳۴۳ خورشیدی.[۹]
رتبهٔ چهارم (۱۳۸۶ – ۱۳۴۵ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتیمشهد نسبت به تبریز در سال ۱۳۴۵ خورشیدی.[۹][۴]
نمایی از مسجدشهر جدید سهند و بخشی از نمای این شهر در پس زمینه. شهر سهند جهت اسکان سرریز جمعیت تبریز طراحی و ساخته شدهاست.
رتبهٔ پنجم (۱۳۹۵ – ۱۳۸۶ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتیکرج نسبت به تبریز در سال ۱۳۸۶ خورشیدی.[۹][۴]
رتبهٔ ششم (۱۳۹۸ – ۱۳۹۵ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتیشیراز نسبت به تبریز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی.[۹][۴]
رتبهٔ پنجم (پس از ۱۳۹۸ خورشیدی): در سال ۱۳۹۸ خورشیدی، پس از الحاق ۶ روستا به تبریز، این شهر مجدداً در جایگاه پنجم جای گرفت.[۴][۹][۶][۷]
تبریز به سبب موقعیتهای اقتصادی، صنعتی، اداری و وجود زیر ساختهای شهری و همچنین اعتبار بینالمللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب میگردد.شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و درجادهٔ تبریز-آذرشهر برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته شده، تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعهٔ شهری تضمین گردد.[۱]
شهر تبریز دارای تاریخی طولانی و پر آشوب است که نخستین نشانههای کشف شده تمدن باستانی در آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد.[۵۹] با آنکه شهر تبریز در طول تاریخ پر تلاطم خود بارها بر اثر زمینلرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حملههای سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روسها (به سال ۱۸۲۸–۱۸۲۷) دچار خرابیهای شدیدی شدهاست[۶۰] و این جنگها و حوادث طبیعی مکرر، بخشهای عمدهای از قسمتهای قدیمی شهر را نابود کردهاند؛ اما همچنان بناهای تاریخی بسیاری، از گذشتهٔ تبریز بر جای مانده که نشانههایی از معماریهای ایرانی در دوران مختلف را نمایش میدهند.[۱۲۰] بیشتر آثار تاریخی پابرجا در این شهر متعلق به دورههای ایلخانیان، صفویان، و قاجار میباشد. این شهر همچنین دارای آثار و بناهای متعددی از دوران معاصر میباشد.
از بناهای تاریخی تبریز، میتوان به بناهای باستانیارگ علیشاه ومسجد کبود در قسمت مرکزی شهر اشاره نمود. ارگ علیشاه بنایی آجری است که پیش از سال ۷۰۱ خورشیدی بر روی آوارههای مسجدی ساخته شده و از نظر سادگی، اندازه و پایداری، چشمگیر است. مسجد کبود، بنایی است که حدود سال ۸۲۹ خورشیدی ساخته شده و به دلیل کاشیکاریِ آبیِ تزئینیِ زیبایش، شهرت یافتهاست.بازار تبریز که توسط یونسکو در فهرست میراث جهانی ثبت شدهاست در مرکز شهر قرار دارد. این بازار هنوز یکی از مراکز اقتصادی مهم شهر به حساب میآید. در حاشیه تبریز بناهایی نظیر مسجد عینالی در بالای کوهعینالی، مشرف به تبریز قرار گرفته و گمان میرود در دوران پیش از اسلام، آتشگاه تبریز بودهاست.[۱۲۱] بنای شاهگلی یاائلگلی نیز در پارک بزرگ جنوب شرق تبریز قرار دارد. شاهگلی کاخ ییلاقی والیان و حاکمان تبریز بهشمار میرفت که در زمان قاجار کار برای تبدیل آن به تفرجگاه عمومی آغاز شد و سرانجام در دوران پیش از انقلاب اسلامی با بازسازی عمارت مرکزی و افزودن گذرگاه پیادهروی به آن این محل به تفرجگاه عمومی تغییر کاربری دادهشد.[۲۲][۳۱]
کاخ شهرداری تبریز وکاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز از بناهای دوران معاصر تبریز میباشند که هر دو متعلق به دوره بین دو جنگ جهانی اول و دوم میباشند. خیابان تربیت در مرکز شهر دارای ساختمانهای متعددی است که در دوران شهرداری محمد علی تربیت بر پا شدهاند. در این خیابان با وجود احداث مراکز خرید جدید همچنان سعی بر حفظ اصالت طرح آن شدهاست.
نمونههای فراوانی از اماکن تاریخی تخریب شده در تبریز وجود دارد که از جمله آنهای بناهای ساخته شده در زمان حکمرانیشاه اسماعیل صفوی میباشند. شاه اسماعیل پس از فتحهرات هنرمندان بسیاری را با خود به تبریز آورد و بناهای بسیاری را برپا نمود؛ ولی هیچکدام از بناهایی که او و جانشینان مستقیم او ساختهاند، اثری باقی نمانده. امروزه از قصر شاه اسماعیل در شمال شرقی تبریز تنها توصیفهایی که گردشگراناروپایی مکتوب کردهاند باقی ماندهاست.[۱۲۲] ۱
شهر تبریز از نظر تعداد خانههای قدیمی از پررونقترین شهرهای کشور ایران بهشمار میآید.[نیازمند منبع] تا سال ۱۳۸۷ خورشیدی، بیش از ۶۰۰ باب خانهٔ تاریخی در سطح تبریز شناسایی شدهاست.[۱۲۵] در دهههای اخیر، بسیاری از خانههای تاریخی تبریز ترمیم شدهاند که از جمله این خانههاخانهٔ کوزهکنانی –در خیابان راستهکوچه– به موزهٔ مشروطه،خانهٔ شربتاوغلی –در خیابان ثقةالاسلام– به فرهنگسرای تبریز و خانههایقدکی،گنجهایزاده وبهنام –در خیابان مقصودیه– به مجموعهٔ دانشکدهٔ معماری تبدیل شدهاند میباشند. بسیاری دیگر از خانههای تاریخی تبریز نیز در حال احیا و ترمیم هستند و پس از مرمت و مقاومسازی به موزه و مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد.[۱۲۵]
اکثر محلههای قدیمی تبریز در مرکز این شهر قرار گرفتهاند. تقریباً در همه محلات قدیمی عرض گذرها بسیار کم است. دلیل انتخاب این عرض کم برای گذرها مشکل کردن کار اشغالگران در هنگام تهاجم به شهر بود بهطوریکه از سرعت و قدرت عمل مهاجمان تا نفوذ و دستیابی آنها از مرزهای شهر به سمت مرکز و دیگر نقاط شهری کاسته شود و مدافعان داخل شهر فرصت کافی برای عکسالعمل را داشتهباشند. از جمله محلههای قدیمی تبریز میتوان بهدوهچی،نوبر،خیابان و محلهامیرخیز اشاره کرد.
تبریز به عنوان مرکزاستان آذربایجان شرقی میزبان نهاد استانداری آذربایجان شرقی میباشد که مهمترین نهاد دولتی در این استان بهشمار میآید. هسته مرکزی این نهاد درکاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز شهر تبریز مستقر میباشد. در طول تاریخ هزار ساله اخیر تبریز همواره به عنوان پایتخت کشور یا مرکز ایالت مرکز سیاسی در سطح کشوری یا منطقهای بودهاست. در دوران قاجار این شهر ولیعهد نشین قاجار بود که تا زمان صدور فرمانمشروطیت توسطمظفرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، این ولیعهد نشینی ادامه یافت. در این دوره ولیعهدان که از نزدیکان پادشاهانقاجار بودند، فرمانروایی تبریز و کلآذربایجان را برعهده داشتند.[۱۲۶]
پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا کودتایرضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، دولتروسیه حاکمان این استان را تعیین مینمود. در دورهٔپهلوی نیز بیشتر استانداران آذربایجان شرقی یا از جانب دولتهای بیگانه نظیرآمریکا،انگستان وروسیه به این سمت منصوب میشدند یا از طرفداران این دولتها بودند.[۱۲۶]
وظیفه امور جاری شهر ازجمله نظارت بر ساخت و سازهای شهری، توسعه شهری و حمل و نقل شهری بر عهده شهرداری تبریز به ریاست شهردار این شهر میباشد. شهردار تبریز به صورت دورهای توسط شورای شهر این شهر که توسط رأی مستقیم شهروندان تبریز انتخاب میشوند منصوب میشود. نهاد شهرداری تبریز در بنایکاخ شهرداری تبریز مستقر است که در سال ۱۳۱۴ خورشیدی توسط شهردار وقت – حاج ارفعالملک جلیلی– بنیان نهاده شده و از جملهٔ عمارتهای تاریخی و سمبلهای این شهر بهشمار میرود.[۱۲۷]صادق نجفی از مهرماه ۱۳۹۲ عهدهدار سمت شهرداری تبریز میباشد.
شهرداری تبریز نخستین نهادشهرداری در سطحایران است که باعنوان «بلدیه» در تبریز تأسیس شد.قاسمخان امیرتومان (والی) از دانشآموختگان دانشگاه «سنسیر»فرانسه نخستین شهردار تبریز بود که چاپخانهٔسربی،چراغبرق،تراموا وتلفن را برای نخستینبار در سطح کشور در این شهر دایر نمود.[۱۲۷] همچنین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، «شیفته بدرآذر» بهعنوان نخستین شهردارزن در تاریخ تبریز به سمت شهرداری منطقهٔ ۶ این شهر منصوب شد؛ وی پیش از این معاون شهرداری منطقهٔ ۷ تبریز بودهاست.[۱۲۸]
اکثر کنسولگریهای کشورهای خارجی در شهر تبریز در دوران قاجار، زمانی که این شهر ولیعهد نشین کشور ایران بود، فعالیت خود را آغاز نمودند.کنسولگری بریتانیا قدیمیترین نمایندگیِ سیاسیِ خارجی در تبریز بود که در سال ۱۸۳۷ میلادی تأسیس شد.کنسولگری روسیه نیز که کمی پس از آن تاریخ فعالیت خود را آغاز کرد، در کوچه کنسولگری واقع شده بود.کنسولگری فرانسه نیز در سال ۱۸۶۶ میلادی[۱۳۴] در همین کوچه گشایش یافت. این کوچه به سبب وجود این دو کنسولگری به نام «کوچه کنسولگری» معروف شد.[۱۳۵] همچنینکنسولگری آمریکا نیز در سال ۱۹۰۶ میلادی تأسیس شد.[۱۳۶] بیشتر این نمایندگیهای سیاسی به غیر از کنسولگری ایالات متحده و کنسولگری اتحاد جماهیر شوروی، در دوران نخستوزیری مصدق بسته شدند. این دو کنسولگری تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ به فعالیت خود ادامه میدادند.[۱۳۷] در سالهای اخیر با افزایش مبادلات تجاری و فرهنگی بین این منطقه و کشورهای همجوار دو کشور ترکیه و آذربایجان کنسولگریهای خود را در شهر تبریز فعال نمودند.
تبریز دارای ۱۳۲ پارک فعال است که شامل ۴۵ پارک همسایهای، ۵۲ پارک محلهای، ۲۵ پارک ناحیهای، ۶ پارک منطقهای و ۴ پارک شهری میشود.[۱۳۸] هشت پارک مسافر در تبریز فعالیت میکنند که گنجایش پذیرایی از ۱۰٬۰۰۰ مسافر را دارند.[۱۳۹] مجموعهپارک شاهگلی به عنوان مشهورترین پارک تبریز سمبلی از این شهر نیز به حساب میآید. پارک و مجموعه تفریحیباغلارباغی در شرق تبریز وپارک گلستان در مرکز شهر از دیگر پارکهای مشهور این شهر بهشمار میآیند. مجموعهٔ در حال احداثِپارک بزرگ تبریز نیز با مساحت ۸۰۰ هکتار و به عنوان یکی از بزرگترین پارکهای ایران و خاورمیانه در شمال غرب شهر واقع شدهاست.[۱۴۰][۱۴۱]
جهانگردان از تبریز همواره به عنوان شهری که توسط باغات احاطه شده یاد کردهاند. بهطوریکه گاهی از این شهر با عنوان «باغ شهر ایران» نام بردهشدهاست.[۱۴۲] در نام بیشتر محلات قدیمی تبریز همچونباغمیشه،تپهلی باغ، قرمزی باغ،کوچهباغ وباغشمال، ترکیبی از واژه «باغ» دیده میشود. با گسترش شهر و ساخت و ساز در سالهای اخیر، بیشتر این باغها تخریب شده و به مناطق مسکونی و تجاری تبدیل شدهاند. آغاز روند تخریب باغات در تبریز به دوراناصلاحات ارضی در سالهای ۱۳۴۰ برمیگردد که بعد از اجرای این طرح اکثر روستاییان، مزارع و باغات خود را فروخته و به حاشیه شهرها مهاجرت کردند و این امر باعث تخریب ۵۰ باغ تبریز از یک طرف و ایجاد پدیدهحاشیهنشینی در حومه شهر شد.[۱۴۳][۱۴۴][۱۴۵]
قدمت صنعت هتلداری در تبریز به بیش از یک قرن میرسد. در سال ۱۲۸۲ خورشیدی اولینمسافرخانه به سبک نوین در ایران با ناممهمانخانه نظافت، توسط «میرزا اسحاقخان معزالدوله» در جوارپل قاری تبریز احداث شد.[۱۴۶]
امروزه شهر تبریز دارای ۱۸ هتل است.[۱۴۶] هتلهای ۵ ستارهٔپارس ائلگلی و شهریار در منطقهٔائلگلی[۱۴۷] وهتل کایا لاله پارک در میدان فهمیده[۱۴۸] به همراه هتلهای ۴ ستارهٔ بینالمللی تبریز و گسترش در منطقهٔآبرسان از مهمترین هتلهای تبریز محسوب میشوند.[۱۴۹] همچنین هتلهای ایران، آذربایجان، دریا، سینا، قدس، ارک، مروارید، پارک و نگین، از دیگر هتلهای معروف این شهر هستند.[۱۵۰]
تبریز مهدسینما وتئاتر ایران بوده و پیشینهٔ ورود هنرهای مدرن به این شهر به بیش از یک و نیم سده میرسد. نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسطبرادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسطکاتولیکها در تبریز تأسیس شده بود، آغاز به کار کرد.[۱۵۱][۱۵۲] پیش از ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، تبریز ۱۵ باب سالن سینما را در خود جای داده بود که امروزه تنها ۷ باب از آنها سالم باقیماندهاست؛ این در حالی است که در این مدت تنها یک باب سالن سینمای جدید بهنام سینما ناجی در این شهر به بهرهبرداری رسیدهاست.[۱۵۳]
شهر تبریز دارای مراکز تجاری متعددی است که برخی از آنها شامل مراکز خرید سنتی و قدیمی همچونبازار تبریز است که علاوه بر مرکز تجاری، به عنوان اثری تاریخی نیز شناخته میشود. در حال حاضر این بازار، به عنوان یکی از اصلیترین مراکز خرید کالا در میان مردم شهر و گردشگران مطرح است. طلا، فرش، کفش، کیف، پوشاک، لوازم خانگی، وسایل آشپزخانه و دهها کالای دیگر از جمله اقلامی هستند که در این بازار عرضه میشود.[۱۵۴]
خیابان تربیت نیز به عنوان بخشی ازجاده تاریخی ابریشم،[۱۵۵] در محدوده بازار تبریز، از مراکز خرید سنتی در تبریز به حساب میآید که کیف، کفش و پوشاک، اصلیترین کالاهایی هستند که در آن به فروش میرسند.[۱۵۴]
افزون بر مراکز خرید سنتی و تاریخی، مراکز تجاری مدرنی نیز در این شهر احداث شدهاند. در زیر چند مرکز مهم خرید شهر تبریز معرفی شدهاند:
مرکز خریدلاله پارک با تجمیع برندهای معتبر جهانی، به عنوان مدرنترین مرکز خرید در شمالغرب کشور، دارای بیش از ۱۲۰ واحد تجاری است که بسیاری از آنها نمایندگیبرندهای معتبر جهانی و برندهایی از کشورترکیه میباشند. برخی از این برندها، به عنوان نمایندگی انحصاری در سطح کشور میباشند.[۱۵۶][۱۵۷]
مرکز خرید «ستاره باران» نیز به عنوان بزرگترین مرکز خرید و تفریح دارای پردیسهای سینمایی در غرب تبریز درنصف راه واقع شدهاست.[۱۵۸][۱۵۹]
آبرسان از جمله مناطقی است که دارای مراکز تجاری متعددی همچونبرج بلور، برج شهر، برج سفید، پل بازار جواهر، پاساژ اسکان، مرکز خرید گلدیس و پاساژ صدف است.[۱۶۰]
درکوی ولیعصر مناطق سنگفرش، فلکه بزرگ و خیابان فروغی به عنوان مراکز فروش کالا شناخته میشوند.[۱۵۴]
مرکز تجاری رشدیه واقع درشهرک رشدیه نیز از مشهورترین مراکز خرید تبریز است.[۱۵۴]
مرکز خرید اطلس درمنطقه ولیعصر در خیابان همافر غربی از مراکز خرید بزرگ و لوکس تبریز میباشد.
مرکز خرید «فلورانس» نیز به عنوان یک مرکز خرید و تفریح مدرن و محل تجمع انواع برندهای خارجی و ایرانی و فروشگاه و فودکورت در غرب تبریز در خیابان ورزش واقع شدهاست.
نمایشگاه بینالمللی تبریز بزرگترین مرکز نمایشگاهی در سطح ایران است. این مرکز نمایشگاه در طول سال میزبان نمایشگاههای صنعتی و تجاری مختلف میباشد که در سالهای اخیر جایگاه بسیار مهمی در سطح منطقهٔخاورمیانه پیدا کردهاست. این نمایشگاه با ۴ کیلومتر مربع وسعت در ورودی شرقی تبریز (دروازهٔ تهران) واقع شده و با فضای مفید به میزان یک کیلومتر مربع به صورت نه سالن نمایش مسقف میباشد.[۱۶۱]
تحصیلات ابتدایی به شکل مدرن در ایران از اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی به وجود آمدهاست. اگرچه حکومت ایران و مبلغین مسیحی –که میخواستند از طریق فراهمآوردن امکانات آموزشی، تبلیغ دینی نمایند– در رشد تحصیلات ابتدایی نقش داشتند؛ ولی رشد آموزش ابتدایی در ایران، بیشتر از همه مدیون زحمتها و تلاشهای شخصی به نامحاج میرزا حسنخان رشدیه –مردی مذهبی از طبقهٔ متوسط– بود. او که عمیقاً تحت تأثیر کتاب «احمد» و پیشرفتهای آموزشی در شهربیروت قرار گرفته بود، به تبریز بازگشت و در سال ۱۸۶۷ میلادی مدرسهٔ یک اتاقیاش را در این شهر تأسیس نمود. رشدیه برای کودکان متکا و میزهایی گذاشته بود که به بچهها قابلیت این را میداد که به آسانی بنویسند.
مدرسهٔ رشدیه با مخالفت روحانیون مواجه شد که آن را تهدیدی برای سیستم آموزشی خود میدانستند. رشدیه مأیوس و ناامید، خود را به صورت اختیاری بهمصر تبعید کرد. حدود ده سال بعد، حاکم آذربایجان از وی دعوت کرد که به تبریز بازگردد و مدرسهاش را راه بیندازد. با بازگشت او به تبریز، اینبار مدرسهٔ رشدیه مورد استقبال زیاد روبهرو شد و وی شهرت بسیاری پیدا کرد؛ بهطوریکه پادشاه ایران از او خواست که مدرسهای هم در تهران به شکل مدرن تأسیس کند و ۳۶٬۰۰۰ ریال جهت ارتقای تحصیلات ابتدایی تخصیص دادهشد.[۱۶۵]
نخستین مدرسه برای آموزش علوم و فنون جدید در ایران مدرسهٔدارالفنون بود که تأکید بر روی موضوعاتنظامی،مهندسی،پزشکی وهنر داشت. حدود پنج سال بعد از آن، مدرسهای نظامی نیز در تبریز و اصفهان افتتاح شد.[۱۶۵]
تبریز یکی از بزرگترین قطبهای اقتصادی کشور ایران میباشد. فعالیتهای اقتصادی در این شهر در بخشهای صنایع تولیدی سنگین و سبک، صنایع غذایی، صنایع دستی و هنری، تجارت و خدمات متمرکز میباشند. تبریز مقر اصلی چهار برند از ۱۰۰ برند معتبر ایران میباشد.[۱۷۰]
موقعیت سوقالجیشی جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنههای کوهسهند و کرانه شرقیدریاچهٔ ارومیه، این شهر را مبدل به یکی از معدود راههای ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز وقرهداغ) و جنوب (مراغه وکردستان) کردهاست. امروزه وجود آزادراه شماره ۲ ایران که این شهر را به پایتخت ایران، تهران، متصل میکند و نیز اتصال این شهر به راهآهن سراسری ایران که از این شهر تا کشور ترکیه و جمهوری خودمختار نخجوان امتداد دارد این شهر کماکان نقش حیاتی خود را در مسیر مبادلاتی ایران حفظ نماید.
تبریز یکی از مهمترین مراکزصنعتی ایران است. این شهر قطب صنایع سنگین ایران در شمال غرب این کشور است. صنایع سنگین فعال در این شهر در طیف گستردهای از صنعت سیمان، نساجی، ماشینسازی، خودرو، داروسازی و پالایش و پتروشیمی را شامل میشود.[۱۷۱] روند صنعتی شدن تبریز بعد از جنگ جهانی اول با احداث کارخانههایی نظیر کبریت توکلی توسط بخش خصوصی آغاز شد. در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی با احداث کارخانههایتراکتورسازی وماشینسازی صنعت تبریز رونق بیشتری پیدا کرد. امروزه تبریز بهعنوان قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته میشود.[۱۷۲]
تبریز دارای صنایع پاییندستی مختلف از جمله صنایع شیمیایی، صنایع خانگی، ماشینآلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک، و چرم میباشد.[۱۷۳] قرار گرفتن بیش از ۵۵ درصد از کارگاههای بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاهها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیدهاست.[۱۷۴]
صنایع غذایی
شهر تبریز یکی از قطبهایصنایع غذایی و صنایع تولید نوشیدنی ایران و خاورمیانه میباشد. هماکنون بیش از ۵۰ درصدِشیرینی وشکلات کشور ایران که شامل ۶۰۰ نوع محصول میشود، در این شهر تولید میشود. از کل تولیدات شیرینی و شکلات ایران، ۵۲ درصدِشکلات، ۴۰ درصدِبیسکویت، ۴۳ درصدِویفر، ۴۶ درصدِتافی و ۳۸ درصدِ بُنبُن وآبنباتِ ایران در شهر تبریز تولید میشود.[۱۷۵]
صنایع دستی و هنری
تبریز از مراکز عمدهٔ صنایع هنری و صنایع دستی و به ویژهقالی،سرامیک،سفال،جواهرآلات ونقرهکاری در ایران بهشمار میآید.[۱۷۶]قالی تبریز مهمترین صادرات صنایع دستی تبریز بهشمار میرود.[۱۷۶] این نوع قالی بهعلت نوع خاص بافت، طراحی ویژه، و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی در ایران بهشمار میآید.[۱۷۱] تبریز، در حال حاضر از سوی «شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» انتخاب شدهاست.[۵۴][۵۵] صنعتچرم تبریز نیز جزو پیشروان صنایع چرم ایران است. کیفیت کیف وکفش تبریز در سطح کشور شهره است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شدهاست.[۱۷۷]
تبریز دومین شهر آلودهٔ ایران است و میزان آلودگی هوا در این شهر روزبهروز افزایش یافته و شدیدتر میشود. مهمترین علت آلودگی هوای تبریز، حمل و نقل درونشهری است و وجود صنایع بزرگ و مادر در پیرامون شهر نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار بر آلودگی هوای این شهر بهشمار میرود.[۱۷۸] در حال حاضر،نیروگاه حرارتی تبریز، به تنهایی مسئول بخش عمدهای از آلودگی هوای تبریز و شهرهای اطراف شناخته میشود. در این نیروگاه در همه ایام سال، به جایگاز طبیعی، ازمازوت به عنوان سوخت استفاده میشود. این نوع از سوخت به علت انتشارگوگرد دیاکسید فراوان، دارای میزان آلایندگی بالایی است.[۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱]
براساس یک طرح آمارگیری که در سال ۱۳۷۹ خورشیدی صورت گرفت، روزانه در سطح تبریز ۵۵۸٫۱۶۷۱ تن مواد آلودهکننده تولید میشود که از این مقدار منابع بزرگ صنعتی ۲۸۶٫۱۰۰۱ تن، وسایط نقلیهٔ موتوری ۲۰۱٫۶۵۴ تن و فراوردههای نفتی مصرفی در اماکن تجاری، صنعتی و مسکونی ۷٫۱۶ تن را شامل میشوند.[۱۸۲]
با تشدید ترافیک خودروها و افزایش آلودهکنندههایی مانند نیروگاه حرارتی، صنایع پتروشیمی و پالایشگاه، آلودگی هوا از میانههای سدهٔ بیستم پیوسته در حال افزایش بودهاست. تهدید اصلی محیط زیستی در حال حاضر ریزگردهای واردشده ازعراق و خشکیدگیدریاچهٔ ارومیه است. دریاچهٔ مزبور از اواخر سدهٔ بیستم دچار بحران شدهاست. کاهش سطح آب، افزایش شوری آب و ظهور جزایر نمکی بزرگ در کنارههای آن، علایم هشداردهندهای هستند که از خشک شدن نهایی این دریاچه خبر میدهند. احتمالاً در آینده باد، ذرات نمک و املاح دیگر را در نواحی اطراف دریاچهٔ ارومیه –به ویژه تبریز– پراکندهساخته و سلامتی ساکنان این شهر را به خطر بیندازد.[۱۸۳]
در اوایل دههٔ پنجاه خورشیدی و پس از وقوعانقلاب سفید، به دلیل ایجاد کارخانههای متعدد صنعتی در تبریز، افراد بیکار ساکن شهرها و روستاهای اطراف، بهدنبال یافتن شغل در این مراکز و اقامت در این شهر، بهسمت تبریز سرازیر شدند. حاشیهنشینان در مدت کوتاهی برای خود خانهای میساختند و در این خانهها ساکن میشدند. خانههای آنان از ابتداییترین امکانات رفاهی همچون آب، برق، گاز و تلفن بیبهره بود. گسترش این امر باعث ایجاد محلههای بزرگ حاشیهنشین در پیرامون تبریز شد و در طی چندسال، چهرهٔ این شهر را تغییر داده و آن را با مشکلات متعددی روبهرو کرد.[۱۸۴]
امروزه تبریز در حدود ۴۰۰٬۰۰۰ نفر حاشیهنشین را در خود جای دادهاست. حاشیهنشینان بهطور عمده در مناطق حاشیهای شمال، شمال غرب و جنوب این شهر ساکن شدهاند که از میان این مناطق میتوان محلههایآخماقیه، حافظ، خلیلآباد، داداشآباد، سیلاب، طالقانی، کشتارگاه، لاله، مارالان، منبع و یوسفآباد را نام برد که حدود ۳۰ کیلومتر مربع از مساحت تبریز را اشغال نمودهاند.[۱۸۴]
نمایی ازشهرک رشدیه، از شهرکهای نوبنیاد در محدوده شمالشرق تبریز
تبریز در گذشته دارایهشت دروازه بوده که ورود و خروج از شهر از طریق آنها انجام میپذیرفتهاست. بعدها در امتداد ایندروازههای تاریخی، بازارچههایی احداث گردیدند تا نیاز مردم هر منطقه را تأمین نمایند و از مراجعهٔ مستمر مردم به بازارهای مرکزی جلوگیری شود. رفتهرفته در پیرامون این بازارچهها واحدهای مسکونی شروع به ساخت گردیدند و از همین روی بازارچهها به هم متصل شدند و محلههای جدیدی در گوشه و کنار شهر پدید آمدند.[۱۸۵]
امروزه با توجه به گسترش روزافزون تبریز، این قسمت از شهر کهبازار تبریز و سایر بازارچههای قدیمی و جدید را در درون خود جای داده، بهعنوان مرکز شهر شناخته میشود. این منطقه از سمت شمال بهخیابان شمس تبریزی، از سمت جنوب به محلههایچرنداب ولیلاوا، از سمت شرق به خیابانهای ثقةالاسلام و خاقانی و از سمت غرب به خیابانهایراستهکوچه وشریعتی محدود شدهاست.[۱۸۶]
شهر تبریز از ۱۰ منطقهٔ شهرداری تشکیل یافتهاست. از مجموع ۱٬۵۹۳٬۳۷۳ نفر جمعیت این شهر در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۲۱۸٬۶۴۷ نفر در منطقهٔ ۱ (شرق)، ۱۹۶٬۵۰۷ نفر در منطقهٔ ۲ (جنوب شرق)، ۲۲۹٬۴۷۴ نفر در منطقهٔ ۳ (جنوب)، ۳۱۵٬۱۸۳ نفر در منطقهٔ ۴ (غرب)، ۱۳۴٬۶۲۰ نفر در منطقهٔ ۵ (شمال شرق)، ۱۰۸٬۹۵۹ نفر در منطقهٔ ۶ (شمال غرب)، ۱۶۱٬۸۷۳ نفر در منطقهٔ ۷ (جنوب غرب)، ۲۹٬۳۸۴ نفر در منطقهٔ ۸ (مرکز)، ۲٬۲۵۰ نفر در منطقهٔ ۹ (خاوران) و ۱۸۷٬۹۵۸ نفر نیز در منطقهٔ ۱۰ (شمال) ساکن بودهاند. براساس همین آمار، منطقهٔ ۴ پرجمعیتترین و منطقهٔ ۹ کمجمعیتترین منطقهٔ تبریز بهشمار میرود.[۸][۴][۵][۷][۶]
در سال ۱۳۸۸ خورشیدی، مناطق ۹ و ۱۰ در بخشهای شرقی و شمالی محدودهٔ این شهر تأسیس شدند. منطقهٔ ۱۰ از پیوستن بخشهایی از مناطق ۱، ۴ و ۸ ایجاد شدهاست.[۱۹۵][۱۹۶] همچنین عملیات الحاقباسمنج به تبریز آغاز شدهاست.[۱۹۷][۱۹۸] در سال ۱۳۹۴ نیز دو منطقه ۱۱ و ۱۲ به فهرست مناطق شهرداری تبریز افزوده شد که البته بعداً حذف و به محدودهٔ سایر مناطق ملحق شدند.[۱۹۹]
فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز در سال ۱۳۲۶ خورشیدی تأسیس شد و فعالیتهای خود را بهطور رسمی از سال ۱۳۳۸ خورشیدی آغاز نمود. این فرودگاه در سال ۱۳۷۰ خورشیدی به فرودگاه بینالمللی ارتقاء یافت و در سال ۱۳۷۸ خورشیدی بهعنوان یکی از فرودگاههای آسمانباز ایران شناخته شد.[۲۰۸]
کارهای ساختمانی راهآهن تبریز از سال ۱۲۹۱ در محور تبریز–جلفا و صوفیان–رازی (در مرزترکیه) شروع و در سال ۱۲۹۵ محور تبریز–جلفا با ۱۴۹ کیلومتر مورد بهرهبرداری قرار گرفت.[۲۱۱]
دومین خطی که پس از تکمیل راهآهن سراسری اقدام به ساخت آن گردید، خطتهران–تبریز بود که ساخت این خط در روز ۱۸ آبان ۱۳۱۷ از تهران شروع و در روز ۱۴ آبان ۱۳۲۱ ساختمان و ریلگذاری آن تامیانه خاتمه یافت و بلافاصله بهرهبرداری از آن آغاز شد.[۲۱۱]
تنها خط بینالمللی راهآهن تبریز، خط تبریز–نخجوان است. از خطوط داخلی راهآهن تبریز میتوان به خطوط تبریز–تهران، تبریز–مشهد و تبریز–سلماس اشاره کرد.[۲۱۲]
در حال حاضر تبریز دارای دوپایانهٔ مسافربری، شاملپایانهٔ مرکزی وپایانهٔ شمال غرب است.پایانهٔ مرکزی تبریز نخستین پایانهٔ مسافربری در سطح ایران است که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی طرح احداث آن مطرح شد. از سال ۱۳۴۷ خورشیدی عملیات اجرایی این پایانه شروع شده و سرانجام در سال ۱۳۵۲ خورشیدی به بهرهبرداری رسید. سازمان پایانههای مسافربری تبریز نیز در سال ۱۳۷۴ خورشیدی تأسیس شدهاست.[۲۱۳] در حال حاضرپایانه مرکزی تبریز، به عنوان بزرگترین پایانه مسافربری در غرب ایران مطرح است.[۲۱۴] علاوه بر پایانهٔمرکزی وشمال غرب، دو پایانهٔ دیگر نیز در شرق و جنوب غرب تبریز در حال احداث هستند.[۲۱۵][۲۱۶]
پیشینهٔ استفاده از شکل اولیهقطار شهری در تبریز به بیش از یک قرن پیش بازمیگردد. در سال ۱۲۸۰ خورشیدی، اولینتراموای ایران، توسطقاسم خان والی،نخستین شهردار تبریز، در حد فاصل میدانقونقا باشی تاایستگاه راهآهن ایجاد شد. این نوع از تراموا که بهقونقا مشهور بود، متشکل از واگن روی ریل بود که نیروی محرکهٔ آن توسط اسبها تأمین میشد و به مدت چهل سال در فاصله سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۲۰ خورشیدی، مورد استفاده قرار میگرفت.[۲۱۷][۲۱۸]
پیشنهاد اولیه طرح احداث مترو در تبریز نخستین بار در دی ماه ۱۳۶۹ توسط نمایندگان تبریز درمجلس شورای اسلامی مطرح شد؛ اما بنا به دلایل مختلفی، این طرح به مدت ۱۰ سال مسکوت ماند؛[۲۱۹] تا اینکه عملیات اجرایی متروی تبریز از سال ۱۳۸۰ آغاز شد. متروی تبریز در پنج مسیر و به طول ۱۰۰ کیلومتر[۲۲۰] ساخته میشود که پس از تهران[۲۲۱] و مشهد[۲۲۲] بیشترین تعداد خطوط مترو در ایران را دارا است. چهار خط این مترو داخلی بوده[۲۲۳] و یک خط آن خارج از حومهاست. پیشبینی میشود متروی تبریز قادر به جابهجایی ۳۰ هزار نفر به وسیلهٔ ۳۰ قطار در هر ساعت و در هر جهت از مسیرهای پنجگانه باشد.[۲۲۴]
براساس برنامهریزی انجامشده، مسیر اول به طول ۱۸ کیلومتر از میدانائلگلی تا کوی لاله و مسیر دوم به طول ۲۷ کیلومتر ازدانشگاه آزاد اسلامی تاقراملک خواهد بود. خط خارج از حومه (مسیر پنجم) نیز به طول ۲۰ کیلومتر ازشهر جدید سهند تا تبریز خواهد بود.[۲۲۴]
سامانهٔ اتوبوس تندرو در ایران پس ازتهران، از سال ۱۳۸۷ در تبریز به اجرا درآمدهاست. این سامانه در دو خط اجرا شده و محدودهٔ تردد خط اول این سامانه از میدان بسیج (در شرق شهر) تا میدان راهآهن (در غرب شهر) است که در کل مسافتی نزدیک به ۱۸ کیلومتر و تعداد ۶۱ ایستگاه را شامل میشود.[۲۲۶][۲۲۷] محدوده تردد خط دوم نیز مابین چهارراه آبرسان تا چهارراه شریعتی میباشد.[۲۲۸]
تاکسی
سازمان تاکسیرانی تبریز ۱۵ هزار دستگاه تاکسی را سازماندهی کرده که این تعداد شامل ۱۱ هزار و ۵۰۰ دستگاه تاکسی پلاک قرمز، ۳ هزار دستگاه تاکسی مربوط به آژانسها و شرکتهای حمل و نقل خصوصی و ۵۰۰ دستگاه تاکسی کمکی است.[۲۲۹]
تبریز دارای حدود ۱۰۰ مکان ورزشی شامل سالنهای آمادگی جسمانی، اسکواش، باستانی، بدمینتون، بدنسازی، بوکس، پینگپنگ، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، رزمی، ژیمناستیک، شطرنج، شمشیربازی، فوتسال، کاراته، کشتی، والیبال، وزنهبرداری و ووشو، میدانهای تنیس، فوتبال، والیبال و هاکی، زمینهای اسکیت و تیراندازی با کمان، پیستهای اسکی و دوومیدانی، چمنهای طبیعی و مصنوعی و استخرهای سرپوشیده و روباز است.[۲۳۰] از نظر تعداد ورزشکار نیز، بر اساس آمار ششماهه نخست سال ۱۳۹۳، شهر تبریز دارای ۵۸ هزار و ۲۷۶ ورزشکار سازمانیافتهاست.[۲۳۱] همچنین طبق آمار سال ۱۳۹۵ تبریز دارای ۳۳۵ باشگاه ورزشی است که در رشتههای مختلف ورزشی به فعالیت میپردازند.[۲۳۲]
تیم دوچرخهسواری پتروشیمی تبریز نخستین تیم دوچرخهسواری کانتیننتال از ایران میباشد. این تیم با کسب عنوان نخست در سه فصل متوالی قهرمانی آسیا در تمام ردههای تیمی و انفرادی تورهای آسیایی ۲۰۰۷–۲۰۰۸، ۲۰۰۸–۲۰۰۹ و ۲۰۰۹–۲۰۱۰ یکی از پر افتخارترین تیمهای آسیا بهشمار میرود.[۲۴۳]
رادیو تبریز که بر روی موج کوتاه ۱۰۲۶ کیلوهرتز، اف ام ۹۴ مگا هرتز، و شبکه ماهوارهای بدر پخش میشود شامل برنامههای خبری، اجتماعی، و فرهنگی است.[۲۴۴] عمده برنامههای رادیو تبریز بر روی تبریز و آذربایجان شرقی تمرکز دارد و بیشتر برنامههای آن به زبان آذربایجانی میباشد. این شبکه رادیویی بهعنوان دومین رادیوی ایران از سال ۱۳۲۵ خورشیدی فعالیت خود را آغاز نمود. رادیو تبریز پس از سال ۱۳۷۶ خورشیدی در قالب شبکهٔ استانی صدای مرکز آذربایجان شرقی به فعالیت خود ادامه میدهد.[۲۴۵]
تلویزیون تبریز در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با فرستندهای ۱۰۰ واتی افتتاح گردید. در آبان ۱۳۷۹ خورشیدی با راهاندازی شبکهٔ استانی سیمای مرکز آذربایجان شرقی با عنوانشبکه سهند، تلویزیون تبریز با تغییراتی در شبکه استانی ادغام شد.[۲۴۵] صدا و سیمای آذربایجان شرقی در هفدهمین جشنوارهٔ مراکزسازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، پس از مراکزخوزستان،مازندران وگیلان به مقام چهارم رسید.[۲۴۶]
نشریهها
شهر تبریز به ویژه پس از دوران مشروطه محلی برای چاپ و انتشار روزنامهها و خبرنامههای مختلفی بودهاست. از جمله روزنامههای تاریخی منتشر شدهروزنامه انجمن است که به توسط انجمن ایالتی و ولایتی تبریز منتشر میشد. امروزه روزنامههایی چونمهد آزادی و روزنامه ارک در تبریز منتشر میشوند.
روزنامهٔ انجمن تبریز –که از رمضان ۱۳۲۴ هجری شروع به فعالیت کرده بود– به دلیل فراهم آوردن اطلاعاتی راجع به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در دورانمشروطه واستبداد صغیر، مورد توجه ویژهٔ محققان معاصر قرار گرفته و آنان نسخههای به دست رسیده از این روزنامه را باارزشترین اسناد برای مطالعهٔ دوران استبداد صغیر میدانند.[۲۴۷]
اهمیت روزنامهٔ انجمن تبریز در آن است که انتشار آن در دوران استبداد صغیر ادامه پیدا کرد و دلیل این امر هم آن بود که مردم تبریز بلافاصله پس از شنیدن خبر بمباران مجلس، به مبارزه علیهمحمدعلیشاه پرداختند و در زمانی که حکومت مرکزی تقریباً تمام جراید را تعطیل کرده بود و از ورود روزنامههای خارجی جلوگیری به عمل میآورد، این نشریه به کار خود ادامه داد.[۲۴۷]
تصاویری از نخستین نسخههای روزنامهٔ انجمن:
روزنامههای فعال
امروزه ۱۴ روزنامه شامل «مهد آزادی»، «فجر آذربایجان»، «ارک»، «آذربایجان»، «امین»، «صائب تبریز»، «پیام آذربایجان»، «ساقی آذربایجان»، «سرخاب»، «خوشخبر»، «طرح نو»، «نگین آذربایجان»، «مهد تمدن» و «عجبشیر» در شهر تبریز فعالیت میکنند.[۲۴۸]
↑۲۰٫۰۲۰٫۱۲۰٫۲فهرست نویسی پیش از انتشار کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران * شماره کتابشناسه ملّی:۲۸۹۰۶۹۰ *عنوان و نام پدیدآورنده:طرح بررسی و سنجش شاخصهای فرهنگ عمومی کشور (شاخصهای غیرثبتی)
↑صالحی، نصرالله، جوادیان، مسعود وحداد عادل، غلامعلی (۱۳۸۶)،تاریخ معاصر ایران-۲۵۳، تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، ص. صص ۱۰ و ۱۱،شابک۹۶۴-۰۵-۱۴۳۰-۶
↑Marco Polo (1854) The travels of Marco Polo: the Venetian. G. Bell & sons. 1854. p. 44.
↑TÂRÎH-İ OSMAN PAŞA, Özdemiroğlu Osman Paşanın Kafkasya Fetihleri (H. 986- 988/ M.1578/1580) Ve Tebrizin Fethi (H.993/M.1585), Yunus Zeyrek, T.C. KÜLTÜR BAKANLIGI. 2001, s.81-82 (65a).
↑Tadeusz Jan Krusiński, Du Cerceau (Jean-Antoine, père), The history of the revolution of Persia, Volume 1, Edition of Father du Cerceau, London 1728
↑دائرةالمعارف بزرگ اسلامیبایگانیشده در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۲ توسطWayback Machine، سرواژهٔ آذری (زبان). بازدید: ژانویهٔ ۲۰۰۹. به نقل از: مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، التنبیه والاشراف ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
↑Derenko, M. , Malyarchuk, B. , Bahmanimehr, A. , Denisova, G. , Perkova, M. , Farjadian, S. , & Yepiskoposyan, L. (2013). Complete Mitochondrial DNA Diversity in Iranians. PloS one, 8(11), e80673.
↑پاکتچی، احمد.«تبریز». دانشنامه بزرگ اسلامی. دریافتشده در۲۴ نوامبر ۲۰۱۴.
Ronald Bishop Smith, "The first age of the Portuguese embassies, navigations and peregrinations in Persia (1507-1524).",Printed by Decatur Press, 1970. pg 85-86
↑لیستی از ۲۶ اثر تاریخی از بین رفته در زلزلههای تبریز را میتوانید در Charles Melville, Historical Monuments and Earthquakes in Tabriz, Iran, Vol. 19 (1981), pp. 159-177 یا در منبع اصلی آن مقاله «زلزلههای تبریز» نوشتهٔ دولتآبادی بیابید.
↑تاریخ تبریز تا قرن نهم هجری، محمدجواد مشکور، صص ۷۳–۷۰
زینیزاده، مرضیه، و همکاران (۱۳۸۴)،سیمای میراث فرهنگی و گردشگری آذربایجان شرقی، تهران: روابط عمومی و امور بینالملل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آذربایجان شرقی
ذکا، یحیی (۱۳۵۶)،کاروند کسروی-مجموعهٔ مقالات و گفتارهای احمد کسروی، تهران شرکت سهامی کتابهای جیبی با همکاری مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین
Abrahamian, Ervand (۱۹۸۲)،Iran Between Two Revolutions (ویراست ۱st Edition)، Princeton University Press،شابک۹۷۸۹۰۰۴۱۱۴۶۵۴نگهداری یادکرد:متن اضافی (رده)
Albin, Michael W، «Printing of the Qurʾān»،Encyclopaedia of the Qurʾān، Brill Academic Publishers،شابک۹۷۸۹۰۰۴۱۱۴۶۵۴
Al-Balâdhrui.The Origins of the Islamic state, Translation with annotation from Kitâb fotûh al-buldân, Translated by Francis Clark Murgotten. New York: Longmans, Green & Co. 1924.
Arasteh, Reza, "Growth of Modern Education in Iran",Comparative Education Review, Comparative and International Education Society, Vol. 3، No. 3 (Feb. ، ۱۹۶۰)، pp. 33–40.
Banham, Martin (۱۹۹۵)، «Middle East»،The Cambridge Guide to Theatre، Cambridge University Press،شابک۹۷۸-۰-۵۲۱-۴۳۴۳۷-۹
Bayne Fisher, William, J. A. Boyle (۱۹۶۸)،The Cambridge History of Iran: The Land of Iran (ویراست ۱st Edition)، Cambridge University Press،شابک۹۷۸۰۵۲۱۰۶۹۳۵۹نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (رده) نگهداری یادکرد:متن اضافی (رده)
Dumper, Michael; Stanley, Bruce E; Abu-Lughod (۲۰۰۷)،Cities of the Middle East and North Africa: A Historical Encyclopedia، ABC-CLIO،شابک۹۷۸۱۵۷۶۰۷۹۱۹۵نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (رده)
«Tabrīz»،Encyclopædia Britannica،۲۰۰۸
Evered, Kyle T. (۲۰۰۲)، «Tabriz»،Encyclopedia of Modern Asia (ویراست Vol٫ ۵)، New York: Charles Scribner's Sons
Grigor Suny, Ronald (۲۰۰۶)، «Tabrīz»،Microsoft Encarta 2007 (ویراست ۱st Edition)، Redmond, WA: Microsoft Corporationنگهداری یادکرد:متن اضافی (رده)
Holt, P. M. ; Lambton, Ann K. S. ; Lewis, Bernard (۱۹۷۰)،The Cambridge History of Islam، Cambridge University Press،شابک۹۷۸۰۵۲۱۲۹۱۳۷۸نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (رده)
Le Strange, Guy (۱۹۶۶)،The Lands of the Eastern Caliphate: Mesopotamia, Persia, and Central Asia from the Moslem conquest to the time of Timur، Cass
Minorsky, V. , -[C.E. Bosworth]; Blair, Sheila S.، «Tabrīz»،Encyclopaedia of Islam (ویراست ۲nd Edition)، Brill Academic Publishers،شابک۹۷۸۹۰۰۴۱۳۹۷۴۹نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (رده) نگهداری یادکرد:متن اضافی (رده)
Ramirez-faria, Carlos،Concise Encyclopeida of World History (ویراست ۱st Edition)، Atlantic Publishers & Distributors،شابک۹۷۸۸۱۲۶۹۰۷۷۵۵نگهداری یادکرد:متن اضافی (رده)
Yavari, Neguin (۲۰۰۴)، «Tabriz»،Encyclopedia of the Modern Middle East and North Africa (ویراست ۲nd Edition)، Philip Mattarنگهداری یادکرد:متن اضافی (رده)