تاریخ باستان یادوران باستان دوره تاریخی است که از اختراعخط میخی سومری تافروپاشی امپراتوری روم ادامه دارد و از سال ۳۰۰۰ پیش از میلاد تا سال ۵۰۰ میلادی را در بر میگیرد.در این دوره نگارش، شهرها و شهرنشینی، قانون، حکومت، اقشار اجتماعی و نیز ادیان عمده پدید آمدند.[۱][۲]
تقریبا تاریخ باستان از ابتدای شروع نوشتن و ثبت تاریخ و وقایع توسط بشر و گسترش آن تا تاریخ پس از کلاسیک را شامل میشود.[نیازمند منبع]
دامنه تاریخ ثبت شده تقریباً ۵۰۰۰ سال است که باخط میخی سومری آغاز میشود، با قدیمیترین متون منسجم از حدود ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد.[۳]
تاریخ باستان تمام سرزمینها و کشورهای دارای اسکان بشر را در دوره ۳۰۰۰ قبل از میلاد - ۵۰۰ میلادی شامل میشود.
اصطلاح گسترده «تاریخ باستان» را نباید با «باستان کلاسیک» اشتباه گرفت.
اصطلاح باستان کلاسیک اغلب برای اشاره به تاریخ غرب درمدیترانه باستان از آغاز تاریخ ثبت شده یونان در ۷۷۶ قبل از میلاد (نخستین المپیک) استفاده میشود. این تقریباً با تاریخ سنتی تأسیس رم در سال ۷۵۳ قبل از میلاد، آغاز تاریخروم باستان و آغاز دوره باستان در یونان باستان مصادف است.
اصطلاح علمی «تاریخ» را نباید با ارجاعات محاوره ای به زمانهای گذشته اشتباه گرفت. تاریخ اساساً مطالعه گذشته است و میتواند علمی (باستانشناسی) یا انسانی (تاریخ از طریق زبان و محاوره ای) باشد. اگرچه نقطهٔ پایان تاریخ باستان مورد مناقشه است، برخی از محققان غربی ازسقوط امپراتوری روم غربی در سال ۴۷۶ میلادی استفاده میکنند (بیشترین مورد استفاده)[۴][۵] و برخی دیگر تعطیلی آکادمی افلاطونی در سال ۵۲۹ میلادی[۶] و مرگامپراتور ژوستینیان اول در سال ۵۶۵ میلادی،[۷]برآمدن اسلام[۸] یا ظهورشارلمانی.[۹] خارج از اروپا نیز بازه زمانی ۴۵۰–۵۰۰ پس از میلاد برای پایان دوران باستان به عنوان یک تاریخ انتقال از دوران باستان به دوران پساکلاسیک با مشکل روبرو شده است.
در مدت زمان تاریخ باستان (تقریباً از ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد)، به دلیلانقلاب نوسنگی، جمعیت جهان از قبل بهطور قابل توجهی افزایش یافت که یک پیشرفت کامل در آن دوران به حساب میآمد. طبق برآوردهایHYDE از هلند، در این دوره جمعیت جهان بهطور تصاعدی افزایش یافته است.
در ۱۰ هزار سال قبل از میلاد در پیش از تاریخ، جمعیت جهان ۲ میلیون نفر بوده و در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد به ۴۵ میلیون نفر رسیده است. با ظهور عصر آهن در ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد، جمعیت به ۷۲ میلیون نفر افزایش یافت. تصور میشود که در پایان دوره در سال ۵۰۰ میلادی، جمعیت جهان ۲۰۹ میلیون نفر باشد. طی ۳۵۰۰ سال، جمعیت جهان ۱۰۰ برابر افزایش یافت.[۱۰]
مورخان برای دستیابی به درک بهتر دنیای باستان دو راه اصلی دارند: باستانشناسی و مطالعه متون اصلی به جا مانده. منابع اولیه، نزدیکترین منابع به منبع اطلاعات یا ایده مورد مطالعه هستند.[۱۱][۱۲] منابع اولیه از منابع ثانویه متمایز شدهاند که غالباً منابع اولیه را ذکر میکنند، دربارهٔ آنها نظر میگذارند یا از آنها استفاده میکنند. منابع ثانویه بهطور مثال مورخانی هستند که بعدها دربارهٔ گذشته نوشته و به آنها استناد کردهاند.[۱۳]
شهرپمپئی در ایتالیا:[۲۱] یک شهر باستانی رومی است که با فوران کوه وزوویوس در سال ۷۹ میلادی مدفون شده است. وضعیت حفاظت از آن چنان وسیع و گسترده است که دریچه ارزشمندی بهفرهنگ روم را باز کرده و از فرهنگاتروسکها وسامنیتها بینشی جامع فراهم میکند.[۲۲]
بیشتر آنچه که از جهان باستان شناخته میشود از روایت مورخان خود دوران باستان ناشی میشود. اگرچه در نظر گرفتن تعصب هر نویسنده باستانی مهم است، اما شرح آنها مبنای درک ما از گذشته باستان است. برخی از مشهورترین نویسندگان باستان عبارتند از:هرودوت،توکیدیدس،آرین،پلوتارک،پولیبیوس،سیما کیان،سالوست،لیوی،ژوزفوس،سوتونیوس وتاکیتوس.
یک مشکل اساسی در مطالعه تاریخ باستان این است که تاریخهای ثبت شده نمیتوانند تمام وقایع بشری را ثبت کنند و فقط بخشی از این اسناد تا به امروز باقی ماندهاند.[۲۴] علاوه بر این، قابلیت اطمینان اطلاعات به دست آمده از این سوابق بازمانده باید در نظر گرفته شود.[۲۴][۲۵]
در دورانهای گذشته تعداد کمی از افراد توانایی نوشتن تاریخ را داشتند، زیرا سواد تقریباً در هیچ فرهنگی تا مدتها پس از پایان تاریخ باستان گسترش نیافته بود.[۲۶] نخستین اندیشه منظم و تاریخ منظوم در یونان باستان ظهور کرد، و از هرودوت هالیکارناسوس (۴۸۴ - حدود ۴۲۵ قبل از میلاد) آغاز گردید. توسیدید در گزارش خود از جنگ بین آتن و اسپارت، علیت الهی را تا حد زیادی از بین برد،[۲۷] ایجاد یک عنصر خردگرا و عقل گرایانه که مقدمه ای برای نوشتههای بعدی غربی است. وی همچنین نخستین کسی بود که بین علت و منشأ فوری یک واقعه تفاوت قائل شد.[۲۷]
در جهان غرب، امپراتوری روم فرهنگی باستانی بود که از میزان سواد نسبتاً بالایی برخوردار بود[۲۸] اما بسیاری از آثار مورخان پر مخاطب آن از بین رفته است.
۲۵۰٬۰۰۰ سال پیش،هومو ساپینس (انسان مدرن) در آفریقا ظهور کرد. ۶۰–۷۰٬۰۰۰ سال پیش، هومو ساپینس در یک مسیر ساحلی به جنوب و جنوب شرقی آسیا از آفریقا مهاجرت کرد و بهاسترالیا رسید. ۵۰٬۰۰۰ سال پیش، انسانهای مدرن از آسیا بهخاور نزدیک باستان گسترش یافتند. انسانهای مدرن ۴۰٬۰۰۰ سال پیش برای نخستین بار به اروپا رسیدند. انسانها حدود ۱۵۰۰۰ سال پیش درپارینه سنگی بالا بهقاره آمریکا مهاجرت کردند.[۳۱][۳۲]
هزاره دهم قبل از میلاد نخستین تاریخی است که برای اختراع کشاورزی و آغاز دوران باستان داده شده است.
گوبکلی تپه (Göbekli Tepe) توسط شکارچیان جمعآوری کننده در هزاره دهم قبل از میلاد (حدود ۱۱٫۵۰۰ سال پیش)، برپا شده است.
در هزاره ۷ قبل از میلاد،فرهنگ جیاو (Jiahu) در چین آغاز شد. در هزاره پنجم قبل از میلاد،تمدنهای اواخر نوسنگی شاهد اختراع چرخ و گسترش پیش نویسی بودند.
در هزاره چهارم پیش از میلاد، فرهنگفرهنگ کیوکوتنی (Cucuteni-Trypillian) در منطقه اوکراین، مولداوی-رومانی گسترش مییابد.[۳۴] تا سال ۳۴۰۰ قبل از میلاد،خط میخی «باسواد اولیه» در خاورمیانه گسترش یافته است.[۳۵] قرن ۳۰ قبل از میلاد که از آن به عنوان عصر اوایل مفرغ یاد میشود، آغاز دوره باسوادی در بینالنهرین و مصر باستان است. در حدود قرن 27th قبل از میلاد،پادشاهی کهن مصر و نخستین سلسلهاوروک، با توجه به نخستین دورههای فراعنه قانونی با مدارک قابل اعتماد تأسیس شدند.[۳۶] به عنوان مثال،لیوی، مورخ رومی که در قرن اول پیش از میلاد میزیسته است، تاریخ رم را بنام Ab Urbe Condita (از تأسیس شهر) در ۱۴۴ جلد نوشت. فقط ۳۵ جلد از آن باقی مانده است، اگرچه خلاصههای کوتاه بیشتر موارد دیگر نیز باقی مانده است. در حقیقت، از معدودی از کارهای مورخ بزرگ رومی بیش از اقلیتی باقی نمانده است.[۳۷]
عصر برنز بخشی ازتقسیمبندی سهگانه اعصار را تشکیل میدهد. این عصر از عصر نوسنگی در برخی مناطق جهان پیروی میکند. در بیشتر مناطق تمدن ذوب برنز پایه ای برای جوامع پیشرفته تر شد. با جوامع دنیای جدید که اغلب هنوز هم سنگ را به اهداف منفعت طلبانه ترجیح میدهند سنگ و فلز وجود دارد. مورخان مدرن پنج تمدن اصلی را که در دوره زمانی ظهور کردهاند، شناسایی کردهاند که در نگاره فوق نشان داده شده است.[۳۸][۳۹]
نخستین تمدن در سومر در منطقه جنوبی بینالنهرین که اکنون بخشی از عراق امروزی است ظهور کرد. تا ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد، شهرهای ایالت سومری بهطور جمعی تمدنی را تشکیل دادهاند که با حکومت، دین، تقسیم کار و نوشتن اداره میشد. در میان شهرستانهاشهر اور مهمترین شهرها بود.[۴۰]
نخستین دوره میانی مصر در قرن ۲۲ قبل از میلاد به دنبال پادشاهی میانه مصر بین قرن ۲۱ تا ۱۷ قبل از میلاد فرا رسید. رنسانس سومری همچنین در قرن ۲۱ قبل از میلاد در اور به وقوع پیوست. میتوان نتیجهگیری کرد حدود قرن هجدهم قبل از میلاد، دوره دوم میانه مصر آغاز شده باشد. مصر در آن زمان یک ابرقدرت بود. تا سال ۱۶۰۰ قبل از میلاد، یونانمیسنی توسعه یافته و به بقایای تمدنمینوسی حمله کرد. آثار تسلطهیتیها بر منطقه مدیترانه شرقی نیز در دهه ۱۶۰۰ قبل از میلاد دیده میشود.[۴۳] زمان قرنهای شانزدهم تا یازدهم قبل از میلاد در اطرافنیلپادشاهی جدید مصر نامیده میشود. در خلال سالهای ۱۵۵۰ قبل از میلاد و ۱۲۹۲ قبل از میلاد، دورهآمارنا در مصر توسعه یافت.[۴۴]
در شرق سرزمین ایران، تمدن دره رودخانه سند وجود داشت که شهرها را بر اساس الگوهای شبکه ای منظم سازمان میدادند.[۴۵]
اگرچه از رونق تمدن « «دره رودخانه سند»» پس از ۱۹۰۰ سال قبل از میلاد کاهش یافته و بعداً با اقوام هندو وآریایی جایگزین شدند که فرهنگودایی را پایهگذاری کردند.
آغازسلسله شانگ در این دوره در چین ظهور کرد و شواهدی از سیستم نوشتاری کاملاً توسعه یافته چینی موجود است. سلسله شانگ نخستین رژیم چینی است که توسط دانشمندان غربی به رسمیت شناخته شده است، اگرچه مورخان چینی اصرار دارند که سلسلهشیا پیش از آن بوده است. سلسله شانگ برای انجام پروژههای عمومی از مردم برای کار اجباری استفاده میکرد. شواهدی از دفن گسترده آیینی وجود دارد.
در آن سوی اقیانوسها، نخستین تمدن شناخته شده قاره آمریکا در درههای رودخانه ساحل کویر مرکز امروزی پرو ظاهر شد. نخستین شهرتمدن نورت چیکو در حدود ۳۱۰۰ سال قبل از میلاد رونق گرفت.اولمکها بعداً در قرن ۱۴ تا ۱۳ در آمریکای میانه ظاهر شدند.[۴۶][۴۷]
عصر آهن بیش از همه با ذوب رایج آهن با متالورژی آهنی و استفاده از فولاد کربن مشخص میشود. آهن ذوب شده دوام بیشتری نسبت به فلزات قبلی مانند مس یا برنز داشته و جوامع بهرهوری بیشتری از این فلز میبردند. عصر آهن در دورههای مختلف در مناطق مختلف جهان اتفاق افتاد و وقتی جامعه ای شروع به نگهداری سوابق تاریخی میکرد، به پایان میرسید.[۵۱]
نقشه مدیترانه اواخر عصر مفرغ، پ. ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد
در طی قرنهای ۱۳ تا ۱۲ قبل از میلاد، عصررامسس در مصر اتفاق افتاد. در حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد، تصور میشود که جنگ تروآ رخ داده باشد.[۵۲]
در حدود سال ۱۱۸۰ قبل از میلاد، تجزیهامپراتوری هیتی به جریان افتاد. فروپاشی هیتیها بخشی بزرگ از مقیاس فروپاشی عصر برنز بود که درخاور نزدیک باستان که در حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد اتفاق افتاد.[۵۳][۵۴] در یونان رژیمهایمیسنی ومینوسی هر دو از هم پاشیدند.[۵۵] موجی از مردمان دریا (مردم مهاجر اطراف مدیترانه) به بسیاری از کشورها حمله کردند که در طی این حملات فقط مصر سالم باقی ماند. پس از آن تمدنهای کاملاً جدیدی در مدیترانه شرقی بوجود آمد.[۵۶]
در سال ۱۰۴۶ قبل از میلاد، نیروهای ژو به رهبریپادشاه وو[۵۷] از ژو آخرین پادشاهسلسله شانگ را سرنگون کردند.[۵۸] سلسله ژو اندکی بعد در چین تأسیس شد. در طول دوره ژو جامعه ای فئودالی در چین پیدیدار گشت. سپس عصر آهن چین در دوره ای ازعصر کشورهای متخاصم منحل شد که در این دوره احتمال میرود میلیونها سرباز بر سر مبارزات فئودالی با یکدیگر جنگیده باشند.
پیراک مکانی اولیه در عصر آهن در بلوچستان، پاکستان است و به حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بازمیگردد. اعتقاد بر این است که این دوره آغاز عصر آهن در شبه قاره هند است.[۵۹]
تقریباً در همان زمانوداها، همراه با قدیمیترین متون مقدس برای آیین هندو پا به عرصه گذاشتند.
در سال ۸۰۰ سال قبل از میلاد، دولت شهرهای یونان پدید آمدند و همچنین در سال ۷۷۶ قبل از میلاد، نخستین بازیهای المپیک ثبت شده برگزار شد.[۶۰] بر خلاف فرهنگهای همسایه، ایالتهای یونان به یک امپراتوری نظامی گرا تبدیل نشدند بلکه به عنوانپولیسهای جداگانه با یکدیگر به رقابت پرداختند.
معمولاً تصور میشود که عصر آهن قبلی در حدود ۵۵۰ سال قبل از میلاد به دلیل ظهورتاریخنویسی (ثبت تاریخی) در خاورمیانه به پایان رسیده است.
عصر محوری برای توصیف تاریخ بین ۸۰۰ تا ۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح اوراسیا، از جمله یونان باستان، ایران، هند و چین استفادهمیشود. تجارت و ارتباط گسترده بین مناطق متمایز در این دوره گسترش یافت، از جمله ظهورجاده ابریشم. این دوره شاهد ظهور فلسفه و تبلیغ مجدد و وسیع ادیان بود. درصد تولید فلسفه، دین و علم و مکتب فکری آنچنان بالا تولید متفکرانی چونکنفوسیوس،لائو تزو و در هند با ظهور آمدبودیسم، در خاور نزدیک باآیین زرتشت ویهودیت و در غرب فلسفه یونان باستان پدیدار شد.[۶۱][۶۲] در این تحولات چهرههای دینی و فلسفی همه در جستجوی معنای انسانی بودند.[۶۳] عصر محوری و پیامدهای آن شاهد جنگهای بزرگ و تشکیل امپراتوریهای بزرگی بود که فراتر از محدوده جوامع قبلی عصر آهن بودند که سرآمد همه آنهاامپراطوری هخامنشی بود[۶۴] قلمرو وسیع امپراتوری از غرب به مصر امروزی و از شرق تاسین کیانگ گسترش یافتهبود.[۶۵] میراث این امپراتوری شامل افزایش تجارت به طریق مسیرهای زمینی از راه اوراسیا و همچنین گسترش فرهنگ پارسی از طریق خاورمیانه است. جاده سلطنتی اجازه تجارت و مالیات کارآمد را داد. اگرچهاسکندر بزرگ مقدونی امپراتوری هخامنشی را بهطور کامل فتح کرد، اما وحدت فتوحات اسکندر پس از مرگ او دوام نیاورد. فرهنگ و فن آوری یونان در آسیای غربی و جنوبی گسترش یافت و اغلب با فرهنگهای محلی ترکیب شد.[۶۶]
پادشاهیها و دولت شهرهای نا متحد یونان، مصر و آسیای صغیر مانند دولتهای به جا مانده از امپراطوری پارسی، تجارت و ارتباطات را گسترش دادند.[۶۷]
با توسعهدودمان هان به سمت غرب،جاده ابریشم به عنوان یک سری از مسیرها امکان مبادله کالا بین حوزه مدیترانه، آسیای جنوبی و آسیای شرقی را فراهم کرد.[۶۸] در جنوب آسیا،
امپراتوری مائوریا مدت کوتاهی قسمت زیادی از شبه قاره هند را کنترل کرد، و میراث سلطنت آن گسترشآیین بودا و الهام بخشیدن به حکومتهای بعدی هند را بود.[۶۹]
جانشین پادشاهیهای یونان جنگ زده در جهان غرب، جمهوری روم در حال رشد و در شرقامپراتوری پارتی ایران بود.[۷۰] در نتیجه شکلگیری امپراطوریها، شهرنشینی و سواد گسترش مییافت که قبلاً در حاشیه اولویت تمدنها بود. با آغاز هزاره اول میلادی، دولتهای پیشرفته تر استقلال اقوام قبیله ای و پادشاهیهای کوچکتر را به خطر انداختند. امپراتوریها نه تنها از نظر وسعت سرزمینی بلکه از نظر اداره و اشاعه فرهنگ و تجارت قابل توجه بودند، از این طریق نفوذ امپراتوریها اغلب فراتر از مرزهای ملی آنها بود. مسیرهای تجاری از طریق خشکی و دریا گسترش یافته و امکان جابجایی کالا بین مناطق دوردست را حتی در صورت عدم ارتباط فراهم کرد. ملل دور مانندامپراطوری روم وسلسله هان چین به ندرت با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند، اما تجارت کالاها اتفاق میافتاد که توسط اکتشافات باستانشناسی مانند سکههای رومی درویتنام مشهود است. در این زمان بیشتر جمعیت جهان فقط در قسمت کوچکی از سطح زمین ساکن بودند. در خارج از تمدن مناطق جغرافیایی وسیعی مانند سیبری، جنوب صحرای آفریقا و استرالیا دارای جمعیت کم بودند. دنیای جدید میزبان تمدنهای مختلف جداگانه بود اما شبکههای تجاری آن به دلیل کمبود حیوانات راننده و چرخ کوچکتر بود. امپراتوریها با قدرت نظامی عظیم خود در برابر جنگهای داخلی، انحطاط اقتصادی و تغییر فضای سیاسی در سطح بینالمللی، شکننده بودند. در سال ۲۲۰ میلادی هانچین در حالی که امپراتوری روم اروپا از بحران قرن سوم رنج میبرد، سقوط کرد و به ایالات متخاصم تجزیه گشت.[۷۱][۷۲]
در سرزمین ایران تغییر رژیم از امپراتوری پارتیزان و غیر متمرکز اشکانی به امپراتوری متمرکزترساسانی صورت گرفت. جاده ابریشم مستقر در سرزمین همچنان به سوددهی خود ادامه میداد اما بهطور مداوم توسط عشایر در مرزهای شمالی کشورهای اوراسیا مورد حمله قرار میگرفت. مسیرهای دریایی ایمنتر از اولویتهای قرون اولیه میلادی شروع به توسعه میکردند.[۷۳]
ادیان بزرگ، با تبلیغ مجدد توسط امپراطوریها در بسیاری از مناطق جایگزینپاگانیسم و ادیان بومی شد.[۷۴]مسیحیت در امپراتوری روم طرفداران زیادی پیدا کرد، آیین زرتشت به دین و مذهب سراسری ایران انتخاب شد و بودیسم از آسیای جنوبی به آسیای شرقی گسترش یافت. تغییرات اجتماعی، تحول سیاسی و همچنین رویدادهای اکولوژیکی تقریباً در حدود سال ۵۰۰ به پایان دوران باستان و آغاز دوره پست کلاسیک در اوراسیا کمک کردند.[۷۵]
ظهور تمدن در راستای حمایت مالی نهادی و انجمنی از اعتقاد به خدایان، نیروهای ماوراءالطبیعه و زندگی پس از مرگ بود. در طول عصر برنز، بسیاری از تمدنها شکل خاص خود را درپاگانیسم به کار بردند. معمولاً خدایان پاگان، شخصیت، نقاط قوت و شکست انسان را بروز میدهند. در اوایل دین و خدایان را اغلب بر اساس مکان، شهرها یا کل کشورها انتخاب میکردند که به آنها نسبت به رقبای خود امتیازات و مزایایی را اختصاص میدادند. پرستش کردن شامل ساختن معابد و پرستشگاه برای و اعطای هدیه و قربانی بود. قربانی میتوانست کالاهای مادی، غذا یا در موارد شدید قربانی انسان باشد تا خدای را خشنود کند. فلسفهها و آیینهای جدیدی هم در شرق و هم در غرب بوجود آمد، خصوصاً در حدود قرن ۶ قبل از میلاد. با گذشت زمان، طیف وسیعی از آیینها در سراسر جهان گسترش یافت، از جمله نخستین آیینهای بزرگ مذهب هندوئیسم (حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد)، بودیسم (قرن ۵ قبل از میلاد) وجائینیسم (قرن ۶ قبل از میلاد) در هند و آیین زرتشت در ایران بود. ادیان ابراهیمی ریشه خود را در یهودیت، حدود ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح میدانند.[۷۶]
فلسفه هند باستان تلفیقی از دو سنت باستانی است: سنتسرامانا و سنتودایی. فلسفه هند با وداها آغاز میشود، جایی که سوالات مربوط به قوانین طبیعت، پیدایش جهان و جایگاه انسان در آن پرسیده میشود.جینیسم و بودیسم ادامه مکتب فکری سرامانا هستند.[۷۶]
سراماناها دیدگاه جهانی بدبینانه ای نسبت بهسامسارای پر از رنج پرورش داده و از انصراف و ریاضتها دفاع میکردند. آنها بر مفاهیم فلسفی مانند آهیمسا،کارما،جنانا، سامسارا وموکسا تأکید کردند. در حالی که روابط باستانی بین وداهای هند و اوستای ایرانی وجود دارد، دو خانواده اصلی سنتهای فلسفی هند و ایرانی با تفاوتهای اساسی در پیامدهای آنها بر موقعیت انسان در جامعه و دیدگاه آنها در مورد نقش انسان در کائنات بوجود آمدند. در شرق، سه مکتب فکری که تا امروز بر تفکر چینی مسلط شدهاند:تائوئیسم،قانون گرایی وکنفوسیوس بود.
سنت کنفوسیوس بر این بود که به واسطه آن به سلطه ای دست پیدا میکرد که به دنبال اخلاق سیاسی نه به قانون، بلکه برای قدرت و الگوی سنت بود. کنفوسیوس گرایی بعداً به شبه جزیره کره وگوگوریو و سپس به سمت ژاپن گسترش یافت.[۷۷]
در غرب ، سنت فلسفی یونان، که توسطسقراط،افلاطون وارسطو نشان داده میشد، در قرن ۴ قبل از میلاد با فتوحات اسکندر سوم مقدونی، معروف به اسکندر بزرگ، در سراسر اروپا و خاورمیانه پخش شد. پس از شکلگیری آیینهای عصر برنز و عصر آهن، ظهور و گسترش مسیحیت در جهان روم پایانفلسفه هلنیستی را رقم زد وفلسفه قرون وسطایی را آغاز کرد.[۷۸]
در تاریخ فن آوری و علوم باستان در راستای رشدتمدنهای باستان، پیشرفتهای فن آوری ملموسی در زمینه مهندسی تولید شده است. این پیشرفتها سایر جوامع را به اتخاذ شیوههای جدید زندگی و اداره ملزم میکرد. گاهی اوقات نیز توسعه فناوری توسط دولت حمایت میشد. ویژگیهای فن آوری مصر باستان با مجموعه ای از آثار و آداب و رسوم نشان داده میشود که برای هزاران سال ادامه داشته است. مصریان بسیاری از ماشین آلات اساسی مانند رمپ (سطح شیب دار) و اهرم را برای کمک به فرایندهای ساخت اختراع و استفاده کردند.مصریان همچنین نقش مهمی در توسعه فناوری دریایی مدیترانه از جمله کشتیها و فانوس دریایی داشتند.[۷۹]
قناتهای مدیریت آب که احتمالاً در اوایل هزاره اول قبل از میلاد در فلات ایران و احتمالاً در شبه جزیره عربستان پدید آمدهاند، از آنجا به آرامی به سمت غرب و شرق گسترش یافتند.[۸۰]
تاریخ علم و فناوری در هند به دوران باستان برمی گردد. تمدن دره سند شواهدی ازهیدروگرافی، و جمعآوری و دفع فاضلاب توسط ساکنان آن ارائه میدهد. از جمله زمینههای علم و فناوری که در هند دنبال میشود،متالورژی،نجوم،ریاضیات وآیورودا بود.
برخی از اختراعات باستانی شامل جراحی پلاستیک، جراحی آب مروارید، سیستم اعداد هندو-عربی و فولاد ووتز است. تاریخ علم و فناوری در چین پیشرفتهای چشمگیری در علم، فناوری، ریاضیات و نجوم نشان میدهد.
نخستین مشاهدات ثبت شده از ستارههای دنباله دار و ابرنواختر در چین انجام شده. طب سنتی چینی،طب سوزنی و داروهای گیاهی نیز برای نخستین بار در تاریخ باستان استفادهمیشد.[۸۱]
فن آوری یونان باستان در طی قرن ۵ قبل از میلاد با سرعت بیسابقه ای گسترش یافت و تا دوره روم و حتی بعد از آن ادامه یافت. اختراعاتی که به یونانیان باستان از جمله چرخ دنده، پیچ، تکنیکهای ریختهگری برنز، ساعت آب، اندام آبی، منجنیق پیچشی و استفاده از بخار برای کارکردن برخی از ماشین آلات و اسباب بازیهای تجربی اعتبار دارند.
بسیاری از این اختراعات در اواخر دوره یونان رخ داده است، که اغلب از نیاز به بهبود سلاحها و تاکتیکها در جنگ الهام گرفته شده است. فناوری رومی عملی مهندسی است که از تمدن روم پشتیبانی میکرد و گسترش تجارت رومی و نظامیان رومی را طی تقریباً هزار سال امکانپذیر ساخت.
امپراتوری روم پیشرفتهترین مجموعه فن آوری زمان خود را در اختیار داشت که ممکن است برخی از آنها در دوران آشفته اواخر دوران باستان و اوایل قرون وسطی از بین رفته باشند. شاهکارهای فن آوری رومی در مناطق مختلف، مانندمهندسی عمران،مصالح ساختمانی،فناوری حمل و نقل و برخی اختراعات مانندماشین مکانیکی تا قرن نوزدهم بی نظیر بود.[۸۲]
تاریخ پیمایش دریایی باستان از زمانی بهطور جدی آغاز شد که مردان با قایقهای تخته ای و کشتیهای کنترل شده با بادبان که روی دکل آویزان بودند، مانندکشتی خوفو مصر باستان که از اواسط هزاره سوم قبل از میلاد به دریا میرفتند. به گفته هرودوت مورخ یونانی،نچو دوم لشکرکشیفنیقیان را به این کشور اعزام کرد که در مدت سه سال از دریای سرخ در اطراف آفریقا به دهانه رود نیل رسیدند. بسیاری از مورخان فعلی تمایل دارند که هرودوت را در این مورد باور داشته باشند، حتی اگر خود هرودوت در این باور نبود که فنیقیها این عمل را انجام دادهاند.[۸۳]
هانو یک کاوشگر مصری باستان بود (حدود ۲۷۵۰ سال قبل از میلاد مسیح) و او نخستین کاوشگری بود که از او اطلاعاتی در دست است. وی نخستین کاوش ثبت شده در تاریخ کاوش را انجام داد و گزارش خود را از مراحل کارش در سنگ نوشت. هانو در امتداد دریای سرخ به پونت سفر کرد و با کشتی به مناطق شرقی اتیوپی و سومالی رفت. وی با گنجینههای بزرگ، از جمله مرمره گرانبها، فلز و چوب، به مصر بازگشت.[۸۲]
نبردهای باستان سلسله هماوردهایی بوده که از آغاز تاریخ ثبت شده تا پایان دوره باستان ادامه داشته است. در اروپا، پایان دوران باستان اغلب با سقوط رم در سال ۴۷۶ برابر میشود. در چین، همچنین میتوان آن را پایان قرن ۵ دانست، با افزایش نقش سوارنظام برای مقابله با تهدید رو به رشد از طرف شمال.
تفاوت بین جنگهای ماقبل تاریخ و جنگهای باستانی در فناوری سازمان یافته جنگی است که در باستان استفاده شد. توسعه نخستین دولت شهرها و سپس امپراتوریها باعث شد جنگ به طرز چشمگیری تغییر کند. از آغازمیانرودان، ایالات مازاد کشاورزی کافی را به وجود آوردند که باعث شد نخبگان و فرماندهان نظامی تمام وقت بتوانند ظهور کنند.
در حالی که بخش عمده ای از نیروهای نظامی هنوز کشاورز بودند، جامعه میتوانست از کارزار آنها حمایت کند نه اینکه برای بخشی از سال در زمین کار کند؛ بنابراین، ارتشهای سازمان یافته برای نخستین بار در دوران باستان توسعه یافتند.
این ارتشهای جدید و همیشه آماده میتوانند به دولتها کمک کنند تا از نظر ابعادی رشد کرده و بهطور فزاینده ای متمرکز شوند و نخستین امپراطوریسومریها که در میانرودان تشکیل شد. ارتشهای اولیه باستان در درجه اول از کمان و نیزه استفاده میکردند، همان اسلحههایی که در دوران ماقبل تاریخ برای شکار تولید شده بودند. ارتشهای اولیه در مصر و چین از الگوی مشابهی استفاده میکردند که از پیادهنظام توده ای و مجهز به کمان و نیزه استفاده میکردند.[۸۲]
موسیقی باستان موسیقی است که در فرهنگهای باسواد توسعه یافته و جایگزین موسیقی پیش از تاریخ میشود. موسیقی باستان به سیستمهای مختلف موسیقی اشاره دارد که در مناطق مختلف جغرافیایی مانند ایران، هند، چین، یونان، روم، مصر و بینالنهرین ایجاد شدهاند (نگاه کنید بهموسیقی بینالنهرین،موسیقی یونان باستان،موسیقی روم باستان،موسیقی ایران).
موسیقی باستان با توصیف آهنگها و مقیاسهای اساسی شنیداری تعیین میشود و ممکن است از طریق سیستمهای شفاهی یا کتبی منتقل شده باشد. هنرهای جهان باستان به انواع مختلفی از هنر که در فرهنگ جوامع باستان وجود داشته است، از جمله در چین باستان، مصر، یونان، هند، ایران، بینالنهرین و روم اشاره دارد.[۸۴]
خاور نزدیک باستان مهد تمدنهای گذشته محسوب میشود. این نخستین مکانی بود که در طول سال کشاورزی فشرده انجام شد. نخستین سیستم نوشتاری منسجم در این ناحیه ایجاد گردید، چرخ سفالگر و سپس چرخ وسایل نقلیه و آسیاب نیز از اختراعات مردمان این ناحیه بود، نخستین دولتهای متمرکز، قوانین و امپراتوریهای قانون گرا، و همچنین ایجاد طبقهبندی اجتماعی، برده داری و جنگ سازمان یافته در خاورمیانه تشکیل شدند و پایه و اساس رشتههای نجوم و ریاضیات در اینجا شکل گرفت.[۸۵]
مروری بر نقشه خاور میانه در قرن پانزدهم قبل از میلاد نشان دهنده قلمرو اصلی آشوری با دو شهر بزرگ آنآشور ونینوا بین بابل پایین دست و ایالتهای میتانی و هتی در بالادست قرار دارد.[۸۶]
بینالنهرین محل شکلگیری نخستین تمدنهای شناخته شده در جهان است. استقرار اولیهدشت آبرفتی ازدوره عبید (اواخر هزاره ۶ قبل از میلاد) تادوره اوروک (هزاره ۴ قبل از میلاد) و دورههای سلسلهها (هزاره ۳ قبل از میلاد) تاظهور بابل در اوایل هزاره دوم قبل از میلاد ادامه داشت. مازاد مواد غذایی به سبب انبارداری ایجاد شده توسط این اقتصاد باعث شد که مردم به جای مهاجرت بعد از برداشت محصول، در یک مکان مستقر شوند. همچنین تراکم جمعیتی بسیار بیشتر امکانپذیر گردید و به نوبه خود نیاز به نیروی کار گسترده و تقسیم کار داشت. این سازمان به ضرورت ثبت سوابق و توسعه نگارش منجر شد (حدود ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد).[۸۷]
تمدن بابل کشوریعموری در بینالنهرین سفلی (جنوب عراق مدرن) بود که پایتخت آن شهر بابل بود. وقتیحمورابی (مطابق تقویم مختصر) حدود ۱۸۲۸–۱۷۲۸ قبل از میلاد مسیح (ع)، امپراطوری را از مناطق پادشاهیهای سابق سومر واکاد ایجاد کرد، بابل پدید آمد. بابل، که مردم عموری باستانسامی زبان بودند،[۸۸] زبان مکتوب اکدی را برای استفاده رسمی پذیرفت. آنها زبان سومری را نیز برای استفاده مذهبی حفظ کردند، که در آن زمان دیگر یک زبان گفتاری نبود. فرهنگهای آکدی و سومری نقش عمده ای در فرهنگ بعدی بابلی داشتند و این منطقه حتی تحت حاکمیت خارج نیز به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی باقی میماند. نخستین اشاره به شهر بابل را میتوان در لوحی از دوران سلطنتسارگون آکاد یافت که مربوط به قرن ۲۳ قبل از میلاد است.[۸۹][۹۰][۹۱]
امپراتوری جدید بابل، یاکلده، از زمان شورشنابوپلاسار در سال ۶۲۶ قبل از میلاد تا یورش کوروش بزرگ در سال ۵۳۹ قبل از میلاد، تحت سلطه سلسله یازدهم ("کلدانی") بابل بود. قابل توجه است که این شامل دوران سلطنتبخت النصر دوم بود که پادشاهی یهودا و اورشلیم را فتح کرد.
شهر اکاد و منطقه اطراف آن در مرکز بینالنهرین قرار داشت. اکاد همچنین پایتخت امپراتوریآکدیان شد.[۹۲]
این شهر احتمالاً در کرانه غربی رود فرات، بینسیپار و کیش (در عراق کنونی، حدود ۵۰ کیلومتری جنوب غربی مرکز بغداد) واقع شده بود. با وجود جستجوی گسترده، سایت دقیق هرگز پیدا نشده است. اکاد در پی فتوحاتپادشاه سارگون از اکاد، بین قرن ۲۴ و ۲۲ قبل از میلاد به اوج قدرت خود رسید.[۹۳]
به دلیل سیاستهایامپراتوری اکدی در مورد همسان سازی زبانی، آکاد نام خود را به گویش غالب سامی نیز نهاد: زبان اکدی، منعکس کننده استفاده از akkadû ("در زبان Akkad") در دوره بابل قدیم برای نشان دادن نسخه سامی از یک متن سومری.[۹۴]
آشور در اصل (در عصر برنز میانی) منطقه ای در دجله علیا بود که به دلیل پایتخت اصلی خود، شهر باستانی آشور نامگذاری شد. بعداً، بعنوان یک کشور و امپراطوری که توانست تمام هلال حاصلخیز، مصر و بیشترآناتولی را تحت کنترل خود درآورد، اصطلاح "آشور " تقریباً به نیمه شمالی بینالنهرین (نیمه جنوبی بابل) اشاره داشت، و پایتخت آن نینوا بود. . پادشاهان آشور پادشاهی بزرگی را در سه مقطع مختلف از تاریخ کنترل میکردند.[۸۶]
این پادشاهیها، پادشاهی دورههای قدیمی (قرن ۲۰ تا ۱۵ قبل از میلاد)، میانه (قرن ۱۵ تا ۱۰ قبل از میلاد) و جدید آشوری (۹۱۱–۶۱۲ پیش از میلاد) نامیده میشوند که آخرین آنها مشهورترین و مستندترین آنها است. آشوریها حفاریهایی را برای تضعیف دیوارهای شهر، دیوار شکن برای به زمین انداختن دروازهها و همچنین مفهوم سپاهی از مهندسی، که رودخانهها را با قلابها پل میکردند یا با پوست بادی برای سربازان لباس شنا فراهم میکردند، اختراع نمودند.[۹۵]
میتانی امپراطوری هندو ایرانی[۹۶] در شمال بینالنهرین از حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد بود. در اوج قدرت میتانی، در طول قرن ۱۴ قبل از میلاد، این کشور مناطق جنوب شرقی ترکیه، شمال سوریه و شمال عراق را در بر میگرفت که مرکز آنواشوکانانی، پایتخت آن است و محل دقیق آن توسط باستان شناسان تعیین نشده است.
ایلام نام تمدنی باستانی است که در جنوب غربی ایران امروزی واقع شده است. قدمت شواهد باستانشناسی مربوط به ایلام مربوط به قبل از -۷۰۰۰–۵۰۰۰ سال قبل از میلاد است.[۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲] بنا بر سوابق مکتوب موجود، آشکار است که از حدود ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یکجانشینی در ایلام وجود داشته است - که آن را در زمره قدیمیترین تمدنهای تاریخی جهان قرار داده است - و تا سال ۵۳۹ قبل از میلاد دوام داشته است. فرهنگ آن نقش مهمی در امپراطوریگوتیان بازی کرد، به ویژه در دوره هخامنشیان جانشین آن گردید تقریباً در زمانی که زبان ایلامی در میان زبانهای رسمی مورد استفاده قرار گرفت. دوره ایلامی نقطه آغاز تاریخ ایران محسوب میشود.
مادها نیز از دیگر اقوام باستان ایرانی بودند. آنها امپراطوری خود را تا قرن ۶ قبل از میلاد تأسیس کرده بودند،[۱۰۳][۱۰۴] و امپراتوری جدید آشور را با کلدانیها شکست داده بودند. بعداً آنهااورارتو را نیز سرنگون کردند.[۱۰۵] بنیان گزاری نخستین امپراطوری در فلات ایران را مادها به نام خود ثبت کردهاند، بزرگترین زمان آن تا زمانی که کوروش بزرگ با شکست دادن پدربزرگ و فرمانروای خود،آستیاگ، امپراتوری یکپارچه ایرانی از مادها و پارسیان، که اغلب تحت عنوان امپراتوری هخامنشی شناخته میشود، تأسیس کرد.[۱۰۶]
گستره امپراطوری هخامنشی که بزرگترین امپراطوری بین همتایان بومی خود بوده.[۱۰۷]
شاهنشاهی هخامنشی بزرگترین و شاخصترین امپراتوری پارس بود[۱۰۸] و پس از امپراطوری ماد به عنوان دومین امپراتوری بزرگ ایرانیان سر برآورد و قد علم کرد.[۱۰۹] این در تاریخ غربی به عنوان دشمن دولت شهرهای یونان در جنگهای یونان و پارس ذکر شده است، زیرا یهودیها را از اسارت در بابل آزاد کرد، به دلیل مدل موفق آن در اداره یک دولتبوروکراتیک متمرکز، ساختآرامگاه هالیکارناسوس (یکی از عجایب هفتگانه از جهان باستان)، و برای ایجادزبان آرامی به عنوان زبان رسمی امپراتوری. به دلیل گستردگی وسیع و استقامت طولانی امپراتوری، تأثیر فارسی بر زبان، دین، معماری، فلسفه، قانون و حکومت ملتهای سراسر جهان تا به امروز ادامه دارد. سلسله هخامنشی در اوج قدرت خود تقریباً ۸٫۰ میلیون کیلومتر مربع را دربرگرفت، بیشترین درصد جمعیت جهان را تا به امروز در اختیار داشت، سه قاره (اروپا، آسیا و آفریقا) را به زیر کشید و از نظر قلمرو بزرگترین امپراتوریباستان کلاسیک بود.[۱۱۰]
پارت یک تمدن ایرانی بود که در قسمت شمال شرقی ایران مدرن واقع شده بود. قدرت آنها مبتنی بر ترکیبی ازجنگهای چریکی قبیله ای عشایری سوارکار، با مهارتهای سازمانی پارتیزانی برای ساخت و اداره یکامپراتوری گسترده بود[۱۱۱] - حتی اگر این کشور هرگز از نظر قدرت و وسعتامپراتوریهای پارسی قبل و بعد از آن مطابقت نداشت اما توانسته بود سهم بزرگی از قدرت را در دوران باستان نسیب خود کند. امپراتوری اشکانی توسطسلسله آرساسید، که پس از شکست و از بین بردن امپراتوری سلوکی هلنیستی، از اواخر قرن ۳ قبل از میلاد، متحد شد و بر بخشهای قابل توجهی از خاور نزدیک و فراتر از آن حکومت کرد. این سومین سلسله بومی ایران باستان بود (پس از دودمان ماد و هخامنشیان). ایران پارتی جنگهای زیادی با جمهوری روم (و بعدها باامپراتوری روم) داشت، که بیش از ۷۰۰ سال جنگهای مکرر بین رومیان و ایرانیان بود.[۱۱۲][۱۱۳]
شاهنشاهی ساسانی، که در طول دوره اواخر باستان پس از اشکانیان تأسیس گردید، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین دورههای پادشاهی تاریخی ایران محسوب میشود. از بسیاری جهات دوره ساسانی شاهد بالاترین دستاوردهای تمدن ایرانی بوده و آخرین امپراتوری بزرگ ایران را قبل از فتوحات مسلمانان و پذیرش اسلام تشکیل داده بود.[۱۱۴] در زمان ساسانیان، ایران بهطور قابل توجهی بر تمدن روم تأثیر گذاشت،[۱۱۵] و رومیان با ساسانیان موقعیت برابری داشتند. نفوذ فرهنگی ساسانی بسیار فراتر از مرزهای سرزمینی امپراتوری ایران امتداد داشت و تا اروپای غربی،[۱۱۶] آفریقا[۱۱۷] چین و هند، به عنوان مثال، در شکلگیری هنر قرون وسطایی اروپا و آسیا نقش داشتند.[۱۱۸]
تاریخ عربستان پیش از اسلام در دهه ۶۳۰ قبل از میلاد آنچنان شناخته شده نیست و دلیل آن اکتشافات باستانشناسی ناچیز در عربستان است. منابع مکتوب بومی محدود به کتیبهها و سکههایی است که از جنوب عربستان بدست آمده. مطالب موجود در مرحله اول متشکل از منابع مکتوب سایر فرهنگ و تمدنها (مانند مصریها، یونانیها، پارسیها، رومیها و …) و روایات شفاهی است که بعداً توسط دانشمندان اسلامی ثبت شده است. بسیاری از پادشاهیهای کوچک از راه تجارتدریای سرخ واقیانوس هند رونق گرفتند.[۱۱۹]
پادشاهیهای عمده شاملسباییها، اوسان (Kingdom of Awsan)،لخمیان،حمیر ونبطیها بود. از پادشاهیهای عرب گاه در عهد عتیق عبری با نامادوم یاد میشود. اگرچه تصور میشود کهسایت اوگاریتی قبلاً در آن ایجاد شده باشد. نخستین شواهد کتبی ذکر شده از این شهر ازشهر ابلا، در نزدیکی همین شهر است. ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد اوگاریت وارد حوزه نفوذ مصر شد، که بر هنر آن تأثیر زیادی بر جای گذاشت. در ساحل مدیترانه اسرائیل، فلسطین و لبنان امروزی، مردم کنعان از طریق تجارت فنی الهام گرفته از فنیقی به ثروت رسیدند.[۱۲۰]
فنیقیه یک تمدن باستانی بود که در شمالکنعان باستان واقع شده بود، و قلب آن در امتداد مناطق ساحلی لبنان امروزی، سوریه و اسرائیل قرار داشت. تمدن فنیقی یک فرهنگ تجارت دریایی ابتکاری بود که بین دوره ۱۵۵۰ تا ۳۰۰ قبل از میلاد در سراسر مدیترانه گسترش یافت. یک مستعمره فنیقی به نامکارتاژ، در نوع خود به کشوری قدرتمند تبدیل شد.[۱۲۱]
تاریخ اولیه امپراتوری هیتی از طریق لوحی شناخته شده است که ممکن است برای نخستین بار در قرن ۱۷ قبل از میلاد نوشته شده باشد اما تنها نسخههایی که در قرن ۱۴ و ۱۳ قبل از میلاد ساخته شده باقی مانده است. این لوحها که در مجموع به عنوانمتن آنیتا شناخته میشوند،[۱۲۲]
با علم بر اینکه چگونهپیتاناپادشاه کوسارا یا کوسار (یک شهر کوچک شهری که هنوز توسط باستان شناسان شناسایی نشده است) شهر همسایه ننه (کانش) را فتح کرد تاریخ ارامنه شروع شد. با این حال، موضوع اصلی این لوحها آنیتا پسر پیتانا است که چندین شهر همسایه از جملههتوسا وزالپوا (زالپا) را فتح کرد. در کتیبههای آشوریشلمانسر اول (حدود ۱۲۷۰ قبل از میلاد) ابتدااورارتویی به عنوان یکی از ایالتهای نایری ذکر شده است - یک اتحادیه آزاد از پادشاهیهای کوچک و ایلات قبیله ای در کوههای ارمنستان از قرن سیزدهم تا یازدهم قبل از میلاد.
اورارتو خود در منطقه اطراف دریاچه وان بود.دولتهای نیری بارها مورد حمله آشوریان قرار گرفتند، به ویژه در زمان توکولوتی-نینورتا اول (حدود ۱۲۴۰ قبل از میلاد)، تیگلات-پیلسر اول (حدود ۱۱۰۰ سال قبل از میلاد)، آشور-بلکالا (حدود ۱۰۷۰ قبل از میلاد)، آداد- نیراری دوم (حدود ۹۰۰)، توکوتی-نینورتا دوم (حدود ۸۹۰) و آشورناسیرپال دوم (۸۸۳–۸۵۹ پیش از میلاد).
پادشاهی ارمنستان از سال ۳۲۱ قبل از میلاد تا ۴۲۸ میلادی یک پادشاهی مستقل بود و تا سال ۴۲۸ یک کشور میزبان امپراتوریهای روم و ایران بود. امپراتوری قدرتمندی که از دریای خزر تا دریای مدیترانه کشیده شده است. در طی این مدت کوتاه، این کشور به عنوان قدرتمندترین ایالت خاور روم در نظر گرفته شد.[۱۲۳][۱۲۴]
پادشاهی اسرائیل وپادشاهی یهودا پادشاهیهای مربوط بهعصر آهن شام باستان بودند و در دورههای عصر آهن و دورههایبابل جدید، پارسیان و هلنیسم وجود داشتهاند. نام اسرائیل برای نخستین بار در ستون فرعون مصرمرنپتا ظاهر میشود. ۱۲۰۹ سال قبل از میلاد، "اسرائیل نابود شد و دیگر هرگز استقلال نیافت.[۱۲۶] پادشاهی «اسرائیل» یک موجود فرهنگی و احتمالاً سیاسی در ارتفاعات مرکزی یهودیه بود، به اندازه کافی قدرتمند تأسیس شده بود تا بتواند توسط مصریها به عنوان یک چالش احتمالی برایهژمونی خود تلقی شود، اما بعدها در دوران باستان یهود یک گروه قومی است نه یک کشور سازمان یافته.[۱۲۷] باستانشناسپائولا مک نوت میگوید: «این احتمالاً … در عصر آهن [بود که] جمعیتی خود را» اسرائیلی «معرفی کردند ،» خود را از طریق ممنوعیت ازدواج، تأکید بر تاریخ خانوادگی، شجره نامه و دین، از همسایگان متمایز کردند.[۱۲۸]
اسرائیل در اواسط قرن ۹ قبل از میلاد ظهور کرده بود، زمانی که شاه آشورشلمناسر سوم درجنگ قرقار (۸۵۳) «آهاب اسرائیلی» را در میان دشمنان خود نامید.پادشاهی یهودا دیرتر از اسرائیل ظهور کرد، احتمالاً در قرن ۹ قبل از میلاد، اما موضوع بحثبرانگیز قابل توجهی است.[۱۲۹] اسرائیل با امپراطوری در حال گسترش آشور جدید، که ابتدا قلمرو خود را به چند واحد کوچکتر تقسیم کرده و سپس پایتخت خود، سامریا را نابود کرد، درگیری فزاینده ای پیدا کرد. یک سری کارزارهای امپراتوری جدید بابل بین سالهای ۵۹۷ و ۵۸۲ منجر به نابودی یهودا شد.
به دنبال سقوط بابل توسط امپراطوری ایران، به دستکوروش بزرگ به یهودیان اجازه بازگشت به یهودیه داده شد.پادشاهی هاسمونی (به دنبال آن شورش مکابی) در دوره هلنیسم و سپسپادشاهی هرودین در دوره روم وجود داشته است.
کارتاژ در سال ۸۱۴ قبل از میلاد توسط شهرک نشینان مهاجر فنیقی ازشهر صور تأسیس شد و خدای شهر خود یعنیملقارت را با خود به همراه آوردند.[۱۳۰] کارتاژ باستان یکهژمونی غیررسمی از شهرهای فنیقی در سراسر آفریقای شمالی و اسپانیا مدرن از ۵۷۵ قبل از میلاد تا ۱۴۶ قبل از میلاد بود. پس از سقوط شهر تایر به دست نیروهای بابل، این کشور کم و بیش تحت کنترل دولت شهر کارتاژ قرار داشت. در اوج نفوذ این شهر، امپراطوری آن بیشتر قسمتهای غربی مدیترانه را شامل میشد. این امپراتوری در یک مبارزه مداوم باجمهوری روم بود، که منجر به یک رشته درگیریهای معروف بهجنگهای پونیک شد. پس از سومین وآخرین جنگ پونیک، کارتاژ ویران شد و سپس توسط نیروهای رومی اشغال شد. تقریباً تمام قلمرو در دست کارتاژ به دست رومیان افتاد.[۱۳۱]
نقشه مناطق تحت کنترل کارتاژ در سیسیل، آیبری و آفریقا
مصر باستان تمدنی طولانی مدت بود که از لحاظ جغرافیایی در شمال شرقی آفریقا قرار داشت. این تمدن در امتداد میانه به پایین رودخانه نیل متمرکز شده بود و بیشترین گسترش را در طول هزاره ۲ قبل از میلاد داشت که از آن به عنوان دوره پادشاهی جدید یاد میشود. بهطور گستردهای از دلتای نیل در شمال، تا جنوب به جبل بارکال در چهارم آب مروارید نیل، رسید.[۱۳۲]
گسترش دامنه جغرافیایی تمدن مصر باستان، در زمانهای مختلف، مناطقی از جنوب شام، صحرای شرقی و خط ساحلی دریای سرخ، شبه جزیره سینا و صحرای غربی را شامل میشد (با توجه به چندین واحه زمانی).[۱۳۳]
مصر باستان حداقل در طول سه و نیم هزاره توسعه یافت. این امر با وحدت آغازین سیاستهای دره نیل در حدود ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد آغاز شد و بهطور متعارف تصور میشود که در ۳۰ سال قبل از میلاد هنگامی که امپراتوری روم اولیه مصر بطلمیوسی را تسخیر و جذب کرد، پایان یافت. (اگرچه این آخرین دوره نمایانگر نخستین دوره سلطه خارجی نبود، اما دوره روم شاهد تحول چشمگیر، اما به تدریج در زندگی سیاسی و مذهبی دره نیل بود، و بهطور مؤثر خاتمه توسعه تمدن مستقل را نشان میداد).[۱۳۴]
تمدن مصر باستان مبتنی بر کنترل بسیار متعادل منابع طبیعی و انسانی بود که اساساً با آبیاری کنترل شده دره حاصلخیز نیل متمایز میشد. بهرهبرداری از مواد معدنی دره و مناطق کویری اطراف آن. توسعه اولیه یک سیستم نوشتاری و ادبیات مستقل؛ سازماندهی پروژههای جمعی تجارت با مناطق اطراف در شرق و مرکز آفریقا و شرق مدیترانه؛ و سرانجام، سرمایهگذاریهای نظامی که خصوصیات قویهژمونی شاهنشاهی و سلطه ارضی فرهنگهای همسایه را در دورههای مختلف به نمایش میگذاشتند. انگیزه و سازماندهی این فعالیتها، نخبه ای سیاسی-اجتماعی و اقتصادی بود که با استفاده از یک نظام پیچیده اعتقاد مذهبی تحت شکل یک حاکم (نیمه) الهی (معمولاً مرد) از جانشینی سلسلههای حاکم که مربوط به اجماع اجتماعی بود.[۱۳۵]
تمدن کوش، که به نام سرزمین نوبیا یا مردمان نوبی نیز شناخته میشود، قبل از یک دوره حمله مصر به این منطقه شکل گرفت. نخستین فرهنگها در سودان کنونی قبل از زمان مصر متحد بوجود آمده و گستردهترین فرهنگ به عنوانتمدن کرما (Kerma civilization) شناخته میشود. مصریان باستان از نوبیا به عنوان "Ta-Seti" یا "سرزمین کمان" یاد میکردند، زیرا نوبیاییها به عنوان کمانداران خبره در آن زمان شناخته میشدند. این دو تمدن با یکدیگر تبادل فرهنگی و همکاری مسالمت آمیز زیادی داشتند، از جمله ازدواجهای مختلط و حتی خدایان یکسان. در پادشاهی جدید، نوبیاییها در پرونده باستانشناسی از مصریها قابل تشخیص نبودند. پادشاهی کوش بیش از مصر دوام آورد و در بیشترین حد خود نوبیا بر نواحی از مصر نیز حکومت کرد (به رهبریپادشاه پیه) و در قرن ۸ قبل از میلاد به عنوان سلسله ۲۵، مصر را کنترل کرد.[۱۳۶][۱۳۷]
نمایی از پادشاهی کوش که با تسلط بر مصر تحت نام امپراطوری کوش نیز از آن یاد میشود.
در سوابق مکتوب یونان و روم باستان نیز از آن به عنوان اتیوپی یاد میشود. به گفتهژوزفوس و دیگر نویسندگان کلاسیک، امپراتوری کوشیت تمام آفریقا و بعضی از مناطق آسیا و اروپا را در یک دوره دیگر تحت پوشش قرار داده بود. بر خلاف مصریها، نوبیاییها دارای تعداد غیرمعمولی زیادی از ملکههای حاکم بودند که به آنهاکندکا میگفتند، به ویژه در دوران طلایی پادشاهی مِروییت. بر خلاف سایر کشورهای جهان در آن زمان، زنان در نوبیا کنترل و آزادی عمل قابل توجهی در جامعه داشتند.[۱۳۸] کوشیها همچنین به خاطر دفن شاهان خود به همراه همه درباریان خود در گورهای دسته جمعی مشهور هستند و همچنین گورهای خاکی و اهرام نیز میساختند، و برخی از خدایان مشترک در مصر، به ویژه آمون و ایسیس را در اختیار داشتند.
سرزمین پونت که پنت یا پنه نیز نامیده میشود[۱۳۹] توسط مصریان باستان، یک شریک تجاری شناخته شده برای تولید و صادرات طلا، رزینهای معطر، چوب سیاه آفریقا،آبنوس، عاج، بردگان و حیوانات وحشی بود.[۱۳۹] اطلاعات مربوط به پونت در سوابق مصر باستان در مورد مأموریتهای تجاری در این منطقه بدست آمده است. محل دقیق قرارگیری پونت همچنان یک راز است. دیدگاه اصلی این است که پونت در جنوب شرقی مصر، به احتمال زیاد در ساحل شاخ آفریقا واقع شده بوده. باستانشناس Richard Pankhurst (دانشگاهی) مینویسد.
"[پونت] به عنوان سرزمینهای هر دو ساحل عربستان و شاخ آفریقا شناخته شده بود. با در نظر گرفتن مقالاتی که مصریها از پونت ، به ویژه در مورد دادو ستد طلا و عاج، به دست آوردند، نشان میدهد که اینها در اصل ریشه آفریقایی دارند. .. این ما را به این فکر میاندازد که اصطلاح Punt احتمالاً بیشتر از قلمروهای عربی در آفریقا به کار رفته است. "[۱۴۰][۱۴۱][۱۴۲]
نخستین سفر ثبت شده مصریان به پونت توسطفرعون صحوره از سلسله پنجم (قرن 25th قبل از میلاد) سازماندهی شده است، اگرچه طلا از پونت در زمانپادشاه خوفو از سلطنت چهارم مصر وارد شده.[۱۴۳] متعاقباً، سفرهای بیشتری به پونت در سلسله ششم مصر، سلسله یازدهم مصر، سلسله دوازدهم مصر و سلسله هجدهم مصر انجام شد. در سلسله دوازدهم مصر، تجارت با پونت در ادبیات عامه پسند در «داستان دریانورد کشتی شکسته» یاد شده است.
امپراطوری آکسوم یک کشور مهم تجاری در شمال شرقی آفریقا با مرکزیت اریتره امروزی و شمال اتیوپی بود، تقریباً از ۱۰۰ تا ۹۴۰ میلادی وجود داشته و از دوره آهن-آکسومیت عصر آهن رشد میکند. از قرن چهارم قبل از میلاد تا رسیدن به گستردگی در قرن اول میلادی.[۱۴۴] طبق کتاب آکسوم، نخستین پایتخت آکسوم،مازابر، توسط اتیوپیس، پسر کوش ساخته شد. بعداً پایتخت به آکسوم در شمال اتیوپی منتقل شد. پادشاهی از اوایل قرن چهارم از نام «اتیوپی» استفاده میکرد.[۱۴۵][۱۴۶][۱۴۷] امپراتوری آکسوم در اوج گستردگی خود تا اوایل قرن ششم در بیشتر اتیوپی مدرن و از دریای سرخ تا عربستان گسترش یافت. پایتخت امپراتوری آکسوم بود که اکنون در شمال اتیوپی واقع شده است. از اکسوم در قرن اول میلادی در پریپلوس واقع در دریای اریتره به عنوان یک مکان مهم در بازار عاج نامیده میشود که به سراسر جهان باستان صادر میشده است و اظهار میدارد که حاکم آکسوم در قرن اول میلادیزوسکالس بوده است که علاوه بر حکمرانی در آکسوم همچنین دو بندر در دریای سرخ را کنترل کرد: آدولیس(Adulis (نزدیک ماساوا)) و آساب(Avalites (Assab)). گفته میشود وی با ادبیات یونان نیز آشنایی داشته است.[۱۴۸][۱۴۹] این مکان همچنین ادعا میشود محل استراحت کشتی میثاق و خانه ملکه سبا است. آکسوم همچنین یکی از نخستین امپراتوریهای بزرگ بود که به مسیحیت گروید.
ماکروبیا پادشاهی باستانی بود که در شرق آفریقا (سومالی امروزی) قرار داشت و برای نخستین بار در قرن ۵ قبل از میلاد از آن یاد شده است. به نقل از هرودوت، کمبوجیه دوم پادشاه ایران هنگام تسخیر مصر (۵۲۵ ق. م) سفیرانی را نیز به ماکروبیا فرستاد و هدایای مجللی برای پادشاه ماکروبیا آوردند تا وی را به فرمانبرداری وادارند.
شاه ماکروبی، که در میان مردمش حداقل بر اساس زور و قامت انتخاب شده بود، در عوض با چالشی برای همتای ایرانی خود یک کمان با بند گسسته فرستاد و پاسخ داد: اگر ایرانیان موفق به ریسمان کردن آن شوند، حق حمله به کشور او را خواهند داشت؛ اما تا آن زمان، آنها باید از خدایان تشکر کنند که ماکروبیها هرگز تصمیم به حمله به امپراتوری ایران را نگرفتهاند.[۱۵۰][۱۵۱][۱۵۲]
ماکروبیها به دلیل معماری پیشرفته و ثروت و طلای فراوان خود، قدرت منطقه ای مشهوری بودند که به اندازه ای طلا فراوان بود که زندانیان خود را در زنجیرهای طلایی قلاب میکردند.[۱۵۳]
پس از فروپاشی پادشاهی ماکروبیا، چندین شهر باستانی ثروتمند (شهرهای بارباروی) مانند Opone , Essina , Sarapion , Nikon , Malao , Damo و Mosylon در نزدیکی کیپ گاردافوی از هزاره اول قبل از میلاد - ۵۰۰ میلادی ظهور کردند تا با صبائیها، اشکانیان و آکسومیتها به رقابت بپردازند. این کشور با تجارت ثروتمند با هند و یونان و روم و در امتداد سواحل سومالی شکوفا شد. آنها یک شبکه تجاری سودآور در منطقه توسعه دادند که بهطور کلی در حاشیه دریای اریتره به نام باربریا شناخته میشود.[۱۵۴]
بازسازی Oikumene (جهان مسکونی) همانطور کههرودوت در قرن ۵ قبل از میلاد توصیف کرده است. در این نگاره ماکروبیان در جنوب مصر پایین نقشه واقع شده استنگاره فوق محل تمدن نوک را در نزدیکی نیجریه نشان میدهد
فرهنگ نوک در حدود ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد در نیجریه ظاهر شد و بهطور مرموزی در حدود سال ۲۰۰ میلادی از میان رفت.
تصور میشود که سیستم اجتماعی این تمدن بسیار پیشرفته بوده باشد و قدمت این تمدن به عنوان نخستین تولیدکننده سفال در صحرای پایین دست آفریقا به اندازه قدمت زندگی در این ناحیه در نظر گرفته شده است که توسط باستان شناسان کشف شده.[۱۵۵]
یک مجسمه نوکی درانستیتوی هنر مینیاپولیس وجود دارد یک شخصیتی نشسته را به تصویر میکشد که یک «چوب دستی چوپانی» را روی بازوی راست خود قرار داده و یک «گرز» را در دست چپ او نشان میدهد. اینها نمادهای اقتدار مرتبط با فراعنه مصر باستان و خدایاوسیریس است که بیانگر آن است که سبک مصری باستان در ساختار اجتماعی و شاید مذهب در اواخر دوره Pharonic در ناحیه نیجریه مدرن وجود داشته است.[۱۵۶][۱۵۷]
یکی از نخستین مکانهای متمدن در دوران نوسنگی در شبه قاره هند، بیرانا (Bhirrana) در امتداد رودخانه باستانقاگگار-هاکرا (ساراسواتی) در ایالت کنونیهاریانا در هند است که قدمت آن به حدود ۷۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح میرسد.[۱۵۸] از دیگر مکانهای اولیه میتوان به لاهورادوا (Lahuradewa) در منطقه گنگ میانه و جاهوسی (Jhusi) در نزدیکی محل تلاقی رودخانههایگنگ ویامونا اشاره کرد که هر دو مربوط به حدود ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد است.[۱۵۹][۱۶۰]
نوسنگی آرسامیک درمهرگره از ۷۰۰۰ تا ۵۵۰۰ سال قبل از میلاد و نوسنگی سرامیکی نیز در این مکان تا ۳۳۰۰ سال قبل از میلاد ادامه داشته است و با اوایل عصر برنز ترکیب میشود. مهرگره یکی از قدیمیترین مکانهایی است که شواهد کشاورزی و گله داری در شبه قاره هند را در خود جای داده است.[۱۶۱][۱۶۲]
ساکنان اولیه مهرگره در خانههای خشتی از جنس گِل زندگی میکردند، دانههای خود را در انبارها ذخیره میکردند، وسایل مد را با سنگ مس محلی تهیه میکردند و ظروف بزرگ سبد خود را با قیر میاندودند. آنها جو شش ردیف، گندم کوهی و گل مینا، عناب و خرما و گوسفندان، بزها و گاوها را پرورش میدادند. ساکنان دوره بعد (۵۵۰۰ سال قبل از میلاد تا ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد) تلاش زیادی در کار صنایع دستی انجام دادند، از جمله با به کار بردن سنگ چخماق، برنزه کردن، تولید مهره و فلزکاری. این مکان باستانی تا حدود ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد بهطور مداوم مسکونی بود.
نقشه دودمان موریا و شهرهای بزرگش به همراه اماکن اولیه بودایی، احکام آشوکان و غیره
تمدن دره سند (حدود ۳۳۰۰–۱۷۰۰ سال قبل از میلاد شکوفا شد و تا ۲۶۰۰–۱۹۰۰ سال قبل از میلاد ادامه داشت)، که به اختصار IVC نامیده میشود، تمدنی باستانی بود که در دره رودهای سند و قاگر-هاکرا در شرق افغانستان، پاکستان و غرب هند پیدا شده است. سایتهای پراکنده جزئی در دورتر ترکمنستان یافت شدهاند. نام دیگر این تمدن تمدن هاراپان (Harappan) است، پس از نخستین شهرهای آن که حفاری شده است، هاراپان در ایالت پنجاب پاکستان یافت شد. IVC نزد سومریها به ملوها (Meluhha) معروف بود و دیگر مراودات تجاری ممکن است شامل مصر و آفریقا باشد، با این حال، دنیای مدرن تنها در دهه ۱۹۲۰ آن را در نتیجه حفاریهای باستانشناسی و ساخت راهآهن کشف کرد. تولدماهاویرا وبودا در قرن ۶ قبل از میلاد آغاز تاریخ ثبت شده خوبی در منطقه است. حدود قرن ۵ قبل از میلاد، منطقه باستانی افغانستان و پاکستان در سال ۵۲۲ قبل از میلاد توسط امپراتوری هخامنشی در دوره داریوش مورد حمله قرار گرفت.[۱۶۳] این ناحیه شرقیترین ساتراپهای امپراتوری ایران را تشکیل میداده. گفته میشود که استانهای سند و پنجاب ثروتمندترین ساتراپهای امپراتوری پارس بوده و سربازان زیادی را به لشکر کشیهای مختلف ایران میفرستاده است. مشهور است که یگان هندی در لشکر خشایارشا در لشکرکشی به یونان در خط اول نبرد جنگید. هرودوت اشاره میکند که ساتراپی سند سوارنظام و ارابه به ارتش ایران میرساند. مردمان سند با زره ساخته شده از پنبه پوشیده بودند، کمان و تیرهای عصای خود را با آهن میپوشاندند. هرودوت اظهار میدارد که داریوش در سال ۵۱۷ قبل از میلاد یک لشکرکشی را تحت نظر اسکایلاکس (Scylax) برای کاوش در سند فرستاد. تحت حاکمیت ایرانیان، آبیاری و تجارت زیادی در قلمرو وسیع امپراتوری ایران از جمله هند رونق گرفت.[۱۶۴]
نقشه مکانهای ذکر شده در متون بودایی باستان (مانند آنگوتارا نیکایا)،رامایانا ومهاباراتا
امپراتوری ایران با حمله مقدونیان تحت ارتش اسکندر مقدونی ساقط شد. از آنجا که اسکندر مصمم بود به شرقیترین مرزهای امپراتوری ایران برسد، نمیتوانست در مقابل وسوسه فتح هند (یعنی منطقه پنجاب) مقاومت کند، که در این زمان به «کشتیهای سردار کوچک»، که خراجگزاران امپراتوری ایران بودند، رسید. اسکندر این منطقه را به امپراتوری در حال گسترش هلنی ضمیمه نمود.ریگودا، به زبان سانسکریت، به حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد برمی گردد. سنت ادبیات هند دارای یک تاریخ شفاهی است که به دوره وداییان از هزاره دوم بعد از میلاد میرسد.[۱۶۵]
در میان شانزدهماهاجاناپادا،پادشاهی مگادا تحت سلطه تعدادی از دودمانهایی که در زماناشوکا موریا، یکی از افسانه ایترین و مشهورترین امپراتورهای هند، به قدرت رسیده بودند، به شهرت رسید. در زمان پادشاهی آشوکا، چهار سلسله چولا، چرا و پاندیا در جنوب حکومت میکردند، در حالی که پادشاه دیوانامپیا تیسا پادشاهی آنورااداپورا (سریلانکا فعلی) را کنترل میکرد. این پادشاهیها، اگرچه بخشی از امپراتوری آشوکا نبودند، اما با امپراتوری موریا روابط دوستانه ای داشتند. اتحاد شدیدی بین دوانامپیا تسا (۲۵۰–۲۱۰ قبل از میلاد) و آشوکا هند وجود داشت،[۱۶۶] که ارهات ماهیندا، چهار راهب و یک تازهکار را برای تبلیغ آیین بودا به سریلانکا فرستاد.[۱۶۷]
آنها در میهینتالا با دوانامپیا تیسا روبرو شدند. پس از این جلسه، دوانامپیا تیسا (Devanampiya Tissa) آیین بودایی را پذیرفت که نظم راهبان در این کشور برقرار شد.[۱۶۸]
ساحلمالابار هند جنوبی و مردم تامیل در سن سنگام با دنیای یونانی-رومی تجارت میکردند. آنها با فنیقیها، رومیها، یونانیها، عربها، سوریها، یهودیان و چینیها در ارتباط بودند.[۱۶۹] مناطق جنوب آسیا، در درجه اول هند و پاکستان امروزی، برآورد شده است که بزرگترین اقتصاد جهان را بین قرنهای ۱ تا ۱۵ میلادی داشتهاند، که بین یک سوم و یک چهارم ثروت جهان را تا زمان یورش مغولها شامل میشده، که به سرعت در طول حکومت انگلیس کاهش یافت.[۱۷۰]
تمدن چین باستان که در درهرود زرد ظاهر شد یکی از پنج تمدن اصلی در جهان است. پیش از شکلگیری تمدن، فرهنگهای نوسنگی مانندلونگشان ویانگشاو با قدمت ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد در شهرهایی با حفاظ دیواری زندگی میکردند و احتمالاً دارای سرزمینهای سازمان یافته اجتماعی پیچیده بودند. عمل کشت برنج برای زندگی ساکن در چین حیاتی بود.
سوابق تاریخ چین مانند ادعای سوابق بزرگ تاریخی در مورد وجوددودمان شیا. با این حال، از آنجا که شیا هیچ گونه نوشتاری از خود به جای نگذاشت، زمان و مکان تمدن آنها مورد تردید قرار گرفته است. برخی از مورخان بر این باورند که فرهنگ نوسنگی ارلیتو (۱۹۰۰–۱۶۰۰ قبل از میلاد) همان دودمان شیا است اما اینکه آیا کشفیات باستانشناسی در منطقه دودمان شیا میباشد یا فرهنگ متفاوت، همچنان مورد تردید است.[۱۷۱][۱۷۲]
قسمت اولیه سلسله شانگ که در تاریخهای سنتی چین توصیف شده (حدود ۱۶۰۰–۱۳۰۰ قبل از میلاد) که معمولاً با یافتههای باستانشناسی در ارلیگانگ، ژنگژو و یانشی، جنوب رودخانه زرد در استان هنان امروزی شناسایی میشود. آخرین پایتخت شانگ (حدود ۱۳۰۰–۱۰۴۶ قبل از میلاد) در آنیانگ (همچنین در هنان) بهطور مستقیم با کشف قدیمیترین متون چینی، کتیبههای سوابق پیشگویی بر روی استخوانها یا پوستههای حیوانات تأیید شده است -که «استخوانهای اوراکل» نامیده میشود.
در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد،دودمان ژو سلطنت خود را در سمت غربی درهرود وی بنا گذاشت. پس از مرگپادشاه وو از ژو بلافاصله بحران جانشینی و جنگ داخلی به میان آمد که توسط برادر وو،دوک ژو، به عنوان پادشاه جانشین سرکوب شد. حاکمان ژو در این زمان برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود به مفهوم مأموریت بهشت استناد میکردند، مفهومی که تقریباً برای هر دودمان بعدی تأثیرگذار بود.[۱۷۳]
دودمان ژو در ابتدا پایتخت خود را در غرب در نزدیکیشیان امروزی، در نزدیکی رودخانه زرد تأسیس کردند، اما آنها عهدهدار مجموعه گستردهای از تشکیلات در درههایرودخانه یانگ تسه بودند. این نخستین مهاجرت جمعیت از شمال به جنوب در تاریخ چین است. در قرن ۸ قبل از میلاد، قدرت چینیها دردوره بهار و پاییز غیر متمرکز گردید، که در این دوره، رهبران نظامی محلی که ژوها از آنها استفاده میکردند، استقلال خود را اعلام کردند و در جهت سلطه طلبی به مبارزه با یکدیگر پرداختند. با تهاجم مردمان دیگر از شمال غربی، مانند کوانرونگ (Quanrong)، اوضاع وخیم تر شد، و ژوها مجبور شدند پایتخت خود را به شرق به شهرلویانگ منتقل کنند.[۱۷۴][۱۷۵]
این دومین مرحله بزرگ از حکومت دودمان ژو است:ژو شرقی. در هر یک از صدها ایالت که سرانجام بوجود آمد، افراد قدرتمند محلی بیشتر قدرت سیاسی را در اختیار داشتند و حکومت خود را به نام پادشاهان ژو ادامه دادند.
به عنوان مثال رهبران محلی شروع به استفاده از عناوین سلطنتی برای خود کردند. در این دوره صد مکتب فکری فلسفه چینی سربرآورد و جنبشهای فکری تأثیرگذاری مانندکنفوسیوس،تائوئیسم،قانون گرایی وموهیسم تأسیس گردید که تا حدودی در واکنش به تغییر سیاسی جهان بود. دوره بهار و پاییز را شاخص از میان رفتن دولت متمرکز ژو در نظر میگیرند. در این دوره چین از صدها ایالت مستقل تشکیل شده بود به طوری که یک روستا با یک صومعه یا قلعه خود را پادشاهی مینامید.[۱۷۵]
پس از ادغام سیاسی بیشتر، تا پایان قرن ۵ قبل از میلاد هفت کشور برجسته باقی ماند و سالهایی که این چند ایالت با یکدیگر جنگ میکردند به عنوانعصر دولتهای جنگ طلب شناخته میشود. اگرچه تا سال ۲۵۶ قبل از میلاد یک پادشاه اسمی ژو باقی مانده بود، ولی عمدتاً چهره ای بود و قدرت کمی داشت. با الحاق سرزمینهای همسایه این ایالات متخاصم، از جمله مناطق سیچوان مدرن و لیائونینگ، آنها تحت سیستم جدید اداری محلی و فرماندهی اداره میشدند. این سیستم ازدوره بهار و پاییز مورد استفاده قرار گرفته است و هنوز هم میتوان قطعات آن را در سیستم مدرنشنگ وشیان (استان و شهرستان) مشاهده کرد. گسترش نهایی در این دوره از زمانیینگ ژنگ،پادشاه چین آغاز شد. وحدت شش قدرت دیگر و الحاقهای بعدی در مناطق مدرنژجیانگ،فوجیان،گوانگدونگ وگوانگشی در سال ۲۱۴ قبل از میلاد وی را قادر ساخت تا خود را به عنوان نخستین امپراتور (چین شی هوانگدی) معرفی کند.[۱۷۶]
چین شی هوانگدی مستقیماً با قدرت مطلق بر چین متحد حاکم شد. در مقابل حکومت غیرمتمرکز و فئودالی دودمانهای قبلی، چین تعدادی «مرکز فرماندهی» در سراسر کشور ایجاد کرد که مستقیماً به امپراتور پاسخ میدادند. در سراسر کشورفلسفه قانون گرایی اجرا شد و نشریات تبلیغ کننده ایدههای رقیب مانندکنفوسیوس گرایی ممنوع شد. در زمان سلطنت وی، چین متحد با استفاده از کار اجباری نخستیندیوار بزرگ با مراقبت مداوم را ایجاد کرد. حملات به سمت جنوب برای الحاق ویتنام آغاز شد. پس از مرگ امپراتور شورشیان علیه سلطه مسلم و قاطع چین در قالب جنگهای داخلی جدید قیام کردند.[۱۷۷]
سرانجامدودمان هان ظهور کرد و بیش از چهار قرن بر نواحی چین حکمرانی کرد، که برای مدت طولانی از رونق و شکوه بزرگی برخوردار بود، که البته با وقفه ای کوتاه پس ازدودمان چین به روی کار آمد. دودمان هان در توسعه جاده ابریشم که موجب انتقال ثروت و ایدهها بین تمدنها گردید، نقش بزرگی ایفا کرد و همچنین کاغذ در این دوران اختراع شد.[۱۷۸]
اگرچه هان از موفقیتهای بزرگ نظامی و اقتصادی برخوردار بود، اما اوضاع کشور با ظهور اشراف که گاهی از دولت مرکزی سرپیچی میکردند، متشنج شد. سرخوردگی عمومیشورش کلاه زردها را برانگیخت - اگرچه ناکامی در سرکوب، سقوط امپراتوری را تسریع کرد. پس از سال ۲۰۸ میلادی دودمان هان بهسه پادشاهی رقیب تجزیه شد. چین تا سال ۵۸۱ تحت سلطنت سوئی تقسیم گردید، در دوران تقسیم است که بودیسم برای نخستین بار به چین وارد میشود.[۱۷۹]
فرهنگ و تمدنهای آسیای شرقی مجاور چین عمیقاً تحت تأثیر تعاملات آنها با تمدن چین بودند. مغولستان، کره و ویتنام غالباً در جنگ بودند، به چینیها ادای احترام میکردند یا به دولتهای شاهنشاهی چین ملحق میشدند.یایوی ژاپن اگرچه هیچگاه توسط چین اشغال نشده بود اما با شاهنشاهی چین تعامل داشت که توسعه فرهنگی آن را شکل داد.[۱۸۰]
زندگی درمغولستان طی دوران باستان به سبک عشایری بود. قومیتها، فرهنگها و زبانها در قلمرو مغولستان مدرن سیال بود و مرتباً تغییر میکرد. استفاده از اسب برای گله داری و مهاجرت از دوران آهن آغاز شد. مغولها پادشاهیهای دامدار Tengriist اسب سوار بودند که با چینیهای متحرک (کوچنشین) یا بی تحرک (شهرنشین) ارتباط نزدیک داشتند.[۱۸۱]
برای در امان ماندن از تهاجم عشایر متجاوز، حاکمان محلی چین اغلب گروگانهای مهمی میگرفتند و ازدواج میان آنها و شاهزادگان را ترتیب میدادند. در سال ۲۰۸ قبل از میلاد امپراتور ژیونگهو مودو چانیو، در نخستین مبارزات نظامی بزرگ خود،دانگو را شکست، که به قبایل جدید شیانبی و ووهوان تقسیم شد.
زیونگهو بزرگترین دشمن عشایر در طول جنگ دودمان هان برای بیش از سه قرن جنگ با سلسله هان قبل از انحلال بود. پس از آن ژیانبی بازگشت تا بر نواحی استپ در شمال دیوار بزرگ حکومت کند. عناوین خانگان و خان از زمان ژیانبی گرفته شده است.
بر اساس سوابق مورخ بزرگ چینی،سیما کیان،ویمان چوسون در کره توسط ژنرالویمان از چین تأسیس شد که در اصل ۱۹۴۴ قبل از میلاد مسیح تخت سلطنت گوجوسئون (به نام کره باستان را خدمت میکرد اما وی آن سرا را غصب کرد و مستقل گردید).[۱۸۲] در سال ۱۰۸ قبل از میلاد، دودمان هان چین در پی حمله به کره، ویمان چوسون را ویران کرد و چهار فرماندهی در شبه جزیره کره شمالی ایجاد کرد. مدت کوتاهی سه فرماندهی از میان رفتند اما فرماندهی للانگ یا لیانگ حدود ۴۰۰ سال در شبه جزیره کره در ناحیه شمال غربی باقی ماند.
سه پادشاهی کره به نامهای:باکجه،گوگوریو وسیلا یا شیلا پس از سقوطگوجوسهون ظهور کردند و سرانجام چینیها را از شبه جزیره بیرون راندند. سه پادشاهی از نظر اقتصادی و نظامی با یکدیگر به رقابت پرداختند. گوگوریو و باکجه بازیکنان اصلی بیشتر دوران سه پادشاهی بودند و بیشتر شبه جزیره کره را در اختیار داشتند. در بعضی مواقع قدرتمندتر از دودمانهای همسایه چینی، گوگوریو (از آنجا که نام «کره» از آن گرفته شده است) یک قدرت منطقه ای بود که چندین بار حملات گستردهدودمان سوئی را شکست داد.[۱۸۳] گوگوریو و باکجه سرانجام توسط دودمان تانگ و اتحاد سیلا نابود شدند. سپس سیلا در سال ۶۷۶ سلسله تانگ را بیرون راند تا بیشتر شبه جزیره کره را بدون مناقشه کنترل کند.
دشتهای باز و وسیع آسیای میانه همواره خاستگاه مردمان عشایر و صحرانشینی بوده که از دیر باز به جنگ آوری و تشکیل کنفدراسیونهای عشایری و تهاجم به سایر نواحی دنیا معروف بوده.
مردمان ترک نیز در ابتدا و سالهای باستان در این نواحی میزیستهاند و در تهاجمات بزرگ دنیای باستان نیز نقش عمده ای را بازی کردند.
ترکها عمدتاً از نژاد آسیای شرقی[۱۸۴] اما بر طبق اسناد موجود از چین باستان در میان ترکها اقوامی همچون قرقیزها و اغوزهای اولیه (اجداد آذریها و ترکهای آناتولی) مردمانی با پوست سفید و چشمانی رنگی و موهای زرد توصیف شدهاند.[۱۸۵] اما نوشتههای تاریخی بعدی، اطلاعاتی دربارهٔ چگونگی ناپدید شدن تدریجی این ویژگیهای ظاهری قرقیزها و درنهایت دگرگون شدن آنها به دست نمیدهند.[۱۸۵]
این فرد به عنوان نخستین رهبر ترکی که ترکان را به جنگهای خارج قبیله ای کشاند شناخته میشود آلپ از آسیای میانه در جنگهای پی در پی وارد نواحی استپ شمال خزر شد و در ۷۰۰ قبل از میلاد سکاستان را فتح کرد و لقب خان سکا را کسب نمود[۱۸۷] سپس از طریق قفقاز به آشور، سوریه و مصر رسید اما سرنوشت قطعی او پس از فتح مصر مشخص نیست.
ادیبان و شرق شناسان ایرانی آلپ ار تونقا را همان شخصیت افسانه ایافراسیاب (ارباب توران زمین) در شاهکار شاهنامه میدانند، اما این فقط یک تشبیه تمثیلی بوده و اثبات تاریخی ندارد.
هونها مجموعه ای از قبایل عشایری بودند که اکثریت جمعیت آنها را ترکها تشکیل میدادند و حتی رهبر افسانه ای آنهاآتیلا پسر مونجوک نیز ترک تبار بوده،[۱۸۸] هونها در ابتدا از نواحی شرق ایران زمین تهاجمات گستردهای را آغاز نمودند و با سپاه ساسانیان تحت کنترل شاهنشاهشاپور دوم زدو خوردهایی را ایجاد کردند اما با توافقاتی که صورت گرفت و در ازای دریافت باج و دستمزد عده ای از هونها تحت عنوان قومکیداریان به رهبری پادشاه خردمندشانگرومبات به سپاه ایران پیوستند و شاهنشاه را در سوریه علیه رومیان کمک رسانیدند.[۱۸۹][۱۹۰] اما باقی کنفدراسیون هونها از جهت شمالدریای خزر به سمت اروپا حرکت کردند و در عرض چند سال کوتاه به رهبری آتیلا توانستند مراکز قدرت آن زمان یعنی بیزانس و روم غربی را در هم کوفته و به زیر بکشند.[۱۹۱]
عده فراوانی از هونها بعدها پس از مرگ آتیلا به مجارستان مهاجرت کردند و حتی نام امروزی مجارستان از نام این قوم گرفته شده. Hungaria مشتق از دو کلمه Hun و garia میباشد که به معنی سرزمین هونها است.
آند مرکزی در ناحیه آمریکای جنوبی یکی از مناطق اصلی متمدن در آمریکا بود که ۴۵۰۰ سال پیش در زمان حیات تمدن نورت چیکو در آمریکای لاتین قرار داشت که با نام کارال-سوپه در ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد تا زمان آخرین امپراتوری اینکا معروف بود که پس از آن کل قاره توسط داد و ستدهای کلمبیای قرن ۱۶ تغییر شکل داده شد. تا اواخر قرن ۲۰، جزئیات مربوط به Norte Chico نامشخص بود و اغلب با فرهنگهای بعدی مانند Chavin اشتباه گرفته میشد. تمدن آند باستان با ظهور یا سازماندهی جوامع ماهیگیری از ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح به بعد آغاز شد. همراه با یک جامعه وابسته به فنون و بقاء دریایی پیچیده، ساخت بناهای تاریخی بزرگ، که احتمالاً به عنوان مراکز اجتماعی استفاده میشدهاند، ساخته شده است.[۱۹۲]
تاریخ اتروسکها را میتوان با توجه به بررسی مکانهای دفن مصنوعات و نوشتهها، بهطور دقیق ردیابی کرد. فرهنگاتروسکها که بهطور مشخص در ایتالیا در حدود ۹۰۰ سال قبل از میلاد تقریباً با فرهنگ عصر آهن ویلانووان توسعه یافته است، به عنوان قدیمیترین مرحله تمدن اتروسک شناخته میشود.[۱۹۳][۱۹۴][۱۹۵][۱۹۶] سپس این تمدن در قرن هفتم قبل میلاد جای خود را به یک فرهنگ بهطور فزاینده جهت گیر داد که تحت تأثیر بازرگانان یونانی و همسایگان یونانی درمگنا گراشیا، تمدن یونانی جنوب ایتالیا بود، که توسط حدود ۱۳۰۰۰ کتیبه با الفبا مشابه الفبای یونانی ایوبو اثبات شده است، زبان اتروسکها در زمره ربانهای هندو اروپایی قرار میگرفت. مقبرههای دفن شده، که بعضی از آنها به گونه ای افسانه وار تزئین شده بودند، ایده یک دولت اشرافی را با ساختارهای متمرکز قدرت با حفظ نظم و ساخت کارهای عمومی مانند شبکههای آبیاری، جادهها و سیستمهای دفاعی شهر گسترش میدهند.
یونان باستان دوره ای در تاریخ یونان است که نزدیک به یک هزاره تا ظهور مسیحیت ادامه دارد. از نظر بیشتر مورخان این فرهنگ بنیادی تمدن غرب است. فرهنگ یونان نفوذ قدرتمندی در امپراتوری روم داشت که نسخه ای از خود را به بسیاری از مناطق اروپا منتقل کرد.
نخستین سکونتگاههای انسانی شناخته شده در یونان بیش از ۹۰۰۰ سال پیش درجزیره کرت بوده است، اگرچه شواهدی در مورد استفاده از ابزار در این جزیره به بیش از ۱۰۰۰۰۰ سال قبل وجود دارد.[۱۹۷] نخستین مدرک پیدایش تمدن در یونان باستان مربوط به مینویان در کرت است که قدمت آن به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بازمیگردد. در سرزمین اصلیهلاس، تمدن مایکنی میکنی یامیسنی در حدود ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد به اوج قدرت رسید و جایگزین تمدن مینوی در کرت شد و تا حدود ۱۱۰۰ سال قبل از میلاد ادامه یافت و منجر به دوره ای شد که به عنوان دوره تاریکی یونان شناخته میشود.
دوره باستانی در یونان بهطور کلی از حدود قرن هشتم قبل از میلاد تا حمله خشایارشا در ۴۸۰ قبل از میلاد در نظر گرفته میشود. در این دوره، جهان یونان در اطراف مدیترانه با تأسیس دولت شهرهای یونان تا حد سیسیل در غرب و دریای سیاه در شرق گسترش یافت.[۱۹۸] از نظر سیاسی، دوره باستانی در یونان شاهد فروپاشی قدرت اشرافیت قدیمی[۱۹۹] همراه با اصلاحات دموکراتیک در آتن و تدوین قانون اساسی منحصر به فرد اسپارتا بود. همچنین پایان دوره باستانی شاهد ظهور قدرتمند آتن بود که بعدها پس از اصلاحات سولون و استبداد پیسیستراتوس، یک قدرت مسلط در دوره باستان کلاسیک خواهد بود.[۱۹۹]
جهان کلاسیک یونان در طول قرن پنجم قبل از میلاد تحت سلطه قدرتهای بزرگ آتن و اسپارتا بود. از طریق لیگ دلیان، آتن توانست احساساتپان هلنیستی و ترس از تهدید ایران را تبدیل به یک فرصت برای مبدل شدن به یک امپراطوری قدرتمند تبدیل کند، و این، همراه با درگیری بین اسپارتا و آتن که در جنگ پلوپونس به اوج خود رسید، عمدهترین پیشرفت سیاسی ابتدایی بود بخشی از دوره کلاسیک باستان در یونان.[۲۰۰]
روم باستان تمدنی بود که از شهرستان رم نشات میگرفت و به عنوان یک جامعه کوچک کشاورزی در قرن ۹ قبل از میلاد در شبه جزیره ایتالیا تأسیس شد. در دوازده قرن وجود خود، تمدن روم از یک سلطنت به یکجمهوری الیگارشی و سپس به یک امپراتوری فزاینده خودکامه تغییر یافت.[۲۰۱][۲۰۲]
تمدن روم اغلب با یونان باستان در «باستان کلاسیک» دستهبندی میشود، تمدنی که از فرهنگ روم باستان الهام گرفته است. روم باستان سهم بسزایی در توسعه قانون، جنگ، هنر، ادبیات، معماری و زبان در جهان غرب داشت و تاریخ آن همچنان تأثیر عمده ای بر جهان غرب دارد. تمدن روم از طریق فتح و جذب به اروپا و منطقه مدیترانه تسلط یافت. در سرتاسر سرزمین تحت کنترل روم باستان، معماری مسکونی از خانههای بسیار متوسط تا ویلاهای بزرگ در سراسر کشور متغیر بود. تعدادی از شهرهای تأسیس شده روم دارای بناهای باستانی بودند که تا امروز به یادگار ماندهاند. بسیاری از آنها دارای چشمههایی با آب آشامیدنی تازه بود که صدها کیلومتر از قناتها، تئاترها، سالنهای ورزشی، مجتمعهای حمام با کتابخانهها و مغازهها، بازارها و فاضلابهای گاه به گاه کاربردی تأمین میشد. تعدادی از عوامل منجر به سقوط امپراتوری روم شد. نیمه غربی امپراتوری، از جمله هیسپانیا، گال و ایتالیا، سرانجام در قرن پنجم به پادشاهیهای مستقلی تجزیه گردید و به دست بربرها ساقط شد. از امپراتوری روم شرقی که از قسطنطنیه اداره میشد، به عنوان امپراتوری بیزانس پس از سال ۴۷۶ میلادی، تاریخ سنتی برای «سقوط پایتخت» و متعاقباً شروع قرون وسطی یاد میشود.
گستره امپراطوری روم در دوران اوج قدرت و قبل از تقسیم
↑Stearns, Peter N. (2017). "Periodization in World History: Challenges and Opportunities". In R. Charles Weller (ed.).21st-Century Narratives of World History: Global and Multidisciplinary Perspectives. Palgrave.ISBN978-3-319-62077-0.
↑Clare, I.S. (1906). Library of universal history: containing a record of the human race from the earliest historical period to the present time; embracing a general survey of the progress of mankind in national and social life, civil government, religion, literature, science, and art. New York: Union Book. p. 1519 (cf. , Ancient history, as we have already seen, ended with the fall of the Western Roman Empire; [...]).
↑United Center for Research and Training in History. (1973). Bulgarian historical review. Sofia: Pub. House of the Bulgarian Academy of Sciences. p. 43. (cf. … in the history of Europe, which marks both the end of ancient history and the beginning of the Middle Ages, is the fall of the Western Roman Empire.).
↑Hadas, Moses (1950). A History of Greek Literature. Columbia University Press. p. 273.ISBN 978-0-231-01767-1.
↑Petrie, W.M.F. (1972). Methods & aims in archaeology. New York: B. Blom.
↑Gamble, C. (2000). Archaeology the basics. London: Routledge.
↑Wheeler, J.R. (1908). Archaeology [a lecture delivered at Columbia University in the series on science, philosophy and art, January 8, 1908]. New York: Columbia University Press.
↑Watkin, David (2005). A History of Western Architecture (4th ed.). Laurence King Publishing. p. 14.ISBN 978-1-85669-459-9."The Great Pyramid … is still one of the largest structures ever raised by man, its plan twice the size of St. Peter's in Rome".
↑S.R. Rao (1985). Lothal. Archaeological Survey of India, 30–31.
↑Zarmati, Louise (2005). Heinemann ancient and medieval history: Pompeii and Herculaneum. Heinemann.ISBN 978-1-74081-195-8. Archived from the original on 2006-09-04.
↑H. Liu, F. Prugnolle, A. Manica, F. Balloux, A Geographically Explicit Genetic Model of Worldwide Human-Settlement History. The American Journal of Human Genetics, Volume 79, Issue 2, pp. 230–237.
↑Johanson D (May 2001). "Origins of Modern Humans: Multiregional or Out of Africa?". actionbioscience. Washington, DC: American Institute of Biological Sciences. Retrieved 23 November 2009.
↑"Out of Africa Revisited". Science (This Week in Science). 308 (5724): 921. 13 May 2005. doi:10.1126/science.308.5724.921g. ISSN 0036-8075. S2CID 220100436.
↑Stringer C (June 2003). "Human evolution: Out of Ethiopia". Nature. 423 (6941): 692–3, 695. Bibcode:2003Natur.423..692S. doi:10.1038/423692a.PMID 12802315. S2CID 26693109.
↑Mantu, Cornelia-Magda (2000). "Cucuteni–Tripolye cultural complex: relations and synchronisms with other contemporaneous cultures from the Black Sea area". Studia Antiqua et Archaeologica. Iași, Romania: Iași University. VII: 267. OCLC 228808567. Archived from the original on 2011-07-11.
↑Sara E. Kimball; Jonathan Slocum. "Hittite Online". The University of Texas at Austin Linguistics Research Center. Early Indo-European OnLine (EIEOL). University of Texas at Austin. p. 2 The Cuneiform Syllabary. ...Hittite is written in a form of the cuneiform syllabary, a writing system in use in Sumerian city-states in Mesopotamia by roughly 3100 B.C.E. and used to write a number of languages in the ancient Near East until the first century B.C.E.
↑Berger, Eugene; Israel, George; Miller, Charlotte; Parkinson, Brian; Reeves, Andrew; Williams, Nadejda (2016-09-30). World History Cultures, States and Society to 1500. Dahlonega, Georgia: University of North Georgia, Press. p. 79.ISBN 978-1-940771-10-6.
↑Kopka, D. (2011). Central & South America. Passport (Miliken). Milliken Publishing Company.ISBN 978-1-4291-2251-1. Retrieved 30 August 2014.
↑Diehl, Richard A. (2004). The Olmecs: America's First Civilization. London: Thames and Hudson. pp. 9–25.ISBN 0-500-28503-9.
↑Lele, Ajey (2018). Disruptive Technologies for the Militaries and Security. Smart Innovation, Systems and Technologies. 132. Singapore: Springer. p. xvi.ISBN 9789811333842. Retrieved 30 September 2019. Some [researchers] have related the progression of mankind directly (or indirectly) based on technology-connected parameters like the three-age system (labelling of history into time periods divisible by three), i.e. Stone Age, Bronze Age and Iron Age. At present, the era of Industrial Age, Information Age and Digital Age is in vogue.
↑Kipfer, Barbara Ann (2000). Encyclopedic Dictionary of Archaeology. New York: Springer Science & Business Media. p. 564.ISBN 978-0-306-46158-3. Retrieved 29 January 2021. Three-Age system: The division of human prehistory into three successive stages - Stone Age, Bronze Age, and Iron Age - based on the main type of material used in tools of the period. [...] The Ages are only developmental stages, and some areas skipped one or more of the stages. At first entirely hypothetical, these divisions were later confirmed by archaeological observations.
↑"Ages of Man According to Hesiod | Thomas Armstrong, Ph.D." www.institute4learning.com. Retrieved 29 May 2020.
↑Thomsen, Christian Jürgensen (1836). "Kortfattet udsigt over midesmaeker og oldsager fra Nordens oldtid". In Rafn, C.C (ed.). Ledetraad til Nordisk Oldkyndighed (in Danish). Copenhagen: Kongelige Nordiske Oldskriftselsk.
↑Strauss, Barry S. (2006) The Trojan War: A New History. Simon & SchusterISBN 978-0-7432-6441-9.
↑CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org.
↑پیرسون، آنی. تاریخ فرهنگ و تمدن یونان. مترجم: محمد صادق شریعتی. تهران انتشارات سبزان. ۱۳۸۹. ص۱۰.
↑گروه مؤلفان. «فصل ۱:هنر و تمدن دریای اژه و یونان». در سیر هنر در تاریخ (۲) دورهٔ پیشدانشگاهی. چاپ سوم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۹۱. صفحه ۱۵ و ۱۶.
↑These dates are those of the People's Republic of China's official Xia–Shang–Zhou Chronology Project, although they remain controversial.
↑Turchin, Peter; Adams, Jonathan M. ; Hall, Thomas D. (December 2006). "East-West Orientation of Historical Empires and Modern States". Journal of World-Systems Research. 12 (2): 219–229. ISSN 1076-156X.
↑۵۹٫۰۵۹٫۱Allchin, Bridget; Allchin, Raymond (1982-07-29). The Rise of Civilization in India and Pakistan. Cambridge University Press. p. 311.ISBN 978-0-521-28550-6.
↑According to the The American Heritage Dictionary of the English Language, Fourth Edition (2000): It is widely recognized that the attributive use of the noun Jew, in phrases such as Jew lawyer or Jew ethics, is both vulgar and highly offensive. In such contexts Jewish is the only acceptable possibility. Some people, however, have become so wary of this construction that they have extended the stigma to any use of Jew as a noun, a practice that carries risks of its own. In a sentence such as There are now several Jews on the council, which is unobjectionable, the substitution of a circumlocution like Jewish people or persons of Jewish background may in itself cause offense for seeming to imply that Jew has a negative connotation when used as a noun. "Jew" بایگانیشده در ۲۱ آوریل ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine, The American Heritage Dictionary of the English Language, Fourth Edition (2000).
↑"Zarathustra – Iranian prophet". Retrieved 9 June 2017.
↑Neville, Robert Cummings (2002). Religion in Late Modernity. SUNY Press. p. 104.ISBN 978-0-7914-5424-4.
↑Daryaee, edited by Touraj; A. Shapour Shahbazi (2012). The Oxford handbook of Iranian history. Oxford: Oxford University Press. p. 131. doi:10.1093/oxfordhb/9780199732159.001.0001.ISBN 978-0-19-973215-9. Retrieved 29 December 2016. Although the Persians and Medes shared domination and others were placed in important positions, the Achaemenids did not – could not – provide a name for their multinational state. Nevertheless, they referred to it as Khshassa, "the Empire".
↑Trever, Albert Augustus. History of Ancient Civilization, Volume 1, p. 479 شابک ۰−۷۷۳۵−۲۸۹۰−۳.
↑"Mastering World History" by Philip L. Groisser, New York, 1970, p.17.
↑Turchin, Peter; Adams, Jonathan M. ; Hall, Thomas D (December 2006). "East-West Orientation of Historical Empires" (PDF). Journal of world-systems research. 12 (2): 219–229. ISSN 1076-156X Check |issn= value (help). Archived from the original (PDF) on 22 February 2007. Retrieved 12 August 2010.
↑Fattah, Hala Mundhir (2009). A Brief History Of Iraq. Infobase Publishing. p. 46.ISBN 978-0-8160-5767-2. One characteristic of the Parthians that the kings themselves maintained was their nomadic urge. The kings built or occupied numerous cities as their capitals, the most important being Ctesiphon on the Tigris River, which they built from the ancient town of Opis.
↑Brosius, Maria (2006). The Persians. Routledge. p. 125.ISBN 978-0-203-06815-1. The Parthians and the peoples of the Parthian empire were polytheistic. Each ethnic group, each city, and each land or kingdom was able to adhere to its own gods, their respective cults and religious rituals. In Babylon the city-god Marduk continued to be the main deity alongside the goddesses Ishtar and Nanai, while Hatra's main god, the sun-god Shamash , was revered alongside a multiplicity of other gods.
↑Peter Brown, in Glen Warren Bowersock, Peter Robert Lamont Brown, Oleg Grabar, eds. , Late Antiquity: a guide to the postclassical world, 1999, s.v. "Pagan".
↑"World's largest religion by population is still Christianity". Countrymeters. Retrieved 1 January 2020.
↑۷۶٫۰۷۶٫۱«دیباچهای بر تاریخ فلسفه اثر ویلیام ترنر». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۶.
↑Dundas, Paul (2002) [1992], The Jains (Second ed.), London and New York: Routledge,ISBN 0-415-26605-X.
↑Shaw, Ian (2003). The Oxford History of Ancient Egypt. Oxford, England: Oxford University Press.ISBN 0-500-05074-0. p.383.
↑Andrew Wilson: "Hydraulic Engineering and Water Supply", in: John Peter Oleson: Handbook of Engineering and Technology in the Classical World, New York: Oxford University Press, 2008 (editor),ISBN 978-0-19-973485-6, pp. 291f.
↑"Encyclopedia Britannica". p. but the region can be broadly defined to include the area that is now eastern Syria, southeastern Turkey, and most of Iraq.
↑Hetzron, Robert (1997). The Semitic Languages. London/New York: Routledge.ISBN 978-0-415-05767-7.
↑Issar, Arie S. ; Zohar, Mattanyah (2013). "Dark Age, Renaissance, and Decay". Climate Change: Environment and History of the Near East (PDF). Springer Science and Business Media. p. 148.
↑ibd, Mattanyah Zohar, "Climate Change Environment" 2007, p. 178.
↑Mish, Frederick C. , Editor in Chief. "Akkad." Webster’s Ninth New Collegiate Dictionary. 9th ed. Springfield, MA: Merriam-Webster Inc. , 1985.ISBN 978-0-87779-508-7, 978-0-87779-509-4 (indexed), andISBN 978-0-87779-510-0 (deluxe).
↑R. D. Barnett (1963). "Xenophon and the Wall of Media". The Journal of Hellenic Studies. The Journal of Hellenic Studies, Vol. 83. ۸۳: ۱–۲۶. doi:10.2307/628451. JSTOR 628451.
↑"French police on trail of smugglers of Jiroft artifacts". CPProt (Mailing list). 1 June 2005. Archived from the original on 2008-05-11. Iran recently sent an appeal to a Belgian court asking for the return of nine boxes of smuggled ancient artifacts and a 2800-year-old pin stolen from the exposition '7000 Years of Persian Art'.
↑"ICHTO Struggling to Save Susa Acropol". Archived from the original on 2004-12-16. The Municipality of Shoush (Susa) accepted a proposal by the cityÕs Cultural Heritage Department for the transfer of an under-construction passenger terminal from the 7,000-year-old city, but conditioned destruction of the terminal to demolition of other constructions and residential units in the area.
↑"Persia 7000 years of civilisation" by David Abbasi (Siyavash AWESTA), The discovery in Iran of a civilisation old of 7000 turns all the archaeological data’s ups and down.
↑"The south-western part of Iran was part of the Fertile Crescent where most of humanity's first major crops were grown. 7000 year old jars of wine excavated in the Zagros Mountains and ruins of 7000 year old settlements such as Sialk are further testament to this". Solcomhouse.com. Archived from the original on 4 January 2010. Retrieved 2010-01-09.
↑بیات، عزیزالله (۱۳۵۶). کلیات تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام. دانشگاه ملی ایران.
↑آموزگار، ژاله (بهمن ۱۳۷۹). «تاریخ واقعی و تاریخ روایی». بخارا. تهران (۱۶). بایگانیشده از اصلی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱ آبان ۱۳۹۱.
↑Shapour Shahbazi, Alireza (2012). Daryaee, Touraj (ed.). The Oxford handbook of Iranian history. Oxford: Oxford University Press. p. 131. doi:10.1093/oxfordhb/9780199732159.001.0001.ISBN 978-0-19-973215-9. Although the Persians and Medes shared domination and others were placed in important positions, the Achaemenids did not—could not—provide a name for their multinational state. Nevertheless, they referred to it as Khshassa, "the Empire".
↑دانشگاه فرانکفورت آلمان. "Old Persian Corpus, Part No. 8, Text: DB1". titus.uni-frankfurt.de.
↑c. 708 Deioces founds Median Kingdom with its capital in Ecbatana. iranicaonline.org.
↑Ghodrat-Dizaji, Mehrdad (2016-08-30), "Remarks on the Location of the Province of Parthia in the Sasanian Period", The Parthian and Early Sasanian Empires, Oxbow Books, pp. 42–46,ISBN 978-1-78570-210-5, retrieved 2021-02-15.
↑Hourani, Albert (1991), A History of the Arab Peoples, London: Faber and Faber.ISBN 978-0-571-22664-1. p. 87.
↑Bury, J.B. (1923), History Of The Later Roman Empire. p. 109.
↑Stager, Lawrence E. (1998). "Forging an Identity: The Emergence of Ancient Israel". In Coogan, Michael D. (ed.). The Oxford History of the Biblical World. Oxford University Press. p. 91.ISBN 978-0-19-513937-2.
↑Dever, William (2003). Who Were the Early Israelites and Where Did They Come From?. Eerdmans. p. 206.ISBN 978-0-8028-0975-9.
↑McNutt, Paula (1999). Reconstructing the Society of Ancient Israel. Westminster John Knox Press. p. 35.ISBN 978-0-664-22265-9.
↑Grabbe, Lester L. , ed. (2008). Israel in Transition: From Late Bronze II to Iron IIa (c. 1250–850 B.C.E.). T&T Clark International. pp. 225–226.ISBN 978-0-567-02726-9.
↑As recounted by Timaeus, FrGrH 566, fr. 60. Archaeological attestation for so early a date is still wanting, though recent discoveries in situ may point nearly as far back in time.
↑Carthage: The Roman Holocaust بایگانیشده در ۲۶ اوت ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine. Documentary. بازدید: اوت ۲۰۱۴.
↑Shaw, Ian (2003). The Oxford History of Ancient Egypt. Oxford, England: Oxford University Press.ISBN 0-500-05074-0. p.383.
↑Allen, James P. (2000). Middle Egyptian: An Introduction to the Language and Culture of Hieroglyphs. Cambridge University Press.ISBN 978-0-521-77483-3.
↑Fuller, Dorian (2006). "Agricultural Origins and Frontiers in South Asia: A Working Synthesis" (PDF). Journal of World Prehistory. 20: 42. doi:10.1007/s10963-006-9006-8. S2CID 189952275.
↑Tewari, Rakesh et al. 2006. "Second Preliminary Report of the excavations at Lahuradewa, District Sant Kabir Nagar, UP 2002-2003-2004 & 2005–06" in Pragdhara No. 16 "Electronic Version p.28" Archived 28 November 2007 at the Wayback Machine.
↑UNESCO World Heritage. 2004. ". Archaeological Site of Mehrgarh.
↑Hirst, K. Kris. 2005. "Mehrgarh". Guide to Archaeology.
↑"Part of Persian Empire". Archived from the original on 2009-10-21.
↑Berger, Eugene; Israel, George; Miller, Charlotte; Parkinson, Brian; Reeves, Andrew; Williams, Nadejda (2016-09-30). World History Cultures, States and Society to 1500. Dahlonega, Georgia: University of North Georgia, Press. p. 127.ISBN 978-1-940771-10-6.
↑China: Five Thousand Years of History and Civilization. City University of HK Press. 2007. p. 25.ISBN 978-962-937-140-1.
↑عزیزی، سعید (۱۳۹۷). تاریخ چین از آغاز تا قرن 21. یزد: انتشارات سید علیزاده. صص. ۹۱. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۸۸۱۰-۳۲-۲. تاریخ چین، شسنو ژان، محمد پارسیپور، نشر علم، ۱۳۷۴ دودمانهای شاهی چین، مین لوهوئی، نشر امیرکبیر، ۱۳۵۴.کاراکتر line feed character در|عنوان= در موقعیت 109 (کمک)
↑۱۷۵٫۰۱۷۵٫۱Spring and Autumn period، ویکیپدیای انگلیسی.
↑Cotterell, Arthur (2010), Asia, a Concise History, Singapore: John Wiley & Sons,ISBN 978-0-470-82959-2.
↑"Great Wall of China even longer than previously thought". Canadian Broadcasting Corporation. June 6, 2012. Retrieved June 6, 2012.
↑Turchin, Peter; Adams, Jonathan M. ; Hall, Thomas D (December 2006). "East-West Orientation of Historical Empires" (PDF). Journal of world-systems research. 12 (2): 219–229. ISSN 1076-156X Check |issn= value (help). Archived from the original (PDF) on 22 February 2007. Retrieved 12 August 2010. Nishijima (1986), 595–596.کاراکتر line feed character در|عنوان= در موقعیت 296 (کمک)
↑Smitha, Frank E. "DYNASTIC RULE and the CHINESE (9 of 13)". Macrohistory and World Timeline. Retrieved 19 February 2015. By the year 205 (21 years after it had begun) the Yellow Turban Rebellion was over, and rule by the Han family was shattered and at its end.
↑دوره باستانشناسی پیشاتاریخی در ژاپن، Charles T. Keally.
↑"Korea's History (Ko-Choson, Three Kingdoms, Parhae Kingdom, Unified Shilla, Koryo Dynasty, Colonial Period, Independence Struggle, Provisional Government of Korea, Independence Army, Republic of Korea,)". Asianinfo.org. Archived from the original on 28 January 2010. Retrieved 2010-01-09.
↑محسنی، محمدرضا، ۱۳۸۹: پانترکیسم، ایران و آذربایجان، انتشارات سمرقند، ص۸۹.
↑۱۸۵٫۰۱۸۵٫۱واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد (ترجمه دکتر غفار حسینی) (۱۳۷۶). تاریخ ترکهای آسیای میانه. تهران: توس. صص. ۴۴.
↑Besim Atalay (ed.), Divanü Lügati't - Türk, Vol.1, Türk Tarih Kurumu Basımevi, 2006,ISBN 975-16-0405-2, p. 41.
↑Divanü Lugati't-Türk Veri Tabanı Archived 2011-07-24 at the Wayback Machine (Turkish Language Association).
↑Neparáczki et al. 2019, pp. 5–7. "All Hun and Avar age samples had inherently dark eye/hair colors... All Hun age individuals revealed admixture derived from European and East Asian ancestors.".
↑Bivar, A.D.H. " Hayāṭila." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2008. Brill Online.
↑Weser-Zeitung, 28 July 1900, second morning edition, p. 1: 'Wie vor tausend Jahren die Hunnen unter ihrem König Etzel sich einen Namen gemacht, der sie noch jetzt in der Überlieferung gewaltig erscheinen läßt, so möge der Name Deutschland in China in einer solchen Weise bekannt werden, daß niemals wieder ein Chinese es wagt, etwa einen Deutschen auch nur schiel anzusehen'.
↑Diana Neri (2012). "1.1 Il periodo villanoviano nell'Emilia occidentale". Gli etruschi tra VIII e VII secolo a.C. nel territorio di Castelfranco Emilia (MO) (in Italian). Firenze: All'Insegna del Giglio. p. 9.ISBN 978-88-7814-533-7. "Il termine “Villanoviano” è entrato nella letteratura archeologica quando, a metà dell ’800, il conte Gozzadini mise in luce le prime tombe ad incinerazione nella sua proprietà di Villanova di Castenaso, in località Caselle (BO). La cultura villanoviana coincide con il periodo più antico della civiltà etrusca, in particolare durante i secoli IX e VIII a.C. e i termini di Villanoviano I, II e III, utilizzati dagli archeologi per scandire le fasi evolutive, costituiscono partizioni convenzionali della prima età del Ferro".
↑Gilda Bartoloni (2012). La cultura villanoviana. All'inizio della storia etrusca (in Italian). Roma: Carocci editore.
↑Giovanni Colonna (2000). "I caratteri originali della civiltà Etrusca". In Mario Torelli (ed.). Gi Etruschi (in Italian). Milano: Bompiani. pp. 25–41.
↑Dominique Briquel (2000). "Le origini degli Etruschi: una questione dibattuta fin dall'antichità". In Mario Torelli (ed.). Gi Etruschi (in Italian). Milano: Bompiani. pp. 43–51. Gilda Bartoloni (2000). "Le origini e la diffusione della cultura villanoviana". In Mario Torelli (ed.). Gi Etruschi (in Italian). Milano: Bompiani. pp. 53–71.کاراکتر line feed character در|عنوان= در موقعیت 178 (کمک)
↑News, Bruce Bower (2010-01-08). "Hominids Went Out of Africa on Rafts". Wired. Archived from the original on 2018-11-19. Retrieved 2017-03-05.
↑Boardman, John; Hammond, N.G.L, eds. (1970). "Preface". The Cambridge Ancient History Volume III, Part 3: The Expansion of the Greek World, Eighth to Sixth Centuries B.C. p. xiii.ISBN 978-0-521-23447-4.
↑۱۹۹٫۰۱۹۹٫۱Boardman, John; Hammond, N.G.L, eds. (1970). "Preface". The Cambridge Ancient History Volume III, Part 3: The Expansion of the Greek World, Eighth to Sixth Centuries B.C. p. xv.ISBN 978-0-521-23447-4.
↑Lewis, D.M. ; Boardman, John; Davies, J.K. ; et al. (eds.). "preface". The Cambridge Ancient History Volume V: The Fifth Century B.C. pp. xiii–xiv.ISBN 978-0-521-23347-7.