بِینُالْنَهرِینْ یامیانرودان یامیانْدورود[۱] نام یک منطقه تاریخی است که میانِ دو روددجله وفرات جای گرفته و پهنهٔ آن در کشورهایعراق،سوریه،ترکیه،ایران وکویت امروزی است.[۲][۳][۴]
تصویر ماهوارهای از منطقه میانرودان دجله و فرات
سومریها واکدیها (شاملآشوریها وبابلیها) که از مناطق مختلفعراق امروزی سرچشمه میگیرند، از آغازتاریخ مکتوب (حدود ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح) تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح بر بینالنهرین تسلط داشتند. در سال ۵۳۹ پیش از میلاد،بابل توسطکوروش بزرگفتح شد وامپراتوری بابل نو سقوط کرد و جزئی ازشاهنشاهی هخامنشی شد. این منطقه در سال ۳۳۲ پیش از میلاد به دستاسکندر مقدونی افتاد و پس از مرگ او بخشی ازامپراتوری سلوکی یونانیتبار شد. سلوکیان در آنجاسلوکیه را ساخته و پایتخت خود کردند. بعدهاآرامیها بر بخشهای عمدهای از بینالنهرین تسلط یافتند (حدود ۹۰۰ سال قبل از میلاد تا ۲۷۰ سال پس از میلاد).[۵][۶]
بینالنهرین محل تحولاتانقلاب نوسنگی از حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح است. مشخص شده است که «الهامبخش برخی از مهمترین پیشرفتها در تاریخ بشر، ازجمله اختراعچرخ، کاشت اولین محصولات غلات و توسعه خط شکسته،ریاضیات،نجوم وکشاورزی» بوده است. این شهر بهعنوان مهد برخی از اولین تمدنهای جهان شناخته میشود.[۷]
در حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد مسیح، بینالنهرین تحت کنترلشاهنشاهی اشکانی بود. این منطقه به میدان جنگ بین رومیان و اشکانیان تبدیل شد و بخشهای غربی منطقه تحت کنترل زودگذر رومیان قرار گرفت. در سال ۲۲۶ میلادی نواحی شرقی بینالنهرین به دستشاهنشاهی ساسانی افتاد. تقسیم منطقه بینامپراتوری روم شرقی (بیزانس از ۳۹۵ پس از میلاد) و شاهنشاهی ساسانی تا سده هفتم ادامه یافت تا اینکه بافتح ایران توسط مسلمانان وفتح شام توسط مسلمانان، کنترل کامل منطقه به دست مسلمانان افتاد. تعدادی از دولتهای بومی بینالنهرینی بهطور عمده نو آشوری و مسیحی بین سده اول قبل از میلاد و سده سوم پس از میلاد وجود داشتهاند، ازجملهآدیابن،اوسروئن وهترا.
ایرانیان[۸] این منطقه را میانرودان مینامیدند که همین نام به یونانی ترجمهٔ گرتهبرداری شد و «مزوپوتامیا» نام گرفت.[۹] نخستین مورخ یونانی که این اصطلاح را به کار بردپلیبیوس بود و پس از ویپلینی واسترابون نیز در قرون اولیه میلادی از این اصطلاح استفاده نمودند.[۱۰]واژه رودان در دورهای به رافدان و رافدین تغییر یافته و در متون قدیمی به رافدین نیز معرفی شده است. در نوشتههای عربی[نیازمند منبع] این واژه به «بینالنهرین» ترجمهشده وفارسی نیز همان واژهٔعربی را به وام گرفتند.[۱۱]
درزبان آرامی این منطقه رابث نهرین مینامند. عربها قسمت شمالی بینالنهرین راجزیره و قسمت جنوبی را عراق مینامیدند.[۱۲]
رودخانهدجله که از منطقهموصل امروزی در بینالنهرین علیا میگذرد.
بینالنهرین سرزمین بین رودهایفرات ودجله را در بر میگیرد که سرچشمه هر دوی آنها درسرزمین کوهستانی ارمنستان است. هر دو رودخانه، توسط شاخههای مختلف تغذیه میشوند و آب کل سامانه رودخانه از یک منطقه کوهستانی وسیع جمع میگردد. مسیرهای زمینی در بینالنهرین بهطورمعمول از کنار رودخانه فرات عبور میکنند زیرا کرانههای رودخانه دجله اغلب شیبدار و صعب العبور است. آب و هوای منطقه نیمه خشک با وسعت بیابانی وسیع در شمال است که جای خود را به منطقهای به مساحت ۱۵۰۰۰ کیلومتر مربع (۵۸۰۰ مایل مربع) از مردابها، تالابها، دشتهای گلی، نیزارها و جنگلهای انبوه در جنوب میدهد. در منتهی الیه جنوب، فرات و دجله با هم متحد میشوند و بهخلیج فارس میریزند.
پیشاتاریخخاور نزدیک باستان از دورهپارینه سنگی زیرین آغاز میشود. در آن دوره، نوشتار با خط تصویری، خط پیش میخی، در دوره اوروک چهارم پدیدار شد (حدود اواخر هزاره چهارم قبل از میلاد). ثبت مکتوب وقایع تاریخی - و تاریخ باستانی بینالنهرین پایین - در اوایل هزاره سوم قبل از میلاد با ثبت سوابق پادشاهان اولیه سلسله با خط میخی آغاز شد. تمام این تاریخ یا با ورود شاهنشاهی هخامنشی در اواخر سده ششم پیش از میلاد یا با فتح توسط مسلمانان و تأسیس خلافت در اواخر سده هفتم پس از میلاد به پایان میرسد که از آن تاریخ این منطقه بهعراق معروف شد. در فاصله این دوره طولانی، بینالنهرین برخی از دولتهای بسیار توسعه یافته باستانی و پیچیده از لحاظ اجتماعی جهان را در خود جای داده است.
یکی از ۱۸ مجسمهگودئا، حاکمی در حدود ۲۰۹۰ سال قبل از میلاد.
قانون حمورابی یک متن حقوقیبابلی متعلق به حدود ۱۷۵۵–۱۷۵۰ سال قبل از میلاد مسیح. این قانون طولانیترین، سازمانیافتهترین و حفظشدهترین متن حقوقی ازخاور نزدیک باستان است. این متن به گویش بابلی قدیم اکدی نوشته شده است که احتمال میرود توسطحمورابی، ششمین پادشاه سلسله اول بابل، نوشته شده است.
اولین زبانی که در بینالنهرین به نوشته آمدسومری بود که یکزبان پیوندیمجزا بود. همراه با سومری،زبانهای سامی نیز در بینالنهرین اولیه صحبت میشد.[۱۴]زبان سوباری،[۱۵] زبانی از زاگرس که بهاحتمال زیاد به خانوادهزبانهای هورو-اورارتوایی مربوط میشود، با نامهای شخصی، رودخانهها و کوهها و در صنایع دستی مختلف گواهی شده است.اکدی در طولامپراتوری اکد وامپراتوری آشوری زبان غالب بود، اما سومری برای اهداف اداری، مذهبی، ادبی و علمی حفظ شد. انواع مختلف اکدی تا پایان دورهنو بابلی مورد استفاده قرار گرفت.زبان آرامی کهن که در گذشته در بینالنهرین رایج شده بود، سپس زبان رسمی اداره استانی اولامپراتوری آشوری نو و سپسامپراتوری هخامنشی شد:زبانگونه رسمی،آرامی امپراتوری نامیده میشود. زبان اکدی از بین رفت، اما هم زبان اکدی و هم زبان سومری تا چند سده بعد هم در معابد مورد استفاده قرار میگرفتند. آخرین متون اکدی مربوط به اواخر سده اول میلادی است.
در اوایل تاریخ بینالنهرین (در حدود اواسط هزاره چهارم قبل از میلاد)خط میخی برای زبان سومری اختراع شد.
تسلط بر سیستمواژهنگاشتی اولیه خط میخی سالها طول کشید؛ بنابراین، فقط تعداد محدودی از افراد بهعنوان کاتب استخدام شدند تا در استفاده از آن آموزش ببینند. تا زمانی که استفاده گسترده از خط هجایی تحت حکومت سارگون پذیرفته شد[۱۶] که بخش قابل توجهی از جمعیت بینالنهرین باسواد شدند. آرشیوهای عظیمی از متون، از زمینههای باستانشناسی مدارس کتابنویسی بابل قدیم بازیابی شده است که از طریق آنها سواد منتشر میشد.
زبان اکدی در حدود هزاره سوم و دوم پیش از میلاد (تاریخ دقیق آن مورد بحث است)[۱۷] به تدریج جایگزین زبان سومری بهعنوان زبان گفتاری بینالنهرین شد، اما سومری بهعنوان یک زبان مقدس، تشریفاتی، ادبی و علمی در بینالنهرین تا سده اول بعد از میلاد همچنان استفاده میشد.
در دوران امپراتوری بابل، کتابخانههایی در شهرها و معابد وجود داشت. یک ضربالمثل قدیمی سومری میگوید: «کسی که در مکتب کاتبان سرآمد باشد، باید با سحر برخیزد». زنان و همچنین مردان خواندن و نوشتن را آموختند،[۱۸] و برای بابلیانسامی، این آموزش شامل دانش زبان منقرض شده سومری و هجایی پیچیده و گسترده بود.
مقدار قابل توجهی از ادبیات بابلی از اصل سومری ترجمه شد و زبان دین و قانون تا مدتها زبان پیوندی قدیمی سومری بود. واژگان، دستور زبانها و ترجمههای بین خطی برای استفاده دانش آموزان و نیز تفسیرهایی بر متون قدیمیتر و توضیحات کلمات و عبارات مبهم گردآوری شد. کاراکترهای هجا همگی مرتب و نامگذاری شدند و فهرستهای مفصلی تهیه شد.
حماسه گیلگمش، منظومهای حماسی از بینالنهرین باستان، که بهعنوان نخستین اثر ادبی برجسته بازمانده از دوران باستان تلقی میشود.
بسیاری از آثار ادبی بابلی هنوز هم امروزه مورد مطالعه قرار میگیرند. یکی از معروفترین آنهاحماسه گیلگمش در دوازده کتاب بود که توسط یکی ازسینلقییونینیها از سومری اصلی ترجمه و بر اساس یک اصل نجومی تنظیم شده بود. هر بخش شامل داستان یک ماجراجویی در زندگی حرفهای گیلگمش است. کل داستان یک محصول ترکیبی است، اگرچه احتمال میرود که برخی از داستانها بهطور مصنوعی به شخصیت مرکزی متصل شده باشند.
لوح گلی، نظریه ریاضی، هندسی-جبری (مثلث قائم الزاویه)، شبیه بههندسه اقلیدسی. اکتشاف شده ازتپه حرمل (شادوپوم باستان)،عراق. دوره بابلی کهن، متعلق به ۲۰۰۳–۱۵۹۵ پیش از میلاد مسیح. این لوح درموزه عراق به نمایش گذاشته شده است.
ریاضیات و علوم بینالنهرین بر اساس یکدستگاه اعداد پایه ۶۰ (سکساجسیمال) بود. این دستگاه اعداد، مبنای ساعت ۶۰ دقیقهای، روز ۲۴ ساعته و دایره ۳۶۰ درجه امروزی است.تقویم سومری، قمری بود و سه هفته هفت روزه در یک ماه قمری داشت. این شکل از ریاضیات در نقشهکشی اولیه بسیار مؤثر بود. بابلیها همچنین قضایایی در مورد چگونگی اندازهگیری مساحت چندین شکل و حجم داشتند. آنها محیط یک دایره را سه برابر قطر و مساحت آن را یک دوازدهم مربع محیط اندازه گرفتند که اگر π عدد ۳ در نظر گرفته شود درست است. حجم یک استوانه بهعنوان حاصل ضرب مساحت قاعده و ارتفاع در نظر گرفته شد؛ با این حال، حجم یکمخروط ناقص یا یکهرم مربعالقاعده به اشتباه بهعنوان حاصل ضرب ارتفاع و نیمی از مجموع قاعدهها در نظر گرفته شد. همچنین، در دهه ۱۹۶۰ میلادی، کشفی صورت گرفت که در آن، یک لوح نشان میداد که حرف π را بهعنوان ۲۵/۸ (۳٫۱۲۵ به جای ۳٫۱۴۱۵۹~) استفاده می کردند. مایل بابلی نیز در جهان شهرت دارد که میزان آن هفت برابر مایل مدرن (۱۱ کیلومتر) بود. این اندازهگیری برای فواصل در نهایت به یک مایل-زمان تبدیل شد که برای اندازهگیری سفر خورشید استفاده میشد، و به این طریق زمان را نشان میداد.[۱۹]
ریشههای جبر را میتوان در بابلی باستان جستجو کرد[۲۰] که یک سیستم حسابی پیشرفته ایجاد کردند که با آن قادر به انجام محاسبات به روشالگوریتمی بودند.
لوح گلی بابلی با شمارهYBC 7289 (حدود ۱۸۰۰ تا ۱۶۰۰ قبل از میلاد)، تقریبی برای√2 را در چهار رقم مبنای ۶۰ نشان میدهد که تا حدود شش رقماعشار درست است،[۲۱] و نزدیکترین نمایش سه مکانی ممکن سکساجسیمال از√2 است:
بابلیها به جوابهای دقیق علاقهمند نبودند، بلکه بیشتر به دنبال تقریبها بودند، و بنابراین بهطورمعمول از درونیابی خطی برای تقریب مقادیر میانی استفاده میکردند.[۲۲] یکی از معروفترین لوحها، لوحپلیمپتن ۳۲۲ است که در حدود ۱۹۰۰–۱۶۰۰ قبل از میلاد ساخته شد، که جدولی از سهگانه فیثاغورثی را ارائه میدهد و برخی از پیشرفتهترین ریاضیات قبل از ریاضیات یونانی را نشان میدهد.[۲۳]
از زمانسومریان، کشیشان معابد تلاش میکردند تا رویدادهای جاری را با موقعیتهای خاصی از سیارات و ستارگان مرتبط کنند. این امر تا زمان آشور ادامه یافت، زمانی که فهرستهایلیمو بهعنوان تداعی سال به سال رویدادها با موقعیتهای سیارهای ایجاد شدند، که از زمانی که تا به امروز باقی ماندهاند، امکان تداعی دقیق نسبی با تاریخگذاری مطلق را برای ایجاد تاریخ بینالنهرین فراهم میکنند.
ستارهشناسان بابلی در ریاضیات بسیار ماهر بودند و میتوانستندخورشیدگرفتگیها وانقلابین را پیشبینی کنند. خردمندان تصور میکردند که هر چیزی در نجوم هدفی دارد. بیشتر این تصورات مربوط به دینها و پیشگوییها بود. اخترشناسان بینالنهرین یک تقویم ۱۲ ماهه را بر اساس چرخههای ماه طراحی کردند. آنها سال را به دو فصل تقسیم کردند: تابستان و زمستان. خاستگاه ستارهشناسی و همچنین طالعبینی از این زمان است.
قدیمیترین متون بابلی در موردپزشکی به دوره بابلی قدیم در نیمه اولهزاره دوم قبل از میلاد بازمیگردد. با این حال، گستردهترین متن پزشکی بابلی، کتاب راهنمای تشخیصی است که توسط اُمَنُو، یا خردمند ارشد،اساگیل کین آپلی ازبورسیپا،[۲۴] در زمان پادشاهی بابلیاداد اپلا ایدینا (۱۰۶۹–۱۰۴۶ قبل از میلاد مسیح) نوشته شده است.[۲۵]
مردم بینالنهرین فناوریهای بسیاری ازجمله فلزکاری و مس، ساخت شیشه و چراغ، پارچه بافی، کنترل سیلاب، ذخیره آب و آبیاری را اختراع کردند. آنها همچنین یکی از اولین جوامععصر برنز در جهان بودند. آنها از مس، برنز و طلا توسعه پیدا کرده و به آهن رسیدند. کاخها با صدها کیلوگرم از این فلزات بسیار گرانقیمت تزئین شده بودند. همچنین از مس، برنز و آهن برای ساخت زره و همچنین سلاحهای مختلف مانند شمشیر، خنجر، نیزه و گرز استفاده میشد.
بر اساس یک فرضیه اخیر،پیچ ارشمیدس ممکن است توسطسناخریب، پادشاه آشور، برای سیستمهای آبیباغهای معلق بابل ونینوا در سده هفتم قبل از میلاد استفاده شده باشد، اگرچه تصور عمده بر این است که پیچ ارشمیدس یک اختراع یونانی در دوران بعد است.[۲۸] بعدها در دوره اشکانیان یا ساسانیانباتری بغداد که بهاحتمال زیاد اولین باتری جهان بود در بینالنهرین ساخته شد.[۲۹]
↑جمع نویسندگان (۱۳۸۴).تاریخ ایران و جهان (۱). شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران. pp. ۱۵–۲۲.ISBN964-05-0734-2.
↑"University of Cambridge, Department of Archaeology".www.arch.cam.ac.uk(به انگلیسی). p. Ancient Mesopotamia, the land of the Tigris and Euphrates Rivers, now lies mostly in modern Iraq and northeastern Syria, together with southeastern Turkey and western Iran.
↑"Encyclopedia Britannica"(به انگلیسی). p. but the region can be broadly defined to include the area that is now eastern Syria, southeastern Turkey, and most of Iraq.
↑"livescience.com"(به انگلیسی). p. Mesopotamia refers to a broad area that can include all of Iraq, eastern Syria, southeast Turkey, parts of western Iran and Kuwait.
↑Liverani, Mario (December 4, 2013).The Ancient Near East. p. 549.
↑Saggs, Henry William Frederick (1984).The Might That Was Assyria. p. 128.ISBN0-283-98961-0.
↑حسن طلایی (1390)، باستانشناسی پیش از تاریخ بینالنهرین، انتشارات سمت، ص5.
↑برای اطلاعات فراگیر در این باره رجوع کنید به کتاب مرتضی راوندی،تاریخ اجتماعی ایران، جلد۱.
↑گای لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۲۶.
↑Pollock, Susan (1999),Ancient Mesopotamia. The Eden that never was, Case Studies in Early Societies, Cambridge: Cambridge University Press, p. 2,ISBN978-0-521-57568-3
↑Woods C. 2006 "Bilingualism, Scribal Learning, and the Death of Sumerian". In S.L. Sanders (ed)Margins of Writing, Origins of Culture: 91–120 Chicago[۱]بایگانیشده در ۲۹ آوریل ۲۰۱۳ توسطWayback Machine
↑(Boyer 1991، "Mesopotamia" p. 30): "Babylonian mathematicians did not hesitate to interpolate by proportional parts to approximate intermediate values. Linear interpolation seems to have been a commonplace procedure in ancient Mesopotamia, and the positional notation lent itself conveniently to the rile of three. [...] a table essential in Babylonian algebra; this subject reached a considerably higher level in Mesopotamia than in Egypt. Many problem texts from the Old Babylonian period show that the solution of the complete three-term quadratic equation afforded the Babylonians no serious difficulty, for flexible algebraic operations had been developed. They could transpose terms in an equations by adding equals to equals, and they couldmultiply both sides by like quantities to removefractions or to eliminate factors. By adding to they could obtain for they were familiar with many simple forms of factoring. [...]Egyptian algebra had been much concerned with linear equations, but the Babylonians evidently found these too elementary for much attention. [...] In another problem in an Old Babylonian text we find two simultaneous linear equations in two unknown quantities, called respectively the "first silver ring" and the "second silver ring.""
↑Joyce, David E. (1995)."Plimpton 322".Archived from the original on 8 March 2011. Retrieved3 June 2022.The clay tablet with the catalog number 322 in the G. A. Plimpton Collection at Columbia University may be the most well known mathematical tablet, certainly the most photographed one, but it deserves even greater renown. It was scribed in the Old Babylonian period between -1900 and -1600 and shows the most advanced mathematics before the development of Greek mathematics.{{cite journal}}:Cite journal requires|journal= (help)
↑H.F.J. Horstmanshoff, Marten Stol, Cornelis Tilburg (2004),Magic and Rationality in Ancient Near Eastern and Graeco-Roman Medicine, p. 99,Brill Publishers,شابک۹۰−۰۴−۱۳۶۶۶−۵.
↑H.F.J. Horstmanshoff, Marten Stol, Cornelis Tilburg (2004),Magic and Rationality in Ancient Near Eastern and Graeco-Roman Medicine, p. 99,Brill Publishers,شابک۹۰−۰۴−۱۳۶۶۶−۵.
↑H.F.J. Horstmanshoff, Marten Stol, Cornelis Tilburg (2004),Magic and Rationality in Ancient Near Eastern and Graeco-Roman Medicine, pp. 97–98,Brill Publishers,شابک۹۰−۰۴−۱۳۶۶۶−۵.
↑H.F.J. Horstmanshoff, Marten Stol, Cornelis Tilburg (2004),Magic and Rationality in Ancient Near Eastern and Graeco-Roman Medicine, pp. 97–98,Brill Publishers,شابک۹۰−۰۴−۱۳۶۶۶−۵.
↑Stephanie Dalley andJohn Peter Oleson (January 2003). "Sennacherib, Archimedes, and the Water Screw: The Context of Invention in the Ancient World",Technology and Culture44 (1).