اقوام شمالی | |
| نام | اومان ماندا |
|---|---|
| کشور | ایران |
| اطلاعات اثر | |
| نام محلی | اوممان ماندا |
| نامهای دیگر | عـُمّـان ماندا |
| نامهای قدیمی | ماد.ماننا.اورارتو |
| دیرینگی | هزارهٔ سوم پ. م. |
اومان ماندا یک اصطلاح قومی و جغرافیایی است که از هزارهٔ سوم تا اواسط هزارهٔیکم پیش از میلاد وجود داشته و به قومی جنگجو و دشمنی خطرناک برای تمدنهایمیانرودان محسوب میشده. اومان ماندا گاه دربارهٔ کیمریان و گاه برایمادها بکار میرفته بدین سبب فرضیهها و تئوریهای گوناگون پیدا شد که شاهان ماد را، گاهکیمری و گاهاسکیت دانستهاند.
بعد از پراشک (مورخ) مدتی مدید کسی از دانشمندان غربی کتاب جداگانهای دربارهٔ تاریخ ماد ننوشت. ولی بررسیهایی از طرف اشخاص به عمل آمد و در برخی وقایع دقت بیشتری صورت گرفت و این کوششها تجدید نظر جوانب ملموس تاریخ ماد را مقدور ساخت. در سال ۱۹۲۱ فورر (زبان شناس) کشف کرد که در منابعآشوری نامی ازماد برده شده و آن را شاهنشاهی مستقلی دانستهاند، بر اثر این کشف محققان توانستند قیام خشتریته را در آغاز قرن هفتم پ. م.، با تاریخ تأسیس شاهنشاهی ماد و اسمخشتریته را با فرورتیش منطبق سازند. در سال ۱۹۲۳ تاریخ وقایع روزانهٔبابلی دربارهٔآشور منتشر شد و چیزی از انتشار آن نگذشت که معنی اصطلاح اومان ماندا روشن شده بدین طریق بسیاری از افسانههایی که مورخان دربارهٔ تاریخ ماد پدید آورده بودند به مرگ طبیعی نابود شدند.
کینگ (مورخ) تحقیقات متعدد خویش را بیشتر وقفایران وهخامنشیان وعیلام کرده. چیزی که در آثار او همه جا به چشم میخورد بلند پروازیهای نیروی تخیل وی است. رسالهٔ یاد شدهٔ وی از این رهگذر اثر سوئی در خواننده میگذارد. کینگ نیز مانندهرتسفلد همه جا و دربارهٔ همه چیز با ایقان و اعتماد سخن میگوید. ولی در نوشتههای هرتسفلد افکار جالب و نکته سنجانه و ملاحظات و تدقیات مستدل دیده میشود. و حال آنکه این محاسن در نظراتکینگ ملاحظه نمیگردد. کینگ بدترین جوانب تألیفات دانشمندان غربِ ما قبل را با حرارت تمام جذب کرده و حدسیات بیمایهٔ ایشان را بزرگ کرده، نظرات بیاساس را بر روی هم انباشته است و این بنای جسیم را بر پایههایی متزلزل و لرزان استوار ساخته. مثلا برغم آنکه معنی اصطلاح «اومان - ماندا» از مدتی پیش روشن شده کینگ همچنان پیرامون این کلمه به خیال بافی پرداخته است.
بابلیان دوران متأخر.مادها،مانناها و دیگر اقوامشمالی نسبت بهبابل را اومانماندا میخواندند. ولی کینگ میگوید که اینان مردم دریای اسرارآمیزی بودند[۱]، که به قصد نشر تمدن و فرهنگ، پادشاهی بزرگهندو ژرمنی را تأسیس کردند[۲].
در حدود سال - ۶۵۴ پ. م. -آشوریان واقعاً مناسبات خصمانهای باکیمریان پیدا کردند آنچه که متون موجود در این باره به لفظ فصیحاوممان ماندا میخوانند مقصودکیمریان است. در آن زمانتوگدامی پیشوای کیمریان و پسر اوسانداک شاترو در رأس دشمنانآشور داشتند. متأسفانه متن سرود خطاب بهمردوک که شامل این اطلاعات میباشد خوب محفوظ نمانده و محققان به انحای گوناگون آن را میخوانند. اشترک (زبان شناس) چنین میخواند:
| خطابیه شاه: |
عقیدهٔ گرگ، مسرشمید ووینکلر وای.م.دیاکونوف بدین شرح است:
|
| استوانه سیپاری: |
|
| اخبار بابلی: |
آنچه اصطلاحاً تاریخ وقایعگد نابوناعید نامیده میشود و این سند محتملا دنبالهٔ تاریخ وقایعگد است:
|