جکسون قبل از جنگ انقلابی آمریکا در کارولینای استعماری به دنیا آمد. او یک وکیل مرزی شد و با راشل دونلسون روباردز ازدواج کرد. او برای مدت کوتاهی در مجلس نمایندگان و سنای ایالات متحده به نمایندگی از تنسی خدمت کرد. پس از استعفا، او از سال ۱۷۹۸ تا ۱۸۰۴ به عنوان قاضی در دادگاه عالی تنسی خدمت کرد. جکسون ملکی را خریداری کرد که بعداً به نام ارمیتاژ شناخته شد و به یک کشاورز ثروتمند تبدیل شد که در طول زندگی خود صدها آمریکایی آفریقاییتبار را به بردگی گرفت. در سال ۱۸۰۱، او به عنوان سرهنگ شبه نظامی تنسی منصوب شد و به عنوان فرمانده آن انتخاب شد. او در طول جنگ کریک ۱۸۱۳–۱۸۱۴، در نبرد نعل اسبی پیروز شد و در مورد معاهده فورت جکسون مذاکره کرد که جمعیت بومی کریک را ملزم به تسلیم بخشهای وسیعی از آلاباما و جورجیا امروزی کرد. در جنگ همزمان علیه بریتانیاییها، پیروزی جکسون در نبرد نیواورلئان در سال ۱۸۱۵ او را به یک قهرمان ملی تبدیل کرد. او بعداً فرماندهی نیروهای ایالات متحده را در اولین جنگ سمینول برعهده داشت که منجر به الحاق فلوریدا از اسپانیا شد. جکسون برای مدت کوتاهی به عنوان اولین فرماندار منطقه ای فلوریدا قبل از بازگشت به سنا خدمت کرد. او در ۱۸۲۴ نامزد ریاست جمهوری شد. او اکثریت آرای مردمی و انتخاباتی را به دست آورد، اما هیچ نامزدی اکثریت انتخاباتی را به دست نیاورد. مجلس نمایندگان با کمک هنری کلی، جان کوئینسی آدامز را به عنوان رئیسجمهور انتخاب کرد. حامیان جکسون ادعا کردند که یک «معامله فاسد» بین آدامز و کلی وجود دارد و شروع به ایجاد یک ائتلاف سیاسی جدید کردند که در دهه ۱۸۳۰ به حزب دموکرات تبدیل شد.[۳]
جکسون دوباره در ۱۸۲۸ نامزد شد و با وجود مشکلاتی مانند تجارت برده و ازدواج «نامنظم» خود، آدامز را شکست داد. در سال ۱۸۳۰، اوقانون جابهجایی سرخپوستان را امضا کرد. این اقدام، که به عنوان پاکسازی قومی توصیف شده است، دهها هزار بومی آمریکایی را از سرزمینهای اجدادی خود در شرق میسیسیپی آواره کرد و هزاران کشته برجای گذاشت. جکسون زمانی که کارولینای جنوبی تهدید کرد تعرفههای محافظتی بالا تعیین شده توسط دولت فدرال را لغو میکند، با یکپارچگی اتحادیه فدرال مواجه شد. او تهدید به استفاده از نیروی نظامی برای اعمال تعرفه کرد، اما با اصلاح آن، بحران برطرف شد. در سال ۱۸۳۲، او لایحه ای از سوی کنگره برای مجوز مجدد به بانک دوم ایالات متحده را وتو کرد و استدلال کرد که این بانک یک مؤسسه فاسد است. پس از یک کشمکش طولانی، بانک برچیده شد. در سال ۱۸۳۵، جکسون تنها رئیسجمهور شد که بدهی ملی را پرداخت کرد.
پس از ترک پست، جکسون از ریاست جمهوری مارتین وان بورن و جیمز کی پولک و همچنین الحاق تگزاس حمایت کرد. میراث جکسون بحثبرانگیز است و نظرات در مورد میراث او اغلب دو قطبی میشود. حامیان او را به عنوان مدافع دموکراسی و ایالات متحده توصیف می کنند قانون اساسی، در حالی که منتقدان به شهرت او به عنوان یک عوام فریبانه اشاره میکنند که قانون را در زمانی که برایش مناسب بود نادیده میگرفت. رتبهبندیهای علمی روسای جمهور ایالات متحده از لحاظ تاریخی، ریاست جمهوری جکسون را بالاتر از میانگین ارزیابی میکنند. از اواخر قرن بیستم، شهرت او کاهش یافت و در قرن بیست و یکم جایگاه او در رتبهبندی روسای جمهور کاهش یافت.
اندرو جکسون، هفتمین رئیسِ جمهوریِ ایالاتِ متّحده، به سالِ ۱۷۶۷ در کارولینا به دنیا آمد.[۴] او تحصیلاتی پراکنده داشت و در جوانی به مدت دو سالحقوق خواند و به عنوان یکی از وکلای برجستهتنسی شهرت یافت. اندرو جکسون نسبت به شرافت خانوادگیش بسیار حساس بود و بر سر همین مسئله، در چندین منازعه ودوئل شرکت کرد. وی مردی را که به همسرش «راشل» تهمت زده بود، در دوئلی کشت. اندرو جکسون، نخستین مردی بود که از تنسی بهمجلس نمایندگان آمریکا راه یافت. او همچنین مدت کوتاهی درمجلس سنا خدمت کرد. اندرو جکسون در جنگ سال ۱۸۱۲ حضور داشت و توانست درنیو اورلئان بریتانیاییها را شکست دهد. پس از این بود که جکسون به یک قهرمان ملی تبدیل شد. درانتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۲۸و زمانیکه جمعیتایالات متحده آمریکا ۱۲ میلیون و ۸۶۶ هزار و ۲۰ نفر بود، اندرو جکسون ازحزب دموکرات-جمهوریخواه به عنوان هفتمین ریاست جمهوری ایالات متحده انتخاب شد. اندرو جکسون در نخستین سخنرانی سالانهاش در برابر کنگره، پیشنهاد حذفکالج الکتورال را مطرح کرد. او همچنین سعی کرد تا شیوه انتصاب و در اختیار گرفتن مشاغل فدرال را دموکراتیک کند. وضعیت در زمان پرزیدنت جکسون به گونهای بود که دستگاههای دولتی بر اساس روابط استخدام میکردند و حتی یک سناتور نیویورک هم در آن زمان رسماً به این مسئله اشاره کرده بود. جکسون در قبال این مسئله، دیدگاه نسبتاً متعادلی داشت. او کارمندانی را که تصور میکردند دوران تصدی شان دائمی است تقبیح میکرد و معتقد بود وظایف دولتی باید چنان ساده و واضح باشند که مناصب دولتی بتواند در میان متقاضیانی که شایستگی اشغال آن را دارند در گردش باشد.[۱] در ۳۰ ژانویه ۱۸۳۵، او از اولین سوء قصد به یک رئیسجمهور مستقر جان سالم به در برد. وی در ایوان شرقیمجلس نمایندگان آمریکا، دوبار هدف تیراندازی فردی به نام ریچارد لارنس قرار گرفت اما آسیبی به او نرسید.[۵] اندرو جکسون هشتم ژوئن سال ۱۸۴۵ در ۷۸ سالگی در تنسی در گذشت.[۱]
از نظر سیاست داخلی موضعگیریها تقریباً شفاف بود، دو حزب از «حزب قدیمی جمهوری خواهان» انشعاب کرده بودند.جمهوری خواهان دموکرات یا دموکراتها طرفدار جکسون بودند و جمهوری خواهان ملی یا ویگ با پرزیدنت جکسون مخالفت میکردند. پشت پرده اتهاماتی که به جکسون زده میشد این نکته نهفته بود که جکسون برخلاف روسای جمهوری پیشین در زمینه سیاست گذاری به خواست کنگره گردن نمینهاد، اما در عوض از قدرتوتو و رهبری حزبش برای فرمان دادن استفاده میکرد.[۱]
از جمله سیاستهای مناقشه برانگیز جکسون، سیاستهای او در رابطه باسیاهپوستان وبومیان آمریکایی میباشد، جکسون از مخالفان الغایبردهداری بود و همچنین او در سال ۱۸۳۰، قانون حذف سرخپوستان را امضا کرد که به موجب آن اکثر اعضای قبایل اصلی جنوب شرقی آمریکا را به اجبار به سرزمینهای مشخص سرخپوستان منتقل میکرد.
جکسون در سال ۱۸۳۲ دوباره به عنوان ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا انتخاب شد. سال ۱۸۳۵ یعنی در دومین دور ریاست جمهوری اندرو جکسون، آمریکا برای نخستین و تنها بار بدهی خارجی نداشت. او همچنین نخستین رئیسجمهوری آمریکا بود که با قطار سفر میکرد.
وی بعد از پایان دوران ریاست جمهوری اش به محل زندگی پیشینش در هرمیتاز ایالت تنسی برگشت و به مدیریت ملک و املاک خود در آنجا پرداخت. جکسون در دوران بازنشستگی خود فعالیتهای سیاسی اش را در حزب دموکرات ادامه داد و از ریاست جمهوریمارتین ون بورن وجیمز کی پولک حمایت کرد.
تا مدتها جکسون در فضای عمومی ایالات متحده به عنوان مدافعدموکراسی و مردم عادی مورد احترام بوده است. با این حال بسیاری از اقدامات او تفرقهانگیز به حساب میآمده و با حمایتهای گسترده و مخالفتهای شدید بسیاری در کشور مواجه میشده است. شهرت او از دهه ۱۹۷۰ عمدتاً به دلیل دیدگاههای وی مانند مخالفت بالغو بردهداری و سیاستهایش مبنی بر پاکسازی و تبعید اجباریبومیان آمریکا از سرزمینهای اجدادیشان آسیب دیده است.
↑Vice President Calhoun resigned from office. As this was prior to the adoption of theمتمم بیست و پنجم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا in 1967, a vacancy in the office of vice president was not filled until the next ensuing election and inauguration.