۱۷ ژانویه ۳۹۵میلادی (یکپارچگی)، ۲۲ ژوئن ۴۸۰ میلادی (غربی)، ۲۹ مه ۱۴۵۳ میلادی (شرقی)
گمارنده
ارتش روم و/یا سنای روم (بهطور سنتی)
مدعیان کنونی
هیچکس
امپراتور روم فرمانروایامپراتوری روم در طی دوران سلطنتی (آغاز از ۲۷ پ. م) بود. امپراتوران روم از عناوین گوناگون در سراسر تاریخ استفاده مینمودند. امپراتورهای روم غالباً با عناوینآگوستوس وسزار بازتاب داده میشدند. یکی دیگر از عناوین استفادهشدهامپراتور بود، که در اصل بهعنوان یکی از عنوانهای تجلیلی نظامی بهکار برده میشد. امپراتوران نخست لقبپرینسپس (نخستین شهروند) را بهکار میبردند. امپراتوران بارها القاب جمهوریخواهی را گرد میآوردند، بهویژهپرینسپس سناتوس،کنسول وپونتیفکس ماکسیموس.
مشروعیت فرمانروایی یک امپراتور به کنترلش برارتش و بهرسمیت شناختهشدن توسطسنا وابسته بود؛ یک امپراتور معمولاً توسط نیروهایش، یا با اعطای لقب توسط مجلس سنا، یا هر دو اعلام میشد. امپراتوران اولیه بهتنهایی فرمانروایی مینمودند؛ سپس گاهی امپراتوران با همامپراتورشان حکم میراندند و حکومت بر امپراتوری میانشان تقسیم میگشت.
رومیها مقام امپراتور را با پادشاه جدا در نظر میگرفتند. نخستین امپراتور،آگوستوس، بهطور قاطع شناختهشدن مانند یک پادشاه را نپذیرفت. اگرچه آگوستوس توانست ادعا کند که قدرتش با اعتبار جمهوریخواهانه است، جانشینش،تیبریوس، نتوانست بهطور قانعکنندهای چنین ادعایی را بکند. با وجود این، برای سیصد سال نخست امپراتوران روم، از آگوستوس تادیوکلسین، تلاشهایشان اینگونه بهتصویر کشیدهشد که آنان رهبران جمهوری هستند.
از دیوکلسین، که اصلاحات تقسیمیاش همچنین موقعیت را به یک امپراتور برایغرب و یک امپراتور دیگر برایشرق تقسیم کند، تا پایان امپراتوری، امپراتوران بهشکل سلطنتی بهطور آشکار حکم میراندند و قاعدهٔ کلی اسمی جمهوری را باقی نگه نمیداشتند، اما تضاد با «پادشاهان» حفظ شدهبود: اگرچه جانشینی سلطنتی بهطور کلی ارثی بود، اما تنها زمانی ارثی بود که کاندیدای مناسب و پذیرفتهشدهای توسط ارتش و تأسیسات اداری موجود بود، بنابراین اصل وراثت خودکار تصویب نشدهبود. عناصر چارچوب سازمانی جمهوری (مجلس سنا، کنسولها، و رؤسای دادگاه) تا پایان حقیقی امپراتوری شرقی محفوظ بودند.